-
به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام
اول تشکر می کنم از همه دوستانی که من رو تو تاپیک قبلی که داشتم صمیمانه راهنمایی کردن
واقعا از تک تکتون بی نهایت ممنونم و یه معذرت خواهی برای حقیقتی که پنهان کرده بودم :302:
چون تا الان اهمیتش رو نمی دونستم به خاطر همین توی تاپیک قبلیم پنهانش کرده بودم ولی الان با صحبت با یک مشاور و همچنین یکی از دوستان اینجا به این نتیجه رسیدم که شاید اگر حقیقت رو به طور کامل می گفتم راهنمایی های بهتری می گرفتم :302:
حقیقت اینکه من قرار بود بعد از محرم و صفر عقد کنم:302: ولی خانواده همسرم و بخصوص پدرش با روابط ما حتی در حد بیرون رفتن مخالف بود و می گفتن حتی برای این روابط ما باید محرم باشیم
و به خاطر اصرار خانواده اون موافقت کردیم ....
ولی من خیلی از این کار بدم می اومد و مادر و پدرم هم به خاطر احترام زیادی که برای خانواده اون قائل بودن به ناچار پذیرفتن ،به خاطر اینکه بدم می اومد بگم صیغه محرمیت خوندیم گفتم عقد هستیم :302:ولی در واقع عقد موقته
تا قبل اینکه محرم باشیم می گفتن منظور از این محرمیت اینکه رفت و امد ما باهم اشکالی نداشته باشه ..ولی بعد از اینکه محرم شدیم نامزدم کلا زد زیر این حرفاش
نمی دونم این مسائل قابل چشم پوشی هستن یا نه !
1.یکی اینکه بعد از اینکه محرم شدیم زد زیر حرفاش که این محرمیت فقط برای رفت و امد هست ....و توقعات دیگه ای داشت و می گفت کلا این صیغه محرمیت و حتی خود عقد فقط چندتا جمله عربی هستش و با خوندن اون هیچ چیزی بین ما تغییر نمی کنه ....و ما دلامون ماله همه پس زن و شوهریم و محدودیتی هم نداریم .
2. سر مسائل جنسی با من قهر می کنه.مثلا می گه برم خونشون من که نمی تونم برم و دلیل می ارم که نباید ما باهم تنها شیم عصبی می شه و قهر می که و مثلا یه روز کامل جواب تلفن و اس ام اسشو نمی ده ... تهدید می کنه که ما به درد هم نمی خوریم و تو مال عهد بوقی ...بعدشم خودش ابراز پشیمونی می کنه و منت کشی می کنه ولی بازم رفتارش رو تکرار می کنه ....یه بار هم به دورغ گفت خانوادش هستن و من رو برای نهار دعوت کردن و اومد دنبالم ....نزدیکای خونشون گفت کسی خونه نیست و می خواسته تنها باشیم و لازمه باهم تنها حرف بزنیم .. و فقط قرار حرف بزنیم و قسم خورد به جون من ...ولی بعدش تو خونشون زد زیر همین قسمش و بعدا هم توجیه کرد که تمام رفتار من از سر علاقه شدیدم به تو بوده ...
3.تو همون یکباری که باهاش تنها بودم رفتارهایی ازش دیدم که وقتی برای مشاور تعریف کردم بهم گفتن این آقا بی شک از بینده های فیلم های بد هستش و دوست داره اون چیزهای که تو فیلم دیده رو پیاده کنه و رفتارش آزار دهنده است ....
4. هر روز انتظار داره یه ظاهر جدید داشته باشم و همش می گه من تنوع طلبم
خیلی ناراحتم از یه طرف از اعتماد خانوادم سو استفاده کردم و با اینکه قسم خورده بودن تنها نمی شم باهاش،رفتم خونشون یه بار
از طرفی این مشکلاتی که پیش اومد رو به مادرم نمی تونم بگم چون بفهمه من رفتم اونجا خیلی برام بد میشه و خیلی برای نامزدمم بد میشه
از یه طرف دیگه خیلی با محبت و مهربون و فهمیده و در ظاهر نجیبه جوری که همه این صفت رو بهش نسبت می دن ، تو روابطش با خانوادم خیلی خوبه طوری که پدر و مادرم از این وصلت خیلی راضین ...و خودمم دوستش دارم ولی وقتی یاد رفتارهاش می افتم نا خود آگاه احساس تنفر پیدا میکنم بعدش که باهاش حرف می زنم دوباره دوسش دارم
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
ممکنه احساساتش نسبت به شما قوی باشه،ولی آدمی که برای رسیدن به خواسته هاش دروغ می گه قابل اعتماده؟
نقل قول:
می گفت کلا این صیغه محرمیت و حتی خود عقد فقط چندتا جمله عربی هستش و با خوندن اون
هیچ چیزی بین ما تغییر نمی کنه ....و ما دلامون ماله همه پس زن و شوهریم و محدودیتی هم نداریم .
اگر تا چند روز آینده،مسایلی باعث شد که متوجه بشه مناسب هم نیستید بازم می گه دلامون
ماله همه؟از ین حرفا پسرا برای خام کردن دخترا زیاد می زنن.هر وقت سر سفره عقد دفترو امضا
کردید،اون وقت بگه ما دلامون ماله همه.(ینی دلاتون ماله همه است؟:311:) دلامون مال همدیگست.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام دوست عزیز
اول اینکه فکر می کنم یک مقدار در تصمیم گیری تون عجله کردید و نباید به این زودی محرم می شدید باید بیشتر نسبت به ایشون شناخت پیدا می کردید بعد
و باید محکم روی حرفتون می ایستادید تا شناخت کامل به دست بیاد
این که ایشون به شما دروغ گفته و شما رو به خونشون برده زیاد جالب نیست ولی نباید زیاد هم منفی با این قضیه برخورد کنیم ایشون خیلی بی تاب رسیدن به شما بوده و یک مقدار عجله کرده باهاش منطقی صحبت کنید و ازش بخواید که قهرهای بچگانه رو بزاره کنار.شما هنوز ازدواج دائم نکردید پس دلیلی برای این روابط در این برهه ی زمانی وجود ندارد
به نامزدتون یاد بدید که اگر دوستتون داره به عقاید و شخصییتون احترام بگذاره وگرنه اسمش دوست داشتن نیست خودخواهی یه.
با آرزوی خوشبختی
خوش باشید
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام نازنینم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
از ین حرفا پسرا برای خام کردن دخترا زیاد می زنن.هر وقت سر سفره عقد دفترو امضا
کردید،اون وقت بگه ما دلامون ماله همه
اینحرف کاملا درسته ما دخترا گول همین حرفای قشنگو همیشه میخوریم و بعدا برامون درس عبرت میشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
آدمی که برای رسیدن به خواسته هاش دروغ می گه قابل اعتماده؟
از طرفی هم این جمله کاملا صحیحه و واقعا تاَمل برانگیزه برای یه عمر زندگی با چنین پسری.
من خودم هم دچار این اشتباهات شدم و وقتی پی به اشتباهم بردم که دیر بود.بازم جای شکرش باقیه که شما حداقل صیغه محرمیت رو خوندید ما به قول اون آقا پسر ،همینکه میدونیم دلامون ماله همه همین کافیه!اونهم دقیقا حرفهای نامزد شما رو به من میزد و می گفت کلا این صیغه محرمیت و حتی خود عقد فقط چندتا جمله عربی هستش و با خوندن اون هیچ چیزی بین ما تغییر نمی کنه ....و ما دلامون ماله همه پس زن و شوهریم و محدودیتی هم نداریم .من هم با اینکارام از اعتماد خانوادم(مادرم)سواستفاده کردم ...
اونم بهم میگفت بیا بریم خونه هم توی خونه رو میبینی هم یه چایی باهم میخوریم باهم حرف میزنیم ولی بعدا فهمیدم که در کنار اینها اون کارهای دیگه ای هم با من داشت!البته اشاره هم کرده بود به ایحرفا و کارا. وقتی من قبول نمیکردم باهام قهر میکرد جوابمو نمیداد رابطه رو تموم میکرد .ومنم بخیال خودم برای اینکه این عشق ازهم نپاشه با تمام ریسکش قبول کردم.البته با شرط و شروطی که یه بار خودش و یه بار من تعیین کردم ولی به هیچکدومشون عمل نکرد...(قرار بود چندروز بعدش با خانوادش بیان خواستگاری...ولی نیومدن---باز دفعه دیگه شرط دیگه اینبود که فقط مادرشو حداقل بیاره صحبت بکنه با مادرم...ولی نیوورد...به قول فرهنگ27 عزیز::آدمی که برای رسیدن به خواسته هاش دروغ می گه آیا قابل اعتماده؟
مورد من هم خیلی مهربونو در ظاهر نجیب بود...خودمم دوستش داشتم ولی وقتی یاد رفتارهاش می افتادم نا خود آگاه احساس تنفر پیدا میکردم بعدش که باهاش حرف می زدم دوباره دوسش داشتم ...
من نمیخوام بگم تموم کنید یا هر چیز دیگه.فقط خواستم از شباهت رفتارهای طرف مقابلمون حرف بزنم.
تصمیم با خود شماست باید ببینید میتونید این موضوع رو از جنبه ی خوبش ببینید؟
با امید موفقیتت عزیزم :72:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنين جون سلام
لطفااين پست رو بخوونين
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
با سلام و احترام
لطفا توجه کنید
ما همیشه فرایند قبل از عقد دائم را که بین دختر و پسر پیش می آید به نام مرحله شناخت می شناسیم.
و در مورد این مرحله شاید بیش از دهها پست زده ایم و در همه اینها این نکته مهم به چشم می خوردکه:
«هرگونه ارتباط احساسی ، جنسی و عاطفی در مرحله شناخت یعنی قبل از عقد دائم ممنوع هست و علتش اینست که موجب تحریف شناخت واقعی، وابستگی و مشکلات گاها غیر قابل برگشت در آینده خواهد شد.»
.................................
اين هم لينك كامل اون تاپيك. همين پست جناب مدير به ايشون رو كامل بخوونين
اين ارتباط زوده؟
اميدوارم تونسته باشم كمك كوچكي به شما كنم
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
خیلی ممنون از راهنمایی های مفیدی که کردین واقعا همه این حرفاتون رو صد درصد قبول دارم ...
در کل چون ما از اول بحثون ازدواج بود و هیچ وقت ایشون حرفی از دوستی نزد و از اول گفت آشنایی برای ازدواجه
من همیشه با یه دید خیلی مثبت بهش نگاه کردم ولی بعد از صیغه محرمیت فهمیدم دید درستی نداشتم
آدمی که برای رسیدن به خواسته هاش دورغ می گه اصلا قابل اعتماد نیست
آدمی که در عرض نیم ساعت میزنه زیر قسمی که خورده به هیچ وجه قابل اعتماد نیست
ولی من که می شینم پای صحبتش کاملا قانع می شم و درک می کنم و اعتماد می کنم .:325:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
من اون 10 مورد که مدیر همدردی نوشته بودن رو خوندم و 10 امتیاز منفی به نامزدم دادم در همه این مورد ها امتیازش صد در صد منفی بود
این ده مورد رو می گم
دیدم خیلی به مشکل من مرتبط هست منم جواب دادم
1 - وفای به عهد (عهد اینکه محرمیت برای شناخت بوده نه لذت):دقیقا عهد شکنی کرد
2 - خویشتنداری و کنترل احساس:حتی یه درصد خویشتن دار نبود
3 - تعامل منطقی (اینکه آیا می تواند منطقی حرف شما را بفهمد و تمکین کند؟!):نمی تواند و همش کار خودش رو توجیه می کند
4 - میزان زود رنجی (آیا از حرف حق رنجیده می شود):بله قهر هم میکند
5 - احترام به رای همسر (تا چه اندازه می تواند نظر شما را هم در رفتار خود لحاظ کند):در حرف خیلی زیاد ولی در عمل خیلی کم
6 - آینده نگری (اینکه این احساس آنی چقدر می تواند باعث به هم خوردن این ازدواج شود):از نظرش هیچ چیز نمی تونه باعث برهم خوردن این ازدواج بشه ...(این مورد رو خوب نفهمیدم !)
7 - هوش هیجانی (درکی از شرایط شما و شناخت و کنترل احساس خودش):هوش هیجانی بالایی داره ولی شرایط من رو درک نمی کنه یا دوست داره درک نکنه
8 - پذیرش هنجارها (فهم اینکه زمان و مکان و شرایط از نظر جامعه برای چه منظوری اختصاص داده شده):همه عرف ها و هنجارها رو در ظاهر رعایت می کنه ولی در خلوت خودمون در مورد اینکه رابطه در دوران شناخت باید چگونه باشه ، اصلا براش عرف اهمیتی نداره
9 - همه جانبه نگری (در نظر گرفتن همه مزایا و معایب اقداماتی که باید بکند و اولویت هایی که باید به آن در این زمان بپردازد.):در کل خیلی همه جانبه نگر هست ولی در مورد همون مسائل که گفتم نه!
10 - میزان تطابق حرف و عمل (آیا می تواند عملا پای حرفهای خود بایستد.): اصلا
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
خدا را شكر نازنين
مثل اينكه تاپيك كه معرفي كردم خيلي بدردت خورد
من خيلي پيگير مسائلتون بودم بايد اعتراف كنم واقعا نميدونم چه رفتاري بايد داشت فقط اميدوارم هر چه سريعتر مشكلتون حل شه:323:
خدا كنه آقاي مدير خودشون تشريف بيارن و راهنمايي كنن
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جان
به نظر من بهتره خیلی جدی با ایشون صحبت کنید و هرگونه رابطه احساسی و عاطفی رو قطع کنی .بهش بگی که این مدت فرصتی برای شناخت بیشتر ما از هم هست .عزیزم سعی کن تواین مدت بیشتر توی خونه خودتون جایی که پدر و مادرت امکان رفت و آمد دارن با هم باشین.سر حرفت بایست و کوتاه نیا و خیلی منطقی عمل کن.اگه دیدی ایشون اهمیت نمی ده بگو که خانواده ات رو در جریان خواهی گذاشت.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
خب چرا عقد محضري نمي كنيد؟
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
با عرض شرمندگی واقعا معذرت می خوام فقط یه سوال دارم اینکه آیا هنوز دوشیزه هستید؟
چون این قضیه در نوع راهنمایی دوستان تاثیر گذار خواهد بود.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
تسنیم الهی
ممنون از نظرت من سر حرفم محکم هستم خدارو شکر این دفعه رفتار جرات مندانه دارم از خودم نشون می دم ولی خوب اصلا دیگه احساسم مثل قبل نیست و خیلی دل چرکین شدم بهش
لیلا موفق
از اول قرار بود بعد از محرم و صفر عقد کنیم ،پدر بزرگ من بیمارستان بود تازه مرخص شده و مادرم درگیر کارای اون بود و گفتیم عقدمون بمونه برای بعد از محرم صفر ولی اونا گفتن که تو این دو سه ماه رفت و امد مشکل داره و باید محرم باشیم ....و این جوری بهتره و هزار جور دلیل آوردن و گفتن همین عید غدیر عقد موقت کنیم
پدرش گفت ،خیلی مرد خوبیه ولی نمی دونم چرا اینکارو کرد.و انقدر پافشاری کرد که ما محرم باشیم .مگرنه تو خونواده من اصلا چنین رسمی نبوده و نیست .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
با عرض شرمندگی واقعا معذرت می خوام فقط یه سوال دارم اینکه آیا هنوز دوشیزه هستید؟
چون این قضیه در نوع راهنمایی دوستان تاثیر گذار خواهد بود.
خواهش می کنم عزیزم
:203:
بله دوشیزه
هستم
ولی بی نهایت اون اصلا به این مسائل اهمیت نمی ده و براش خیلی بی معنیه
و می گه که ما همدیگرو شناختیم و برای شرایط خونواده شما نتونستیم عقد کنیم و الانم با یه زن و شوهر هیچ فرقی نداریم و می گه اصلا هرچی طلاق و جدایی هست یه ریشه در روابط جنسی داره و این درست نیست که بگیم این روابط یرای بعد عروسیه
چون تو همین روابط خیلی شناخت بدست می اد
بعدم خیلی وقت هام می گه من دلسرد می شم با رفتارت و بعدا هم تو زندگی همین جوری سرد می مونم
علت اینکه خیلی مشکل دارن وسرد هستن همین سرکوب بی دلیل غرائضه
درسته باید این غریضه رو سرکوب تر تا زمان مناسب خودش و تا زمان ازدواج
و الان زمان مناسب هست و ما هم محرمیم و نه از نظر شرعی نه اخلاقی گناهی مرتکب نمی شیم
منم بهش گفتم که اگر خدایی نکرده به این نتیجه رسیدیم که به درد هم نمی خوریم چی؟
میگه تو فکرت کجاست من فکرم کجاست!چرا به درد هم نخوریم چرا منفی فکر میکنی.....
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
به نظر من اگر آدم خوبيه هرچه زودتر عقد كنيد تا اين مشكلات تموم بشه.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جان! اگر فکر میکنی که میتونی به عنوان یه مرد که تا آخر عمر بهش تکیه کنی؛ به نامزدت نگاه کنی؛ خوب، عقد رسمی کردن در محرم و صفر که مشکلی نداره؛ عقد رسمی بکنید تا این اضطراب ها و دلهره ها از بین بره؛ بعد اگر قراره مراسمی برگزار بشه؛ بذارید برای بعد از محرم و صفر!
در ضمن نازنین جان! شما فقط بحث ها و بی صبریهای ایشون رو در این مورد می بینید؟ یعنی در موارد دیگه اصولا به توافق می رسید یا نه؟
همین طور اگر بخوای به همسرت به غیر از این مورد نگاه کنی و از یک تا 10 نمره بدی؛ چند میگیره؟
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
به نظر من نامزد شما فرض را بر این گرفته که اگر مشکلاتی که شما عنوان کردید پیش نیامده بود شما الان عقد دائم بودید یعنی از نظر ایشان همه چیز تمام شده بوده و هست و شاید خود شما این حس را ایجاد کرده اید و این اطمینان را دادید چه بسا اگر شما از ابتدا به این دوران ( صیغه موقت ) به عنوان دوره آشنایی بیشتر و شناخت نگاه میکردید هیج گاه روابط نزدیک و توقعات اینچنینی ایجاد نمیشد .
پس شما هم ایشون رو تمام و کمال پدیرفته بودید درسته ؟ و ایشون رو همسر دائم خودتون دونستید درسته ؟
اگر الان عقد دائم بودید باز هم این رفتارها برای شما عجیب بود و انقدر دچار تردید میشدید؟
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط del
نازنین جان! اگر فکر میکنی که میتونی به عنوان یه مرد که تا آخر عمر بهش تکیه کنی؛ به نامزدت نگاه کنی؛ خوب، عقد رسمی کردن در محرم و صفر که مشکلی نداره؛ عقد رسمی بکنید تا این اضطراب ها و دلهره ها از بین بره؛ بعد اگر قراره مراسمی برگزار بشه؛ بذارید برای بعد از محرم و صفر!
در ضمن نازنین جان! شما فقط بحث ها و بی صبریهای ایشون رو در این مورد می بینید؟ یعنی در موارد دیگه اصولا به توافق می رسید یا نه؟
همین طور اگر بخوای به همسرت به غیر از این مورد نگاه کنی و از یک تا 10 نمره بدی؛ چند میگیره؟
سلام دل :72:
من برات ایمیل فرستادم نمی دونم به دستت رسیده یانه!
پیام خصوصی هم نمی تونم بفرستم عزیزم ببخشید میگه صندوقت پره
ببخشید که اون عقد موقت رو نگفته بودم
فکر نمی کنم مامان اینام راضی شن به این کار
که عقد تو محرم و صفر باشه
خودمم دو دل شدم
دل فقط تو این مسائل من بهش نمره منفی می دم تو مسائل دیگه خیلی خوبه
خیلی اجتماعیه و خیلی صبور و تو رانندگی اصلا اهل این نیست که کل کل کنه یا اگر شرایط دعوا پیش اومد دعوا راه بندازه ...تو بقیه موارد اصلا مشکلی باهاش ندارم
ولی همین یه مورد رو احساسم تاثیر گذاشته و رغبتم کم شده بهش
بیشتر از اینکه حرفاش ضدو نقیض هست ناراحتم
چون دقیقا حرفای که قبل محرمیت می گفت با حرفایی که بعدش می گه خیلی فرق می کنه
دل من با مشاور صحبت کردم ولی خودش نیومد پیش مشاور
گفت ما مشکلی نداریم که بخوایم بریم مشاوره
من تنها رفتم و چیزایی که گفتم به نظر اون مشاور همشون قابل درک بود و گفت نکته مبهمی تو این شخص وجود نداره و جوگیر شده !دقیقا همین کلمه رو به کار برد
گفت نامزد شما یه مقداری جو گیر شده
ولی در مورد فیلمها گفتش که قطعا دیده نه یک بار خیلی زیاد
طوریکه ملکه ذهنش شده و کلا تصورش از رابطه جنسی شدیدا تحت تاثیر فیلمهایی هست که دیده
گفت این خیلی معایب داره کوچکترینش اینکه شخص همسر خودش رو با یک بازیگر فیلم مقایسه می کنه
انتظاراتش براورده نمیشه
بعضا بعد از ازدواج هم به این کار ادامه می ده به دیدن این فیلمها
گفت اینکار غیر عادی نیست و خیلی ها دیدن و می بینن
غیر عادی زمانی میشه که انقدر دیدن این فیلمها عادت بشه که براش عادی باشه و تصور اشتباه براش بسازه که ساخته ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط **عسل**
به نظر من نامزد شما فرض را بر این گرفته که اگر مشکلاتی که شما عنوان کردید پیش نیامده بود شما الان عقد دائم بودید یعنی از نظر ایشان همه چیز تمام شده بوده و هست و شاید خود شما این حس را ایجاد کرده اید و این اطمینان را دادید چه بسا اگر شما از ابتدا به این دوران ( صیغه موقت ) به عنوان دوره آشنایی بیشتر و شناخت نگاه میکردید هیج گاه روابط نزدیک و توقعات اینچنینی ایجاد نمیشد .
پس شما هم ایشون رو تمام و کمال پدیرفته بودید درسته ؟ و ایشون رو همسر دائم خودتون دونستید درسته ؟
اگر الان عقد دائم بودید باز هم این رفتارها برای شما عجیب بود و انقدر دچار تردید میشدید؟
سلام عسل جون
آره من ایشون رو پذیرفته بودم و علت عقد نکردنمون شناخت بیشتر نبود
علتش این بود که شرایطش نبود
ولی بعد محرمیت من دیدم که اون به کل تغییر کرد
و از من ایراد گرفت از لباسام !ازاینکه تنوع ندارم یا به خودم نمی رسم
از اینکه انتظاراتی داشت که برای هیچ دختری قابل فهم نیست
حتی همون روابطش خیلی خود خواهانه بود این چیزاش منو دچار تردید کرد
انگار دیگه اون ارزش سابق رو ندارم
چون تمام ذهنش حول این محور می گرده که من خوب باشم چاق نشم به خودم برسم برم باشگاه
طرز فکرم مدرن باشه
به خواسته های اون جواب مثبت بدم
با اینکه می دونه می فهمه ناراحت می شم ولی بازم اذیت می کنه
این چیزاش دو دلم کرده
این مشکلات رو کوچیک می بینه
عسل از اینکه سر چنین چیزایی باهام قهر می کنه خیلیییییییییییییییییییییی ییی دلخور می شم باورم نمیشه !!... مثلا من میگم خوب من نظرم اینکه ما تا عقد نشدیم پیش هم نباشیم می گه باشه کاری نداری پشت هم تو تلفن این حرفو صد مرتبه تکرار می کنه هرچی می گم میگه خوب باشه کاری نداری کاری نداری کاری نداری !!!
گفتم چرا کارت دارم ،خب دارم حرف می زنم ،می گه من حرفی ندارم کاری نداری
بگو خداحافظ چون نمی خوام گوشی رو روت قطع کنم
منم می گم خدافظ اون وقت دیگه تا صبح گوشی و اس ام جواب نمی ده ...
هر دفعه که من نظرمو می گم سعی می کنه منو قانع کنه و دید نمی تونه سریع می گه کاری نداری ،خدافظ ،بعدش فردا یا شبش اس ام میده مییده و طوری برخورد می کنه که انگار قهر نبوده ...
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
عزیزم حرفهای ایشونو ولش کن که میگه مشکلات ما کوچیکه و ...، فقط برو تو ذهن خودت بدون ترس و منطقی فکر کن و ببین نامزدت را با این شرایط و رفتارهای خاصش می تونی بپذیری یا نه؟ اینطوری فکر نکن که تغییرش می دم چون تغییر یک چیز زمان بر و انرژی بر و مهارت بر هست و هر کسی از عهده این کار بر نمیاد. الان که صیغه هستی و درواقع طوری نشده جدی بشین فکر کن . به نظر من این مسئله برای شما خیلی مهمه و دغدغه هست . هیچوقت با تردید سر سفره عقد نشین .
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سابینا شما جای من بودی چه تصمیمی می گرفتی؟
سابینا شما جای من بودی چه تصمیمی می گرفتی؟
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین خواهر گلم این سوال رو هیچوقت از کسی نپرس
من آغاز اشتباهم با این سوال بود و از دوستم پرسیدم اگر خواستگارت از تو دو ماه وقت می خواست چی کار می کردی و راه اون رو رفتم غافل از این که اون من نبودم
خصوصیات شخصیتی من با شما خیلی فرق داره
ولی من توجه شما رو به این نکته میخوام جلب کنم که شما در همون اوایل نامزدی رفتارهایی از ایشون دیدید که باعث تردید شما شده و باعث شده بیایید اینجا و تاپیک بزنید. بنابراین زنگ های هشداری در این رابطه وجود داره که باید بهشون توجه کنید.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
نازنین خواهر گلم این سوال رو هیچوقت از کسی نپرس
من آغاز اشتباهم با این سوال بود و از دوستم پرسیدم اگر خواستگارت از تو دو ماه وقت می خواست چی کار می کردی و راه اون رو رفتم غافل از این که اون من نبودم
خصوصیات شخصیتی من با شما خیلی فرق داره
ولی من توجه شما رو به این نکته میخوام جلب کنم که شما در همون اوایل نامزدی رفتارهایی از ایشون دیدید که باعث تردید شما شده و باعث شده بیایید اینجا و تاپیک بزنید. بنابراین زنگ های هشداری در این رابطه وجود داره که باید بهشون توجه کنید.
ممنون سابینا
درست می گی اولا که دقیقا نمی تونین شرایط من رو درک کنید با نوشتن چند جمله اینجا
دوما هم خصوصیات شخصیتی ادمها باهم فرق می کنه ،سوال اشتباهی پرسیدم ولی دلم می خواد بدونم این چیزایی که منو دچار تردید کرده از نظر دیگران چقدر قابل اهمیت هستش.
بعضی وقت ها فکر می کنم من زیادی حساس شدم و بعضی وقت ها هم برعکس ، فکر می کنم زیادی انعظاف نشون دادم ....
دقیقا نمی دونم باید چیکار کنم،مثلا از اینکه قهر می کنه و منم وقتی دوباره خودش آشتی می کنه به روش نمی ارم اجساس می کنم این کارم اشتباه و دفعه دیگه که اون قهر کرد و خودش زنگ زد من دیگه جوابشو ندم تا یاد بگیره این رفتار بچگونه رو ترک کنه
ولی خوب اون لحظه فکر می کنم نباید غرورشو بشکونم و اگر من مقابله به مثل کنم شاید حرمت های بینمون از بین بره
یا حتی این مساله که مشاوره گفت صد در صد فیلم ناجور می دیده رو نمی دونم باید بهش بگم یا نه!چون ازش پرسیدم گفتش نه و فقط برای کنجکاوی خیلی وقت پیش دیده ..
نمی دونم باید بهش بگم دروغ نگو من می دونم که تو خیلی دیدی!یا نه اگر این حرفا بینمون رد و بدل شه ،کلا حرمت های بین ما شکسته میشه
راستی من بهش گفتم که یه سری مسائلی برای خودش بزرگ کرده و زیادی اهمیت می ده وانگار هدفش از ازدواج همین ارضای نیازهای جنسی بوده ...
گفتش که از مهم ترین دلایل ازدواج همینه ؛و هر کسی هم که میگه نه دروغ می گه ...
یعنی اصلا فکر نمی کنه این جور حرف زدن زشت و بده و به راحتی اقرار می کنه
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام نازنین
امیدوارم حالت خوب باشه
من تاپیک قبلی تورو هم خونده بودم و برا همین میگم باید خدارو شکر کنی که شرایط جوری شد که عقد نکردین
برا همین با نظر اونایی هم که میگن زود عقد کن مخالفم
الان یه مشکل بزرگ بین شما هست که تا حل نشه عقد درست نیست
درسته که تو میگی بقیه رفتارهاش خوب هست
اما اینرو هم در نظر بگیر که فقط بیمار روانی هست که تمام رفتارهاش مشکل داره 100%
در حالت معمول ما هممون خیلی محاسن داریم ولی ممکنه فقط یه رفتار بد داشته باشیم,اما اون رفتار بد اینقدر اذیت کنه که بقیه خوبیها رو هم تحت تاثیر بذاره
پس هیچوقت اینجور فکر نکن که 10تا خوبی داره و 1بدی,از این بگذرم
این گذشتن باید وقتی بشه که اون بدی اونقدر کوچیک باشه دیگه خوبیهارو هم از بین نبره
الان در مورد شما همچی رو تحت تاثیر خودش گذاشته
البته اینکه میگم بدی فقط و فقط از دید تو هست
من که اون آقا رو نمیشناسم
چون این مورد هم عین خیلی چیزهای دیگه هست
فرضا من گشنگی میکشم ولی کدو نمیخورم
در مقابل مامانم اینقدر دوست داره و سرخ میکنه با نون میخوره
پس اینکه میگی "این چیزهایی که منو دچار تردید کرده از نظر دیگران چقدر قابل اهمیت هستش" نباید برا تو مهم باشه, باید ببینی خودت چه احساسی داری,راضی هستی یا عذاب میکشی
البته منم اگه جای تو بودم با توجه به اخلاق خودم نارحت میشدم اگه طرفم با من اینجور رفتار میکرد
منم اگه جای تو بودم میترسیدم که وقتی طرفم بعد از صیغه محرمیت اینقدر عوض شده بعد از عقد و عروسی به کجا خواهد رسید.
الان اونوقت شماست که باید فقط خوشی بین شما باشه,
اونزمان هست که همه دل و قلوه رد و بدل میکنن و حسابی برا طرفشون مایه میذارن
نه وقت اونکه ارتباطش رو با تو قطع کنه که بخیال خودش تورو تنبیه کرده که دیگه از اون حرفها نزنی
پس من نظرم این هست که خیلی باید روی این رابطه و ادامش دقت کنی
این مسایل اگه حل نشن بعدا خیلی بزرگتر میشن.....
راستی یه مسله دیگه که میخوام بهت بگم در مورد گفتن مسایل به مادرت هست
من میگم که بگو حالا که بعد از این مدت مشکل حل نشده
هم مادرت هست و میتونه راهنمایی کنه و هم از الان در جریان تنش بین شما باشه
دیگه محرم شروع شد و یهو میبینی همه دارن آماده میشن برا جشن عقدتون
از الان بدونن خیلی بهتر هست
شاید تو نیاز داشته باشی زمان بیشتری برای شناخت بذاری
البته میدونم که همه اینها خیلی سخت هست
آدم توی یه دوستی ساده به مشکل میخوره زندگیش بهم میخوره
حتی تموم کردن رابطه براش سخت میشه, چه برسه به شما......
ولی چاره چیه نازنین
الان تو 2راه بیشتر نداری
یا خودت به اونجا میرسی که همچی خوب و گل و بلبل هست و لباس عروس تنت میکنی
یا همچی رو تموم میکنی
اینکه ادامه بدم و کم کم درستش میکنم و بهتر میشه و عوضش میکنم رو از سرت بیرون کن
اون آقا پسر هم 2راه داره عاقبتش !
یا متاسفانه مثل خیلیها که سوزنشون توی این مسله اینجا گیر میکنه تا وقتی بتونن دنبال اینجور مسایل میرن
و عین مردهای قدیم قدیم رفتار میکنن متاسفانه......
و خیانتهایی که میشه...........
یا بعد از رسیدن به خواستهایی که توی ذهنش ساخته,توسط تو به آرامش میرسه و میشه یه مرد خوب برای زندگی
اینهم دیگه چیزی هست که من نمیدونم چجور میشه تست کرد
اگه کسی بلد هست بگه
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
شما کاری که اول باید انجام بدی اینه که بفهمی این رفتارش یعنی دروغگویی و طرف رو تو موقعیت انجام شده گذاشتن فقط در مورد مسائل ج ن س ی هست یا تو همه زمینه ها.این خیلی مهمه که این موضوع رو دقیق بفهمی
اگه دیدی فقط در مورد همین مسئله است بهش بگو شرایطشو درک میکنی و بهش حق میدی به همین دلیل از اون یکمرتبه چشم پوشی میکنی اما اون هم باید شرایط تو رو درک کنه.بگو معذبی.بگو ناراحتی.ببین با نارضایتی تو باز هم کارشو تکرار میکنه؟نباید در مقابل دلیل و برهانهایی که میاره متقاعد بشی خوب این جوری میگه اون که قانع شد پس من کار خودمو میکنم.نگو چون شاید عروسی نکنیم این کارو نکن بگو من ناراحت میشم.ببین برای حس ناراحتیت ارزش قائله؟
اگر هم تو همه زمینه ها با دروغ و تقلب کارشو پیش میبره باید بیشتر در موردش دقت کنی
نکته دوم همون مسئله ایه که خودت گفتی.تنوع طلبی زیاد.این پسر باید تو رو همین جور که هستی تمام و کمال بخواد.بهش بگو علاقه ای نداری عوض بشی و مثلا اگه چاق بشی برات مهم نیست.ببین واکنشش چیه؟اینم خیلی مهمه
اصلا عقد تو محرم و صفر خوب نیست چون اولا خونواده ها شک میکنن که یهو چی شد که اصرار به زود گرفتن مراسم دارین ازطرفی این دوره مال همین شناخت هاس دیگه
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جان منم بانظردوستان موافقم.الان بهترین موقع است تاازهرنظرامتحانش کنی .چون اگه بخواهیدتوهمین ماه عقدکنید.دیگه فایده ای نداره که بخواهی بشناسیش چون کارازکارمیگذره.خواهرم ببین نامزدت چقدربه شرایط وخواسته های تونزدیکه .
الان پشیمون بشی خیلی بهتراززمانیه که عقددائموخوندیدواسمش رفته توشناسنامت.
البته امیدوارم که بهترین راه وانتخاب کنی.:43::46:
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط چرخ و فلک
منم اگه جای تو بودم میترسیدم که وقتی طرفم بعد از صیغه محرمیت اینقدر عوض شده بعد از عقد و عروسی به کجا خواهد رسید.
الان اونوقت شماست که باید فقط خوشی بین شما باشه,
اونزمان هست که همه دل و قلوه رد و بدل میکنن و حسابی برا طرفشون مایه میذارن
نه وقت اونکه ارتباطش رو با تو قطع کنه که بخیال خودش تورو تنبیه کرده که دیگه از اون حرفها نزنی
پس من نظرم این هست که خیلی باید روی این رابطه و ادامش دقت کنی
این مسایل اگه حل نشن بعدا خیلی بزرگتر میشن.....
راستی یه مسله دیگه که میخوام بهت بگم در مورد گفتن مسایل به مادرت هست
من میگم که بگو حالا که بعد از این مدت مشکل حل نشده
هم مادرت هست و میتونه راهنمایی کنه و هم از الان در جریان تنش بین شما باشه
دیگه محرم شروع شد و یهو میبینی همه دارن آماده میشن برا جشن عقدتون
از الان بدونن خیلی بهتر هست
شاید تو نیاز داشته باشی زمان بیشتری برای شناخت بذاری
البته میدونم که همه اینها خیلی سخت هست
آدم توی یه دوستی ساده به مشکل میخوره زندگیش بهم میخوره
حتی تموم کردن رابطه براش سخت میشه, چه برسه به شما......
ولی چاره چیه نازنین
الان تو 2راه بیشتر نداری
یا خودت به اونجا میرسی که همچی خوب و گل و بلبل هست و لباس عروس تنت میکنی
یا همچی رو تموم میکنی
اینکه ادامه بدم و کم کم درستش میکنم و بهتر میشه و عوضش میکنم رو از سرت بیرون کن
اون آقا پسر هم 2راه داره عاقبتش !
یا متاسفانه مثل خیلیها که سوزنشون توی این مسله اینجا گیر میکنه تا وقتی بتونن دنبال اینجور مسایل میرن
و عین مردهای قدیم قدیم رفتار میکنن متاسفانه......
و خیانتهایی که میشه...........
یا بعد از رسیدن به خواستهایی که توی ذهنش ساخته,توسط تو به آرامش میرسه و میشه یه مرد خوب برای زندگی
اینهم دیگه چیزی هست که من نمیدونم چجور میشه تست کرد
اگه کسی بلد هست بگه
سلام چرخ و فلک ممنون که نظرتو گفتی
خیلی دارم فک میکنم به اینکه الان باید بهترین روزهای زندگی من باشه و بهترین لحظه هارو با اون داشته باشم
ولی در واقعیت خیلی ازش دور شدم دیگه بیشتر وقتم تو اینترنت صرف میشه
از صبح که بیدار میشم تا شب که بخوابم تمام وقتم تو نت می گذره
چون این جوری می خوام خودمو آروم کنم ،حرفایی که جایی نمیشه زد رو اینجا بگم و احساس ترسی که از آینده دارم فراموش کنم .کلا انگار دارم از مشکلات فرار می کنم و خودم رو جور دیگه ای سرگرم می کنم
اصلا نمی دونم من آمادگی ازدواج داشتم ؟یا اشتباه کردم؟تند رفتم؟چی شد که کار ما به اینجا کشید!نمی دونم الان می تونم کنار بیام با این موضوع که جریان نامزدی مون بهم بخوره !فکر می کنم نمی تونم تحمل کنم تو دوست و اشنا این ور و اون ور و پدر مادرم...
اون صمیمت و احساسی که بینمون بود رو نمی دونم می تونم فراموش کنم و قیدشو بزنم !
ولی الان سه روز میشه که در تماس نیستیم،نه اون زنگ زد نه من و نه اس امی و نه ایمیلی
سر هیچ و پوچ،هیچ اتفاق مهمی نیفتاد که بخوایم قهر شیم!فقط من یه مساله شرعی رو براش توضیح دادم که اگر یه مرد انتظار داشته باشه با همسرش که حالا چه عقد رسمی چه موقت ،مثل زن و شوهر واقعی باشه ،اون مرد هم باید مثل زن واقعیش برخورد کنه و مثلا شهریه دانشگاه اون دختر رو بپردازه ...این حرفارو که زدم بینمون بحث پیش اومد و اون گفتش من شهریه تو رو می دم نه به خاطر اینکه تو انتظارات و خواسته های منو براورده می کنی ، به این خاطر که دوستت دارم می دم
ولی تو که این حرف رو می زنی یعنی ذهنیتت همش دو دو تا چهار تاس
یا یکی من یکی تو!!! گفت ذهن من خیلی خراب و همه چی رو عوض عوض می دونم
ولی من منظورم این نبود که اون باید شهریه منو بده !
گفتش که من اگر ازت انتظاری دارم معنیش این نیست که تو رو ابزاری بدونم واسه ارضای نیازهام ،چون دوستت دارم بهت نیاز دارم وگرنه برای ارضای نیاز راهای زیادی هست
ولی تو حتی به این روابط عاشقانه هم با دید مادی نگاه می کنی ،می گی باشه من به خواسته های تو توجه نشون می دم به شرطی که توهم شهریه منو بدی!
خیلی حرفم بهش برخورد ولی من اصلا منظورم این نبود که اون شهریه منو بده منظورم این بود که ما زن و شوهر نیستیم و اگر بودیم خیلی از شرایط فرق می کرد.خواستم اینو مثال بزنم براش فقط .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
شما کاری که اول باید انجام بدی اینه که بفهمی این رفتارش یعنی دروغگویی و طرف رو تو موقعیت انجام شده گذاشتن فقط در مورد مسائل ج ن س ی هست یا تو همه زمینه ها.این خیلی مهمه که این موضوع رو دقیق بفهمی
اگه دیدی فقط در مورد همین مسئله است بهش بگو شرایطشو درک میکنی و بهش حق میدی به همین دلیل از اون یکمرتبه چشم پوشی میکنی اما اون هم باید شرایط تو رو درک کنه.بگو معذبی.بگو ناراحتی.ببین با نارضایتی تو باز هم کارشو تکرار میکنه؟نباید در مقابل دلیل و برهانهایی که میاره متقاعد بشی خوب این جوری میگه اون که قانع شد پس من کار خودمو میکنم.نگو چون شاید عروسی نکنیم این کارو نکن بگو من ناراحت میشم.ببین برای حس ناراحتیت ارزش قائله؟
اگر هم تو همه زمینه ها با دروغ و تقلب کارشو پیش میبره باید بیشتر در موردش دقت کنی
نکته دوم همون مسئله ایه که خودت گفتی.تنوع طلبی زیاد.این پسر باید تو رو همین جور که هستی تمام و کمال بخواد.بهش بگو علاقه ای نداری عوض بشی و مثلا اگه چاق بشی برات مهم نیست.ببین واکنشش چیه؟اینم خیلی مهمه
اصلا عقد تو محرم و صفر خوب نیست چون اولا خونواده ها شک میکنن که یهو چی شد که اصرار به زود گرفتن مراسم دارین ازطرفی این دوره مال همین شناخت هاس دیگه
بهار جان نارحتی من به نظرم براش مهم نیست ،بهار من یه اشتباهی کردم چون فکر می کردم برخورد بد و محکم ممکنه باعث دل سرد شدن اون شه خیلی انعطاف پذیری از خودم نشون دادم و اون روز هم ناراحتیم رو به همون شدتی که وجود داشت ابراز نکردم وفقط گفتم دلیل ناراحتیم عذاب وجدانه که از اعتماد خانواده سو استفاده کردم و گفتم اصلا حس خوبی ندارم
گفتم یه اتفاقاتی که هست که تا آدم عمر می کنه هیچوقت از ذهن آدم پاک نمیشه و اینم که با همسرت برای اولین بار تنها شی از همون اتفاقات که باید شیرین و به یاد موندنی باشه ولی من چون عذاب وجدان دارم و حس بدی دارم نمی تونم این رو ی اتفاق خوب بودنم و ازش خواهش کردم درک کنه چه حسی دارم
ولی اون اصلا به ناراحتی من اهمیت نداد و با حرفاش به من تلقین می کرد که من خیلی دوست دارم پیشش باشم و هیچ عذاب وجدانی هم ندارم و می گفت تو خیلی دختر گرمی هستی می خواست به من تلقین کنه من خیلی گرمم
در مورد چاق شدنم بهش گفتم گفت که خیلی براش مهمه و همین یه چیزو می خواد که چاق نشم ،هر وقتم بیرون می ریم باهم یا می اد خونمون چیزی می خوریم همش به من می گه شکمووو من نمی دونستم تو انقد شکمویی،همین جور ادامه بدی سال دیگه می ترکی
اینا رو با خنده می گه خیلی هم می خنده از ته دل می خنده وقتی بهم میگه شکمو
در حالیکه من اصلا زیاد نمی خورم و لاغرم هستم اصلا اضافه وزن ندارم .
یه بار بهش گفتم من مگه هیکلم بده که تو انقدر می گی چاق نشو می ترسی !گفتش نه من برام هیکل خیلی مهمه خیلی زیاد ،و هیکل تو هم عالیه ،اینارو می گم که همیشه گوش زد کنم خودتو ول نکنی
چون دخترا معمولا بعد ازدواج چاق میشن
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
لازم نیست باهاش بد برخورد کنی که سرد بشه حرف دلتو بهش بگو.وقتی میگی بخاطر خونوادم عذاب وجدان دارم اون که نمیاد به خاطر خونوادت ازغریضه اش چشم پوشی کنه صد البته به فکر خودشه تا خونواده تو.وقتی بهت میگه تو دختر گرمی هستی بگو اره اما وقتی کسی خیلی اذیتم کنه و ازش ناراحت بشم دیگه باهاش سرد میشم دقیقا کاری که تو داری با من میکنی
چاقی رو مثال زدم برات چون خودت گفته بودی ازت ایراد ظاهری میگیره که چاق نشو چرا به خودت نمیرسی یا ازلباسات ایراد میگیره.
با این چیزایی که الان و قبلا گفتی به این نتیجه رسیدم که این اقا یه کم در مورد ازدواج ذهنیت اشتباه داره که همونطور که اون مشاور گفت تحت تاثیر فیلمهایی که دیده.یعنی الان تصورش از ازدواج اینه که من با یه زن خوشگل و خوش هیکل رابطه ج ن س ی برقرار میکنم اونم از نوع رابطه ایی که تو فیلمها دیده و بعضا عجیب و غریب هستن.بخاطر دیدن همین فیلمها هم تحریک میشه و برای ارضا به تو رو میاره.البته دید بد به نامزدت نداشته باش فقط تصوراتش غلطه.انتخاب با توست که باهاش بمونی یا نه؟اما اگه خواستی ادامه بدی باید ذهنیتهای اشتباهش رو عوض کنی بعد رفتارش رو ببینی و تصمیم بگیری.رابطتون رو از فاز ج ن س ی ببر تو فاز احساسی.اگه بهت اس ام اس جوک یا نیاز ج ن س ی میده تو در جواب اس ام اسی بده که ازاحساسات میگه.مواقعی که میخواین با هم باشین جاهای رمانتیک اما پر رفت و امد برین.روی برگای پاییزی راه برین و ازصداش لذت ببرین.سینما برین.کتابایی که تو این زمینه هستن بهش هدیه بده.بهش نشون بده تو دنیا چیزای دیگه ای هم واسه لذت بردن هست.اصلا دیگه هم ازش راجب فیلمهای س ک س ی نپرس چون فایده ای نداره.باید ناخوداگاه ذهنش رو ازاین مسائل دور کنی.
فرض کن همین امروز شما عقدو عروسی کردین.دیگه اشکالی واسه رابطه ج ن س ی وجود نداره که.اما اشکال اینجاس که این اقا توقعات ج ن س یش روز به روز بالاتر میره جوری که دیگه شاید تو براش ارضا کننده نباشی.اونوقته که ازت ایراد بگیره و خواسته های جورواجور داشته باشه که نمونه هاشم الان تو رابطتون هست.پس ترست فقط از ایجاد رابطه باهات نباشه از ذهنیت اشتباهش باشه و همونطور که گفتم این ذهنیت باید عوض شه.در مورد مسائل دیگه زندگی زناشویی باهاش حرف بزن.تو همه زمینه ها بسنجش مسئولیت پذیری همراهی همدلی و.....این دیگه هنر توئه که بشناسیش.
در مورد اون دروغگویی هم که گفتم دقت کن
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
دوست من سلام
به نظر من این آقا اصلا به درد زندگی نمی خوره و چه بهتر که هنوز شناسنامت رو خراب نکرده جدا بشی...با همین توضیحات کمی که دادی مشهود هست این آقا دوست داشتنی در کارش نیست...کسی که هنوز شما زنش نشدی مدام می خواد ازت باج بگیره و به نیازهای جنسیش فکر می کنه نمی تونه یه تکیه گاه خوب باشه واست...مثل خواهرم دارم بهت می گم جدایی الان خیلی آسون تره تا وقتی راهی دادگاه و ...بشی و مهر مطلقه هم روت بخوره...چیزی رو که قراره بعد از ازدواج بفهمی از الان داره خودش بهت می گه که تنوع طلبه!
به خدا اگه یک لحظه اراده کنی و احساست رو مدیریت کنی و پا روی اون دوست داشتنه بزاری زندگیت رو نجات می دی...مردی که اصلا خویشتن داری نداره و واسا از همین اول کار قهر و بی محلی و ...به کار می گیره تا به خواستش برسه آدم عاقل و پخته ای نیست...باور کن شاید مشاور یک سری راهنمایی ها بهت بده ولی این آدم همینه...این مرد زندگی تو نمی شه...و به خدا می گم دلم نمی خواد بعدا بیای ی تاپیک راجع به طلاقت بزنی اینجا...اون داره مثل یک دوست دختر تو رو برای رسیدن به خواسته هاش فریب می ده و بعید نیست به لذت هاش که رسید دلش رو بزنی و به یک بهانه ای تو رو کنار نگذاره و نره سر نفر بعدی...کاش گوش می دادی حرفمو...سادگی نکن دختر...خونش نرو...نزار بهت دست بزنه و جلوی خودت رو بگیر و اگه واقعا دوستت داشته باشه فقط به خاطر مسائل جنسی هی برات قهر و ناز نمی کنه...
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
به حرفای مریم فکر کن.تمام مراحلی رو که گفته رو گذرونده.باید به نشونه ها توجه کرد.کسی الآن بهت می گه اینجور و
اونجور باش هیچ بعید بعد که سنت بالا رفت سراغ جوون تر نره.قهر کردناشو رو راست نبودناش سرجاش.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جان به نظر من دوستان یه خورده دارند تند می روند .
مهم ترین چیز در این زمان این هست که از آشفتگی ذهنی پرهیز کنی.
اقدام عجولانه ای به هیچ وجه انجام ندهی.
نشانه هایی وجود داره که باید روی اونها تمرکز کنی حتی در صورت اثبات نشانه ها شما نمی تونی بگی نامزدت آدم مناسبی برای ازدواج با شما نیست.
انسان که یک موجو تک بعدی نیست باید سعی کنی تمام ابعاد شخصیتی ایشون را بشناسی و اون موقع در ترازوی معیارهات قرار بدی پس الان برای تصمیم گیری زود است.
راجع به اون بحثی که بین شما ونامزدتون راجع به حقوق متقابل زن و شوهر شده بود کاملا آشکار بود که مهارت های ارتباطی شما ضعیف است و احتیاج هست روی اون به آگاهی های بیشتری برسید.
نازنین جان با توجه به تاپیک قبلی که راجع به قد و اندازه بود و من پیگیر اون بودم و مطالب تاپیک فعلی تون به این نتیجه رسیدم که هم شما هم همسرتون بیش از اندازه روی این موارد زوم کرده اید و تمام زندگی را دارید از این دریچه نگاه می کنید.
احتیاج است در این مورد کمی ذهنتون را آزاد کنید و فوکوس دیدتون را از این بردارید.
با همسرتون مهربان باشید الان زمانی نیست که شما بخواهید با نا مهربانی و این نمونه بحث ها رابطه را به چالش بکشید .
با مهربانی و ایجاد یک رابطه نرمال سعی کنید در یک محیطی سرشار از آرامش به شناخت برسید در غیر این صورت تمام رفتارها یه جوری ریشه در مسایل جنسی و ظاهر پیدا می کند.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
نازنین جان به نظر من دوستان یه خورده دارند تند می روند .
راجع به اون بحثی که بین شما ونامزدتون راجع به حقوق متقابل زن و شوهر شده بود کاملا آشکار بود که مهارت های ارتباطی شما ضعیف است و احتیاج هست روی اون به آگاهی های بیشتری برسید.
نازنین جان با توجه به تاپیک قبلی که راجع به قد و اندازه بود و من پیگیر اون بودم و مطالب تاپیک فعلی تون به این نتیجه رسیدم که هم شما هم همسرتون بیش از اندازه روی این موارد زوم کرده اید و تمام زندگی را دارید از این دریچه نگاه می کنید.
احتیاج است در این مورد کمی ذهنتون را آزاد کنید و فوکوس دیدتون را از این بردارید.
با همسرتون مهربان باشید الان زمانی نیست که شما بخواهید با نا مهربانی و این نمونه بحث ها رابطه را به چالش بکشید .
با مهربانی و ایجاد یک رابطه نرمال سعی کنید در یک محیطی سرشار از آرامش به شناخت برسید در غیر این صورت تمام رفتارها یه جوری ریشه در مسایل جنسی و ظاهر پیدا می کند.
وای بی نهایت حق با شماست منم خیلی اشتباه کردم
من دختر خوبی نیستم وهرچی هم سرم می اد حقمه
منم خیلی روی چیزایی فکر می کنم و خدا هم که از افکار بنده هاش آگاهه کاری کرد که نتیجه افکار خودمو ببینم :302:
نمی دونم چه جوری این رابطه رو باید نرمال کنم
چند روز بود ازش خبری نبود
با خودمم تصمیم داشتم اگر امروز هم خبری نشد به خانوادم بگم که این اخلاق قهر کردن رو داره و با من قهر کرده ....
البته این رفتار رو چندبار کرده و قهر کرده و چند ساعت بعدش زنگ زده و انگار که نه انگار..
ولی این دفعه وقتی زنگ زد منم جواب ندادم و یه اس ام اس داد که جواب بده گوشی تو
و منم باز جواب ندادم و اونم دیگه زنگ نزد
ولی بعد 4 روز دوباره صبح زنگ زد ،این دفعه جواب دادم ،خیلی عادی حرف زد گفتش چیکار می کنی ،خوبی و چه خبر.منم عادی حرف زدم.بعدش گفت بیام دنبالت امروز بریم بیرون،گفتم بهت خبر می دم
حالا نمی دونم امروز باید چی بهش بگم؟یا بازم مثله دفعه های قبلی هیچی نگم ؟
این چند روز که زنگ نزد یه لحظه هم دلم براش تنگ نشد :302:
ولی الان انقدر دلم تنگ شده ،اصلا من احساساتم نسبت به اون متغیره
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
لازم نیست باهاش بد برخورد کنی که سرد بشه حرف دلتو بهش بگو.وقتی میگی بخاطر خونوادم عذاب وجدان دارم اون که نمیاد به خاطر خونوادت ازغریضه اش چشم پوشی کنه صد البته به فکر خودشه تا خونواده تو.وقتی بهت میگه تو دختر گرمی هستی بگو اره اما وقتی کسی خیلی اذیتم کنه و ازش ناراحت بشم دیگه باهاش سرد میشم دقیقا کاری که تو داری با من میکنی
چاقی رو مثال زدم برات چون خودت گفته بودی ازت ایراد ظاهری میگیره که چاق نشو چرا به خودت نمیرسی یا ازلباسات ایراد میگیره.
با این چیزایی که الان و قبلا گفتی به این نتیجه رسیدم که این اقا یه کم در مورد ازدواج ذهنیت اشتباه داره که همونطور که اون مشاور گفت تحت تاثیر فیلمهایی که دیده.یعنی الان تصورش از ازدواج اینه که من با یه زن خوشگل و خوش هیکل رابطه ج ن س ی برقرار میکنم اونم از نوع رابطه ایی که تو فیلمها دیده و بعضا عجیب و غریب هستن.بخاطر دیدن همین فیلمها هم تحریک میشه و برای ارضا به تو رو میاره.البته دید بد به نامزدت نداشته باش فقط تصوراتش غلطه.انتخاب با توست که باهاش بمونی یا نه؟اما اگه خواستی ادامه بدی باید ذهنیتهای اشتباهش رو عوض کنی بعد رفتارش رو ببینی و تصمیم بگیری.رابطتون رو از فاز ج ن س ی ببر تو فاز احساسی.اگه بهت اس ام اس جوک یا نیاز ج ن س ی میده تو در جواب اس ام اسی بده که ازاحساسات میگه.مواقعی که میخواین با هم باشین جاهای رمانتیک اما پر رفت و امد برین.روی برگای پاییزی راه برین و ازصداش لذت ببرین.سینما برین.کتابایی که تو این زمینه هستن بهش هدیه بده.بهش نشون بده تو دنیا چیزای دیگه ای هم واسه لذت بردن هست.اصلا دیگه هم ازش راجب فیلمهای س ک س ی نپرس چون فایده ای نداره.باید ناخوداگاه ذهنش رو ازاین مسائل دور کنی.
فرض کن همین امروز شما عقدو عروسی کردین.دیگه اشکالی واسه رابطه ج ن س ی وجود نداره که.اما اشکال اینجاس که این اقا توقعات ج ن س یش روز به روز بالاتر میره جوری که دیگه شاید تو براش ارضا کننده نباشی.اونوقته که ازت ایراد بگیره و خواسته های جورواجور داشته باشه که نمونه هاشم الان تو رابطتون هست.پس ترست فقط از ایجاد رابطه باهات نباشه از ذهنیت اشتباهش باشه و همونطور که گفتم این ذهنیت باید عوض شه.در مورد مسائل دیگه زندگی زناشویی باهاش حرف بزن.تو همه زمینه ها بسنجش مسئولیت پذیری همراهی همدلی و.....این دیگه هنر توئه که بشناسیش.
در مورد اون دروغگویی هم که گفتم دقت کن
بهار اون قبلا یعنی تو دوره ای که خواستگار بود و هنوز جواب مثبت نداده بودم بهش اصلا حرفی که مربوط به مسائل اینجوری باشه نزده و یا هیج رفتاری هم نمی کرد که من بگم اون ذهنش همش رابطه جنسی
دقیقا بر عکس این بود ،وقتی با من بیرون می رفت اصلا دست منو نمیگرفت و حتی خودشو به من نزدیک نمی کرد،تو اس ام اس هاش هم هیچ وقت این جوری نبود
من حتی تو اون مدت با خودم فکر می کردم که نکنه اون اصلا میل جنسی توش وجود نداره ،باور کن این فکرها همیشه تو ذهنم می اومد و فکر میکردم چرا اون اصلا هیچ حرفی یا رفتاری که نشون دهنده این میل باشه توش وجود نداره ! نمی دونم یهو چرا انقدر تغییر کرد !
قبل محرمیتمون من پدر بزرگم بیمارستان بود و مادر بزرگم اینها اسباب کشی داشتن میخواستن خونشون رو بکوبن بسازن که پدر بزرگم سکته مغزی کرد و همه چیز قاطی شد
روزی که قرار بود خونشون رو تحویل بدن هنوز یه سری خرت و پرت تو خونه مونده بود و کسی هم نبود کمکی کنه ...من مجبور شدم با اون برم و ماشینش رو پر کنیم چون مامان اینام همه بیمارستان بودن.مامانم خیلی تاکید کرده بود که رفتی اونجا مراقب باشی ها ...
خودمم از وقتی پامو گذاشتم تو خونه اونا همش منتظر یه واکنشی بودم تو فکرم می اومد
:302: نه اینکه دلم بخواد اتفاقی بیفته ولی تو فکرم می اومد:302:
(الانم فکر میکنم همون افکار شیطانیه من باعث شده این اتفاقات بیفته .... و اون پسر خوب یهو انقدر عوض بشه )
وقتی رفتم تو خونه ،خوب یه خونه خالی بود و هر اتفاقی هم می شد بیفته و منم بااون خیلی صمیمی بودم و رابطه رسمی نبود..ولی خیلی سریع خورد ریزها رو جمع کرد و رفت تو ماشینش
من برگشتم بالا یه گلدون که جا مونده بود رو بیارم پایین ،سنگین بود نشد بلندش کنم ،زنگ زدم گفتم بیا یه چیز جا مونده ،اومد بالا ،گفت تو برو پایین تو ماشین جنس هست من می ارم .همش فکر میکردم حتما هیچ میلی نداره !
دروغ دیگه ای هم ازش ندیدم تا حالا !
ممنون بهار حرفای خیلی خوبی گفتی بهم :72:
:302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryamp
دوست من سلام
به نظر من این آقا اصلا به درد زندگی نمی خوره و چه بهتر که هنوز شناسنامت رو خراب نکرده جدا بشی...با همین توضیحات کمی که دادی مشهود هست این آقا دوست داشتنی در کارش نیست...کسی که هنوز شما زنش نشدی مدام می خواد ازت باج بگیره و به نیازهای جنسیش فکر می کنه نمی تونه یه تکیه گاه خوب باشه واست...مثل خواهرم دارم بهت می گم جدایی الان خیلی آسون تره تا وقتی راهی دادگاه و ...بشی و مهر مطلقه هم روت بخوره...چیزی رو که قراره بعد از ازدواج بفهمی از الان داره خودش بهت می گه که تنوع طلبه!
به خدا اگه یک لحظه اراده کنی و احساست رو مدیریت کنی و پا روی اون دوست داشتنه بزاری زندگیت رو نجات می دی...مردی که اصلا خویشتن داری نداره و واسا از همین اول کار قهر و بی محلی و ...به کار می گیره تا به خواستش برسه آدم عاقل و پخته ای نیست...باور کن شاید مشاور یک سری راهنمایی ها بهت بده ولی این آدم همینه...این مرد زندگی تو نمی شه...و به خدا می گم دلم نمی خواد بعدا بیای ی تاپیک راجع به طلاقت بزنی اینجا...اون داره مثل یک دوست دختر تو رو برای رسیدن به خواسته هاش فریب می ده و بعید نیست به لذت هاش که رسید دلش رو بزنی و به یک بهانه ای تو رو کنار نگذاره و نره سر نفر بعدی...کاش گوش می دادی حرفمو...سادگی نکن دختر...خونش نرو...نزار بهت دست بزنه و جلوی خودت رو بگیر و اگه واقعا دوستت داشته باشه فقط به خاطر مسائل جنسی هی برات قهر و ناز نمی کنه...
چشم عزیزم حواسم هست :302:
مریم تو تجربه جدایی داری؟مریم اون تو دوران خواستگاری هم از تنوع طلبیش می گفت .
یعنی من دونسته این رابطه رو تا اینجا کشوندم
مریم ممکنه الان فقط حرفشو بزنه ،آخه بعضی از دوستام می گن ممکنه حرفشو بزنه که من تنوع طلبم ولی در واقعیت و تو زندگی این جوری نباشه ؟!
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
اتفاقا شما دختر خوبی هستی .
اون آقا هم پسر خوبی هستند.
اما الان به خاطر شرایط خاصی که دارید قضایا با هم قاطی شده و هر دوتون احتیاج دارید که کمی آرامشتون را حفظ کنید و روی رفتار هاتون کنترل داشته باشید .
اگر عشق بین شما و ایشون در زندگی ریشه کنه ومحبت ها تون عمیق بشه اون هم در زندگی نه الان به واسطه مهارت هایی که لازم هست هر دوتون به دست بیارید و گذشت هایی که هر زن و شوهری توی زنگی میکنند مطمین باش به جایی می رسید که همین آقا که چاق نشدن شما برایش خیلی مهم هست روزی پروانه وار دورو بر شما با اضافه وزن 15 کیلو خواهد چرخید.
اصل درست رفتار کردن هست . انسان ها در طول زمان معیار هاشون هم عوض می شه مهم این هست که به خواسته های هم احترام بذارید ودر جایی که حس می کنید توسط یارتون درک نمی شید نا امید نباشید و به دنبال راه چاره ودرمان و برطرف کردن مشکل باشید.
نازنین جان با همسرت برو بیرون ، خیلی هم خوب برخورد کن . در درستی حرف های شما راجع به حقوق زن وشوهر هیچ شکی نیست اما عزیزم نحوه عنوان کردنش هم خیلی مهم هست .سعی کن از نامزدت دلجویی کنی و به ایشون ابراز محبت کنی و به ایشون اطمینان بدی که بعد از عقد رسمی جای هیچ کمبودی را براشون نمی ذاری و تمام تلاشت را می کنی . اما الان انتظار داری که از سمت ایشون استرس های شما راجع به این موضوع درک بشه وهمراهتون باشه .
ازشون بخواین که دوست دارم ببینم مردم چطور با تمام عشقی که به من داره و من را مشتاقانه می خواد به خاطر من پا رو دلش می ذاره و براش آرامش من مهم ترین چیز هست.
این را هم بگو که اشتیاق تو هم به اون کمتر از ایشون نیست ومنتظر هستی که زودتر عقد کنید .
عزیرم این اعتماد اولیه را به ایشون بدهید که دوستش دارید . محبتش کنید .اگر هم مورد خاصی ذهنتون را درگیر کرد به سادگی از روش نگذرید اما به خودتون وقت بدید و به موقع اون را بررسی کنید .تا زمان عقد رسمی هنوز وقت دارید که ایشون را کشف کنید.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
به حرفای مریم فکر کن.تمام مراحلی رو که گفته رو گذرونده.باید به نشونه ها توجه کرد.کسی الآن بهت می گه اینجور و
اونجور باش هیچ بعید بعد که سنت بالا رفت سراغ جوون تر نره.قهر کردناشو رو راست نبودناش سرجاش.
هیچ راهی وجود نداره من بفهمم اون همیچین آدمی هست یا نه؟
مثلا به من گفت موهاتو رنگ کن من این کارو نکردم چند بار گفت
یه بار گفنم دوست ندارم گفت پس من باید برم یه زن دیگه بگیرم که موهاش بلوند باشه
با شوخی گفت و بعدش دووید که مثلا من می خوام برم بزتمش....
بعد از اون بار هر دفعه که گفت ...من هر دفعه گفتم باشه ولی نکردم ..دیگه نگفت
یعنی بیخیال شده فک کنم
قهرش خیلی بده و روراست نبودنش رو فقط تو اون موارد دیدم .
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
به حرفای مریم فکر کن.تمام مراحلی رو که گفته رو گذرونده.باید به نشونه ها توجه کرد.کسی الآن بهت می گه اینجور و
اونجور باش هیچ بعید بعد که سنت بالا رفت سراغ جوون تر نره.قهر کردناشو رو راست نبودناش سرجاش.
هیچ راهی وجود نداره من بفهمم اون همیچین آدمی هست یا نه؟
مثلا به من گفت موهاتو رنگ کن من این کارو نکردم چند بار گفت
یه بار گفنم دوست ندارم گفت پس من باید برم یه زن دیگه بگیرم که موهاش بلوند باشه
با شوخی گفت و بعدش دووید که مثلا من می خوام برم بزتمش....
بعد از اون بار هر دفعه که گفت ...من هر دفعه گفتم باشه ولی نکردم ..دیگه نگفت
یعنی بیخیال شده فک کنم
قهرش خیلی بده و روراست نبودنش رو فقط تو اون موارد دیدم .
من فكر مي كنم مشكل شما اينه كه نامزدتون رو زياد دوست نداريد. والا چه اشكالي داره مثلا تا يه حد نظرش رو رعايت كنيد. شايد مثلا شما هم دوست داشته باشيد موهاي ايشون كوتاهتر و يا بلند تر باشه و بهش بگيد. نامزدت شما رو پسنديده فكر نكن اگه مي گه اين كار رو بكن يعني از شما ايراد ميگيره يا شما باب دلش نيستيد. اون به نظرش شايد شما اينجوري زيباتر بشيد. الان زماني ايه كه شما بايد بهترين روزهاتون رو داشته باشيد ولي همش در حال قهر و آشتي هستيد. تا زماني كه از حس خودت مطمن نشدي براي عقد و عروسي اقدام نكن. بيشتر مساله از ديد من كمبود علاقه تو به نامزده اته حالا يا اصرار ايشون به رابطه شما رو سرد كرده يا كلا زياد ايشون رو دوست نداريد.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
من یه مساله شرعی رو براش توضیح دادم که اگر یه مرد انتظار داشته باشه با همسرش که حالا چه عقد رسمی چه موقت ،مثل زن و شوهر واقعی باشه ،اون مرد هم باید مثل زن واقعیش برخورد کنه و مثلا شهریه دانشگاه اون دختر رو بپردازه ، این حرفارو که زدم بینمون بحث پیش اومد و اون گفتش من شهریه تو رو می دم نه به خاطر اینکه تو انتظارات و خواسته های منو براورده می کنی، به این خاطر که دوستت دارم میدم. ولی تو که این حرف رو میزنی یعنی ذهنیتت همش دو دو تا چهار تاس
[align=justify]
نازنین منظورت تو یه چیز دیگه بوده و برای اون یه بار معنایی دیگه داشته.
بهتر بود منظورتو اینجوری میگفتی که من بعنوان یه زن دوست دارم اولین تجربه معاشقمون توخونه خودمون، در شب قشنگ عروسیمون و بدون استرس باشه.
اونم اگه خیلی مشتاق باشه بجای این درخواستا و قهرای بنی اسرائیلی سعی میکنه زودتر شرایط عروسی را فراهم کنه.
مشکل شما فقط کم بودن حس اعتماد بینتونه!
اعتماد داشتنم به این معنی نیست که هرچی طرف مقابلت گفت دربست قبول کنی و انجام بدی یا اگه انجام ندی یعنی بهش بی اعتمادی! شاید اشتباه بگه. هرچی توی دوران عقد عرف را رعایت کنی به نفع خودته و مطمئن باش زندگی بهتری خواهی داشت. هرچقدر بخاطر این قضیه الان دلخوری بینتون پیش بیاد مطمئن باش با اولین رابطه بعد از عروسیتون فراموش میشه مخصوصا برای مردا که اگه بتونی رابطه خوب و کاملی بعد از عروسی با اون برقرار کنی و رضایت روحی و جسمیش جلب بشه خیلی زود اینا رو فراموش میکنه، اما اگه الان خلاف میلت تن به این رابطه بدی و بخواهی مثلا شوهرتو راضی نگه داری هرچقدرم رابطه تون خوب باشه مطمئن باش کوچکترین حرف یا ایراد یا مشکلی اگر پیش بیاد شدیدا احساساتت تحریک میشه و افسرده میشی و دیگه نمیتوی درست فکرکنی و همه چیزو با یه دید بد نگاه میکنی و درنتیجه رابطه تونم لطمه میخوره و اگه اولین رابطه رو بدون رضایت انجام بدی بعد از ازدواجم روی روابطت تاثیر میزاره و همه زندگیتو خراب میکنه!
اینو کسی بهت میگه که از سر دلسوزی واسه شوهرش اینکارو تو دوران عقد کرد و ضربشو خورد! بگذریم که شوهر من اصلا ادم نبود اما حتی اگه رابطه من اون موقع بهترین و عاشقانه ترین رابطه هم بود چون برخلاف میلم قبل از عروسی انجام شد همیشه یه حس بد و یه خاطره بد تو ذهن من داشت!!
اگر قهرمیکنه عیب نداره بزار انقد قهر کنه که خودش خسته شه، تو هم از رو نرو، با خنده و شوخی از دلش دربیار، حسابی بهش محبت کلامی بکن معجزه میکنه، خیلیم رفتارای الانشو جدی نگیر میخواد نازکنه!
با سیاست زنونه حرف خودتو پیش ببر از طرف دیگه دل اونم با محبت کردن تو مشتت بگیر![/align]
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
همونطور که گفتم دید بد بهش نداشته باش.اتفاقا یه موضوعی رو میخواستم تو پست قبلیم برات بذارم.همونطور که گفتم برای این اقا مسئله ج ن س ی خیلی پررنگه اما به اینم فکر کن برای رفع نیازش به راه درست یعنی ازدواج رو اورده.(این یه نکته مثبته).همون موقع اینو فهمیدم الانم با تعریفایی که کردی مشخصه ادم بدی نیست فقط یه مقدار هول تشریف دارن.همونطور که بهت گفتم باهمدیگه رو تمام ابعاد زندگی مشترک کار کنین یعنی توجهتون رو همه مسائل باشه نه فقط مسائل ج ن س ی و ببین تو بقیه موارد چطوره؟سعی کن تو این دوران نامزدیتون واقعا نامزدی کنین که بعدا حسرت این روزا رو نخوری.در مورد تنوع طلبی هم باید بگم اینا تاثیرات فیلم دیدن میتونه باشه بهتره از همین الان این قضیه رو درست کنی که تو ندگی مشترک برات مشکل درست نکنه.به نظر من واسه تصمیم گیری زوده.تو این دوماه سعی کن خوب همدیگرو بشناسین.حتی اگه لازم شد این شناخت بیشتر طول بکشه اشکال نداره.تو تلاشتو انجام بده (با توجه به اینکه بهش علاقه داری) که حتی اگه تصمیم گرفتی جدا بشی دلت اروم باشه که چیزی کم نداشتی.پس الان واسه تصمیم گیری زوده
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جان خودت باید به نتیجه برسی که این آقا رو دوست داری؟به درد هم می خورین؟این قهر و آشتی ها توی این مرحله درست نیست!شما هنوز عقددائم نکردین.بهتره هر چه زودتر تکلیف خودت رو معلوم کنی.
با برداشتی که ازصحبتهات داشتم به نظر من این آقا شما رو دوست داره و از لحاظ جنسی هم گرم مزاج هست.اون شما رو مال خودش می دونه اما شما هنوز ایشون رو به عنوان همسرت نپذیرفتی.شما صیغه محرمیت خوندین آیا هدفتون رو از خوندن صیغه زمان عقد به ایشون گفته بودین؟آیا واقعا هدف تون از انجام این کار راحت بیرون رفتن و راحت صحبت کردن بود یا چون نمی تونستین مراسم عقد دائم رو الان برگزار کنین عقد موقت انجام دادین؟آیا شما زمان انجام صیغه به انتخابتون مطمئن بودی؟؟
شاید ایشون زیاده روی کرده؟؟هول برش داشته!!
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
الميرا1358
المیرا جان من برای این خواسته اش رو انجام ندادم که یک ماهم هنوز از نامزدیم نگذشته بود که برم موهامو روشن کنم و قبل نامزدی مون هم من موهای خودم قهوه ای روشن بود گفتش که موهامو تیره کنم مشکی
منم قبول کردم بعد یک ماه بعدش که گفت برو روشن کن بلوند !!دیگه داشتم شاخ در می اوردم فکر کردم مشکی بهم نمی اد و خوشش نیومده ولی گفت اتفاقا خیلی بهت می اد ولی برای تنوع گفتم ،اخه چقدر تنوع؟
در مورد دوست داشتن هم خودم خیلی شک دارم چه حسی بهش دارم
اینو می دونم که نامزد من جز اون دسته پسرایی نبود که قبل از اینکه بهم ابراز علاقه کنه من بهش فکری کرده باشم یا توجه ای داشته باشم
یعنی از زمانی من بهش جذب شدم که فهمیدم دوستم داره
و................می ام بازم خیلی حرف دارم
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین شما چند سالت هست عزیزم؟
بهتر نیست دوباره به مشاور حضوری مراجعه کنی یا با والدینت درمورد این تنوع طلبیش مشورت کنی؟ الان در تماس هستید یا خیر؟
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین من دو سالو چند ماهه نامزدم
دوروز بعد عقد رفته بودم پارک با نامزدم بعد دخترهایی بودن همه موهاشون رنگ و مش کرده ...نامزدم هی نگاشون میکرد ...بعد بهم گفت چرا موهاتو رنگ نمیزنی ...(موی من رنگ قهوه ای هست در اصل) .... گفتم چشم فرداش رفتم آرایشگاه مش کردم.... کلی ذوق کرد ..باز یکم گذشت گفت رنگش عوض کن ...باازم گفتم چشم ...باز دوباره وسه باره ...خلاصه انقد رفتم آرایشگاه که دیگه این آخرین بار آرایشگره گفت تورو خدا تا عید دیگه رنگ نزن موهات داغون شد ... میدونی که رنگ مورو زود خراب میکنه
نامزدم دیگه خودش هم میگه رنگ نکن ...توم یبار برو رنگ کن چیزی که نمیشه .... تازه ببین چه پسره خوبیه دلش میخواد همه زیبایی های زن رو توی صورت تو ببینه حتی ازت درخواست میکنه ....
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نوع جدیدی از سواستفاده،بعضی از پسرا وقتی می بینن دختر مورد نظرشونو نمی تونن از راه دوستی به چنگ بیارن،از راه ازدواج
وارد می شن،خاستگاری ... بعد هم با بهونه شرعی دخترو صیغه می کنن و بعد ... دست آخر م یه بهونه جور می کنن
جدا می شن.گلدخترای عزیز،اگر پسری خاستگاریتون اومد مخصوصن که همدیگه رو بشناسید همکلاس استاد همکار
همسایه،اگر گفت صیغه کنیم به هیج عنوان قبول نکنید چون قرار نیست کاری کنید که لازم باشه بهم محرم باشید.
نازنین تو هم با نامزدت اتمام حجت کن که اگر بازم در مورد سکس حرفی زد رابطه رو تموم می کنی.
-
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
[/color]
نازنین جان در مورد رنگ موهات! ای کاش بهش توضیح میدادی که اولا نمیشه یه دفعه رنگ موهارو از مشکی به بلوند تغییر داد یعنی هر رنگی بذاری نمیشه، اول باید قهوه ای کنی بعد قهوه ای روشن.... و بین هر رنگ کردن باید حداقل 6ماهی فاصله بدی وگرنه موهات داغوونه داغون میشه.......(مگه اینکه دکلره کنی که اونم مورو داغون میکنه)
منظورم از گفتن این حرفها اینه که به جای محل ندادن کاش اینارو کامل با جزییات توضیح میدادی تا اون فکر نکنه که نظرش واست مهم نیست و تو هم فکر نکنی که اون درخواست عجیب و غریبی داره و شدیدا تنوع طلبه. احتمالا از جزییاتش خبر نداره.
اینجوری خیلی از سوتفاهم ها رو میشه رفع کرد
در ضمن هیشکی یهویی عوض نمیشه ، اینکه فکر میکنی طرف عوض شده احنمالا به این معنیه که قبل از ازدواج رفتارایی داشته که نشون نمیداد،
اینکه قبل از ازدواج هیچ میل جنسی از خودش نشون نمیداد ولی الان شدید شده....خب مگه این بده؟ اگه قصد سواستفاده داشت که اون موقع هم فرصتشو داشت و میتونست استفاده ای بکنه! من فکر میکنم اون قصدش ازدواج بوده و به خودش اجازه نمیداده رفتاری دراین باره نشون بده.....حالا هم درسته که صیغه کردی (من صیغه رو قبول ندارم و به هیچ وجه هم زیر بارش نمیرم و ای کاش تو هم قبول نمیکردی) ولی دیگه در موردش افسوس نخور...
من فکر میکنم نامزدت خودتونو زن و شوهر میدونه که اینجوری اقدام میکنه درضمن محرم هم هستین و از نظرش مانعی هم وجود نداره...در این باره (اگه بازم بحثی پیش اومد) با قاطعیت و ملایمت باهاش حرف بزن...(نه اینکه مثلا اولتیماتوم! بدی) مثلا بهش بگو عزیزم ببین! من میدونم که محرم هستیم و همدیگه رو هم دوست داریم و قراره رسما زن و شوهر بشیم ، ولی تو میتونی این 2ماهو به خاطر من صبر کنی ، چون من تو این شرایط راحت نیستم و دلم میخواد بدون هیچ استرسی با هم باشیم مسلما اینطوری میتونیم تو آینده خیلی فضای رمانتیک تری رو تجربه کنیم.....در مورد قهر کردناش هم باهاش صحبت کن بگو قهر کردن تو برام خیلی بی معنیه..اینکه یهو گوشی رو قطع میکنی خب اگه ناراحتی می تونیم در موردش حرف بزنیم.
میتونی باهاش اینطوری حرف بزنی (طوری که یعنی تو واسه من مهمی و می خوام رابطه ی بهتری با هم داشته باشیم) و بعد منتظر عکس العملش باشی.ببینی سر حرفی که بهت قول داده میمونه یا نه. و اونوقت میتونی تصمیم بگیری.عجله نکن
نازنین جان من اعتقاد دارم روی یک رابطه باید کار کرد تا اون رابطه پیش بره و به رابطه ی عمیق تری برسه یعنی نقاط قوت و ضعف رو مشخص کرد در موردشون حرف زد و سعی کرد که نقاط ضعف رو برطرف کرد ، ولی ما همیشه عادت داریم که یک رابطه ی ایده آل و کاملا صمیمی و بدون هیچ مشکلی داشته باشیم و اگه اینطور نباشه فکر میکنیم که حتما یه مشکل اساسی وجود داره و باید اون رابطه رو ترک کنیم.من فکر میکنم حالا که صیغه کردین حتما تمام تلاش خودتو بکن بعد تصمیم به جدایی یا سازش بگیر.
در مورد حرفی که در مورد زن و شوهر بودن زدی و اینکه تو باید شهریه دانشگامو بدی!
این اصلا حرف درستی نبود. تو میخواستی در مورد مسئله ای اونو قانع کنی ،ولی حرف با سیاستی نبود. تو میتونی همونطور که گفتم با قاطعیت بهش بگی هنوز رسمی نشدیم و من دلم میخواد تا اون موقع صبر کنیم و فکر نمیکنم برای تو هم کار سختی باشه که صبر کنی.