حساسیت روی حجاب و تعصب

سلام دوستان من 1 سال هست که عقد هستم شوهرم خیلی دوستم داره ولی خیلی زود عصبانی میشه و روی حجابمم خیلی گیر میده خسه شدم اوایل میگفت چادر سرت کن ولی با کلی حرف زدن راضی شده با مانتو باشم به خدا من هم خیلی بهش وفادارم هم دوستش دارم ولی خوب دوست دارم خوشتیپ باشم در حد معمول ولی اون میگه یه تار موتم نباید پیدا باشه خسته شدم به خدا خیلی رعایت میکنم ولی رو هر چیزی حساس. کمکم کنید :323:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

تورو خدا زودتر جوابمو بدید بزارید یکم بیشتر از خودم بگم من 23 سالمه و شوهرم 28سالشه خانوادش مذهبی هستن منم خانوادم معمولی هستن نه خیلی باز و نه خیلی بسته خیلی هم اهل نماز و روزه هستم ولی خوب شوهرم تعصب داره رو لباس پوشیدن و حجابم این یک رفتارش و رفتار دیگه اینکه خیلی زود عصبانی میشه و داد میزنه البته منم جوابش رو میدم و سرش داد میزنم و خیلی هم حساس و یکم حسود خواهش میکنم کمکم کنید البته اینو بگم دست خودش نیست چون 2 روز بعد میاد ومعذرت خواهی میکنه منم میبخشمش نمیدونم چیکار کنم کمک کنید ولی دوباره تکرار میکنه البته نصبت به قبل از بس باهاش حرف زذم خودم و بابام بهتر شده ولی بازم ....

سلام مارشال؛

- اول : مایلم بدونم که شما قبل از ازدواج در این رابطه یعنی حجاب شما، چه توافقی کرده اید؟
اگر توافق شما اینگونه بوده که شما باید حجاب کامل داشته باشید، پس در حال حاضر یک تار موی شما هم نباید بیرون باشه! به توافقاتتون پایبند، متعهد باشید و احترام بگذارید اگر نه، لطفا توافقاتتون رو بگید

- دوم: این شیوه رفتاری در دوران عقد از طرف شوهر شما با توجه به زمینه های تربیتی ایشون کمی طبیعی است، فقط کمی و نباید رفتار شما موجبات حساسیت ایشون رو فراهم کنه، به عبارت بهتر با این موضوع مخالفم که شما رفتار خودت رو داشته باش، عادت می کنه!! اینطور نیست! نبوده و نخواهد بود!
هر دو عزیز، رفتاری پرخاشگرانه رو با هم دارید به جای آنکه حرفاتون رو صریح بگید... من به شما دو نفر، گفتگوی صریح و محترمانه، بسیار محترمانه رو توصیه می کنم!
فراموش نکنید: ایشون، فرد اول زندگی شماست!

مرسی sci از نظرت راستش او من رو قبل از اردواج با مانتو دیده بود و اومد خواستگاریم اون به مرور میخواست من رو عوض کنه و من هم نمیتونم البته خودم خیلی رعایت میکنم ولی همش بهم میگه خسته شدم :316:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خبلی تعصب داره من قبلا سر کار میرفتم گفت نمیخواد بری گفتم باشه . مانتو تا بالای زانو میپوشیدم میگفت تا پایین زانو گفتم باشه . به خدا حجابم اصلا بد نیست ولی همش بهم گوشزد میکنه رو همه چیز حساس

خواهر عزیزم،
(لطفا پست قبلی من رو با دقت بخونید!)
کاری ندارم شما رو چطوری دیده بود که اومدند خواستگاریتون! چه توافقی یا توافقاتی قبل از عقد با شما کرده بودند؟
((یعنی قبل از عقد گفته بودند که با مانتو روسری باش، یا موهات بیرون باشه... اشکالی نداره! اما الان می خواد شما رو تغییر بده؟ اصلا بحث این نیست که شما حجابت خوبه یا بده! قابل قبوله یا نه! توافقات شما چی بوده؟ ))
چگونه آشنا شدید؟ چه مدت نامزد بودید؟

ما 2 هفته نامزد بودیم در مورد حجاب حرف آنچنانی نزدیم فقط شوهرم ازمن خواست خودم رو حفظ کنم خیلی رو حجابم تاکید نمیکرد چون خیلی من رو میخواست و عاشقم بود

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من هم نمی دونستم ایشون اینقدر حساس هست من سر کار میرفتم و محل کارم نزدیک خونشون بود و ایشون من رو دیده بود و به خانوادشون گفتن و مادرشون از من شماره گرفت

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

2 سه ماه اول عقد اصلا در رابطه با حجاب چیزی نمیگفت کم کم شروع شد

سلام مارشال عزیز

در گذشته همسرتان چون به شما علاقه مند بودند مساله حجاب شما را در نظر نگرفتند با این امید که شما را تغییر دهند.که خب البته این کار اشتباه بوده.به عبارتی درست نیست که کسی با قصد تغییر طرف مقابل ، با وی ازدواج کند.

به هر حال حالا که ازدواج کرده اید ، گذشته ها گذشته و انشاالله زندگی خوبی داشته باشید و خیلی خوشحالم که رابطه ای عاشقانه ای با همدیگر دارید.



:82:




در روابط زناشویی اینکه حق با چه کسی است زیاد مهم نیست.این مهم است که به یک توافق "بُرد بُرد" برسید.یعنی اینکه یک توافقی انجام شود که هر دو طرف راضی باشند و در این میان کسی احساس باخت نکند.


:303:

عقاید همسرتان مبنی بر حفظ حجاب با چادر است حال آنکه عقاید شما این طور نیست.اینکه شما رضایت به چادر بر سر کردن بدهید زیاد فکر درستی به نظر نمی رسد چراکه ، آنطور شما هر دفعه که چادر بر سر می کنید احساس عدم آزادی و اعمال بودن زور بر خود می کنید و اینگونه روز به روز از لحاظ عاطفی از همسرتان فاصله می گیرید.اینکه همین منوال را هم ادامه دهید به عکس همسرتان هر دفعه با غیرت خود مواجه شده و یک احساس منفی او را روز به روز از شما دور می کند.

:303:


در این زمینه چون بحث توافقی است باید به توافقی برسید که هر دو احساس رضایت کنید.حالا که شخصا نتوانستید به این توافق برسید باید حتما به همراه همسرتان به یک مشاور مراجعه فرمایید تا در به توافق رسیدن به شما کمک کند.متاسفانه در اینجا به دلیل محدودیت های فضای مجازی نمی توانیم صحبت های شما و همسرتان را به صورت تواما بشنویم.لذا در این مورد من مشاوره حضوری را به شما پیشنهاد می دهم




ارادتمند
شاد باشید

:72::72::72:

سلام مارشال خوبم
دو دغدغه مهم داری که خیلی از زنها تو را کاملا درک میکنند
1 - گیر دادن و حساسیت بیش از حد شوهر شما نسبت به حجاب
2 - زود عصبانی شدن و دادوبیداد کردن و بر هم زدن کانون گرم خانواده
درست فهمیدم عزیزم ؟:104:
شما دوست دارید یک مقدار آزاد باشی البته در عین آزادی مراعات هم میکنی که مورد سو استفاده نگاه های نامناسب نشی :104: . این حساسیت شوهر شما ناشی از چند امره که بعضی از این امور برای زنها خیلی مسخره است اما برای آقایان یک امر کلیدیست :305:
علاقه بیش از اندازه همسر شما به شما :43: : مردان هرچقدر چیزی برایشان مهم باشد معمولا آن را پنهان و دور از دسترس نگهداری میکنند به عنوان مثال یک گلدان عتیقه ؛ زنان در عین حالی که تلاش میکنند در جایی امن قرارش دهند اما دوست دارند که مورد دید دیکران هم قرار گیرد لذا در آن را در بهترین جای بوفه اتاق پذیرایی میگذارند اما مردان آن را در صندوق رمز دار نگهداری میکنند
مردان از چشم چرانی مردان بیش از زنان ناراحت میشوند - :300:جدای از بیان علل چشم چرانی - غالبا مردان از نگاه به زنان ؛ اندامها ؛ صورت ؛ رفتار ؛ حرکات زنان لذت میبرند نه اینکه شوهر شما اینگونه باشد ویا مردان به خاظر شهوت و هوس جنسی نگاه میکنند ؛ نه هرگز ؛ کلا کنجکاوند . همانطور که زنان از شیک پوشیدن و یا بهتر بگویم خوشگل جلوه دادن خودشان ، اگرچه قصد و غرض جنسی ندارند - لذت میبرند ؛؛؛ همین امر چون همسر شما میداند تا از منزل بیرون آمدی هزاران چشم که بعضیها پاک و هزاران از آنها ناپاک است بدرقه راه شماست از خود حساسیت نشان میدهد مخصوصا وقتی با او به بازار بری و خودش ببیند که چقدر به ناموسش دارند نگاه میکند ؛ وای که اون لحظه چه حالی پیدا میکند ؛ اگرچه خودش را با بعضی حرفها قانع میکند ؛ با خودش میگه ول کن اصل اینه که خانومم پاکه و.... اگر تذکر بدم همیت الان میگن بد دلی و.... و خیلی حرفای دیگه که سبب میشه خاموش بشه و هیچی نگه ، اما بعضی وقتها کاسه صبرش لبریز میشه و اتفاقی میفته که خیلی از خانومها خوششون نمیاد
زنها معمولا خوش باور یا بهتره بگم زودباورند و مردان بدبین و دیر باورند :160: و این هم به خاطر حس مدیریتی اینان است لذا وقتی میبینند زنانشان که خیلی علاقه به بیرون رفتن دارد و میخواهد آراسته برود ؛ حس بدبینیشون گل میکنه و ....
بس دیگه نازنینم ،،،، اصلا شوهرتم که هیچی نگه خودت یک کم مراقبت کن به متن ذیر دقت کن :72::72::72:
حسّ غيرت بر زن و نگهداري وي از دستبرد نابكاران را در بسياري از حيوانات تا حضور در آستانه مرگ و جانبازي براي حفظ ناموس مشاهده ميكنيم. خروس عشق و علاقه زائدالوصفي به حفظ مرغ دارد؛ و براي عدم خيانت خروس ديگري به ماكيانش جنگ ميكند و كشته ميشود. از ميان وحوش، خوك از همه بيغيرتتر است. گويند چون بخواهد با ماده خود آميزش كند زوزهاي ميكشد تا هفت بار خوكان ديگر با مادهاش درآميزند و سپس خود او درميآميزد. فلهذا خوردن گوشت خوك حرام است؛ زيرا آثار نفساني و روحي خوك بواسطه خوردن گوشتش به شخص خورنده منتقل ميشود. يك علّت مهمّ در بيغيرتي اروپائيان و آمريكائيان همين است كه گوشت خوك ميخورند، و اين روحيّه با انتقال سلولهاي بدن خوك به بدن آنها وارد ميشود؛ و اوّلاً بطور حال، و سپس در اثر تكرار و مداومت در خوردن آن ملكه ميگردد و غيرت و حَميّت را از ميان برميدارد.

مردان مسلمان و مؤمن طبق دستور قرآن زنانشان را در پرده حجاب دارند، تا نگاه خيانت بدانها دوختهنگردد؛ و گل زيباي زندگي و حيات و عفّت و عصمت و تقوايشان را پرپر نكند، و در معرض طوفان سهمگين شهوات به باد ندهد.
موفق باشی

مرسی پویا و آریای عزیز واقعا صحبتهای قشنگی کردید و کاملا درست البته ما باهم یه توافقهایی کردیم ولی هر از گاهی یادش میره و دوباره گیر دادنش شروع میشه میگه تو هرجوری خواستی من میشم منم هر جوری خواستم تو بشو از لحاظ پوششش یا هر چیز دیگه ،خوب منم میگم تا حدی باشه ولی نه اینکه دیگه هیچ کاری دست خودم نباشه دوم اینکه خیلی حساس همه چیز رو بد برداشت میکنه مثلا اومد خونمون چرا خواهرت این کارو کرد مامانت این کارو .برداشتش رو همه چیز برعکس خیلی زود عصبانی میشه :302: یکمم نسبت به خانوادم حسادت داره الان باهم قهریم چون دیروز سرم داد زد منم داد زدم سرش چون دیگه خسته شده بودم گفتم حق نداری سرم داد بزنی ، 2 ماه دیگه عروسیمه میترسم در آینده بدتر بشه کمکم کنید

پس چرا کسی مشاوره تخصصی نمیده :302: پس مدیر همدردی کجاست مشاوره بده

مارشال عزیز؛ اصلا نمی خوام ناامیدت کنم؛ اما روش برخورد شما و حساسیت های همسرتون و بازتابشون به صورت داد و فریاد خیلی مساله ی مهمی هست و نیازه که حتما حتما شما و ایشون قبل از مراسم عروسی در حضور یک روان شناس بالینی در مورد کنترل خشم ایشون و همین طور مهارت های ارتباطی هر دوی شما صحبت و بررسی بشه!
یادت باشه که این نوع برخورد ایشون و همین طور شما با مراسم عروسی عوض نخواهد شد؛ مگر با پیگیریها و تلاش های خود شما و ایشون!
در ضمن این خیلی موضوع مهمیه؛ به سادگی از اون نگذر؛ چون به مرور زمان تبدیل میکنه زندگیتون رو به زندگی فرسایشی!

مرسی del عزیز یعنی این مشکل با رفتن پیش روانشناس حل میشه ؟

دوست عزیز ختما یک مشاوره برو آن چه می گویی تحمل کردنش خیلی سخت است به این مسائل ختما تا قبل از این که زیر یک سقف بروی دقت کن- خواهر من هم از این مشکلات شما داشت البته با شما فرق داشت و او هم به کسی نگفت و ما هم می گفتیم احتملا به خاطر شرایط است نتیجه اش این شد که بعد از 3 سال تحمل خیلی سختی به دور خانواده جدا شد- نمی خواهم بترسونمت ولی حتما مشاوره برو و حتما با همسرت صحبت کند حتی اگر از دستت ناراحت شد و دعواتون شد به یک راه خل منطقی برسید و بعد ازدواج کن - برات آرزوی خوشبختی دارم :227:

مارشال گرامی
امیدوارم دوباره صمیمیت به خانه شما برگرده :46:
دوستان سفارش میکنند که پیش مشاور بری ؛ به نظر شما مشاور چی میگه ؟ معجون میده ؟ سحر و جادو میکنه ؟ نه ؛؛؛ مشکل شما اینقدر حاد نیست که خودت را باخته ای . خودت بدیهات را روی کاغذ بنویس بدیهای همسرت را هم بنویس ؛ دقایقی فکر کن ببین کدام یک مشکل زا شده اید . مقداری فکر کن و همین راهکارهای دوستان را هم روی برگه بنویس و آنکه فعلا فضای اجرایش هست اجرایی کن .:104:
چرا اینقدر حساس شده ای که حتما باید با مانتو به خیابان بری ؟ اگر نگاه محبت آمیز همسرت , عشق بازی خالصانه او را میخواهی اظمینان او را سلب نکن :324:
دوست خوبم جانبداری بیش از حد از خانواده خودت سم مهلکی میشود که خیلی راحت کانون خانواده را سرد و بی روح خواهد کرد :324:
من احساس میکنم شوهر شما انسان شریفی است و دلش میخواهد همسرش کاملا به او اطمینان داشته باشد اطمینان به اینکه او میتواند خانواده را اداره کند ؛ او میتواند مدیر خوبی برای اهل و عیالش باشد اصلا او تحسین برانگیز باشد و تو اینها را هم زبانا و هم عملا به او بگویی و باور کنی :43:
یکی از دلایل پرخاشگری مردان همین است که او میخواهد مرد خانواده باشد و به نظر میرسد مقداری از این حس را از او گرفته ای - پرخاشگری و دادوبیداد کردن نسبت به آقای خانه ؟؟؟؟؟:163::163:
دوست خوبم فضای خانه را ملتحب نکن چون میبینم فردایی را که تایپیک خواهی گذاشت شوهرم به خانه نمی آید او مرا درک نمی کند و معتاد شده و...... خدا اون روز را نیاره :323:
برات آرزوی سعادت میکنم :72::72:

خب خدا رو شکر که در ابتدای رابطه هستید.کلا قبل از ازدواج مشاوره ی ازدواج به همه توصیه می شود.حال با توجه به شرایط شما ، برای شما امری ضروریست.

شما برای خرید یک وسیله ی کوچک از چندین نفر که قبلا از آن استفاده کرده اند و یا در آن زمینه تخصص دارند نظر می پرسید.حال برای انتخاب همسر چرا از یک متخصص ِ این امر مشورت نمی گیرید؟اطمینان داشته باشید که یک مشاور با روش های علمی می تواند ریسک ازدواج شما را بسیار کاهش دهد.اصول مشاوره بر پایه ی اصل مشورتی بنا شده.شما شخصا می توانید برای زندگی خود تصمیم بگیرید.ولی با مشورت با یک مشاور می توانید برای زندگی خود بهتر تصمیم بگیرید.به مثال زیر توجه فرمایید :

شما می خواهید برای موهای خود یک شامپو بخرید.

1 - شما به فروشگاه می روید.برشور های شامپو ها را مطالعه می کنید.تبلیغات تلوزیونی را مشاهده می کنید و با توجه به ویژگی موهای خود که چرب ، معمولی و یا خشک است یک شامپو را برمی گزینید.شامپو به موهایتان سازگار نیست.یک شامپوی دیگر می خرید.باز هم سازگار نیست یکی دیگر می خرید و بالاخره شامپوی مورد نظر که با موهایتان سازگار است را می یابید

2 - دوست شما هم می خواهد برای موهای خود شامپو تهیه کند.به جای اینکه کلی وقت و هزینه صرف کند و شامپوهای گوناگون را امتحان کند با شما برای خرید شامپو مشورت می کند و خیلی راحت مستقیم به فروشگاه می رود و بهترین شامپو را تهیه می کند

کدام راه بهتر است؟

مشاور هم همین کار را می کند.یعنی با توجه به مطالعاتی که انجام شده و آموزشهایی که در دانشگاه ها دیده به شما آسان ترین راه را پیشنهاد می کند.




پی نوشت :اعضای حاضر در این تالار (به جز مدیر همدردی) تحصیلات آکادمیک در این زمینه ندارند و گفته هایشان همه بر پایه ی تجربیات شخصی شان است . پس چه بهتر که در مورد این تصمیم مهم شما از یک متخصص نظر بجویید

به این امید که خوشبخت شوید

:72:

از همگی ممنون باشه حتما تو این هفته پیش یک مشاور خوب میرم . ولی پویا جان من برام خیلی مهم نیست با مانتو باشم ، من میخوام اون از تعصبش کم کنه میترسم اگه هر چی بگه بگم باشه یاد بگیره دیگه نتونم واسه خودم تصمیم بگیرم ، موضوع دیگه اینکه اون عصبانیتش فقط تنها رو حجاب نیست سر همه چیز زود عصبانی میشه و یکمم به خانوادم حسادت داره نمیدونم چرا

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

با همه کس هم نمیذاره برم بیرون مثلا دختر عمه هام ، میگه تیپاشون جلفه و خیلی زننده لباس میپوشن باهاشون نرو بیرون در صورتی که خیلی دخترای خوبی هستن، من دخترای فامیل همشون این تیپی هستن یعنی من با هیچ کس نرم بیرون :302: