نمیدونم با گذشته ناپاک دختری که دوسش دارم چیکار کنم؟

من حدود یک سال قبل با دختری دوست شدم.یکی دوماه اول درحد دوستی ساده بود اماکم کم بهم علاقه مند شدیم
اون گذشته خوبی نداشت.یه بار بهش تجاوز شده بود˓بایه نفر خوابیده بود و به نفر سوم هم داده بود پردشو بزنه
خلاصه داغون˓امامن از همش گذشتم˓اینم بگم که فوق العاده غیرتیم˓تااینکه چند وقت قبل رفت به یه مهمونی وقول داد و قسم خورد حجابشو رعایت کنه˓حتی من بخاطراینکارش بهش کادو هم دادم امابعدیه هفته عکسی دیدم که نشون میداد باوجود قسم هایی ک خورده حجابشو رعایت نکرده˓داشتم همه چیزو تموم میکردم اما باگریه التماس نذاشت وازاون ب بعد منو میپرستید˓اهل خیانت و ایناهم نیس
من از همه اینا درحالی گذشتم که خلاف سنگینم گرفتن دست یه دختر توخیابون بوده
تااینکه چندروز قبل فهمیدم درگذشته یه بار خونه پسررفته و یه بارم سوار ماشین یه پسر شده ک ب زور برده و بهش تجاوز کرده ک اینارو تاالان نگفته بود و میگه فراموشش کردم

اطمینان دارم نه هیچکس منواندازه اون دوس خواهد داشت و نه هیچکس اونو اندازه من
تو این یک سال هیچکاریو ازش دریغ نکردم˓سه سال هم از من بزرگتره
همیشه میبردم میذاشتم درخونشون که نکنه کسی چپ نیگاش کنه˓ازکارم میزدم و هرجامیخواست خودم میبردمش
جا و رستوران وفست فود تو این تهران نیس که نبرده باشمش˓زندگیمو به پاش ریختم˓اما اون.......
الانم که میخوام تموم کنم نمیذاره و گریه میکنه˓البته واسه خودمم فوق العاده سخته
به دست و پاتون میفتم راهنماییم کنین و بگین چیکار کنم˓دارم دیوانه میشم
ببخشید زیاد حرف زدم

دوست عزیز سلام،

ورودتون رو تبریک می گم،

ایشالا که با کمک دوستان به نتیجه برسین،

من فقط در مورد طریقه ی جدا شدن می خوام صحبت کنم و کاری به این که تصمیمت درسته و اینا ندارم!

1- یا انسان تصمیم جدایی نمی گیره، یا اگه گرفت درست و حسابی می گیره! به اون می گن تصمیم که اگه دختره بمیره و زنده شه، تصمیمت بر نگرده!

2- وقتی یه معتاد می خواد ترک کنه، نمی ره وسط آلات اعتیادش بشینه و هی جلو خودش رو بگیره که مصرف نکنه! مثله یه انسان عاقل، همه رو می ریزه دور، که اگه وسوسه شد، در دسترس نباشه! شما هم:

---------->> گوشی خاموش، یا شماره دختره رو بلاک می کنی که نتونه تماس بگیره و از گوشیت پاک می کنی که خودت وسوسه نشی!

------------>> احترام گذاشتی به طرف مقابلت و گفتی به این دلیل من نمی خوام با شما ادامه بدم، همین، دیگه هیچ دلیلی نداره وایسی و اون رو هم راضی کنی! فینیش! شما که می بینین این دختره مناسب شما نسیت، دلیلی هم نداره الافش کنی، قطع ارتباط به نفع هر دوتونه و بذار اونم بره با کسی که این چیزا براش مهم نیست!

--------->>آی دی دختره رو اسپم می کنی، چت و میل و همه اینا تعطیل!

---------->> خلاصه هر چر پل ارتباطی هست، خراب باید بشه!

---------->> جایی هم نمی ری که بدونی احتمال دیدن همه دیگه هست!

-------->>دو هفته هم به هوای نفست گوش نمی دی! اگه تو این دو هفته تصمیم گرفتی که دوباره باش ادامه بدی، بدون تصمیمت اشتباست و با خودت بگو من تصمیم رو گرفتم!

همین!

والسلام!

به نظر منم ادامه دادن اشتباست ؛جون شما نمیتونی این ادم بپذیری
نگران نباش:72:،حتما خدا برات بهتر ازینو در نظر گرفته و لیاقتت بیشتر ازینه

به نظر من این که میگی دوسش دارم درست نیست یعنی شما به اون دختر وابسته شدی و در تایید حرف ایوب خان عزیز می تونی فراموشش کنی و این به نفع شماست
از قدیم میگن اگر پایه ی یه دیوارو کج بذاری و بچینی اون دیوار تا ثریا کج میمونه
موفق باشی

اخی.خیلی خوشحال شدم که شما انقد ادم عاطفی و مهربونی هستین.این خیلی خوبه.اما میدونین که اول ازهمه باید خودت رو دوست داشته باشی.انقد خودتو دوست بدار که آیندت و خوشبختیت رو فدای چیزی نکنی.من نمیخوام از روی گذشته در مورد این دختر قضاوت کنم.اما به من بگو هدفت با اون چیه؟ازدواج؟میدونی ازدواج چقد تعهد داره؟مطمئنی این دختر به تعهدات ازدواجش پایبند میمونه؟میدونی این دختر مادر بچت میشه؟فرض کن دختر کوچولوتون رو قراره این زن تربیت کنه............دیگه بقیشو خودت بهتر میدونی که اگه باز اشتباه کنه یا رفتارشو درست نکنه چه دختری برات تربیت میکنه.
مگه نمیگی غیرتی هستی.میدونی اگه زنت شد و باز خطا کرد بلاخره یه جایی کاسه صبرت لبریز میشه و تو بهترین حالت به طلاق میرسه.میدونی خیلی از جنایتها و تلافیها ریشه در عشق و خیانت دارن.پسر با محبت بیشتر دقت کن...........فقط همین........

سلام
من بهت حق میدم که نمیتونی درست تصمیم بگیری و اینکه وابسته شدی
متأسفانه احساسی که با عقل هدایت نشود موجب اشتباهات بزرگی مشود
تا اینجا که شما کاملا" اشتباه کرده اید، چون داره از شما سؤ استفاده میشه،با وجود اینکه نوشته اید چند بار!!
خودت رو بکش کنار و بپذیر ،برات سخت خواهد بود ولی این سختی را بپذیری بهتر است تا بی آبروی که در آینده برایت پیش خواهد آمد
قبول کن ،هر چه سریعتر تمامش کن و نه به گریه ها و التماس های ایشان و نه خواسته خودت،همه را دور بریز

پرسيديد بايد چيكار كنيد با اين دختر ؟
جواب سوالتون انقدر واضحه كه به نظرم مياد اين تاپيك بايد همين جا تموم شه.معلومه كه بايد سريعا قطع ارتباط كنيد حتي اسمش رو هم ديگه نياريد.گفته بودين دو سش دارين ميتونم بپرسم اين دختر خيابوني چه خصوصيت جالبي داره كه ميتونه ميون اين همه بدي خودشو نشون بده؟
اگر خودتونو دوست داريد رابطه رو كات كنيد تا بيش از اين هم پول فست فودو ... رو نپردازين:305:

بچه ها ممنونم از کمکاتون
اما من میترسم ولش کنم یه اتفاقی براش بیفته
عذاب وجدانم رو چه کنم
حرفای دوستان یه جورایی مث روز برام روشنه اما نمیدونم چرا نمیتونم تصمیم بگیرم
بدجور نگران آیندشم
ایکاش ب دنیانمیومدم
من اصلا یه طرفه موضوع رو تعریف نکردم خودشم تعریف کنه همینارو میگه
در ضمن اصلا خیابونی نیس همش زیر سر این چت لعنتیه
دورادور دستتون رو میبوسم

سلام دوست عزیز

در اینکه این خانم مشکلات عدیده ای دارن و مورد مناسبی نیستن شکی نیست ، اما خود شما هم با وجود اطلاع از این روابط غیر متعارف و مشکلات ایشون رابطه رو ادامه دادین و عمیقتر کردین و وابستگی هم برای خودتون همم برای ایشون ایجاد کردین ، و الان هم هنوز براتون مهم هستن پس اگر واقعا تصمیم با اتمام این رابطه دارین باید از خودتون شروع کنید و خودتون به این نتیجه برسید نه در کلام بلکه باید به باور برسد کم کم ذهنیت شما در رفتارتون منعکس میشه و سردی شما ایشون رو سرد میکنه اما تا زمانی که همه مشکلات و مسائل این خانم رو از روی احساس توجیه میکنید نمیتونید رابطه رو کات کنید و اگرم قطع بشه موقت خواهد بود پس اول با خودتون کناربیایید و امروز رو نبینید فردارو و اینده رو مجسم کنید. تصمیم عاقلانه هم به نفع خودتون و هم به نفع ایشون خواهد بود .

برادر عزيزم. شما كه خودتون پاك هستيد بايد دنبال دختري پاك بگرديد. اين خانم اصلا شایسته شما نیست. يك مرد غيرتي هرگز با زني نمي گردد كه حتي با يك پسر دوستي سالمي داشته چه برسد به اينكه رابطه جنسي هم داشته باشد. لطفا به خاطر خودتون و به خاطر زندگيتون و به خاطر پاكيتون به خودتون رحم كنيد و به اين رابطه پايان بدهيد.
امیدوارم خداوند به شما کمک کند تا تصمیم درستی بگیرید.:323:

دنیا رو به کام خودت سخت نکن، تو داری خودت رو فدای میکنی،فقط به خاطر اون
پس سهم خودت چی میشه؟ دنیا رو بزرگتر ببین، و همه چیز را در او خلاصه نکن،باور کن زندگی و آینده ات لب پرتگاه است.هیچکس هیچ بلائی سرش نمی آید جز خودت،همت کن تلخی سخت را بپذیر تا یک تلخی بی پایان

شما چی کار با اون دارین؟ اون اگه واقعا لیاقت زندگی کردن داشته باشه، خودش رو می کشه بیرون!

این دوستتون خودش باید خیلی چیزها رو یاد بگیره، نه این که شما بهش یاد بدین!

ببین، اون باید بره با امثال خودش زندگی کنه، اون در دیدگاه تو یه دختر بد به حساب می یاد، بره پیش امثال خودش یه آدم نرماله!
این تجربه رو برات می گم، شاید مفید باشه: من یه شهره دیگه برا ادامه تحصیل قبول شدم و رفتم، یه دوسته قدیمی تو اون شهر داشتم، یه روز همدیگه رو دیدیم، خلاصه شروع کرد با من حرف زدن و می گفت اسمش چیه و یه سری چیزای دیگه!!!
من اصلا نمی فهمیدم چی می گه، وقتی فهمید من به عمرم تا حالا رابطه عاطفی هم نداشتم اصلا باورش نمی شد و می گفت ما به امثال تو می گیم ....... (یه حرف بد):163: خلاصه که داشت من رو ارشاد می کرد! دوره زمونه بر عکس شده به خدا!:311:
دو ماه بعدم با یکی از همون دوستاش که این کاره بود ازدواج کرد!

منظورم اینه که این چیزا که از دوستت تعریف کردی یه سری افراد عیب می دونن و نمی تونن باش کنار بیان! یه سری دیگه نه و این چیزا رو لازمه زندگی می دونن!!

اگه واقعا برا دوستت مهم باشه، خودش رو می کشه بیرون، اگه که نه، که هیچ!

بذار بره، شما وصله ی هم نیستید! بذار بره با اونی که این چیزا رو عیب نمیدونه ازدواج کنه و خوش بخت بشه!

شما که این چیزا برات مهمه ،نمی تونی باش کنار بیای!

این حرفا نظره شخصی من بود.

راهنمایی ها لازمو دوستان کردن،فقط اگر نتونستی و کارتون به رابطه کشید مواظب باش آلوده نشی.

سلام دوست عزیز
همیشه بر این اعتقادم که پدر و مادر ها باید از کودکی به فرزندشان هنر نه گفتن را یاد بدهند...که گاهی با یک نه می شود خودمان..احساسمان و زندگیمان را نجات بدهیم...
شما خودت باید به نتیجه برسی که رابطه را تمام کنی و خودت هم باید اراده کنی...در اینکه همه اتفاق نظر دارند که چنین رابطه ای ناسالم است و باید قطع شود شکی نیست...اگر انسان لذت طلبی بودی و احساست به راحتی درگیر نمی شد شاید رابطه را ادامه هم می دادی من اینجا نظری نمی دادم...
اما دوست من همیشه در یک رابطه آن طرفی بازنده است و آسیب می بیند که حساس تر است...و در این رابطه شما آن یک طرف هستی...
اگر هر آدمی در زندگی مراقب خودش فقط باشد بزرگترین لطف را به خودش کرده...مراقبت از آن دختر وظیفه ی شما نیست...وظیفه ی خودش هست....و اگر او که باید بیش از همه خودش را دوست بدارد از خودش مراقبت نمی کند و چنین بلاهایی را بر سر زندگی خودش می آورد لایق ترحم هم نیست....
بله آن دختری که زیر بار فقر له می شود یا آن دختری که پدری معتاد دارد یا ان که حتی پول ندارد برای ازدواج و جهیزیه خریدن ...اینها لایق ترحمند اما آدم لذت طلبی که به هوای لذت سوار ماشین این و آن می شود و به او تجاوز می شود لایق ترحم نیست...خودت را گول نزن که یک بار بود یا دو بار...که باز هم تکرار خواهد شد...این دختر سبک زندگی اش این است...در هر خیابانی با دیدن یک ماشین مدل بالا پایش می لرزد...چشمهایش تعقیبشان می کند...در مقابل پیشنهادات جنسی نمی تواند نه محکم بگوید ...اگر چند صباحی هم ترک کند این روال را آخر باز هم ترک عادت موجب مرض است و بر می گردد به همین جا و همین نقطه...
شما یک یار ثابتی...عاشقی...مهربانی با او...برایش همه کار می کنی..پول خرج می کنی...پس برایش می صرفد بماند ...اما برای تو نمی صرفد...چون تو از احساست..از پولت ....از غیرتت حتی مایه می گذاری برای دختری که اگر در کنار تو پیشنهادی بهتر دریافت کند نه در دهانش نیست...خودت را گول نرن و این بهترین لطفی ست که می توانی به خودت بکنی...او قربانی یک تجاوز و... نبوده....او خودش این سبک زندگی را انتخاب کرده ...این آدم نه لیاقت همسر بودن را دارد و نه مادر بودن...چون او لذت ها را انتخاب کرده و مادر بودن و همسر بودن یعنی از خیلی لذت ها گذشتن برای چیزهایی فراتر از لذت...
به هر حال این رابطه باید موقعی تمام شود و به گونه ای که کمترین آسیب به شما برسد...می توانی رابطه ات را کم کنی تا برایت هضم این جدایی آسان تر شود...و بعد رابطه را تمام کنی...:72:
اما یادت باشد انتخاب های ما در زندگی گاهی تبعات بسیار سنگینی دارند که اگرچه ما را به یک لذت کوتاه مدت برسانند اما درد و رنجی دراز مدت را رقم می زنند... امیدوارم لیاقت های خودت را بیشتر بشناسی و انسانهای لایقی را در کنار خودت داشته باشی...:72:

سلام
سعی کن احساسی برخورد نکنی بعدا به مرور زمان اگه با ایشون ازدواج کنی حتی اگه همونی بشه که می خوای این پیش زمینه هایی که در ذهن شما ایجاد شده این تصاویر هیچ وقت ول کن شما نخواهد بود و اینطوری هم خودت عذاب میکشی و هم اون .
اگه الان انقدر نگرانی و این مسئله ازارت میده بعد ها هم همینطوره بلکن توی زندگی که عشق واستون عادی میشه اونجا که عقلتون بکار میافته بیشتر ازار میبینی و مشکل ساز میشه.
پس از الان به فکر اینده ی خوبی واسه خودت باش.:72:

[align=justify][align=justify]سلام

به نظر میرسه که خود شما هم میدونین که این ازدواج درست نیست، اما علت تردیدهای شما به نظر من یکی از چهار مورد یا ترکیبی از اینهاست:

1. احساس ترحم نسبت به این دخترخانم

2. بیوشیمی جنسی(یعنی تمایل جنسی قوی به ایشون، احتمالا به دلیل زیباییهای ظاهری که دارند)

3. وابستگی

4. ترس از اینکه قطع رابطه توسط شما منجر به این بشه که این دخترخانم مثلا خودکشی کنه و اونوقت عذاب وجدان شما

بسیارخب

لطف کنید بگید کدومیک از این عوامل دخیل هستند تا توضیح لازم رو انشاالله در ادامه بگیم[/align][/align]

بچه ها واقعا هرچی دنبال کلمه ای گشتم که با اون ازتون تشکر کنم چیزی پیدا نکردم
کلمات عاجزن برای وصف تشکر من از شما
اونقدر خوب راهنماییم میکنین که انگار دارین برادرتون راهنمایی میکنین
میدونین چیه همیشه به خودم میگم اونم آدمه
خدا با اون عظمتش از بزرگترین گناه بنده هاش میگذره
نمیخوام با این حرفام کاراشو توجیح کنم
نمیدونین چه شبهایی نبود که من از فکر گذشته بدش خوابم نبره
چه شبهایی نبود که با کابوس از خواب نپرم
اون هیچ کاری واسه بیشترشدن اعتمادم نکرد که هیچ با قضیه اون عکس بدتر اعتمادم رو کشت
من به طرز عجیبی تعصبی و غیرتیم اما بخاطر اون از گذشتش گذشتم
اونم کم به من محبت نکرده
نمیدونم چم شده و چرا با این همه شواهد و قرائن نمیتونم ازش بگذرم
تو بد برزخی گرفتارشدم
همه اتفاقات و دوستیهاش تو این چت لعنتی بوده نه تو خیابون
اینا همش یه درد و دل بود
بازم دورادور دستتون رو میبوسم

تو چت؟ینی تا حالا با کسی تماس فیزیکی نداشته؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط esy

بچه ها ممنونم از کمکاتون
اما من میترسم ولش کنم یه اتفاقی براش بیفته
عذاب وجدانم رو چه کنم
حرفای دوستان یه جورایی مث روز برام روشنه اما نمیدونم چرا نمیتونم تصمیم بگیرم
بدجور نگران آیندشم
ایکاش ب دنیانمیومدم
من اصلا یه طرفه موضوع رو تعریف نکردم خودشم تعریف کنه همینارو میگه
در ضمن اصلا خیابونی نیس همش زیر سر این چت لعنتیه
دورادور دستتون رو میبوسم

---

ببخشید یعنی چی از چت؟؟

دوست عزیز شما گفتید از چت بوده نه از خیابون؟ پس چطور از خیابون و توی ماشین اون آقا سر در آورده؟
اما اینش مهم نیست ...حالا چت یکی از راههایی هست که ایشون داشته برای انحرافات اخلاقیش و راههای بی شمار دیگه ای هم وجود داره و با توجه به اینکه ایشون زمینه انحرافات اخلاقی رو در خودش داره کوچکترین فرصتی برای ایشون کافیست...
می دونید دوست عزیز مسلم هست که خانومهایی که رابطه های نامشروع زیادی داشتند به علت ارتباط زیاد با آقایان بهتر راههای جذب آنها را می دانند...از نظر ظاهر بیشتر به خودشان توجه می کنند چون لازمه ی ارتباطات آنهاست....و اما چون در رابطه های زیادی به واسطه ی لذت گرایشان وارد می شوند دیگر از نظر احساسی چندان درگیر نمی شوند ...شما درگیر همین یک رابطه هستید و احساسا درگیر شده اید و تمام وقتتان مختص همین رابطه است اما کسی که همزمان چند رابطه را مدریت می کند برای هر رابطه ای وقت کمتری صرف می کند و احساسا هم چندان درگیر نمی شود....
شما هم بلاخره مرد هستید و در رابطه با این خانوم احتمال رسیدنتان به خواسته های جنسی تان خیلی بیشتر است تا در دوستی با دختر خانم های با خانواده و محفوظ به حیا...
شما نگران آینده ی این خانومید چون علاقه مند شدید و می دانید ایشان نه به شما وابسته است و نه علاقمند و فقط به صرفیدن این رابطه فکر می کند...حالا اگر همین خانوم به شما علاقمند بود و از این مطمئن بودید راحت بی خیال خودش و آینده اش هم می شدی....
در واقع موش و گربه بازی ها و هیجانات جنسی شما در این رابطه و بی توجهی آن خانوم از طرفی دیگر و رقیب های احتمالی شما هم از سویی دیگر همه و همه این رابطه را برایتان جالب کرده....
در واقع دوست عزیز چسبندگی داشتن در یک رابطه به نوعی خودش بیمار ی است...ما باید منافعمان...سلامت روحی روانیمان و اصولمان برایمان مقدم باشد بر احساس و اگر عقل ما ماندن را صلاح نمی داند اما احساسمان ما را نگه می دارد و در رابطه چسبندگی پیدا کردیم این یعنی وابستگی بیمارگونه....
اما در صحبت هایتان حمایت هم زیاد کردید از این خانوم...منطقتان با احساستان تحریف شده....و هرچه ما بگوییم از جنس منطق است و شما سوار بر مرکب احساس و خواستن(به قول مدیر همدردی)...
پیاده شدن از این مرکب هم اراده می خواهد و باید حرفها را گوش بدهی و خودت به این نتیجه گیری برسی...:72:

من درک می کنم که چقدر دوستش دارین اما شما که مسئول آینده دیگران نیستین ! از خدا بخواین که خودش به این آدم کمک بکنه و اونو از این ورطه بکشه بیرون .

منطقا هم شما با چیزایی که گفتین نمی تونین با این خانم تفاهمی داشته باشین و اون دختر داره خیلی اشتباه می کنه که فکر می کنه می تونه با شما آینده خوبی داشته باشه . مشخصه که مسائلی که برای شما ارزشه برای ایشون نیست ! و مطمئن باشین گریه و ناراحتی ایشون از وابستگیه ! کمکم این ارتباط رو قطع کنین طوریکه هیچ کس صدمه نبینه !

منظورم از تو چت این بود که این افراد رو از توچت پیدا کرده بود نه اینکه توخیابون شماره گرفته باشه یا اتو زده باشه
من هیچ رغیبی ندارم
اگرم دنبال رابطه جنسی بودم خیلی زودتر از این خانوم موقعیتشو داشتم.
تنها عاملی که این رابطه رو به اینجارسونده اینه که اون دختر فهمیده من اونو بخاطر خودش واحساسش میخوام نه بدنش و یه فرقی هست بین من وبقیه
اینارو واسه تعریف از خودم نگفتم فقط گفتم که بچه ها در جریان همه چی باشن و بهتر راهنماییم کنن
تو این یک سال بدون اجازه من بیرون نرفته و از بابت اینکه فقط با من بوده مطمئن بودم چون بارها امتحانش کردم
کاملا حرف گوش کنه˓تاالان یه بارم روحرفم حرف نزده
من آدم عصبی هستم و سریع از کوره درمیرم اما هیچوقت باهام مقابله مثل نکرده
بهش بدترین فحشهارو دادم اما سکوت کرده
اونم امتیازاتی داره وگرنه که خل نیستم از اونهمه چیز بگذرم
اشتباه نشه˓اصلا منظورم چیزای مادی نیس˓مثلا دقیقا میتونه فکرمو بخونه
تو اوج عصبانیتم چنان آرومم میکنه که خودمم باورم نمیشه
بابت پراکنده گوییام معذرت میخوام چون هرچی به ذهنم میاد تایپ میکنم
بازم ممنون از وقتی که برام میذارین

برادر خوبم مثل اينكه دوست داريد زندگيتون رو خراب كنيد يا به قول فرهنگ خودتون رو آلوده كنيد.
اين همه آدم ميگن ولش كن باز شما ميگي دلم ميسوزه، خب باهاش ازدواج كنيد ولي بعدا نيايد تاپيك بزنيد با خيانت همسرم چه كنم؟ ها........:305:

ببخشيد تند گفتم از سر دلسوزي بود

سلام
من دقیق پستهاتو نخوندم
ولی اگه در اینده به مشکل بر خوردی وهر دو نفرتون نابود شدین شما 100 در 100 مقصری
چون با این نگاه (شما یه جون سالم)
زمانی که پرده عشق کم رنگ شد ..
واقعیت خودشو نشون می ده
افکاری که شما رو ول نمی کنه و کشیدن زندگیتون به نابودی
الان که اول اشناییتونه این فکرها شما رو ول نمی کنه وای به حال بعد

اگه واقعا انقد خوبه واسه چی اینجا تاپیک باز کردی؟
تاپیک باز کردی چون خودت هم شک داری و مطمئن نیستی پس به حرف دوستان گوش کن.اخه چت و خیابون چه فرقی با هم دارن؟تازه تو خیابون دو طرف همدیگه رو میبینن اما تو چت اول با یه مشت ادم بیکار و علاف حرفای زشت میزنن که چی؟(البته استثنا هم داره ولی کم).حالا چون چت امروزی تره بهتر از خیابونه؟نه عزیز من چت خیابون مهمونی با هم فرقی ندارن و تو اصل قضیه تغییری بوجود نمیاره.
من یادمه تو یه تاپیک که الان قفل شده یه مردی که دوتا دختر داشت زنش بهش خیانت کرده بود.این اقا انقد درمونده بود که چند بار میخواسته خودکشی کنه.اون دخترای بیچاره هم که تقریبا بی مادر و پدر شده بودن.یه اپسیلون احتمال بده اگه باز خیانت کرد چی؟اگه میدونی تحمل همه چیزو داری که دیگه هیچ.
شاید حرفم درست نباشه اما حس میکنم این دختره خوب خامت کرده و دور از جون ببخشید داره هی ازت سواری میگیره.بازم ببخشیدا واقعا ازسر دلسوزی میگم و گرنه باش عروسی کنی یا نکنی به حال من چه فرقی داره؟
بازم ببخشید ولی من یه دخترم میدونم خام کردن پسرا هیچ کاری نداره.بخدا نداره خصوصا وقتی یه سری چیزا رو نخوای رعایت کنی.این دختر هم زبله و خوب بلده.
بله خدا بنده هاشو میبخشه اگه بازخطا کنه و برگرده بازم میبخشه اما تو چی؟اگه باز خطا کرد میتونی کنار بیای؟
حداقل صبر کن ببین اعتماد ازدست رفتت رو میتونه برگردونه هر چند فکر میکنم ادامه دادن فقط به ضررته.

اگه واقعا نمی تونی با کات کنار بیای دوستتو ببر پیش یه روانپزشک
اون حتما خلا هایی داره که با این کار پرش می کنه و حتما نیاز به درمان داره
و قطعا به چت هم معتاده شما پاسبان نیستی که بالاسرش وایسی تا اون کار بدی نکنه
از نظر من رابطه ای که توش طرفین از هم اجازه می گیرن برای بیرون رفتن و ... نادرسته
افراد باید انتخاب کنن تعهد داشته باشن نه اینکه مجبور بشن به متعهد بودن این فرقی با زندان نداره و به محض خروج از زندان دوباره دست به کار قبلی می زنن
به این فکر کن که کسی که می خواد مادر بچت باشه نباید تورو بی اعتماد کنه نسبت به خودش
ولی در کل یه خصلت هایی ذاتیهشما اگه آدمی هستی که حجاب تا این حد برات مهمه به نظر با فردی که افکارش شبیه شماست رابطه برقرار کن نه کسی که انقد راحته
چون نه شما خیلی می تونی خودتو تغییر بدی نه اون خانم