-
چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
با سلام خدمت دوستان عزیز
من همیشه میام و پیام های دوستان رو می خونم ، این بار خواستم خودم از راهنمایی هاتون استفاده کنم.
من دختری 23 ساله ام که حدودا 5 ماه پیش از طریق اینترنت با یکی از هم دانشگاهیام آشنا شدم، و چون از نظرم مشکلی نداشت و تو دانشگاه هم با همکلاسی هامون راحت بودیم، بخاطر همین قرار گذاشتین و دیدمش..
اولش که فهمیدم 2 سال از من کوچیکتره خواستم بهم بزنم حتی به مادرم هم گفتم و خیلی مخالفت کرد و باهاش صحبت کرد که تموم کنه ولی با التماس و گریه ازم خواست که رابطمون در حد خواهر برادری باقی بمونه. منم تحت تاثیر قرار گرفتم و با اینکه مادرم فکر میکرد که تمام شده ولی ما همچنان باهم ارتباط تلفنی و گاهی حضوری داشتیم. اوایل خوب بود ولی کلا چون تک فرزند بود خیلی از زندگی نا امید و حتی از تنهاییش ناراحت بود طوری که واقعا تحت تاثیر حرفاش قرار میگرفتم و با اینکه واقعا تحمل رفتارهای بچگانش واسم سخت بود ولی ادامه میدادم تا اینکه واقعا گاهی شروع میکرد به کفر گفتن و من دیگه صبرمو از دست دادم.
2ماه بعد خواستگاری برام اومد و خیلی ناراحت شد ولی گفت تنهام نذار، خوشبختانه اون خواستگاری بهم خورد. ولی بعد این جریان ازش متنفر شدم و همه جوره شخصیتش رو خورد میکردم و اونم گاهی قاطی میکرد و توهین های بسیار بدی میکرد تا اینکه بعد 3 ماه دیگه جواب پیام هاش رو نمیدادم.
اونم همون موقع رفت خدمت سربازی و قرار بود 3 ماه بعدش برگرده.
زمان خدمت با اینکه ما قبلش با توافق تموم کرده بودیم ولی مرتب زنگ میزد و منم جوابشو نمیدادم تا اینکه مادرش با خونه ما تماس گرفت و گفت پسرم گفته اگه جواب تلفن های منو نده خودکشی میکنه و پدرش من رو تهدید کرد که کارمند اطلاعاتم ولی خوشبختانه مادرم فهمید و گفت در صورتی که مزاحمتی ایجاد کنید ازتون شکایت میکنیم.
ولی مادرش با التماس ازم خواست که بهش بگم تو برگرد باهم میریم مشاوره اگه موافق نباشه تمام میکنیم . منم از طریق پیامک بهش گفتم و پدرش قول داد وقتی برگرده همه چیز رو تمام میکنه ولی 1 ماه بعدش که اومد نه تنها تمام نشد بلکه آزار و اذیت هاش شروع شد طوری که پشت سر هم پیام های تهدید آمیز میفرستاد که برام مهم نیست ازم شکاین کنید نهایت 6 ماه میرم زندان ولی دست از سرت برنمیدارم چون دختر خوبی هستی و باید با من ازدواج کنی! و این مدت هم به همسایه هامون جریان رو گفته که عاشق منه و اونا هم با اعتماد آمار منو بهش میدادن!
خلاصه حسابی اذیتم میکنه و منم مرتب خودم رو سرزنش میکنم که چرا خواستم کمکش کنم ولی باور کنید با توجه به گذشته ای که داشتم این حق من نیست که یه بچه اینجوری بخواد واسم آبروریزی کنه.
اینم بگم که خیلی ها باهاش صحبت کردن که دست برداره، 1 روز پشیمون میشه ولی بازم فردا یاد من میافته و میگه من میخوامش و نمیتونم فراموشش کنمو مادرش هم 1بار بهم گفت قبل من با دختری دوست بوده و واسه اون دختر بعد ازدواج مشکلات زیادی رو درست کرد طوری که ازش شکایت کردن و این موضوع مصادف شد با زمانی که من رو پیدا کرد.
خواهش میکنم کمکم کنید بگید چطوری میشه با این آدم برخورد کرد که دست برداره؟
من خیلی نگرانک و شرایطم تو خونه اصلا مساعد نیست..
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
من متنظر نظراتتون هستم..
الان یه اس ام اس فرستاده که اگه کاری کنید که این عشق تبدیل به نفرت شه آتیشش هم خودتو میسوزونه هم خودمو..
پدر مادرشم از عهده ش بر نمیان..
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
سلام دوست عزیز.
به تالار خوش اومدی:72:
شما برادر بزرگتر دارید؟ پدرتون هیچ وقت باهاش صحبت کرده؟
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
سلام دوست عزیز
نه متاسفانه برادر ندارم و پدرم هم باهاش صحبت نکرده..
دوست ندارم موضوع رو انقدر بزرگ تصور کنم چون ادم ضعیف و ترسویی هست، اینو اطرافیانش بهم گفتن
ولی 1 بار هم یکی از پسرهای فامیل باهاش حرف زد اول قانع شد ولی باز قول و قرارش یادش رفت..
راستی قبلا منو فقط بخاطر تنهایی هاش میخواسته یعنی مطمئنم که عاشق نیست ولی نمیتونه تنهایی رو تحمل کنه..
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
سلام،
فکر می کنم بهترین کار این هست که با پدرتون صحبت کنید.
بگویید که این آقا رو نمی خواهید.
بعد هم به آقا پسر بگویید که پدرش با پدر شما تماس بگیرد.
وقتی تماس گرفتند پدر شما بهشون جواب نه بدهد.
از اون به بعد اگر دوباره زنگ زد، اگر پدرتون خانه بود، بدهید پدرتون گوشی رو بردارد.
وگرنه جواب ندهید.
به احتمال خیلی زیاد خودشون بعد از یک مدت ول می کنند.
وگرنه مجبور می شوید که شکایت کنید.
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
Andiaaaa عزیز سلام
دوست گرامی اینجور مزاحمتا متاسفانه تو جامعه ما زیاد شده اما اصلا نترس!!! معذرت میخوام
اما هیچ غلطی نمیتونه بکنه...من خودم 1 خواستگار داشتم چند سال پیش که چون خانوادم
تحقیق کردن دیدن آدم خوبی نسیت ردش کردن و اون هم دائم مزاحمت ایجاد می کرد و من رو
تهدید به اسید پاشی می کرد اما وقتی دید ما محکمیم و نترسیدیم گذاشت رفت به لطف خدا.
شما هم حتما توکلت به خدا باشه!!! و به معصومین توسل کن و حتما به پدرت هم بگو که باهاش
برخورد جدی و محکم بکنه بدور از فحش یا تحقیر!!! چون این جور آدما پر از عقده هستن و تحقیر
فقط تحریکشون میکنه!!! منطق هم که حالیشون نیست پس بهترین راه سکوت و عدم پاسخ
شما در این موضوع و جدیتته و همچنین صحبت پدرت با همشون با قاطعیت و در نهایت اگر
ادامه پیدا کرد که فکر نکنم بکنه شکایت..فقط آرامشت رو حفظ کن و اصلا نترس عزیز جان
...تو خدا رو داری ، توکلت به خدا باشه خانومی...آدمای ضعیف از ترس تو استفاده می کنن
و وقتی تو نگاهت جز شجاعت ، صلابت و توکل نبینن میذارن میرن
امیدوارم موفق باشی
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
متشکرم از پاسخ های دلگرمتون..
مادرش بمن گفت چون پدرش مشکلات اعصاب داره زیاد در جریان ماجرا نیست و ایشون هم خیلی آدم بی منطقی هستن فقط میگه چون باهاش دوست شدی باید باهاش ادامه بدی تا کم من این رابطه تموم شه، و از اونجا که میدونن مادر من در جریان دیدارمون نبوده از این نقطه ضعف استفاده میکنن و به مادرم میگفتن شما خبر دارید که اینا با هم بیرون رفتن؟ در حالیکه من چند باری که باهاش بیرون رفتم بخاطر این بود که منطقی باهاش صحبت کنم نه چیز دیگه! راستش با اینکه پدرم هم میدونه من باهاش بیرون رفتم ولی دوست ندارم بازم اونا از این نقطه ضعف استفاده کنن!! اینجوری واقعا احساس شرمندگی میکنم چون پدرم بی نهایت بمن اعتماد داشت..
بنظد شما صلاح هست من برم با 1 مشاور صحبت کنم و از طریق مشاور با خانواده ش در تماس باشیم؟
چون مادرم امروز میگفت حاضر نیست با این خانواده بی منطق صحبت کنه چون اونا تهدید میکنن که از ما شکایت میکنن با این فرض که من با پسرشون دوست شدم و بازیش دادم!!!!!!!!!!!!!
وای خدا هیچ وقت فکر نمیکردم یه ارتباط 3 ماه انقدر واسم دردسر ساز شه!
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
دوست عزیز تهدید ایشون روی شما موثر واقع شده شما دچار اظطراب و استرس شدین و از این موضوع اونها اگاه هستن ، پس بهتره آرامش داشته باشی و توکل کنی و سعی کنی از طریق خونوادت اقدام کنی،
اونها هیچ وقت نمیتونن ادعایی در این موردداشته باشن و به احتمال زیاد چون از طرف پسرشون تحت فشار هستن و توان آرام کردن قانع کردن اون آقا رو ندارن ، شما رو تهدد میکنن شما سعی کن باهاشون با آرامش و متانت صحبت کنی نه با ترس و دلهره و عصبانیت ، حرفی هم نزن که تحریک بشن ولی مطمئن باش فقط حرفاشون در حد حرفه و شما جواب تهدیداتشون رو نده ، اونها هیچ کاری نمیکنن و نمیتونن یکنن کسی که باید مدعی باشه شما هستین نه اونها .
به فرض محال بخوان شکایت بکنن چه حرفی دارن برای زدن ؟
تازه بیشتر پای خودشون گیر هست که آرامش شما و خونوادتو گرفتن پس اصلا توجه نکن .
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
Andiaaaa جان دوست خوبم
آروم باش!!! این همه اظطرابت و ترست باعث جریتر شدن اونها میشه...میفهمم چی میگی چون
مزاحم داشتن خیلی بده...اما شما چندتا کار بکن :
1- اصلا نترس و خونسردیت رو با توکل به خدا حفظ کن و ایمان داشته باش که تا خدا نخواد برگ
از درخت نمی افته پس با اعتماد به خدا خودتو آروم کن...اصلا خودش تو قرآن گفته (" یا ایها
الذین آمنوا ، آمنو بالله " یعنی : ای کسانی که به من ایمان آورده اید ، به من اعتماد کنید و مرا
باور کنید!) ....اینو گفتم که دلتو با توکل به خدا آروم کنی و کارتو بهش بسپری و از هیچ چیز
نترسی که خودش ان شا الله کمکت می کنه :43:
2- به هیچ عنوان و به هیچ عنوان دیگه نه با مادر پسر صحبت کن نه با خود پسر!!! مطمئن باش
اولش یکم تهدید می کنن و حرف مفت می زنن اما وقتی میبینن تو اهلش نیستی میرن! پس
جوابشونو اصلا نده!!!
3- من میدونم تو دختر خوبی هستی و همین که اینجا رو پیدا کردی یعنی خدا دوست داره پس
لطفا برو و همه چیزو صادقانه به مادرت بگو و ازش بخواه که مادرت پدرت رو مطلع کنه جوری که
پدر به شما بدبین نشه و تلاش کنه واسه حفظ دخترش!!! و حفظ حریم امن خانوادش!
4. ضمنا میشه بگی به کدوم دلیل ، مستند یا مدرک میخوان شکایت کنن؟ عزیزیم تو تحصیل
کرده هستی و بده که انقدر از قانون بی اطلاعی!!!... اگه شکایت کنی میندازنش زندان اما
تا میتونی سراغ شکایت نرو و بگذار خانوادت حل کنن قضیه رو
5- اگر دوست داشتی حتما پیش 1 مشاور حضوری هم برو ... اگه خواستی بگو بهت معرفی
کنم.
این کارها رو لطفا بکن تا جواب بگیری عزیزم
حل میشه :72:
موفق باشی
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
عزیزم کار رو بسپار به پدرت
اون فهمیده شما ترسیدی واسه همین تهدید می کنه.برای پدرت هر چی بوده رو بگو بی کم و کاست.
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
شما از پدرت کمک نمی گیری. اون هم دارد از همین مسئله سوء استفاده می کند.
کار رو برای خودت سخت نکن!
پدر شما که با خبر هست که شما با هم بیرون رفتید.
حالا به او بگو که این پسر رو مناسب ازدواج ندیدی و او رو نمی خواهی. و بگو که دلیلش هم این هست که آدم بی منطقی هست و من رو تهدید کرده.
دفعه ی بعد هم که تلفنت زنگ زد، گوشی رو بده پدرت بردارد.
از اون به بعد هم تلفنهایش رو جواب نده.
اگر برات مقدور هست شماره تلفنت رو هم عوض کن.
قضیه تمام می شود! دیگر نیازی به ارتباط از طریق مشاور و این حرفها نیست!
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
دوست عزیز، چند وقت پیش یه مورد دیگه (تقریبا) شبیه شما توی تالار داشتیم.
هر چند موضوعش یه کمی با شما فرق داره اما فکر میکنم برات مفید باشه:
لینک
ایشون هم میخواست بدون کمک پدر و مادر و مخفیانه مشکلش رو حل کنه و مساله ی دیگه ای که بود پدر مادرش کلاً از موضوع خبر نداشتند. خب شما که میگی هم مادرت از موضوع خبر داره هم پدرت، کارت خیلی راحت تره که! فقط کافیه به پدرت بگی در این مورد بهت کمک کنه.
فکر میکنم همونطور که دوستان توی اون تاپیک گفته بودن، بهترین راه اینه که یه مرد همراه شما باشه و بره باهاشون صحبت کنه. تا جلوی برگتر شدن ِ موضوع هم گرفته بشه.
اگه الان این کار رو نکنی، شاید بعداً کارها سخت تر بشه!
پیشنهاد من اینه که بهترین و نزدیک ترین فرد پدرته. حالا اگه با ایشون راحت نیستی و به دلایلی (که البته من قانع نشدم) نمیتونی از پدرت کمک بگیری، با یه مرد دیگه که محرم ت هست و میتونه کارهات رو پیگیری کنه در میون بذار.
مادرا هر چقدر با هم صحبت کنن کار به جایی نمیبره! این مشکلی که شما الان باهاش مواجه شدی، احتیاج به یه قاطعیت و برخورد مردونه داره.
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.ghamgin
Andiaaaa جان دوست خوبم
آروم باش!!! این همه اظطرابت و ترست باعث جریتر شدن اونها میشه...میفهمم چی میگی چون
مزاحم داشتن خیلی بده...اما شما چندتا کار بکن :
1- اصلا نترس و خونسردیت رو با توکل به خدا حفظ کن و ایمان داشته باش که تا خدا نخواد برگ
از درخت نمی افته پس با اعتماد به خدا خودتو آروم کن...اصلا خودش تو قرآن گفته (" یا ایها
الذین آمنوا ، آمنو بالله " یعنی : ای کسانی که به من ایمان آورده اید ، به من اعتماد کنید و مرا
باور کنید!) ....اینو گفتم که دلتو با توکل به خدا آروم کنی و کارتو بهش بسپری و از هیچ چیز
نترسی که خودش ان شا الله کمکت می کنه :43:
2- به هیچ عنوان و به هیچ عنوان دیگه نه با مادر پسر صحبت کن نه با خود پسر!!! مطمئن باش
اولش یکم تهدید می کنن و حرف مفت می زنن اما وقتی میبینن تو اهلش نیستی میرن! پس
جوابشونو اصلا نده!!!
3- من میدونم تو دختر خوبی هستی و همین که اینجا رو پیدا کردی یعنی خدا دوست داره پس
لطفا برو و همه چیزو صادقانه به مادرت بگو و ازش بخواه که مادرت پدرت رو مطلع کنه جوری که
پدر به شما بدبین نشه و تلاش کنه واسه حفظ دخترش!!! و حفظ حریم امن خانوادش!
4. ضمنا میشه بگی به کدوم دلیل ، مستند یا مدرک میخوان شکایت کنن؟ عزیزیم تو تحصیل
کرده هستی و بده که انقدر از قانون بی اطلاعی!!!... اگه شکایت کنی میندازنش زندان اما
تا میتونی سراغ شکایت نرو و بگذار خانوادت حل کنن قضیه رو
5- اگر دوست داشتی حتما پیش 1 مشاور حضوری هم برو ... اگه خواستی بگو بهت معرفی
کنم.
این کارها رو لطفا بکن تا جواب بگیری عزیزم
حل میشه :72:
موفق باشی
[مرسی دوست عزیزم، خیلی دلمو آروم میکنی..
باور کن بودن در این شرایط خیلی برام سخته چون هیچ وقت نخواستم مزاحمتی واسه کسی ایجاد کنم..
باور نمیشد روزی هم این مشکل واسه خودم درست شه. منم خیلی به کمک خدا ایمان دارم در همه شرایط..
پدرم آدم منطقیه منم کاری نکردم که بترسم فقط گناهم این بود که خواستم دلسوزی کنم، البته میدونم منم مقصرم..
بازم ممنون
اگه میشه بیشتر در مورد خودت و اینکه خوشبختانه چطوری به خودت امید میدادی که مشکلت حل شه. آخه بودن تو این شرایط خیلی سخته . احساس میکنم دیگه هیچ وقت نمیتونم ازدواج کنم چون همیشه این ترس وجود داره که مزاحم زندگیم شه :(
]
چشم
من به مادرم میگم که با پدرم صحبت کنه
ولی از 2 چیزی که میترسم که اونا بگن اینه:
1- ما باهم بیرون میرفتیم بدون اطلاع پدر مادرم. چون مادرم میگفت ما همیشه فکر میکردیم تو دختر عاقل و مومنی هستی و این خیلی واسم گرون تموم میشه که اعتمادشونو از دست بدم و سرزنش بشم
2- اسمس هایی که از من داره و من اوایل ارتباطمون با دیدن اشک ها و گریه هاش آرومش میکردم و میگفتم دوست دارم و به عنوان 1 خواهر تنهات نمیذارم. البته این اسمس مربوط به ماه اول ارتباطمون بود بعدا من چندین بار بهش گفتم که از سر دلسوزی باهات دوست شدم..
فقط این 2 مورده که اون میخواد ازش سواستفاده کنه
مرسی از همه دوستای خوبم، الان با خوندن نظراتتون واقعا آروم شدم، دوست دارم این آرامشم واسه همیشه باقی بمونه و هیچ وقت حسرت گذشته رو نخورم..
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
خوشحالم که حالت بهتره:72:
تصمیم درستی گرفتی که با پدرت در میون بذاری.
دوست عزیزم، این دو موردی که گفتی، چه بخوای چه نخوای هست. اونا رو بعنوان یه اشتباه (که ممکنه بالاخره تحت شرایطی از هر کس سر بزنه) بپذیر و سعی کن جبرانشون کنی. اینکه به خاطر این دو تا خطا، به کسی چیزی نگی ممکنه مجبور شی دچار خطاهای بزرگتری بشی.
اما اگه یه کمی بهت سخت گذشت توی این چند روز آینده، تحمل کن. بالاخره شما هم بی تقصیر نبودی توی این رابطه. این سختی ها رو (که احتمالا برات پیش بیاد به خاطر سرزنش و این صحبتا) به این دید ببین که برای جلوگیری از یه اتفاق بدتر، لازم بوده. آدم از پدر مادرش سرزنش بشنوه خیلی بهتره تا این که یه نفر بیاد توی محل آبروریزی کنه. یا حتی بعد از ازدواج برات مشکل پیش بیاره.
همینکه به فکر تمام کردن رابطه هستی و دوست داری از این روابط فاصله بگیری خیلی خوبه. این یعنی شما احتمال اینکه در آینده طرف این رابطه ها بری کمتره. اگه بتونی همین افکار و احساس رو به پدر مادرت هم منتقل کنی، باز برای خودت بهتره. که خیالشون از بابت شما مطمئن تر بشه.
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
نقل قول:
ولی از 2 چیزی که میترسم که اونا بگن اینه:
1- ما باهم بیرون میرفتیم بدون اطلاع پدر مادرم. چون مادرم میگفت ما همیشه فکر میکردیم تو دختر عاقل و مومنی هستی و این خیلی واسم گرون تموم میشه که اعتمادشونو از دست بدم و سرزنش بشم
2- اسمس هایی که از من داره و من اوایل ارتباطمون با دیدن اشک ها و گریه هاش آرومش میکردم و میگفتم دوست دارم و به عنوان 1 خواهر تنهات نمیذارم. البته این اسمس مربوط به ماه اول ارتباطمون بود بعدا من چندین بار بهش گفتم که از سر دلسوزی باهات دوست شدم..
در رابطه با مورد اول:
مادرت که به هر حال با خبر بوده.
پدرت هم که گفتی با خبر بوده با هم بیرون رفتید. حالا شاید تا حالا فکر می کرده یک بار بیرون رفتید، فوقش متوجه می شود که بیشتر بیرون رفتید. درسته، شاید سرزنشت کنه. ولی این سرزنش او در اصل مهر و محبت هست. چون او بهترین رو برای تو می خواهد. به او بگو حالا متوجه شدی که اشتباه کردی و پشیمان هستی.
در مورد مسئله ی دوم هم درست هست که اشتباه کردی. ولی فکر می کنم در این رابطه نمی خواهد ترسی داشته باشی. اون ها هیچ راهی ندارند که این اس ام اس ها رو به پدرت نشون بدهند. اصلاً قرار نیست بین پدر شما و اونها صحبت طولانی یا قرار حضوری صورت بگیرد! یک کلام پدر شما به پدرش می گوید ما نمی خواهیم دخترمون رو به پسر شما بدهیم، لطفاً دیگر مزاحم نشوید. تمام!!!
دیگر اصلاً به اونجاها نمی کشد که بخواهند اس ام اس نشان پدرت بدهند!
بعد هم هیچ شکایتی نمی توانند بکنند. حتی با اون اس ام اس ها کاری نمی توانند بکنند.
نگران نباش.
و در ضمن اگر قرار است کسی این وسط شکایت کند، این شما هستید!! شما می توانید اگر اونها دست برنداشتند، به خاطر مزاحمتی که ایجاد می کنند، ازشون شکایت کنید. ولی ان شا الله که کار اصلاً به این جور جاها نمی رسد.
شما فقط سعی کن از اشتباهت درس بگیری و دیگر تکرارش نکنی.
دل پدر و مادرت رو به دست بیار و از اونها معذرت بخواه.
بقیه ی کارها رو هم بسپار به دست پدرت و دیگر هیچ دخالتی نکن.
موفق باشی.
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
ممنون دوستان من واقعا میام اینجا احساس آرامش میکنم..
دیشب که همچنان اسمس های تهدید آمیز میفرستاد، واسه فامیلمون اسمس های توهین آمیز فرستاد که اون گفت بخاطر توهینی که بهم کرده من دیگه کوتاه نمیام و از طرف خودم ازش شکایت میکنم..
بعدشم زنگ زدیم خونشون و مادرش تو خونه تنها بود و کلا در جریان این اتفاقات اخیر نبود و میگفت پسرم گفته 2 هفته پیش همه چی تموم شده و کلی عذرخواهی کرد و گفت با پدرش بیان خونه واسش یه فکری میکنیم که اگه بشه از این شهر بریم، مادرش میگفت دچار جنون شده، مادرم تهدید کرد که اگه دوباره ادامه پیدا کنه شکایت میکنیم ولی قول داد که درستش میکنه.(.البته ما از این قول ها زیاد شنیدیم)
بعدش با پدرش تماس گرفتیم و اونم وقتی شنید که اسمس های تهدید آمیز فرستاده گفت خیلی اشتباه کرده ولی بازم تاکید داشت که تقصیر دختر خودتون بوده..
الان من خطمو کلا خاموش کردم ولی نمیدونم مادر پدرش بتونن کاری کنن یا نه!
امیدوارم دیگه بیخیال شه ،
واسم دعا کنید من خیلی احتیاج به آرامش دارم مخصوصا از حرفای مادرم که حق داره ولی فقط میگه فکر نمیکردم همچین اشتباهی کنی..
ولی از چیزی که بیشتر ناراحتم بخاطر توهینی که به شوهر فامیلمون شده، اون بنده خدا فقط میخواست بمن کمک کنه ولی احساس شرمندگی میکنم وقتی پاش تو این ماجرا باز شده.. :(
واقعا اشتباه کردم افسوس که زمان به عقب برنمیگرده که کلا دور آقایون رو خط بکشم..
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
دوست خوبم
بالاخره به پدرت گفتی یا نه؟؟؟ ببین این مزاحمتا ممکنه تا چند ماه ادامه داشته باشه اما
فقط قاطع باش و پدرت رو بفرست جلو!!!...به مادر و پدرت هم بگو که جونی کردی و ممکنه هر
آدمی اشتباه بکنه اما جلوی ضرر رو از هرجا بگیری منفعته
حرفای hamed65 رو گوش کن
نتیجه می گیری
:72:
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
سلام دوستان
بله پدرم در جریان مشکلات اخیر هستن، امروز روز عذاب آوری برام بود
طوری که اگه واقعا خودکشی گناه نبود تا الان بخاطر این آبروریزی که تو خونه اتفاق افتاده این زندگی رو تموم میکردم
اجساس میکنم با زندگی خوب گذشته ام خیلی غریب شدم..
امروز که فقط به پدر و مادرم اسمس میداد که دختر هرزه شما میهواست که با من دوست شه و من با کی دوست بودم!
مامانم میگه بذار بفرسته ما که توجه نمیکنیم ولی بابام نظرش اینه که از طریق یه آشنا شکایت کنیم و فامیلمون هم از طرف خودش بخاطر اسمس هایی که فرستاده می خواد شکایت کنه.
بنظر شما کدوم راه بهتره؟
صبر یا شکایت؟
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
والا چی بگم؟
اینجور که میگی معلومه خیلی آدم پیله ای هستش...اگه می تونی یکم صبر داشته باشید چون
اگه شکایت کنی و بره زندان برگرده بیرون ممکنه بیشتر واست دردسر درست کنه...نمیدونم اما
صبر هم چیز بدی نیست اما قاطعانه...حالا باز ببین نظر بقیه بچه ها چیه؟ من نظر خودمو گفتم
دعا می کنم که شرش کم شه از سرت عزیزم
موفق باشی
:72:
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
اندیا جان دست کم الان در سایه حمایت والدینت هستی..زمان بده.. در رفت و امد ها مراقب باش.. اما بی دلیل نترس.در این مورد بذار پدر در صورت لزوم پیگیر شکایت بشن. درضمن تو الان داری درست عمل میکنی.. الان این اونه که باید نگران عواقب کاراش باشه.. می دونی که مزاحمت برای نوامیس مردم جرمه..خدا حفظت کنه:72:
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
متشکرم دوستای خوبم..
امیدوارم امروز هیچ وقت واسم تکرار نشه هم تصادف کردم که مقصر بودم هم بخاطر این اتفاقات که کلا امروز اشک ریختم...
مرسی از همه بازم اگه میتونید راهنماییم کنید..
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
یه سولی داشتم اگه ما شکایت کنیم البته در حد گرفتن نعهد امکانش هست که منم محکوم شم که چرا باهاش دوست بودم ؟
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
خانم Andiaaaa من به عنوان یه دوست جدید که تازه به این فروم اومدم بهت میگم که فقط توکلت به خدا باشه و خودتو بسپار دست خدا مطمئن باش اگه با تمام وجودت ازش کمک بخوای و دیگه اشتباهات گذشته رو تکرار نکنی کمکت می کنه . اینم یه جور امتحان و تجربه است که به قیمت گرونی بدست اومده . دوست گلم به حرفای بچه ها گوش بده و هرگز باهاش طرف نشو بذار بزرگترا قضیه رو حل کنند این موجود روانی رو باید تحویل تیمارستان بدن اون جاش وسط مردم نیست باید بره دیوونه خونه
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
آندیای عزیز حتی اگه ازدواج کرده بودین کسی حق آزار تو رو نداشت. البته یه وکیل اگاه میتونه به شما و خانواده مشاوره برسونه که چطور در صورت شکایت حقوق شما ضایع نشه.اجازه بده والدینت مداخله کنن عزیزم.و سعی کن با رفتار مناسب کمکم اعتماد .والدینتو جلب کنی.
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Andiaaaa
یه سولی داشتم اگه ما شکایت کنیم البته در حد گرفتن نعهد امکانش هست که منم محکوم شم که چرا باهاش دوست بودم ؟
دوست عزیز تا جاییکه من می دونم دوستی با جنس مخالف جرم نیست ولی مزاحمت جرمه!!!
شما میتونی به جرم مزاحمت ازش تعهد بگیری!!! اما اون فکر نکنم بتونه دلیلی واسه شکایت از
شما داشته باشه .... بهتره به جای ترس کمی راجع به حق و حقوق قانونیت به خصوص خقوق
یک خانوم بیشتر مطالعه کنی عزیز جان :72:
اما راجع به نحوه شکایت اگه دوست داشتی از یک مشاور حقوقی کمک بگیر...بهر حال پدرت بهتر
راه و چاه رو بلده...
یادت هم باشه صبر و برخورد جدی شما و خانوادت مشکل رو به لطف خدا حل می کنه
راستی سر نماز کلی دعات کردم که ان شا الله مشکلت حل شه
زمان میبره اما درست میشه... تا خدا نخواد برگ از درخت نمی افته!! اینو یادت باشه
اتفاقا شاید این مسئله باعث شد تا تو چشماتو باز کنی و در آینده دیگه خطا نکنی و چه بسا
تو این شر خیری باشه که تو نمیدونی
موفق باشی و پر از آرامش
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
مرسی بهار عزیزم..
خیلی بهم کمک کردی این مدت، بازم بیا بهم سر بزن
هنور که کامل مشکلم حل نشده ولی بازم به دعا هات احتیاج دارم..
مرسیییییییییییییییییییییی یییییی
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
Andiaaa عزیز سلام
ازت خبری نیست؟
اوضاعت چطوره؟ مزاحمت هاش کمتر شده؟
امیدوارم موفق باشی
:72:
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
سلام دوستای خوبم..
خدا رو شکر اوضاع آروم تره..
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
دوست عزیزم Andiaaa جان خوشحالم که بهتری
دیدی هیج غلطی نتونست بکنه و همه چی حل شد؟
حالا هرچی بیشتر بگذره بهتر میشه
موفق باشی
التماس دعا
-
RE: چطور قانعش کنم که ازش منتفرم و چه مشکلاتی برام درست کرده؟
مرسی بهار جونم خیلی کمکم کردی..
مرسی بهار جونم خیلی کمکم کردی..