با فردی که برای جلب محبت دروغ می گه باید چه رفتاری داشته باشم ؟

من تو بچه های کلاس هایی که می رم یه پسری هستش که 18 سالشه و 6-7 سال ازم کوچیکتره و همیشه به چشم برادر کوچیک تر می دیدمش و اونم همچنین .به من می گفت خواهر و مرتبا مشکلاتش رو باهام مطرح می کرد از طریق ایمیل و می گفت یه بیماری داره و تحت درمان

ارتباطم وقتی شروع شد که یه روز بعد کلاس موندم یکم اونجا رو طرحام کار کنم اونم موندش و نرفت و یکم بعدش سرکلاس حالش به هم خورد و گفت مریضه و منم گفتم بیماریش چیه و سر مساله بیماریش که می گفت سرطان داره ولی گفت قسم بخورم بین خودمون بمونه
منم باهاش همدردی کردم .
حالا من فهمیدم اون سالمه و هیچ بیماری نداره ولی این همه مدت واسه بیماریش دعا می کردم واسه سلامتیش
و وقت می زاشتم باهاش تو ایمیل حرف می زدم و دلداریش می دادم :302:.
از طریق یکی از دوستان اون پسر فهمیدم که کاملا سالمه و برای جلب محبت این کارا رو می کرده (یعنی از دوستش بر خلاف قسمی که خورده بودم راجع به بیماریش پرسیدم چون
خودم شک کرده بودم دروغ می گه بیماره
چون سوالات تخصصی راجب مریضیش می پرسیدم همیشههههه می پیچوندو می گفت ناراحت می شم و حرفی نمی زد
باید به روش بیارم دروغاش رو؟ارتباطم فقط از طریق کلاس هابود که دیگه تموم شده و اونجا می نمی بینمش و لی مرتب ایمیل می زنه و اه و ناله می کنه
نمی دونم چه رفتاری درسته ؛اصلا به روش بیارم یا کلا بلاک کنمش و جوابی ندم
تا الان که جوابی ندادم از وقتی فهمیدم دروغ می گفته

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نازنین 1

منم باهاش همدردی کردم .
حالا من فهمیدم اون سالمه و هیچ بیماری نداره ولی این همه مدت واسه بیماریش دعا می کردم واسه سلامتیش
و وقت می زاشتم باهاش تو ایمیل حرف می زدم و دلداریش می دادم :302:.

---

شاید خواسته سرکارتون بذاره
شایدم واقعا نیاز به محبت و توجه داره
در هر صورت شما در قبال ایشون وظیفه ای ندارین
بهش جوابی ندید
خودش خسته میشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نازنین 1

منم باهاش همدردی کردم .
حالا من فهمیدم اون سالمه و هیچ بیماری نداره ولی این همه مدت واسه بیماریش دعا می کردم واسه سلامتیش
و وقت می زاشتم باهاش تو ایمیل حرف می زدم و دلداریش می دادم :302:.

---

شاید خواسته سرکارتون بذاره
شایدم واقعا نیاز به محبت و توجه داره
در هر صورت شما در قبال ایشون وظیفه ای ندارین
بهش جوابی ندید
خودش خسته میشه

---

آخه از همین حرصم میگیره یه بچه 18 ساله بیاد منو 5 ماه سرکار بزاره ومن انقد براش دلسوزی کنم و انقد براش دعا کنم و حتی اشک بریزم و اون تو دلش بخنده ..
البته بیتشر فکر می کنم اون ناراحتی روحی داره و درواقع مریض هستشو احتیاج به توجه داره و دوست داره ترحم دیگران رو جلب کنه ..
آخه تو ایمیلش همش نوشته دیگه برم بمی رم دیگه واسه چی زنده بمونم آبجیمم جواب منو نمیده
خدایا منو بکش .........و این قبیل حرفا
از طرفی هم دلم می سوزه
ممنون از جوابت خارپشت :72:

سلام

جواب رو خودت دادی دیگه
بچه هست
از یه بچه چه انتظاری داری؟
بچه کارش اینه که بخاطر جلب محبت دروغ بگه
خودشو لوس کنه:311:

بهترین کار هم اینه که رابطه رو کلا قطع کنی
اصلا برا چی وقتت رو براش تلف می کنی
لااقل برا کسی وقتت رو صرف کن که 2تا مطلب مفید هم ازش یاد بگیری
یه همصحبت خوب

هرچند که الان هم که دیگه مجرد نیستی اصلا خوب نیست اینجوری

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط چرخ و فلک

سلام

جواب رو خودت دادی دیگه
بچه هست
از یه بچه چه انتظاری داری؟
بچه کارش اینه که بخاطر جلب محبت دروغ بگه
خودشو لوس کنه:311:

بهترین کار هم اینه که رابطه رو کلا قطع کنی
اصلا برا چی وقتت رو براش تلف می کنی
لااقل برا کسی وقتت رو صرف کن که 2تا مطلب مفید هم ازش یاد بگیری
یه همصحبت خوب

هرچند که الان هم که دیگه مجرد نیستی اصلا خوب نیست اینجوری

---

ممنون که جواب دادی ،آره حق با شماست منم همین طور فکر می کنم از بچگیش بوده ویه مشکلات روحیش می گرده
دوست داشتم بتونم کمکش کنم و درسته خیلی ازم کوچیکتره ولی بالاخره پسر و من نباید این رابطه رو حتی برای کمک ادامه بدم چون نامزدمم که چیزی نموده و اگر بدونه صد در صد ناراحت میشه و می گه مگه تو مدد کاری اجتماعی هستی که فکر بقیه باشی
ولی نمی دونم چرا خودم انقدر دلم واسه همه می سوزه ولی دیگه اهمیت ندم بهتره

سلام نازنین 1
باید اولش بگم که دلسوزی خوبه ولی برای عزیزانت نه برای کسانی مانند یک عابر زودگذر از کنارت رد می شن واگه این اتفاق برایت افتاد چون خودت اجازه دادی که به تمسخر بگیرنت ولی دیگه مهم نیست و اصلا دیگه بهش فکر نکن چون همونطور که بهت گفتم یک عابر زودگذر بوده و ارزش فکر کردن هم ندارد و اگه خیلی برایت با ایمیلهایش مزاحمت ایجاد کرد مجبور می شی که باهاش برخورد کنی ولی طوری با او برخورد کن که متوجه عصبانیتت نشه خیلی با احترام بگو که از اولش هم می دونستی دروغ می گه و کسی که همیشه مورد تمسخر قرار می گرفته خودش بوده ولی تا جایی که می تونی جوابی نده
:300:

861010100
نه مشکل خاصی که نیست فقط ایمیل می زنه که هیچ کس منو دوست نداره و بمیرم بهتره و کاش خودمو بکشم
حتی خواهرم به من جواب نمی ده و اگه خبر مرگ بهت رسید بدون مقصر بودی....
منم هیچ کدوم رو جواب ندادم و نمی دم
فقط براش اون مقاله مرثیه سرایی احساسی رو ایمل کردم و بهش گفتم دیگه به من میل نزنه
گفتم شاید خوندن اون بتونه کمکش کنه

با تشکر از همه دوستان :72:

دوبار ارسال میشه هرچی می فرستم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نازنین 1

861010100
نه مشکل خاصی که نیست فقط ایمیل می زنه که هیچ کس منو دوست نداره و بمیرم بهتره و کاش خودمو بکشم
حتی خواهرم به من جواب نمی ده و اگه خبر مرگ بهت رسید بدون مقصر بودی....
منم هیچ کدوم رو جواب ندادم و نمی دم
فقط براش اون مقاله مرثیه سرایی احساسی رو ایمل کردم و بهش گفتم دیگه به من میل نزنه
گفتم شاید خوندن اون بتونه کمکش کنه

با تشکر از همه دوستان :72:

---

نازنين جان
رفتاري كه كرديد كاملا درسته .در محل كار قبليم با موردي مواجه شدم كه برا جلب توجه حتي تا خودكشي صوري هم پيش رفت و.. و.. و..پس بهترين راه پاسخ ندان و سكوته.افرادي از اين دست سعي مي كنن با جلب ترحم ديگران اونا رو به خودشون متوجه يا وابسته كنن و جالبه بدوني اگه چنين امري صورت بگيره اون وقت عكس حالت اول روي ميده يعني اگه دختر باشن هي ناز و دوري و .. و اگه پسر باشن موارد مشابه ديگه. شما به قول حافظ جان:
تو با خداي خود انداز كارو ودل خوش دار
كه مدعي نكند رحم اگر خدا بكند!
فقط جوابي بهشون نديد . همين كفايت ميكنه.:72:

من در تعجبم که چرا بلاکش نمیکنی؟!!! چرا اینقدر بهش فکر میکنی؟ چرا براش تاپیک باز کردی و داری هی مسئله رو هر لحظه مرور میکنی؟

یه مدت با سرطان شما رو مشغول کرده الان هم با خودکشی. شما هم نه پیغمبری نه مدد کار اجتماعی و نه خانواده اون آدم و نه چاهی هست که بخواهی کسی رو ازش حذر بدی.
مشکل فقط شمایی و حضورت برای اون آدم. پس لطفا هر چه سریعتر این رابطه را قطع کن. هم ای میلت و مسنجر ات رو بروش بلاک کن. و هم فکرت رو در موردش متوقف کن. به همین سادگی به همین خوشمزگی:303:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

من در تعجبم که چرا بلاکش نمیکنی؟!!! چرا اینقدر بهش فکر میکنی؟ چرا براش تاپیک باز کردی و داری هی مسئله رو هر لحظه مرور میکنی؟

یه مدت با سرطان شما رو مشغول کرده الان هم با خودکشی. شما هم نه پیغمبری نه مدد کار اجتماعی و نه خانواده اون آدم و نه چاهی هست که بخواهی کسی رو ازش حذر بدی.
مشکل فقط شمایی و حضورت برای اون آدم. پس لطفا هر چه سریعتر این رابطه را قطع کن. هم ای میلت و مسنجر ات رو بروش بلاک کن. و هم فکرت رو در موردش متوقف کن. به همین سادگی به همین خوشمزگی:303:

---

بی دل رابطه ای وجود نداره که بخوام قطعش کنم
فقط حس دلسوزی دارم بهش ..
واقعا درست می گی ولی بزار دلیل اینکه بهش فکر می کنم رو بگم
دلیلش اینکه تو مدتی که فکر میکردم مریض به هر دوست و آشنایی که داشتیم رو انداختم تا بتونم یه وقت ویزیت براش بگیرم بره اونجا
یکی هم بود که تلفنی برای سلامتی مریضا دعا می کرد تو مشهد بود زنگ زد بهش اسم و فامیل اینو گفتم ...
تو این مدت همیشه یه روزم نبوده که از ذهنم دور بمونه
ختم سوره یاسین رو برای شفای مریضا خودم و 50 نفر دیگه براش خوندیم
این 50 نفر همشون دوستاو خانواده و فامیل من بودم که ازشون خواستم این کارو براش بکنن
چون می دیدم جوورن و تازه اول جوونیش با یه درد بی درمون دست به گریبان دلم براش خیلیی می سوخت .
دیگه چطور می تونم بی تفاوت باشم ...حق ندارم یعنی !
الان که فهمیدم دروغ گفته بیشتر از اینکه عصبی باشم ناراحتم
از اینکه چرا یه فرد می تونه انقد دروغ بگه تا فقط جلب توجه دیگران رو کنه
چی عایدش شد از این دروغ ها
چرا من این همه وقت صرف کردم برای یه چیز کاملا دروغی
دلم می خواست یه درس حسابی بهش بدم نمی دونستم باید بی تفاوت باشم یا باید به روش بیارم
بلاک نکردم ولی اصلا ی بارم جواب ندادم

ای جاااااانم:46:

این همه دعا کردی و ختم یاسین و... فکر میکنی کار بیخودی کردی و هدر رفته؟ نه عزیزم همه اون حسهای خوب که از دعا کردن داشتی و اون انرژیهای مثبتی که توی فضا پخش کردی، انعکاسش قبل از همه به خودت برگشته و حال خودت رو خوب کرده. خدا رو شکر که اون ادم هم بیماری سرطان نداره. ببخشش و از سر راهش برو کنار. و همه اون حسهای خوبی همدردی رو که داشتی با کینه و خشم و یاس و ... جایگزین نکن چرا که این حسهای بد هم اول دامن خودت رو میگیره فکر کردی چرا حضرت یونس اون بلا به سرش اومد و بعد میگفت "رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی..." ؟ چون از قومش نا امید شده بود ویه نفرین کوچولو کرده بود.

اصلا میخواهی اون کارهای قشنگی رو که کردی و حالا فکر میکنی باطل بوده رو بفرست بیاد سمت من. به جااااااااااااان خودم سخت محتاجم به اون دعاهای خالصانه و قشنگت و دروغی هم در کار نیست. درد من قطعا کمتر نیست و آماده ام به محض اینکه اون انرزیها رو پاس بدی اینور تو هوا بقاپمش.:72:

با کمال میل
ایشالا زود زود تمام مشکلاتت حل شه عزیزم
مرسی از حرفایی خوبت :72:
راستش بی دل صبح تو همین تالار یه موضوعی رو سرچ کردم و یه سری مطالب برام اومد و تو موضوعاتی که اومده بود یه تاپیکی بود که به نظر من اصلا بیشتر داستان بود و نمی تونست واقعیت داشته باشه و تا حدود 99 درصد هم مطمئنم که واقعی نبود ولی دیدم چقدر اعضای اینجا براش وقت گذاشتن و بهش راهنمایی کردن و تشویقش کردن
دیدم من باز نسبت به اونها خیلی تیزم :311::311::311:
می گم به هر حال اون احتیاج به کمک داشت حالا کمک روحی نه جسمی
چون روحش واقعا مریض بوده و دعاهای منم واسه بیماریش بوده که انشالا بیماری روحیش شفا بیابه :311:
:72: