اگه امکان برگشت داشتین به کدوم مرحله زندگی بر میگشتین؟
نمایش نسخه قابل چاپ
اگه امکان برگشت داشتین به کدوم مرحله زندگی بر میگشتین؟
فکر می کنم همه دوست داشته باشند به مرحله کودکی بر گردند.
چون فکر می کنم به خاطر اون احساسات پاک و لطیفی که داشتیم و اینکه همه چیز دنیا برامون قشنگ و دوست داشتنی بود.
من دوست دارم به دوران نوجواني خودم برگردم به سن 16 سالگي اگر هم بخواهم كمي عقب تر برم به سن 10 سالگي
من دوست داشتم به زماني برگردم كه معشوقم از من خواستگاري كرد و من در سن 17 سالگي بودم. اون موقع 4 سال بود كه دوستش داشتم. اگر به اون موقع برمي گشتم از خجالت سرخ نمي شدم و از اينكه مسئله را به پدرم بگم نمي ترسيدم الان وضعيتم اين نبود. من اشتباهي كردم كه الان سالهاست دارم تاوانش رو پس مي دم. هنوز به پاي اون مرد نشستم و او با يك بچه به سراغم آمده با هزار درد و رنج.
توي اين سالها زجر كشيدم و جوانيمو به باد دادم فقط به خاطر يك جمله ناقابل و يك لحظه غفلت از روي بچگي و سادگي. الان 8 سال گذشته و من هنوز پشيمونم.
من دوست داشتم به روز تولدم برگردم يا اون روز يا همين امروز وديگر هيچ
دوست داشتم بر می گشتم به 5 سال شایدم یکمی بیشتر وقتی که 20 ساله بودم
شاید خیلی کارهایی انجام نداده بودم رو انجام می دادم گاهی وقتا خیلی به این موضوع فکر می کنم خیلی خوبه ادم جوری زندگی کنه که هیچ وقت غصه گذشته و زمان از دست رفته اش رو نخوره
سلام .:72::43:
پس چرا من اصلا به اینکه به گذشته برگردم فکر نمی کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟
نکنه من دچار .............؟؟؟؟:302:
تا اونجا که می دونم رفتن به جلو و لذت تجربه های جدید همیشه اونقدر برام وسوسه انگیز بوده که هیچوقت نخواستم به عقب برگردم ... همه ی تجربه هام به نظرم قشنگ هستند حتی اگه تلخ و حتی اگه سخت و حتی اگه طاقت فرسا .... معمولا سعی می کنم عبور کنم ... از همه چیز ... و تلاش می کنم فقط در اون حد توقف کنم که یاد بگیرم بهتر زندگی کنم ...
گاهی با خودم فکر می کنم چطور می تونم لحظات شیرین زندگیم رو تداوم ببخشم ؟ وقتی زمان به این سرعت و شدت سپری می شه و من محدودم در چارچوبه ی اون و وابسته ی شرایط ، تنگناها و امکاناتم و گرفتار نادونی .... چطور می تونم همچین کاری کنم ؟ ؟؟؟
فهمیدم همه چیز به خودم بستگی داره و به نوع نگاه من به زندگی ...
راستش من زندگی رو به شدت دوست دارم و عاشق لحظه های نیومده هستم ... لحظه هایی که قادرم از اونها خاطره های زیبا تر و لذت بخش تر بسازم...
ممنونم از تاپیک قشنگی که باز کردین .:72::73::228:
همیشه وقتی بچه بودم دوست داشتم بزرگ بشم . اما حالا که بزرگ شدم فقط و فقط دوست دارم در حال زندگی کنم . از تجربه های گذشته پند بگیرم و برای آینده تصمیم گیری کنم .
من دوست داشتم برگردم به 1 سالگی
من دست داشتم برگردم به دوراني كه براي ورود به دانشگاه كنكوردادم ولي اي كاش رشته مورد علاقم رو قبول مي شدم ادامه تحصيل مي دادم اما با اينكه چند سالي از اون روزها مي گذهر اما دير شده بازم براي رسيده به خواسته هام تلاش مي كنم ولي دركل چقدر زود دير مي شود
من اگه بر می گشتم تمام اشتباهاتی که تا حالا مرتکب شدم دیگه انجام نمی دادم اما مطمئنم باز یه اشتباهات دیگه ای رو مرتکب می شدم . بنابراین چون از اشتباه خلاصی نیست و در هر صورت فرقی نمی کنه و در ضمن چون اعتقادم اینه که همیشه اونی که خدا برامون مقدر کرده بهترینه هیچ وقت نخواستم به عقب برگردم.
من خیلی دوست دارم به 10 سال گذشته برگردم تا همه اون کارهایی که باید میکردم و از روی نداستن و بچگی نکردم انجام بدم
بیشتر میخواهم از نو درس بخوانم
سلام :72:
من هم دوست دارم برای لحظاتی به گذشته برگردم.:227:
اما نه برای تغییر دادن ان فقط اینکه از گذشته درس بگیرم که اگر اشتباهاتی رو در گذشته کردم ،امروز واینده ان اشتباه رو تکرار نکنم.
همین امسال ،همین امروز،گذشته سالهای اینده منه ،دوست دارم امروز های پرباری وزیبایی داشته باشم که گذشته های خوبی برای اینده ام ساخته باشم .
تصور می کنم که مثلا به 10سال گذشته ام بر گردم اگر بخواهم مسیر زندگیم را تغییر بدهم از کجا معلوم امروز از اون مسیر دیگری که انتخاب کردم پشیمان نباشم .
شاید حتی با لگد کردن مورچه ای ویا حشره ا ی باعث بشم نظم طبیعت ونعمتهایی که امروز خدا بهم داده رو نداشته باشم.
چرا ما انسانها گاهی فکر می کنیم کارها اگه در دست ما باشه می تونیم خوب انجامش بدیم در صورتی که شاید برای بعضی اتفاقاتی که در زندگی ما انسانها رخ داده خلقت و حکمت خداوند اینگونه بوده و ما هم باید شاکر و سپاسگذاروتسلیم پروردگار خود باشیم و فقط به قسمتی از ان اختیاراتی که در اختیار ما قرار داده فکر کنیم و از او کمک بخواهیم تا وظایفمان را درست انجام دهیم و به امروز فکر کنیم تا امروزمان را از دست ندهیم.پس بیایید بیدار باشیم و به اینده خودمان و نزدیکانمان کمک کنیم.
چگونه گذشته های خوب برای اینده مان رقم بزنیم ؟
روحی را ازار ندهیم.
حق داشتن یک جوانی شاد و پر امید را از کودک امروزمان نگیریم .
غم واندوه خود را به زور در دل وچشم و نگاه انسانی تزریق نکنیم .
حتی یک لحظه محبت و مهربانی را از هیچ انسانی دریغ نکنیم .
بیایید از همین امروز زندگی را تکرار لحظه های پشیمانی نکنیم.
یادت باشد دنیا گرده،هر وقت احساس کردی به اخر رسیدی ،راه دیگه ای نمانده شاید در نقطه شروع باشی.:73::43:
سلام
من دوست دارم برگردم به دوران دانشجوییم
واقعا" قدرشو ندونستم
سلام گلم
من هم دوست دارم به بچگی و دوران پاکی ها و زیباییها برگردم و بی ریا و آزاد از هر زشتی باشم که دیدم و شنیدم ولی بیش از همه دوست دارم به اون لحظه ای برگردم که کسی را که دوستش دارم و الان احساس می کنم ازش دور شدم و دیگه مثل قبل نیستیم برای اولین بار بهم سلام کرد و شروع این ارتباط و شناخت عاشقانه را گذاشت شاید اگر هر لحظه بتونیم از تجربیات قبلی استفاده کنیم یا اگه می تونستیم بفهمیم توی آینده چه خبره هیچ وقت اشتباه نمی کردیم و سرافکنده و گریزان از حال نبودیم
من دوست دارم با حفظ زمان حال برگردم به زمانی که پدر و مادرم زنده بودند تا بیشتر بیشتر بهشون محبت کنم ای کاش می شد برگردم یه بار دیگه بهشون بگم که دوستشون دارم.