ايا اجازه بديم خواستكار بياد خونه يا نه ؟

سلام

يه سوالي داشتم اينكه من بيشتر خواستكارام رو تلفني رد ميكنم ايا اين درسته ؟مثلا خب وقتي خواستكاري زنك ميزنه تا وقت بكيره برا خواستكاري (حالا ممكنه منو كسي قبلا به اونا معرفي كرده باشه يا خودمو قبلا جايي ديده باشن و يا خانوادمو بشناسن)مامانم اول شرايطشون (مثلا شغل تحصيلات سن يه سري جيزا در مورد خانوادشون) رو مي برسه اكه تا حدي بهم بخوريم اجازه ميديم بيان خونه حتي براي همون مرحله اول ديدن اوليه (ديدارمادر خواستكار.) أيا اين به نظرتون درسته ؟يا نه اجازه بديم بيان حضورا اشنا شيم بعد اكر نخواستيم بكيم نه؟

سلام.به نظر من که درسته البته به شرطی که مادرتون خیلی سختگیرانه نظر نده و کسایی که مثلا تا 40- 50 درصدم مشابه سلیقه ی شما هستند رو اجازه بده بیان.چون این معیارها خیلی کلین و هر آدمی شخصیت منحصر به فردی داره
موفق باشین

خب من الان يه خواستكاري دارم 29 سالشه شغل ازاد داره ديبلم يه كاركاه داره زياد در مورد شغلشون و بقيه جيزا اطلاعي ندارم فقط همين قدر ميدونيم كه 4 تا بجن بقيه خواهر برادرا هم ديبلم هستن .بسره قد بلنده و خوشكل .خونه نداره.
خونمون نيومدن ولي مادر و خواهرش منو ديدن و اصرار دارن كه با بسرشون خواستكاري بيان ولي خب به نظر من شرايطشون با من نميخونه يا بزارم بيان
يه خواستكار ديكه هم دارم كه اونم مغازه داره خونه داره 30 سالشه دو تا بجن .از نطر ظاهر هم خوبه
الان من جيكار كنم هر دو رو رد كنم ؟؟
ميدونين جيه متاسفانه ديد بعضي از مردم اينطوريه كه وقتي خواستكاري مياد خونه انكار همه جي از طرف دختر و خانواده دختر مثبت هست كه ميان خونه و فك ميكنن همه جي تمومه البته اين نحوه ديد مردم محله است كه تا خواستكاري با كل و شيريني مياد فك ميكنن كه دختره بله رو داده در صورتيكه هنوز براي اولين بار ميخوام اقاي خواستكار رو ببينم كه ايا اصلا از ظاهرش خوشم مياد يا نه حالا بقيه موارد بماند
جالب اينجاس كه جندين بار بعد از اومدن خواستكار فرداش ميديدم كه بهم دارن بابت ازدواجم تبريك ميكن:311:
اوايل خيلي اعصابم خورد ميشد بخاطر طرز فكرشون ولي الان بي خيال شدم و اينقد خواستكار اومده كه ديكه خودشون ميدونن كه من مثل اونا فك نميكنم

سلام،

تنها اطلاعاتی که ازشون دارید که بخواهید قبل از خواستگاری راجع بهشون نظر بدهید، سن، تحصیلات و شغل هستند.
ببینید اگر اینها با معیارهای شما همخوانی دارند، بگذارید بیایند خواستگاری.

البته بهتر است که دو خواستگاری رو همزمان جلو نبرید.
در این رابطه تاپیک دیگری هم داشتیم.

موفق باشید

از طرفي موردهايي كه تلفني رد ميكنم هم خيلي زياده (تو تلفن در مورد جيزاي كلي ميشه برسيد و بقيه مسايل مبهم ميمونن و من مجبورم طبق اون جند مورد كلي تصميم بكيرم ) و واقعا بخاطر دلايلي كه كفتم نميشه همه رو بكيم بيان خونه حالا تا حدي من طرز فكر خودمو روشن كردم براشون ولي بازم امان ازدست اين مردم فضووول

خوب عزیزم این به خودت و معیارات بستگی داره ایا برات تحصیلات و شغل چقدر مهم هست در چه الویتی هست ایا در این حد هست که اگه تمام خصوصیاتش جور باشه اما مثلا شغلش باب میلت نباشه ردش کنی ؟ ایا الویت شغل و تحصیلات مورد نظرت خیلی برات مهم هست که باعث رد بقیه موارد بشن؟؟

این حرف شما کاملا مشخص میکنه که هوز خودتونم نمیدونین معیارهای اصلیتون چیه؟

من الان يه خواستكاري دارم 29 سالشه شغل ازاد داره ديبلم يه كاركاه داره زياد در مورد شغلشون و بقيه جيزا اطلاعي ندارم فقط همين قدر ميدونيم كه 4 تا بجن بقيه خواهر برادرا هم ديبلم هستن .بسره قد بلنده و خوشكل .خونه نداره.
خونمون نيومدن ولي مادر و خواهرش منو ديدن و اصرار دارن كه با بسرشون خواستكاري بيان ولي خب به نظر من شرايطشون با من نميخونه يا بزارم بيان
يه خواستكار ديكه هم دارم كه اونم مغازه داره خونه داره 30 سالشه دو تا بجن .از نطر ظاهر هم خوبه
الان من جيكار كنم هر دو رو رد كنم ؟؟

زیبایی؟ خونه داشتن؟ تحصیلات؟
و البته باید شرایط خودتونم بسنجین.
میتونین به مادرتون بگین وقتی قبول میکنین برای اولین بار یک آقایی رو ببینین ایشون به خانواده اشون اطلاع بدن که لازم نیست یا یه دسته گل بزرگ و 4 کیلو شیرینی بیان اصلا لازم نیست همهی خاندانشونم راه بندازن با خودشون بیارن فقط مادرشون بیاد کافیه و این جلسه فقط آشنایی هست و هنوز عملا وارد مرحله خواستگاری نشده
موفق باشین

جرا معيارام تقريبا مشخصه ولي واقعيتش كلافم با وجود اينكه خواستكاراي خيلي زيادي داشتم و دارم درست نميدونم ججوري بايد بررسي شون كنم خودمم خواهر ندارم كه و تك دخترم برا همين مادرم هم زياد وارد نيست .
از طرفي هم فشار زيادي روم هست كه با وجود خواستكارهاي متعدد جرا يكيشو انتخاب نميكنم و اينكه خيلي سخت كيرم درصورتيكه اينطور نيست همونطور كه كفتم ما اول تلفني شرايط رو ميبرسيم اكه شرايطمون نزديك هم بود اجازه ميديم بيان خونه و تازه بعدش يكم قضيه جدي ميشه ولي خب با توجه به اينكه خيلي از اطراف روم فشار هست كه الكي الكي قبل اينكه ببينمشون رد ميكنم برا همين دجار ترديد شدم كه ايا اين روش درسته يا اشتباهه.؟؟
بعضيهاشون خونه هم اومدن يعني اون شرايط رو داشتن ولي خب از لحاظ ديكه جور نشديم خب من جيكار كنم وقتي يكي مزهبي هست در صورتيكه من مزهبي نيستم و انتظار هم دارن كه خودمو تغيير بدم كه اين از نظر من درست نيست يا يكي قيافش اصلا به دلم نميشينه اونموقع ميكن كه داري بهانه ميكيري و يا ......
اكه اجازه بديد من معيارامو بكم ببينيد ايا من واقعا سخت كيرم ؟يا اكه اشتباهي دارم تصحيح كنم

من مثلا اولويت اولم موقعيت اجتماعي طرف مقابلم هست يعني شغل و تحصيلات اينكه يه شغل دولتي داشته باشه تحصيلاتش حداقل ليسانس باشه از نظر خانواده خانواده ابرومندي باشه و خواهربرادراش هم تحصيلكرده باشن.درامدش بايين نباشه از نظر موقعيت مالي رو باي خودش باشه از نظر ظاهر همين به دلم بشينه و قد بلند باشه يا از خودم كوتاهتر نباشه ولي خب فقط اينا نيست كه در كنار اينا بايد تفاهم اخلاقي هم باشه هم سطح بون فرهنك خانواده ها.....ز اينه كه كارو مشكل ميكنه

اينكه كفتيد بايد با خودم بسنجم خب من موارد بالا كه كفتم تو خودمم صدق ميكنه به كفته ديكران خوشكل و قد بلند و خوش اندام خوش برخورد اجتماعي تا حدي شيك و با سليقه طوري كه معمولا تو هر مراسمي 1 2 تا خواستكار ميشن . ليسانس برادرامم تحصيلكرده و شغل خوبي دارن بدرم هم كارمند خانواده سالم و ابرومندي داريم از نظر باكي و متانت هم همه روم قسم ميخورن ولي خب مزهبي نيستم. فقط خونمون مركز شهر يا بالاي شهر نيست .وضع مالي متوسط تقريبا داريم .منظورم تعريف از خودم نبود خواستم ببينم خواسته هام منطقي هست؟
خلاصه از بس كه ميكن جرا يكي رو انتخاب نميكني كلافم انكار همه رو من زوم كردن ببينن من دارم جيكار ميكنم
مثلا به نظرتون اينكه من به صرف شغل ازاد داشتن خواستكار يا تحصيلات ديبلم يكي رو رد كنم قبل ديدنش درسته؟

در ضمن هيج كس هم با خاندانشون تشريف نياوردن خواستكاري ولي جون خونمون ابارتماني برا همين مشخص ميشه كه ديكه مهم نيست برام

:46:سلام آرامش جان:72:

به نظر من خواسته هات منطقیه.منم مث تو هستم و خواسته هام هم مث تو هست:227:

امیدوارم با یک نفر که با ایده هات هم خوانی داره ازدواج کنی.:310:

شاد باشی و سلامت:72:

این قدر سخته این انتخاب واسه ازدواج که من بی خیالش شدم.(تو مث من نشی):46:

ممنون كربه جان واقعيتش منم خسته شدم كلافم بعضي وقتا واقعا تصميم ميكيرم بيخيال شم ولي از طرفي هم دلم ميخواد ازدواج كنم جون از لحاظ عاطفي نياز دارم جون احساس تنهايي ميكنم از طرفي هم نميخوام همينطوري با كسي ازدواج كنم .ميخوام انتخاب درستي داشته باشم. در ضمن من23 سالم هست

عزيزم اميدوارم شما هم با اوني كه لايقت هست ازدواج كني:46:
شاد باشي كلم:72

ممنون ميشم بقيه هم نظر بدن كه ايا اين روش درسته ؟ درسته كه فقط بخاطر شغل كسي جواب رد بديم بدون اينكه ببينيمش ؟

جرا همه ميخونن و بدون جواب ميرن

بعضي وقتا فك ميكنم دجار يه جور كمال طلبي شدم

ايا بايد توي معيارام تجديد نظر كنم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط aramesh_1390

جرا همه ميخونن و بدون جواب ميرن

بعضي وقتا فك ميكنم دجار يه جور كمال طلبي شدم

ايا بايد توي معيارام تجديد نظر كنم؟

---

معیارهات معقولانه ست.ولی همشون تو یک نفر به ندرت جمع می شه.باید قبول کنی شغل دولتی

داشته باشه ولی درآمدش کم باشه یا خودش تحصیل کرده باشه ولی خانواده کم سواد داشته باشه

یا قدش بلند باشه شغل آزاد.

معیارهاتو به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم کن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

معیارهات معقولانه ست.ولی همشون تو یک نفر به ندرت جمع می شه.
معیارهاتو به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم کن.

---

:104:
دقیقا همینه.به نظر من بهتره شما به جای این که روی نوع شغل مثل کارمند یا مغازه دار بودن خیلی اصرار داشته باشین بهتره روی این موضوع که از طریق این شغل چقدر درآمد حاصل میشه بیشتر تمرکز کنی چون من خیلیها رو دیدم که همسرشون کارمنده و چندان هم راضی نیستن.البته بازم میل خودته چون بعضیها هم به این معتقدن که کارمندا بالاخره علی رغم هر فراز و فرودی در زندگی یک حقوق ثابتی دارن.بستگی به خودتون داره.
بهتره معیارهایی رو که اصلا نمیتونی ازشون بگذری مشخص کنی اون وقت رو بقیه معیارها میشه مانور داده.واقعا هم همه ی خوبیا توی یه نفر جمع نمیشه.یکی از معیاراتم که به نظر من غلطه اینه که خواهر و برادرشم تحصیلات دانشگاهی داشته باشن که عملا توی زندگی شما نقش مستقیمی نداره
پس:
1.معیارهایی که به هیچ عنوان نمیتونی ازشون صرف نظر کنی رو مشخص کن(چون یه جا گفتی میخام کارمند باشه جای دیگه میگه اگه مغازه داره ردش کنم یا نه)
2.در زندگیهای افرادی که به نظرتون ازدواج موفقی داشتن دقت کن و ببین چه ویژگیهایی دارن که شما هم خواهانشونی.
3.به خدا توکل کن.چون ازدواج به نظر من تا حدودی هم به قسمت آدم بستگی داره.
4.با خانواده ات مشورت کن

دوست عزیزخواستگارداشتن یک دورانی داره .
ببین چه شرایطی ازدیدتون توالویته ومهم تره .
اگه خاستگارشماشرایط اولیه روداشت .ووضع مالیش خوب نبودنگران نباشید.چون باگذشت زمان مسائل مادی حل میشندولی اگه ازنظرفرهنگی باهم هم سطح نبودیدجای اشکاله وصبرکردن بهتره.:72:

ممنون دوستان

خوب من بيشتر از همه جيز موقعيت اجتماعي( وجه ي اجتماعي شغل طرف )برام مهمه تا مثلا صرفا درامدش از اون شغل نميدونم شايد جون رو اين موضوع حساس هستم جور در نمياد اكثرا .از اين لحاظ هم موقعيت هاي خوبي داشتم ولي توي هر كدوم يه اختلافي بوده كه نمي شد نديد بكيرم مثل مثلا اختلاف مزهب اختلاف سني و به دل ننشستن و ز....) و نهايتا جواب منفي دادم

از نظر اولويت فرعي مثلا تحصيلات خانواده شغل بدر سطح مالي خانواده اينا برام جزاولويت فرعي هستن . در عوض داشته هاي خود فرد برام مهمه (تحصيلات شغل تا حدي استقلال مالي.استقلال فكري ظاهر طرز فكر باكي)
خب من جيزايي رو انتظار دارم كه تو خودمم هست. اونوقت همه ميكن سخت كيري
من خودم اصلا خونه داشتن و ماشين خلاصه امكانات طرف زياد برام مهم نيست در عوض جون اينا برام مهم نيست 90% خواستكارام از لحاظ امكانات مالي خوبن

اين تايبيك رو براي راهنمايي كرفتن براي دو خواستكارم باز نكرده بودم بلكه بيشتر كلا ميخواستم بدونم كه جيكار بايد كنم جون بيشتر خواستكارهايي كه حالت معرفي داره وقتي تلفني رد ميكنم جنبه بدي بيدا ميكنه انكار از ديد عموم برا همين خواستم راهنمايي بكيرم خواستم بدونم روش درستيه جون اطرافيانم همش ميكن خواستكاراتو ببين بعد جواب بده .نميدونم شايد هم درست ميكن توي فاميل زياد سخت كير نيستن وقتي ميبينن بدون ديدن رد ميكنم حرف و حديث بيش مياد يا بعدا توي بعضي موارد بدون اينكه به من يا خانوادم بكن خودشون(فاميل) قضيه رو منتفي ميكنن كه نه فلاني ادا اطوار مياد در صورتيكه اينطور نيست

ماهي عزيز من 23 سالم هست و تا جاييكه ميدونم وقت ازدواجم از اين به بعد هست ولي اينكه ميكيد دوراني داره شايد حق داشته باشيد من تا الانش هم فرصت هاي خيلي خوبي داشتم ولي خب يه جورايي بيخودي رد كردم نزديك 40 50 تا خواستكار فقط خونه اومدن ولي خب جور نشده ديكه جيكار كنم بجز 6 7 مورد بقيه اش از طرف ما نشده شايدم قسمت اينطوريه نميدونم خودمم كلافم .يه مشكلي دارم اينكه اصلا موقع خواستكاري با اينكه دياد اصرار ميكنن اصلا به جشمم نمياد ولي بعدش بشيمون ميشم . به غير از جند مورد اصلا به دلم ننشستن جديدا هم ديكه خسته شدم و يه مدته كه كسي رو نميزارم درست و غلطشو نميدونم

بهر حال ممنون از راهنماييهاتون