-
طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
آقای هستم که پس از یک دوستی تقریبا دو ساله با یک خانم ازدواج کردم هر دو زمانی که ازدواج می کردیم خیلی خوشحال بودیم .
قابل توجه است که قبل خواستگاری پدر همسرم فوت کرد و بعد از نامزدی برادر همسرم هم فوت کرد و الان ایشون 3 خواهر دیگر دارند .
مشکل بزرگ ما از اونجایی شروع شد که من بعلت یکسری مشکلات کاری چند وقتی رو بیکار بودم نه اینکه اصلا کار نکنم درامدم خیلی کم بود مثلا میانگین ماهیانه 200 تومن شده بود البته برای مدت 7 ماه اما بعد درست شد .
همسرم فردی بسیار عصبی ، فوق العاده زود رنج و فوق العاده غیر منطقی هست و بزرگترین عیبی که دارد انتقام گیری و عقده ایی بودن هست .
الان می گید این داره یکطرفه به قاضی میره اما من مثال می زنم .
فرض کنیم ما الان سره مسئله ایی بسیار مسخره بحث می کنیم اولا که 24 ساعت قهر میکنه بعدم بنده باید برم آشتی کنم یعنی اگر 100 درصد هم مقصر باشه که عمرا قبول کنه بازم من آشتی باید کنم بعدشم مطمئن باش سره یکهفته همونو تلافی می کنه . هر وقتم کم میاره گریه می کنه اونم با صدای بلند و آبروریزی .
در کل ایشون اعتقاد داره کل افکارش درست هست و فقط اون درست میگه بقیه چرند می گن . اگر زمانی خواهرش بگه بریم فلان جا تو هم با شوهرت بیا و من سرکار باشم یا اضافه کاری دیگه بیچاره ام چن مطمئن باشین یه دعوا داریم .
این فقط بخشی از ماجراست .
من تکنسین کامپیوتر هستم روزی حداقل 2 ساعت پشت سیسم هستم بعضی وقتا نیستم اونم فقط بخاطر کارم هست .
اداری و مرتب لباس می پوشم و برخوردم با مردم مهربانانه هست
دوستان بگن من چکار کنم دیگه خسته شدم .
منتظرم راهنمایی دوستان هستم ...
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
برادر گرامی سلام
به تالار همدردی خوش آممدید
مشکل شما قابل حل است و فکر برای طلاق کمی زود و شاید بتوان گفت منصفانه نیست...
شما تازه ازدواج کرده اید و همه می دانند که زن و شوهر در ابتدای زندگی همین مسائل را دارند
و قطعا تا به خلقیات هم عادت کنند طول می کشد...معمولا زندگی ها بعد از 3 الی 5 سال به
یک ثبات نسبی می رسدو الان برای فکر کردن به طلاق زود است و این امر آخرین راه است...
مسلما شما همسرتان را دوست دارید و او نیز شما را خیلی دوست دارد ولی باید با او صحبت
کنید و با او دوستانه اما جدی و منطقی حرف بزنید ... در حرف زدنتان سعی کنید که ابتدا او را
از علاقه ای که به او دارید مطمئن سازید و با تعریف از ویژگی های مثبت ایشان باب صحبت
را باز کنید و به یکباره با طوفانی از انتقادات به او حمله نکنید و از او بخواهید که به عنوان حل
مشکل و گرمتر شدن زندگی باید هر دو یک سری خصایص اخلاقی بد را که در هم
نمی پسندید ترک کنید و حتی این را مکتوب هم بکنید و برای رفع آن یک زمانی را معین کنید.
همسر شما اگر ببیند که شما همزمان و قدم به قدم با او مسیری را طی می کنید و شما
نیز اخلاق های منفی را کنار می گذارید حتما بسیار از این کار شما استقبال می کند و
برای حفظ زندگیش تلاش می کند.پس سعی کنید با پیدا کردن کلید ارتباطی قلب همسرتان
او را کمک کنید تا به خودش بیاید و در صحبت آرامش خود را حفظ کنید و از الفاظی مانند
"تو عقده ای هستی" یا "تو دیکتاتوری" استفاده نکنید و به جای آن بگویید همه ما گاهی
اشتباه می کنیم...اگر فکر می کنید در اجرای این قضیه مشکل پیدا می کنید با یک مشاور
خانواده خوب نیز صحبت کنید در مراحل بعد...یادتان باشد برای ساختن هر چیز زیبا باید رنجها
و سختی های زیادی را تحمل نمود تا آن چیز فوق العاده شود و باید در هر امری نهایت تلاش
را نمود و پایمردی کرد!!!...هنوز برای خسته شدن خیلی زود است...به خدا توکل کنید و این
بار از راهی متفاوت برای حفظ زندگیتان تلاش کنید و دیدتان را نسبت به زندگی عوض کنید!
موفق و پاینده باشید
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
از راهنمایی شما صمیمانه تشکر می کنم ولی باورتان میشود وقتی به ایشون می گی که مثلا فلان کارت اشتباه بوده به هیچ عنوان قبول نمی کنه ولی با توجه به صحبت های شما من یکبار دیگه با ایجاد قرار بیرون وصرف ناهار یا شام حتما اقدام می کنم و طبق صحبت های شما جلو میردم نتیجه رو هم اینجا می زنم .
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
تنها صرف ناهار و شام براي سر و سامان گيري يك زندگي كه زن و شوهر در آن از بي مهارتي و عدم استفاده ي درست از توانايي ها رنج مي برند و رابطه دچار مشكل است كافي نيست .
دوست محترم در كنار اين توجه و انگيزه براي ادامه و ساختن زندگي زناشويي لازم است كه مهارتهاي ارتباطي را ياد بگيريد . هم شما و هم خانم محترم .
تمرين صبوري و تامل در كنار آموزش مهارت و انگيزه ي سازنده نياز اين رابطه است
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
ani عزیز حتی در این مورد من کلی با همسرم صحبت کردم اما مشکل اینکه رفتار همون رفتار هست فقط موضوعات هی داره عوض میشه و جالب اینجاست که موضوعات واقعا مسخره است و اینکه همسرم 70 درصد از زمانش رو در حال فکر کردن هست با اینکه بارها سئوال کردم هنوز نفهمیدم ایشان به چه موضوعی فکر می کنند و حتی جدیدا پیشرفت کردم و با دقت به زمان فکر کردنش و حالت هاش می تونم تشخیص بدم که مثلا امشب سره یک موضوع چرت میخواد داد بیداد کنه و گریه کنه .
مثل اینه که ایشون صریحا میگه که به جز خودش حرف هیچ کس رو قبول نداره و فقط خودش میدونه چی درسته چی درست نیست بعنوان مثال فقط از منظق خودش استفاده می کنه و بر این اساس تصمیم می گیره خواهشن و لطفا راهنمایی کنین برای تغییر این نوع رفتار چه کاری انجام بدم .
در صورت امکان دوستان محلی را بعنوان مشاوره رایگان بصورت تلفنی سراغ ندارند ؟
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام.
نقل قول:
در صورت امکان دوستان محلی را بعنوان مشاوره رایگان بصورت تلفنی سراغ ندارند ؟
* صدای مشاور استان قم : ( تلفنی)
تلفن: 148 و 2902424-0251
ساعت تماس: شنبه ها ساعت 15 الی 19
کد 49
این هم لینکش:
مدیر همدردی
قسمت درباره من، رو ببینید:72:
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
[align=justify]
نقل قول:
مشکل بزرگ ما از اونجایی شروع شد که من بعلت یکسری مشکلات کاری چند وقتی رو بیکار بودم نه اینکه اصلا کار نکنم درامدم خیلی کم بود مثلا میانگین ماهیانه 200 تومن شده بود البته برای مدت 7 ماه اما بعد درست شد
من کارشناس نیستم اما چندتا مورد بنظرم میرسه که میگم امیدوارم کمکی بکنه.
ریشه اصلی مشکل لزوما در اتفاقاتی نیست برای ما میفته، بلکه در رفتارهایی هست که در اون اتفاقات بروز میدیم.
در روابط زن و شوهر هم ریشه اصلی اکثر اختلافها به موضوعاتی برمیگرده که توجه زیادی بهش نمیشه و حتی شاید خیلی ساده از کنارش بگذرن و بعد بروز رفتارهای غیرقابل پیش بینی و غیرمنطقی از طرف زن و شوهر و یا نشون دادن واکنش نسبت به مسائل پیش پا افتاده و به ظاهر بی اهمیت باعث میشه زوجین احساس کنن مشکلشون توی این مسائل کوچیکه یا بنظرشون مسخره بیاد درحالیکه اصل مشکل جای دیگست و چون حل نشده یا راجع بهش حرفی زده نشده به شکل دیگه و در جای دیگه بروز کرده.
حتما شما هم اشتباهاتی داشتین. دنبال مقصر نگردین، دنبال اصل مشکل بگردین و اونو حل کنید.
گاهی وقتا ما در تصمیم گیری، رفتار و عکس العملمون جای کودک درون، بالغ درون و والد درنمون را درست تشخیص نمیدیم!
اکثر ما آدما با زبون تند و مستقیم نمیپذیریم که ایراداتی داریم.
یه قانونی وجود داره به اسم قانون 5+1
این قانون میگه وقتی میخوای یکی از رفتارای نادرست کسی رو بهش بگی اول پنج تا از خصوصیات خوب اون آدمو براش بشمار مثلا تو این خصوصیت خوبو داری، اونو داری و ...
و بعد یک رفتار غلطشو به صورت یه بسته پیشنهادی نه بسته انتقادی! (این خیلی مهمه که طرز بیان چطور باشه) بهش بگید. مثلا بگید من فکر میکنم اینکار بهتر بود. و درنهایت هم تصمیم نهائی رو به عهده مخاطب میزاره و اونو به فکر میبره و هم حالت تخریبی نداره.
البته اینم باید در نظر داشت که هر روشی زمان خودشو داره و نباید انتظار داشت خیلی سریع و بی دردسر به نتیجه دلخواه برسیم. یعنی باید صبورانه رفتار کنید و با هر اشتباهی از سمت مخاطبتون دوباره قید همه چیزو نزنید و مایوس نشید و همه رشته ها رو پنبه نکنید![/align]
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام دوست عزیز
راستش من مشاور نیستم امافکر میکنم با توجه به اظهارات شما خانم شما در اثر عواملی زود رنج و عصبی شدن که علتش می تونه عدم توجه کافی بهشون یا برطرف نکردن خواسته هاشون یا چیزهایی مثل کم لطفی به خانم ... باشه مردها غالبا راحت تر میتونن یک زن رو به سمت خودشون جذب کنن و بعضی آقایون انقدر درگیر کار میشن که یادشون میفته متاهلن یا مسائل کاری رو وارد زندگیشون میکنن که باعث میشه زندگیشون کسل کننده بشه کارهای خیلی خیلی کوچیک برای خانمتان خیلی به چشم میاد مثلا چند بار از دست پختش تعریف کنید مخصوصا اگه تو جمع باشه
تو یه کار کوچیک ازش نظر بگیرید
با یه شاخه گل یا یه چیز کوچیک غافلگیرش کنید
این رو فراموش نکنید آقایون کلی نگرند و خانم ها وارد جزئیات میشن
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
این رو فراموش نکنید آقایون کلی نگرند و خانم ها وارد جزئیات میشن
دوستان عزیزم با تشکر دقیقا با این مورد موافقم .
والا در کل عرض کنم که من اتفاقا همیشه به همسرم محبت می کنم همیشه با کلمه عزیزم صداش می کنم به اسم کوچک صداش می کنم و احترام براش قائلم ولی متاسفانه همسر من همش درگیر اتفاقات گذشته هست و حتی خودش هم راه حل رو نمی دونه و فقط هی می خواد عنوان کنه که از این موضوع ناراحته .
اوایل ازدواج خانواده من هروز باهاش تماس می گرفتن و خواهرام همیشه باهاش در تماس بودن و حتی اگه مشکلی پیش میومد اول از همه من رو مقصر می دونستن ولی رفتارهای ایشون اینقدر بد و خودخواهانه بود که دیگه الان هیچکس باهاش تماس نمیگیره و اگه حتی با من کار داشته باشند با موبایلم تماس می گیرند .
مشکل اینه که ایشون یکسری رفتارهای خوب داره ولی اینقدر بداخلاقی ها بد داره که همه چی رو از بین می بره . مثلا فرض کنین در عروسی مقدار از نظر مالی به من کمک کرده الان ادعا می کنه که من عروسی رو برگزار کردم یا اینکه شاباش های عروسی همه برای من بوده میگم بابا هیچ جا همچین قانونی نیست .
حتی باورتون میشه که من در هر تولدش بهترین کادو رو براش خریدم اما ایشون همچنان دنبال مسائل گذشته هست .
فرض کنین شما خونه دارین بهترین وسایل زندگی رو هم دارین یک نفر هم به شما محبت کنه و براتون احترام بزاره و بعد شما همش دنبال مسائل 2 سال پیش باشین بقیه چی فک میکنن .
خواهش میکنم یک راه حل خوب به من پیشنهاد دهید جالبه که ایشون حرفهای منو اصلا قبول نداره و فک می کنه فقط خودش می دونه .
یه چیزی رو هم یادم رفت اگر کوچک ترین کاری براتون انجام بده مخصوصا برای من منتظر باشید در یکی دو ماه آینده به روی شما بیاره که من فلان کاره رو براتون انجام دادم .
جالبتر اینه همه چیز رو تو زندگی خودش و طبق خواسته های خودش می بینه و اصلا نمیخواد به دیگران و نوع زندگی کردنشون توجه کنه .
مثلا من چند بار بهش گفتم که ما امکانات خوبی داریم مثلا خیلی ها همین رو هم ندارند اما در زندگیشون خیلی خوش هستند و لذت می برند اما چرا الان ما همش سره مسائلی که گذشته و دیگه مهم نیست و نمیشه کاریش کرد همیش درگیریم .
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
ببخشید شما اصلا مقصر نیستید؟اینجور که می گید همه تقصیرا رو انداختین گردن اون.شما در مقابل رفتارای غلطش چه کار مثبتی می کنید.الان که همسرتون نیست این طور متهمش کردید روبروی خودش چی کار می کنید خدا می دونه.به نظر می رسه شما با این رفتارتون تشدید می کنید کارای غلطشو.و این یعنی شما بی تقصیر نیستید.
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
ببخشید شما اصلا مقصر نیستید؟اینجور که می گید همه تقصیرا رو انداختین گردن اون.شما در مقابل رفتارای غلطش چه کار مثبتی می کنید.الان که همسرتون نیست این طور متهمش کردید روبروی خودش چی کار می کنید خدا می دونه.به نظر می رسه شما با این رفتارتون تشدید می کنید کارای غلطشو.و این یعنی شما بی تقصیر نیستید.
نه اینطور نیست من در پست اول عرض کردم که من مدتی با مسائل کاری ام مشکل داشتم و انصافا همسرم در این مدت خیلی هوای من رو داشت و کلی هم کمک کردم .
ببینید همونطور که بالا گفتم ایشون نکات مثبت بسیار زیادی دارند اما بحث اینه که رفتارهای غلطشون باعث میشه که همه اونها نادیده گرفته بشه ...
خداوکیلی من همیشه بهش حق دادم و سعی کردم در کنارش باشم حتی 90 درصد پس از بحث ها من در اخر سر کوتاه میام و کنار میام .
مثال میزنم : پدر بنده یه ماشین خریده ، ایشون ناراحت شدن من دلیلش رو پرسیدم گفتن چرا پدر شما قبلش از شما نپرسیده که آیا شما پول نیاز داری یا نه ؟ گفتم که این که نمیشه حالا پرسیده یا نپرسیده . سر این موضوع ناراحت شدن و مادرم اومد شب به ما سربزنه چنان اخم هاش تو هم بود که مادر فهمید مشکلی هست .
ایشون از من درخواست کردن که تو حتما باید با پدرت بحث کنی که چرا قبلش به تو نگفته و سئوال نکرده یا پول نداده .
من گفتم حق با شماست صبر کنید من سر فرصت با پدرم صحبت می کنم اما ایشون اعتقاد دارن که نه اگر صبر کنید اونها خوشی هاشون رو می کنن و بعد تو می خوای باهاشون صحبت کنی .. (واقعا نمیدونم منظورش چی بود)
این موضوع مال هفته پیش هست ایشون پریروز ساعت 12 که من قبلش گفتم صبح ساعت 6 می خوام برم سر کار (تا اون موقع با هم خوب بودیم) یهو گیر داد که با بابات حرف زدی گفتم نه می خوام سر فرصت برم اونجا چون هم گرفتارم هم اینکه پدرم کمی کسالت داره ، مادرم سرماخورده و خواهر کوچکم بیماره الان فرصت خوبی نیست . اما ایشون شروع کرد به داد بیداد که تو اصلا نمی خوای با اونا صحبت کنی و عمدا داری به تعویق می اندازی گفتم خانوم چه صحبت کنم چه نکنم که الان اتفاقی نمی افته و حتی یادمه گفت می خوای با پدرم اروم حرف بزنی قبول نیست گفتم نکنه توقع داری چون بابام از مال خودش برای خودش ماشین خریده برم بزنمش که دعوا شروع شد و دقیقا تا ساعت 2 ادامه داشت .
و کل حرف ایشون اینه که باید با خانواده ات دعوا کنی و تازه توهین هم می کنه .
خداوکیلی آقایون دیگه بودن نمی زدن تو گوشش ؟ یکی واسه به پدر شما که 30 سال برات زحمت کشیده دری وری بگه شما چیزی نمیگی . ؟
بازم من چیزی نگفتم حالا شما بفرمایید کار من اشتباهه ؟
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
بله اشتباهه.وقتی در خواست غیر منطقی داره چرا بهش وعده و وعید می دید؟.البته نمی گم بزنید تو گوشش اما باید یاد بگیره رو درخواستاش بیشتر فکر کنه.هر چی می تونید با زبان نرم.بهش بگید این رفتارش کلافتون کرده.یه نکته مرد و زن مکملن واسه چنین روزائی .اگه زن از روی احساسات تصمیم گرفت مرد با منطق کنترل کنه و همچنین انسان ها به روابط عاطفی نیاز دارن و این زنه که مردو از دنیای عقل و منطق آزاد می کنه.این طور که معلومه در این مرحله از زندگی نیاز مبرم هست به منطق مردانه شما.البته بدون فکر کردن به طلاق.برید جلو ما پشت تونیم.تک تک کارای همسرتون بیاید بگید تا بگیم عکس العنلتون چی باشه.
راجع به ماشین می تونستید بگید چرا دوست داری به پدرم وابسته باشیم من دوست دارم خودم واسه زندگیم تلاش کنم.می دونم عزیزم اون چیز که شایسته توست واست فراهم نکردم ولی شب و روز فکرم اینه که زندگی ای واست بسازم که همه حسرتشو بخورن.
بخدا ما زنا به زبان پر محبت نیاز داریم:72::43:
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
دوست عزیزم با تشکر از شما .
دقیقا هر زمان که ایشون رو موردی حساسیت نشون میدن من خیلی آروم و با عنوان کردن موضوع به صورت منطقی سعی در آزوم کردنشون دارم اما مشکل سره اینه که ایشون منطق کلی رو قبول ندارند و فقط به منطق خودشون بسنده می کنند .
مثال میزنم فرض می کنیم منطق یک نفر بر این اساس هست که ماست سیاهه حالا تا 100 سال هی شما بگو کل دنیا میگن ماست سفیده ایشون میگه نه ماست سیاهه حالا چطوری من ثابت کنم ماست سفیده ؟
اینطوری که ماست بیارم نشون بدم دو یا سه نفرم که ایشون قبول دارن تایید کنن که ماست سفیده.
من سعی می کنم همیشه منطقی و آزوم قضیه رو حل و فصل کنم و ماجرا حل بشه . متاسفانه همسر بنده شدیدا به گذشته توجه می کنه ما یه مسائله رو حل میکنیم ، بعد سر دعوای بعدی دوباره مسئله تکرار میشه و هر جا کم میاره با صدا بلند گریه می کنه .
البته اینم بگم همیشه بعد دعوا مهربون میشه یعنی حس میکنم خودش می فهمه که ارزش اینو نداشته هم خودش رو در درجه اول اذیت کنه هم اعصاب من و واسه چند روز بهم بریزه .
حالا به نظر شما بهترین راه حلش چیه ؟
خوب فرمودین بنده اینجا کارهاشونو بگم . دیشب مادرم تماس گرفته بود آخر صحبت با من به من گفت گوشی رو بدم به ایشون اما به من گفت بگم صحبت نمی کنه حالا من موندم مادرم چه هیزم تری به ایشون فروخته که اینجوری میکنه .
رفتارهای دیگرش هم اینه که ساعت 2 مثلا از سر کار میاد خونه تا ساعت 6 استراحت می کنه من که میرسم خونه یهو میگه مثلا خونه رو جارو بکشیم هیچ فکر نمی کنه که بی انصاف من ادمم تا الان سرکار بودم خسته هستم معمولا به این اعتقاد داره من میرم سرکار میرم هتل و کلی حال می کنم اما کار اون خیلی سخته . اینم برام عجیبه .
نقل قول:
وقتی در خواست غیر منطقی داره چرا بهش وعده و وعید می دید؟
اینو یادم رفت . والا من وعده و وعید اصلا نمیدم ایشون خودش شروع میکنه خودش خط و نشون می کشه خودش راه حل میده عرض کردم در بالا خودش میگه اینکار انجام بده وگرنه از نظر من اصلا موضوعی نیست که من بخوام با پدرم صحبت کنم .
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
همسرتون در اثر فوت پدر و برادرش و همچنين مشكلات كاري شما افسرده شده در جهت درمان ايشان ابتدا به روانشناس و در صورت صلاحديد روانشناس به روانپزشك مراجعه كنيد.
در طول دوره درمان هم شما نبايد از ايشون توقع رفتار درست (مثل آدم هاي عادي) را داشته باشيد بلكه بايد بي توقع بهش محبت كنيد و حمايتش كنيد تا دوباره به زن اوايل ازدواجتون تبديل بشه.
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام علی جان
خیلی کار خوبی کردی که به این تالار اومدی و مشکلت رو مطرح کردی. اما دوتا نکته یادت باشه داداشی.:72:
اول اینکه مشکلی که تو یه مدت طولانی برای زندگی مشترکتون ایجاد شده ، نمیشه به سرعت حل کرد. حتی اگه راه حل خوبی هم باشه، باید یه مدت تمرین کنید که یواش یواش جواب بگیری.
دوم اینکه واقعا در تمام لحظه ها همسرتو عاشقانه دوست داشته باشی و واقعا بخوای بهش کمک کنی. بحث طلاق اصلا تو زندگیتون وارد نشه که با خودش هزار تا نحسی میاره. البته داداش جون طلاق یه راه حل هست. اما شاید نفرت انگیز ترین و آخرین راه. نباید از الان بهش فکر کنی.
ممکنه یه کمی در مورد خانواده همسرت حرف بزنی؟
آیا اونام همینطورین؟
آیا رابطه خوبی با خانومت دارن؟
آیا بین اون ها کسی هست که حرفش برای همسرت قابل قبول باشه؟
فکر میکنی چی تو گذشته اش بوده که فکر همسرتو این قدر درگیر کرده؟
علایقشو می دونی ؟ میدونی به چه کارایی یا فعالیتایی نیاز داره؟ چطوری سرگرم میشه؟
آیا هیچ وقتی رو به خودش اختصاص میده؟
رابطتتون با مسافرت چطوره؟
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
همسرتون در اثر فوت پدر و برادرش و همچنين مشكلات كاري شما افسرده شده
بله تقریبا خودم هم به این نتیجه رسیدم ...
نقل قول:
در جهت درمان ايشان ابتدا به روانشناس و در صورت صلاحديد روانشناس به روانپزشك مراجعه كنيد.
عمرا قبول کنه حتی یه بار گفتم بریم پیش مشاور قبول نکرد .
نقل قول:
دوم اینکه واقعا در تمام لحظه ها همسرتو عاشقانه دوست داشته باشی و واقعا بخوای بهش کمک کنی. بحث طلاق اصلا تو زندگیتون وارد نشه که با خودش هزار تا نحسی میاره. البته داداش جون طلاق یه راه حل هست. اما شاید نفرت انگیز ترین و آخرین راه. نباید از الان بهش فکر کنی.
حق با شماست موافقم .
نقل قول:
اول اینکه مشکلی که تو یه مدت طولانی برای زندگی مشترکتون ایجاد شده ، نمیشه به سرعت حل کرد. حتی اگه راه حل خوبی هم باشه، باید یه مدت تمرین کنید که یواش یواش جواب بگیری.
کاملا موافقم و تمام سعی ام رو می کنم اما من راه حل درستش رو نمی دونم باید راهنماییم کنید .
نقل قول:
ممکنه یه کمی در مورد خانواده همسرت حرف بزنی؟
یکی از خواهرها همسرشو خیلی هم دوست داره و اصلا از این مشکلات نداره در صورتی که از نظر محبت ، توجه کردن ، رفتار و حتی کلاس زندگی من امتیازات خیلی بیشتری دارم اما اونا رابطه بهتری از نظر رفتاری دارن فکر می کنم خواهر بزرگتر تجربه بیشتری داره و بهتر همسرشو درک می کنه .
یکی دیگه هم تقریبا 50 درصد همین مشکلات رو با همسرش داره .
یکی دیگه هم هنوز مجرده و جالبه که 180 درجه با دو تای دیگه فرق می کنه کاملا ادم خونسری هست و وقتی کمی باهاش صحبت می کنم بیشتر حق رو به من میده . موندم تو این رفتارهای متفاوت .
مادرشون که همیشه سعی در کمک به بچه هاشه مخصوصا از نظر مالی اما بخاطر اینکه کمی زود حرف رو قبول میکنه بر عکس دختراش هر وقت یه حرفی رو میزنی اگه نفر بعدی ردش کنه فایده نداره . (دامادهاش رو دوست داره مخصوصا من رو خیلی دوست داره چون همیشه احترامش رو نگه می دارم )
نقل قول:
آیا رابطه خوبی با خانومت دارن؟
بله رابطشون خوبه
نقل قول:
آیا بین اون ها کسی هست که حرفش برای همسرت قابل قبول باشه؟
تا حالا خوب دقت نکردم اما فکر کنم خواهر بزرگه برش داشته باشه .
نقل قول:
فکر میکنی چی تو گذشته اش بوده که فکر همسرتو این قدر درگیر کرده؟
متاسفانه ایشون خیلی به مسائل فکر می کنن فرض کنید با ایشون رفتم بیرون معمولا زیاد صحبت نمی کنیم چون بیشتر تایمش در حال فکر کردن هست تو خونه هم همینطور هنوز نمی دونم به چی فکر می کنه اما فکر کنم به اتفاقات گذشته خیلی توجه می کنه .
نقل قول:
علایقشو می دونی ؟ میدونی به چه کارایی یا فعالیتایی نیاز داره؟ چطوری سرگرم میشه؟
تا حدودی اطلاع دارم هر چند متغییر هست . فکر میکنم باید برنامه بچینم که تایم اضافی اش پر بشه تا نتونه ذهنش رو درگیر کنه . حتی قبلا این فکر رو کردم رابطه با دوستاشو زیاد کردم یه مدت خوب بود اما چون پیگیر حال دوستاش نیست اونا هم سرد شدن .
نقل قول:
آیا هیچ وقتی رو به خودش اختصاص میده؟
بله با خواهرها میرن خرید هر چند من حق این رو بهش دادم که اگر دوست داره با خواهرها به بیرون بره و تفریح داشته باشه اینکار رو انجام بده اما جالبه از دستم شاکی شد .
نقل قول:
رابطتتون با مسافرت چطوره؟
خوبه چون من خودم هم مسافرت رو دوست دارم البته اگر همش فکر نکنه ، جدیدا خیلی کم میریم راستش تمایلم رو از دست دادم .
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
همسرتون در اثر فوت پدر و برادرش و همچنين مشكلات كاري شما افسرده شده در جهت درمان ايشان ابتدا به روانشناس و در صورت صلاحديد روانشناس به روانپزشك مراجعه كنيد.
در طول دوره درمان هم شما نبايد از ايشون توقع رفتار درست (مثل آدم هاي عادي) را داشته باشيد بلكه بايد بي توقع بهش محبت كنيد و حمايتش كنيد تا دوباره به زن اوايل ازدواجتون تبديل بشه.
شما بايد دوستانه و با زبون خوش راضي اش كنين كه پيش مشاور بياد . تنها راه نجات زندگيتون همينه. پس تمام تلاشتون را بكنيد.
طوري بهش نگيد كه فكر كنه داريد به خاطر اون و بيماري اش مي ريد. وانمود كنيد كه براي زندگيتون و به اتفاق مي ريد. بعد از دكتر به طور خصوصي بخوايد از همسرتون بخواد به تنهايي براي مشاوره بياد و شروع به درمانش كنه و به همسرتون هم بگه كه شما از اين جريان درمان اطلاع ندارين. تا همسرتون بهش اعتماد كنه و باهاش همكاري كنه.
تنها راه نجات زندگيتون همينه. پس تمام تلاشتون را بكنيد.
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام دوست خوب
خانم شما به نظرم دچار زود رنجی و عصبی داره میشه که ممکنه بخاطر فعالیت کم باشه البته نمیدونم شاغلن یا نه اما بهتره یه کار پیدا کنن و کلاس و ورزش رو تو برنامشون بذارید
سلام دوست خوب
خانم شما به نظرم دچار زود رنجی و عصبی داره میشه که ممکنه بخاطر فعالیت کم باشه البته نمیدونم شاغلن یا نه اما بهتره یه کار پیدا کنن و کلاس و ورزش رو تو برنامشون بذارید
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
با تشکر از دوستان ایشون شاغل هستن بیشتر تایمشون پر هستش . ولی من خودم شخصا با کلاس و ورزش موافقم .
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
دوستان با توجه به اینکه ما به یک روانشناس مراجعه کردیم و حتی روانشناس هم به همسرم تاکید کرده که در رفتارش تغییراتی ایجاد کنه ولی همچنان مشکل باقی هست و فکر می کنم همسر من می دونه داره چیکار می کنه و حتی ارتباطاتش رو با خانواده من کلا قطع کرده و فقط در خانواده خودش رابطه داره .
جالبتر اینکه میدونه اگر با ما با دیگران رابطه داشته باشیم مشکلات و سوء رفتارهای این خانوم محرض می شه به هیچ عنوان قصد ارتباط با افراد دیگه خارج از حوزه خانواده خودش رو نداره .
شما چه راه حلی رو پیشنهاد می دید . ؟
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام دوست عزیز
در این که همسرتون باید تغییراتی در رفتارشون بدن شکی نیست اما کسی که بیشتر از همه میتونه بهش کمک کنه شما هستین. اگه زندگیتون خراب بشه هردوتون ضربه می خورید و اگه بتونید اصلاحش کنید هر دوتون طعم آرامشو می چشید. مطمئنا رفتارهای خانم شما بی علت نیست فکر می کنید چرا رابطه شو با خانواده شما قطع کرده؟ کی از جایی که محبت و صمیمت میبینه فرار می کنه؟ مطمئنا هیچ کس. پس این وسط حتما دلایلی وجود داره که شاید از نظر شما مهم نیست اما خانم شما را آزار میده. من حدس می زنم همسرتون حس می کنه که شما به خانوادتون بیشتر از اون اهمیت میدین و اونا براتون مهمتر از همسرتون هستن. به نظر من با خانمتون خیلی آرام و منطقی صحبت کنید بهش بگین که چقدر بهش علاقه دارین و احساساتش براتون مهمه. خانما تشنه این جور حرفا هستن:43:
یه مدت محبت و توجه تون رو به همسرتون بیشتر بکنید فعلا هم رو مسئله قطع ارتباط با خانوادتون حساسیت نشون ندین شما به خانوادتون سر بزنین و همسرتونو فعلا راحت بذارین. بذارین وقتی رابطه خودتون و همسرتون بهتر شد تو یه موقعیت مناسب رو این مسئله هم کار کنین.
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام
ممکنه همسر شما ایرادایی داشته باشه اما من یه سوالی از شما دارم. چقدر ایشون رو دوست دارید ؟ چقدر زندگیتونو دوست دارید؟
دوست عزیز با هر مشکلی که توی زندگی پیش اومد بلافاصله به طلاق فکر نمی کنن که! چرا به راه حل نمی اندیشید؟
من فکر میکنم خود شما هم بیش از حد درگیر همسرتون شدید و دارید اونو کنترل می کنید..ببینید در تمام صحبتهاتون مشخصه که حسابی روی حرکاتش دقیق شدید، یه کم چشماتون رو بببندید و بهش فرصت بدید خودش رو اصلاح کنه..
طوری که من متوجه شدم خانم شما از زنایی هست که خیلی زود رنجن و واکنشای عصبی نشون میدن..راه حلش خونسردی شماست و خودداری تون. نمی گم به این شکل مشکلتون حل میشه ولی حداقل تشدید نمیشه.
موفق باشید
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام
حتما حتما حتما با همسرتون صحبت کنید و او را پیش یک روانشناس خوب ببرید شاید افسردگی یا یه ناراحتی داشته باشه او بیش از همیشه و همه به شما نیاز داره کمکش کنید .شاید خودش هم ندونه و قبول نکنه که بیماری روحی داره .این مساله خیلی مهمه هر چقر که می تونید واسش وقت و هزینه کنید انشااله بهبود پیدا می کنه.ما وقتی جسممون مریض می شه سریع به دکتر مراجعه می کنیم از خیلی چیزها پرهیز می کنیم و دیگران هم ازمون مراقبت می کنند یا حداقل مراعات حالمون را می کنند .روح هم ممکنه مریض بشه و نیاز به مراقبت داشته باشه .خواهش می کنم به همسرتون کمک کنید و تنهاش نگذارید.بخاطر عشقی که بینتون بوده و هست.
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام علی اقا
به نظر من خانم شما انتظاراتی از شما دارن که بر اورده نشده و وقتی که میبینه خانواده شما ماشین جدید خریده یا هر چیز دیگه تو دلش میگه پدر مادر علی که میبینن ما الان تو وضعیت خوبی نیستیم چرا به جای اینکه به پسرشون کمک کنن میرن مثلا ماشین نو یا لباسشویی نو یا فرش نو میخرن که انتظار اشتباهی هست به نظر من
خانم شما تنها بره پیش مشاور و مشکلات و ناراحتی هایی که داره بگه بهتره چون مشاور راه درست رو بهش نشون میده و مهارت زندگی کردن و سیاست های زنانه رو بهش یاد میده
شما هم بهش ارامش بدین
و ارامش خودتون رو حفظ کنید وتوکل به خدا باعث میشه راه های صحیح زندگی رو بهتون نشون بده
الهی امین
برای منم دعا کنید:72:
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
به نظر من خانم شما انتظاراتی از شما دارن که بر اورده نشده و وقتی که میبینه خانواده شما ماشین جدید خریده یا هر چیز دیگه تو دلش میگه پدر مادر علی که میبینن ما الان تو وضعیت خوبی نیستیم چرا به جای اینکه به پسرشون کمک کنن میرن مثلا ماشین نو یا لباسشویی نو یا فرش نو میخرن که انتظار اشتباهی هست به نظر من
با تشکر از شما بنده دقیقا با شما موافق هستم .
متاسفانه همسر من و کلا خانواده ایشون فقط حرف خودشون رو می زنن و فقط سیاست ها و منطق خودشون رو قبول دارند و بنده هر کاری کردم که به ایشون بفهموننم که مسائلی که زیاد مهم نیست و اینقدر بزرگ نکنند باز ایشون کاره خودشو انجام میده حتی با توجه به اینکه روانشناس به ایشون مسائل رو گوشزد کرد حتی بعد از جلسه روانشناسی هم قبول نکرده و نمی کنه .
مشاالله پا رو فراتر گذاشته و کاملا به خانواده بنده توهین می کنه ...
در چند وقته گذشته مادر ایشون اقدام به خریداری ماشین کرده بود و بنده کلا خودم کارهاشو انجام دادم که کلی هم تشکر کرد و پریروز پدرم به مادرش تماس گرفت و تبریک گفت و خیلی جالب بود ایشون اقدام پدر بنده رو توهین و متلک فرض کرده و دیروز کلی به خانواده من فحش داده و به من بد و بیرا گفته و جالبه که همش ادا می کنه من عمرش رو تلف کردم و اون با هیچکس رفت و امد نداشته ...
باورتون میشه من تابحال هیچ مخالفتی از نظر رفت و امد با خانواده اش چه خواهرهاش و چه مادرش نداشتم و ایشون کاملا در توهم عجیبی هست .
دید و گرایش ایشون به همه چی منفی هست و ذهنیتی خیلی بد داره موندم با این آدم چکار کنم و دیگه واقعا خسته شدم .
فرض کنید شما با آدمی زندگی می کنید که یهو قاطی میکنه سر مسئله یی خیلی خنده دار و بی خود و بعد همه چی رو به نفع خودش میگه شما چکار می کنید .. ؟
اگه یه نفر کل خانواده شما رو مثل مارمولک فرض کنه و توهین کنه شما چی بهش می گید خداوکیلی کسه دیگه جای من بود دندوناش و خرد می کرد ولی من همش به خودم می گم این الان عصبی ولش کن ولی تا کی ولش کنم ؟
یه موردم فراموش کردم جالبه که چپ و راست منو به طلاق گرفتن و اجرا گذاشتن مهریه تهدید می کنه واقعا این مدلش نوبر هست .
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
با توجه به همه حرفها و نصیحت های دوستان و قابل احترام بودنشون
من اعتقاد دارم
تفکرت کاملا غلطه دیدت به همسرت کاملا منفیه و در مقابلش ذهن خوانی منفی داری
به نظرم همسرتون مهارت بیان احساسات و خواسته هاشو نداره
و یه جورایی میخواد نگفته شما بدونید چی میخواد و وقتی نمیدونی دعوا میشه
و مشکل هم وجود داره(یادمه یه استادی داشتیم که میگفت 99.9 درصد آدم ها به روانشناس احتیاج دارن حالا بعضی کوتاه مدت بعضی بلند مدت )
اول از همه خود تنها برو پیش یه روانشناس خبره (نه از اینایی که الکین که واقعا مشکلت بیشتر میشه)
ذهنیتت رو نسبت به همسرت مثبت کن
باش همدردی کن (اگه میگه من پول عروسیو دادم بگو آره عزیزم من همیشه ازت مممنونم به خاطر کارت تو لطف بزرگی بم کردی همیشه دوس دارم جبران کنم ...سعی نکن قانعش کنی(منطقی احساسی هر چی) که اون فقط کمک کرده)
دوسش داشته باش(رفتاری کلامی لمسی ... همه جوره ابراز کن)اما اقتدار مردونتو حفظ کن
بعد سعی کن کمکش کنی که خوب شه
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
با تشکر از توجه شما به این تاپیک
نقل قول:
به نظرم همسرتون مهارت بیان احساسات و خواسته هاشو نداره
صددر صد موافقم اینو واقعا درک کردم .
نقل قول:
و یه جورایی میخواد نگفته شما بدونید چی میخواد و وقتی نمیدونی دعوا میشه
بله قبول دارم ولی واقعا خداییش یه سری از خواسته هاش اصلا تو کله ادم نمیره بابا یه ذره هم اون باید به خواسته های من عمل کنه .
نقل قول:
اول از همه خود تنها برو پیش یه روانشناس خبره (نه از اینایی که الکین که واقعا مشکلت بیشتر میشه)
والا نمی دونم اگه کسی رو سراغ داری که واقعا این کاره است معرفی کنید .
نقل قول:
باش همدردی کن (اگه میگه من پول عروسیو دادم بگو آره عزیزم من همیشه ازت مممنونم به خاطر کارت تو لطف بزرگی بم کردی همیشه دوس دارم جبران کنم ...سعی نکن قانعش کنی(منطقی احساسی هر چی) که اون فقط کمک کرده)
صد بار گفتم هم پیش رو خودش هم خانوادش ولی کلا علاقه داره هر چند وقت یه بار بگه ...
نقل قول:
دوسش داشته باش(رفتاری کلامی لمسی ... همه جوره ابراز کن)اما اقتدار مردونتو حفظ کن
هر چند وقت یکبار براش گل می خرم قبلا زبونن بهش می گفتم دوستش دارم ولی اینقدر اخلاقاش بده که چند وقته بهش نگفتم . سر مناسبتا تا اونجایی که می تونم بهترین کادو رو براش می خرم و همیشه خانواده اش رو دعوت می کنیم .
اما کلا به این نتیجه رسیدم تحویل گرفتن بیش از حد ادما اونا رو خراب می کنه .
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
برادرم چرا طلاق؟با صبر و گذشت همه چیز حل میشه.
به نظر من شما هم حساس هستین یه مقدار.خب غم از دست دادن عزیزان خیلی سخته زمان میبره حل مشکلات.
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
دوست عزیز
قبل از ازدواج هم خانمتون این رفتارهارو داشتن؟
رابطه خانمتون با خانوادتون قبل از ازدواج چطور بود؟
یه سئوال خصوصی اما خیلی مهم:
روابط زناشوئییتون چطوره؟
من خیلی معتقدم به اینکه ریشه خیلی از واکنشهای عصبی در خانمها عدم رضایت از رابطه زناشوییشون با همسرشونه.
فکر کنید ببینید این فرضیه درست هست یا نه؟
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
قبل از ازدواج هم خانمتون این رفتارهارو داشتن؟
داشته اما خوب موردی پیش نیومده بود که خودشو نشون بده ...
نقل قول:
رابطه خانمتون با خانوادتون قبل از ازدواج چطور بود؟
خوب بوده .... چون موردی پیش نیومده خانواده من همیشه بهش احترام می زارن
نقل قول:
روابط زناشوئییتون چطوره؟
چند باری تا حالا سئوال کردم مشکلی نداشته هر چند شما در مورد هر چی از ایشون سئوال کنی کلا ایشون علاقه ایی به تعریف از اشخاص و کارهاشون نداره
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
دوست عزیز.
شاید بد نباشه یه کاری کنید که با این سایت آشنا بشن. البته به هیچ عنوان نفهمن که شما هم این سایتو میشناسید. بلکه مثلا از طریق یه آشنایی، دوستی، چیزی با این سایت آشنا بشن. البته قبلش آی دی خودتون و پستها رو پاک کنید.
شاید اگه بیاد توی این سایت به فکر بیفته که مشکلشو اینجا عنوان کنه.
اونوقت هم شما هم بچه های تالار میتونیم حرفای ایشون رو بشنویم و ببینیم این چه موضوعیه که انقدر فکرشو مشغول کرده. :303:
شاید اینطوری بتونیم یه کاری بکنیم.
فقط به هیییچ عنوان نفهمن که شما هم این سایتو میشناسید. :305:
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
چند ساله ازدواج کردید؟
توی زمان دوستی تون هم این اخلاقها را داشت؟ شما متوجه شده بودید؟
اگر زمان دوستی این اخلاقها را نداشت، شاید الان یکی بخاطر فوت پدر و برادرش و دیگری بخاطر وعده های تحقق نیافته شما یا انتظارات برآورده نشده اش از زندگی مشترک ناامید و افسرده است.
آیا شما سر قولهاتون موندید. زندگی ای را که بهش قول داده بودید براش ساختید؟ به نظر می رسه در مسایل مادی با شما مشکل دارند.
به نظرم یک روانشناس خوب پیدا کنید و به همسرتون بگید من مشکل دارم و می خوام برم مشاوره، شما هم بیا کمکم کن که مشکلاتم را بهتر توضیح بدم. خیلی از کارهایی که می کنم و خودم شاید متوجه نباشم. به این بهانه بکشونش مشاوره.
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام
می دونید وقتی زنی از نظر محبتی تو زندگیش کم بیاره و احساس کنه که همسرش دوستش نداره حال و روزش اینطوری میشه
ببینید وقتی شما دلتون با همسرتون یکی نباشه و سرشار باشید از انتقاد و کینه از همسرتون ،دنیا محبت و عزیزم و جانم هم که به همسرتون بگید به دلش نمی شینه
بهتون پیشنهاد می کنم
1. در مقابل رفتاراش به هیچ وجه لجبازی نکنید
2.اگه وافعا دوستش دارید اول از همه مطمئنش کنید که دوستش دارید زنها اگه بدونند همسرشون دوسشون داره همه کاری می کنند در غیر این صورت همه رو دشمن خودشون می دونند و بر علیه
3. باهاش حرف بزنید و حرف بزنید و حرف بزنید
از در دوستی حرف بزنید نه لجبازی از در محبت حرف بزنید مستقیم انتقاد نکنید یه رفتار خوبشو بگید و بعد ازش انتقاد کنید
مثلا بگید من خیلی خوشحالم که زنی دارم که تو عروسیمون بهم کرد و باری رو از دوشم برداشت ولی وقتی بهم میگی من همه خرج عروسی رو دادم خیلی احساس بدی بهم دست میده و فکر می کنم برای تو هیچ کاری نکردم
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
برادر خوبم سلام
اول از همه بگم من در حدی نیستم که بخوام راه حل بدم ....دوستان از من واردتر هستن اما یه کوچولو حرف داشتم
افرین که علاقه داری زندگیتو درست کنی و امیدوارم که موفق بشی
من تا حدود زیادی اخلاقام شبیه خانوم شما بود . حالا هم دارم چوبشو میخورم تا جایی که شوهرم که تا 5 سال روزی 1000 بار میگفت دوست دارم اما چند ماهه که میگه جدا بشیم و میگه دیگه احساسی ندارم میتونی یه سر به تاپیکم بزنی
خلاصه حالا تازه فهمیدم که کجاها اشتباه کردم و دارم سعی میکنم درستش کنم
1. خواهش میکنم نذار کار به این بکشه که خانواده خودت و خانومت بفهمن چون مطمئن باش که خانومت بیشتر عصبانی میشه هر چی که مشکل دارین جلوی دیگران همونجوری باش با همسرت که همیشه هستی شاید الان متوجه این لطفت نشه اما حداقل اینه که محکومت نمیکنه که جلوی همه باهاش نامهربون بودی
2. این کارای خانومتون از روی بچه بازیه درسته که فوت پدر و برادر یا مشکل مالی هم اثر داشته اما ایشون بلد نیس که چطوری رفتار کنه و اگه میدونس که یه روزی ممکنه از دستت بده هیچ وقت این کارو نمیکرد (منم نمیدونستم)
البته نه که فکر کنی تهدیدش کنی که ولن میکنم یا جداشیم که بخوای درستش کنیا....که اشتباهه
3.نه داد بزن و نه کم محلی کن و نه بی محبتی
فقط و فقط کمی خودتو توی هم نشون بده
مطمئن باش میاد سراغت ومیگه چرا ناراحتی
4. و بگذار زمان بگذره تا کمی یاد بگیره چیکار کنه
5. اگه بتونی از کسی بخوای که یکم نصیحتش کنه(به شرطی که اصلا نفهمه طرف از پیش شما اومده)
یکی که از طرف خودش حرف بزنه خیلی خوبه
تمام حرفای من از رو تجربیات خودم بود که امیدوارم بدردتون بخوره اگه صلاح دونستین انجام بدبن
براتون دعا میکنم:323:
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
خواهر خوبم دلینا
از توجه شما و زمانی که گذاشتید ممنونم ...
بخدا من نه ادم بدی هستم ، نه بد دهنم ، نه کارای بد می کنم نه به ناموس مردم نگاه می کنم نه و غیره ....
فقط من می خوام همسرم کنارم باشه همدمم باشه دوستم باشه از همه مهمتر همسرم باشه ...
متاسفانه همسر من همش در فکر تلافی ، دشمنی ، دعوا و غیره هست و شدیدا هم تا موضوعی پیش میاد تهدید می کنه که من پدرت رو در میارم ...
جالبه که بخاطر 500 سکه مهریه ایی که مادر خوده بنده پیشنهادش رو داد داره منو تهدید می کنه .
من به یک مشاوره فوق حرفه ایی نیاز دارم حرفهایی که شما زدید کاملا متین ولی بخدا شما نمی دونین همسر من زمانی که اشتباه می کنه اصلا قبول نمی کنه که اشتباه کرده و جالبه که طلبکارم هست .
من یه سئوالی دارم معمولا می گن مردها غرور دارند عصبی هستند متکبر هستند معذرت خواهی براشون سخته
من هر مشکلی که از طرف من بوده با شاخ گل معذرت خواهی کردم و قبول کردم اما همسر من نه تنها قبول نمی کنه حتی تهدید هم می کنه با توجه به اینکه مادر و خواهرش حتی بهش گوشزد کردند که اون اشتباه می کنه و موضوع مهمی نیست اما بازم قبول نکرد .
من چیکار کنم بخدا خسته شدم خیلی دوست دارم با یکی بشینم حرف بزنم فقط به من بگه چکار کنم . همین
نقل قول:
این کارای خانومتون از روی بچه بازیه درسته که فوت پدر و برادر یا مشکل مالی هم اثر داشته اما ایشون بلد نیس که چطوری رفتار کنه و اگه میدونس که یه روزی ممکنه از دستت بده هیچ وقت این کارو نمیکرد (منم نمیدونستم)
ایشون اینقدر مقرور هست که اصلا اینا رو قبول نداره . فقط جرئت داری همچین حرفی بزن فکر کنم دقیقا هفته یک بار سرش دعوا راه می اندازه . مورد کاملا استثنایی هست .
نقل قول:
فقط و فقط کمی خودتو توی هم نشون بده
این کار و کردم بدهکار شدم که هیچ دو روزم قهر کرد تلافی کرد .
خیلی علاقه به بحث داره و می خواد همه چی رو کش بده نمی دونم چرا تو این موندم
اخلاقای خوب هم زیاد داشت ولی به مرور زمان داره این بین میره
فرض کنم اگه شام یا ناهار درست کنه و من اخرش یادم بره تشکر کنم ناراحت میشه باورتون می شه من برای شام و ناهار هر روز می گم خیلی ممنون دستت درد نکنه .
ولی کارای من اصلا به چشمش نمیاد انگار من نوکرشم البته مادرش و خواهراش اصلا اینطور نیستند و تا به حال هر کاری براشون انجام دادم انصافا کلی تشکر کردند
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام برادر گرامی
میتونید با شماره 148 صدای مشاور بهزیستی صحبت کنید..اگر هم حضوری میخواین دکتر سید جلال یونسی
سرچ کنید شمارشونو پیدا میکنید
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
دکتر سید جلال یونسی
ایشون از نظر مشاوره مورد تایید هستند . ؟
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
میدونم ایشون ادم مقیدی هستن و پایبند به اصول مذهبی
من خیلی تعریفشونو شنیدم...سرچ هم کنید چند جا به افراد ایشون معرفی شده
حالا برای اطلاعات بیشتر یه سری به محل کارشون بزنید
موفق باشید
khpaidar.ir/Portals/0/Melmi/Younosi.pdf
این لینک رو هم در ادرس بار کپی کنید
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
مرسی از راهنمایی خوبتون این هفته حتما سری به ایشون می زنم
-
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام به همه دوستان
خواهش میکنم بعد از خوندن داستان زندگیم من رو راهنمایی کنید که زندگی کنم یا طلاق...
من الان به مدت 2 سال تو عقدم البته از این 2 سال 6 ماه با هم بودیم من با شخصی ازدواج کردم که مورد قبول خانواده ام بود و من هیچ علاقه ای بهش نداشتم ابتدا اعتراض کردم ولی خانواده ام گفتند بعد از ازدواج بهش علاقه پیدا میکنی ولی اینجور نشد ولی هیچ علاقه ای که به وجود نیامد هر روز با چز هایی که از اون میدیدم زده تر هم میشدم:302:
خانواده ای بودند با حجاب که من هم بخاطر انها با حجاب شدم اما همسرم دوست داشت هر کاری که میخواد بکنه مثلا:مشروب بخوره. بد چشمی بکنه.بد دهنی .زن بازی در حد تیم ملی.ولی من مخالف این کاراها بودم که به خواسته هام توجه نداشت ولی من به روش نیاوردم تا بعد از 6 ماه یک روز که گوشیش رو جا گذاشته بود چک کردم چنتا شمکاره ناشناس دیدم و برداشتم وقتی زنگ زدم همشون دختر بودن و به رابطه با همسرم اعتراف کردم هر چند که بارها شاهد متلک گفتن او به دختر ها بودم با اینکه دوستش نداشتم ولی تحمل ای کارهاش برام سخت بو خلاصه وقتی فهمیدم داره خیانت میکنه دیگه باهاش تماس نداشتم تا الان که شده 2 سال و اون توی این 1/5 نه خودش و نه خانواده اش هیچ اقدامی برای این موضوع نکردند
خواهش میکنم زود جواب بدین که من باهاش ادامه بدم یا نه تو رو خدا کمکم کنیددددددددددد::316::302::302: