داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
]اول سلام به دوستان همدردي[/b]:72:
دوم عذر خواهي ميکنم از داداشم که اين جا نيست و من با اين صفت عنوانش کردم چون
به دنبال راه کار ميگردم.
داداشم 15 سالشه.هوش مرزي هست.منم 24 سالمه مجرد و دارم فوق ميخونم...
به خاطر يک سري از مسائل خانوادگي ،مثلا جدا شدن پدر و مادرم.بيماربودن مادرم و
برادرم.درس هاي خودم و...{(مامانم افسردگي داره و دارو ميخورن و داداشم هم بيماري
شبيه به بيماري اوتيسم داره اما نه دقيقا اون(فقط واسه روشن شدن شرايط داداشم
گفتم)}.
به خاطر مسائلي که در بالا گفتم فکر کنممشکلاتي در رفتار داداشم به وجود اومده مثلا
هر چيزي رو که ميخواد ميدزده.
ميدونه ما اين مسائل واسمون خيلي مهمه ولي توجهي نداره وحتي کارش به کلانتري
هم رسيده چون گير افتاده،ولي باز هم دست بردار نيست.فکر کنم يادش ميره رفتار
هاي بدي که به خاطر رفتار بدش باهاش داشتن تو کلانتري
اين فقط شامل وسائل نميشه.اگه گرسنش باشه سهم همه رو ميخوره.مثلا خوراکي هم
ميدزده ،يک چيزي که ميخواد اگه فراهم نشه مامانمو ميزنه،(مامانم هم اصلا نميدونه جه
جوري باهاش برخورد کنه.)من اين زدنش رو نميتونم تحمل
کنم چون مامانمو عاشقانه دوست دارم و خيلي از اين رفتارش ناراحت ميشم.ولي نميدونم
چي کار کنم.سر هر چيز بيخود با هم دعوا ميکنن و هيچ کدوم کوتاه نميان و بعد کتک کاري
ميکنن.مقصر هم بيشتر وقتها داداشمه(هر 2 روز يک بار. باورتون ميشه؟؟؟)
تا الان 7 تا
مدرسه عوض کرديم.با هيچ کي نميسازه و هميشه دعوا ميکنه با همه....(مسئوليت
داداشم عملا با منه)
به خدا موندم چي کار کنم؟؟؟دست تنها هم هستم و کسي کمک دستم نيست.درسام
هم که خيلي سنگينه و اون قدر وقت واسه داداشم ندارم.
(ببخشید اگه تو این انجمن عنوان کردم .تو انجمن ارتباط با کودکان نمیتونستم وارد شم)
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
تحت درمان هستند داداشتون؟ با توجه به این که گفتید هوش مرزی هستند حتما باید تحت درمان باشند و نوع رفتار با ایشون در منزل به شما آموخته بشه.
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
سلام دوست گرامی
بهت تبریک می گم و تحسینت می کنم که تونستی با همین سن کم در برابر مشکلات زیادی بایستی و پیشرفت کنی. احسنت :104:
اما در مورد موضوع برادرت، فکر می کنم ایشون نیاز به کمک حرفه ای دارن. حتما با یه روان پزشک مجرب و در کنارش یه روان شناس مشورت کنید. در مورد مادر هم لازمه دوباره چک بشن، شاید دارو ها یا دوزشون نیاز به تغییر داشته باشه.
و اما مهم ترین قسمت حرف من در مورد خودته، اگر می تونی برای درس خوندن کمی از فضای خونه فاصله بگیر. کتابخونه دانشگاه بد نیست. به هیچ وجه اجازه نده این مسائل، اهداف تو رو محدود کنه. محکم باش و در عین حال رئوف ...
در ضمن خدا هم گفته: لا یکلف الله نفسا الا وسعها.... یعنی تا جایی بار مسئولیت روی دوشت هست که توانش رو داری. بیشتر از اون حق نداری مسئولیت تقبل کنی.
شما هم در حق ایشون خواهریت رو تموم کن اما درگیر زندگی و اهداف خودت باش.
پیروز باشی گل نازم :46::43:
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
ممنونم دوستان عزیزم که وقتتون رو گذاشتین:72::72:
مرسی آویژه عزیزم.با حرفات اعتماد به نفسمو بیشتر کردی:72::72:
من داداشمو از بچگی پیش مشاور میبردم(بازی درمانی و...) اما اون طوری که باید باشه نتیجه نگرفتم.واسه همین گفتم بیام اینجا مطرحش کنم.
داروهایی هم که دکتر داده اثری نداشتن.باید دوباره برم جای دکترش...
نه مامانم نه داداشم مهارت های ارتباطی رو بلد نیستن و با هم مشکل دارن.
منم به خاطر درسم خونه نیستم و همیشه تو دانشگاهم و اخر شب میام خونه و میبینم که دو تایی با هم زد و خورد داشتن.و هر روز یه چیزی پیش میاد.یه بار از کلانتری بهم زنگ میزنن یه بار از سوپز یه بار از....
دیگه با داداشم مثل قبل نیستم ازش فاصله گرفتم و باهاش سرد شدم.به خاطر کاراش دیگه دوستش ندارم....
دیگه نمیدونم باید چی کار کنم.
اون هم میبینه من این طوری شدم دیگه هر کار میخواد میکنه
منم نمی تونم درسم رو رها کنم تمام ایندم رو به ادامه تحصیلم میبینم.خیلی کم خونه هستم چون خونه اومدن واسم شده یه درد.
دنبال یه راهکار اساسی هستم.من باید چی کار کنم که داداشم درست شه؟؟؟
در ضمن داداشم دقیقا مثل بابامه.ارثی هست این مشکلاتشون.بابام هم هنوز این مشکلات رو داره.
من خیلی میترسم وقتی فکر میکنم داداشم درست بشو نیست و قراره این مشکلات رو همیشه باهاش داشته
باشیم بیشتر انرژیمو واسه ادامه ی تلاشم از دست میدم.
ممنون میشم اگه منو راهنمایی کنین:72:
مامانم و بابام هر دو هوش مرزی هستن (ولی مامانم با همه ی این حرفها تو اجتماع بوده و کار کرده ومسئولیت ما رو به عهده داشته){قربونش بشم چه قدر زحمت مارو کشیده:43:}
همه میگن با این پدر و مادری که من دارم داداشم طبیعیه نه من...
ولی من میخوام این مشکلو حل کنم.
نمیخوام این مشکلات ادامه داشته باشه.باید یه راهی داشته باشه.این طور نیست؟
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
وااای عزیزم تو چقدررر خواهر خوب و دختر خوبی برای خانوادت هستی
اونها هوش مرزی هستن یعنی چی؟
یعنی از کجا فهمیدین هوش مرزی دارن با تست آی کیو
یا اینکه تو رفتارهاشون مشخص می شد
من نمی دونم ادمایی که هوش مرزی دارن می تونن زندگی کاملا عادی و تحصیل کاملا عادی داشته باشن یا نه؟
ولی با خوندن حرفات فک کنم نمی تونن :302:
یه چیزی بگم بهت نمیدونم شاید حرفم خیلی اشتباه باشه ولی نظرم اینه
با توجه به اینکه تو الان داری با سه فرد غیر سالم زندگی می کنی که پدرت بیمار و هوش مرزی داره (من دقیقا نمی دونم میشه گفت بیماری یا نه )و برادرت هم همین طور
و مادرت علاوه بر اون افسردگی هم گرفته
تو این شرایط تو واقعا کار خاصی ازت بر نمی اد
نمی خوام ناامیدت کنم ولی به نظر من این شرایط رو نمی تونی تغییر بدی و همون طور تا حالا ساختی باهاشون باید بسازی و تنها راهی که پیش رو داری اینکه از دکتر های روان شناس مجرب کمک بگیری
بیشتر از اینکه که به بهبود وضعیت برادرت و رابطه اون با مادرت فکر کنی و انرژی بزاری براشون
برای خودت وقت بزار
برای موفقیت خودت تو تحصیل و تو شغل مناسب و پیدا کردن شخص مناسب برای ازدواجت
و بدون با موفقیت تو مادرت بیشتر از هر چیز دیگه ای خوشحال و راضی میشه
و از اینکه تو با این شرایط سخت تونستی موفق باشی و ادامه تحصیل بدی و کار خوبی پیدا کنی بهت افتخار می کنه و روحیش بهتر میشه
از خدا کمک بخواه و به اون توکل کن
سعی کن از برادرت دور نشی و از رفتاراش ناراحت نشی و همیشه یادت باشه کارای اون از قصد نیست و به خاطر شرایطش بیماریشه
این جوری شاید تحمل کردن کارای برادرت خیلی ساده تر شه برات
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
ببخشید من هرچی پست می کنم چرا دوبار ارسال میشه !!!!!!
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
سلام عزيزم
در مدرسه هاي تحت پوششم يه پسر كوچولو داشتم كه از هشت سالگي با مشكلاتش همه رو عاصي كرده بود الان 19 بيست سالشه و زندگيش تا جايي كه من اطلاع دارم عاديه.اما در مورد داداش شما.
اگر موقعيت تحصيلي داداشتون و رفتارش قابل ترميم برا شما و مامانتون نباشه اولا بايد در مدارس خاص مورد آموزش بگيره.
هم شما هم مامان عزيزتون كه خداوند حفظشون كنه كه دختر نازنيني مثل شما رو پرورش دادن براي اموختن راه هاي يادگيري با ايشون آموزش ( تحت نظر روانشناس خاص) ببينيد .چون برادرتون دقيقا مفهومي به اسم دزدي رو نمي شناسه يا اگر بشناسه معناي اونو مثل من و شما نميدونه. عزيزم اون دزد نيست دنياش يه كم با ما متفاوته و اگر شما و مادر راه هاي درست ارتباطي با اونو گم كنين كسان ديگري پيداش ميكنن كه نيتشون نسبت به او خير نيست و از موقعيتش سوء استفاده ميكنن.
براي بعضي از اين بچه ها رفتار درماني و براي بعضي از دارو درماني استفاده ميشه.
و راستي تو مامان كوچولوي خونه توني اما نبايد اونقدر مامان بشي كه سعادت خودتو فراموش كني.اي كاش استان محل سكونت خودتو به مديران تالار بگي. شايد اون بزرگواران در اون استان مدرسه خاص و امكانات درماني رو بشناسن و راهنماييت كنن. نميدونم. مديران عزيز از چنين امكاناتي در ديگر استان ها مطلع اند؟
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
سلام
همین چند روز پیش یه مطلبی میخوندم که نوشته بود انیشتین، نیوتن و چند تا دیگه از نوابغ که البته اسم برده بود و بنده الان حضور ذهن ندارم، اوتیسم داشته اند. هر کدام از این آدمها که بعدا به عنوان نابغه شناخته شدند، به نحوی در دوران کودکی و تحصیلشان درد سر ساز بودند و حتی بعضا از مدرسه اخراج هم شده بودند. خلاصه از نظر بقیه غیر عادی بودند. گفته میشد که اینها هم فراموشی یا عدم تمرکز را داشته اند و جزییات دیگه که بنده هم بدلیل فراموشی :311: و عدم تمرکز درست:325: الان یادم نیست.
به هر حال اگر شناختت رو قدری بیشتر کنی و از موضع درک با برادرت برخورد کنی، فکر میکنم بشه یه کارهایی کرد. از طرفی برادر شما علاوه بر مشکل خاصی که دارند، نباید فراموش کرد که در سن بحرانی نوجوانی هستند و باز هم شناخت نسبت به احوالات و نیازهای این سن خیلی میتونه کمک کننده باشه. شما تا دیروز مشکلتون با شرایط خاص ذهنی ایشون بوده ولی الان بحران نوجوانی هم مزید بر علت شده. ضمن اینکه مادرتون هم لازمه قدری شرایط سنی پسرشون رو درک کنند. به نظر من برادر شما علی الخصوص با طرفداریهای متعصبانه ای که شما از مادرتون میکنید قدری تنها شده و این خودش به خشونت ایشون بیشتر دامن میزنه.
و در آخر، فکر نمیکنم برا خوندن فوق لیسانس لازم باشه کسی از صبح تا شب توی دانشگاه باشه:163: و هر چند که ما باید سرمان به کار خودمان گرم باشه و بعنوان بچه یک خانواده در خیلی از امور دخالت نکنیم، اما در این مورد خاص (البته به نظر بنده) فاصله گرفتن شما از برادرتون شاید کار درستی نباشه. قدری حمایت عاطفی فکر نمیکنم وقت زیادی از کسی بگیره (حمایت و محبت خواهرانه).
موفق باشید:72:
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
خیلی ممنونم از دوستان عزیزم که به من کمک میکنین
راستش داداشم از همون موقعی که مهد میرفت مشکل داشت و موقع سنجش واسه اول دبستان که برده بودمش گفتن هوش مرزیه.
مامانم هم که یه کم از جوونیش مشکل داشته حتی میخواستن بذارنش یه جاهای خاص واسه نگهداریش اما یه دکتری پیدا میشه و میگه مامانم میتونه ازدواج کنه و بچه بیاره و زندگی تشکیل بده .این جوری میشه که منصرف میشن از گذاشتن مامانم تو اون مرکز خاص.
من داداشم رو از بچگی میبردم مشاوره و بازی درمانی . دارو درمانی هم شروع کردیم اما فایده ای نداشته...
بی دل عزیز میدونین چیه آخه خسته شدم چون راه ها رو امتحان کردم اما به نتیجه نرسیدم
واسه همین با داداشم سرد شدم ولی خیلی دوستش دارم
اما هیچ نکته ی مثبتی تو رفتاراش نمیبینم که منم باهاش رفتارمو اصلاح کنم.
درساش اصلا خوب نیست نظافت شخصیشو رعایت نمیکنه.مامانم و میزنه.با همه دعوا میکنه و حرف بد میزنه....
واسه همین کاراش یه چند وقتی هست ازش فاصله گرفتم و باهاش سرد شدم.
نمیدونم چی کار کنم باهاش بتونم درست رفتار کنم.خودم شرایطشو میدونم +بحران بلوغ هم که اضافه شده و منم درست نمیتونم این شرایط رو مدیریت کنم.
واسه این خونه نمیمونم چون همش دعواست .بی دل عزیزم و دوستان خوبم شما جای من بودین چی کار مییکردین؟
من همیشه حمایت عاطفیم رو نسبت به داداشم داشتم. به خودش هم همیشه گفتم که چه قدر دوستش دارم.با من رفتارش خوبه اگه من باهاش خوب باشم.اگه باهاش سرد باشم اونم طرفم نمیاد ولی کارهای بدشو انجام میده
به خاطر کاراش مخصوصا دزدیاش :163:و زدناش:163: خسته شدم ازش
الان بریدم دیگه.
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
سلام.قبل از هر چیزی میخوام بابت این همه تلاش و مثبت نگری و موفقیتی که دارین وکسب کردین بهتون تبریک بگم.درس خوندن، نگه داری از یک مادر و برادر بیمار . تلاش برای بهبود وضع خانه.آفرین...هزاران هزار آفرین:104:
اما دوست خوب من فکر میکنم شما تا حد لازم و کافی و حتی بیش از اون تلاشتونو برای برادرتون انجام دادین.(اجرتون جزیل)اما با توجه به گفته شما که ایشون هم هوش مرزی هستن(که خودش نیازمند مراقبتهای خاصه) و هم در سن بلوغ فکر میکنم که ایشون نیازمند مراقبت خاص هستن که شما مسلما به تنهایی نه تواناییشو دارین و نه اگاهیشو(البته مسلمه که با گذشت این همه سال به خوبی از وضع روحی برادرتون آگاهین) اماشاید بهتر باشه ایشون ساعات مشخصی از شبانه روز رو در مراکز خاص سپری کنن تا هم این دوران سخت براشون طی شه هم آرامش به خونه تون برگرده و هم شما به وظیفه تون عمل کرده باشین و خیالتون راحت شه.
موفق باشید:72:
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
:72:یک زن امیدوار عزیز مرسی از لطفتون با حرفاتون بهم انرژی دادین:72:
راستی اومدم یه خبر بدم : امروز از خونه بیرون نرفتم و نشستم با داداشم صحبت کردم گفتم تو انتظاراتت از من چیه؟؟؟
منم واسش انتظاراتمو گفتم قرار شد بهش عمل کنیم .
امروز که تا الان خوب بوده رفتاراش.ولی وقتی از خونه میرم بیرون شروع میشه کاراش...(دعوا کردن با مامانم.به زور پول گرفتناش از مامانم با این که بهش میدیم و...)من از آینده ی داداشم میترسم.
این مراکز خاصی که میگین میشه بگین اسمش چی هست من تا حالا نشنیدم که جاهایی باشه واسه این بچه ها.
در ضمن داداشم بیش فعال هم هست.
واسه نگهداری کودکان استثنایی میدونم مرکز وجود داره ولی واسه بچه هایی که هوش مرزی دارن و مدرسه های عادی میرن،چیزی نمیدونم....
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
دوست عزیزم من یه سرچ کردمو دیدم اکثرا نوشتن که:واحدهایی که تست هوش رو انجام میدن(مثله بهزیستی یا مراکز روانشناسی) این دسته از کودکان رو به مراکز تحت همین عنوان ارجاع میدن.در ضمن در اکثر مقالات نوشته بودن که بسیاری از کارهایی که ایشون انجام میده عملا متوجه غلط بودنش نیست(مثله همون دزدی که شما گفتین) و تکرار شما هم نمیتونه این موضوعو براش کاملا روشن کنه و حتما باید تحت درمان خاص با شرایط خودش باشه و اگر بتونی توی مدارسی مناسب با شرایط خودش ثبت نامش کنی(درسته که ایشون میتونه مدرسه عادی هم بره) کمک بزرگی به آینده اش کردی.در ضمن محتوای دروس تدریسی در این مدارس کاملا شبیه مدارس عادیه فقط روش تدریس فرق میکنه به علاوه این که سعی میکنن یک سری دیگه از مهارتها رو هم یادش بدن.فکر میکنم اگر یک سر به بهزیستی بزنی بیشتر راهنماییت کنن.
امیدوارم این اطلاعات ناقص به دردت بخوره
موفق باشی
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
:72:ممنونم یک زن امیدوار عزیز:72:
من باید خیلی صبر داشته باشم در برخوردام با داداشم.ولی گاهی وقتها نمیتونم...(میخوام صبرمو بیشتر کنم)
مثلا وسایل خونه رو خراب میکنه از تلویزیون گرفته تا لوستر اتاق و کتابها و...
من باید نسبت به این کاراش چه واکنشی داشته باشم؟؟؟
بعدش یه جیز دیگه این که همش باید باهاش سر چیزهای مختلف بحث کنم.خسته میشم به خدا...
همش باید براش توضیح بدم آخرش هم بلاخره کار خودش رو میکنه...
چه جوری باید حساسیتم رو کم کنم و اون مهربونی رو هم باهاش داشته باشم تا فاصله نگیره از من؟؟؟
خواهش میکنم راهنماییم کنین :72:
مرسی از لطفتون:72:
RE: داداشم مامانم رو کتک میزنه و دزد هم شده...
با سلام
عذر خواهم کمی دیر پاسخ می دم.
خانواده ما هم کما بیش شرایطی مثل شما رو دارن. من یک پسرعمو دارم که اوتیسم داره و یک داداشم هم سایکوز.
برای داداشم من دارم تلاش می کنم و برای پسر عموم داداشش! چون کس دیگه ای رو ندارن...
داداش شما هم فقط شما رو داره. می دونم خیلی سخته ولی ازش فاصله یه وقت نگیرید. داداشم منو کتک میزد ولی الان من بزرگ شده ام و اونهم بزرگتر. خیلی بهتر شده خدارو شکر و هر چند مشکلات رفتاری زیادی رو هنوز داره ولی من او نرو همنیطور پذیرفته ام. شاید بعضی وقتها رفتاراش خیلی زننده باشه ولی دیگه می دونم که باید اونرو همینطور دوست داشته باشم. اونهم منو دوست داره و به من بیشتر از هر کس دیگه ای اعتماد می کنه. خواستم باهاتون همدردی کرده باشم. در درجه اول وضعیتون رو بپذیرید. شما توانایی های زیادی دارید و این خیلی مهمه.
نکته امیدوارانه اینه که بیماری های خانواده من و شما کاملا شناخته شده هستند. پسرعموم تحت درمانه و اونهم خیلی بهتر شده. بعداز تغییر دارویی برادرم اونهم وضعیتش رو به پایداری گذاشت.
شما باید یک متخصص اعصاب و روان رو پیدا کنید. پیش هر دکتری نرید. زمان رو از دست ندهید. غیر ممکنه که با دارو وضعیت داداشتون بهتر نشه. این مطلب برای ما ثابت شده. متاسفانه من کوچکترش بودم و خواه نا خواه درگیر مسایلی شدم که اگر بزرگتر بودم اصلا کار به اونجاها نمی کشید.شما خوشبختانه بزرگترش هستید و بنابراین روی اون نفوذ دارید. از همه بهتر سایه مادرتون بالای سرتونه...از این بهتر؟؟؟؟؟ هر چه سریعتر پیش متخصص ببریدش و بیخودی خودتون رو درگیرتحمل بیهوده کاراش نکنید.
منتظر خبر دکتر رفتنتون هستیم.