-
با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
من یه مشکلی دارم که فکر میکنم واسه خیلی از خانوما پیش اومده پس شاید بتونین کمکم کنین.
راستش من تابستون پارسال بعد از تموم شدن درسم رفتم تو یه شرکتی سر کار.صاحب شرکت پسر یکی از افراد نظامی با منصب بالا بود که پدرم میشناختش واسه همین اجازه داد برم سرکار.2-3ماه اونجا بودم.هر روز یه اتفاق میفتاد.مشتریا میومدن پیشنهاد میدادن.یه روزبه خاطر من اونجا دعوا میشد.خلاصه حتی یه بار سر این موضوع با صاحب شرکت هم بحثم شد ولی در کل با هم خوب بودیم و بهم خیلی کمک کرد تو کار.یه روز دیگه یکی از مشتریا می خواست به زور منو بغل کنه و ب ب و س ه و منم به زور خودمو از تو دستاش در اوردم و حسابی کفری شدم و ناراحت.چون خونمون جابه جا شد و سر همین مسئله اخر دیگه اون شرکت نرفتم.بعدش خود صاحب شرکت شروع کرد به اظهار علاقه و دوستی و رابطه و منم جوابشو ندادم . فقط بهش گفتم نامزد کردم و میخوام عروسی کنم دیگه به من اس نده.
یه مدت بعدش رفتم تو یه شرکت دیگه که همه کارکنانش دختر بودن و فقط صاحب شرکت پسر بود که میگفتن نامزد داره و نامزدش هم همینجاس.هنوز 2-3 روزنرفته بودم که پسره هی منو صدا میکرد تو اتاقش و مثلا کار رو برام توضیح میداد.اون دختره هم که شریکش بود و اغلب تو شرکت بود دعوا میکرد که باید اینو اخراج کنی.تا اینکه پسره شروع کرد به ابرازعلاقه و گفت من و این دختره فقط شریکیم و خودش الکی به همه میگی ما نامزدیم و ...منم چون کلا ازپسره خوشم نمیومد گفتم نه.ولی پسره ول کن نبود.حسابی عصبیم کرده.ازطرفی بارها پیش میومد مشتریا(شرکت ما زیاد رفت و امد نداشت اما همون چندتا مشتری) میومدن سراغ من و باز همون برنامه ها.دیگه تموم دخترای شرکت فهمیده بودن بعضیاشون حسابی باهام بد شدن.بگذریم.بارها میخواستم دیگه نرم سر کار اما هر دفعه پسره زنگ میزد خونمون و التماس و درخواست.دفعه اخر که قطعی شد دیگه نمیرم چکم که پیشش بود رو برد بذاره اجرا.از اونورم بعضی دخترا برام پاپوش میدوختن(که همشونم اخراج شدن)نمیتونم مفصل بگم اما اعصابی از من خورد شد وبا بدبختی چکمو پس گرفتم
چند ماهی کلا قید کار کردن رو زدم.تا اینکه رفتم تو یه شرکتی که باز کارمنداش دختر بودن و صاحبش یه پسر که کلی هم تحقیق کردیم و همه ازش تعریف میکردن که خیلی سالم و خوبه.اما چند روز بعدش اونم ابرازعلاقه و ...دیگه اونجا نرفتم
دیگه هم سر کار نرفتم.حالا خیلی ناراحتم.من نه تو اداره دولتی و نه خصوصی اشنا ندارم که برم سر کار.ظاهرمم خوب و موجهه.اهل بگو بخند هم نیستم.نمیدونم چرا هر دفعه اینجوری میشه.الان دیگه واقعا میترسم برم سر کار.اخه هر چیزی جایی داره این اتفاقات وقتی جاهای دیگه است انقد ازارم نمیده و برام مهم نیست.اما کار برای کاره
الان نمیدونم واقعا چه کنم.نرم سر کار؟برم؟
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
حالا می فهمم چرا دخترا سریع می رن سرکار.ولی شرکت خصوصی (شخصی) محل امنی برای دختر پاک نیست.
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
.........یه روز دیگه یکی از مشتریا می خواست به زور منو بغل کنه و ب ب و س ه و منم به زور خودمو از تو دستاش در اوردم و حسابی کفری شدم و ناراحت........
الان نمیدونم واقعا چه کنم.نرم سر کار؟برم؟
واقعا يه همچين اتفاقي افتاده؟ يعني اينقد افراد جامعه ما ظرفيتشون پايينه كه تو يه مكان عمومي ميخواد يه ........:320:
خدايا توي خونمون از ترس دزد و .... امنيت نداريم اينم از بيرون خونه:161:
بهارجان معذرت ميخوام كه تو تاپيكت اينطور نظر دادم ولي واقعا ناراحت وعصبي شدم از خوندن متنت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
حالا می فهمم چرا دخترا سریع می رن سرکار.......
جناب فرهنگ يعني چي اين حرف؟؟؟؟!!!!:163:
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
ینی انگار بعضیا شرکت زدن که از دخترا سواستفاده کنن.
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
حالا می فهمم چرا دخترا سریع می رن سرکار.ولی شرکت خصوصی (شخصی) محل امنی برای دختر پاک نیست.
سلام دوستان
منم اوایل مثل شما فکر میکردم و حتی اینقدر از شرکتهای خصوصی گریزان بودم که هر جا فرم پر میکردم شماره موبایل برادرمو توی فرم می نوشتم . بعضی از محیط ها واقعا امن نیستند حالا دختر هر جور هم که محجبه و میتن باشه . حتی بعضی از این محیط ها دختر پاک رو اصلا توی جمع خودشون از ابتدا نمی پذیرند .
ولی شرکت خوب و آدمهای معتقد هم مثل خودمون پیدا می شند . (الان سه ساله که شاغلم و خدارو شکر مشکلی هم پیش نیومده .) پس همه محیطها اینجور نیستند .
شما هم باید بیشتر تحقیق کنی بالاخره توی هر محیطی که وارد شی تا یه حدی میشه درک کرد جوش چطوره . در عین اینکه حواستو باید جمع کنی نباید منزوی باشی و فکر کنی همه جا همینجوریه و دیگه نمیشه کار پیدا کرد . میشه پیدا کرد . فقط اولی قدم رو با ایمان و توکل به خدا بردار و از دنبال یه جای خوب گشتن خسته نشو ، بالاخره پیدا میشه .
موفق باشی .:72:
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
[align=justify]سلام بهار جان
نمیدونم کاری که دنبالشی بازارش چطوره و چقدر امکان مانور روی انتخاب نوع کار و میزان حقوقش داری. آیا انتخابت فقط محدود به شرکت های خصوصیه؟
البته عزیزم خیال نکن توی ادارت دولتی هم اوضاع خیلی خوب پیش میره!
من در ارگان دولتی بودم و از نزدیک روابط را دیدم. اونجا هم مشکلات خاص خوش را داره. از تنبلی کارمندان (رسمی یا قراردادی که نسبتا وضعیت ثابت و محکمی دارند) و واگذار کردن مسئولیت های انجام نشده شان به دیگرانی (که بصورت پیمانی یا شرکتی هستند) گرفته تا زیرآب زدن همکاران محترم، زورگویی های رئیس و معاونین و چشم چرانی ها و بددهنی های ارباب رجوع ها و روابط مخفیانه و غیراخلاقی پشت پرده و ... !!!!
اگر رشتت تناسبی داشته باشه میتونی توی آزمون استخدامی بانک ها شرکت کنی، یا تدریس در آموزشگاه ها، اما اگر فقط و فقط به شرکت های خصوصی فکرمیکنی بهتره شرکت هایی که محیط بهتری دارن را انتخاب کنی. مثلا جاهایی محیط امن تر و مراجعان کمتری دارن. یا شرکتهایی که مدیر مسن تر و یا ترجیحا مدیر خانم داشته باشن. بهرحال محیط کارت و کسانی که قراره باهاشون کار کنی را قبل از شروع خوب بسنج. نمیگم همه چیز اما تا حدودی از شرایط را میشه از نوع برخورد مدیر شرکت زمان مصاحبه فهمید اینکه تاکیدش بیشتر روی مسائل کاری و دقت و مسئولیت در کار هست یا اینکه اصلا توجهی به این موارد نداره، توجه بیش از حد به ظاهر شما و تعیین کردن حدود و نوع پوشش براتون بسته به نوع کار، چون بعضی از شرکت ها از همان روز اول نوع پوشش، نوع آرایش و ... را مشخص میکنن که باید اونطور که اونها میخوان باشه با اینکه شاید اصلا اون کار چندان ارتباطی با نوع پوشش شما نداشته باشه. و همینطور از برخورد و رفتار افرادیکه اونجا مشغول بکار هستن با همدیگه، رفتار دختران و پسرانی که توی اون محیط کار میکنن، اینکه مبنای رفتارشون صمیمانه و درعین حال احترام آمیز و دارای حدود مشخصه یا اینکه خیلی راحت وبدون هیچ حد و مرزی... میشه چیزهایی رو فهمید.
اگر امکانشو داری کارهای پروژه ای که در منزل هم بتونی انجام بدی یا تدریس خصوصی در منزل به بچه های دبیرستانی یا راهنمایی حداقل تا زمانی که کار مناسبی با شرایط مناسب پیدا نکردی میتونه انتخاب خوبی باشه. [/align]
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
ممنون دوستان.گلنوش جان وقتی اون مشتری میخواست این کارو بکنه من تو شرکت تنها بودم اما در شرکت همیشه باز بود.از فرداش هم دیگه اون شرکت نرفتم.اگه با خوندن انقد حرص میخوری پس من چی بگم؟تازه من خیلی جریانو کلی نوشتم.من تودانشگاه انقد به بقیه رو نمیدادم که ...ای خدا چی بگم؟
هر سه تا شرکت فقط تاکید رو کار داشتن و حتی یکبار هم در مورد ظاهر حرف نزدن.
جناب فرهنگ ادم دیر استخدام بشه ولی درست استخدام بشه.برید خدارو شکر کنید که همچین مشکلاتی ندارین.نمیدونین این چیزا چه اعصابی خورد میکنه.اگه کار دولتی دیدین سلام ما رو هم بهش برسونین
تو هر سه شرکت روابط دخترا با صاحب شرکت خیلی عادی بود.حتی یکیشون کارمنداش میگفتن اصلا به دختر رو نمیده بیشتر کارهای مربوط به کارمنداشو یه خانوم انجام میده.اما نمیدونم چرا من......
اخه تحقیق چطوری؟از کی؟کی به کیه؟کی بقیه رو میشناسه؟من که نمیتونم هی برم امتحان کنم ببینم خوبه یا بد.واقعا تحملش برام سخته.
pk1365عزیز نه به تدریس و ...نمیخوره.اما رفتم یه اداره دولتی مربوط به رشتم که بعضی دوستامم رفته بودن و از طریق اونجا تو شرکتا میرن سر کار(موسه کاریابی و اینا نه)به من میگه خانوم میفرستمت اما فقط یه هفته برو یاد بگیر واسه کار نمون.اینجاها مناسب تو نیست.میگم پس این همه که رفتن حتی دوستام.میگه من صلاحتو میخوام نرو اصلا نمیفرستمت بری.یا هر وقت یه صاحب کار خانوم پیدا کرد میفرستمت(که اونم مال وقت گل نی هست)
اخه چرا اینجوریه؟خیلی کلافم.تازه جالب اینجاست به من میگفتن سنگدل.بیرحم
البته من ترجیح میدم به قول اونا بیرحم باشم تا احمقی که باهاشون بمونه
واقعا چرا هی اینجوری میشه؟:302::302:
متین جان از شما هم ممنونم.
البته وقتی از شرکت دومیه چکمو پس گرفتم دردی بهش زدم که تا اخر عمر یادش نره.من صبرم خیلی زیاده اما اگه یکی کاسه صبرمو سریز کنه پشیمون میشه.واقعا نمیتونستم تحمل کنم انقد اذیتم کنه بعد واسه خودش راحت باشه.
صاحب کارم وقتی قضیه اون مشتری رو فهمید انقد عصبانی شد که گفتم الان پس میفته حتی میخواست براش پاپوش درست کنه بفرستش کلانتری(چون پدر خودش نظامی بود) اما بعد خودش...
راستی اینم یادم رفت بگم که تو این شرکتها دختر چادری بود بی چادر بود با ارایش بی ارایش قشنگ زشت..یعنی تاکید خاصی واسه استخدام افراد خاصی نداشتن.
به من میگفتن از همون لحظه اول ازت خوشمون اومد.من ادمی نیستم که از هر کی خوشم بیاد فقط از تو خوشم اومده وگرنه میبینی که دختر زیاد هست تو اصلا یه جور خاصی هستی همون لحظه اول دلمونو بردی(از همین حرفا که واسه خ ر کردن به همه دخترا میگن)
چرا بعضی پسرا انقد شعورشون کمه؟
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
واقعاً مشکل جامعه ما چیه که اینقدر امنیت توش کم شده انقدر فاسد زیاد شده مملکت به اصطلاح اسلامی
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
بهار
درسته که شرکت های خصوصی اکثرا محیط های امنی نیستن و خیلی جو خوبی ندارن و دخترای زیادی تو محیط کاری مورد سو استفاده قرار می گیرن
ولی این جوری من از من نوشته هات برداشت کردم که تو محیط کارت این مشکلات فقط برای تو پیش می اومده نه بقیه دخترا
چون می گی حتی بقیه به تو حسادت می کردن و پاپوش درست می کردن
پش می شه این جوری برداشت کرد که ریشه این همه مشکلات رو اول باید تو خودت بررسی کنی
شاید از نظر ظاهری و زیبایی خیلی جلب توجه می کنی و باید تو محیط های کاری بیشتر مراقب پوشش و ظاهرت باشی
شایدم خیلی ساده و مظلومی و هرکسی به خودش اجازه می ده که وارد حریم خصوصیت شه
یا اینکه به خاطر خوشبینی و رو درواسی که داری رفتاری می کنی که اونها به خودشون جرات می دن حتی بخوان ببوسنت ...
من الان محیط کارم تقریبا خصوصی هستش ولی شرکت نیست و یه سازمان بزرگه و با اینکه جو خیلی صمیمی بین همکارا هست اصلا چنین مشکلاتی ایجاد نمیشه مگر اینکه خود آدم اجازه بده ...
البته تجربه کار تو محیط شرکت خصوصی رو هم دارم و نتونستم بیشتر از دو ماه بمونم ،البته اونجا هم مشکل اینجوری نبود .ولی رییس شرکت سعی می کرد به روش های مختلف ایجاد صمیمت کنه و اس ام های جک می زد واسم که بعضی وقت ها اس ام های بدی هم بودن ...
من کلا از محیطش خوشم نیومد و اومدم بیرون
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
بهار
درسته که شرکت های خصوصی اکثرا محیط های امنی نیستن و خیلی جو خوبی ندارن و دخترای زیادی تو محیط کاری مورد سو استفاده قرار می گیرن
ولی این جوری من از من نوشته هات برداشت کردم که تو محیط کارت این مشکلات فقط برای تو پیش می اومده نه بقیه دخترا
چون می گی حتی بقیه به تو حسادت می کردن و پاپوش درست می کردن
پش می شه این جوری برداشت کرد که ریشه این همه مشکلات رو اول باید تو خودت بررسی کنی
شاید از نظر ظاهری و زیبایی خیلی جلب توجه می کنی و باید تو محیط های کاری بیشتر مراقب پوشش و ظاهرت باشی
شایدم خیلی ساده و مظلومی و هرکسی به خودش اجازه می ده که وارد حریم خصوصیت شه
یا اینکه به خاطر خوشبینی و رو درواسی که داری رفتاری می کنی که اونها به خودشون جرات می دن حتی بخوان ببوسنت ...
من الان محیط کارم تقریبا خصوصی هستش ولی شرکت نیست و یه سازمان بزرگه و با اینکه جو خیلی صمیمی بین همکارا هست اصلا چنین مشکلاتی ایجاد نمیشه مگر اینکه خود آدم اجازه بده ...
البته تجربه کار تو محیط شرکت خصوصی رو هم دارم و نتونستم بیشتر از دو ماه بمونم ،البته اونجا هم مشکل اینجوری نبود .ولی رییس شرکت سعی می کرد به روش های مختلف ایجاد صمیمت کنه و اس ام های جک می زد واسم که بعضی وقت ها اس ام های بدی هم بودن ...
من کلا از محیطش خوشم نیومد و اومدم بیرون
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
به نظر من هم اول دليل اين رفتارها را در خودت جستجو كن. البته من هم قبول دارم كه محيط هم مي تونه تاثير گذار باشه ولي اول خودت را بررسي كن.
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
باور کنین من همیشه تو اینجور مسائل اول از همه به خودم دقت میکنم.راستش من قیافه مظلومی ندارم.اهل رودروایسی هم نیستم و خیلی رک حرفم رو میزنم.طوری که گاهی ممکنه دیگران برنجند.برای همین پسرا اغلب بهم میگن بی رحم یا دل میشکونی و....اون مشتری هم مشتری ثابت شرکت بوده اما اونروز من دفعه اول بود که میدیدمش.اصلا 1دقیقه هم طول نکشید.فقط فاکتورش رو دراوردم و گفتم انقدر بدهکارین.پاشد گفت ببینم چه جوری حساب کردین.همون لحظه..اصلا خودم غافلگیر شدم.فقط به زور خودمو خلاص کردم و نمیدونم چی تو دستم بود زدم تو سینه اش و از شرکت زدم بیرون.تا بره.موقع رفتن بهم میگه خیلی خوشگلی خیلی عالی بود.یعنی چی؟یعنی چی؟پررررررررررررررررروووو ووووو.وقیح:320::320::320::
از رفتارم تقریبا مطمئنم چون نه فقط سر کار بلکه با فامیل و تو دانشگاه هم همینجوریم.تو دانشگاه تقریبا اکثر کسایی که پیشنهاد میدادن کسی رو واسطه میکردن و میگفتن میترسیم خودمون بگیم مطمئنا میگه نه.
خودم رو این چیزا حساسم.حتی موقعی که بام میحرفیدن و حس میکردم تو صورتم دقیقن یا خیره من به یه طرف دیگه نگاه میکردم یا کاری مثه این.لباس کوتاه و تنگ هم نمیپوشم.از ارایش جیغ و جلف هم بدم میاد
خیلی شده دوست پسر دوستام بیان بهم پیشنهاد بدن و اونا رو ول کنن.چند بار با دوستام سر همین بحثم شد.حتی یکی از دوستای صمیمیم با اینکه میدونست من بی تقصیرم خیلی ناراحت شد و قهری طولانی داشتیم.خوب من چیکار کنم؟؟:302:(واقعا نمیدونین چه حس بدیه در حالیکه من واقعا همچین ادمی نیستم)
اون دخترا هم وقتی از شرکت زدم بیرون پاپوش درست کردن.(حیف که چندبار میخواست اخراجشون کنه و من نذاشتم).وگرنه وقتی من اونجا بودم مافوقشون بودم.اصلا با هم خیلی خوب بودیم.اما رفتارای صاحب شرکت رو میدیدن و اونم هی بهشون میگفت شما بد کار میکنین و از فلانی یاد بگیرین حساس شدن.
ضمنا خیلی ها رفتاری خیلی جلف داشتن یا حتی تموم سعیشونو میکردن به صاحبای شرکت نزدیک شن.چرا اونا نه؟چرا من بیچاره؟
:302::302::302::302::302::302:کاش میشد مثه این شکلکها زار زار گریه کرد.الان که دارم مینویسم از حرص سردرد گرفتم.حالا بلاخره من واسه کار چه کنم؟
من میدونم همه جا خوب و بد داره و واسه خیلیا این اتفاق ممکنه بیفته اما من دیگه کشش ندارم برم یه جای دیگه و اینجوری بشه باز.
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
[font=Tahoma]باور کنین من همیشه تو اینجور مسائل اول از همه به خودم دقت میکنم.راستش من قیافه مظلومی ندارم.اهل رودروایسی هم نیستم و خیلی رک حرفم رو میزنم.طوری که گاهی ممکنه دیگران برنجند.برای همین پسرا اغلب بهم میگن بی رحم یا دل میشکونی و....اون مشتری هم مشتری ثابت شرکت بوده اما اونروز من دفعه اول بود که میدیدمش.اصلا 1دقیقه هم طول نکشید.فقط فاکتورش رو دراوردم و گفتم انقدر بدهکارین.پاشد گفت ببینم چه جوری حساب کردین.همون لحظه..اصلا خودم غافلگیر شدم.فقط به زور خودمو خلاص کردم و نمیدونم چی تو دستم بود زدم تو سینه اش و از شرکت زدم بیرون.تا بره.موقع رفتن بهم میگه خیلی خوشگلی خیلی عالی بود.یعنی چی؟یعنی چی؟پررررررررررررررررروووو ووووو.وقیح:320::320::320::
از رفتارم تقریبا مطمئنم چون نه فقط سر کار بلکه با فامیل و تو دانشگاه هم همینجوریم.تو دانشگاه تقریبا اکثرfont]
آي آي آي دنبال مشكل در خودت نگرد! مشكل در شما نيست بهار خانومي بيا اينم چند تا مثال
پروانه دوست كوهنوردم دختر ساده و سنگينيه در شهر نه چندان بزرگ ما داشت 5 عصر بهار تو شركت كار ميكرد رييس 50 ساله شركت اومد و صورتشو آورد جلو و پروانه هم ايشنو هل دادو ..
زهرا محجبه است و بسيار جدي اما صورت زيبايي داره.. ارباب رجوع بعد 15 دقيقه صحبت كاملا جدي ناگهان يه نامه زير فاكتور كار ايشون گذاشت و ..
سهيلا اونقدر جديه كه منم باهاش شوخي نميكنم در آخرين شركت قبلي همكارشو به خاطر رفتار زشت پرت كرد به..
شادي عميقا آرومه اما در دومين شركتي كه برا حسابداري مراجعه كرد درو كوبيد و اومد بيرون و به دوستانمون گفت باورتون ميشه گفتن ميشه ببينيم كه اندام شما..
من واقعا براي اين كه واسه دوستان چنين مثالهايي زدم بسيار بسيار بسيار عذر مي خوام . اما بهار جان قضيه خشونت و آزار نسبت به بانوان ابعادي بسيار پيچيده تر و پنهان تر از اين حرفا داره. مسئله ابعادي اجتماعي داره و مورد شخصي نيست و به شما برنميگرده پس در خودت دنبال عيب نگرد!بخصوص اگر كسي هستي كه موجه و صريح و جدي رفتار ميكني. اتفاقا شرمنده كه بگم برخي از اين افراد بيمار دل دنبال افراد مناسب ومو جه و سر سنگين ميرن!
مختص محيط هاي كار هم نيستن.تو خيابون و محل تحصيل هم هستن. در محيط هاي دولتي هم هستن منتها در مواردي كه نظارت وجود داره از رفتار هاي ديگري براي آزار قرباني شون استفاده ميكنن. مي گم قرباني چون حتي اگه برخورد در حد نگاه نامناسب يا آزار كلامي يا سخن كنايه آميز باشه و خانم مورد نظر موافق نباشه قرباني محسوب ميشه!
قدم اول مشكل از سوي تو نيست.
قدم دوم محيط كارتو عوض كن.اونقدر تا جايي رو پيدا كني كه معتبر تر باشه.اگه خويشاوند يا آشنا يا دوست خانوادگي از نزديكانت كه با تجربه و مستحكم باشه و در اونجا كار كنه چه بهتر.
منم محل كارهاي زيادي رو عوض كردم تا يه محيط امن پيدا كنم دوستم!:72:
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
من و بهار و هزار تا دختر دیگه که میخوایم تو این جامعه کوفتی گلیم خودمونو از آب بکشیم بیرون باید با هزار تا آدم مزاحم سر و کله بزنیم و در بیشتر موارد مغلوب بشیم. خدا نکنه یه ذره یکی بر و رو داشته باشه یا سر و زبون . همه سریع بی جنبه می شن . تو محیط های کاری هم که کار کردن زیاد و دستمزد کم مختص خانم هاست. به نظر من همونطوری که تو میدون ها گشت ارشاد می زارن و به موی دختر ها گیر میدن و تحقیرشون می کنن، باید یه جایی برای حمایت از اونها هم وجود داشته باشه. به نظر من تو جامعه ما اکثر آقایون بلانسبت آقایونی که اینجا حضور دارند بیمار جنسی هستن!
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
دوستان ممنونم.وقتی این تاپیک رو درست کردم اول میخواستم حذفش کنم چون فکر میکردم مرور خاطرات ازار دهنده باعث اذیت شدنم میشه اما الان خیلی ارومم.حس میکنم حداقلش این بود که با گفتنش یه کم اروم شدم
این واقعا یه معضله.وقتی تو میری سر کار و فکر میکنی همه نیروت رو باید بذاری تا کارت رو خوب انجام بدی اما بعد میفهمی حواست باید به هزار تا چیز دیگه هم باشه.وقتی این جور ادما میدونن جایی نیست که باز خواستشون کنه و نهایتا اون دختر از اون محل کار میره و خوب به جاش یه دختر دیگه میاد و (معذرت میخوام)شاید به اندازه قبلی سختگیر نباشه.درسته این موضوع برای همه دختر و پسرا صدق نمیکنه اما کم اتفاق افتادنش هم زیاده
واقعا چرا بعضی اقایون فکر میکنن چون دارن حقوق طرف رو میدن معنیش اینه که کامل در اختیارشونه؟(وقتی مینویسم کفرم در میاد)
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
مردان ایرانی بیمار جنسی نیستن بلکه صرفا استانه تحریکشون به نسبت کشورهایی غربی پایین تره
خانم های ایرانی هم به همین ترتیب ، یه نگاه هرزه ، یه تنه توی خیابون و یا تیکه پرانی های غیراخلاقی اون ها رو از پا درمیاره
و به شدت میرنجونه
البته با تلاشی که همه ما خواسته یا ناخواسته برای رسیدن به جوامع غربی داریم این استانه روز به روز بالاتر میره
و در مقابلش زن و شوهرها دیگه به راحتی نمی تونن همدیگرو تحریک و ارضا کنن ، مطمئن باشین بالا رفتن استانه تحریک اقایون نه تنها امنیت جامعه رو تضمین نمیکنه بلکه به کلی مفهوم خونواده رو از بین میبره
معنی حضور انسانی در جامعه داشتن اینه که به هیچ وجه کوچکترین تحریک کنندگی در رفتار و گفتار و ظاهرتون نباشه
اما شما میگین با وجود اینکه همه این مسائل رو لحاظ میکنین باز هم کسی پیدا میشه با عنوان مشتری ، که به خودش اجازه چنین رفتاری رو میده !
من دیده و یا شنیده بودم که مثلا کرایه تاکسی رو میخوای بدی ، راننده بالاخره یه جوری دستت رو لمس میکنه و مثلا با این کارش احساس رضایت میکنه ، اما بلافاصله پاشو میذاره روگاز و پشت سرش رو هم نگاه نمیکنه
راننده تاکسی با اون شرایط کاری سخت ، موقعیت مالی واجتماعی وسطح فرهنگی پایین ، بنظر انجام یه همچین عملی خیلی دور از انتظار نیست
اما کسی که مشتری ثابت یه شرکته ؟؟!! ایا نگران موقعیت خودش نیست ؟ ایا تو اون شرکت مشتری چنان جایگاهی داره که میتونه با یکی از کارمندها چنین برخوردی داشته باشه و باز هم به فعالیتش ادامه بده ؟
این در مورد مشتری اما در مورد رییس شرکت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
واقعا چرا بعضی اقایون فکر میکنن چون دارن حقوق طرف رو میدن معنیش اینه که کامل در اختیارشونه؟(وقتی مینویسم کفرم در میاد)
شما فکر میکنین ما داریم کجا زندگی میکنیم ، راز بقا رو ندیدن ؟!
کسی که داره از جیب خودش ، حقوق شما رو پرداخت میکنه ، لزوما یه ادم منصف و خداترس نیست
میتونه هر درخواست غیرقانونی و غیر مشروعی رو هم از شما داشته باشه
نهایتش اینه که شما میگی نه ! پس برو گمشو از شرکتم بیرون !
من یه زن نیستم ولی با من هم یه همچین رفتاری شد ، کارفرمای من پدر زن برادرم بود ، و چون حاضر نشدم در کلاهبرداری به ظاهر قانونی اون ها مشارکت کنم ، خیلی محترمانه عذرم رو خواستن
خیلی به این مسائل فکر نکنین ، مسئله اصلی شما جذاب بودن غیر طبیعی و از نظر من عجیب شماست هر دختری بالاخره یه قشر خاص از اقایون جذابه و اگه رفتار مناسب و موقرانه ای داشته باشه با یه سری از پیشنهادات ازدواج مواجه میشه
اما اینکه شما در همه مکان ها با انواع پیشنهادات اعم از دوستی و ... روبرو شدین یه مقدار جای سوال داره
واقعا بنظر شما چرا پسرا ول کن شما نیستن ؟
شما چه ویژگی دارین که اقایون نه چندان با اخلاق (بهتر بگم هرزه) رو به خودتون جلب میکنین ؟
فرافکنی نکنین ، همه ما داریم تو همین جامعه زندگی میکنیم ، ولی برای همه ما این داستان شما یه مقدار عجیبه
پس در رفتارتون دقیق بشین و یا حتی نظر نزدیکان و به خصوص همکارا و دوستانتون رو در مورد رفتار و برخورد خودتون بپرسین
اینکه بیایم همگی با هم شرکتای خصوصی و جامعه و مردای ایرانی رو لعن و نفرین کنیم هیچ فایده ای نداره
خودتون رو بررسی کنین بهار عزیز :72:
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
منم با نظر خارپشت موافقم
قبلا هم گفتم که باید دلیل این اتفاقات رو تو خودت جستجو کنی
یا شایدم محیط کاری که انتخاب می کنی خیلی افتضاح هستن و این چیزا توش عادیه
اخه من هرچی فکر می کنم می بینم این شرایط تو هر محیطی نمی تونه به این وضوح اتفاق بیفته
البته بهار این اتفاقات فقط مختص ایران نیست حتی یه مبحث هست تو مدیریت به نام آزارجنسی خانمها تو محیط کار
که بدون انقدر این اتفاق زیاد بوده که دیگه یه مبحث تخصصی درسی براش قائل شدن
این آزار حنسی فقط پیشنهاد نیست گاهی عقب افتادن از پیشرفت یه خانم هست
مثلا وقتی خانمی با ریس خودش زیاده از حد گرم می گیره خیلی زودتر ارتقا پیدا می کنه ولی اون خانمی که کارش بهتر بوده و مستحق ارتقا بوده به خاطر رعایت شئونات اخلاقی درجا میزنه (این چیزارو هم شامل میشه )
تو فقط این مشکلات برات تو محیط کاری پیش می اد مثلا تو دانشگاه هیچ کس بهت جسارت نمی کردهههه؟
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
به نظر من هیچ مردی نباید به خودش یه همچین جرأتی رو بده که مستقیما از دختری درخواست نامشروع داشته باشه مگر اینکه اون دختر قبلا یه چراغ سبزی نشون داده باشه. باور کنید من هم تو یه محیط خوب و سطح بالا و به ظاهر مذهبی کار می کردم . ولی انواع و اقسام آدمهای روانی و بی جنبه به پستم می خوردن . در حالی که خیلی هاشون متأهل بودن و من اصلا اصلا یه مرد متأهل برام هیچ جذابیتی نداشت و رفتارم باهاشون مودبانه و خیلی رسمی بود.ولی اونها به بدترین شکل خواسته خودشونو مطرح می کردن. ببخشید خارپشت جان اینو اگه نشه بهش گفت "بیماری جنسی"چه واژه ای می شه درموردش به کار برد؟در ضمن اینکه آستانه تحریک یه مرد پایین باشه به نظرم اصلا چیز خوبی نیست. به خاطر همین آستانه تحریک آقایونه که با وجود اینکه زن و بچه دارن تا یه دختر خوشگل می بینن دست و پاشون شل میشه و به هزار تا شکل سعی می کنن باهاش یه رابطه ای داشته باشن. اگر یه زن و شوهر همدیگرو بخوان و به حقوق هم احترام بذارن و عشق هم باشن،فکر نمی کنم چیزی یا کسی براشون تحریک کننده تر از همدیگه باشه . من فقط اسم اینکارو میذارم بیماری جنسی و مزاحمت
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
جناب خارپشت من کی مردای ایرانی و شرکت های خصوصی رو نفرین کردم؟!!!!!ضمنا شاید باید کلمه بعضی رو هم پررنگ میکردم که بهش بیشتر دقت کنید.چیزی که من اینجا نوشتم یک روی سکه هست روی دیگرش اینه که تو همون 2 شرکت اول (شرکت سوم چند روزبیشتر نرفتم)پیشنهاد ازدواج داشتم ازطرف مشتریا که خیلی محترمانه با خونواده اومدن جلو.خوب مشکل من این قضیه ایه که اینجا نوشتم با اون خواستگاری ها مشکل نداشتم که اینجا بنویسم.من هیچ وقت با قطعیت درباره چیزی حرف نمیزنم شاید شرکت بعدی انقد خوب باشه که جبران همه گذشته بشه شاید هم بد باشه.مشکل من ترسیه که با این اتفاقات برام ایجاد شده که اگه یه بار دیگه برم امتحان کنم و بد باشه واقعا داغون میشم.شاید شرکت بعدیش خیلی عالی باشه اما من دیگه توانی برام نمیمونه که ادامه بدم.
اصلا مرد ایرانی یا غربی برام فرقی نداره.شاید خودخواهانه به نظر بیاد اما من میگم اگه پسری میخواد کاری کنه بره بیرون شرکت یا حداقل بره سراغ کسی دیگه.بله من بارها از خودم پرسیدم چرا من؟چرا من؟بارها راجب این موضوع با دوستام صحبت کردیم.باور کنید شرکت سوم یه مقنعه پوشیدم شبیه چادر بود تا مقنعه.یا یادمه یه شرکت رفته بودم واسه استخدام صاحبش بعد از صحبتی که کردیم گفت براساس معیار ما که کار و ظاهر هست چون مشتریامون فلان و بهمانن شما رو انتخاب کردیم.فقط همین کلمه ظاهر کافی بود که من بگم نه مسیر خونمون دوره نمیام
مسئله اصلی شما جذاب بودن غیر طبیعی و از نظر من عجیب شماست
این حرفتون داره دیوونم میکنه.حس بدی بهم میده.خیلی بد.نمیدونم شاید من خیلی ضعیفم که نمیتونم با این مسائل کناربیام.من تا حالا فکر میکردم این مسائل واسه خیلی دخترا پیش میاد.من نمیگم ارایش نمیکنم یا چادریم یا موهام حتی یک سانت هم بیرون نیست اما در حد معموله.خوب تا این حد دوست دارم.بدم میاد بخاطر پسری خودمو محدود کنم یا وقتی میگم رفتارم با پسرا رسمیه یا حد و مرزداره واسه خاطر اون پسر نیست واسه اینه که خودم دلم میخواد اینجوری زندگی کنم.دوست من کارش رسمیه تو شرکت هم نیست چادریم هست و اکثر اوقات ارایش نمیکنه اخلاقامون شبیه همه با این تفاوت که اون از کل کل کردن خوشش میاد اما من برام اهمیتی نداره اما همین مشکل واسش پیش اومده بود.بله اتفاقی که با ادمای درگذر رخ میده رو هرچند سخت ولی میتونی فراموش کنی اما شرکت دوم که مجبور بودم همیشه اون ادمو تحمل کنم سخت بود.یه جوری بهم اس میداد انگار دوست دخترشم هر شب اس میداد ازت ناراحتم چرا امروز بام اینجوری برخورد کردی(منظورش رسمی بود) واقعا دیوونه کننده بود.واقعا خیال میکرد من دوستشم؟!!!بازهمه اینها رو میشد تحمل کرد اما وقتی چکمو کرده بود منگنه واسه تحت فشار گذاشتن من و چون پدرش....بود میگفت واسه پدرت پاپوش درست میکنم و فردا با مامور میام سراغ پدرت.نمیدونی چه زجری کشیدم به روش نمیوردم در ظاهر محکم بودم جوری که میگفت هیچ حرف بدی نمیزنی اما چیزی که میگی تا عمق وجود ادمو میسوزونه (بهتر) اما در باطن داغون. شاید قصه به نظر بیاد اما همین بود.هیچ وقت یادم نمیره شبی که عموم ازدخترش میگفت که چند ماهه سرکار میره و میپرسید چرا کارام رو ول کردم و دیگه نمیخوام سر کار برم من که گریه کردن برام سخته بغضم یهو ترکید و هق هق گریه کردم و گفتم اینجوری شده عموم به گریه افتاد و به پدرم گفت دخترتو باید طلا بگیری که با این شرایط ادامه نداده. اون شب خیلی نحس بود برام.
من نمیخوام منو طلا بگیرن فقط میخوام این به قول شما قصه ها دیگه واسه من اتفاق نیفته.خواسته زیادیه؟
جالب اینجاست اون پسر به من میگفت تو دردی به من زدی که دیگه به هیچ دختری اعتماد نمیکنم
من نمیخوام بگم اون پسرا گرگ بودن.من کلا ازاین چرندیات بدم میاد.من فقط حس تلخمو ازاون اتفاق گفتم.انقد که کار این صاحب شرکت ناراحتم کرد کار اون مشتری ازارم نداد(دوباره اشتباه برداشت نکنید که کار اون مشتری ناراحتم نکرده).شاید برای پسرا یه لحظه باشه و تمام اما ترسی که این چیزا تو دلم گذاشته حسابی...
اقای خارپشت چیزایی از من میپرسی که خودم جوابشو نمیدونم.اره چرا اون مشتری این کارو کرد؟از موقعیت خودش نترسید؟نمیدونم.واقعا نمیدونم.اما اون شرکت این جور نبود که هرکسی به خودش همچین اجازه ای بده(منظورم اینه که تو این زمینه وجهه بدی نداشتن)
این چیزایی که میگی رو من هزاران بار با خودم گفتم....خسته شدم.بسه دیگه نمیخوام راجبش فکر کنم.بیخیال
اقای خارپشت با کمال احترام دیگه تو این تاپیک برام پست نگذارید حرفاتون فقط ازارم میده.ممنونم
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
بهار عزیز
دوستان خیلی راهنمایی های جالبی بهت گفتن
بهتره ناراحت نشی و حساس نباشی
اتفاقا خارپشت عزیز نظر رک و جالبی مطرح کرده
عزیزم بدون حساسیت مطمئنا بهتر میتونی از راهنمایی ها استفاده کنی
موفق باشی خانوم
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
دوستان من واقعا راهنمایی های شما رو میخونم و برام خیلی قابل تامل هستند.اما همونجور که گفتم اون جمله ای که از جناب خارپشت نوشتم واقعا حالمو بد میکنه(شاید بهش حساسیت پیدا کردم).من نمیخوام از خودم سلب مسئولیت کنم.من هر دو طرف رو تو این قضایا مقصر میدونم هم خودمو و هم طرف مقابلمو.حتما من هم دخیل بودم که این اتفاقها افتاده.اما بذارین یه مثال براتون بزنم من 4سال دانشگاه درس خوندم اما حتی یکبار همچین اتفاقی برام نیفتاد.پیشنهاد دوستی و ابرازعلاقه بود اما اکثر اوقات با واسطه.این جزییات رو میگم شاید موضوع واضحتر بشه.وقتی بهم ابراز مثلا علاقه میکردن به تته پته می افتادن رنگ به رنگ میشدن.یه مثال دیگه دوستم با یکی از همکلاسیهای پسرمون سر درس شرط بست.نهایتا هرکدوم باید اون یکی رو به نهار دعوت میکرد.من اصلا تو این وسط هیچ کاره بودم و با اون پسر اصلا نمیحرفیدم.دوستم گفت میخوام تو رو هم نهار مهمون کنم.گفتم منو جدا دعوت کن اون پسر رو جدا.نوبت پسر که شد از دوستم خواست من رو هم با خودش ببره.که من رو اصلا پیدا نکرد.همکلاسیم به دوستم گفته بود بهار اصلا پسرا رو تحویل نمیگیره.افتخار نمیده با ما بیاد نهار.در صورتی که اصلا این طور نیست و من برای همه شون احترام قائل بودم ولی چون شاید با پسرا قاطی نمیشدم این فکرو کرده.یا مثلا یکی دیگه از همکلاسیام( که دروغ نگم من واقعا ازش خوشم میومد) به دوستش پیغام داد اونم به دوستم گفته بود که فلانی بهار رو دوست داره اما میترسه که بهش بگه.اینا رو گفتم که دو تا محیط رو مقایسه کنید.پسر داییم وقتی باهام حرف میزنه همش عرق میکنه.چون من کلا ارتباطم با پسرا در حد سلام علیک و جواب دادن به صحبتاشونه.در حالیکه دختر خاله هام خیلی باهاشون قاطی میشن (قشنگ هم هستن).من واقعا رابطم با پسرا همینه.نمی خوام جانماز اب بکشم منم مسائلی حتی بزرگ داشتم اما خصوصی.علنا من اینم.چرا کسی تو فامیل یا دانشگاه مثلا به من نگفته جلف.اگه من بدم پس باید به چشم اون اقایون و خونواده هاشون(خواستگار) تو شرکت هم بدرفتار و بدظاهر میومدم.جذابیت و ظاهر یه امر نسبی هست شاید من به چشم یکی خوب باشم به چشم دیگری نه.خوب مثه بقیه(نه اصلا بنا رو این بذارین من هیچ جذابیتی ندارم)
اما مثلا تو شرکت اول حدود یه هفته رفتم یکی2بار دوستان صاحب شرکت اومدن دیدنش بیرون شرکت.فقط دم در که صداش کردن بهم سلام دادن.همین. چند روز بعد نامزد یکی ازپسرا با اون یکی پسر دعواشون شده بود در حد کتک کاری که چرا تو به نامزد من راجب این دختر اس ام اس دادی.این پسر دیگه نامزد داره.واقعا این وسط من چی کار باید میکردم؟که صاحب شرکت به دوستاش گفت دیگه حق ندارن دم شرکت بیان و کلی حرص میخورد که ابروی شرکت با این دعوا رفت چون تقریبا همه اهالی اونجا جمع شدن واسه تماشا.منم از همه جا بیخبر.اونا هم دیگه نیومدن
حالا شما دانشگاه و فامیل رو با محل کار مقایسه کنید و جواب بدین
واقعا نمیدونم.................................... .................................................. .
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
بهار جان
شما اگه گونی هم بپوشی یکسری افراد هستن که مزاحمتون بشن و... راستش منم خیلی دلم پره طوری شده که تنفر شدیدی هم نسبت به بعضی افراد بی جنبی و بی فرهنگ جامعه پیدا کردم واقعا بی فرهنگ زیاد هست.
ایراد گاهی اوقات از ما نیست عزیزم افراد بیمارگونه در هرجایی می توانند باشد و اینجوری عقده هاشونو خالی می کنن .
من اولا فکر می کردم اینجا یه انجمنیه که روانشناسای متخصص توش تشریف دارن ولی الان متوجه شدم نه مردم کوچه بازار هم توش تشریف دارن که البته محترم هم هستن و وقتی یه موضوع می زنی باید منتطر قضاوت های اونا هم باشی
منم مث تو خیلی مشکل دارم ولی حوصله جر و بحث و اثبات خودم به یکسری ادم که نمیشناسمشونو ندارم و ترجیح می دم مسائلمو مطرح نکنم
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
نازنین جان حق با توئه من بیشتر وقتم تو این تاپیک صرف این میشه که ثابت کنم اولا داستان سرایی نکردم و بعد هم اینکه حرفام راسته و من اونجور که بعضی افراد فکر میکنن نیستم.
خیلی فکر کردم که چرا این تاپیک اونجور که میخواستم پیش نرفت و مشکل من حل نشد.
اولا به این نتیجه رسیدم هرچند مشکلم حل نشد اما همین که دوستان خوندن و نظر دادن خودش خیلی خوشحال کننده است و ازشون ممنونم.
دوما حل کردن بعضی مشکلات ازطریق مجازی ممکن نیست مثل مشکلی که من مطرح کردم یعنی اول باید اون فرد رو ببینیم بشناسیم بعد در موردش نظر بدیم و قضاوت کنیم که ازطریق مجازی شدنی نیست
وسوما گاهی ادما در جواب به مشکل اون فرد با یکی از شخصیتهای اون موضوع همذات پنداری میکنند و براساس اون جواب میدن.مثلا در مورد همین موضوع اگه یه دختر همین مشکلات براش پیش اومده باشه با من همذات پنداری میکنه و حق رو به من میده.ممکنه یه اقا تصور کنه داره موج منفی علیه مردا ایجاد میشه و با خودش میگه نه همه مردا که اینجوری نیستن پس مخالفت میکنه.یه خانوم میبینه خودش چند سال تو یه شرکت کار کرده مشکلی هم پیش نیومده پس میگه نه این اتفاق شدنی نیست.در واقع همه بر اساس تجربه هاشون جواب میدن که خوب این تقریبا طبیعیه.در واقع این جواب ها مثل خرطوم و گوش و دم فیل هستند که وقتی کنار هم هستند یه فیل کامل میشه.پس من به همه دوستان حق میدم و برای جواباشون احترام قائلم
و چهارما این موضوع به خودی خود حساسیت داره و یکی از بحث های توی جامعه است پیدا کردن علتش مثه فهمیدن اینه که اول مرغ بوده یا تخم مرغ یعنی ممکن نیست
در کل هر اتفاق چندین دلیل داره و این موضوع هم بطور عام (نه به صورت مشکل شخصی من) همینطوره.همونطور که سفارش شده زنها حجاب داشته باشن به مردها هم تاکید شده حیا و خویشتن داری داشته باشن.و ماموران به جای ظاهرسازی و ایراد گرفتن ازسانت مانتو به فکر اتفاقاتی که زیر پوست جامعه اتفاق میفته هم باشن نه فقط ظاهرو درست کنند و بگن همه چی عالیه که افرادی مثل صاحبین شرکت و.... ترسی از رفتاری که میکنند نداشته باشن و.....چندین دلیل دیگه
یه پاسخ دوستانه هم به جناب خارپشت:لازم نیست اقایون ایرانی استانه تحریک و ارضاشونو بالا ببرن گاهی لازمه هم زن و هم مرد همه رو ببینند ولی فقط به یک نفر نگاه کنند فکر کنم معنای تعهد همینه.
از همه دوستان ممنونم.اما فکر نکنم بحث بیشتر مشکلی ازم حل کنه.ازنظراتی که دادین هم نهایت استفاده رو میبرم
موفق باشید :72:
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
سلام دوست عزیز
من بر خلاف خیلی ها معتقدم ریشه این امر فقط و فقط در رفتار شماست....
ما هم مثل شما در همین جامعه زندگی می کنیم...من هم مثل شما در محیط کار بودم...اولا من به شخصه محیط های کاری رو انتخاب می کنم که مناسب باشند...مثلا من کارم تدریس هست و سعی می کنم در شعبه های دخترانه آموزشگاهها کار کنم...شرکت های خصوصی خیلی اوقات به هدف ایجاد کار و در آمد تاسیس نمی شوند بلکه چه بسیار آقایونی رو دیدم که فقط با انگیزه استخدام دختران جوان و منشی و کارمند زن دست به تاسیس شرکت می زنند!
اما من خودم 3 ماه به عنوان مترجم در یک شرکت خصوصی کار کردم و بعد از 3 ماه رئیس محترمانه عذر بنده رو خواست...بدون اینکه کوجکترین حرفی یا حرکتی خارج از حد و حدود خودش جرات بکنه انجام بده...بعنی ایشون تا دید بنده به درد سو استفاده نمی خورم فقط اخراج شدم...و خودم هم تصمیم گرفتم دیگه در هیج شرکت خصوصی مشغول به کار نشم...دوست من شما هرچه باشید ملکه زیبایی که نیستید ...زیباترین دخترها هم اگر رفتاری معقول و حاکی از نجابتسان نشان دهند هیچ مردی به خودش اجازه نمی دهد نزدیکشان بشود...حتی آرایش یا ظاهر شما هم به اندازه ی رفتارتان مهم نیست....شما با لذت از این حرف می زنید که دوست پسرهای دوستانتان همه خواهان شما هستند! من فکر می کنم شما خودتان باعث این مسئله هستید و اگر فاصله تان را با آنها حفظ کنید این اتفاق نمی افتد.. زیبایی ظاهری شما نیست که باعث این امر می شود بلکه هرچه دختری زیباتر و خاص تر باشد هرکسی به خودش جرات نمی دهد به او نزدیک شود...اگر آقایون بدونند اگر به شما خارج از حیطه کاری نزدیک بشوند عواقب سختی برایشان خواهد داشت هرگز همچنین ریسکی نمی کنند...گفتید یک مشتری می خواسته شما رو ببوسه...خوب من اگر خدای ناکرده جای شما بودم آن مرد را زیر سوال نمی بردم و فکر می کردم واقعا کجای کارم ایراد داشته که یک آقا احتمال داده اگر چنین کاری هم بکند عواقبی برایش ندارد!که اگر بنده بودم جنان سیلی آبداری نثار ایشان می کردم که 7 دور دور خودش بتابد حتی اگر به قیمت اخراج شدنم تمام شود!
جامعهی ایرانی رک بودن زن با مرد را نمی پسندد...شاید در محیط های مجازی این کار قبیح شمرده نشه اما در جامعه هنوز هم باید در مقابل مردان محکم،متین،و با شرم و حیا حاضر شد و تا حد امکان در محیط کار با فرم های ساده و آرایش کم حضور پیدا کرد و سعی کرد با مردان حتی در مسائل کاری مکالمات را کاهش داد مگر آنکه نیاز باشد...اگر به شما نگاه می کنند با اخم و چهره ی محکم می توانید از ادامه دار شدن نگاهها جلوگیری کنید و
مهمتر از همه روز استخدام با پدرتان یا برادر بروید و نسان بدهید بزرگتر دارید ...حامی دارید . در گفتار از گفتار عامیانه با آقایون خودداری کنید و رسمی صحبت کنید...با همکاران خانوم در جلوی آقابون از شوخی و خنده خودداری کنید...تلفن خصوصی تان را به همکاران ندهید...و در اخر محیط های کاری مناسب و در معرض دید هستند و زیر ذره بین را انتخاب کنید....
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
من هیچ صحبتی در مورد اینکه زیبا هستم یا نیستم نداشتم و اصلا این موضوع رو به زیبایی مربوط نمیدونم.در مورد اون مشتری هم اگه دقیق خونده باشید از لحظه ورود تا اون اتفاق 2 دقیقه بیشتر طول نکشید.من تو 2دقیقه چه رفتاری میتونستم کرده باشم.و واقعا انقد حالت شوک بهم دست داد که نمیدونستم چیکار کنم.البته دیگه از توضیح واضحات خسته شدم و همونطور که گفتم دیگه این بحث تمام.شاید لازم باشه بصورت موضوعی ازاد مورد بحث قرار بگیره
مشکل اینه که وقتی در مورد دوستای دوستام صحبت میکنم شما فکر میکنی لذت داره واسم اما باید تو شرایط من قرار بگیری که بفهمی هر حس منفی رو میتونه داشته باشه جز لذت.من همون حرفای پست اخرم رو تکرار میکنم که برای بعضی قضاوتها و اظهار نظرها باید طرف رو شناخت.لطفا حرفای منو تفسیر به رای نکنید
به هر حال ازنظرات شما ممنونم و استفاده خواهم کرد
-
RE: با پسرها که سر کار هم ول کن ادم نیستن چه کنم؟
با سلام
با درخواست صاحب تاپیک( بهار66 ) تاپیک قفل می شود.