روابط مجردی را به نامزدم بگم؟

با سلام خدمت شما دوستان ، من دختری 23 ساله هستم و در دوران دانشجویی با یک گروه از بچه ها هراز گاهی به تفریح می رفتیم و در این بین عکسهایی از هم انداختیم در حال حاضر من در شرف ازدواجم و نامزدم خیلی مذهبی است و غیرتی است ، الان باید ماجرای این بیرون رفتن ها را بهشون بگم؟البته این عکس ها اصلا عاشقانه نیس بلکه عکس های دسته جمعی است و من بعد از دانشگاه فقط با 2تا از دخترای آن گروه در ارتباطم و نامزد اونها هم از همکلاسیامون بودن که در این گروه بودن ، با یه مشاور مطرح کردم گفتم این موضوع را نگو ولی خودم می ترسم که در آینده اگر من با این دوستانم رفت و آمد کنم شوهراشون از خاطرات آن روزها بگن و زندگی من بهم بریزه از یه طرفم نمی خواهم ایشون را از دست بدم حالا چی کار باید بکنم؟در ضمن تو آن جمع با هیچ پسری دوست نبودم و همیشه با دخترها بودم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام
ایشون در این مورد از شما سوال کردند؟
اگر سوالی پرسیدند نمیتونید دروغ بگید (به نظر من شماکار زشتی نکردید که بخاطرش شرمنده باشید! خیلی معمولی و راحت بگید و از کنارش بگذرید)
ولی اگه سوالی نکردند خوب شما هم چیزی نگید انگار که اصلا مسئله مهمی نیست.
حساسیت شما نسبت به این مسئله به ایشون هم منتقل میشه.
پس نگران نباشید.

ممنون از شما دوست خوبم که جوابم را دادید ، نامزدم این سوال را تا حالا از من نکردن ولی من می ترسم که شاید این که من قبلا با یه گروه از دختر و پسرها با هم بیرون رفتیم ناراحت بشن چون خود ایشون اینطوری نبودن پس نگم؟خودمم می ترسم این موضوع را بگم و دید ایشون نسبت به من عوض شه و فکر کنن من با کسی در رابطه بودم و نمی گم و من را محدود کنن ، من خودم از این بابت که اون زمان بیرون رفتم خیلی پشیمونم و توبه کردم و نمی خواهم گذشته ام آیندم را خراب کنه

سلام :72:
اینقدر نگران نباشید . گذشته هر کسی به خودش مربوط میشه . گذشته نامزدتون برای شما مهمه ؟
شما از زمانی که وارد زندگی مشترک شوید با هم مرتبط میشوید .
به نظر من هم لازم نیست که به نامزدتون بگید . اگه ایشون در این مورد سوال کردند خیلی سطحی پاسخ بدید که با دوستانتون برای تفریح گاهی بیرون میرفتید .
از زمان شروع زندگی مشترک مواظب اعمال و رفتارتون تا همسرتون به شما اعتماد 100% بکنند .
با آرزوی خوشبختی :72:

هیچوقت صداقت رو با حماقت اشتباه نگیرید الان هم تا زمانی که سوالی از شما نشده دلیل بر توضیح و ایجاد حساسیت نیست
درضمن این که موضوع مهمی نبوده پس اگه هم سوال شد راحت بیان کنید
ولی اگه موضوع خاصی هم بوده هر راست نشایید گفت
موفق باشید

سلام مسافر خسته

من فكر نميكنم رفتن بيرون توي جمع دوستان خيلي مساله مهمي باشه مگر اينكه چيزي فراتر از اون بوده باشه

اما كلا ميخواستم بگم من با اين نظر كه گذشته هر كس به خودش مربوط موافق نيستم.... بله گذشته اي كه براي فرد مقابل اهميت ندارد مهم نيست...اما مسائل ارتباط با جنس مخالف قبل از ازدواج از اين حيث نيست مگر اينكه بدانيد فرد مقابل هم مثل شما بوده يا حداقل برايش اهميت ندارد

من فكر ميكنم اگر كسي با دانستن چيزي در مورد شما نظرش عوض شود بسيار محتمل هست كه بعدا هم اگر فهميد ناراحت شود

شايد براي ظما بهتر اين باشد كه درقالب فعاليتهاي دانضگاهي اشاره اي گذرا به اين بيرون رفتن ها داشته باشيد كه هم حساسيت ايجاد نكرده باشيد وهم صداقت را فدا نكرده باشيد
اگرچه چون گفتيد با هيچ پسري دوست نبوديد كلا فكر نكنم خيلي مهم باشه

ممنون از شما دوستان خوب که جوابم را دادید ، دوست خوبم سید1387 نه من با هیچ پسری دوست نبودم ولی تو جمعی که ما بودیم دخترها زیاد رفتارهای مناسبی نداشتن و از لحاظ ظاهر مناسب نبودن و دربعضی از عکسها بعضی از دختران بدون روسری بودن ، ولی من درتمام مدت ازلحاظ ظاهر و رفتاری خودم را حفظ کردم برای همین است که می ترسم ایشون چون جو آن محیط زیاد خوب نبوده وقتی متوجه بشن ناراحت بشن

سلام :72:
عزیزم اینقدر به خودت سخت نگیر و دورانی که میتونه لذت بخشترین دوران برات باشه رو به خاطر یک سری مسائل از بین نبر .
اگه فکر میکنی این قضیه رو نگی همش میخوای بترسی که اگه اون عکسا رو ببینه چی میشه یا اگه اتفاقی یکی از اون پسرها رو تو خیابون ببینید و یا شوهر دوستات تو رفت وآمدهای خانوادگی اشاره ای کنند . حتما بگو چون ممکنه به مرور زمان باعث ناراحتی و ایجاد استرس میشه . در حالی که به نظر من این موضوع خیلی پیش پا افتاده است و نباید بهش اینقدر بها بدی که اذیتت کنه .
این نکته رو هم در نظر بگیر که اگه گفتی و طرف مقابل عکس العمل نشون داد به این هم فکر کن که شاید شکاک یا بدبین باشه . زندگی مشترک باید بر پایه اعتماد بنا بشه اگر قرار باشه با چند تا عکس و چند تا تفریح دست جمعی تازه زمانی که هیچ وابستگی بین شما وجود نداشته این اعتماد به بی اعتمادی تبدیل بشه بهتره اصلا بی خیال ای ازدواج بشی . چون زندگی که توش اعتماد نباشه از جهنم هم بد تره .
به نظر من برخلاف نظری که تو پست قبلی داشتم با توجه به روحیات شما حتما این قضیه رو بگو تا هم دچار استرس در آینده نشی و هم اخلاقیات طرف مقابل رو بسنجی .:72:

من فکر میکنم اگر طرف شما بخواهد با چند تا عکس که توی ان دیگران بی حجاب هستند در مورده شما قضاوت کند باید بیشتر در مورده ادامه رابطه فکر کنید و بیشتر بشناسیدش. همونطور که سمانه خانوم گفتند ممکنه شکاک یا بدبین باشه، یا اینکه این قضیه تفاوت سطحه مذهبی شما ها را نشون بده.

من فکر کنم مهم ای که الان کجا قرار دارید ... یعنی ان نوع جمع ها را میپسندید یا نه... و اینکه همسرتون چی؟


میتونید ازش بپرسید نظرش در مورده دوستانی این چنینی چیست؟ به هر حال مذهبی ترین افراد هم با کسانی که خیلی مذهبی نیستند ارتباط دارند. از نوع جوابش شاید بتونید حدس بزنید که بعد مشکلی خاهید داشت یا نه.

در ضمن اگر همسرتون نسبت به این قضایا حساس باشه احتمالا شما باید دوستتون را با ان دسته از دوستانتون به حد اقل برسند...

دوست خوب مسافر خسته . به نظر من اگه همون طور كه دوستاي ديگه ميگن يه اشاره اي داشته باشي بد نيست ولي زياد ريزش نكن . چون الان بفهمه بهتره تا اين كه فردا بفهمه و نسبت بهت بدبين بشه . البته بايد خونسرد باشي و زياد هم اين موضوع رو جدي نگير . چون هر كس بالاخره در زمان مجردي دوستاني داشته . تفريحاتي . عكسهاي زيادي . اما همه چي به رفتار و اخلاق و طرز تفكر خود شخص برميگرده . پس نگران نباش :46:

سلام.شما باید وقتی موضوعی از گذشته رو به همسرتون بگید که توی زندگی الانتون تاثیر گذار باشه. وقتی موضوع پیش پا افتاده ای مثل بیرون رفتن دانشجویی بوده دلیلی برای بازگو کردنش نیست چون میدونید امکان داره باعث بدبینی همسرتون بشه.ضمنا شما که مطمئن نیستید همسرتون ناراحت میشه دلیلی نداره که با این فکر خودتونو عذاب بدید.شما میتونید از رفقاتون درخواست کنید که بعدا جلوی همسرتون از بیرون رفتناتون تعریف نکنن.اما شما هم سربسته بگو اردوهای دانشجویی میرفتی

ممنون از همه شما دوستان که تاپیک را خوندید ، بله حق باشماست و نباید موضوع به این ک.چکی را به ایشون بگم چون ایشون حساس میشن ، راستش من از همون ابتدای آشنایتمون بهشون گفتم که دوستام از لحاظ ظاهری مناسب نیستن و ایشونم این موضوع را پذیرفتن و کنار آمدن بله الان بعد این همه مدت من با هیچ کدوم از آن بچه ها نیستم و حتی آن گروهی که بیرون می رفتیم چندین بار بیرون رفتن ولی چون من با آنها فرق داشتم من را دیگه نگفتن من می ترسیدم این نکته ای باشه که بعدا موجب ناراحتیه همسرم باشه چون همش میگن آدم باید صادق باشه ولی فک کنم این جزو مواردی نیس که شامل صداقت باشه درسته؟

درسته عزیزم همونحوری که قبلا بهت گفتم نباید صداقت رو با حماقت اشتباه گرفت
باید حواستو جمع کنی که گفتن هرچیزی لازم نیست و شما هم ناصادقی نکردی فقط برای اینکه حساسیتی پیش نیاد حماقت نکردی گلم
بخاطر این مسائل کوچیک هم اینقد خودتو درگیر نکن موفق باشی:72:

با سلام خدمت دوست عزیز

من در تایپیکی دیگر مانند سوال شما پستی گذاشتم که شاید براتون مفید باشه ٰ می تونید رجوع کنید و مطالعه کنید ...

http://www.hamdardi.net/thread-18533...html#pid173658

موفق باشید

:72::72::72:

سلام عزیزم به نظر من بهش نگو چون مردها غیرقابل پیش بینی هستن

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

سلام اینکه گفتم نگو برای حرفم دلیل دارم چون من هم مثل تو خیلی با دوستام بیرون می رفتم واین موضوع رو بین حرف هام به شوهرم گفتم واین باعث شدکه اون هم حساس شده وهم بدبین اگه دوست داشتی مشکل من رو بخون تا متوجه بشی که چی میگم