-
مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
سلام برهمه
حدود یک سال و نیمه که با پسری دوست هستم.جفتمون 21سالمونه.هردو تهرانیم دانشجو ام هستیم.از اولم حرفمون ازدواج بود.نامزدمم کم کم شرایطو اماده میکرد سربازی که معاف شد.کارم یه جای دولتی بسیارعالی بطور رسمی مشغول بکار شد(پارتیش باباش بود)کم کمم پول جمع میکرد تا اینکه 50تومنی جمع شد.چون از قبل ام کار میکرد.پسر خودساخته و پخته ایه.هرسری تصمیم به ازدواج گرفتیم مادرش مخالفت کرده.چون مذهبی و تحصیلکردست و از دوستیمونم خبر داره بشدت مخالفت میکنه میگه دختری که با تو دوست بوده بدرد ازدواج نمیخوره.این دختر لابد با پسرای دیگه ام بوده و هست واسه تو دام پهن کرده.این زن ندیده داره با من مخالفت میکنه من خودم چادری ام ازلحاظ زیبایی و شخصیتو متانت اگه تعریف نباشه سرآمدم.حتی میگه من خاستگاری نمیام اگه بیام آبروریزی درمیام.این زن اصلا اصلا به حرف هیچ کس گوش نمیده.حتی مشاوره ام بردنش اما راضی نمیشه اصلا.از هیچ کسم حرف شنوی نداره خودشو عقل کل میدونه و رضایت به این ازدواجم یعنی شکست مقابل خواسته من و نامزدم.پدرشم خودشو کشیده کنار میگه نامزدم خودش حل کنه.ما خودمون همه جوره بهم میخوریم هیچ مشکلی ام سدراهمون نیست جز این زن.نامزدم از اولم روپا خودش بود مامانی ام اصلا نیست.اما سر این قضیه، این زن کینه به دل گرفته.هرکاری کردیم راضی نشده حتی چندبار به مدت چندشب از خونه زده بیرون اما اصلا فایده نداشته یه روزم رفت بیمارستان اما این زن اصلا نیومد ملاقات.بویی از احساسات مادرانه نبرده.نامزدمم باهاشون قطع رابطه کرده الان یه خونه اجاره کرده میخاد تنها زندگی کنه چون هیچ وابستگی مالی به خونواده نداره و سر این قضیه ام از دستشون بشدت دلخوره میگه دیگه خونواده ای ندارم.مادره ام گفته برو بسلامت .واقعا بریده نامزدم .الانم که تنها شده خونواده ام طردش کردن.ما بشدت بهم علاقه داریم .حالا شما بگید چه کنیم؟چجوری راضیش کنیم؟این زن حتی با مادر خواهراش قهره.با برادرش مشکل داره.دیگه چه برسه بمن:(توروخدا کمکم کنید
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
این زن زن زن که نوشتید مادر همون شازده ای است که شما بهش میگید نامزدم !!!
اون آقا هم هنوز خیلی راه مونده تا نامزد شما بشن ...
به نظرم مادرش اشتباه نمیکنه.
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
سلام دوست عزیز
به همدردی خوش آمدید:72:
به نظرم شما نباید کار خاصی بکنید ، این آقا پسر هستند که باید شرایط رو مساعد کنند برای ازدواج و رضایت مادرشون رو جلب کنند ، اما توجه کنید که رضایت زوری نه ، رضایت قلبی ، اقداماتی که دوستتون برای راضی کردن مادرشون انجام دادن ، نشان از شخصیت رشد نیافته اشون هست ، وقتی ایشون با مادرشون که یه عمر زحمتشون رو کشیده اند اینطوری برخورد می کنند و تصمیمات ناپخته می گیرند( اون هم در تصمیم مهمی مثل ازدواج) فردا در صورت ازدواجتون چطوری ازشون انتظار دارید تو مشکلات منطقی و بالغانه تصمیم بگیرند و عمل کنند.:160:
به نظر من اون آقا هنوز به بلوغ فکری لازم نرسیده اند:300:
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
سلام دختر تنها
خودتو زیاد درگیر روابط خصوصی این آقا و مادرش نکن . چون ممکنه الان به خاطر تو باهاشون قطع رابطه کرده باشه ولی مطمئن باش بالاخره دلش تنگ میشه و بر میگرده سمت خونوادش .
همونقدر که تو به خونوادت علاقه داری اونم به خونوادش علاقه داره عزیزم . بعدم هرچقدر مستقل باشه از لحاظ مادی ولی بازم چون سنش پایینه و ... شدیدا تحت تاثیر احساسات داره تصمیم میگیره و حرف میزنه .
شایدم فردا خدای نکرده توی زندگی با تو هم وقتی مشکلی پیش اومد و بعد یه مدت که احساساتش آرومتر شد ، همین رفتارها رو با تو هم بکنه .
اصلا به این رفتارها تشویقش نکن . ( میدونم که اینکارو هم نمیکنی . ):104:
سعی کن منطقی تر باشی . میدونی چرا پدرش دخالت نمیکنه و میگه خودش مشکلشو حل کنه ؟ چون با نظر مادرش و اینکه پسرش هنوز به پختگی نرسیده موافقه . و به موقعش اون هم نظر احتمالا منفی شو با یه بهونه دیگه رو میکنه .
عزیزم من دقیقا درکت میکنم . چون توی این شرایط بودم . ( تاپیکمو بخون http://www.hamdardi.net/thread-17375.html)
حتما بهتر میتونی تصمیم بگیری .
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
دو.ست عزيز 21 سال سن زيادي نيست سن كمي هم..پس به سن هردوتون به عنوان عاملي براي برخورد ناپخته نگاه ميكنيم اين يك.دوم زيبايي هر پيوندي اينه كه با شادي و زيبايي شروع بشه دخترم.شايد همسرتون به لحاظ مالي مستقل باشه اما به لحاظ عواطف دروني ...نبايد جايگاه مادر رو فراموش كني..شروع توام با اختلافات منجر به اختلافات بعدي ميشه.بهتره اول آرامش خودتونو حفظ كنين. بعد هم نامزدتون به جاي تصميم به قطع روابط سعي در بهبود روابط و كمك گرفتن از يه نفر يا چند نفر عاقل و خيرخواه كنه.ساده كنم رفتار نسنجيده براتون ضرر ميشه ها؟
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
ایجاد رابطه دوستی با یه پسر به مدت یکسال و نیم اولین و بزرگترین اشتباه شما بوده که قطعا باید تبعات اون رو هم بپذیرید
بهترین کار در حال حاضر اینه که رابطه خودتون رو با دوستتون قطع کنین و ازش بخواین بصورت رسمی برای ازدواج با شما اقدام کنه
این کار چند تا حسن داره
1-ارامش از دست رفته شما برمیگرده
شما هم مثل دوستتون اشتباهاتی داشتین اما در حال حاضر مسئولیتی برای کسب رضاییت خونواده دوستتون ندارین
پس چرا باید در عذاب و استرس باشین؟
2-انتخاب شما عجولانه و احساسی نخواهد بود
هم شما و هم دوستتون در شرایطی به هم وعده ازدواج دادین که احتمالا تا حدود زیادی درگیر احساسات وعواطف خودتون بودین
در فرصتی که تا خواستگاری رسمی برای شما به وجود میاد میتونین کاملا منطقی و عقلانی راجع به هم تصمیم بگیرین
حتی تحقیقات در مورد دوستتون رو هم به کمک خونوادتون تکمیل کنین
3- میتونین حسن نیت خودتون رو به خونواده دوستتون نشون بدین و اعتمادشون رو جلب کنین
هر چند شما هم مثل دوستتون و خونوادش مذهبی هستین اما متانت شما از جانب اطرافیان و به خصوص مادر پسر زیر سوال رفته
به هر نحو این یکسال و نیم گذشت اما اگه هنوزم به اشتباه بودن فعلی که انجام دادین واقف نباشین و به همین صورت ادامه بدین عواقب بدتری در انتظار شما خواهد بود
4-موقعیتی رو برای محک زدن دوستتون فراهم میکنین
زمانیکه باهاش قطع رابطه میکنین قطعا دوستتون به شدت رنجیده میشه و ممکنه به شما و علاقه ای که بینتون بوده شک کنه
ممکنه شما رو به ادامه دادن رابطه ترغیب کنه
ممکنه ابراز ناتوانی کنه و در مقابل این تصمیم عاقلانه شما ضعف نشون بده
ممکنه شما رو تهدید کنه
ممکنه هم شما و هم خونوادش رو ترک کنه
تمام این رفتارها جدای از غلط بودنشون ، پیام هایی رو برای شما دارن که از شخصیت این فرد حکایت میکنه
5-ممکنه دوستتون در مقابل تصمیم عاقلانه شما ابراز ناراحتی کنه اما بعد از یه مدت متوجه منطقی بودن این تصمیم بشه و خونوادش رو برای خواستگاری رسمی ترغیب کنه
و به تنهایی باید اینکار رو بکنه ، حضور شما نه تنها فایده ای که نداره
بلکه باعث میشه
این حس در مادر دوستتون به وجود بیاد که شما همه قرار مدارها رو با هم گذاشتین و هنوزم با هم رابطه دارین وکسب رضایت مادر یه امر صوری و بی اهمیته
قطعا مادر دوستتون از این مسئله رنج میبره
6-خونواده شما میتونن به دوستتون به عنوان داماد ایندشون اعتماد کنن
اگه شما محکم و جدی تصمیم به قطع رابطه بگیرین
و دوستتون هم با شما همراهی کنه ، به خونه برگرده و هر جوری که شده رضایت خونوادش رو جلب کنه
قطعا تصویر خوبی از خودش در ذهن خونواده شما به جا میذاره حتی اگه در نهایت مادر دوستتون رضایت قلبی کامل از این وصلت نداشته باشه !
:305:خیلی هم نگران نباشین که اون رو تنها گذاشتین
مطمئن باشین بعد از ازدواج همین همراهی های شما قبل از عقد رسمی یه نقطه ضعف بزرگ برای شما میشه !
ضمن اینکه خیلی وقت هست برای اینکه علاقه خودتون رو بهش ابراز کنین ، بعد از ازدواج هیچوقت تنهاش نذارین ، اونموقع ارزشش بیشتره !
همونطور که دوستان گفتن دوست شما هنوز به اون درجه از بلوغ عاطفی و یا حتی فکری نرسیده ، بنابراین شاید ایشون هم باید به همراه مادرشون با مشاور در ارتباط باشن
حقیقتا چه اضطراری در ازدواج شما و ایشون بود که به فاصله کمتر از یه سال اینچنین خونوادش رو دچار مشکل کرد ؟
چرا خونه رو ترک کرد ؟
باید در قبال اینگونه رفتارهای بچگانه و عجولانه در مقابل شما و خونواده شما پاسخگو باشه
دوست عزیز پخته بودن و خودساخته بودن تنها در استقلال مالی (اون هم به واسطه پارتی داشتن از جانب پدرش ) خلاصه نمیشه
شاید تکراری شده اما اصولا گفته میشه اگه میخواین متوجه بشین درصورت بروز مشکلات(زمانیکه شما بیمارین یا زیباییتون رو از دست دادین یا اشتباه بزرگی مرتکب شدین یا ....)همسرتون چه برخوردی با شما خواهد داشت
به رفتار همسرتون با خونوادش به خصوص مادرش توجه کنین
مادر برای یه پسر ، یک زن با خصوصیات جنسی زنانه نیست بلکه یک انسانه که نسبت بهش مسئوله و دوسش داره
اینکه یه مرد ، من رو به مادرش ترجیح بده و اون رو طرد کنه چندان خوشحال کننده نیست
چه تضمینی هست که نفر بعدی شما نباشین ؟
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
منون ازتون:46:
دوستان،کار اشتباهیه که:
1)با مادر نامزدم قرار ملاقات بذارم و همو ببینیم و حرف بزنیم و بگم که منم اینجوری دوست ندارم و رضایت شما مهمه همم اینکه منو ببینه و اون هیولایی که ساخته از من،از بین بره؟
2)صبر کنم چندین سال تا باالاخره اونا راضی شن؟آخه مگه میشه مادری طاقت دوری از بچشو داشته باشه؟؟؟؟
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
دختر خوب،
به قول همه ی دوستان بالا، رفتارهای دوست پسر شما نشان می ده که هنوز بلوغ و آمادگی لازم برای تشکیل زندگی را ندارد و قبل از فکر کردن به موضوع مادرشون، لازمه به این موضوع فکر کنید.
اما در مورد سوالت، مادر آقا پسر گفته دختری که دوست پسر داشته باشه به درد زندگی نمی خوره. حالا می خوای بری خراب ترش هم بکنی؟ این خانم معتقده که دختر باید سنگین و رنگین سر زندگی خودش باشه و صبر کنه تا بریم خواستگاریش و ازدواج کنه. به درست یا غلط نظر ایشون من و شما نمی تونیم کاری داشته باشیم.
حالا شما می خوای یک جلسه هم باهاش بذاری بگی بیایید منو بگیرید واسه پسرتون؟
بهترین کار اینه که با این آقا پسر قطع رابطه کنی و بگی من اشتباه کردم. اون هم اینها را به مادرش منتقل می کنه و ممکنه مادر در تصمیش تجدید نظر کنه.
اگر هم دوستی را به امید سالهای بعد و ... ادامه بدی ریسکش خیلی بالاست:
راضی نشدن مادر ( توی این تالار نمونه های زیادی است که مادر اولش راضی بوده و بعد چند سال که موضوع جدی شده مخالفت کرده. این خانم که از اول هم مخالفه، خیلی امیدی نداشته باش )،
پشیمون شدن خود پسر،
از دست دادن خواستگارهای خوب و ....
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
سلام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط dokhtaretanha
منون ازتون:46:
دوستان،کار اشتباهیه که:
1)با مادر نامزدم قرار ملاقات بذارم و همو ببینیم و حرف بزنیم و بگم که منم اینجوری دوست ندارم و رضایت شما مهمه همم اینکه منو ببینه و اون هیولایی که ساخته از من،از بین بره؟
2)صبر کنم چندین سال تا باالاخره اونا راضی شن؟آخه مگه میشه مادری طاقت دوری از بچشو داشته باشه؟؟؟؟
بله کار خیلی خیلی اشتباهیه .
اگه باهاش قرار بذاری علاوه بر اینکه شخصیت خودتو زیر پا که چه عرض کنم ، له میکنی ، دیگه باید حتم داشته باشی که قضیه 100 درصد تموم شده ست و دیگه عمرا بیان خواستگاریت .
( مادر خواستگار من یکسال اصرار داشت که پسرش منو یه جایی بیرون از خونه حتی از دور نشونش بده ولی وقتی من شدیدا با این آقا مخالفت کردم ، و اونم به مادرش گفت فکر کن دختر خودته دوست داری اینجوری ببینندش ؟ و مادره هر کاری کرد و آقا هرچی اصرار کرد ، من راضی به این کار نشدم ، مادرش مجبور شد با احترام کامل بیاد خواستگاریم ، و هیچ بی احترامی به من نشد ، هر چند هنوزم مخالفه ولی حداقل مجبور شد بیاد خواستگاری چون فهمید و مطمئن شد رابطه ما با همه روابط معمول در جامعه فرق داره .)
با رفتنت و قرار گذاشتنت با مادرش بهش میفهمونی که بله من به درد ازدواج نمیخورم و تا حالا با ده تا مادر دیگه همینجوری قرار گذاشتم و هر چی تا حالا در مورد من فکر میکردی کاملا درسته .
پس مطمئن باش که این راه درستی نیست . بهترین کار همینه که به آقا هم بگی سعی کنه اعتماد خونوادشو جلب کنه که میتونه یه خونواده اداره کنه .( نه با حرف با رفتارهای عاقلانه ) بعدم روابطتو باهاش یکم کمتر کنی وبعدش تا زمانی که نیومده خواستگاری قطع رابطه کنی .
اگه علاقه ش فقط از روی احساسات و وابستگی نباشه ، که تمام سعی خودشو میکنه که به دستت بیاره ولی اگه اینطور نباشه میره . که الان بره بهتر از اینه ازدواج کنید و بعد با یه بچه بذاره و بره .
موفق باشی .
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
دوست خوبم دختر تنها سلام
به تالار همدردی خوش آمدی
اول یک نکته تذکر بدم (( هر کس عضو همدردی میشه دیگه تنها نیست ))
و اما بعد
بالاخره دوستی ای صورت گرفته و احیانا آغاز این رابطه و یا بهتر بگم هدف از رابطه ازدواج بوده و احتمالا هم پسر آغاز کننده و درخواست کننده بوده است . در این مدت شما هم برای پسر سنگ تمام گذاشته ای هم از لحاظ ادب و احترام و شخصیت و شایدم مالی
بعداز مدتی که خسته شدی ؛ نه بهتره بگم نگران شدی و منتظر ماندی به بهانه های مختلف بهش رسوندی که برای خواستگاری اقدام کنه و او هر دفعه بهانه آورد و مهمترین بهانش مخالفت مادرشه ؛؛؛؛ حالا سناریوی جدید ؛ میاد میگه امروز بحثمون شد . میخوام قهر کنم و.......
دختر تنها تو این مخالفت مادر و قهر و خونه جدا را از کجا میدونی ؟ خودش گفته !!! بهش خیلی اطمینان داری ؟ بارها امتحانش کرده ای ؟ :305:
نمیخوام مؤاخذه ات کنم ، میخوام یک کم فکر کنی :324:؛؛؛ تو موقعیتی قرار گرفته ای که احساسات و به قول خودت عشق نمیذاره احتمال یک درصد دروغ گفتن را از ناحییه او باور کنی
اتفاقا فکر خوبی به سرت زده (( با مادرش صحبت کنم )) اما قبلش با پسره یا بهتره بگم نامزدت مشورت کن و به رنگ چهره و تن صداش هم خوب دقت کن :46:
من برخلاف نظر دوستان که میگن نرو و با مادر صحبت نکن ؛ میگم زمینه ملاقات را فراهم کن و قبل از آن نامه ای بنویس :303::303: مبنی بر اینکه پسر شما کی و به چه بهانه ای از شما خواستگاری کرده و خبر دار شده ای که بزرگان منزل مخالفت کرده اند و حتی از درگیری هم خبر داری , بعد هم بنویس که من حاظر نیستم اشک مادری به خاطر من جاری شود و از این حرفها و حتما یادآوری کن که از این دختران خیابانی نیستی و به فلان دلیل اطمینان کرده ای .
حال نامه را در دست داشته باش اگر تونستی حرفت را بزنی که هیچ وگرنه نامه را خواهی داد .
بالاخره دوستان نظرشون اینه که رابطه را قطع کنی و حق هم همینه ، اما یک اقدامی هم باید صورت بگیره که فردا دلت نسوزه
در پایان عرض میگنم احتمال قوی بده پسره داره بهت دروغ میگه پس خیلی خیلی مواظب باش همینکه بفهمه تو قصد قطع رابطه را داری و یا میخوای کاری بکنی که برای او ناخوشایند است طرح جدید مد نظرش را اجرا میکنه ./
انشاءالله به عشقت میرسی و دعا کن خدا آنچه مصلحت توست برایت تقدیر کند @ دعا گوی شما خواهم بود :72:
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
نمی خواستم چیزی بنویسم و می دونم که هر کس اینجا نظرش را می گه و شما تصمیم گیرنده نهایی هستید و من هم یه بار گفتم که به نظرم این دیدار نباید انجام بشه.
اما از تصور انجام حرف " پویا همت " و تحقیر و خواری یک دختر تا این حد اینقد ترسیدم که نتونستم دوباره نگم. تو رو خدا نری این حرفها را بزنی یا این نامه را بنویسی؟
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
به نظر منم این کار اشتباه محض و به قیمت نابودی ارزش و احترام خودته..
مثل یه خانوم با شخصیت صبور باش و همه چیز رو بهانه ای برای تمام شدن فرض کن.
مطمئنم ارزش یه دختر خیلی بیشتر از این حرفهاست که بخواد با مخالفت خانواده پسر عروسشون بشه..
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
باز
که داری میگی نامزدم؟؟
اگه ناراحت نمیشی باید بگم منم با نظر مادرش موافقم.نه چون با هم دوست
بودین.اگه پدرش پارتی استخدام پسرش نمیشد و اون دستش تو جیب خودش نمیرفت
باز هم به خونوادش و مادرش اینجور نگاه میکردی؟نه ایا فکر میکردی امادگی
ازدواج داره؟نه
همونطور که بقیه دوستان هم گفتن این پسر هنوز اماده ازدواج نیست.و این
رفتارهای بچگانش هم پدر و مادرشو قانعتر کرده که بالغ و پخته نشده واسه
ازدواج و هم ممکنه تو رو این وسط مقصر بدونن و مسبب این رفتارهاش.
دوستیتو قطع کن یا حداقل یه تایم مشخص قطع کامل دوستی مثلا شش ماه.شاید
مادرش نظرش نسبت بهت عوض شه.هر چند ب ع ی د ه
تو اگر بری پیش مادرش و هی بگی من دختر بدی نیستم و خوبم فایده ای نداره
چون ملاقاتت با اون چیز دیگه ای بهش نشون میده هر چند بعیده اصلا راضی به
ملاقات باهات بشه.باید تو خونواده همسرت با عزت زندگی کنی
اگر هم میترسی پسر دروغ گفته باشه همون قطع رابطه همه چی رو بهت نشون میده
راه طولانی و تجربیات زیاد تو زندگی منتظرتن.خودتو برای رسیدن به اونا
اماده کن
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط dokhtaretanha
منون ازتون:46:
دوستان،کار اشتباهیه که:
1)با مادر نامزدم قرار ملاقات بذارم و همو ببینیم و حرف بزنیم و بگم که منم اینجوری دوست ندارم و رضایت شما مهمه همم اینکه منو ببینه و اون هیولایی که ساخته از من،از بین بره؟
2)صبر کنم چندین سال تا باالاخره اونا راضی شن؟آخه مگه میشه مادری طاقت دوری از بچشو داشته باشه؟؟؟؟
بله ، نه تنها کار اشتباهی هست ، بلکه بدترین راه برای جلب رضایتشون است ، بهترین راه همین است که رابطه اتون رو کامل قطع کنید و به آقا پسر بفرمایید هر موقع مادرشون موافق بودند با خانواده برای خواستگاری رسمی اقدام کنند و بعد از اون مثل بقیه خواستگارها شرایطشون رو بررسی کنید. به نظر بنده تنها راه حل همین است.
انشالله که هر چی خیر خدا هست ، همون بشه:46:
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
سلام
دوست خوبم همانطور که قبلا هم گفتم احتمالا مادرش اصلا خبر دار نیست .
قطع رابطه کار بسیار پسندیده ای است اما اینکه چند سال در انتظار اون بمونی و خواستگارها را رد کنی خیلی کار شایسته ای نیست .
دوست خوبم اول و برای آخرین بار فکر ملاقاتت را با مادرش بهش بگو ببین چه عکس العملی از خود نشان میده ؛ خیلی چیزها به دستت میاد
اما اگر با استقبال پسر مواجه شدی ؛؛؛؛ حالا که همه دوستان مخالفند با دیدار ؛؛؛؛ یک واسطه مطمین پیدا کن و هرچه زودتر تکلیف خودت را روشن کن
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
دختر تنهای عزیز
به نظر شما پسری که مادرش رو به خاطر شما کنار بذاره می تونه مرد قابل اعتمادی باشه.مادر خیلی جایگاه والایی داره خصوصا توی این مورد که ایشون نظر بدی ندادن.به هر حال بهترین کار قطع ارتباط کامل شما با اون آقاست.اگه اون آقا خواستن به صورت رسمی از شما خواستگاری می کنن.
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
ممنون ازتون که وقت گذاشتین واقعا ممنون
دوستای عزیز،گذر زمان چیزیو حل میکنه؟یعنی ممکنه احساسات مادرانه خانم بجوش بیاد اگه مثلا چندین ماه پسرشو نبینه و ازش خبر نداشته باشه؟
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
راستی دوستان اینو یادم رفت بگم که این مادر برای پسرش دختر یکی از آشنایانشونو درنظر گرفته بود و بارها ام به پسرش گفت که بیا این دخترو لااقل ببین .فقط یبار ببینش حالا نمیخوای که بگیریش(درست مثه قضیه ما،اما برعکسش) خلاصه هی از مادره اصرار از پسره انکار تا اینکه اون دخترخانم ازدواج کرد.سر این قضیه ام بدجوری کینه بدل گرفته .به نامزدمم گفت که تلافی میکنم
این سری آخرم بردنش چندسری مشاوره،جلو مشاوره گفت راضی شدم ما ام خوشحال و خندون در تدارک مراسم خواستگاری با هزار شوق و ذوق تا اینکه یهو زد زیرش چند روز بعد،واقعا کفریمون کرد دروغ گفته بود قسم دروغ خورده بود با این همه ادعای دین و مذهبش.راحت احساساتمونو بازی داد سر این قضیه ام نامزدم خونه رو ترک کرد
شماها اصلا نمیتونین خودتونو جای ما تصور کنید .تا لب چشمه بردمون تشنه برگردوندمون.الانم همش کارم شده دعا به درگاه خدا که به دل سنگ این زن بندازه و از دست از این لجاجت و بچه بازی برداره
کاری که این خانم کرد از یه بچه 2ساله برمیومد بدوری له کرد احساساتمونو
حالا من هیچی،دیگه چرا با پسرت اینجوری میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی دوستان این خانم آدم معروفیه تو زمینه تخصصی خودش (معارف و فلسفه) خودشو عقل کل میدونه و فکر میکنه هرچی خودش میگه درسته و تحصیلات بالاش این اجازه رو بهش نمیده که نظر از خودش کوچیکترو گوش کنه.اینم از شانسه منه:302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا25
:325:سلام این موضوع به این مطلب ربطی نداره.من عضو جدیدم ومیشه بگید منم مطلبمو از کجا باید بفرستم که بره تو قسمت ارسالهای جدید ؟ ترو خدا کمک :325:مرسی از اونی که جواب بده
عزیزم برو رو قسمت موضوع جدید همون بالای صفحه:46:
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
راستش یه مطلبم بگم خودتو با وقار نگه دار و نرو ومنم تجربه ی همچین چیزیو داشتم اما الان گذشته و با شخص دیگه ای ازدواج کردم و حالا میگم خدا رو شکر که نشد!!!!!
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
مرسی ایشالله خوشبخت شی من جدی گفتم در مورد تجربه ام سعی کن صبر کنی من اگه الان با اون شخص که 4 سال باهاش بودم ازدواج کرده بودم بیچاره بودم
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا25
مرسی ایشالله خوشبخت شی من جدی گفتم در مورد تجربه ام سعی کن صبر کنی من اگه الان با اون شخص که 4 سال باهاش بودم ازدواج کرده بودم بیچاره بودم
سارای عزیز،میشه کاملتر توضیح بدی قضیه رو؟
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
دختر تنهاي عزيز:72:
ميدوني من به نظرم مياد كه اين به اصطلاح نامزد شما داره يه چيزايي رو به شما به دروغ ميگه يا يه جور ديگه جلوه ميده!!!
اينو بدون كه شما هرچي رو كه داري ميگه از جانب دوستتون داري ميگي و خودت در جريان كاراشون نيستي پس نميتوني مطمئن باشي كه ايشون داره راستشو ميگه !!! آخه حرفاشون از عقلانيت به دوره !!!! آخه اين خانم اگه تحصيل كرده باشه توي فلسفه و معارف و كلا اگه آدم منطقي اي باشه و اگه به مشاوره رفته باشن و اگه مشاوره ازدواج شمارو تاييد كرده باشه!!! چه دليلي داره كه پيش مشاور بگن راضي شدم ولي فرداش بگن نه راضي نيستم !!! مگه با مشاور رودربايستي دارن؟؟؟؟؟؟
به نظر من اين مسخره بازي ها از يه خانم تحصيل كرده كه شما ميگين بعيده !!! از همه بعيد تر كه يه بار بگه راضيم يه بار بگه نه !!!! خوب از همون اول بگه نه !!!! مگه مشاور مياد باهاش دعوا ميكنه كه الا بلا يا راضي شو يا نميذارم پاتو بذاري بيرون :311:
در ضمن اين جناب مشاور از كجا فهميدن كه شما و اون آقا پسر به درد هم ميخورين كه حالا بخوان مادر اون آقا رو راضي به ازدواج با شما بكنن؟ اصلا شما تا حالا با ايشون پيش مشاور رفتين؟؟؟
اگه نرفتين كه به احتمال خيلي زياد حرف دوستتون دروغه چون مشاور كه نديده و صحبت نكرده و فقط رو حساب حرفهاي اون آقا پسر كه نمياد مادرش رو راضي به انجام كاري بكنه كه خودشم ازش اطلاعي نداره
كلا به نظر من اين حرفايي كه دوست شما به شما ميزنن بود داره !!! حالا يا اينجور كه دوست شما تعريف ميكنن نيست يا اينكه .....
خود داني ولي به نظرم بايد بيشتر فكر كني روي حرف دوستتون
و بهتره كه يه مدت ازش جدا بشي اين خيلي به نفعته.... چرا به حرف دوستان گوش نميدي؟؟؟؟
اين قضيه اگه راه حلي هم داشته باشه دست شما نيستش !!! اگه بخواد حل بشه خود پسر با مادرش حل ميكنه و نيازي به دخالت شما نيست عزيزدلم:72:
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
عزیزم من کمتر دیگه دربارش حتی فکر میکنم
منم یه جورایی گیر کرده بودم بهتره اینجا دربارش نگم یعنی زیاد دوست ندارم اما اگر بخوای حتما تو حالت خصوصی تری بهت میگم .اگر مایل بودی برام از طریق یاهو مسنجر آف بذار قرار میذاریمو برات از یه تجربه میگم شبیه خودت اما من اینو فهمیدم که چیزی رو به زور نخوام و سعی کنم که گاهی هم رها کنم . مطمئن باش اگر اون قسمتت بوده از اول بر میگرده وگرنه اگر رفت قسمتت نبوده .توو اون لحظه سخته اما در آینده وقتی چشمامونو به گذشته میدوزیم میبینیم خدا چیزی رو جلوی پامون گذاشته بود که برای ما بهترین بود .در ضمن لازم نیست کاری کنی تا جور شه تو به عنوان یه دختر وقارتو حفظ کن اگر بخوانت با احترام میان جلو وگرنه تا آخر توو دلت میمونه که از اول بد رفتاری دیدی
-
RE: مادرش حتی حاضر نیست بیاد خاستگاری!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
ایجاد رابطه دوستی با یه پسر به مدت یکسال و نیم اولین و بزرگترین اشتباه شما بوده که قطعا باید تبعات اون رو هم بپذیرید
بهترین کار در حال حاضر اینه که رابطه خودتون رو با دوستتون قطع کنین و ازش بخواین بصورت رسمی برای ازدواج با شما اقدام کنه
این کار چند تا حسن داره
1-ارامش از دست رفته شما برمیگرده
شما هم مثل دوستتون اشتباهاتی داشتین اما در حال حاضر مسئولیتی برای کسب رضاییت خونواده دوستتون ندارین
پس چرا باید در عذاب و استرس باشین؟
2-انتخاب شما عجولانه و احساسی نخواهد بود
هم شما و هم دوستتون در شرایطی به هم وعده ازدواج دادین که احتمالا تا حدود زیادی درگیر احساسات وعواطف خودتون بودین
در فرصتی که تا خواستگاری رسمی برای شما به وجود میاد میتونین کاملا منطقی و عقلانی راجع به هم تصمیم بگیرین
حتی تحقیقات در مورد دوستتون رو هم به کمک خونوادتون تکمیل کنین
3- میتونین حسن نیت خودتون رو به خونواده دوستتون نشون بدین و اعتمادشون رو جلب کنین
هر چند شما هم مثل دوستتون و خونوادش مذهبی هستین اما متانت شما از جانب اطرافیان و به خصوص مادر پسر زیر سوال رفته
به هر نحو این یکسال و نیم گذشت اما اگه هنوزم به اشتباه بودن فعلی که انجام دادین واقف نباشین و به همین صورت ادامه بدین عواقب بدتری در انتظار شما خواهد بود
4-موقعیتی رو برای محک زدن دوستتون فراهم میکنین
زمانیکه باهاش قطع رابطه میکنین قطعا دوستتون به شدت رنجیده میشه و ممکنه به شما و علاقه ای که بینتون بوده شک کنه
ممکنه شما رو به ادامه دادن رابطه ترغیب کنه
ممکنه ابراز ناتوانی کنه و در مقابل این تصمیم عاقلانه شما ضعف نشون بده
ممکنه شما رو تهدید کنه
ممکنه هم شما و هم خونوادش رو ترک کنه
تمام این رفتارها جدای از غلط بودنشون ، پیام هایی رو برای شما دارن که از شخصیت این فرد حکایت میکنه
5-ممکنه دوستتون در مقابل تصمیم عاقلانه شما ابراز ناراحتی کنه اما بعد از یه مدت متوجه منطقی بودن این تصمیم بشه و خونوادش رو برای خواستگاری رسمی ترغیب کنه
و به تنهایی باید اینکار رو بکنه ، حضور شما نه تنها فایده ای که نداره
بلکه باعث میشه
این حس در مادر دوستتون به وجود بیاد که شما همه قرار مدارها رو با هم گذاشتین و هنوزم با هم رابطه دارین وکسب رضایت مادر یه امر صوری و بی اهمیته
قطعا مادر دوستتون از این مسئله رنج میبره
6-خونواده شما میتونن به دوستتون به عنوان داماد ایندشون اعتماد کنن
اگه شما محکم و جدی تصمیم به قطع رابطه بگیرین
و دوستتون هم با شما همراهی کنه ، به خونه برگرده و هر جوری که شده رضایت خونوادش رو جلب کنه
قطعا تصویر خوبی از خودش در ذهن خونواده شما به جا میذاره حتی اگه در نهایت مادر دوستتون رضایت قلبی کامل از این وصلت نداشته باشه !
:305:خیلی هم نگران نباشین که اون رو تنها گذاشتین
مطمئن باشین بعد از ازدواج همین همراهی های شما قبل از عقد رسمی یه نقطه ضعف بزرگ برای شما میشه !
ضمن اینکه خیلی وقت هست برای اینکه علاقه خودتون رو بهش ابراز کنین ، بعد از ازدواج هیچوقت تنهاش نذارین ، اونموقع ارزشش بیشتره !
همونطور که دوستان گفتن دوست شما هنوز به اون درجه از بلوغ عاطفی و یا حتی فکری نرسیده ، بنابراین شاید ایشون هم باید به همراه مادرشون با مشاور در ارتباط باشن
حقیقتا چه اضطراری در ازدواج شما و ایشون بود که به فاصله کمتر از یه سال اینچنین خونوادش رو دچار مشکل کرد ؟
چرا خونه رو ترک کرد ؟
باید در قبال اینگونه رفتارهای بچگانه و عجولانه در مقابل شما و خونواده شما پاسخگو باشه
دوست عزیز پخته بودن و خودساخته بودن تنها در استقلال مالی (اون هم به واسطه پارتی داشتن از جانب پدرش ) خلاصه نمیشه
شاید تکراری شده اما اصولا گفته میشه اگه میخواین متوجه بشین درصورت بروز مشکلات(زمانیکه شما بیمارین یا زیباییتون رو از دست دادین یا اشتباه بزرگی مرتکب شدین یا ....)همسرتون چه برخوردی با شما خواهد داشت
به رفتار همسرتون با خونوادش به خصوص مادرش توجه کنین
مادر برای یه پسر ، یک زن با خصوصیات جنسی زنانه نیست بلکه یک انسانه که نسبت بهش مسئوله و دوسش داره
اینکه یه مرد ، من رو به مادرش ترجیح بده و اون رو طرد کنه چندان خوشحال کننده نیست
چه تضمینی هست که نفر بعدی شما نباشین ؟