رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
همه جاشنیده بودم که اکثرامادرشوهرامیونشون باعروس خوب نیست ولی درموردمن این پدرشوهرمه که میونش بامن خوب نیست.من کاملابهش احترام میزارم .ازخودم تعریف نمیکنم ولی توفامیلای پدرشوهرومادرشوهرم همه ازمن راضی اندومنوبه عنوان عروس نمونه می دونند.من بامادرشوهرم خیلی راحتم وبی نهایت دوستش دارم.وخودمادرشوهرمم بارهابهم گفته که چقدردوستم داره ومن اینوازمحبتهایی که میکنه می فهمم .مادرشوهرم بارهابامن دردودل کرده وچیزهایی رواززندگیش گفته که دخترهاشم نمی دونند.ومن اون حرفهاروحتی به شوهرم هم نگفتم وتوسینه حبس کردم.ولی نمی دونم چراوقتی پدرشوهرم منومیبینه دوست داره یه جورایی روحیه منوخراب کنه .من اولافکرمی کردم که شایدمن زیادبه این موضوع حساسم.وهرچقدربی توجهی میکنم پدرشوهرم بدترادامه میده جوری که شوهرم هم فهمیده وبه این موضوع اعتراف کرده که پدرش ازمن خوشش نمیاد.وجالب اینجاست که دلیلشم نمی دونیم چیه؟بعضی وقتهاحس میکنم پدرشوهرم به من حسادت میکنه:311:
یاشایدم چون توان بچه دارشدنوندارم ازمن کینه به دل گرفته.:302:
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
mahi91 عزیز
چند جمله به شما می گویم که تحمل شرایط برایتان آسانتر باشد!
من کاملا با مطالعه تاپیک هایتان در جریان زندگی ات هستم...ما نمی توانیم کاری کنیم که همه
عالم ما را دوست داشته باشند یا از ما خوششان بیاید یا با گرم بگیرند زیرا روحیات انسانها با
یکدیگر متفاوت است...پس شما که محبوب یک قوم هستی حتما نباید محبوب همه باشی!
انسانها جاذبه و دافعه دارند پس دلیل نمی شود همه ما را دوست بدارند پس سعی کن با تکرار
این مطلب که انسانها جاذبه و دافعه دارند ناراختی را از خود دور کنی زیرا شما انسان نرمالی
هستی و رفتار نا مناسبی ننموده ایکه ایشان را برنجانی پس خودت را ناراحت نکن و هر موضوعی
را به بچه دار نشدنت ربط نده لطفا!!!زیرا با این کار امواج منفی ذهن تو ناخود آگاه به ذهن پدر
شوهرت راه می یابد و ناخواسته این فکر را در او تقویت می کنی! ... پس همه چیز را بسپار
به حساب روحیات خاص او!
بخش دوم حرفهایم در خصوص محبت و کلید ارتباطی هر انسانی هست!
میدانی که از قدیم گفته اند "از محبت خارها گل می شود!" اما محبتی که به اندازه ، به جا و
به قاعده باشد ، محبتی که حالت باج دادن به یک آدم نداشته باشد!
حال میروم سراغ بحث کلید ارتباطی هر انسان!
هر انسانی یک راه ارتباطی دارد...تاحالا از خودت پرسیده ای که چرا پدر شوهرت می خواهد
روحیه شما را خراب کند؟...با همه افراد اینگونه است یا فقط با شما؟...آیا رفتار خاصی از ابتدا
نکرده ای که موجب رنجش او باشد؟....اگر پاسخت به همه این سوالها منفی است ، آیا
عروس دیگری دارید؟
اگر پاسختان بله است رفتار پدر شوهرتان با او چگونه است؟
با ازدواج شما و همسرتان از ابتدا موافق بوده یا مخالف؟
فردی هست که محبوب پدر شوهرتان باشد؟
چه ویژگیهایی دارد که پدر شوهرتان را جذب نموده؟
ببینید از چه چیزها و رفتارهایی خوشش می آید و دوست دارد شما با او چه رفتاری داشته
باشید؟...در دل او را دوست بدارید و با این کار رفتارهای او را به حساب سن و سال او تربیتی
که یک عمر با آن بزرگ شده بگذارید و هرگاه خواست روحیه تان را خراب کند با زیرکی فضای
صحبت را عوض کنید و فضای مثبتی ایجاد کنید!
با بازبینی و اصلاح نگرش ان شاالله مشکلتان حل می شود چون محال است انسانی راه
ارتباطی نداشته باشد...این هنر شماست که راهش را پیدا کنید!
در آخر هم این نکته را بگویم که قرار نیست همه عالم به ما جذب شوند و گاهی ممکن است
بعضی ها به ما علاقه خاصی نداشته باشند پس خودتان را ناراحت نکنید! این یک امر طبیعی
در عالم است....با روحیات خوبی که از شما در تاپیک های "اشعاری برای خدا " و "زندگیمو
دوست دارم چون..." سراغ دارم می دانم که راهش را پیدا می کنید!
خوشبخت و سعادتمند باشید
:72:
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
سلام بهارعزیز:
ممنونم ازتوجه ای که به ارسالهای من داشتیدوپاسخ اصولی که بهم تایپ کردید.
بله درست حدس زدید.من یک جاری دارم .که خیلی پیش پدرشوهرم عزیزه.
ولی اصلابرای من مهم نیست که چراجاریمودوست داره.حرف من اینه که من که به پدرشوهرم بی احترامی نکردم .ولی اون تادلتون بخوادجلوروم وپشت سرم حرفهایی زده که همش دروغ وتهمت بوده.وهمیشه یه جورایی بهم بی احترامی کرده.درصورتی که من فقط سکوت کردم.واونم چوب کاراشوبدجوری خورده ولی بازهم به کاراش ادامه میده وازهرفرصتی استفاده میکنه که منوبرنجونه.
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
بهار غمگین عزیز خیلی خوب راهنمایی کردن
اگه بدرفتاری پدرشوهرت برات مهمه خوب تغییرش بده با شناخت علایق و خواسته هاش از روی رفتار جاریت
خیلی راحت میتونی همینطوری که جاریت جذبش کرده براش عزیز بشی ولی این هم فراموش نکن که نیازی نیست همه 100درصد باهات موافق باشن (تو زندگی همیشه باید یه ساز مخالف باشه پس چه بهتر که اینقد کوچیک باشه)
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
اینم بگم رفتارجاریموفقط پدرشوهرم می پسنده وگرنه هیچ کدوم ازافرادخانواده شوهرم وفامیلاش ازکارای جاریم راضی نیستندویه جوررفتاروبرخوردجاریموبی ادبی وحاضرجوابی می دونند.ومن اصلاباجاریم کاری ندارم وهیچ کدوم ازکاراشومناسب شخصیتم نمی دونم ورفتارزننده جاریموبابزرگترازخوشوتایید نمی کنم که بخوام راه اونوپیش بگیرم تاپیش پدرشوهرم عزیزبشم.من میگم هرکسی شخصیتی داره .ودرست نیست که ادم به خاطراینکه شخصی روبخوادجذب کنه خودش نباشه.وچاپلوسی کنه.من دوست دارم خودم باشم وپدرشوهرم منواینجورکه هستم بخواد.
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
عزیزم هرکسی یه ضعفایی داره من نمیدونم شخصیت شما یا جاریت چه جوریه ولی فکرمیکنم شما ادم مودبی هستی و شاید از خود گذشته و سربه زیر و جاریت یه آدم حاضرجواب که به هیچ عنوان از حق خودش نمیگذره وشاید پدرشوهرت از اونجور اخلاق بیشتر خوشش میاد (این برداشته منه و ممکنه 100درصد اشتباه باشه) ولی درهرصورت دلیلی نداره که شما حتما از طرف پدرشوهرت تایید بگیری پدرشوهرت تو زندگی مشترکتون یه آدم کمرنگه اصل زندگی تو و همسرت هستین و فقط روابط شما درنفر پررنگه
پس بخاطر اون و طرز فکرش زندگیتو تلخ نکن تا میتونی ازش فاصله بگیر تا ناراحتت نکنه
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
عزیزم خودت باش
کار خوبی می کنی که خودت هستی!...پس اینطور که معلوم است پدر شوهر شما آدم خاصی
است و رفتارهای مخصوص به خود را دارد...گویا پدر همسر شما از انسانهای بی پروا و رک گو
بیشتر از افراد صبور خوشش می آید...خوب عزیزم همه که قرار نیست از ما خوششان بیاید!!!
یک انسان نرمال پر از جاذبه و دافعه است...این یک امتیاز مثبت است که شما محبوب عده کثیری
هستی و تنها پدر شوهرت تیپ رفتاری مظلوم و صبور را نمی پسندد...راه رویارویی با این افراد
داشتن اعتماد به نفس بالا و زیرکی در پاسخگویی است...برخورد مظلومانه در مقابله با این افراد
باعث پیشروی آنان می شود...شما ابدا نباید مانند دیگران باشید.فقط کافیست با زیرکی و اعتماد
به نفس بالا در مقابل ایشان ظاهر شوید و بچه دار نشدنتان را در ذهن خود یک نقص ندانید!
با رفتاری مناسب پدر همسرتان را به چالش بکشید و توپ را در زمین او بیاندازید تا اگر به شما
علاقه ای هم ندارد لا اقل روحیه شما را تضعیف نکند...سعی کنید این موضوع را در ذهنتان
بی اهمیت جلوه دهید و در ذهن بگویید من همین گونه ام و با کسی مشکلی ندارم...
راستی می توانید کمی از تیپ شخصیتی خودتان و پدر همسرتان برایمان بگویید و مثال بزنید؟
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
اتفاقاپدرشوهرم فکرمیکنه من ادم موذی هستم واب زیرکاه .موقعیت اجتماعی پدرخودم خیلی بالاست واون فکرمیکنه خانواده پدریم خودشونوواسه پدرشوهرم میگیرند.اینوازحرفهای شوهرم فهمیدم.ومن احساس میکنم پدرشوهرم نسبت به خانواده من وموقعیت پدرم نقطه ضعف داره وبه خاطرهمین موضوع دلش می خوادمنوبرنجونه تایه جورایی احساس قدرت کنه .
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
اول اینکه آفرین به شما که به هیچ وجه از اصل خودت فاصله نمی گیری و به رفتار جااریت اهمیت نمی دی:104:
ثانیا تو واقعا علت کاراشو نمی دونی تا حلش کنی اونم هر دفعه یه برداشتی از کارات می کنه.پس اول باید دلیل اصلی کاراشو بدونی تا ببینی اصلا می شه حل کرد یا حداقل کاهش داد.برای این کار می تونی از مادر شوهرت کمک بگیری ازون جائی که رابطت باهاش خوبه ازش بپرس به احتمال زیاد می دونه دلیل کارای شوهرش چیه بعد تصمیم بگیر چی کار کنی.
اما در کل مهم خودت و شوهرتی
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
نمی دونم چی بگم.انگارتوخانواده مادشوهرم اینایه جورایی دودستگی به وجوداومده .مادرشوهرم عقایدخودشووداره وپدرشوهرم هم پایبندعقایدخودش.البته به من هیچ ربطی نداره .چون اونازن وشوهرندوسالیان سال باهمین روش زندگی کردند.حرف من اینه چرابه حرمت این که تواین چندسال عروسشون بودم وتاجایی که توی توان ووسعم بوده بهشون رسیدم وحتی بیشترازیک دختربه فکراموراتشون بودم پدرشوهرم احترام منونگه نداشته وترجیح دادبابدیهاوبی ادبیهای جاریم کناربیاد.ولی خوبیهای منووظیفه من بدونه .منم نمیگم بیادازمن تشکرکنه .ولی سربه سرم نزاره .بامن کاری نداشته باشه .وقتی کسی ازمن تعریف میکنه نظری نده.چراتاازمن تعریف وتمجیدمیشه حرفی میزنه تااون خوبی وکارمن کمرنگ به نظربرسه واگه اون ازجاریم خوشش میادچه لزومی داره واسه این که اونوخوب جلوه بده منوبیادبدجلوه بده وشخصیت منوپیش افرادفامیل زیرسئوال ببره.درصورتی که من ازخودم مطمئنم وکاراشتباه من توزندگی این بوده که خیلی گذشت وفداکاری کردم.وچون هیچ وقت شکایتی اززندگی نداشتم پدرشوهرم احساس کردکه من خیلی توزندگیم خوشبخت ومرفحم.واسه همین دلیلم توقعاتش روزبه روزازمابالاترمیره وهمیشه هم هرکاری که خواسته کردیم ازمون ناراضیه.واگه پسرش یه وقتی اون چیزی که پدرشوهرم بخوادوفراهم نکنه من مقصرشناخته میشم.
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
عزیزم گذشت و فداکاریت اشتباه نبوده مطمئن باش نتیجشو می بینی.تو به رفتارت ادامه بده.دیگران هم میدونن یا خواهند دونست همه حرفای پدر شوهرت غلطه.کاری که تو باید کنی اینه که تمرکزتو از روی پدر بزرگت برداری.اصلا هم پیش شوهرت گله نکنی این طور که معلومه شوهرت منطقیه و این رفتارهای پدرش از چشمش دور نمی مونه
RE: رفتارهای پدرشوهرم عجیبه!!!
mahi91 عزیز
گذشت و فداکاری شما ستودنیست و شما باید همیشه خودت باشی و اصلا مثل دیگران رفتار
نکنی اما اگر به حرفهای قبلم دقت کنی محبت اندازه دارد!
محبت و لطف نمودن بیش از اندازه آن هم در مقابل افرادی که قدر دان نیستند باعث می شود که
افراد فکر کنند وظیفه مان است و روز به روز متوقع تر شوند و این یک واکنش طبیعی است!
پس از این به بعد در محبت کردن یا لطف نمودن به دیگران کمی حد تعادل را رعایت کنید و اگر قدر
دان محبت هایتان نبودند و در عین حال قصد داشتند که شما را مورد تخریب قرار دهند تا کم کاریها
و کم لطفیهای خودشان یا اطرافیانشان را بپوشانند حتما با لحنی مهربان و صمیم به آنها متذکر
شوید که این وظیفه شما نبوده و شما لطف کرده اید که این کار را انجام داده اید تا به مرور زمان
عقب نشینی نمایند.
برایت یک نمونه مثال عملی می آورم تا بدانی که منظور من چیست :
((عموی بزرگ من رفتاری مشابه پدر شوهر شما با مادر من داشت...مادر من همانند شما زنی بسیار
مهربان و صبور بود که بالطبع آن این صبر ایشان باعث متوقع شدن عموی من در گذشته شده
بود...پدر من مادر پیری داشت که سالها پیش به علت بیماری سرطان و نداشتن دختر همواره
مادر من به همراه زن عموی دیگرم او را پرستاری می نمود و عموی بزرگ من و همسرش از نگهداری او ممانعت می نمودند و
بهانه عمویم این بود که زن من جوان است و نمیتواند این کار را انجام دهد !!!!...مادر من گلایه ای نداشت اما پس از مرگ
مادربزرگ من عموی من تا مدتها هر وقت زن عموی کوچکم را میدید از او بابت نگهداری مادرش
تشکر می کرد اما مادر من را که می دید در جمع می گفت وظیفه اش بوده!!!!
مادر من منتظر قدر دانی نبود اما مادر من از این رفتار عمویم که این کار را وظیفه مادرم
می دانست به شدت ناراحت بود!...3سال پیش که من ناراحتی بسیار مادرم را بعد 20 سال
دیدم علت را جویا شدم و با توجه به حرف استادم که می گفت اگر انسانی قدر محبتی را
ندانست و زبان به اعتراض گشود او را آگاه کنید که این تنها یک لطف بوده نه وظیفه! تصمیم
گرفتم در مهمانی بعد که همه فامیل جمع بودند و مسلما باز هم این حرف عمویم تکرار میشد
خودم بحث را وسط بکشم و از مادرم بخواهم در خصوص این جریان صحبت کند و قبل از اینکه
عمویم بخواهد چیزی بگوید شروع کردم به قدردانی از مادرم جلوی همه و گفتم من دوستی
دارم که حتی حاضر نیستند مادر خودشان را نگه دارند و کار مادر من یک نوع فداکاری بوده و
همه جمع بار دیگر از مادر من تشکر کردند و عمویم گفت وظیفه انسانی انجام داده اما من
گفتم بله عموجان اما انسانیت گوهریست که خیلی از انسانها در این زمانه آن را فراموش
کرده اند و این آخرین باری شد که عمویم این حرف را زد و حسابی حواسش را جمع کرد!))
mahi91 عزیز محبت و لطف را به جا و به اندازه انجام بده و با احترام و ادب یاد آور شو که لطف
می کنی تا دیگران فکر نکنند وظیفه ات است و سعی کن برخی انسانها را در حین ignore
کردن - یعنی انگار وجود ندارند و مهم نیستند - محبت را به قاعده انجام دهی!
تدبیر و درایت را در تمامی این مراحل فراموش نکن!
باز هم می گویم قرار نیست همه از ما خوششان بیاید پس اینقدر حساس نباشید!
موفق باشی