-
شوهر قلدر و زورگو
سلام دوستان
من متوجه یه مشکل بزرگ شدم تو همسرم که خیلی وقتها سر اون با هم دعوامون شده اون همیشه دوست داره ثابت کنه در همه موارد درست میگه یعنی با حماقت اصرار و پافشاری بر اشتباهش داره وقتی هم که تو بحث با من کم میاره مثل دیوونه ها شروع میکنه به پرخاشگری و فحش به خونواده و در آخر کتک کاری
واسه دوستانی که تاپیک قبلی منو نخوندند من 33 سالمه شوهرم 32 اون مهندس کامپیوتر و من فوق لیسانس ادبیات فرانسه و کارم تدریسه
هردو ازدواج دوم مونه
از دست قلدریاش خسته شدم همش لج میکنه میخواد بگه اون درست میگه گاهی ازش اینقدر متنفر میشم که تصمیم میگیرم بدترین کاراراو در حقش بکنم که یخورده دلم آروم شه
دوستان خواهش میکنم کمکم کنید
میشه خواهش کنم تاپیک منو بخونید و منو راهنمایی کنید از همین الان استرس دارم که عصر برم خونه چکار کنم باز دعوا نشه دیگه اعصاب دعوا ندارم به محض اینکه یادم میاد ضربان قلبم بالا میره
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دلم گرفت اومدم اینجا دردو دل کنم راهنماییم کنید دلم باز شه ولی انگار بقیه گرفتار مشکلات خودشونن و کسی وقت راهنمایی نداره
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزیززیادپافشاری نکن وتاکیدنکن اشتباه میکنه .سعی کن درستی حرفاتوبادلیل ومدرک نشون بدی دوباراین کاروکنی اونم کوتاه میاد.
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
ماهی عزیز
اون اصلا فرصت نمیده که من بخوام ثابت کنم من درست میگم یا دلیل بیارم سریع شلوغ میکنه و داد و بیداد راه میندازه اصلا صدای من به صدای اون نمیرسه که بخوام از خودم دفاع کنم سریع گارد میگیره و بحثو میکشونه سمت خونواده و اگه من بیشتر جواب بدم کتک کاری میکنه
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
هروقت عصبانی میشه یکم صبرکن وچیزی نگوسعی کن تویک موقعیت مناسب که شادوسرحاله شروع به تعریف کردن ازخصوصیات مثبتش کنی بعدکم کم بادلائل قانع کننده ازاشتباهاتش بگو.مثلادرموردبحث علمی که شده واطلاعاتش غلط بوده وپافشاری میکنه می تونی مطلب درستوازطریق مقالاتی که تواینترنت قرارداره کپی کنی وبدون گفتن نظرخودت بهش بدی بخونه تاخودش متوجه اشتباهش بشه نه اینکه باعصبانیت ودعوادرستی حرفاتواثبات کنی چون اون یک مرده وممکنه بابرخوردتندی که تواثبات حرفات می زنی اون احساس تحقیرشدن وناتوانی کنه وحتی اگه بدونه حرفات درسته درقبالش جبهه بگیره تاقدرتش واثبات کنه.پس سعی کن موقعیت شناس باشی وغیرمستقیم درستی حرفاتواثبات کنی.:72:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
ممنون ماهی
راستش وقتی میبینم غیر منطقی میگه و تو همه موارد من من میکنه حرصم میگیره منم دلم میخواد پوزشو بزنم و جوابشو بدم البته نه با توهین بلکه با دلیل منطقی ولی اون قبول که نمیکنه هیچی یهو بحثو میکشونه به خونواده و همانطور که گفتم اخرش اگه من سکوت نکنم مثل یه حیوان درنده با من برخورد فیزیکی میکنه کاش مردا میدونستن که این کاراشون باعث میشه هر روز بیشتر از چشم بیفتن
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
بایدیکی ازطرفین کوتاه بیادواگه قرارباشه هردونفرتون قرص ومحکم حق به جانب باشیدزندگیتون پرازتنش ودرگیری میشه .واحترام وحرمت که ازبین بره اونوقته که نسبت به همدیگه سردوبی تفاوت میشید.من نمیگم رفتارهمسرت درسته ولی گاهی وقتهامقابل به مثل کردن نتیجه کاروبدترمیکنه وخیلی وقتهازبان نرم وملایمه که باعث الفت بین زن وشوهرمیشه.فقط یکم سیاست کلامی لازمه کاره.:43:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
اگه قرار باشه من تو همه موارد کوتاه بیام و حقو به اون بدم و همه زورگوییهاشو چه دست و چه غلط بپذیرم اینکه زندگی مشترک نیست این زندگی مستبدانس
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
سلام دوست خوبم.
متاسفانه عدم مشورت پذیری یکی از مواردیه که سهم زیادی در کاهش علاقه ی زن و شوهر داره. اما برای این که رابطه ی سازنده ای با همسرتون داشته باشین، لازمه روش نقد صحیح رو بدونین و توانایی پیش بینی عکس العمل همسرتون رو داشته باشین.
به عنوان مثال:
یک خصوصیت مردان زورگو اینه که نیاز به تایید و تشویق دارن و دیگر اینکه خودشون شدیدا در مقابل امر و نهی مقاومت میکنند و دوست دارند تصمیم گیرنده باشند. پس اینچنین عمل می کنید که مثلا میگین:
نظر خوبیه، اما برای این پیامدش هم چاره ای اندیشیدی؟ فکر نمیکنی اگر این کارو بکنیم بهتره؟و ....
در حقیقت همسرتون رو به سمت تصمیم مورد نظرتون راهنمایی می کنید، تا زمانی که حرف خودتون رو از زبان او بشنوید. شما حرف خودتون رو به کرسی نشوندین، این در حالیه که همسرتون خوشحال و راضی خواهد بود از اینکه خودش تصمیم گرفته.
روش انتقاد صحیح رو هم حتما (با تاکید بسیار) یاد بگیرید.
میتونید مطالبشو در مقالات انجمن پیدا کنید.
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
سلام دوست عزیزم.
من زیاد تجربه شخصی ندارم توی این زمینه. اما با توجه به تجربیات زندگی پدر مادرم، میدونم که وقتی یه مردی با این خصوصیات (یا کلا هر مردی) عصبانیه و صداش رو خیلی برده بالا، وقت مناسبی برای اینکه ایشون رو مجاب کنی نیست. بحث سر منطقی بودن یا با توهین بودنش نیست. بحث سر اینه که اصلاً وقت، وقت ِ مناسبی نیست.
در اون لحظه فقط سکوت چاره سازه. نه تایید، و نه تکذیب.
سیاست زنانه که میگن، به نظرم همینه.
باید صبر کنی تا هر دو آروم بشید و شما وقت کنی ببینی چه جوری باید سر صحبت رو باز کنی. حتی بعضی جاها ممکنه سکوت خیلی طولانی لازم داشته باشی. (البته فقط در همون زمینه ای که دعوا شده.)
شرایط خیلی متفاوتی هر روز پیش میاد که بسته به اونها میتونی تصمیم بگیری بهترین کار کدومه.
در هر صورت، درسته که کار ایشون شایسته نیست. اما عکس العمل شما هم کار رو بدتر میکنه.
امیدوارم موفق باشی:72::72:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزیز
معمولا مردان قلدر ، اقتدار مردانه خود را در خطر می بینند و با زورگویی و قلدری می خواهند اقتدار خود را حفظ کنندو به تایید و توجه بیشتری از طرف همسرشان نیاز دارند.اینگونه مردان دوست دارند همسرشان به انها تکیه کنند.ممکن است شوهر شما نیز از این دسته باشد.
تا بحال پیش امده که خود را بالاتر از همسرتان بدانید و یا اطرافیانتان در حضور همسرتان اینگونه صحبت کنند؟
آیا وضعیت اقتصادی خانواده شما از خانواده همسرتان بهتر است؟
اختلاف سنی شما چقدر است؟
از نظر زیبایی چطور؟
و...
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
به نظر منم وقتی بینتون بحثی میشه و با توجه به خصلت شوهرتون اصلاً نیازی نیست شما بحثهای منطقی کنید تا قانع بشه چون میدوند که محاله. به نظر من همینکه این مسائل پیش اومد و اگه از راه حل دوست خوبمون شب بارونی هم استفاده کردی و باز نتیجه نگرفتی سکوت کن و کمی هم ناراحتیت رو نشون بده جوری که خودش احساس شرمندگی کنه از ادامه بحث و کوتاه بیاد.اونوقت وقتی همه چیز آروم شد ازتون علت ناراحتی اتون رو خواهد پرسید.بگو ناراحتم وقتی سر چیزی میخواییم باهم حرف بزنیم همیشه اینطوری میشه و انگار هیچ عشقی بینمون نیست و کاملاً با هم غریبه ایم(بعد از گفتن همه اینا)دوس دارم تو هم به نظرات من اهمیت بدی(البته این زمانیه که شما هم گاهی نظرات اون رو حتی اگه داره اشتباه میگه بدون اینکه قانعش کنید بپذیرید).
تمام مردها نیاز به تایید شدن از طرف همسرشون دارن و این تو شوهر شما خیلی بیشتر مشخصه.فقط باید سیاست باید داشته باشید نه اینکه حرصتون بگیره و بخوایید پوزش رو بزنید.خیلی راحت شما می تونید آرومش کنید و بهش یاد بدید جوری که دوس دارید باهاتون برخورد بشه.موفق باشی گلم:72:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزيز ضمن تاييد نظر دوستان بايد بگم بعضي وقتا افراد قلدر با رفتاري كه موجب آزار ديگران ميشه سعي ميكنن رابطه خودشونو با اونا حفظ كنن. اونا فكر ميكنن اگه اين اقتدار ناراحت كننده نباشه ارتباطي بين اونا و افراد دور و. برشون نيست.و از قضا گاهي اين ترس از دست دادن عزيزانه كه اونا رو مجبور به اين رفتار نادرست ميكنه.سوالات پاييزان2 سولات منم هست آيا همسرتون در هنگام مواجهه با شما فكر ميكنن پاييتر و فرو هستن؟ اول اين موردو ببينيد هست يانه تا بسته به انگيزه ايشون راه كار گفته بشه..:72:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
به نظر من احتمالاً چون شما فوق لیسانس هستین و شوهرتون لیسانس ایشون احتمالاً دچار این حس بد شده که شما خودتون رو بخاطر تحصیلاتتون بالاتر میدونید بهتر میفهمی و با بحث بیشتر این رو براشون ثابت میکنی و آزارشون میدید.مردها سر این قضیه خیلی حساسن.واسه همینم شما باید خیلی اوقات حرفهاش رو بپذیری تا از این احساس بیاد بیرون تا تو مسائل مهمتر نظر تو رو هم در نظر بگیره.
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزیزم همسر شما ازدواج دومشه؟ درسته؟خوب از همین جا می تونی بفهمی که ایشون یک مشکلی داشته که همسر اولش ترجیح د اده مهر مطلقه بودن رو پیشونیش بخروه اما با این آقا ادامه نده! و وقتی مردی به درد همسر اولش نخورد انتظار دارید به درد شما بخوره؟ معمولا خانومها در ایران به خاطر مسائل پیش پا افتاده یا ی عدم تفاهم ساده جدا نمی شن و وقتی خیلی آزار می بینن جدا می شن...اون آقا همون فرده عوض که نشده...همونه و همین خواهد موند...شما با ی تحقیق از همسر اولش می تونستی بدون وارد شدن به این زندگی این مسائل رو بفهمی...شما ازدواج اول ناموفقی داشتی و مدرک تحصیلی بالایی داری پس چرا دوباره ی انتخاب اشتباه؟؟؟ شما هم مسلما ایراد داری دوست گلم وگرنه می دونستی آزموده را آزمودن خطاست...و آیا واسه ی خانوم فوق لیسانسه دور از شان نیست از همسرش فحاشی و کتک ببینه ؟
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
با تشکر از همه دوستان خوبم
اول از همه در جواب دوستان بگم ایشون الان دارن واسه فوق میخونن و چیزی از نظر تحصیلی از من کم ندارن از نظر قیافه هم ایشون خوش تیپ و خوش قیافه هستند و معمولا هر کی ما رو میبینه میگه خیلی بهم میاید پس چیزی این وسط نیست که یکی بیشتر از اون یکی داشته باشه فقط یه چیزی هست اونم اینکه من دارم اقامت کانادا میگیرم که اونم بخاطر اینکه همسر منه میگیره ولی همیشه این ترسو داره که من ممکنه خیلی کارا بتونم بکنم یا اینکه اگه بریم کانادا ازش جدا شم.
نکته بعدی جواب دوستم مریم عزیز، شما اینجا نیومدی که به کسی طلاق رو تجویز کنی یا کلا شعور کسی رو که اینجا دردو دل کرده زیر سوال ببری من با همسر قبلی اون اقا قبل از ازدواج صحبت کردم و متوجه شدم که هر دوی اینها ایراد داشتند و کلا از نظر فکری فرهنگی و خانواده نقطه مقابل همدیگه بودند اینها رو میگم که خانم مریم بدونه من همچین بدون فکر هم ازدواج نکردم
امروز خیلی دلم گرفته متاسفانه من ادم صبوری هستم همه چیزو میریزم تو خودم و هی صبوری میکنم و عکس العمل تندی در مقابل رفتارهای بد شریک زندگیم نشون نمیدم والا اگه بخوام میتونم غیر مستقیم منم اذیتش کنم که دلم راضی شه ولی کاری نمیکنم چیزی نمیگم تا وقتی که ظرفیتم تکمیل شه اون موقع یه تصمیم خوب میگیرم واسه همه عمرم تو ازدواج اولم خیلی صبوری کردم با اینکه سنم کم بود ولی یه روز که صبرم لبریز شد واسه همیشه اون ادمو بوسیدم گذاشتم کنار و بعدها فهمید که زن خوبیو از دست داده و هرجا نشسته بود افسوس و غصه خورده بود وخودشو خونوادش بارها و بارها خواستند که دوباره شروع کنم و یه فرصت دیگه بهش بدم.
الانم دارم با همه زورگوییهای شوهرم کنار میام و میریزم تو خودم تا یه روزی این عقده سر باز کنه
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
ترانه جان سلام
مدتیه تاپیکتو میخونم ولی نمیدونستم باید چی برات بنویسم
راستش من تو کار خودم موندم چه برسه بخوام به یکی دیگه راه نشون بدم
ولی وقتی دیدم نوشتی دلت گرفته دیدم حال منو داری، خواستم برات بنویسم که بدونی تنها نیستی
با تمام وجودم دعا میکنم که مشکلت حل بشه
:43:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
مرسی از همدردیت شمیم جون
من واقعا احساسا تنهایی و بی کسی میکنم و واقعا دلم گرفته دلم برا مامانم تنگ شده برا دوستام برا ادمهایی که منو واقعا دوست داشتند
نمیدونم چی بگم یه حس غریبی دارم اصلا حالم خوش نیست امروز
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
منم تنهام ترانه جون
دیشب همش به این فکر میکردم که کاش کسی رو داشتم که باهاش حرف بزنم
کاش خواهر داشتم
همش به این فکر میکردم که با مامانم صحبت کنم ولی چه فایده غیر از اینکه بخواد با شوهرم صحبت کنه و روشون تو روی هم باز بشه نتیجه دیگه ای داره؟ غیر اینکه از این به بعد هر ناراحتی ببینه بخواد با شوهرم صحبت کنه که ناراحتم نکنه نتیجه دیگه ای داره؟
دست نگه داشتم
خیلی خستم
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
عزیزم منم احساس تورو دارم
منم دلم میخواست یه خواهر داشتم منم مثل تو نمیخوام مسائلمو به مامانم بگم اوائل با یکی از همکارام دردو دل میکردم بعد متوجه شدم کار اشتباهیه چون اون خیلی موذی بود و از زندگی خودش هیچی نمیگه فقط گوش میده و بعدشم میره واسه دوستاش و خونوادش تعریف میکنه دیگه دردامو تو خودم نگه داشتم تا اینکه این سایتو پیدا کردم و میام اینجا از نظر روحی خودمو تخلیه میکنم واقعا از مدیر این سایت متشکرم
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
سلام
منم این مشکل رو دارم البته بیشتر یا کمترشو نمی دونم . همسر من هم همیشه رو حرفش پا فشاری می کنه . کاری که از نظر عقل من کاملا اشتباه رو درست جلوه می ده و اینقدر به انجامش پافشاری می کنه تا من کوتاه بیام و بزارم کارو انجام بده . اما بعد که دقیقا به حرف من می رسه و می بینه اشتباه کرده اگه من سرزنشش کنم قاطی می کنه و می گه من خودم می دونم این کار درست از آب درنیومد دیگه لزومی نداره تو سرزنش کنی و هی به روم بیاری و از این جور حرفها تازه گاهی هم می ندازه گردن من می گه تو منفی آوردی این کار نشد. و بعدش می گه باید به من اعتماد داشته باشی و هر کاری می کنم پشتم باشی . چند باری باهاش سر این موضوعات خیلی بحث کردم اما به نتیجه ای نرسیدم الانم دیگه زیاد محل نمی زارم این جور مواقع به حال خودش رهاش می کنم هیچ مسئولیتی هم در مورد کارهاش به گردن نمی گیرم . اگر هم عواقبی داشته باشه همه رو می ندازم گردن خودش از همون اول هم باهاش طی می کنم که اگه این کارو بکنی من کاری ندارم و از این جر فها . ولی الان اینقد سرش به سنگ خورده که بهتر شده و زیاد یه دنده بازی در نمی یاره . زندگی همین شکلیه دیگه همیشه همه چی اون
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
سلام رها جون
شوهر منم اینجور مشکلاتی داره منم همین روشو در پیش گرفتم و میگم من کاری ندارم و عواقبشم با خودشه ولی الان مشکل من اینه که سر مسایل کوچک با من لج میکنه و همش میخواد کار خودشو بکنه مثلا اگه من بگم بریم خرید کنیم یخچال خالیه میگه من وقت ندارم در حالیکه وقتشم داره و الکی میگه چون من مطرح کردم اینو میگه، باید خودش هر وقت میگه من برم این یه مثال بود میخوام بگم تو همه موارد باید حرف، حرف ایشون باشه خوب خسته شدم دیگه اعتماد به نفسمو از دست دادم گاهی با مهربونی راضیش کردم مثلا بریم بیرون خرید اونم اومده ولی با رفتارش کاری کرده که ببخشید مثل سگ پشیمون شدم و به غلط کردن افتادم اگه زندگی مشترکه باید همه چیش مشترک باشه نمیشه که غصه هاش و گرفتاریهاش مشترک باشه ولی تصمیم گیریهاش یکطرفه باشه
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
سلام
منم مشکل تو رو داشتم تا حدودی تونستم حلش کنم
میشه توضیح این برخوردهای فیزیکی که شوهرت باهات میکنه چطوریه و در چه حدیه ؟
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزیز متاسفم که از پست قبلی من ناراحت شدی ...من خودم هم با مردی که سابقه ی ازدواج قبلی داشته ازدواج کردم...منظور من زیر سوال بردن شعور کسی یا تجویز جدایی نبود...
دوست عزیز مردی که سابقه ی طلاق داشته با زنی که سابقه ی طلاق داشته فرسنگها تفاوت داره...معمولا زنها در ایران به خاطر مسائل ساده ای مثل عدم تفاوت از همسرانشون جدا نمی شن و معمولا وقتی پا روی همه ی وابستگی ها شون می گذارن و راه دادگاه رو پیش می گیرند که آزار بسیار دیدند و شرایط به قدری غیر قابل تحمل بوده که حاضرن مردم بهشون بگن مطلقه اما در اون زندگی نمونند...شما یک بار تجربه ی جدایی داشتی و می دونی بسیار سخته...مردی که از همسرش جدا شده بعنی : من سازگار با شرایط نمی شوم...دیگران باید با شرایط من سازگار بشوند! یا می شود یا نمی شود ...اما من تغییر نخواهم کرد! شخصیت هیچ کس تغییر پذیر نیست...
ایشون موفع بحث شروع می کنه به کتک کاری...خوب این عادت رو با شما که شروع نکرده ...قبلا هم داشته...همسر سابقشون و این آقا هم درسته شاید نقطه ی مقابل هم بوده باشند اما آیا همه ی اونهایی که نقطه ی مقابل همسرشون عادت به کتک کاری هم دارند؟ پس مشکل فقط اختلافات فرهنگی فکری نبوده...
و در واقع وقتی فردی با یک مرد یا زن مطلقه ازدواج می کنه باید از قبل خودش رو آماده کنه برای یک زندگی پر چالش...شما گفتی ایشون اصرار می ورزه روی حرفای اشتباهش...شما از کجا می دونی حرفای ایشون اشتباهه؟ پس شما هم از این دریچه به موضوع نگاه می کنی که ایشون اشتباه می گه طبق تشخیص شما...یعنی ملاک تشخیص شما از درست یا غلطه...در واقع هر دوی شما اصرار دارید که درست می گید ...از واکنشتون به پست من هم پیداست در مقابل انتقاد سریع موضع می گیرید که البته اکثر ما آدمها همین طوریم و انتقاد رو دوست نداریم...شاید اگر یک خانوم تحصیل کرده نبودی من به شما نمی گفتم در شان شما نیست کتک کاری ایشون رو تحمل کنید...در واقع هیچ زنی رو نباید کنک زد چه تحصیل کرده یا نکرده اما واکنش یک آدمی که تحصیلات عالیه داره انتظار می ره متفاوت باشه...کسی اینجا به کسی جدایی رو تجویز نمی کنه و برای شما در ازدواج دوم هم به هیچ عنوان همچین چیزی صلاح نیست...اما بهتره دانش خودتون رو راجع به مهارتهای زندگی بیشتر کنید...حتی با خوندن کتاب...من مشاوره رو توصیه نمی کنم چون خیلی وقتها نتیجه ی عکس می ده و مردان رو به این فکر فرو می بره که ما به تنهایی از پس مشکلاتون بر نمی آیم و شاید این زندگی هم تاریخ مصرفش گذشته...چون آمار طلاق در ازدواج های دوم چیزی حدود 70 درصد هست ...ایشون نشون می ده افراد و به ویژه مردان در ازدواج دوم زودتر تصمیم می گیرند به جای تلاش تصمیم به جدایی بگیرند و چون ترس از آینده بعد از طلاق و آینده ای نا معلوم دیگه مثل ازدواج اول وجود نداره خبلی زودتر دیر خواهد شد...پس بهترین راه اینه تنش ها رو کم کنید...نه اینکه منفعل باشید ...نه مقتدر باشید اما سعی کنید صبر مقتدرانه نه منفعلانه در پیش بگیرید...کتاب تنها راه برای خوشبختی ...از سهیل رضایی رو توصیه می کنم...شما و همسرتون مهارتهای ایجاد ارتباط رو ندارید...هنر مکالمه ی موثر و بی تنش رو یاد نگرفتید...به قول اریک فروم عشق موهبتی ست شبیه نبوغ که هر کسی از آن برخوردار نیست...عشق ورزیدن رو هم مثل یک هنر باید آموخت...ایراد در هر دو شماست ...روانشناسی می گفت اگر در ازدواج دومت هم باز به جایی رسیدی که یک لحظه شک کردی که نکنه باز هم جدایی اونوقت یقین بدون اونجا بحث فقط اشتباهات تو نیست که اگر اشتباهی بود باید از ازدواج اولت یاد می گرفتی و اصلاح می شد...دیگه اونجا یقین بدون که there is a character flaw! یعنی اونجا حتما تو هم یک مشکل شخصیتی داری و این اشتباهه که فکر کنیم در هر دو زندگی طرف ما تصادفا دارای ایراداتی هست...هر دوی شما به کمک نیاز دارید...
امیدوارم زندگی به کامت بشه دوست عزیزم ...
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
مریم عزیز متشکرم از راهنماییهات
خط قرمز من در زندگی اعتیاد و خیانت هست در این 2 مورد هرگز حاضر به ادامه زندگی نخواهم بود، در زندگی اولم هم بدلیل اعتیاد جدا شدم و اما در مورد همسر فعلیم وقتی نقاط مثبت و منفیشو رو کاغذ مینویسم، +ها خیلی بیشتره و مهمترینش وفاداریشه و مطمئنا با یاد گرفتن مهارتها و فنون حرف زدن میتونم مشکلات فعلیمو حل کنم و در مورد زندگی قبلی همسرم به نظرم مردی که سالمه تحصیلکردس اهل زندگی و خونوادس کار خوب داره و وفاداره اگه زنش جدا شه میشه گفت مشکل عمده از زن بوده چون یه آدم عاقل این همه حسنو نادیده نمیگیره و بخاطر جرو بحثی که منجر به دعوا و کتک کاری میشه بره طلاق بگیره با کمی درایت میتونه این مشکلو حل کنه .
تاپیکهای شمارو هم خوندم امیدوارم مشکلاتت همانطور که به صلاحته حل شه و آینده قشنگی برات رقم بخوره دوست عزیز
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
ممنون عزیزم ...بله شوهر شما خصوصیتهای مثبت زیادی داره ...در مقابل امثال شوهر من که هر چقدر تلاش می کردم نکته ی مثبتی درش ببینم که به حفظ زندگیم راغب باشم نبود که نبود...و یک چیزی که من بهش معتقدم اینکه کسایی که مثل خودم یک زبان خارجی خوندن و مدام در کتابها و دروسشون با فرهنگی سر و کار دارن که فرسنگها از فرهنگ کشور خودمون جلوتره خیلی سختتر با زندگی هایی کنار می آن که مرد زورگو و قلدر باشه...من راجع به خودم خیلی به این موضوع فکر کردم که باورها و دانسته های من با فرهنگ خانواده های سنتی و مردسالار جور در نمی آد و حتی با واقعیت زندگی 90 درصد خانواده های ایرانی...فرهنگی گه هنوز اگر مردی خیانت کرد در مقابلش شما رو به صبوری و خانمی کردن و جبران مافات و کم کاری هات تشویق می کنند و هنوز هیچ مردی بعد از خبانت همسرش او رو نگه نمی داره...فرهنگی که علنا زنهای فامیل شوهرم می گفتند مرد ذاتش تنوع طلبیه و اینکه بره با زتای دیگه و زنه که براش خیانت زشته و عملا می دیدم مردها بدون مشورت زنها هر کاری می کردند و فقط زنهاشون ی جمله می گفتند: کسی نمی تونه جلوی ی مرد رو بگیره! مرد مال کوچه خبایونه و زن مال تو خونه...و این با یاد گرفته ها و باورهای من فرسنگ ها فاصله داره...اما خوب مسلم هست که شما با کمی مطالعه و یادگیری مهارتهای زندگی ی زندگی نرمال خوب خواهی داشت و مشاور من می گفت مردهایی که سابفه ازدواج ناموفق دارند عصبی و زود خشم می شند و من اینو راجع به شوهرم می دیدم...امیدوارم اون کتابه خیلی به دردت بخوره چون کتاب خیلی متفاوتیه و به نظر من مفید...من هم شاید اگر شوهرم خیانت کار و تنوع طلب نبود زورگویی هاش درد قابل تحملی می شد ...به هر حال الخیر فی ما وقع:43: موفق باشی
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
کاملا باهات موافقم مریم عزیز
اونایی که زبان خارجی خوندن با بقیه متفاوتند من لیسانسم زبان انگلیسی بوده و فوقم ادبیات فرانسه تو دانشگاه استادام همیشه میگفتند بچه های گروه زبان تو دانشگاه نسبت به سایرین خیلی مودب ترند و اینو من به واقع لمس کردم مطمئنم شما هم مثل من فکر میکنی و در مورد زندگیتم عزیزم از اولم لیاقتت بیشتر از اینا بوده و در حد شما نبوده که با عوام بخوای نسلتو گره بزنی و چه بهتر که زود به اشتباهت پی بردی و این اشتباه یه تجربه خوب میشه برات که امیدوارم انتخاب بعدیت کسی باشه که در حد شان و شخصیت شما باشه و طعم آرامشو عشقو تو زندگی زناشویی بچشی:43::72:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
مسئله
اینجاست که ارزش زندگی مشترک بیشتر ازاینه که بخاطر مسائل جزئی دیگه با هم
جرو بحث کنید.
شما همسر همین یعنی مایه ارامش هم باید باشین با هم مسابقه نذاشتین که
بخوای با دلایل منطقی بزنی تو پوزش.حالا فرض کن زدی تو پوزش حالشو اساسی
گرفتی بدجوری زدی تو برجکش ...خوب بعدش چی؟چی بهت رسیده؟جز یه احساس رضایت
موقت.چی از دست دادی؟ارامش زندگی مشترک
رابطه زناشویی مثل رابطه با یه همکار نیست که قویا بخوای سر حرفها و نظراتت
وایسی.
من حدس میزنم همسرت فهمیده می خوای بزنی تو پوزش واسه همین اونم(شاید
برخلاف میلش) فقط واسه اینکه کم نیاره کوتاه نمیومده.یعنی حرفت رو قبول
داره اما ....
تو رابطه زناشویی سازگاری خیلی مهمه.
زیاد باش بحث نکن.این رفتارت باعث میشه اصلا گوش نده حرف تو چیه؟درست هست
یا نیست؟فقط میخواد مقابلت جبهه بگیره.
ناراحتیت رو هم تو خودت نریز و نازک نارنجی هم نباش.بالفرض ازشوهرت جدا
بشی.اونم بفهمه چه گوهری از دست داده.بهش ثابت بشه تو چقد خوب
بودی...خوب......حالا چی گیر تو اومده؟از دست دادن یک زندگی مشترک که
میتونستی واقعا بسازیش.پس این فکرا رو بذار کنار.
واسه تصمیم گیری فقط همین الان رو نبین.اینده ای هم هست.شاید فکر کنی کمی
سازگاری باعث میشه از حقوق فردیت کوتاه بیای ولی فوای زیادی برات داره.بعد
مدتی شاید طولانی حساسیتش کم میشه و کم کم حرفات رو قبول میکنه و شاید اصلا
خودش ازت نظر بخواد
موفق باشی
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
سلام بهار جون
با حرفهات موافقم ولی متاسفانه وقتی ناراحت میشم دیگه این حرفها هیچ کدوم یادم نمیاد و منطقم تعطیل میشه اون لحظه از روی عصبانیت هر کاری ممکنه بکنم و هر چیزی بگم خیلی دلم میخواد بتونم خودمو و خشممو کنترل کنم
متشکرم از راهنماییهات