میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
سلام . آره بازم منم. اومدم بگم هر چی سعی کردم این زندگی درست نشد. خیلی ضربه خوردم. خیلی زیاد اما هر بار پا شدم. اما وقتی شوهرم خودش نمیخواد چی کار کنم.پست های منو خوندین.
-- با دوست من بیرون قرار گذاشت و چه حرفایی که بینشون زده نشد...گذشتم
-- رو گوشیش دیدم مسیج داده بود "سلام زهره کجایی جیگر میخوامت ....میخوام اون بدن سک......ی تو ببینم و این چرت و پرتا......برگشت گفت دوستمه پسره با هم شوخی داریم.....گذشتم
---دوباره رو گوشیش دیدم یکی بهش زده بودی"چرا اومدی محلمون و منتظرم موندی؟خوبه من میتونم پا رو نفس خودم بذارم.....دوباره گفت پسره ....زنگ زدم دختر بود....گذشتم
---هر بار که مامانم میخواست بره مسافرت هی به من میگفت باهاشون برو..در حالی که بر عکس باید باشه. من بگم برم و اون بگه نه با هم بریم. چند بار با همین اصرار هاش من رو فرستاد برم...وقتی برگشتم یه بار متوجه شدم به نظرم اصلا رو تختمون نخوابیده بود این چند روز که نبودم....
-دوباره دیشب گفتم مامانم اینا میخوان برن مشهد گفت برو باهاشون.چون منم هفته بعدش میخوام برم مشهد تو تنهایی ،تو هم با مامانت اینا برو.میگم دوست دارم اگه تو تنها میری ف بگی عزیزم ایشاله خودم میبرمت نه اینکه با اونا برو.....
-پریشب جلوی من رمز موبایلش رو زد و فهمید که من دیدم همون موقع به آنی عوض کرد....
میدونید انقدر چیزای دیگه ازش دیدم که متنفر شدم ازش. میدونید چند بار به دخترا زنگ زدم و گفتم شما با شوهر من چی کار دارید. مثلا یکی براش مسیج داده بود "دلم برات تنگ شده"یکی نوشته بود دوست دارم"یکی نوشته بود میخوان با زور شوهرم بدن "بکی به شوهر من نوشته بودمیخوام امتحانت کنم "....هر بار زنگ زدم هر با تحقیر شدم
واقعا حس میکنم اضافی هستم تو زندگیش. چرا باید تحملش کنم؟ خوب من میرم اونم را حت به گند و کثافت کاریاش برسه .غیر از اینه؟ وقتی نمیتونه به زندگی پایبند باشه چرا من باید بمونم؟ میترسم به خاطر لجبازی باهاش منم برم سراغ یه نفر دیگه. هر با ر به خدا پناه میبرم من رو از گناه حفظ کنه اما دیگه نمیخوام ادامه بدم.....نمیخوام
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
سلام:72:
باران عزیز چه کار هایی کردی که میگی تلاش خودم و کردم اما فایده ای نداره؟
ایا فقط همین گذشت کردن ها رو می گی یا راهای دیگری هم رفتی و جواب نگرفتی. اگه رفتی بگو چه کارهایی کردی که می گی جواب نداده.
منتظرتیم.:72:
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
کلی کتاب خوندم سی دی خوندم. سر دیر اومدناش بهش گیر نمیدادم. تا دیر وقتتا 3 - 4 صبح پای کامپیوتر بود کاری به کارش نداشتم ،هر وقت می اومد یا دیر می اومد ،خونه مرتب بود، من بهترین لباس رو داشتم و همه چی آماده بود، تو زندگی پشتش بودم ،تشویقش کردم ارشدش رو بخونه ،هر وفت سر هر کاری میرفت انقدر ازش تعریف میکردم و تمجید که باعث شد به پست های بالای مدیریتی برسه. در مقابل قول هایی که میداد و عمل نمیکرد مثل مسافرت رفتن، در مقابل کارهای خانواده اش ،...هیچ غری نزدم. اذیتش نکردم. فقط آرامش میخواستم. ضمن اینکه شما خودت رو بذار جای من . یه همچین مسیجی ببینی. چه ضربان قلب و استرسی میگیری. بعد هم توضیح بخوای و یه مشت دروغ بشنوی. و میدونی درست دیدی اما بگذری. کم چیزیه؟؟ نمیدونم چرا نمی چسبه به زندگیش. دیشب بهش گفتم نمیدونم تو چی میخوای. اما من که دیگه نمیدونم چی کار باید بکنم. من میرم تو راحت به کارات برسی
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
چیزای دیگه هم بوده که یادم میاد....تو فیس بوک برای خودش ای دی دخترونه ساحته بود دخترا رو سرکار میذاشت....عکس دخترای فیس بوکی رو جمع میکنه ....کیلی فولدر ازشون داره. کلی عکس و فیلم سک.....ی جمع کرده که وقتی ازش خواستم پاک کنه ف پاک کرده بود رو سی دی ریخته بود،چند بار وقتی داشت با خودش کاری میکرد.......دیدمش..ناراحت شد اما فایده ای نداشت.میدونین از این چیزا دیگه خسته ام. به نظمر امیدی به اصلاحش ندارم. هر بار دیدم و بخشیدم و گذشت کردم. اما تا کی؟؟؟؟؟
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
چیزای دیگه هم بوده که یادم میاد....تو فیس بوک برای خودش ای دی دخترونه ساحته بود دخترا رو سرکار میذاشت....عکس دخترای فیس بوکی رو جمع میکنه ....کیلی فولدر ازشون داره. کلی عکس و فیلم سک.....ی جمع کرده که وقتی ازش خواستم پاک کنه ف پاک کرده بود رو سی دی ریخته بود،چند بار وقتی داشت با خودش کاری میکرد.......دیدمش..ناراحت شد اما فایده ای نداشت.میدونین از این چیزا دیگه خسته ام. به نظمر امیدی به اصلاحش ندارم. هر بار دیدم و بخشیدم و گذشت کردم. اما تا کی؟؟؟؟؟
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
اگر تا فردا هم از رفتارهای زشت همسرت بنویسی، کسی اینجا بهت نمی گه طلاق بگیر.
توی این تالار به هیچ همسری توصیه جدایی نمی شه و به هیچ دوست دختر/پسری توصیه موندن. خط اصلی تالار مشخص است.
الان هم همه بهت خواهند گفت که روی خودت کار کن. به خودت برس و ...
ولی برو مشاوره حضوری و ببین اولا آیا واقعا این زندگی باید تموم بشه یا نه و از اون مهم تر تو آمادگی این جدایی را داری یا نه.
باید خودت را آماده کنی. روحی روانی، اقتصادی و ...
شاید همسرت با تحملهای شما و بزرگ شدن و عاقل شدن خودش و اینکه سرش به سنگ بخوره یا ... درست بشه. شاید شاید شاید ... ولی اون موقع دیگه شما نه اعتمادی داری و نه علاقه ای به زندگیت. از سر عادت یا اجبار یا ترس یه جایی گیر کردی و همونجا می مونی. بعد هم همه می گن ببین چه زن خوبی بود. موند و زندگیش درست شد. کسی نمی بینه که تو دیگه حسی به زندگی نداری و فقط یه نمایش است از زنده بودن.
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
"شب نم " حق با توئه. همین الانشم چیزی ازم نمونده. بهش گفتم. گفتم من مثل یه جنازه متحرکم. دیگه چیزی برام نمونه با این همه اعصاب خوردی. یکی دوتا مشاور رفتم که افتضاح بودن. امیدوارم کسی ر و بتونم پیدا کنم
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
باران جونم منم با حرفاي شبنم موافقم.
بشين سنگات را با خودت وا بكن. اين مرد را يا بايد حسابي ادبش كني تا آدم بشه و براي هميشه دست از اين كاراش برداره. يا بايد براي هميشه رهاش كني و بري دنبال زندگي خودت.
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
ببین به نظر من آدم اصلا نباید به هر قیمتی بسوزه و بسازه. ما زنها همش به خاطر اونها سعی کنیم ولی اونها به خاطر ما هیچ کاری نکنند. به نظر من بهش اولتیماتوم بده و بگو که میفهمی چه کار می کنه و اگه تکرار شه باهاش زندگی نمیکنی. به نظر من ذاتی که کثیف شد رو نمیشه درست کرد. اینجا همه سعی دارند زندگی همو درست کنن ولی آخه نمیشه همه چی رو تحمل کنی تا درست بشه بعد ببینی 40 سالت شده و هیچ اعصابی برات نمونده. اگه نمیتونی بی خیالش باشی و نادیده بگیریش باهاش زندگی نکن. البته به شرط اینکه واقعا مطمئن باشی که بهت خیانت میکنه و نه به صرف 2 تا اس ام اس.
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
سلام
باهاش بشین خیلی جدی و واضح و منطقی صحبت کن
بهش بگو داری به ته خط میرسی و بهش بگو هدف و راه خودش رو از زندگی مشترک تعیین کنه
و بگو دیگه اگه رفتارهای گذشته اش تکرار شه کوتاه نمی ای
بگو دوستش داری و دوست داری واسیه زندگیتون و تعهدش ارزش قائل شه
تو عروسک نیستی دستش که هر طور خواست باهات بازی کنه
البته اگه خیانتش بهت اثبات شده
واقعا زندگی بدون تعهد فایده ای نداره مرد تو باید اینا رو یه جوری بفهمه و باید بفهمه تو روی تصمیمت جدی هستی
یعنی چی واسه موبایلش کد گذاشته!!
همیشه گذشت کردی اون فکر کرده بازم گذشت می کنی
البته بعضی وقتا هم واقعا اوضاع اونجوری نیست که ما فکر می کنیم باید همه چیزو واسه خودت روشن کنی و بفهمی
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
مشکل همینه که مطمئن نیستم. چون هر بار راستشو بهم نگفت. هر بار که من زنگ زدم و دختر جواب داد گفت نه اون پسر بوده نمیدونم چرا دختر جواب داد...میدونین نمیاد رک و راست حرف بزنه. هر چقدر هم خودتو به آب و آتیش بزنی همش تکذیب میکنه . و شرایط رو به نفع خودش بر میگردونه. خسته ام از انیکه هی دنبالش راه بیفتم ببینم کجا سرو گوشش می جنبه. جالبه اظهار مومنی هم میکنه و اگه خدا نکرده من تو مغازه باشم و اون هم باشه اگه من حرفی بزنم ناراحت میشه که چی؟که آقا هست چرا من خرف میززنم اما خودش کامل بر عکسه و هر وقت معترض میشم میگه من مردم فرق داره.......
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
سلام خانومی، می فهمم در شرایط سختی قرار داری ، ما رو دوست خودت بدون گلم، تو تنها نیستی
مشاورهایی که مراجعه کردی چطوری بودند و چه توصیه ای کردند که میگی افتضاح بودند؟ میشه توضیح بدی
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
ببین باید معلوم کنی که چه چیزایی ازش میدونی برمبنای اونا تصمیمتو بگیری
درست بگو چه کارایی کرده؟ یا چه کارایی شک داری که کرده؟
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
این ره که تو می روی به ترکستان است...نخیر دوست گلم این شوهر برای شما شوهر بشو نیست...ایشون از شما ی خمیر بازی ساخته تو مشتش و هرجور می خواد شکلش می ده...اصلاااااا به اون خانومها و شماره ها و گوشیش کاری نداشته باش چون چیزیو که باید می فهمیدی فهمیدی ...دیگه حالا تصمیم با تو هست...عزیزم شاید خیلی مشاور ها در صورت خیانت هم ی سری توصیه روانشناسی تحویلت بدن اما من ی مشاور خوب داشتم که قبل از وزود به اتاقش می گفت : در 3 مورد مشاوره نمی دم 1-اعتیاد همسر2-عدم داشتن علاقه3-خیانت!
می گفت زندگی ای که توش یکی از این 3 تا باشه نباید توش موند مگر پشتوانه ی مالی نداشته باشید و دیگه چاره ای نباشه!
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
خواهرم باران سلام
من واقعا موندم آیا مردی هست که اینقد بتونه نامرد باشه :160:
واقعا جای تعجب داره
هرکدوم از دوستان با توجه به گذشته و دید و سطح فکری که دارن نظر میدن ولی تصمیم گیرنده اصلی شمایی
سعی کن تصمیمت بهترین تصمیم باشه
در مورد نام کاربریت هم خواستم بگم خواهرم هیشکی تنها نیس همه ما تو اوج ، اوج تنهاییمون به خدا میرسم
بهتر نیس همیشه بیادش باشیم تا اینکه فقط موقع مشکلاتمون
از خدا کمک بگیر که بهترین چاره گره:323:
یاعلی
RE: میخوام جدا بشم....وقتی زیادی ام
سلام باران جان:72:
خوبی آبجی ؟
شما باید دقت کنی ببینی که همسرت بعد از زندگی مشترک اینطور شده یا تو مجردی هم همین طور بوده ؟!!!
اگه خوب دقت کنی شاید بتونی مشکل رو حل کنی . اگه بعد از زندگی اینطور شده ، پس حتماً این وسطا یه چیزایی کمه یا زیاده ، مثلاً تو مسائل جنسی و . . . که اون نمیتونه با شما به حس تکامل برسه و تو بیرون دنبال اونه . و اگه اینطور باشه شما میتونی با مهارت های زنانه و باتوکل به خدا اونو حل کنی . ولی اگه قبل از ازدواج هم اینطور بوده ، مسئله فرق داره . ریشه در مسائل روانشناختی داره . باید راضی کنی بره پیش مشاوره متخصص و تحت درمات قرار بگیریه .شاید به خاطر خود ارضائی هایی که تو مجردی انجام میداده ، نمیتونه تعهدی به زندگی مشترک داشته باشه و صرفاً به زندگی به عنوان یه مسئله ی معمولی و تفریحی نگاه میکنه .
معمولاً آدم هایی که تو مجردی خود ارضائی داشتن ، نسبت به زندگی مشترک سست و . . . هستن .
باید موشکافانه قبل و بعد زندگیتون رو نگاه کنی .شاید نتیجه ی بهتری بگیری .