-
همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
من و میشناسید و بعضی ها با مشکلم اشنا هستند و همچنان هم کمکم می کنند.
ایندفعه می خوام به این موضوع برسم چون داره اینم بهم فشار میاره.
همونطور که گفته بودم نامزدم اخلاق درست و حسابی نداره همیشه به این فکر می کردم و اروم میشدم که ولش کن اخلاقش گنده دیگه.... اما هرچی پیش میره داره بدتر میشه بجای بهتر.
خیلی غیر منطقی و لجبازه از کاه کوه میسازه حتی واسه کوچیک ترین مسائل قهر میکنه .
خیلی کینه اییه و تا بدجور تلافی نکنه ولم نمی کنه همش در فکر اینه که جبران کنه حالا شاید مسئله خیلی کوچیکی باشه ها اما احل گذشت نیست همیشه مسائل رو بزرگ میبینه.
البته ذات خوبی داره دلسوز و مهربونه اما این در شرایطیه که مسئله ای پیش نیموده باشه اخه زندگی هم همش تشکیل شده از مسائل ریز و درشت مگه میشه همیشه همه چیز طبق مرادش باشه!!!
مثلا چند وقت پیش قرار گذاشتیم با خانواد شون بریم پارک اما ترافیک زیاد بود حالا این قرارو خودشون گذاشته بودنا بخاط ترافیک توی ماشین انقدر غر زد که نگو اما من سکوت کردم تا عصبانیتش بخوابه بعد که دید چرا حرص من در نمیاد به همه چیز من گیر داد گوشیمو گرفت چرت و پرت گفت با این حال من با ارومی تمام سوالاشو که این اس ام اس و کی فرستاده و سارا کیه و ... جواب دادم بعدش به من گفت چرا جوابمو نمی دی گفتم این همه جواب بهت دادم کلی داد و بیداد که غلط کردی جواب دادی من که چیزی نشنیدم ( خیلی بد دهن هم هست) بازم گفتم ترافیک خسته اش کرده ولش کن . دوباره دید اعصابش و هنوز سرم کامل خالی نکرده شروع کرد به تهمت زدن و .. شروع کرد به گیراش ادامه داد و کلی بهم بی احتراامی و بی محلی کرد خلاصه پارک رو کوفتم کرد واقعا کوفتم کرد حتی باهام حرف هم نمی زد تا چند روز توی قیافه بود تا اخرشم خودم انقدر این رفتارشو تحمل کردم و هیچی نگفتم تا حالش برگشت سر جاش.
یا منو توی کل دوره نامزدی یه تئاتر برده برگشتی بهم میگه دنگت رو بده 15000 تومن میشه منم با شوخی گفتم یعنی نمی خوای منو مهمون کنی و زنت رو خوشحال کنی هیچی نگفت ولی تا الان که نزدیک 1 ماه میگذره همش داره می کوبونه توی سرم که چرا دونگت رو ندادی و من باید خرجت کنم ( لازم به ذکره که 3 ماهه سربازیش تموم شده و الان 1 و نیمه که میره سر کار).
در مورد مسائل مادی باهاش حرف زدم میگه من خرج و مخارج رو میدم اما الان که عقدیم من وظیفه ای ندارم توی حرف زدن که خیلی خوب و منطقی مسئولیتش رو قبول میکنه اما الان اصلا اینطوری نشون نمیده الان که نه خرج میده نه کرایه خونه نه برق و گاز و... هیچ مئولیتی نداره همش بهم میگه تو منو درک نمیکنی
مثلا خودش با موتور می ره سر کار (کارش فنیه) گاهی اوقات که وسایلش زیاده ماشین منو میبره یکی از این روزا ماشینم توی راه خراب میشه می برتش تعمیرگاه 40 تومنی خرجش میکنه بعد بهم گفت پولشو بهم بده منم باز با خنده و مهربونی بهش گفتم عزیزم یکم هم تو کمکم کن باز هیچی نگفت دو روز بعد دوباره داد و بیداد که باید پول ماشینت رو خودت بدی بمن هیچ ربطی نداره حداقل نصفش رو بده و گفت اگه نمیدی من دئیگه حتی 1000 تومن هم خرجت نمیکنم
خودش هرروز واسه خودش ناهار می خره و تنقلات و .. به من هم ربطی نداره
حتی بهم گفت اگه رفتیم بیرون دنگ ناهار یا شامت رو خودت میدی من نمیدم.
بهم میگه ازت توقع دارم خرجم کنی ( حالا 200 تومن بهش کمک کردم بره موتور بخره ) چون اون موقع تازه از سربازی اومده بود کمکش کردم اما الان بهم میگه تو اصلا توی نداری هام بهم کمک نمی کنی و...( خیلی غیر منطقی و چشم سفیده )
واسه تولدم و مناسبت های دیگه واسم کادو خردیده هنوز که هنوزه میگه انقدر خرجت کردم و همش منت می ذاره
هی به خودم میگم عصبانیه و امروز خسته است اما همیشه کارایی که میکنه رو توی عصبانیت هاش به رخم میکشه.
می دونید همیشه خستگی بیرونش رو میاره توی خونه
از رفتاراش خیلی خسته شدم
کافیه که اگه داره اشتباه میکنه بهش بگی و نظرت رو اعلام کنی سریع جبهه میگیره بعدش قهر و لجبازی و...
تازگی هم یاد گرفته میگه اگه با تو مثل سگ رفتار کنم خوب جواب میده
می دونید چرا ؟؟؟ چون که فکر میکنه همیشه کاراش درسته و وقتی من یکم مخالفت کنم اگه باهام بد رفتاری کنه قدر خوبی هاشو می فهمم.
در صورتیکه با این رفتارا داره منو از خودش دور میکنه و سردم میکنه
راهنمایی می خوام
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
فرانک عزیزم سلام
من نمیخوام برات تعیین تکلیف کنم، ولی ببین الآن کجا ایستادم و چه اتفاقهایی داره برام میفته
تو میگی نامزد، من فکر کنم عقدین نه؟
ببین گلم، منم مثل تو چیزایی میدیدم که سعی کردم درستشون کنم، سعی کردم خودمو وقف زندگیم کنم تا زندگیمو بسازم ولی نشدنیه، محاله
وقتی کسی چیزی رو نداره تو نمیتونی بزور بهش بدی، وقتی کسی چیزی رو نمیفهمه تو نمیتونی بزور بهش بفهمونی
فرانک جان، تا دیر نشده و تا ازدواج نکردین و تا بیشتر از این وابسته نشدی تمومش کن
اگرنه یه عمر پشیمونی عایدت میشه
من با طلاق موافق نیستم ولی با از دست دادن زندگی بخاطر نگرفتن طلاق هم موافق نیستم
الآن مثلا روز خوشتونه، بعد عروسی هزارتا مسئله جدید پیش میاد که به اینا اضافه میشه
هزارتا مشکل که باید براشون راه حل پیدا کنی
تو توان تحمل این مشکلات + هزارتا مشکل دیگه رو داری/
مگه آدم از زندگیش چی میخواد؟
مگه غیر از درک و مسئولیت پذیری تو زندگی مشترک چیز مهم دیگه ای هم هست؟
وقتی این دوتا نباشه به جایی میرسی که دیگه توان تلاش نداری و متنفر میشی
اونوقت با یه بچه یا باید راه سوختن و ساختن رو پیش بگیری یا طلاق بگیری + بدبخت کردن یه بچه معصوم
پس قبل از اینکه دیر بشه تصمیم بگیر عزیزم
:72:
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
شمیم جان
مرسی می دونی من اول اون مشکلم رو می خواستم روش تمرکز کنم اما وقتی دیدم اینجور چیزها هم در اینده مشکل ساز خواهد شد روش فکر کردم . تا قبل از اینکه تاپیک تورو بخونم اصلا در مورد مشکلات مالی با هاش حرف نزدم اما بعد از اون تصمیم گرفتم توی دوران عقد حلش کنم و نشستم باهاش سنگ وا کردن. همونطور که گفتم توی حرف زدن بنظر مسئولیت پذیر میاد اما وقتی دیدم و باز میکنم و اون رفتار ها و منت هاش رو میبینم نا امید میشم.
واسه همینم این موضوعات رو هم عنوان کردم .
منم الان گیج شدم واقعا نمی دونم چیکار باید کنم فقط گیجم.
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
با اين كارا كه تو در حقش ميكني داري در حقش بد ميكني داري اونو بد عادت ميكني تو ميتوني يه عمر اين رفتارشو تحمل كني ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
به خدا درکت میکنم
منم تو دوران عقد همینطور بودم
ترس از دست دادن یه زندگی که شاید شیرین بشه و توهم ساختن زندگی و یه آدمی که اصلا با چیزی که بهش بله گفتی قابل قیاس نیست
فرانکم
مسائل مالی اصلا قابل تحمی نیست ، هرچند که همه میگن مهم نیست
امروز ، روز خاکسپاری یکی از فامیلهای دورمونه که به خساست معروفه، زن و بچه رو داغون کرد سر پول
حال امروز میزارنش تو قبر و زنش بعد از 40سال زندگی تازه میتونه طعم واقعی زندگی رو بچشه و پول اون عوضی رو اونطور که دوست داره خرج کنه
تو حاضری 40سال تحمل کنی تا به حداقل رفاه مالی برسی؟
دور از جون شوهرت، ولی میخوام این شوهر نباشه که بعد مرگش بخوم لذت مالشو ببرم
من و تویی که سرکار میریم و دستمون تو جیب خودمونه تا 40 سال دیگه خودمون به همه جا رسیدیم و بدون اینکه روح و جسممون داغون بشه میتونیم لذت زندگی رو ببریم نه تو پیری دست و بالمون باز بشه عزیزم
خوب فکر کن
زندگیتو رو آب بنا نکن که یه دفعه ببینی همه زندگیت رفت زیر آب و غیر از حسرت و پشیمونی چیزی برات نمونده
آزاده جان، فرقی نداره،
وقتی فرانک بهش کمک مالی میکنه و ساپورتش میکنه همه چیز خوبه اگر نکنه همش دعواس
تنها فرقی که پول خرج کردن فرانک داره ، آرامش روحی خودشه
من درکش میکنم
شاید فکر کنی اون شوهرشو بد عادت کرده، ولی این چیزیه که تو ذات شوهرشه
اگه مردی ذاتش سودجو و خسیس نباشه، وقتی زنش براش خرج میکنه بهش بر میخوره و پولشو پس میده عزیزم
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
نقل قول:
نوشته اصلی توسط azadeh29241
با اين كارا كه تو در حقش ميكني داري در حقش بد ميكني داري اونو بد عادت ميكني تو ميتوني يه عمر اين رفتارشو تحمل كني
دقیقا از وقتیکه به این تالار اومدم دارم کم کم رفتارمو عوض میکنم خیلی یواش یواش واسه همینم هست که داره واکنش نشون میده البته نه اینکه بد رفتاری کنم نه مثلا همینکه رفتیم تئاتر گذاشتم هرجوری که هست ونیست خودش حساب کنه - غر غراشو تحمل کردم اما دارم از این عادت ها بیرون میارمش . درسته اون موقع که سرباز بود من اشتباه کردم بد عادتش کردم و بهش کمک می کردم.
اما الان که دیگه سر کار میره منم توقع دارم و دارم این توقع رو نشون میدم اما اون انقدر چشم سفید و پرروئه که نمی خواد قبول کنه که مسئولیتش چیه؟
چرا کسی چیزی نمیگه؟
واقعا تجربه ها و کمک های دوستان را لازم دارم.:325:
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
سلام دوست عزیز من فکر می کنم
1- عجله نکن
2- نمی دونم موقعه ای که با همسرت صحبت می کنی چجوری صحبت می کنی و اینکه ایا از رفتار جرات مندانه و اداب گفتگو استفاده می کنی یا اگر نه حتما این کارو بکن چون فقط از این طریق میشه این کارو کرد .
3- و فکر می کنم که همسرت هم یکم حق داره اون هم ادمه تا حالا مجرد بوده و حالا فکر می کنه تنهایی باید خرج یه نفره دیگر را هم بده بهش فرصت بده خودشو پیدا کنه بهش استرس وارد شده و فکر می کنه نمی تونه واز تو کمک می خواد اما نمی دونه چجوری
4- الان هم که تو دوران عقدید اصولا خیلی ها تو دوران عقد خرجی برا زنشون نمی کنند و پولی هم نیم دن حتی برادر من هم که اخر مرد زندگی و الان زنش هم کار نمی کنه خونه ماشین و همیه چی داره کار درست تو حسابی و الان ماهی 300 خرجی به زنش میده به غیر از خرجی خونه تو دوران عقد به زنش چیزی نمی داد نمی دونم درسته یا نه اما انیطوری بود حتی خواهرم هم که الان عقده توقعی از همسرش الان نداره چون می بینه اونم داره جمع می کنه که خونه بخره
پس عجله نکن ببین همسرت چجوری اهل جمع کردن به فکر زندگی دنبال تهیه خونس حالا یه قرون دوزار نه برا تو سودی داره نه برا اون می دونم سخته و رفتارش بده اما اونم کم اورده تو همدم باش همدلش باش بگو که تنهاش نیم زاری
البته من فکر می کنم که خرابی ماشینت را باید خودت پولشو بدی نه همسرت چون ماله تو هست تو موقعیت اقتصادی الان دیگه نمیشه مثل قدیم از مردا انتظار داشته که همه خرج مارو بدن
تازه قدیم فقط یه خوردو خوراک بوده نه این همه تجملات الان .
موفق باشی .:72:
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
جان سخت عزیز اصلا باهاتون موافق نیستم
همسر منم الآن تا میگم چرا از خرج من میزنی میگه خونه خریدیم
خونه به نام کیه؟ به من چی میرسه؟ ایناش مهم نیستا، رفاهش مال منه
ولی اگه قراره زندگی به جایی برسه یا با زجر کشیدن من و سهمی از اون چیز برای منه ، یا نیست و همه چیز مال شوهره
یه بوم و دو هوا نمیشه
مرد به بهونه خرید خونه از نفقه بزنه ، بعد بابت اون کوتاهیش هیچی به زن تعلق نگیره
عزیزم مطمئن باش فرانک و امثالش پول ماشین که هیچی ، کل خرج خونه رو هم به گردن میگیرن ولی وقتی تو زندگی مشترک زن باید از جیبش خرج چیزایی بکنه که بعد هیچ چیزی بهش برنگرده اشتباهه
و این چیزیه که مشاور گفت
گفت توقع داری زنت کمکت کنه، حقته و زن هم مطمئنا امتناع نمیکنه
ولی نه خرج روزمره خودشو، تو خرجشو بده اون تو قسط ماشین کمکت میکنه، تو قسط خونه کمکت میکنه، بعدشم به تناسب سند به اسمتون میخوره
نه اینکه خرج عطینا با زن باشه آخرشم همه املاک و دارائیها به اسم مرد
عزیزم
اینطوری باید زندگی کرد
موندن و زجر کشیدن و خون دل خوردن هیچ پزی نداره که بعضی خانمها تو این سایت دارن میدن بابت اینکه دارن خون دل میخورن و تازه تبلیغشم میکنن و یه ضد ارزشو به صورت یه ارزش درآوردن
خانمها باید یاد بگیرن حقشونو بگیرن
ضمنا هیچ ضمانتی وجود نداره که شوهر فرانک بعد عروسی براش جبران کنه، شوهر منم تو عقد خرج نکرد الآن بدتر هم شده، رو احتمالات که نمیشه زندگی رو ادامه داد
قصد توهین نداشتم فقط راه حلتونو کمی باز کردم
مرسی که خوندین
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
سلام فرانک عزیز
قبل از هر چیز چند تا سوال داشتم
شما عقد رسمی هستید؟ یا فقط خانواده ها در جریان هستند و نامزد هستید؟
به مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کرده اید؟
به غیر از این مشکلاتی که عنوان کردید ، رابطه احساسی تان به چه صورت است؟
رابطه ج ن س ی داشته اید؟
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
سلام
عقد هستیم. رابطه احساسی خوبی داریم یعنی وقتیکه باهم خوبیم واقعا بهم محبت میکنه از هیچیم کم نمی ذاره تحویلم میگیره و ...
اما مشکل اینجاست که زیاد طول نمیکشه سر هرچی سریع قاطی میکنه توهین میکنه همه چیز از یادش میره و کوفتم میکنه
بخوام حساب کنم توی یه هفته 3 روز خوبیم . تمام جرو بحث ها هم سر مسائل بیخوده جوری قهر میکنه و داد میزنه که انگار چی پیش اومده و اگه باهاش صحبت کنی به هیچ وجه حرفتو گوش نمیده و اروم نمیشه مگر بری بغلش کنی بگی بیا تمومش کنیم البته من همیشه اینکارو نمیکنم چون فکر میکنه حق همیشه با اونه و بیشتر جلوش وایمیستم نه با دادو بیداد با ارومی متوجهش میکنم که موضوع بیخوده و الکی عصبانی نشه اما گوش نمی ده و میگه فکر نکن عقل کلی و ..
بیشتر از بدهنی که داره اذیت میشم خیلی احساس میکنم شخصیتم خورد میشه رفتارش با خانوادشم همینطوره
اصلا توی اون لحظه ها که منو میبنده به فحش و بدو بیرا احساس میکنم هیچی ندارم و...
مسائل مالی هم منو می ترسونه ادمی نیست که بتونه فشار و تحمل کنه ( فشار ترافیک رو که گفتم چطور سرم خالی کرد) دیگه فکر کن مالی باشه یا یه ماه به فرض مثال کرایه اش عقب بیافته
من واسش هیچی کم نذاشتم نمیگم کاملم منم اشتباه زیاد داشتم اما خوبی هام زیاد به چشمش نمیاد اگرم بیاد توی همون لحظه است که کاری واسش انجام میدم
اگرم بخوام یاد اوری کنم میگه داری منت میذاری
:324:
رابطه جنسی هم داریم
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
فرانک جون من خودم الان تو شرایط میزونی نیستم.
اما راستش رو بخوای سبک جامعه امروزی ما فشار زیادی رو برای مردا ایجاد میکنه. پسرا باید هزینه زیادی رو برای عشق بپردازن برای همین یا به کمک پدراشون متوسل میشن، یا اگر غرور داشته یا پدر پولداری نباشه باید جون بکنه و خودش هزینه عروسی و خونه و اینا رو جمعع کنه و بعد هم سایر مخارج رو بپردازه. راه اخر هم که این روزا زیاد شده که کلا قید ازدواج رو بزنه. یک مرد ایرانی صبح یک ساعت تو ترافیکه شب هم یک ساعت. توی روز هم همش کل کل با آدمای مختلف بعد هم هزار و یک فکر و نگرانی از آینده. واقعا تاثیر داره. و متاسفانه خانواده های پسرا رو برای این همه سختی آماده نکردن برای همین یهو دچار شوک میشن و قاطی میکنن.
همه این حرفا جای خود و اینکه ما باید درکمون رو بیشتر کنیم ( خود من هم یواش یواش این موضوع رو درک کردم)
اما حرمت ها نباید شکسته شه. اگر مردی عادت کنه به بی حرمتی به زنش حتی اگر مشکلات مالی حل شه این موضوع حل نمیشه. خستگی و اعصاب خردی درست. اما گفتن زن برای آرامش مرده نه برای خالی کردن دق دلی هاش. نمی دونم رفتار تو با اون چطوره یا اینکه دفعات بد اخلاقی اون چقدره. ولی شمیم راست میگه با شروع زندگی هر چی باشه کمه کم 10 برابر میشه چون هم بیشتر با همید هم مسائل بیشتر میشه.
نمیدونم شوهرت باهات درد دل میکنه یا نه. بهش فرصت بده نگرانی هاشو برات بگه. بهش نشون بده درکش می کنی و قدر تلاشش رو میدونی اما لوسش نکن. تو دوران عقد اون وظیفه مالی نسبت به تو نداره اما دیگه بابت تفریحات نباید منتی بزاره. تو هم میتونی به بهانه هایی اونو مهمون کنی فقط از این جهت که از نظر روحی احساس کنه که همه فشار روش نیست اما اینکه دنگ بدی و این حرفا اصلا درست نیست. اصلا یه وقتایی کیکی چیزی درست کن با یه چایی تو پارک بخورید کم خرج که حس کنه میشه همه جوره از زندگی لذت برد یا اگه اون پیشنهاد میده برید رستوران یه بار هم تو بگو نه نمی خواد ما باید صرفه جویی کنیم . اینا فقط برای اینه که اون حس کنه تو هم درک می کنی.اما اگه برای تولدت می بردت رستوران حق نداره منت بزاره. و در همین حین مواظب باش پرتوقع و لوس نشه.
همه اینا راه هایی که ممکن کمک کنه، اگر اون جنبه داشته باشه. تو تمام تلاشتو بکن هنوز زوده برای نا امید شدن اما اینا همه میتونه یه هشدار هم باشه و حواست رو بیشتر جمع کن.
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
خیلی بی تربیت و بد دهنه.................
الان بهش زنگ زدم ببینم خونه فامیلمون که دعوت کرده می رسه بیاد؟
گوشی رو برداشته بهم میگه بنال؟ چیه؟
فکر کرده کیه که اینطوری باهام برخورد میکنه منم واسه خودم شخصیتی دارم .
میسوزم از این حرفاش فکرکرده برده گرفته
همیشه همینطوری بی حرمتی میکنه بهم فقط اگه روزی خوب باشیم باهم یکم با ادب میشه و بجای بنال میگه جانم
اما همیشه که خوب نیستیم اون با اون اخلاقش به همه چیز گیر میده و از کاه موه میسازه همش اخماش توی همه
دلم خیلی شکسته من با اون ازدواج نکردم که بهم بی حرمتی کنه
تازه این یکیشه بد تر هاشم وقتی عصبانی بوده نثارم کرده خیلی توهین میکنه همش خط و نشون میکشه و لجبازی میکنه
ارامشی که می خواستم این نبود. همش غر غر دیگه این اخریا قدم هم بر میدارم استرس دارم که یه وقت دعوا نشه. و واسم قیافه نگیره.
:302:
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
عزیزم توی یکی از تاپیک های قدیمیت دیدم که در مورد شکت به اعتیاد چیزایی گفتی.
به کجا رسید. اینو دست کم نگیر.
از نظر من خیانت و اعتیاد خیلی شبیه هم اند و خیلی صریح باید با هر دوشون برخورد کرد چون هر دو نشون از یک ضعف شخصیتی اند.
بی حوصلگی و بد دهنی اون میتونه به همین دلیل باشه.
خیلی مواظب باش.
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
بله ایده آل عزیز
حواسم هست و اصلا هم دست کم نگرفتم واسه همینه که عروسی رو عقب انداختم و بهش بیش خودم یه محلتی دادم تا معلوم شه انشاءا..
با حرفت کاملا موافقم
دعام کن تا حقیقت معلوم شه که هست یا نیست
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
فرنک جون سلام عزيز:72:
نميدونم در جريان زندگي من بودي يا نه ولي چيزهايي که ميگي خيلي شبيه زندگي منه و متاسفانه و باز ميگم متاسفانه من ازدواج کردم که افسوس و صد افسوس که اي کاش باهاش ازدواج نميکردم.نميگم من مشکلي ندارم نه و البته تو خانواده ما هم پدرم به مادرم بد ميکرد و توهين ها ميکرد و حتي ممکن بود اونو کتک هم بزنه ولي من از همه اينها بيزار بودم و دلم نميخواست شوهرم اين رفتارها رو داشته باشه ولي متاسفانه همه اينها رو داشت و من براي خودم متاسفم.از طلاق ميترسيدم بيشتر هم بخاطر خواهرم که جدا شده بود اخلاق همسر اون هم مثل اخلاق همسر من بود بسيار گند طوري که خواهرم از شدت فشارهاي عصبي به ام اس دچار شد و ديگر طاقت نياورد و پدر و مادرم هم عصباني راضي به جدايي خواهرم شدن.نميخوام بگم من وقتي همسرم با من خوبه دوستش دارم و وفقط باهام بده ازش دلخورم.بد بودن داريم تا بد بودن.کسي که وقتي بده اقدام به توهين و ناسزا و خورد کردن شخصيت طرف ميکنه و راحت کتکش ميزنه اسمش رو ديگه نميشه دلخوري گذاشت اينها همه زمينه اي ميشه براي کينه به دل گرفتن و متنفر شدن.من الان چه تو زماني که خوبيم و چه زماني که باهم بديم ازش متنفرم.ازش بدم مياد.حس ميکنم سهم من از زندگي باهاش فقط بدبختيه ،اينکه دائم بگه ندارم،من مثل يه برده براش کار کنم و سر ماه حقوقم رو بيارم براش و دست آخر پاداش اين کارم توهين و کتک و بي حرمتي و از بين رفتار شخصيتم بشه.
عزيزم همه اينها رو گفتم تا بدوني که همسرت مطمئن باش تغيير نخواهد کرد.وقتي الان که نامزديد دوراني که معمولا دو طرف يه مقدار با ملاحظه رفتار ميکنه اينجوري ميکنه فردا که زير يه سقف رفتيد مطمئني باش بهتر که هيچ ممکنه بدتر هم بکنه.متاسفانه ما زنها هميشه ترسيديم و جرات امون کم بوده و اين باعث شده اجازه هر کاري رو به همسرامون بديم.گاهي وقتها از اينکه اينجور رفتار ميکنم از خودم بدم مياد،درسته که زن بايد سنگ صبور مردش باشه ولي مرد چي؟مرد وقتي مرده که زنشو داغون کنه اين کجاي انصافه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:316:
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
سلام فرانك عزيزم
تا حدودي تاپيكتو خوندم
اين مشكل تورو اكثر خانومهايي كه سر كار ميرند دارند
من الان يك سال و نيم سر كار ميرم هميشه هم پا به پاي همسرم بودم هر چند زيادم غر زدم شايد بگم توي اين يك سال ونيم كه سر كار مي رفتم كمتر پيش اومده بود حقوقم صرف كاراي شخصي خودم بشه و بيشترشو به همسرم مي دادم تا قسطامونو بده و خيلي هم خوشحال بودم چون معتقد بودم زندگي همين همكاريهاشو و بالا و پاييناش قشنگش ولي از وقتي اومدم تو اين تالار و مي بينم همه مهمه كه همسراشون براشون خرج كنه منم حال و حوام عوض شده طوري كه اين مسائلو ديشب با همسرم مطرح كردم و حتي بهش گفتم كه تو خونه اي كه خريديم شريكم كنه و جوابايي ازش تحويل گرفتم كه از اون بعيد بود و دلمو شكوند و ديدم بله همسر منم عين بقيه ميشه اينجور وقتا
و خيلي پشيمون شدم از اينكه اين مسائلو مطرح كردم و باعث شدم تو زندگيم بحث پول منو پول تو بياد وسط واقعا وقتي اين مسائل تو زندگي ادم بياد وسط خيلي چيزا ميره زير سوال
سعي كن خيلي اروم و منطقي باهاش همراهي كني و در كنارش باشي نه در مقابلش
وقتي ديشب در مقابل همسرم قرار گرفتم خيلي خيلي حرفاي ناراحت كننده اي ازش شنيدم
گاهي وقتها كه ماها عصبي و ناراحت هستيم سكوت ادم هايي كه مقابلمون هستند خيلي مارو عصبي تر ميكنه
فرانك جان باهاش حرف بزن و بگو كه دل مشغوليهات چيه
بهش بگو كه اين مسائل داره ناراحتت ميكنه
يادمه قبلا هم يه تاپيك در مورد اعتياد همسرت داشتي
اين قضيه باعث نشده همسرت فكر كنه بهش بي اعتمادي
هيچ به اندازه بي اعتمادي آدم رو اذيت نمي كنه
اون ته دلش از چيزي ناراحته و باعث ميشه همش بهونه گيري كنه و نره سر اصل قضيه اي كه ازش دلخوره
تا قبل از عروسيت تمام مسائلو مخصوصا اعتيادشو براي خودت معلوم كن
ببخشيد نتونستم خوب بنويسم و در حد تجربيات زندگيه خودم باهات حرف زدم
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
سلام.
جدیدا احساس میکنم نسبت به همسرم دارم سرد میشم و یه جورایی دور.
همش بخاطر توهین ها و بد دهنی های همیشگیشه اخه نمی تونه درست رفتار کنه یه جوری شده که دیگه مثلا سر یه چیزای خیلی کوچیکم بد رفتاری و بددهنی میکنه و هی ضایع و کوچیکم میکنه..
مثلا ازم چیزی پرسید در مورد مسیری که داشتیم میرفتیم من چیزی که می دونستم رو گفتم کلی با تن بدی بهم گفت برو بابا iq پایینی داری و خیلی جدی بهم گفت من اصلا نمی تونم با این عقل و فهم تو کنار بیام واااای
باور کنید خیلی از کارا و حرفای خودش هم دور از عقله و یا اشتباه میگه پس منم اینطوری بگم؟
اما انقدر خودشو قبول داره که نگو و فکر کنم به همین دلیله که حتی کوچیک ترین نظر منو هم قبول نداره
دلم رو خیلی میشکونه
واقعا حس می کنم مثل قبل دوستش ندارم و دیگه احساسی به خرج نمی دم تازه سرد هم شدم و ذوقم رو هم کور کرده.
لطفا یکم راهنماییم کنید بااین همه بد رفتاری باید چیکار کنم . اون تغییر نمی کنه بلکه داره منو هم بد میکنه.
یادم رفت بگم
در مورد مسائل مالی باهاش جدی تر صحبت کردم یعنی خودش خواست که صحبت کنه
بهم گفت بعد از عروسی کلیه خرج و مخارج خونه رو به عهده میگیره و در مورد منم گفت خرج های اساسی ات رو به عهده میگیرم. چه سر کار بری چه نری.
گفت چیزایی که صلاح بدونم نیاز داری ( بهش گفتم شاید من نیاز داشتم اما تو درک نکردی و صلاح بدونی که نیاز نیست)
در جواب گفت منظورم قر و فر و اینا بود از نظر پوشاک تا جایی که بتونم تامینت می کنم. اما الان توی دوران عقد من به هیچ وجه هیچ خرجی واست نمی کنم هیچی هیچی.
حالا نمی دونم باید به حرفش اعتماد کنم یا نه ؟؟؟؟ طبق تعریف های پست اولم که گفتم الان حتی بیرونم میریم دنگی می خواد باشه.
:325:
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
من نظر شخصیمو می گم با توجه به این که می گی همسرت تازه حقوق بگیر شده و تو قبلا با رفتارت متوجش نکردی که باید خرجتو بده یکمی البته با رفتار درست خودت بهش وقت بده بهش یاد بده اگر چه تو نیاز مالی نداری اما باید بهت خرجی بده تو دوستاش نیستی که ازت دنگ بگیره همسرت فکر می کنه چون تازه داره حقوق می گیره وباید پولم جمع کنه داره کاره درستی میکنه اما تو با خوش رویی و زرنگی باید متوجهش کنی که وظایفش چیه امیدوارم کمکی کرده باشم.
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
دوستان عزیز
توی این مدت توهین ها و بی احترامی های همسرم خیلی تاثیر منفی روم گذاشته.
جوری که خیلی دارم سرد میشم نسبت یهش و وابستگی که دیگه ندارم هیچ، بیشتر دوست دارم روزهامو با دیگران بگذرونم تا با همسرم.
دوست دارم بیشتر خونه خودمون باشم تا نامزدم.
دیگه حرفا و بی محلی های مقطعیش روم تاثیر نمی ذاره (حرص نمی خورم)
اصلا حتی یه قطره اشکم هم نمیاد. انقدر تغییر کردم که حتی خودشم میگه تو چرا یه جوریی شدی
نه بی احترامی بهش میکنم و نه حساسیت و نه هیچی .
اما دیگه اون ادم مهربون قبلی هم نیستم.
همه چیزو به دست خدا و زمان سپردم
تا الان هم اگه چیزی بگه که باعث ناراحتیم بشه با استفاده از رفتار جراتمندانه بهش فقط گوش زد کردم اما اصلا هم نشون ندادم که ناراحتم کرده (اخه ناراحت هم نمیشم فقط ناامیدم میکنه و سرد)
نمی گم توی این مدت هم اون بیخیال و بد بوده نه ، محبتش رو هم میکنه بجاش اما بیشتر احساس میکنم من شدم یه دوست واسش که کاری به کاریش نداره و فقط یه هم صحبته واقعا اینو احساس می کنم اصلا هیچ حسی ندارم که این همسر منه یا یه نقشی توی زندگیش دارم یا اونم یه نقشی توی زندگیم داره
واقعا احساس میکنم یه دوست معمولیم براش (حتی یه دوست عاشق هم نه ) یه دوست معمولی
نمی دونم این وضع خوبه یا بد؟
هدفم از نوشتن اینا این بود که نظر شما رو در مورد نحوه برخوردم چیه؟ (البته نحوه برخوردم خودش اینطوری به وجود اومده یعنی فیلم بازی کردن واسه همسرم نیست خود رفتارم اینطوری شده.)
آیا اینجوری درسته یا غلط؟
-
RE: همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
فرانک جان سلام . نمی دانم مشکلت حل شد یا نه... امیدوارم حل شده باشد و خوش و شاد باشی... من واقعا نمی دانم ریشه مسائلت را چون جای تو نیستم اما فقط خواستم بگم که اخلاق نامزدت و شرایطت مرا یاد سال گذشته خودم دوران نامزدی ام (بین عقد و ازدواج) انداخت . مسائل ما ظاهری حل می شد و بعد دوباره شروع می شد ... هی حل می شه و هی هر از گاهی به اوج می رسد .
دوست عزیز امیدوارم مسئله شما حل بشود اما خیلی خیلی قبل از اینکه بخواهی فکر عروسی کنی با مشاور صحبت کن و خوب و عمیق فکر کن. من با اون مرد ازدواج کردم . 1 سال می گذرد . رفتارش بهتر نشد . بدتر شد . دوران نامزدی اوج خوشی است تازه توی زندگی خیلی مسائل شروع می شود. تازه کسی که بداخلاق است بعد از عروسی است که بددهنی اش اوج می گیرد. و حتی می تواند دست بزن هم داشته باشد ... تو اینها را تجربه نکردی و خدا کند هیچ وقت نکنی اما ادم لجباز می تواند کل زندگی ات را آسیب بزند. مشاور برو و خوب بسنج با هم جور هستید یا نه...