-
شب شعر شما هم تشریف بیارید
خیلی سخته وقتی بخواهی زار بزنی اما نتونی و یواشکی سرت را بزاری رو دیوار و بگی خدایا من چکار کنم
چقدر سخته وقتی ارزوی مردن واسه ات شرین ترین ارزو باشه و هیچ کس نفهمه ارزوت واسه چی بوده .
خیلی سخته بنای عظیم غرورت را واسه یکی ویرون کنی و بعد بگه …..
و سخته یکباره سقف ارزوت بریزه رو سرت و حتی نزاری هیچکه بفهمه و گریه هاتو ببینه .
خیلی سخته هرروز صبح بدرقه راه کسی که هیچ احساسی نسبت به تو نداشته دعا بخونی .
واین از همه سختره که حرفهات به اندازه یک کوه باشه ،سنگین ودلت پراز غصه باشه و همیشه دنبال یه جرقه باشی که بخواهی به اندازه همه ی سنگینی حرفهای دلت زار بزنی .
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام به بچه های تالار
این یه تاپیک شاعرانه و عاشقانه است هر که ذوق شاعری داره بیاد اینجا
هر که واسه دلش شعر میگه
فقط شعر خودش
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
توی کلبه خیالم
نوشتم اسم تو را
تو خیال صورتی کشیدم شکل تو را
تو خیالم کشیدم چشماتو با رنگ عشق
با مداد رنگ کرده ام اون نگاه عاشقو
گذاشتم روی دلم اون عکس زیبارو
موقع های دل تنگ
ببینه بازم اونا
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
وقتی تو را دیدم ،غرورتو ندیدم
اخه توی نگات چیزی به اسم اون نداشتی
وقتی تو را دیدم از همه بریدم
اخه توی دلم تو بودی که این رسم و نوشتی
وقتی تو را دارم دیگه غمی ندارم
اخه واسه ی دلم جایی برای غم نزاشتی
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
توبه کردم که یه روز دیگه نگاهت نکنم
بکنم پاک همه ی فکر تو را دیگه نگاهت نکنم
هرچی خواستم خودم و قایم کنم دیگه نگاهت نکنم
به دلم قسم دادم دیگه نگاهت نکنم
تو را که دیدم انگار دوباره عاشقت شدم
ای خدا چکار کنم من با این توبه که کردم
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
وقتی نگاهم کردی
نگاه تو چشمام کردی
لبخند زدی به رویم
تو دزدیدی غرورم
حالا دیگه باید از تو بگذرم
باید این راه را برم
باید این جدایی را تو دلم حس بکنم
باید خاطراتمو بسپارم به دست باد
دیگه دنبالش نرم بکنم همه ز ، یاد
برای خوشبختی تو بکنم من یک دعا
باید اشتباهمو دیگه تکرار نکنم
باید این یادم باشه دیگه عاشق نشوم ، دیگه توبه نشکنم
باید این غزل ها را فقط من نگه دارم
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
دیگه ازت بدم می اد
دیگه دوستت ندارم
نمی خوام گذشته هامو باز به خاطر بیارم
دیگه همون غروری که بچه ها می گفتند و
دیدم تو وجود تو حتی بیشتراز اونا
دیگه به من نگاه نکن
دیگه نگات نمی کنم
دیگه گول اون چشات و دیگه من نمی خورم
دیگه خامت نمی شم
دیگه عاشق نمی شم
به امید تو دیگه انتظار نمی کشم
برات شعرم نمی گم
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام خانم هستي
ببخشيد معذرت مي خوام ، نمي خوام تو ذوقتون بزنم ولي آخه تاپيك مربوط به *اشعار برگزيده *و *مشاعره * هست اگه اجازه بديد ما اين اشعار رو به تاپيك اشعار برگزيده انتقال بديم ؟!!! چون اينجوري تالار انسجام بيشتري پيدا مي كنه و از پراكندگي موضوعات مشابه جلوگيري ميشه .
ممنون از لطفت و تلاشتون
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام
ببخشید شاید اشتباه از من باشه
حالا اگه نخواستین بلاخره تو ذوق نازنینم خورد
.
.
..
شوخی کردم هر چی شما صلاح میدونید
بلاخره یه ریش سفیدی گفتند
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
صبر کنید اقا عرفان
تاپیک اشعار برگزیده از خودشون نیست کپی از شاعرهای دیگه است
من می خوام تو این تاپیک فقط شعرهای خود بچه های تالار باشه
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
با سلام. من هم نظرم این هست که بد نیست برای باز شدن ذوق و قریحه دوستان این تاپیک هم ایجاد بشه. به هر حال اشعار کوپی شده از سایتهای دیگه و افراد دیگه کجا، ذوق فردی اعضا کجا... فقط اگه اسم تاپیک رو می ذاشتین « فی البداهه » هم جالب بود. من به شخصه از مدیران تالار خواهش می کنم این تاپیک رو منتقل نکنند.
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام
ممنون از لطفتون اتنا خانم
منم با نظر شما کاملا موافقم
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام
ببخشيد ، اگه اينجور باشه كه شعرهاي خود اعضاء باشن كه خيلي خوبه ، آقاااااا منم موافقم
پس ادامه بديد لطفا ......
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام hasti ،:72:
گفتی هر کی عاشقه بیاد تو و اشعار عاشقانشو بذاره ولی من هر چی اشعار صفحه ی قبل رو خوندم که درباره ی قهر و جدایی و غرور و کوبیدن مخاطب بیچاره ( معشوق ) بود !!؟:47::D
بعدشم یه سوال دیگه "حالا اگه کسی شعر عاشقانش نیومد چیکار کنه !؟ فقط نگید سزارین ادبی که من فرار می کنم هاااا !!!":160:
ضمنا نبینم کسی به تاپیک " اشعار برگزیده " چپ نگاه کنه هااااااااااااااااااا :305:
در هر حال از ایجاد این تاپیک خلاقانه و مفید خوشحالم و امیدوارم همه ی ما ایرانیها به گذشته ، حال و آینده ی ادبی این مملکت متفکر و وفادار باشیم .
یا علی مدد است .:72:
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام
ممنون
شما که یه پا شاعرین 118 همراه سازنده تالار
(((ضمنا نبینم کسی به تاپیک " اشعار برگزیده " چپ نگاه کنه هااااااااااااااااااا )))
بابا ما چیزی نگفتی
ولی خدایش همه کپی بود
هر شعری که می خواهید بسرایید (( تمام بچه های دوست داشتنی تالار همدردی ))
اقای مدیر را هم راه می دهیم
حتی یک بیت شعر کفایت می کنه
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
شب مهتابی قشنگه مگه نگه
روزهای ابی قشنگه مگه نه
ستاره عاشق ماهه میدونی
روز بارونی قشنگه مگه نه
ادم ها رنگ و وارنگ اند میدونی
بعضی هاشون هم دو رنگ اند مگه نه
پروانه عاشق شمع میدونی
روزهای جدایی تلخه مگه نه
روزهای انتظار سخته میدونی
عشق های راستین قشنگه مگه نه
رنگ دریا رنگ عشق می دونی
ساحل دریا قشنگه مگه نه
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
همیشه فاصله ای هست
دچار باید بود...
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
بهونه بي بهونه
اون كه يه روز دلمو شكست؛
اومد و پيش من نشست
زنگِ درِ قلبمو زد
داد ميزد: مجنون خونهست؟
-------------------------
اما نبود اونجا كسي
يا شايدم فريادرسي
به قولِ اين قديميا
عزيز من دير ميرسي !
-------------------------
ديگه نبود بهونه
واسه دلِ ديوونه
عشقم برا هميشه
كرده بودش كمونه
-------------------------
ليلي خانوم دو دل بودش
از قديما خجل بودش
تو ترديدِ عشق و غرور
ميون آب و گِل بودش
-------------------------
ليلي بهم نگا ميكرد
با اون نگا چهها ميكرد
با چشماي پشيمونش
اسم منو صدا ميكرد
-------------------------
ليلي ميكرد بهم نگا
غرورو كرده بود رها
ميترسيدش بياد جلو
همش ميگفت خدا خدا !
-------------------------
اومد جلو گفتش سلام
گفتم برو، ختم كلام
گفتش منم ليلي تو
گفتم برو، اي بيمرام
-------------------------
گفت دلتو چه كردي؟
گفتم بايد، بگردي
گفت اومدم براي تو
گفتم بري، برنگردي
-------------------------
گفت اومدم براي تو
گردگيري كن اون دلتو
گفتم دلم كهنه شده
داري بدي يك دل نو؟
-------------------------
راستش دلي نمونده بود
ليلي اونو ربوده بود
برده بودش اون دور دورا
به يه شغال فروخته بود
-------------------------
گفت اومدم جواب بدم
شاخه نباتو آب بدم
به خاطرِ تو هم شده
تا به ابد حساب بدم
-------------------------
گفتم چرا اومدي باز؟
هي ميزني برام تو ساز؟
تو هم برو يه گوشهاي
با اون دلت يه جور بساز!
-------------------------
گفت بشو كوكِ سازِ من
بيا بخون آوازِ من
دوسِت دارم فقط تو رو
برام بمون اي نازِ من
-------------------------
گفتم كردي كمونه
برو خونت ديوونه
دلمو كه گرفتي
بهونه بي بهونه!
اگه دوست داشتين، نقدشم ميتونين بكنين
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
از قول حضرت علی(ع) به حضرت فاطمه(س):«به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س)»
چراغ خانه بودی ای پرستو
که ناگه پر گشودی ای پرستو
رهایم کردی و رفتی از این جمع
تو که ظالم نبودی ای پرستو
تو کوچیدی و رفتی بی پیامی
امید از من زدودی ای پرستو
تو رفتی و ندانستی دلم را
اسیر غم نمودی ای پرستو
در اوج آسمان آخر چه دیدی
که رفتی بی فرودی ای پرستو
ببر با خود دلم را یادگاری
که خود این دل ستودی ای پرستو
تو رفتی و صفا از خانه ام رفت
چراغ خانه بودی ای پرستو
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلام به همه ی دوستان خوش ذوق :72:
خانم اجازه ؟؟؟ ما هم می تونیم به جمعتون اضافه بشیم ؟؟
تخصص من هم در گفتن تک بیتی یا چند بیتی هایی ست که معمولا به ندرت به یک شعر کامل تبدیل می شوند ... :(
این دوتا بیت زیر هم از جمله شعرهای بی سرانجام منه ...
باز امشب سر زده در کوی ما دیوانگی
ساقی کوثر بیاور یک دو جام آزادگی
جرعه ای آب حیات و ذره ای آه نیاز
نیک وصلی و شرابی و نهایت ، سادگی
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
در شبان غم تنهايي خويش
عابد چشم سخنگوي توام
من در اين تاريكي
من در اين تيره شب جانفرسا
زائر ظلمت گيسوي توام
گيسوان تو پريشانتر از انديشه من
گيسوان تو شب بي پايان
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
سلامی چو بوی خوش اشنایی بدان مردم دیده ی روشنایی
در ودی چونور دل پارســــــــایی بدان شمـــــع خلوتگه پار ســـــایی
-
RE: شب شعر شما هم تشریف بیارید
دلم دریای آتیشه، دارم میسوزم از این تب
تو آغوش یکی دیگه، چرا تو فکرتم هر شب
تو هم شاید شبیه من، گرفتاری و بی تابی
تو آغوش یکی دیگه، به یاد من نمیخوابی
نگاهش میکنم انگار، همه دنیامو گم کردم
نمیدونه که تو چشماش، بدنبال تو میگردم
میاد دستامو میگیره، بهم میگه چقدر سردی
منم میخندمو میگم، عزیزم اشتباه کردی
خیال دیدن چشمات، منو راحت نمیزاره
دلت یک عمر احساسو، به قلب من بدهکاره
تو هم شاید شبیه من، یه جایی اشتباه کردی
دلت پیش منه اما، نمیتونی که برگردی
پشیمون میشی و انگار، شب و روزاتو گم کردی
مثل من که شب و روزم، داره رد میشه با سردی
یه رازی بین ما بوده، که ما رو دور کرد از هم
ولی یادت توی قلبم، نمیزاره ازت رد شم
حالا که قسمت این بوده، به یادت اشک میریزم
از اینجا تا ته دنیا، من از عشق تو لبریزم
حالا که قسمت این بوده، باید همخونه شم با غم
که بعد از تو نمیتونم، واسه یک لحظه عاشق شم