-
موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
با سلام من 28 سالمه به که قبلن موضوع ازدواج دانه با آقای متاهل رو خوندن باید عرض کنم که مشکل من دقیقن مشکل اونه منم با یه آقای متاهل مدت 7 سال رابطه داشتم الان یکساله رابطه رو تموم کردمن و نامزد کردم با یه نفر اما تلفنها و گریه هایه اون شده سوهان روحم
دچار عذاب وجدان شدم و مدام فکر می کنم کارم اشتباه بوده و تویه عشق کم آوردم و باید تا اخرین لحظه پایه عشقم می موندم و ازدواج نمی کردم .
این موضوع به قدری رویه من اثر گذاشته که تصمیم گرفتم نامزدیمو به هم بزنم . کمکم کنید
قابل ذکره که من از همون اول می دونستم اون آقا با بیوه داداشش که یه بچه هم داره ازدواج کرده و خودشم یه بچه از اون خانوم داره.
الان یک دختر 15 ساله از داداشش و یک دختر 10 ساله از خودش داره و من به خاطر اونها نتونستم ادامه بدم ولی علی رغم رابطه عاشقانه ای که با هم داشتیم و کارهایی که پس از قطع ارتباطمون کرد دست به خودکشی زد و .....
الان دچار عذاب وجدان شدم.
کمک کنید تا کار احمکقانه ای نکردم
از صمیم قلب همتونو دوست دارم که اینهمه نگران هم نوع خودتون هستین.
منتظرتونم
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام
فقط يه جمله
اگه ايشون قصد ثواب داشتند و بيوه داداششون رو گرفتند الان دليلي نميشه كه اونا رو كباب كنند . شما هم تا كباب نشديد به زندگيتون بچسبيد ، زندگي جاي دلسوزي و ترحم بيجا نيست .
موفق باشيد . والسلام
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام دوست عزيزم
شايد بتوان گفت شما بهترين تصميم رو گرفتيد واون فراموشي وازدواج خوتون است شايد زماني از روي يه احساس با اين اقا رابطه داشتيد و الان اين اقا به شما وابسته شده به نظر من شما كاري كنيد وكمكش كنيدكه اين اقا به زندگي خود با خانمش اميدوار و علاقمند شود وكم جداي از هر چيز خانم ايشان يكبار طعم جدايي وسختي رو كشيد كاري نكنيد كه دوباره اين طعم جدايي رو بچشه اگه ميتونيد فقط خودتون رو جاي اون بگذاريد و تصور كنيد چه احساسي پيدا مي كنيد
اميد وارم باعث خرابي يه زندگي نشيد اه بچه هاي اين اقا هيشه دنبالتان خواهد بود اگه تصميم اشتباه بگيريد
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام دوست من
بهترين راه اينه كه به زندگي خودت فكر كني و به اينده خودت
هيچ چيز توي اين دنيا مهمتر از خود ادم وجود نداره . نبايد عذاب وجدان داشته باشي شما كه نمي تونيد تا اخر عمر مجرد به پاي ايشون بمونيد . از اول اين دلبستگي نبايد به وجود مي اومده چون منطقي نبوده اگه همون اول كه چه كنم چه كنم كرده بودي تصميم درست گرفته بودي به اينجا نمي رسيدي كه بخواي سخت تر تركش كني الان هم حكم اون موقع رو داره اگه دوباره تصميم عاقلانه نگيري باز در اينده وارد يك بازي سخت تر مي شي شما هيچ وقت با اون اقا خوشبخت نمي شي چون ايشون صاحب دو تا بچه مي باشد و شرايط خاص خودش را دارد اگه الان ايشون به شما دلبسته به خاطر مسائلي مي باشد كه شايد هيچ وقت در زندگي خودش نداشته
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام به همگی
خواستم بگم که خانوم این آقا خودش همراه شوهرش امد و از من خواستگاری کرد و بعد از اینکه صحبت کردیم و من گفتم قبول نمی کنم خوانمش سیلی محکمی به من زد که چرا با احساسات شوهر من بازی کردی. البته این مسائل بعد از اینکه خواستگار من اومده بود .و این آقا بعد از اینکه من این کارو کردم شماره تلفن خواستگار منو پیدا کردد و بهش زنگ زد و گفت که من قبلن زنش بودم خواستگارمم که الان نامزدم هست گفته بوده من در صورتی حرف شمارو قبول دارم که اسمتون تویه شناسنامه اش باشه.
خلاصه دردسرتون ندم بعد از این همه کش مکش من راضی شدم خواستگارمو جواب کنم ناگفته نمونه که من در شرکت این آقا گرافیست بودم ولی بعد از این جریانات سر کار نرفتم اما بعد از اینکه متوجه شد من خواستگارمو جواب کردم دوباره روز از نو روزی از نو باز منو کنار گذاشت و حتی جواب تلفنامو نمی داد منم برای همیشه گذاشتمش کنار ولی الان با تلفناش دیوونم کرده
اگرم تلفوناشو جواب ندم می ترسم دوباره به نامزدم زنگ بزنه هرچقدرم من واسه نامزدم توضیح بدم به هر حال تو دلش شک به وجود میاد و به من بی اعتماد میشه چون از هم دوریم نمیخام به من بی اعتماد بشه نامزدم درتهران و من در شیراز زندگی می کنم
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
خانم عزيز
شما ها حتما بايد اتفاق نا خوشايندي بيوفته كه پاي قانون رو وسط بكشيد .
به عقيده من از ايشون شكايت كنيد و خيال خودتان رو راحت كنيد در ضمن مگه شما خانواده ( خواهر ، برادر ، فاميل ) پشتيبانتون نيستند ؟!!!
به هر حال به خودتان جسارت بدهيد و از هيچ هراس نداشته باشيد شما كه جرمي مرتكب نشديد پس از راه قانون وارد بشيد تا حداقل حساب دست ايشون بياد .
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام دختر خوب
معلومه كه دختر فهميده اي هستي و اگر مثل هر آدمي يك وقتي اشتباه كردي بعدش متوجه شدي و كار درستي كردي كه رابطه ات را قطع كردي . من خودم يك زنم و هرگز نمي توانم قبول كنم كه يك زن با عقل سليم بره خواستگاري براي شوهرش و اين خيلي غيرعادي است . زندگي آنها هر چه كه هست و هر مشكلي دارند تو خودتو درگير نكن و بدنبال زندگي آرام و نرمال براي خودت باش . مطمئن باش اگر وارد زندگي آنها شوي تا آخر عمرت درگير جنگ خواهي بود و هيچوقت آرامش نخواهي داشت .
موفق باشي
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام sahra و همه دوستان
ازدواج یک فرایند دو طرفه ، اختیاری و با حق انتخاب است که آزادانه طرفین در مسیر آرامش به طرف آن گام بر می دارند.
در واقع ازدواج باید زمینه ساز آرامش بیشتر شود. اما اگر طرفین بیشتر از حق خود فشار به طرف مقابل بیاورند این یعنی وابستگی، و این سم یک ارتباط است.
شما مسائلی را که در بالا به آن اشاره کردید دوباره مطالعه کنید.
این خیلی مهم است که آنها روی شما فشار می آورند. واقعا خیلی مسائل در پشت این جمله شما هست:
«خانمش سیلی محکمی به من زد که چرا با احساسات شوهر من بازی کردی»
همچنین اینکه این آقا به خودش اجازه می دهد که در زندگی شما تا این حد دخالت کند نیز حائز اهمیت است به شکلی که مستقیما به نامزد شما تلفن بزند و ....
به قول عرفان چرا نباید از طریق قانونی اقدام کنید.
این ما هستیم که به دیگران اجازه می دهیم چنین گستاخانه زندگی ما را به بازی بگیرند.
البته فراموش نکنید. شما اول باید تعارضهای درونی خود را حل کنید و تصمیم خود را قطعی بگیرید.
اما من با همه دوستان در این تاپیک موافقم. که شما قاطعانه باید به این ارتباط پایان دهید. خودکشی آن آقا هیچ ربطی به شما ندارد.
یک شخصیت سالم و متعادل مثل شما باید سهم خود را در واقعیت اطراف خود درست ارزیابی کند.
مثلا اگر یک نفر در یک کشور افریقایی خودکشی کرد، شما نباید خود را مقصر بدانید.
اینجا هم همین طور است.
اگر شما به عنوان یک خانم عاقل و بالغ برای زندگی و ازدواج تصمیم دیگری گرفتید، آزادید. و اگر کسی به خاطر تصمیم شما کار احمقانه ای بکند، خودش پاسخگو هست.
مواظب باش به خاطر احساساتت ، ارتباط خود را توجیه نکنید. شما هیچ دلیلی برای ادامه این ارتباط ندارید.
تصمیم با شماست.
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام صحرا جون
من هم با همه دوستان موافقم رابطه شما با اين آقا كاملا اشتباه بوده ولي در هر صورت به وجود اومده و مي دونم دور كردن اين حس از خودت خيلي سخته و تا مدتها ذهنت درگير هست ولي بهتره حالا كه كمي از راه رو رفتي دوباره بر نگردي اولين قدم اينه كه بتوني خودت رو قانع كني كه اين رابطه غلط بوده و تو هيچ مسئوليتي در قبال اون آقا نداري تو فقط و فقط مسول آينده و زندگي خودتي.
بد نيست در همين اول راه ماجرا رو خودت براي نامزدت تعريف كني تا بعدا مشكلي برات پيش نياد و بيشتر لطمه نخوري اونوقت ديگه از بابت حرفهايي كه ممكنه به نامزدت زده بشه نگران نيستي و راحت تر مي توني تصميم بگيري و عمل كني
اميدوارم خوشبخت بشي
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
با سلام به همه و تشكر اؤ همتون
ولي يه سوال ایا شما فکر نمی کنید من که بعد از 7 سال زندگی با اون اینجوری ولش کردم و فورن رفتم با یه نفر دیکع نامزد شدم
خیلی ادم بی وفایی هستم ادمی که واسه هیچی ارزش قائل نیست
عذاب وجدان داره منو میکشه
اخه اون واسه زندگیه من خیلی زحمت کشید منو از بدبختی نجات داد
خیلی بهم کمک کرد
کارهایی برام انجام داد که هیچکس حاضر نیست واسه بچه خودش انجام بده
باخودم میگم شاید بهتر باشه نامزدیمو بهم بزنم
و تا اخر مجرد بمونم
اینجوری عذاب وجدان ندارم دیگه
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
sahra جان
باور كن خيلي دوست داشتم بهت كمك كنم اما تو بهتر مي دوني كه توي زندگي خودم موندم و تجربه ام نشان داده كه هر چقدر بيشتر دست و پا مي زنم بيشتر فرو مي روم.
اميدوارم بتوني به خودت و فرزندان آينده ات فكر كني . بگذار من در اين مورد راهنمايي نكنم چون ممكن است عقلاني نباشد و به خاطر زندگي خودم، حرفهاي احساسي بزنم و نتوانم آنطوري كه شايسته است راهكار بدهم.
از خدا مي خواهم موفق باشي. صبور باش و هوشمندانه عمل كن.
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
حالا فكر مي كني اگر تا اخر عمر مجرد بموني چه دردي دوا بشه ؟ ايا اون اقا مي خواد تا اخر عمرش به همين شكل با شما رابطه داشته باشه ؟ فكر مي كني با اين كارت بهش كمك كردي ؟
با اين كارت فقط زندگي خودت و بهم مي ريزي و لذت مزدوج شدن و زندگي مشترك و از خودت مي گيري . زندگي مشترك فقط دوست داشتن و عشق نيست . زندگي مشترك زير يك سقف به مدت طولاني در كنار هم دوام اوردن است . سعي كن تصميم عاقلانه بگيري چرا ميخواهي زندگي خودتو خراب كني . اون الان داره زندگي خودشو مي كنه و صاحب زن و فرزند است ولي تو چي ؟ ايا تو هم چيزي براي دلخوشي داري ؟ ايا تو هم فرزندي براي خنديدن و گريه كردن داري ؟ ايا تو هم فرزندي داري كه براش تلاش كني براش كار كني تحمل كني ؟ مي دوني چقدر شيرينه ؟ مي دوني چقدر لذت بخشه وقتي بچه خودتو بغل مي كني ؟ تو مي خواهي لذت همه اين شيريني ها و تلخي ها رواز خودت بگيري كه چي ؟ به چه قيمتي ؟ براي كي ؟ 1پس اين همه از اقايوني كه به مدتهاي طولاني 10 سال با دختري دوست مي شوند و خيلي راحت مي روند دنبال زندگي خودشان چي ؟ چرا هميشه بايد خانومها رعايت كنند ؟ مگر نه اينكه بهرحال او ازدوج كرده است چه با بيوه چه با دختر بهر حال زندگي مشترك تشكيل داده و داره زندگيشو مي كنه بچه داره براي بچه اش زحمت مي كشه تلاش مي كنه تحمل مي كنه . اگر اون هم مي خواست نمي تونست ازدواج نكنه ؟ نمي تونست بزاره به خاطر شما يكي ديگه اين ثواب و بكنه ؟ ايا شما ارزش اين خودداري را نداشته ايد ؟ چرا كمي منطقي تر فكر نمي كنيد چرا زاويه ديدتون و عوض نمي كنيد چرا فكر مي كنيد كه او مجبور بوده اينكارو بكنه ؟ چرا فكر مي كني كه راهي ديگه نداشته جز گرفتن اون خانوم ؟ اون هر كاري مي تونست بكنه كه شمارو بدست بياره ولي چون اون موقع پاي تعهدش نبود اينكارو نكرد و الان كه ديگه كمتر دختر مجردي محلش مي ده و حوصله از سر گرفتن يك رابطه نمي باشد به شما چسبيده . چون حالا ديگه شرايط خيلي فرق مي كنه اون مرده و شما دختر و بدست اوردن شما براي او از هر لحاظ امتيازه . اينو يادت باشه اون اگه مي خواست مي تونست از همون اول بياد بسراغ شما و با شما ازدواج كنه و هيچ دليلي نداشت كه غير از اين تصميم بگيره مگر .......
با شما هم هستم دانه جان اگر او مي خواست همون موقع عجولانه تصميم نمي گرفت و كمي صبر مي كرد چطور انها يك سال هم براي شما صبر نكردند كه شما به او پاسخ دهيد اونوقت شما محكوم به تا ابد صبر كردن هستيد ؟ اين انصاف نيست و عين خودخواهيه /
الان اونها در مرحله اي از زندگي هستند كه شكست خورده اند و از زندگي خودشان لذت نبرده اند و به دنبال لذت عشق در جايي ديگر مي باشد و براي اين لذت چه كسي بهتر از دوست قديمي و مجرد كه همه جوره او را درك مي كند .
حالا مي خواد خودكشي كنه بزار بكنه اين هم يكي ديگه از تصميمهاي غلطي هست كه توي زندگيشون به صورت عجولانه انجام مي دهند . اگر واقعا راه حل و در خودكشي مي بينند به شما چه بزاريد انجام بدند . شما ها چه گناهي كرديد كه بخواهيد تا اخر عمرتان محكوم به تنها بودن شويد . پس فردا سنتان مي رود بالا و دلتان فرزندي ميخواهد اميدي ميخواهد دلگرمي مي خواهد . در دوران پيري براي خود عصايي مي خواهيد ايا مي توانيد تا اخر به اين رابطه ادامه دهيد ؟ چه لذتي دارد اين رابطه پر از غم و ناراحتي ؟ چه دلخوشي دارد ؟ فقط اظطراب نگراني ناراحتي ترس غم نفرين .................. همه اين بديها و ناراحتيها فقط به خاطر عشق نامعلوم و نصف كاره
در ضمن لذت عشق در جدايي نه وصل
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام دوستان خوبم
ممنون که وقت میذارین با من حرف می زنید
شما دوستان خیلی خوبی هستید
هنرمند عزیزم چقدر نوشته هات به من امید میده دقیقن افکاری که خودم قبل از جدا شدن از اونو داشتم شما بازگو کردی
منم همین فکرارو کردم که رابطه مونو قطع کرد من دیگه به اون فکر نمی کنم فقط احساس می کنم خیلی زود بود واسه ازدواجم
لاقل باید میذاشتم یه مدتت می گذشت یا اینکه .......
نمیدونم چرا احساس یه ادم خیانتکارو دارم با اینکه می دونم کارم اشتباه نبوده.
نمیدونم چطور از شما دوستانم تشکر کنم
ممنون دانه عزیزم . هنرمند بازم ازتون ممنون خیلی دوستتون دارم
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سحرا جان اگر تو هم همين فكرارو مي كني پس نبايد ناراحت باشي و احساس خيانت و گناه كني و عذاب وجدان داشته باشي . اينو مي دوني كه خدا در خيلي از مواقع از ادمهايي كه اينقدر ترحم مي كنند وبراي خودشون زندگي نمي كنند بدشون مي ياد
عزيزم مطمئن باش كه اگر بخواهي اين لذت زندگي رو از خودت بگيري خدا تو را نخوهد بخشيد
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
هنرمند عزيز خيلي واضح و خوب همه چيز رو روشن كرد به نظر من هم براي اينكه از اين چيزي كه مي گي اسمش عذاب وجدانه راحت بشي بهتره رو راست باشي و بدوني زندگي اونقدر بي ارزش نيست كه اين جوري خراب بشه تو با دوستيت با اون آقا يه اشتباه مرتكب شدي پس با يه اشتباه ديگه زندگيت رو بيشتر خراب نكن اتفاقا اين كه تو زود نامزد كردي يه حسن داره و اينه كه ديگه يه دليل براي فراموشي گذشته داري و اگه بخواي بيشتر از اين به اون آقا فكر كني داري به خودت و همسر آينده ات خيانت مي كني
اون آقا اگه بهت كمكي هم كرده از روي خير خواهيش بوده و اگه به اين فكر بوده كه با اين محبتها تو رو همسر خودش كنه واقعا ارزش يادآوري رو نداره
زندگي هميشه اونجوري كه ما فكر مي كنيم پيش نمي ره پس بهتره سعي خودمون رو بكنيم تا به بهترين شكل مديريتش كنيم
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
معلومه خیلی احمق بودی که با یک مرد متاهل رابطه داشتی . اون خانوم که از تو خواستگاری کرده مجبور بوده اینکارو بکنه خیلی فهمیده بوده وابستگی و عشق و علاقه همش کشکه برو دنبال زندگیت
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
کاملا با همتون موافقم ولی ..... شما دوست عزیزم با یافتن یک مورد مناسب براحتی اون اقا را کنار گذاشتید چون جایگزین داشتید وبه هی عنوان احساس خلا نکردید ولی او اکنون با این خلا موتجه است شما به زندگی خود برسید ولی چرا با احساسات یک فرد بازی کردید هر چند برای این حرف دیگه دیر شده .
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام دوست عزيز
كار اولت شايد اشتباه بوده اما كار بعديت درسته. زندگي وآينده خودت رو با احساسات خراب نكن اگه نامزد ت ملاكهاي يك انسان داره با اون ازدواج كن واز دوستي با مرد متاهل دست بردار وگول گريه ها رو نخور
موفق باشي
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام صحرا جان
به نظر من شما درست تصمیم گرفتین و تا اون آقا زندگی شما را به هم نریخته یک اقدامی به قول آقای عرفان و آقای سنگتراشان انجام بدین
تازه این خانواده هم خود اون آقا و هم خانمش فکر نمی کنم از نظر عقلی سالم باشند و همون بهتر که خودکشی کنه هم شما راحت می شین هم خانمش ثواب هم کردین...
جدی می گم:160:
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
عزيزم منم مي خوام بهت بگم اگه كسي بهت گفت اگه باهام ازدواج نكني خودكشي ميكنم اگه خودكشي كنه بهتر از اينه كه باهاش زندگي كني چون اراده ضعيف مانع مسوليت و همچنين وابستگي ايشون ويران كننده زندگي شماست. با هر كس حتي يك كافر عاقلانه زندگي كردن بهتر از زندگي با مردي هست كه زن داشته باشه چون زندگي فقط زمج را ميپذيرد فقط يك مرد ويك زن فقط و فقط وفقط خوشبخت شي عزيزم
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام ، فكر كردن به گذشته و تحت تأثير قرار گرفتن از گذشته كار بيهوده اي است . اون آقا هم بايد شما را فراموش كنه كه اگر ماجرا به اين سمت كشيده شود بسيار تلخ تر از اين مي شود . شما نيز به آينده فكر كن و در اين راه قدم بردار و به خدا توكل كن . تحت تأثير احساسات قرار نگير . باي
-
RE: موضوع من اورژانسیه کمکم کنید
سلام به نظر من همون اندازه که اون آقا کارشون اشتباه بوده کار شما دوست عزیز (قبول دوستی با ایشون طی 7 سال) اشتباه محض بوده و هر دو به یک میزان مرتکب اشتباه شدین.. شما عذاب وجدانی که الان دارید باید 7 ساله پیش زمانی که از کمکهای اون آقا بهرمند میشدین میداشتین..اون موقع به الا فکر میکردین.. شما که همون موقع میدونستین این رابطه سر انجامی نداره چرا پذیرفتین؟؟؟ چرا کمکهای ایشون رو قبول کردین؟؟؟؟ با اینکه میدونستین هیچ وقت نمیتونین با اون آقا ازدواج کنید!!!! به هر حال کاری که شده و هر دو مرتکب اشتباه بزرگی شدید چه بسا اگر شما خیلی قاطع و تند اون زمان با ایشون برخورد میکردین و احساساتی نمیشدین این دوستی ادامه نمیافت البته با احستاسات اون اقا بازی نمیشد.. ایشون هم انسان هستند هر چند راهشون اشتباه بوده...... حال که خوشبختانه دوست خوبم تصمیم درست و به جایی گرفتین یکبار دیگه احساساتی نشین با جدیت به راه عاقلانه که انتخاب کردین ادامه بدین..... البته آرامش حق شماست و اجازه ندین هیچ چیز این ارامش رو از شما بگیره و به گذشته فکر نکنید....به گریه های چند روزه یا اقدام به خودکشی اون اقا هم اجازه ندین که لذتهای واقعی زندگی رو از شما بگیره... شما مستحق این هستید لذت ازدواج زندگی مشترک و بچه دار شدن را بچشید این حق انسانی شماست....براتون ارزوی خوشبختی میکنم.