بنظرشما حرفش منطقیه؟

دخترو پسری مدت 1.5ساله باهم رابطه دارند(باعنوان ازدواج ولی بدلیل مهیا نبودن شرایط پسرو...رابطه ادامه پیدا کرده).هردو از نظر تحصیلات ومذهبی و شغلی و...شبیه هستندو نسبتا موفق و فقط دختر از لحاظ سنی از پسربزرگتره. در حال حاضرپسر تصمیم قطعی برای ازدواج گرفته و از دختر خواسته اجازه بدهد به چندخواستگاری دیگر هم برود تا بتواند انتخاب درست تری داشته باشد(با دلایلی مثل اینکه تو اولین دختری بودی که وارد زندگی من شده و میخواهم شرایط دیگر راهم بسنجم و بعدانتخاب کنم و یا میترسم از اینکه مثل روزهای اول رابطه گرم نیستم و..). نظرشما در مورد این رابطه و رفتاری که دختر بایستی نشان دهد چیست؟:72:

يعني چي؟
ايشون با شما آشنا شدن تصميم قطعي به ازدواج گرفتن و حالا ميخوان انتخاب كنن؟ اگه تصميم به ازدواج با شما گرفتن كه ديگه انتخاب كردن چه معني اي ميده؟
به نظر من كه ايشون دودل شدن، حالا كه شرايط ازدواج براش مهيا شده فكر ميكنه ميتونه انتخابهاي بهتري نسبت به شما داشته باشه، تازه داره سبك سنگين ميكنه كه شما به دردش ميخورين يا نه.
حرفشون براي خودشون بسيار منطقيه ولي براي شما اينطور نيست!!! براي خودشون منطقيه چون ميخواد براي زندگي آينده اش بهترين تصميم رو بگيره ولي براي شما غير منطقيه چون شما با قصد ازدواج با هم آشنا شدين و حالا ميخواد اين كارو بكنه


من نميدونم ولي خوب اگه رابطه تون فقط براي آشنايي بيشتر بوده كه اگه از هم خوشتون نيومد ازدواج نكنين و اگه به درد هم خوردين ازدواج بكنين و با هم اين رو توافق كرده بودين و رابطه منطقي و بدور از احساس داشتين كه خوب ايشون حق دارن انتخاب كنن و شما نبايد ناراحت باشين چون از اول شرطتون اين بوده

ولي اگه از اول اومدن گفتن كه من شمارو براي ازدواج انتخاب كردم و تصميم رو گرفتم فقط منتظرم تا شرايط ازدواجم جور بشه و شمارو مطمئن كردن و وارد فاز احساسي تون كردن كه خوب در حقيقت ايشون با شما بازي كردن و حالا توش گير كردن چيكار كنن و تازه داره خودخواهياشون خودشو نشون ميده....



به هر حال كارشون بوداره و نشون ميده كه ايشون تازه الان داره منطقي فكر ميكنه و تحت تاثير حرفاي اطرافيانش قرار گرفته كه احتمالا چون شما از ايشون بزرگترين و مشكلات خاص خودشو داره و بهشون حتما القا كردن كه ميتونن گزينه هاي بهتري نسبت به شما داشته باشن و منم به نظرم بهتره كه شما خيلي روي ايشون حساب باز نكني
چه رفتاري ميخواي داشته باشي مثلا؟ مگه اون از شما ازجازه خواسته؟ يا نظرتون رو خواسته؟؟؟؟؟

شما نميتونين هيچ كاري بكنين كه ايشون رو از اين كارشون منصرف بكنين.... هركاري هم كه بكنين خوتون رو كوچيك كردين.... خوب طبيعتا اين هم يكي از تبعات رابطه دوستي هستش كه هيچ تعهدي نسبت به هم ندارين و اين مشكلات پيش مياد.....


به نظر من اين كار ايشون در حق شما نامرديه ولي شما چيزي نميتونين بهش بگين.... ايشون واضحه كه شك دارن و واضحه كه اگه يه زماني به جز شما به كس ديگه نميتونستن فكر كنن و ابراز عشق مفرط ميكردن الان ديگه اينطور نيست و ميتونه به جاي شما كس ديگه اي رو تصور كنه و تا زماني كه حرف از عشق و علاقه و درد و دل و موضوعاتي بود كه به نفعشه شما براش بهترين بودين ولي حالا كه حرف از منافعش و يه عمر زندگي پيش مياد ديگه شما الان براش بهترين نيستين و دلش ميخواد گزينه هاي ديگه رو هم تجربه كنه

خودخواهيييييييييييييييييي ييييييييييي

همينه....به نظر من عشقاي امروزي عشق نيست بلكه خودخواهيه ........ شمارو به خاطر خودش ميخواد نه خودت

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

شمارو دوست داشته چون دوستش داشتين چون اون زمان دركش ميكردين چون اون زمان شمارو ميپسنديده و اون زمان با شما درد و دل ميكرده و آروم ميشده و فكر ميكرده فقط با شما ميتونه به اين احساسات برسه و فقط ادامه با شما ممكنه

ولي الان ديگه اينطور فكر نميكنه .... ميبينه با ديگران هم ممكنه و شايد بتونه با ديگران هم احساسات بهتري داشته باشه ، ديگران هم دركش كنن، ديگران هم دوستش داشته باشن و همون ديگران شايد خوشگل تر ،‌جوون تر و تحصيلات بالاتر ،‌ پولدار تر يا در كل بهتر از شما باشن و خوب حالا به شك افتاده


عزيز دلم دوستي همينه به نظر من كه اين رفتارا طبيعيه و هميشه تو رابطه هايي كه بي منطق و احساسي هستش دختر ضربه ميخوره چون دختر تفكراتش با پسر فرق داره و پسر وقتي از شما استفاده هاشو كرد تازه منطقش مياد روي كار.....

:72:شكسپیر : اگر كسی را دوست داری رهایش كن سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده:72:

دوست عزیز

به نظر من کاملا رهاش کن و اصلا سراغش و نگیر

این یک ضد حمله است حالا که اون می خواد فاصله بگیره

شما زودتر این کار و بکن این باعث میشه

1- شخصیتت در مقابل اون حفظ بشه.

2- در قبال خودت احساس غرور می کنی و احساس شکست و سر شکستگی یا عذاب

وجدان نداری که با هات بازی کرده.

3- به اون شخص و خانواده اش شخصیت خودت رو نشون می دی که اویزون و خیلی مشتاق نیستی.

4- آقایون از دخترهایی که آویزون و خیلی قابل دسترس باشند و اصرار به ازدواج کنند خوششون نمی یاد

5- طرفت یک احساس از دست دادن می کنه که ممکنه باعث شه جدی تر وارد رابطه بشه.

6- فرصتهای دیگه رو از دست نمی دی و بیشتر از این وابسته و گرفتار یک رابطه که سر انجام مشخصی نداره نمی شی.

به نظر من هیچ تماس و پیامی باهاش نداشته باش و بذارش کنار و گرنه ممکنه اون تورو زودتر

بذاره کنار که اونوقت متاسفانه برات خیلی گرون تمام میشه.

اون فعلا شما رو میخاد تا زمانیکه مورد مناسبتر خودش و خانواده اش پیدانکردن و خانواده اش

هم خیالشون راحته فعلا پسرشون تفریح بی ضرری داره ولی موقع اقدام جدی برای ازدواج

ممکنه شما انتخاب آنها نباشید.

امیدوارم آنچه خداوند صلاح می دونه براتون پیش بیاد.

این تاپیک رو بخون
مشکل با سنتی بودن خانواده پسر (http://www.hamdardi.net/thread-17375.html)

ممنونم از نظراتتون دوستای مهربونم:72:
خود اون آقا هم با این سایت آشنا هستند و احتمالا این پست ها رو میخونن.
خوشحال میشم بقیه دوستان هم نظرشون رو بگن.:72:

این اقا پسر چند سالشون هست؟
در ضمن اون رابطه 1.5 ساله چگونه بوده؟رابطه دوستی معمولی یا با عشق هم همراه بوده ؟کلا چقدر به هم نزدیک بوده اند این دو نفر؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاا

خود اون آقا هم با این سایت آشنا هستند و احتمالا این پست ها رو میخونن.
خوشحال میشم بقیه دوستان هم نظرشون رو بگن.:72:

---

دوست عزیز:72:

به نظر من شما اصلا به ایشون نگو که بیاد و این پستها رو بخونه.

چون این کار در واقع یک نوع تمایل و اصرار شما برای ادامه این رابطه است که شخصیت

و جایگاه شما رو جلو ایشون و خانوادشون پایین می یاره.

هرچی شما دوری کنی مطمئن باش جلو ایشون و خانوادشون جایگاه و مقام خودتون رو بعنوان

یک دختر با شخصیت بالاتر بردید و حتی اگه این رابطه به ازدواج هم ختم نشده همیشه

در نظر ایشون و خانوادشون دختر با شخصیت - مستقل- خانواده دار و مقید تر ماندگار خواهید شد.

موفق باشید.:72:

با عرض سلام،

به تالار همدردی خوش آمدید.

عنوان فعلی تاپیک شما مبهم است.
در ارسال بعدیتون یک عنوان بهتر پیشنهاد بدهید که برای مثال مشخص کند بعد از مدتی دوستی، آقا پسر قصد رفتن به خواستگاری دخترهای دیگر رو دارد.

با تشکر.

واضح و مشخص به شما گفتند که می خوان بگردند و یک همسر مناسب پیدا کنند.

واضح تر از این؟

اگر پیدا نشد شاید به تو هم فکر کنم !!!

چرا اینقد خودت را دست کم گرفتی؟ چرااااااااااااااااااااااا اااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :316:
برای چی اینقد آویزونییییییییییییییییییی ییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟ :316:
چرا بهش آدرس اینجا و تاپیکت را دادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:316:

احساس حقارت نمی کنی ؟ احساس نمی کنی بهت توهین شده؟ احساس نمی کنی عزت نفست زیر سوال رفته؟ واقعا هیچ حس بدی نداری؟
من به عنوان یک زن از شنیدن این مکالمه حالم بد شد. چطور هنوز دنبال منطق توی حرفش می گردی؟

گیرم همه عالم بگن حرفش غیرمنطقیه. برای شما چه فرقی داره؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاا

نظرشما در مورد این رابطه و رفتاری که دختر بایستی نشان دهد چیست؟:72:

---

نذار بیشتر از این بهت توهین بشه. همین!

عزیزم میایند و با عجر و لابه و التماس در خانه آدم را میزنند و میگیرند و بعد پدر آدم را در میاورند، حالا ایشان شما را در آب نمک خوابانده و احتمالا اگر در آینده هم آمد و شما را گرفت میاید تاپیک می زند که عقد کرده ایم ولی هنوز به دلم نمی نشیند. از این تاپیک ها زیاد داشتیم .ایشان ساین ها و آلارم ها را دادند مانند همه آدمها، حالا این شمایی که ببینی یا نبینی و اسیر شوی. ضمنا نمیدانم چند سال داری ولی احتمالا فشاری روت هست برای ازدواج .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاا

اجازه بدهد به چندخواستگاری دیگر هم برود تا بتواند انتخاب درست تری داشته باشد(با دلایلی مثل اینکه تو اولین دختری بودی که وارد زندگی من شده و میخواهم شرایط دیگر راهم بسنجم و بعدانتخاب کنم و یا میترسم از اینکه مثل روزهای اول رابطه گرم نیستم و..).

---

اين يعني اينكه من شما رو نميخوام فقط خواستشو مستقيم نگفته ،لقمه رو دور سرش پيچونده.اگر هم مثل روزاي اول به قول خودشون گرم نيستن پس بهتره اين ازدواج سر نگيره.
به نظر من حتي اگه خواستگاري رسمي هم اومدن قبول نكنيد:305:

مرسی دوستان از جوابهاتون- راستش از نظردوستام و دیگران من دختر جذابی از نظرظاهر و..و خوش برخورد و موفق از نظر تحصیلی و شغلی و.. هستم. میدونید اون آقا میگن بخاطر اینکه این چندماه اخیر مثل قبل باهام مهربون نبودی و بهم آرامش ندادی (من این اواخر خسته شده بودم از بلاتکلیفی و..) و باهام بحث می کردی اینطوری شدم و به این فکر افتادم و این حرفش باعث عذاب وجدان من شده.

ایشان رک و پوسکنده به شما گفته که ایده آل ایشان نیستی و اولویت چندمی !!!
برای یک خانم پذیرفتن این موضوع خیلی سخته و این مواقع دست به فرافکنی میزنه و زمین و زمان رو مقصر میدونه برای اینکه آرامشی تصنعی به این رابطه ناپایدار بده ، بهتره واقع بین باشی هر چند واقعیت تلخه :72:

عزیزم عذاب وجدان بی خودی نداشته باش و این آقا را فراموش کن هر چند سخت باشد- فقط می خواهد شما را همدر آب نمک داشنهباشد اگر پسری دختری را بخواهد با همه شرایط کنار می یاید- من بنا به تجربه خواهرم واطرافیان براتون پیشنهاد می کنم که با معرف و خواستگاری با کسی آشنا شوید و ازدواج کنید باور کنید پسرهای ایرانی اصلا روشنفکر نیستند و برای آزدواجهای سنتی احترام بیشتری قائلند- هرچند که دیگر این ازدواجها مثل قدیم نیست و فقط این که معرفی است پسرها بیشتر حواسشان است- خوشبختو موفق باشید.:310:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاا

میدونید اون آقا میگن بخاطر اینکه این چندماه اخیر مثل قبل باهام مهربون نبودی و بهم آرامش ندادی (من این اواخر خسته شده بودم از بلاتکلیفی و..) و باهام بحث می کردی اینطوری شدم و به این فکر افتادم و این حرفش باعث عذاب وجدان من شده.

---

تو دوره ای که ادما دارن همدیگرو میشناسن و برای ازدواج تصمیم میگیرن نیازی نیست طرفین خیلی با هم مهربون باشن و بهم ارامش بدن.این دوره برای شناخت و سبک و سنگین کردن و دو دو تا چهار تا کردنه.مهربونی و ارامش مال بعد از ازدواجه.شما بهش تعهدی نداری که بخوای بهش ارامش بدی.یعنی این اقا چند جا دیگه که میخوان خواستگاری برن از اون دختر میخواد بهش ارامش بده تا بر اساس اون تصمیم بگیره؟
نه گل دختر.این اقا میخواد ازنظر احساسی تو تامینش کنی و ازنظر منطقی بره یکی دیگه رو بگیره.و این حرفایی که بهت میزنه بهانه است

دوست عزیز:72:

از لحاظ عقلی شما انتخاب اون نیستید.

به نظر من این آقا می خواد شما رو بیشتر و بیشتر از لحاظ احساسی درگیر کنه و محبت بگیره و احساسات درونی

خودش رو آروم کنه. از طرفی چون احساس گناه میکنه که شما رو یکسال و نیم علاف کرده و وابسته میخواد توپ رو

توی زمین شما بندازه و احساس گناه در شما ایجاد کنه که تو به من محبت کافی نکردی؟!

(یعنی یک جور سلب مسئولیت از خودش و دور کردن احساس گناه از خودش که نزدیک دوسال بازیتون داده.)

مگر این همه ازدواج که میشه و مهریه های آنچنانی که بعضی آقایون قبول می کنند در اول یک رابطه اول میزان

محبت خانم رو اندازه گیری می کنند دوست عزیز قدر خودت رو بیشتر بدون و خودتو رو از دسترس امواج و پیامهای

ایشون دور کن که مطمئنن اعتماد به نفس و عزت نفست و بیشتر از پیش ازت می گیره و وابسته تر و درمونده تر می کنه.

مطمئن باش هرچه زودتر این رابطه رو قطع کنی و به هیچ وجه جواب ایشون رو ندی از لحاظ روحی و عاطفی کمتر ضربه می بینی.

مواظب خودت و احساسات پاکت باش و برای یک مردی که اینقدر بی وجود - بی وجدان و خودخواه هست ذره ای فداکاری نکن.

امیدوارم خداوند بهترین رو برات ورق بزنه.:323:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاا

میدونید اون آقا میگن بخاطر اینکه این چندماه اخیر مثل قبل باهام مهربون نبودی و بهم آرامش ندادی (من این اواخر خسته شده بودم از بلاتکلیفی و..) و باهام بحث می کردی اینطوری شدم و به این فکر افتادم و این حرفش باعث عذاب وجدان من شده.

---

چقد ساااااااااااااااااااااااا اااااااده گول میخوریم!!
پس بدهکار هم شدی :311:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

یعنی الان قرار شد بیاد خواستگاری شما؟
یا فعلا بره یه دوری بزنه ببینه مورد مناسب تر چی پیدا میشه؟
برنامتون الان چیه ؟ یا بهتر بگم برنامه آقا چیه ؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

طرف میره خواستگاری از دختر خوشش نمیاد به بابای دختره میگه ما میریم یه دور میزنیم برمیگردیم.. شما تا ساعت چند بازید؟؟؟؟

ممنونم دوستان از نظراتتون- همه حرفاتون منطقیه . واقعا عصبی شدم که دیدم ایشون با یکی که خانواده معرفی کردن قرار آشنایی گذاشتن و بهش که گفتم می گفت مگه برای خودت هم خواستگار نمیومد! (باور کنید من به اصرار خانواده و بخاطر شرایطم و.. در بعضی از جلسات خواستگاری شرکت میکردم ولی دلم با این شخص بود)- به خودش هم گفتم که با شمادوستان هم مشورت کردم و موافق کارش نبودید و خلاصه نتیجه بحث و عصبانیت ایشون شد و.... من هم دیگه سراغی ازش نگرفتم.

دوست عزیز به نظر من دیگه بعد از اینم سراغی ازش نگیرید... همین و بس!
موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاا

ممنونم دوستان از نظراتتون- همه حرفاتون منطقیه . واقعا عصبی شدم که دیدم ایشون با یکی که خانواده معرفی کردن قرار آشنایی گذاشتن و بهش که گفتم می گفت مگه برای خودت هم خواستگار نمیومد! (باور کنید من به اصرار خانواده و بخاطر شرایطم و.. در بعضی از جلسات خواستگاری شرکت میکردم ولی دلم با این شخص بود)- به خودش هم گفتم که با شمادوستان هم مشورت کردم و موافق کارش نبودید و خلاصه نتیجه بحث و عصبانیت ایشون شد و.... من هم دیگه سراغی ازش نگرفتم.

---

چه حرف بي منطقي !! انگار دختر خودش فرستاده دنبال خواستگار...

خودتون رو ناراحت نكنيد لياقت شما رو نداشت

خواهشاً اگر باز تصمیم گرفت که برگرده و با شما ازدواج کنه، چنان حالش رو بگیرید که همه ما خانومهای همدردی کیفور بشیم:46: بس که این آقا حرفهای احمقانه میزنه اعصاب همه رو ریخت به هم. برای همیشه این شخص بی لیاقت و هرزه رو فراموش کن و یاد و خاطره اش رو بریز از ذهنت بیرون. حتی یک کلمه هم باهاش حرف نزن عزیزم:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hamed65

با عرض سلام،

به تالار همدردی خوش آمدید.

عنوان فعلی تاپیک شما مبهم است.
در ارسال بعدیتون یک عنوان بهتر پیشنهاد بدهید

با تشکر.

---

کاربر گرامی
با توجه به تذکر قبلی،لطفا" در ارسال بعدی عنوان جدید را ذکر نمائید،عنوانی که مربوط به محتوای مشکل شما باشد،تا نسبت به تغییر آن اقدام شود
در غیر اینصورت طبق قوانین تاپیک شما حذف میشود