خیانت شوهر با داشتن دو بچه
من 33ساله وهمسرم 36ساله است ما 8سال پیش زندگیمان را از سطح صفر شروع کردیم وبا تلاش دو نفری به سطح مالی خوبی رسیدیم و صاحب دو فرزند شدیم بطوریکه در فامیل از خوشبختی زبانزد هستیم اما مشکل از انجا شروع شد که سال پیش من متوجه تغییرات خاصی در همسرم شدم از smsهای مشکوک وماندن در محل کار زیاد و....تا اینکه فهمیدم او با همکار متاهل خود روابط عاطفی پیدا کرده است از خرید هدایا گرفته تا کمک در خرید منزل وماشینو...خلاصه همه جوره در خدمت بوده بعد از مدتی فهمیدم این ارتباط بیشتر از جانب شوهرم است و ان خانم ظاهرا این دوستی را رد کرده است خلاصه بماند که من چه روزهای سختی را پشت سر گذاشتم شوهرم گاهی انکار میکرد وگاهی تایید همیشه خانه امان در جنجال بود وحالا من خیلی درمانده ام روابط ما در بدترین شکل خود قرار دارد او هنوز هم گاهی رفتار های مشکوک دارد می گوید باید این رابپذیری که ما در زندگیمان عشق نداریم و همینجوری بخاطر بچه ها ادامه بدهیم تو راه خودت را برو من هم همینطور. بعد گاهی دم از علاقه به من میزند ومن مانده ام مات و سرد خواهش میسکنم به من بگویید چه کنم
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
اگر احساس اینکه عشق تو زندگیتون کمرنگ شده رو دارید.پس دوباره شروع کن.میتونی بسازیش .عقب نشینی نکن.وقتی هنوز میبینی که به تو ابراز علاقه میکنه این یعنی اونم اشفته شده.درمونده شده.کشف کن مشکلاتتون رو .یکنواخت شدن زندگی رو از بین باید ببری.ادامه بده....
اولین قدمت این باشه که تا جایی که میتونی تلاش کنی مصر باش مطالعه و مشورت داشته باش....
اما بی تحرک نباش.
مدام برای همسرت مانور نده که با 1 نفر دیگه ارتباط داره.همسرت هنوز تو خونه تو هست.از ساعت هایی که با هم تو خونه اید به بهترین نحو برای تغیر شرایط استفاده کن.:72:
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
سلام
خوش آمدی
دوست خوبم مقالات و تاپیکهای بسیار زیادی مشابه شما ثبت شده سفارش میکنم اونها را حتما مطالعه کن
احتمالا شما در خصوص رابطه کلامی و فرا کلامی نیازمند کسب مهارت هستید سفارش میکنم قسمت مهارتهای زندگی نیز یک سری بزنید
دعاگوی شما هستم:72::72::72::323:
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
من هم در برزخ بدی گرفتار شدم وقتی یاد حرف هایی که به اون خانم می زده و هیچ موقع به من نگفته میسوزم وقتی یاد حرفهای تلخ و نیش داری که به من میزنه ... نمی دونم گاهی تصمیم میگیرم که دوباره شروع کنم ببخشمش اما اون دوباره کاری میکنه که من دوباره به قعر دره تنهایی پرت میشم وقتی به بچه هام نگاه میکنم دلم میسوزه میدونم جدایی بدترین راه حله اما از شر افکارم هم نمی تونم خلاص بشم مدام برام قسم میخوره که چیزی نیست اما همیشه یه چیزی پیدا می شه مثل دیروز که کارت خرید از یه فروشگاه رو از کیفش پیدا کردم بهش گفتم اولش گفت چیزی نخریدم بعد شب با یه روسری اومد خونه گفت برای تو خریدم اما فروشگاه خرید پالتو و کیف وکفش رو تایید کرد من چیزی بهش نگفتم چون دروغی جدید رو میشنوم من خیلی خسته ام ابراز علاقه به اون یه جورایی خیانت به روحمه چون می دونم اون داره ادامه میده
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
مي تونيد قبل از اين كه وارد مسايل حسي بين خودتون و همسرتون بشيد. به صورت منطقي مساله رو براي همسرتون حلاجي كنيد. به نظرمي رسه همسر شما به وخامت اوضاع آگاه نيستند. بهشون يادآور بشيد (بدون آه و ناله هاي احساسي و محكوم كردن)كه اين خانم متاهل هستند و همكار. اگه شوهر اين خانم متوجه چيزي بشن ايشون علاوه بر مسايل قانوني و قضايي ..كارشون ،آبروشون و اعتبارشون رو هم از دست خواهند داد اون موقع سرپرست خوبي (در صورت گذشت شوهر اون خانم و قانون) نيز نمي تونند براي بچه هاتون كه ايشون انقدر اهميت بهشون ميدن باشن.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
شوهرم هر وقت که جدی باهاش صحبت میکنم میگه که اون خانم رو جور دیگه ای دوستش داره میگه اون مثل بچه ام میمونه من هیچ وقت زندگیمو خراب نمی کنم تو هستی منم هستم اما اون مثل نیمه گمشده ام می مونه به من میگه قبول کن عشق باید پیش بیاد ما زوج موفقی هستیم بین همه اما تو رابطمون یه چیز کمه واون عشقه ونمیشه اونو ایجاد کرد با این گفته هاش یعنی همینه که هست من همینم وبهتر هم نمیشم .به نظرتون امیدی به بهبود این رابطه هست یه رابطه موفق تو خالی وبازنده این موضوع منم چون اون هم عشقشو داره هم زندگیشو اما من چی
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
لیلا جان
به نظر من همسرت جایی رو پیدا کرده که محبتش رو اونجا بریزه .جایی که قلبش اونجا بیش تر میتونه محبت کنه و البته محبت هم میبینه.
ببین ادما علاوه بر اینکه دوست دارن محبت ببینن دوست دان محبت کنن.تو باید خونه رو طوری درست کنی که همسرت بتونه محبت کنه و از این محبت کردنش به تو و به بچه ها لذت ببره:43:
از نکته های کوچیک خیلی باید استفاده ببری.مثلا جتی از اینکه یه لیوان چای کنار هم میخورین.از اینکه یه روسری برات خریده .نشون بده چقدر بهت کمک کرده که با هم چای خوردید بذار احساس خوشبختی و قدردانی تو رو احساس کنه.
نشو بده واقعا به اون روسری نیاز داشتی.
رو این مسایل کار کن.
حس قدرشناسی این رو تو مردت تقویت کن.
اصلا ابدا به طلاق فکر نکن.
زندگیت درست میشه.بحث خیانت به روح اصلا درست نیست.تو قرار نیست به شوهرت فقط محبت کنی...
تو قراره یادش بدی بهت محبت کنه نه با گدایی کردن ....
8 ساله این رو نسبت به تو فراموش کرده پس باید صبور باشی و جر و بحث نکنی.وقت بذاری تا شوهرت یاد بگیره علاقش رو تو خونه بریزه.تا احساس رضایت و ارزشمندی کنه.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
شوهرم یک دنیای قشنگی رو تو ذهنش ساخته و اصرار داره ما با هم نمی تونیم به انجا برسیم من خیلی فکر کردم خیلی کتاب خوندم می دونم ما تو زندگیمون فقط روزمرگی کردیم وخیلی حرفها وکارها رو نکردیم اما حالا برای شروع دیر نیست شوهرم فکر میکنه عشق را جای دیگه حس کرده ایا میشه ما هم با هم با گذشت این سالها دوباره شروع کنیم یاد اون عشق رو چه جوری میشه کمرنگ کرد ایا رفتن به مشاوره کار خوبیه چطور دوباره شروع کنیم
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
آفرین عزیزم....
تمام تلاشتونو بکنید :72::72:
البته با مطالعه و اگاهی و با کمک از شناختتون از روحیات همسرتون خواستهاشون و حساسیتهاشون مطمئن باش موفق میشین. حتما به مشاوره حضوری بروید خیلی میتونه کمکمتون کنه.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
سلام لیلا جان من شخصا با این روشهای مسالمت آمیز مخالفم..لااقل در این گونه مسائل جدی
فکر میکنم باید برخورد کاملا قاطع ونابود کننده باشه این رابطه با این خانم به هرقیمتی باید کات شه این گام اوله
شوهرت ته دلش حتی نیاز به این مبارزه تو با اون خانم داره (که بفهمه واست مهمه) البته در چارچوب منطق به این شکل که شما تماس بگیری ومنطقی با اون خانم صحبت کنی که آیا به نظر شما این رابطه با مرد زن دار صحیحه؟؟آیا شوهر شما از نظرش این رابطه عشقی صحیحه؟؟و نهایتا منطقی با شوهر اون خانم تماس بگیری ودر جریان بگذاریش(هر چند به نظرم اصلا اون خانم شوهر نداره)
باید اهمیت زشتی کار شوهرت را نشانش بدی و واسه زندگیت بجنگی..که نا محرم وغیر وارد نشه مشاور هم خیلی خوبه ولی این کارها به نظر من ضروریه تا میزان اهمیت مسئله واسه شوهرت مشخص شه رابطه عشقی آنها را هم چندان باور نکن این روابط بیشتر جنبه جنسی داره واسه آقایون تا عشقی...از موضع قدرت با شوهرت برخورد کن نه ذلت
بگو از نظر تو رابطه شما کاملا خوب وعاشقانه است (حتی اگه نیست تو اینو بگو)و اون خانم احتمالا اهداف مالی وتلکه کردن داره اینو بارها به شوهرت بگو که اون خانم عاشق تونیست و دنبال کسب سوده...بگو که شما مردها زنها را نمی شناسید ..هیچ زن غریبه ای در راه خدا واسه چش ابرو عاشقتون نمیشه ...یا ترشیده ولنگ شوهره...یا دنبال تیغ زدن شماست ...یا مطلقه وبیوه است وبا خراب کردن زندگیت میخواد عقده زندگی بد خودشو خالی کنه که بگه فقط من بد بخت نیستم همه زنها ولو شوهر دار بدبختن.(این کاملا در ناخودآگاهشه).. اینو لااقل خودت بفهم و بدون در 36 سالگی مردی عاشق نمیشه وفقط دنبال سکسه.... (ولو با یک عفریته)
روابط جنسی را گرم و عاشقانه کن گرم وپر شور باش و گور بابای اون خانم...زندگیت را قهرمانانه از دست اون دزد دربیار
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
براستی چرا این اتفاق به پدیده ای عادی تبدیل شده ایا اون زنی که اینطور وارد زندگی ها می شه وجدان نداره انسانیت نداره یک سال تمومه که نمی خندم مانند انسانی مات ومبهوت به اطراف نگاه میکنم اطمینانم رو به همه از دست دادم می دونم که این بحران درس های نهفته ای هم با خود داره اما به چه قیمتی .ایا این یواشکی بازیها اینقدر جذابیت داره که به ریسک از دست دادن زندگی ومتلاشی شدن کانون خانواده بیارزه.چرا ما ادمها نمیتونیم بفهمیم که این دنیا انقدر کوتاهه که تا چشم به هم بزنی باید بری .دوست دارم یک اقا یا یک خانم که خیانت را به راحتی وبا لذت انجام می ده به من و امثال من جواب بده که چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط لیلای تنها
براستی چرا این اتفاق به پدیده ای عادی تبدیل شده ایا اون زنی که اینطور وارد زندگی ها می شه وجدان نداره انسانیت نداره یک سال تمومه که نمی خندم مانند انسانی مات ومبهوت به اطراف نگاه میکنم اطمینانم رو به همه از دست دادم می دونم که این بحران درس های نهفته ای هم با خود داره اما به چه قیمتی .ایا این یواشکی بازیها اینقدر جذابیت داره که به ریسک از دست دادن زندگی ومتلاشی شدن کانون خانواده بیارزه.چرا ما ادمها نمیتونیم بفهمیم که این دنیا انقدر کوتاهه که تا چشم به هم بزنی باید بری .دوست دارم یک اقا یا یک خانم که خیانت را به راحتی وبا لذت انجام می ده به من و امثال من جواب بده که چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ليلاي عزيز من
در جامعه افراد ي هستن مثه موريانه سرگردان كه ميتونن بناي زندگي خودشون با خوردن بناي زندگي يكي ديگه بسازن.اما موريانه ها سراغ پولاد نميرن..سراغ چوبي ميرن كه خوب رنگ و لعاب نخورده و در معرضه آسيبه..و زندگي شما هم متاسفانه نشتي هايي داشته كه اين به اصطلاح خانم از وجود اونها استفاده كرده و در زمان معيني هم تاوانشو خواهد پرداخت.دير و زود داره سوخت و سوز نه!
الان مشكل شما اين نباشه چرا اون خانوم.... اون خانوم نباشه امثال ايشون تو جامعه زياده..الان شما بايد رو خودت زندگيت همسرت كار كني.. زندگيتو عليه اينجور آسيبا واكسينه يواشكي بازي ها واكسينه كني..
فعلا به عنوان مثال از مهارت غير كلامي شروع كنيد . شام خوبي بپزين.واسه همسرتون زيبا بشين. بچه ها رو موقع اومدنشون به پيشوازشون بفرستين اما حرفي نزنين.وقتي همسرتون و شما باهميد رفتار ها تون باهم چطوره؟
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
ما ظاهرا مشکلی نداریم وهمچی ارومه اما یه چیزی سر جای خودش نیست .ما فقط روز مرگی می کنیم .بعد از اون همه طوفان که به پا شد الان دریای زندگیم ارومه .شوهرم اون قضیه رو رد نمی کنه ولی میگه همه چی تموم شده چون اون خانم موافق این رابطه نبوده ظاهرا خود اون خانم وقتی با خیانت شوهرش مواجه میشه خیلی بهم میریزه واین مساله رو درمحل کار عنوان میکنه شوهر من دلش براش میسوزه واین شروع رابطه احساسی اونها بوده منهم اون زمان باردار بودم وبا حال وروز بد نفهمیدم که کار به کجا رسیده بهر حال وقتی فهمیدم وزود جنبیدم و از طریق یه رابط پی به قضیه بردم .اون خانم با شوهرش اشتی کرد و دست رد به سینه شوهرم زد اما جای این شکاف هنوز در رابطه ما به چشم می خوره .من مدام در ذهنم کلنجار می رم که الان کجاست وچکار می کنه .ما دو روز پیش با هم صحبت طولانی رو داشتیم اون از من خواست یه بار بهش فرصت بدم اما باز هم اصرار داره اون احساس که توی اون رابطه داشته با من نمی تونه داشته باشه من حسابی بریدم از لحاظ اجتماعی زن موفقی هستم وبا اینکه شاغلم به خوبی از عهده زندگی و بچه ها بر اومدم اما حال میبینم شوهرم عاشق زنی ضعیف و کاملا معمولی شده شاید در اونجا خودشو کارا تر می دیده می تونم بگم اگه فامیل و اطرافیان نبودند بهتر تصمیم می گرفتم شاید یه مدت تنهاش می گذاشتم تا هر دو درست تصمیم بگیریم اما الان نمیشه ما در فامیل به زوج خوشبخت معروفیم.این برزخ بدجوری اذیتم می کنه اما به خودم گفتم این هم یک امتحانه وبایدبراش از جون مایه بذارم حتی اگه قلبم اسیب دیده باشه.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط لیلای تنها
ما ظاهرا مشکلی نداریم وهمچی ارومه اما یه چیزی سر جای خودش نیست .ما فقط روز مرگی می کنیم .بعد از اون همه طوفان که به پا شد الان دریای زندگیم ارومه .شوهرم اون قضیه رو رد نمی کنه ولی میگه همه چی تموم شده چون اون خانم موافق این رابطه نبوده ظاهرا خود اون خانم وقتی با خیانت شوهرش مواجه میشه خیلی بهم میریزه واین مساله رو درمحل کار عنوان میکنه شوهر من دلش براش میسوزه واین شروع رابطه احساسی اونها بوده منهم اون زمان باردار بودم وبا حال وروز بد نفهمیدم که کار به کجا رسیده بهر حال وقتی فهمیدم وزود جنبیدم و از طریق یه رابط پی به قضیه بردم .اون خانم با شوهرش اشتی کرد و دست رد به سینه شوهرم زد اما جای این شکاف هنوز در رابطه ما به چشم می خوره .من مدام در ذهنم کلنجار می رم که الان کجاست وچکار می کنه .ما دو روز پیش با هم صحبت طولانی رو داشتیم اون از من خواست یه بار بهش فرصت بدم اما باز هم اصرار داره اون احساس که توی اون رابطه داشته با من نمی تونه داشته باشه من حسابی بریدم از لحاظ اجتماعی زن موفقی هستم وبا اینکه شاغلم به خوبی از عهده زندگی و بچه ها بر اومدم اما حال میبینم شوهرم عاشق زنی ضعیف و کاملا معمولی شده شاید در اونجا خودشو کارا تر می دیده می تونم بگم اگه فامیل و اطرافیان نبودند بهتر تصمیم می گرفتم شاید یه مدت تنهاش می گذاشتم تا هر دو درست تصمیم بگیریم اما الان نمیشه ما در فامیل به زوج خوشبخت معروفیم.این برزخ بدجوری اذیتم می کنه اما به خودم گفتم این هم یک امتحانه وبایدبراش از جون مایه بذارم حتی اگه قلبم اسیب دیده باشه.
ليلا جان
نمايش زن ضعيف دلشكسته تنهاي نيازمند يك مرد قوي نقشي يه كه خيلي از خانمها آگاهانه يا نا آگانه در جامعه بازي ميكنن و البته جواب هم ميده!اول معمولا نيت كمك از سوي آقاست اما بعد تعادل رابطه خيلي وقتها بهم ميخوره و..
تعجب نكنيد خيلي از آقايون عاشق نقش شاهزاده نجات دهنده هستن و در انتخاب نقش مقابل اشتباه ميكنن و به قول خودت با احساس كارايي در جاي ديگه موجب يك خطاي احساسي شدن.
نه همسر شما حتي والدين هم گاهي اوقات توجهشون رو فرزندي متمركز ميكنن كه بيشتر گريه ميكنه يا..اين نوع رفتار از دو ضعف منشاء ميگيره. ضعف اون خانوم و ضعف همسر شما در برابر ضعف اون خانوم. يحتمل شما خانومي بوديد نيرومند و همسر تون نقشي رو كه درباره شما موظف به داشتنش بودن دادن به كسي كه انو ازشون به نوعي طلب كرد.اعم از اين كه حق داشت يانه!
همچنان نيرونمند عمل كند اما سخت دل نشين عزيزمن!
اگر دلتون شكسته قرقر نكنيد .. خشمگين نشين نذارين زخم قلبتونو سخت كنه.. گاهي اجازه بدين گريه كنين!ببخشيد اينو ميگم خودم بسختي در جمع اشكم درمياد اما اگه دلتون شكسته احساستونو بنويسيد ( بدون ناسزا يا قضاوت و برا همسرتون جايي فقط خودش ببينه و بخونه بذارين)گاهي اندوه تون رو نشون بدين..
ميدونم سخته به كسي كه اعتماد نداريد تكيه كنيد اما بعضي از بارها رو برعهده ايشون بذاريد. در ضمن لازم نيست در نشون دادن اين كه خوشبختيد مبالغه كنيد . آبرو داري با مبالغه در شرايط فرق ميكنه..اگر گاهي دلخسته و غمگين هستيد خودتونو ملزم در حضور در يك مراسم ندونيد ..
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
ملاحت عزیزم از توجهت بسیار ممنونم الان که به زندگیم فکر می کنم می بینم که خیلی خیلی اشتباه کردم من خانه دار خوبی بودم مادر خوبی بودم و خیلی جاها بیشتر بار خونه رو به دوش گرفتم اما شاید زنانگی خوبی نداشتم هیچ موقع خودمو لوس نکردم از درد مردم ولی بروز ندادم همیشه مردانه جلو رفتم خیلی از موفقیت هامونم تو زندگیم به همین خاطر بوده موقع خرید خونه همه چی حتی طلاهام رو فروختم الان بیشترش رو دارم ولی خیلی کار ها رو که زنهای نسل جدید انجام می دن رو انجام ندادم مرد ها خیلی پستن و خیلی چیزها رو یادشون می ره الان یه زن تو شکل یه گربه ملوس بیشتر طرفدار داره .نسل ما دهه پنجاهی ها اینطور بار نیومدن ما تو سختیهای اون دوران ابدیده شدیم .بهر حال اگه شرایطم اینطور نبود اگه به پدر و مادرم فکر نمی کردم وهزار اگه دیگه ازش جدا می شدم .چون میبینم که این مرد لیاقتش همون زنها هستند که ماهی فلان قدر خرج قر و فرشون کنند.بهر حال من تا ابد تنهام چون این زخم خیلی عمیق و برنده بود .دلم می خواد بهم کمک کنید تا بتونم دوباره بلند شم من دو تا بچه دارم که نیاز به این فداکاری دارند
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
با مادلين موافقم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مادلین
سلام لیلا جان من شخصا با این روشهای مسالمت آمیز مخالفم..لااقل در این گونه مسائل جدی
فکر میکنم باید برخورد کاملا قاطع ونابود کننده باشه این رابطه با این خانم به هرقیمتی باید کات شه این گام اوله
شوهرت ته دلش حتی نیاز به این مبارزه تو با اون خانم داره (که بفهمه واست مهمه) البته در چارچوب منطق به این شکل که شما تماس بگیری ومنطقی با اون خانم صحبت کنی که آیا به نظر شما این رابطه با مرد زن دار صحیحه؟؟آیا شوهر شما از نظرش این رابطه عشقی صحیحه؟؟و نهایتا منطقی با شوهر اون خانم تماس بگیری ودر جریان بگذاریش(هر چند به نظرم اصلا اون خانم شوهر نداره)
باید اهمیت زشتی کار شوهرت را نشانش بدی و واسه زندگیت بجنگی..که نا محرم وغیر وارد نشه مشاور هم خیلی خوبه ولی این کارها به نظر من ضروریه تا میزان اهمیت مسئله واسه شوهرت مشخص شه رابطه عشقی آنها را هم چندان باور نکن این روابط بیشتر جنبه جنسی داره واسه آقایون تا عشقی...از موضع قدرت با شوهرت برخورد کن نه ذلت
بگو از نظر تو رابطه شما کاملا خوب وعاشقانه است (حتی اگه نیست تو اینو بگو)و اون خانم احتمالا اهداف مالی وتلکه کردن داره اینو بارها به شوهرت بگو که اون خانم عاشق تونیست و دنبال کسب سوده...بگو که شما مردها زنها را نمی شناسید ..هیچ زن غریبه ای در راه خدا واسه چش ابرو عاشقتون نمیشه ...یا ترشیده ولنگ شوهره...یا دنبال تیغ زدن شماست ...یا مطلقه وبیوه است وبا خراب کردن زندگیت میخواد عقده زندگی بد خودشو خالی کنه که بگه فقط من بد بخت نیستم همه زنها ولو شوهر دار بدبختن.(این کاملا در ناخودآگاهشه).. اینو لااقل خودت بفهم و بدون در 36 سالگی مردی عاشق نمیشه وفقط دنبال سکسه.... (ولو با یک عفریته)
روابط جنسی را گرم و عاشقانه کن گرم وپر شور باش و گور بابای اون خانم...زندگیت را قهرمانانه از دست اون دزد دربیار
كاملا با مادلين موافقم.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
یا مطلقه وبیوه است وبا خراب کردن زندگیت میخواد عقده زندگی بد خودشو خالی کنه که بگه فقط من بد بخت نیستم همه زنها ولو شوهر دار بدبختن.(این کاملا در ناخودآگاهشه).. اینو لااقل خودت بفهم و بدون در 36 سالگی مردی عاشق نمیشه وفقط دنبال سکسه.... (ولو با یک عفریته)[color=#FF0000]
فقط میشه برای افرادی با این طرز فکر تاسف خورد..واقعا که وقاحت هم حدی داره!!!!!
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
ليلاي عزيز
شما اگه نسخه ايي كه مادلين جان برات پيچيده رو رعايت كني و اون حرفا رو به شوهرت بزني به طور قطع مي گم كه شوهرت رو از دست خواهي داد. مردا عين بچه ها مي مونن اگه به يك پسر بچه تو دوران بلوغ بگي كه دوستات ناباب هستن و فلان و بهمان و كلي صفات بد بهشون بديد مطمئن باشيد كه فرزندتون شما رو ديگه به عنوان مادر يا پدر قبول نداره. حرف زدن راه داره..سياست داره...حالا درسته من اين حرفا رو بزنم خيلي از دوستان ممكنه بيان و بگن شما خودت يك پاي خيانت هستي و غيره...ولي من مي خوام به عنوان يه دوست يه حرفايي بهت بزنم. حالا كه شوهرت ديگه با اين خانم رابطه نداره (حالا چه شوهر شما نمي خواد يا اون خانم به قول شما دست رد زده) و از طرفي شما هم كه به اشتباهات احساسي خودت پي بردي بيا از گذشته چشم پوشي كن..هي نبش قبر نكن..هي خودت رو سرزنش نكن...اول شروع به شناختن خودت و شوهرت بكن ..انگار كه آشنايي اوليه است و اصلا با اين اقا 8 سال زندگي نكردي...چون خوب نه خودت رو و نه اون رو نشناختي. زن ها و مردها فكر مي كنن كه همين كه بدونن زنشون يا شوهرشون چه رنگي و چه غذايي رو دوست دارن كار تمومه.
احساسات همسرتون رو بشناسيد چه قدر اهل عشق و عاشقي هستن. اون دوستي كه گفته مردي در 36 سالگي عاشق نميشه خودش بايد مواظب شوهرش يا شوهر آينده اش باشه. اتفاقا تو اون سن ها مردها بيشتر دنبال عشق و عاشقي هستند چون دلشون براي جووني اشون و اون حس ها تنگ شده ...و اگه زني نتونه اون حس و حال رو براشون فراهم كنه و محيط براي اينكار مساعد باشه ممكنه دنبال اين حس به كوچه و خيابون برن. پس قدم اول شناخت حس و ايجاد اون حس عاشقي ايه...بدون اين كه با شوهرت در موردش حرف بزني..بايد راه هاي گوناگون رو امتحان كني. بي پروا باش ..و مثل قديما عاشق شوهرت بشو...نكته بعدي سكس...اين رو روي صحبتم با مادلين عزيز هم هست ...سكس مكمل عشقه..اينو هنوز زناي ما نفهميدن...من منظورم سكس با خانم هايي كه از اين راه امرار معاش مي كنن نيست اگه رابطه ايي طولاني بود و توش سكس هم بود بايد ترسيد...به نظر من قشنگ ترين لحظه هاي عاشقانه تو اين مرحله اتفاق مي افته و چد بد كه زن ها فكر مي كنن كه اين كار بد و كثيف و غيره است ...شايد الان به زني بگن همسرت به تو حرفاي عاشقانه مي زنه ولي با كس ديگه مي خوابه خوشحال بشه بگه خب منو بيشتر دوست داره ولي اصلا اين خبرا نيست....به خاطر همين طرز تفكر هم از همون نقطه پاي بست خونه ها ويرون مي شه....
اينا رو مي گم كه اگه روابط جنسي ات از روي وظيفه بوده بي حال و بي ذوق بودي و اون حس شوهرت رو تو اين زمينه نمي شناختي روش كار كني....
شما كه زن اهل كار و تحصيلكرده هستيد بايد اينجوري در نظر بگيريد كه يه مجموعه داراي نشتي بوده حالا تو به خاطر اين موضوع و به اين علت هم كه 2 تا بچه داريد كه نمي توني بي خيال اين مجموعه بشي...بايد درستش كني... اين حرف به اين خاطره كه شوهر شما به نظر ادم چشم چرون و مريض كه در بدر دنبال دختراي ديگه باشه نمياد چون براي اون اشخاص يه فكر ديگه بايد كرد...شوهر شما به نظرم از كمبود محبتي كه مد نظرش بوده (چون ممكنه شما يه عالمه محبت كنيد ولي اون چيزي نباشه كه اون بخواد) راهشو گم كرده ..حالا تو بايد راه خونه رو بهش ياد بدي و هلش بدي:72:
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
المیرای عزیز من با نظر شما موافقم اما شروع برایمن خیلی سخته چون شوهرم اعتقاد داره ما نمی تونیم عوض بشیم و همه تلاش منو رد میکنه میگه این مسخره بازیها رو کنار بزار اون خطا کرده اما من دارم تلاش میکنم راستش فقط میتونم بگم خیلی شرایط سختیه اینکه گذشته رو پشت سر گذاشت بهر حال من نمی خوام داستان سرایی کنم من روزهای زیادی غصه خوردم وفقط فکر کردم اما الان می بینم که باید عمل کنم چون خودم دارم داغون می شم برای نجات وسلامتی روحی خودم باید زود تکونی بخورم الان یک سوال بزرگ دارم و خواهش می کنم کمکم کنید واون اینه که شوهرم اعتقاد به تغییر نداره نه راجع به من نه خودش میگه ادمها عوض نمی شن حالا توی این شرایط استراتژی من چی باشه توجه بیش از حد -بی تفاوتی ویا ....
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط لیلای تنها
المیرای عزیز من با نظر شما موافقم اما شروع برایمن خیلی سخته چون شوهرم اعتقاد داره ما نمی تونیم عوض بشیم و همه تلاش منو رد میکنه میگه این مسخره بازیها رو کنار بزار اون خطا کرده اما من دارم تلاش میکنم راستش فقط میتونم بگم خیلی شرایط سختیه اینکه گذشته رو پشت سر گذاشت بهر حال من نمی خوام داستان سرایی کنم من روزهای زیادی غصه خوردم وفقط فکر کردم اما الان می بینم که باید عمل کنم چون خودم دارم داغون می شم برای نجات وسلامتی روحی خودم باید زود تکونی بخورم الان یک سوال بزرگ دارم و خواهش می کنم کمکم کنید واون اینه که شوهرم اعتقاد به تغییر نداره نه راجع به من نه خودش میگه ادمها عوض نمی شن حالا توی این شرایط استراتژی من چی باشه توجه بیش از حد -بی تفاوتی ویا ....
اول از همه عزيز من براي سلامت خودتون تلاش كنيد و حفظ روحيه بچه ها بعد ديگري..
دوم براي حفظ خودتون زيبا بشين نه ديگري
در ابتدا گاهي شايد لازم باشهزياد هم براي ايشون فرصت نذارين. چه فرصتهايي براي استراحت و ورزش و شادي خودتونو بچه ها دارين.
گاهي ناگزيريم زيبا باشيم ولي اول برا خودمون.اول شما اعتماد به نفس و دلشكستگي خودتونو بهبود بدين. اول ما بايد وجود خودمون محكم باشه تا بريم سراغ ديگران.
اعتقاد شوهر تونم اعتقاد نادرستي يه. ايشون فعلا در خيال خودش زندگي ميكنه چون اين گونه زيستن فعلا براشون راحت تره و خوشايند تر. مثل كسي كه به مخدر مرگباراما خوشايندي خو كرده و ميدونه ممكنه اونو يواش يواش از پا در آره .اما بازم دست دست ميكنه. قدم اول براي شما اين باشه عزيزم:
امروز چه كنم كه با يا بدون همسرم روز خوبي داشته باشم؟
امروز چه كنم زيبا و توانا به نظر بيام.
چه كنم كه خورشيد امروز به چشمم درخشان بياد؟
اول اين.باشه؟( تو مراحل بعد به پل هاي شكسته اطرافتون فكر كنيم باشه؟)
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
ملاحت عزیز از توجهتون بسیار سپاسگزارم .من با قوانین این دنیا اشنا هستم زندگی در هر مرحله ای بازی جدیدی برای ما انسانها داره وطرز برخورد ما با این رویداد ها در خودسازی ومتعالی شدن ما تاثیر بسزایی داره .می دونم که از این بازی اخیر روح و جسمم خیلی خسته است اما مصرانه می خوام به یک راه حل واقعی دست پیدا کنم شوهرم و اعمالش در حال حاضر مساله زندگی منه و اگه الان این مشکل رو حل نکنم این قضیه به شکل دیگه ای در اینده دوباره برام پیش میاید .می خوام تغییر کنم میخوام از این واقعه قوی بیرون بیام حتی اگه نتیجه اش دلخواهم نباشه .محبت کردن ...بخشیدن ...صبوری کردن...سکوت کردن ...همیشه کار راحتی نیست .من از امروز چالشهایی که با اونها روبرو میشم رو باهاتون در میون میزارم وحتما با کمک به هم به نتیجه مطلوب می رسیم.در رابطه با شوهرم هم خودم اعتقاد دارم داره با یاد اون روزها خوش می گذرونه و فعلا به من و خواست من هیچ توجهی نداره.. من زنده ام و می خوام تا هستم تلاشم رو بکنم خدا جون کمکم کن:325:
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
خوشحالم که سر پا هستی
خوشحال باش فرصت حل مشکل رو داری:310: بعضی وقت ها یه اتفاق وقتی افتاده که دیگه کار از کار گذشته و تو هیج فرصتی برای جبران پیدا نمیکنی
لازم نیست یک پرچم دستت بگیری هی به شوهرت بگی من دارم عوض میشم پس تو هم عوض بشو
بدون اینکه اون بفهمه اجازه محبت کردنش رو نسبت به خودت بده.:72::104:
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
وقتی که چنین اتفاقی می افتد. خانمها به شریک جدیدشون میگن که شوهرم به من بی توجهی کرده و در مورد آقایون، میل جنسی بالا را دلیل خیانت میدانند.ولی واقعیت چیزی جز خود خواهی و بی توجهی به همسر و بچه ها و شعور ناقص افراد در خصوص مسائل روانی جامعه و همسرشون نیست.
ای کاش این ادمها قبل از اینکه اقدامی بکنند ،به یک مشاور مراجعه می کردن و تلاش می کردن اطلاعات خودشون را در مورد این قضایا کمی بالا ببرند.
به همه شما توصیه میکنم به مطالبی که اقای نیما علی پور در ادرس زیر نگاشتند توجه کنید.برای من خیلی اموزنده بود.
http://www.forum.niksalehi.com/showthrea...post947351