-
شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
سلام دوستان. پيشاپيش از راهنمايي همتون در راه پيدا كردن مسير درست براي تلطيف اين روحيه در همسرم تشكر ميكنم.
26 سالمه و شوهرم 28 سال داره. 5 ساله ازدواج كرديم. شوهرم تك پسره و يه خواهر داره.
از همون اوايل ازدواج متوجه ريزبيني و حساسيت شوهرم شدم، تحمل اين روحيه خيلي برام سخت بود، چون روحيه من دقيقا نقطه مقابل همسرم هست اصلا ريزبين و بدبين نيستم.
از ابتدا احساس ميكردم كه فقط نسبت به خانواده من حساسه، الان ميبينم كه نه كلا روحيش همينه. براتون مثال ميزنم كه شايد بهتر منظورمو متوجه بشيد و راهنماييم كنيد.
خواهرشوهرم اوايل خيلي مارو اذيت كرد، تا اينكه سال گذشته ازدواج كرد و الان خيلي برخورداش خوب شده و اصلا مثل قبل نيست. همسرم بسيار روي رفتار پدرومادرش با شوهرخواهرش ريزبينه. كوچكترين مسايل كه من و يا هر كس ديگه اي متوجه اون نميشيم، بمنظور بد برداشت ميكنه. حتي تك تك كلماتي كه در جمع صحبت ميكنن. حتي آمار تعداد دفعاتي كه ميوه به اون تعارف ميكنن و به شوهرم. خلاصه كوچكترين از كوچكترين موضوعي غفلت نميكنه، در حاليكه از نظر من و خيلياي ديگه اصلا جاي ناراحتي نداره و اين موضوع فقط و فقط به حساسيت و بدبيني شوهرم برميگرده.
اخيرا هم خواهر من ازدواج كرده و اين رفتارا و برداشت ها و حساسيت ها رو روي اون داره. مثلا همش به مامانم ميگه از وقتيكه داماد جديد آوردين منو تحويل نميگيريد، اونو بيشتر دوست داريد (لازم بذكره كه بگم يه باجناق ديگه هم داره كه قبلا اين حرفا رو در مورد اون ميگفت و الان ديگه زياد روي اون حساس نيست مگر در موارد خاص). يا مثلا ميگه چرا اومد خونه مامانت بستني آورد داره چاپلوسي ميكنه و هزاران مورد به اين شكل ..................
در ضمن خيلي هم بي رو در وايسي هستش و رك و پوست كنده هر چي در دل داره به زبون مياره.
ديگه از اين رفتاراش خسته شدم. درمونده شدم. فكر كنيد در همه زمينه هاي زندگي طرز تفكرش همينه، حتي گاهي در مورد خود من. تا الان تحمل كردم، الان ديگه كاسه صبرم لبريز شده، نميدونم چيكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من هميشه بهش گوشزد ميكنم كه خيلي حساس و بدبين هستي، خيلي از مسايل اينطور نيست كه فكر ميكني و ...... ولي اصلا فايده اي نداره، حتي اگه ناراحتيش رو به زبون نياره ميدونم كه طرز فكرش همونه.
تمنا ميكنم به من بگيد چيكار كنم؟ قبلا ناراحت ميشدم و ميگفتم خوب ميشه، اما الان باعث شده ديگه نتونم روي حرفاش حساب كنم و بهش كم اعتماد شدم، رفتاراش رو قبول ندارم و خودش هم اينو ميدونه. احساس ميكنم دلم داره ازش فاصله ميگيره.
منتظر راهنماييهاتون هستم.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
سلام عزیزم. منم دقیقا مشکل تورو دارم. ما حتی سنامون هم مثل شما هست . با این تفاوت که من تازه 9 ماهه ازدواج کردم.همسر من هم مثل شوهر شماست. ریزبین،حساس و بدبین. الانم با خانواده من مشکل داره. این سوال منم بود، ولی کسی جوابی بهم نداد. من فقط می دونم این جور آدما اول خودشون رو اذیت میکنن و بعد همسرشون رو. اما نمی دونم چه طور باید باهاشون رفتار کنیم، فقط نباید حساسشون کنیم و بفهمن که ما روی این رفتارشون نقطه ضعف داریم.:316: توهم اگه جوابی گرفتی تو لینکت بذار عزیزم تا منم استفاده کنم . موفق باشی. :72::43:
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
آره مالي جون كاملا باهات موافقم اول از همه خودشون اذيت ميشن. من خيلي راهها رو امتحان كردم و نتيجه نگرفتم. الان واقعا به بن بست رسيدم و واقعا نياز به كمك و راهنمايي دوستاي خوبم دارم. مطمئنم اين مشكل خيلي ريشه اي هستش و به اين راحتي ها قابل حل نيست. اميدوارم در اينجا بتونم راه درستو پيدا كنم.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
وقتي ميگيد همسرانتون حساس و ريز بين هستند يعني شما هم بايد با ظرافت رفتار كنيد . حتما به يك مشاور مجرب مراجعه كنيد و نحوه رفتار همسرانتون رو شرح بديد تا بهتون بگه بايد چطور رفتار كنيد تا زندگي به كامتون تلخ نشه و مشكلات فعليتون هم حل بشه .
موفق باشيد .
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
شما و جناب مالی به همسراتون گفتید که این عملشون زشته و از این رفتارش خوشتون نمیاد؟
هروقت از این ایرادای الکی گرفتند سعی کنید خیلی بامتانت و آرام بهشون بفهمونید که برداشتشون اشتباهه
مثلا بگید اون میزبان بیچاره که نمیشماره چندبار میوه به این و چند بار به اونیکی تعارف کرده
خلاصه هردفعه سعی کنید براشون توضیح بدید که اینا اتفاقات سطحی و بی اهمیته و همواره اتفاق میفته و آدم نباید بهش توجه کنه
فکر کنم به مرور درست بشه :305:
پ.ن:به عنوان آخرین راه حل اگه بعد از اینا هنوز رفتارشون درست نشد لطفا همسراتونو به من معرفی کنید.میام سروقتشون و همچین باکمربند سیاه و کبودشون میکنم که دیگه از این کارا نکنن :D
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
سلام
من فکر میکنم تمام حساسیتهای همسرتون ریشه در حس حسادتش داره واین حس دلیلای مختلفی داره یکی تک پسر بودن و اینکه تا دیروز تمام توجه ها متوجه اون بوده و حالا سختشه بپذیره توجه به غیر ،و به احتمال زیاد شما هم اوایل زندگی زیادی نسبت به خودتون و خانوادتون پر توقعش کردید اول باید روی خودتون کار کنید و تکنیک های برخورد با همسر و یاد بگیرید در این مورد کتاب آنچه باید از مردان بدانید باربارا د انجلس و بهتون توصیه میکنم وقتی نسبت به خودتون و عکس العمل های خودتون مطمئن شدید (با اصلاح خودتان دیگران را اصلاح کنید (امام علی) )حس قدر دانی و در همسرتون تقویت کنید هر وقت همسرتون کوچک ترین محبت یا کاری انجام داد ازش تشکر کنید و صادقانه و بی پرده باهاش صحبت کنید که همون طور که من تمام کارهای تو رو به چشم محبت نگاه میکنم و نه وظیفه و قدر دان هستم تو هم رفتار من و هیچ کس دیگه ای رو به چشم وظیفه نگاه نکن و متوقع نباش اگه این مسئله قدردانی تو زندگیتون تقویت شه که حتی به خاطر پیش پا افتاده ترین مورد هم تشکر کنید تقعییرات زیادی و تو زندگیتون متوجه میشید چون همسر شما فردی متوقع بزرگ شده و این با زمان و البته خودسازی در درجه اول روی خودتون حل میشه وبعد توصیه میکنم تمام نقاط مثبت همسرتون و روی یه برگه بیارید و خودتون و متوجه این موضوع کنید که خیلی ها هستند که این امتیاز ها رو که همسر من داره ندارن این قضیه هم، به خودت آرامش میده و هم با نشون دادن این برگه به همسرتون اعتماد به نفسش و بالا میبرید چون ریشه اصلی حسادت ضعف اعتماد به نفس و در آخر که خوبیا همسرتون هم مکتوب و هم شفاهی بهش متذکر شدید بهش بگید دوست دارید بیشتر از اینا بهش افتخار کنید و بگید دوست دارید در کنارش آرامشتون بیشتر شه و بخواید که دو تایی به هم کمک کنید توقعاتتون و نسبت به آدما و دنیای بیرون کم کنید و به هم فقط به هم با توکل خدا متکی باشید و نگاه و حضور و کلام دیگران هیچ تاثیری روی روابط و زندگی شما نداشته باشه یه لیست از خصلت های خوب و بد هر دوتاتون به کمک هم فراهم کنید و هر دو تاتون به تکامل هم کمک کنید بهش بگید ازدواجی که چند قدم ادم و بالا نبره به تکاملمون کمک نکنه مشکل داره و این هدف من از زندگی مشترک نیست و میخواید کنارش به تکامل برسید و بهش کمک کنید اعتماد به نفسش و بالا ببره امیدوارم بهتون کمک شده باشه
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
مالي/ ديجيتال من/ گيلبر /هايدي از راهنماييهاي همتون ممنونم. دوستان ديگه هم اگه موردي به ذهنشون ميرسه استفاده ميكنم. دوست دارم قدم به قدم باهاتون پيش برم تا بطور ريشه اي بتونم اين مشكلو حل كنم.
موردي كه فعلا از همه داغتره حساسيتش روي شوهر خواهرم يعني باجناق جديدشه. از روي همون ريزبيني كه داره يكي دو بار ازش ناراحت شده و ميگه ازش بدم مياد. در حاليكه داماد جديد همش دوروبر شوهرمو ميگيره و بهش محبت ميكنه. يكي دو بار پيش اومده شوهرمو به اسم صدا زده و ديگه آقا نگفته ( 10 سال از شوهر من بزرگتره) شوهرم به من ميگه به خواهرت بگو بهش تذكر بده كه حرمت خودشو نگه داره. يا اينكه ميگه چرا زياد مياد خونه مامانت، يا اينكه چرا وقتي مياد، چيزي ميخره مياره .......... خواهرم الان در دوران عقد هستش و يكماه ديگه عروسي ميكنه.
حالا عكس العمل من چي بايد باشه؟ اگه بگم نه اينجوري نيست كه فكر ميكني، ميگه داري از اونا دفاع ميكني و منو زيرپا ميذاري و اصلا ذهنش با اين چيزا پاك نميشه و نظرش عوض نميشه. اگه بگم تو راست ميگي خوب ميترسم فكر كنه رفتارش درسته و با اطمينان بيشتر ادامه بده. شما بگيد من چيكار كنم؟
الان اين دو نفر بهتره كمتر با هم روبرو بشن يا اينكه برعكس همديگه رو ببينن بهتره؟
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
سلام عزیزم:72:
ای وای که هرچی مشکلاتتون رو می خونم انگار حرفهای خودم با شوهرم رو می خونم
شوهر من هم خیلی خیلی خستم کرده ما هم5 سال هست ازدواج کردیم ولی واقعا از این بدبینی و ریزبینی و گاهی حرفهای خاله زنک بازی خسته شدم. امیدوارم که کارشناسان تالار بیایند و کمک بکنند تا من هم نیز استفاده کنم.
موفق باشید. با سپاس:72:
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
سلام دوستان عزیز.
این مشکل بعضی از افراده و تا جایی که من دیدم با مشاوره حضوری با یک روانشناس خبره قابل حله.
فقط باید مشتاقش کنین تا مشکلشو حل کنه
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
دوستان از همتون ممنونم. از كارشناساي محترم سايت هم خواهش ميكنم كمك و راهنمايي كنن كه هم مشكل من حل بشه و هم دوستاي خوبم.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
من هم متاسفانه با این مشکل مواجهم، پست هایدی خیلی کامل و جامع بود، من که استفاده کردم ضمنا چیزی که با تجربه به من ثابت شده اینه که با این جور افراد اصلا نباید بحث کنی که بخوای توجیهش کنی چون اثر عکس میذاره و ضمنا رابطش با تو هم خراب میشه، همیشه از در دلجویی و اینکه حق با تو هست باید وارد بشی، باید احساس کنه که تو طرف اونی نه کسه دیگه ای.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
واي همسفر جون واقعا راست ميگي. شوهر من انتظار داره به تمام بهانه گيريهاش حق بدم حتي اگه منطقي نباشه. آخه مگه ميشه هر بار من الكي بگم حق با توئه؟ اصلا اين روش درسته؟ در ضمن در طول زمان ديگه صبر و تحمل آدم سرمياد.
كارشناسان محترم خواهش ميكنم ما رو راهنمايي كنيد. در شرايط سختي هستم. هر راه غلط ، كلي توي رابطمون تأثير منفي ميذاره و من ديگه نميدونم بايد چيكار كنم؟ همچنان منتظر پاسخ دوستان و كارشناساي عزيز هستم.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
من دو تا راه در پیش گرفتم که باعث شد حساسیت شوهرم روی رفتارهای خانوادم کمتر بشه، اولا اینکه وقتی دلخوریش و مطرح میکنه باهاش همدردی میکنم مثلا میگم آخی بمیرم برات این موضوع ناراحتت کرده؟ وقتی میبینه درکش میکنم آروم میشه، بعد نمه نمه رفتار اون فرد و براش تشریح میکنم که منظوری نداشته،یا اگه قابل دفاع نباشه و واقعا توهین آمیز بوده باشه میگم حق با توئه نباید این کار و انجام میداد، راه دوم اینه که در مقابل رفتارهای خانوادش کوتاه میام و خودش این و متوجه میشه که رفتارشون واقعا توهین آمیز بوده ولی من به خاطر همسرم کوتاه اومدم و فکر کنم کم کم اونم یاد میگیره.البته اوایل همسرم خیلی حساس تر بود خصوصا روی رفتارهای من، ولی به مرور که مطمئن شد دوسش دارم حساسیتش کمتر شده، البته متاسفانه الان داره تا حدودی رفتارهام شبیه اون میشه، منی که خیلی صبور بودم و مثبت نگر، احساس میکنم بدبین شدم نسبت به همه ی مردم.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
همسفرجان از پاسخت بسيار ممنونم. من خودمم گاهي مثل تو از اين راهها وارد شدم، بنظرم جنبه مسكن موقت داره. من دوست دارم راهي پيدا كنم كه كلا اين نوع روحيه شوهرم تغيير كنه، ديگه واقعا خسته شدم كم آوردم. گاهي فكر ميكنم با اين منفي نگري همسرم اصلا نميتونيم با هم زندگي كنيم. با مرور زمان ديگه كاسه صبرم پرشده.
از دوستان ديگه و مشاوران محترم تمنا دارم بيان و به من و همسفر و امثال ما كمك كنن تا شايد يه درمان اساسي پيدا كرديم. با هزاران اميد اينجا اومدم كه بتونم راه درستو پيدا كنم:302::316:
من ديگهههههههههههههههههههه كم آورددددددددددددددددددم. پنج ساله ميخوام خوش بين بشه اما همچنان از هزاران برداشت مثبت كه ميشه داشت، برداشت منفي رو انتخاب ميكنههههههههه
:316::316::316::316::316::316::316::316::316::316:
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
عزیزم اینقدر نا امید نباش، شوهرم اوایل خیلی بدتر بود و علاوه بر بدبینی پرخاشگری هم داشت ولی خوشبختانه خودش میدونست مشکل داره و دنبال درمان بود پیش روان پزشک رفت و حدودا 6 ماه دارو مصرف کرد و دائما بهش مراجعه میکرد خییییلی بهتر شد طوری که هم من و هم خودش همیشه اون روان پزشک و دعا میکنیم، شاید همسر تو هم بیماره و خیلی رفتاراش غیر ارادیه، باهاش صحبت کن و راضیش کن که به پزشک مراجعه کنه، یه کار دیگه هم بکن به یک دکتر طب سنتی مراجعه کن و خصوصیات همسرت و بگو (البته تو چند تاش و بگی خودش مابقی رو بهت میگه!) باور کن که اختلالات مزاجی شدیدا روی افکار و رفتار آدما تاثیر میذاره، اون حتما راهنماییت میکنه که چه خوراکی هایی برای همسرت خوبه و چه چیزایی مضر:72:
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
سلام خانومی
من تمام قضیه را خوندم. من هم تجربه مشابهی داشتم. بهتون بگم که هیچ زمان سعی بر توضیح دادن قضیه و حل کردن مساله نداشته باشین. چون تاثیرش کاملا برعکسه
مواقع بهانه گیری همسرتون سکوت کنین و اگر پرسید چرا ساکتید بگین که این صحبتهای تو، اصلا جواب نداره چون منطقی نیست. دیگه هم هیچ جوابی ندین
بهترین کار برای فهماندن این موضوع به همسرتون اینه که در مورد رفتار خانوادش یکی دوباری همون بهانه ها را بیارین. خیلی کوتاه و بی توضیح. بذارین بفهمه حرف بی ربط زدن یعنی چی.
در آخر بگم که این قضیه با کمک روانپزشک و دارو درمانی بسیار خوب بهبود پیدا می کنه
حساسیت شما بدتر از بدتره.
اینا فقط تجربه من بود که کمکم کرد.
موفق باشی:72:
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
وقتي مشكلي بصورت ريشه اي حل نشه، مدام به شكلهاي مختلف بروز ميكنه. :302::302::302::302::302::302:
پنجشنبه عروسي خواهرم بود. شوهرم يه آشنا ميدان تره بار داره كه فقط سيب زميني و پياز داره، ولي هر وقت ميوه زياد ميخوايم به اون سفارش ميديم كه از دوستاش برامون ميخره. براي مراسم قرار شد ميوه رو شوهرم سفارش بده.
صبح روز عروسي پدر دوماد دوباره ميره برا ميوه ميگرده. شوهر خواهرم زنگ زد و گفت ميوه ها سفارش دادين؟ ما هم گفتيم آره. آدرس داديم كه پدرش بره پيش دوست شوهرم.
ديگه ما از همه چي بيخبر تا ساعت 6 عصر كه خواستيم بريم براي مراسم. موبايل همسرم زنگ زد، دوستش بود. كلي گلايه و ناراحتي كه من كه خودم ميوه ندارم و من براتون تهيه كرده بودم، اما طرف اينجا اومده و گفته اين ميوه ها درشته و گرونه و خلاصه نبرده. ميگفت من بخاطر شما آوردم ضرر كردم و از اين حرفا.
شوهرم هم بسيار عصباني و تاراحت و گفت من مراسم شركت نميكنم. منو پياده كرد و خودش مراسم نيومد. بعد از يه مدت مثل اينكه چند تا از اقوام نزديك بهش زنگ ميزنن و ميرن دنبالش و همه به اتفاق بهش حق ميدن و به زور و با زبون ميارنش. وقتي كه مياد به دوماد و پدرش ميگن كه شوهر من ناراحت شده، اونا هم ميان و عذرخواهي ميكنن. اما شوهر من اصلا از دلش پاك نميشه و فقط منتظره كه مراسم سالن تموم شه و بره. مراسم كه تموم شد خواستن خونه دوماد برن تا آخر شب، اما همسرم بعد از سالن اصلا نموند و منو گذاشت و رفت.
شوهر خواهرم منو ديد و گفت كه خيلي ناراحتم كه آقا ... از دستم ناراحته، هر چي ازش عذرخواهي كردم از دلش درنيومده. خواهشا بهش زنگ بزنيد كه بياد منزل ما و كلي تعارف.
*******
در اين قضيه من به همسرم حق ميدم كه ناراحت بشه و اونا هم واقعا كارشون بد بود.
اما ناراحتي من از همسرم اينه كه انتظار داشتم بعنوان يكي از صاحب مجلسا اون شب هيچي نميگفت تا مراسم تموم بشه و فرداي اون روز يا بعدا آدم بهشون بگه و گلايه كنه. يا حداقل بعد از عذرخواهي دوماد و پدرش ديگه تمومش ميكرد.
*********
شما رو به خدا قسم كمكم كنيد. دارم ديوونه ميشم. اصلا ازش بدم مياد كه كوچكترين صحه صدري نداره و تحت هر شرايطي بايد بايد خودشو خالي كنه و ناراحتيش رو بروز بده. ديگه خسته شدم. مشكلم حاد شده. اين روحياتش باعث شده ديگه نسبت بهش دلزده بشم و دوسش نداشته باشم. از حساسيت هاي روحيش، از اينكه ريزترين و درشت ترين مسائل رو گير ميده خسته شدم. اصلا من نميتونم با اين روحيه ادامه بدم، شايد طلاق تنها راهم باشه، وگرنه يك عمر بايد با مردم بجنگم، همچنان كه پدرش هم روحيه اي بدتر از آقا داره.
ازتون تمنا دارم كمكم كنيد. واقعا خسته و درموندم.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
راستي يه چيز ديگه: روحيه شوهرم طوري هستش كه در همچين مواقعي بايد همه رو متوجه موضوع پيش اومده بكنه، بعدش همه بگن حق با تو هستش و حتما طرف ضايع بشه تا دلش خنك شه، وگرنه آروم نميگيره
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
دارم از ناراحتي منفجر ميشم. ترخدا كمكم كنيد. از همسرم متنفرم كه هميشه برام استرس ايجاد كرده.
خدايا هيشكي نيست به داد من برسه. اين همه راهبر اينجا بود و الان من تنها.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
خيلي به كمك هاي تالار همدردي دل خوش كرده بودم، الان بعد از گذشت چندين روز كه گفتم دارم منفجر ميشم حتي يه پاسخ هم نيومد. يادمه قبلا همدردي ها بيشتر بود.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
دوست عزیز سلام.البته شما از کارشناسها نظر خواسته بودین اما من جسارت میکنم نظرمو میگم:در مورد ریز بینی همسرت توضیح دقیقی به جز حساسیتش به داماد جدید و وقایع عروسی خواهرتون ندادین.در مورد حساسیتش به داماد جدید منم با نظر دوستان موافقم اینم اضافه کنم که کلا حضور یک فرد جدید در خانواده تنش زاست اما اگه موقعیت درست کنترل شه میتونه خیلی هم مثبت و سازنده باشه.در مورد وقایع عروسی خواهرتون من حقو به همسرتون میدم(شما هم موافق این موضوعید) و اگر خودتونو جای ایشون بزارید شاید خیلی بیش از این ناراحت میشدید چون به نوعی رابطه اش با اون فردی که ازش خرید میکرده به خاطر عضو جدید خانواده(دامادتون) که زیادم دل خوشی ازش نداشته بهم خورده.مسلما آدم این جور مواقع واکنش میده اما شدت واکنش متفاوته که همسر شما اولش زیاد واکنش نشون داده (که میخواسته کلا نیاد) اما بعد به قول شما با حرف راضیش کردن(پس معلومه که اون قدرم بی منطق نیست) ولی بازم واکنشش منفی شده(شب نیومده) چون شاید شما اون همدلی که لازم بوده رو باهاش نکردین.
برآیند این موضوع به نظر من نشون میده که شمامیتونین با حرف و عدم جبهه گیری نسبت به همسرتون همدلی کامل(یعنی در مواردی از این قبیل بهش 100% حق بدین) اوضاع رو بر وفق مراد خود کنید.یعنی بهش کنایه نزنید از طرف مقابلش دفاع نکنید و احساسشو تایید کنید.
اگه تموم ریزبینیها و حساسیتهای همسرتون مثل مورد عروسی خواهرتون باشه که حق با ایشونه ولی شدت واکنششون زیاده شما میتونید به این ترتیب هم دل همسرتونو به دست بیارید وهم به خواسته خودتون برسید.
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
واقعا منم مثل خودتم فقط باید نقطه ضعف ازش بگیری من هر برخوردی با خانوادم میکنه که دوست ندارم همون برخورد رو با خانوادش میکنم
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
این مشکل رو باید بصورت نامحسوس برای همسرانتون، و با مطرح شدن منطقیش برای خانواده هاتون حل کنید که یک مدت(شایدیک سال) هیچ گونه تفاوتی در برخورد یا حتی پذیرایی اینا با بقیه قائل نشن و حتی اینارو بیشتر تحویل بگیرن
به مرور هم با صحبت باید بهشون نشون بدید که چقدر تحت توجه هستند
ایشالا حل میشه
-
RE: شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
لطفا به تاریخ اخرین ارسال دقت کنید.اگر از دوهفته بیشتر بود پست ارسال نکنید