تصمیم گیری من برای ازدواج
سلام دوستان عزیز،:72::72:
من تا حالا دو جلسه ای با خواستگارم حضوری صحبت کردم و دیروز هم تلفنی بوده صحبت هامون ،تازه تو جلسه خواستگاری من رو دیدن همه اش هم ایشون تو اون جلسه صحبت کردن (بیشترش) حرفاشون هم کلی بوده،دیروز به من گفتن که نظر من درباره شون چیه که خب اصلا من نمیدونم این آقا همونی هست که من دنبالش هستم یا نه؟؟!!!
قصد دارم خوب فکرامو بکنم بعد جواب بدم اما چه جوری فکر کنم چه طوری بفهمم معیارهای من رو دارند یا نه؟؟،
1) چه قدر میشه به تحقیق هایی که میکنیم اعتماد کرد؟؟
2)تا موقعی که هنوز بهشون جواب ندادیم حرف زدن من با ایشون یا اومدنشون به خونمون اشکالی نداره؟؟خواستن که از عصر به بعد که میان خونه اگر من میتونستم باهاشون حرف بزنم بهشون پیام بدم تا زنگ بزنن !!!
3)این حرف زدن ها چه فایده ای داره مثلا هممون میدونیم شکاکی بده میتونیم یک کتاب درباره اش حرف بزنیم چه فایده وقتی در عمل شکاک باشیم،چه طوری میشه در عمل طرف رو امتحان کرد در هر زمینه ای؟؟
4) دیروز پشت تلفن از من خواستن که برای اینکه بیشتر و بهتر منظور همدیگه رو بفهمیم از این پس من هم موقع حرف زدنشون نگاهم رو ازشون ندزدم میگن که خیلی حرفا رو میشه از نگاه کردن به طرف مقابل درستی اش رو فهمید!روز اول و دوم تو حرفاشون من رو سپیده خانم خطاب میکردن اما دیروز سپیده خالی!!!! و خواهش کردن من هم به اسم کوچیک صداشون بزنم که خب من قبول نکردم اونم قبول کرد،چرا باید اینقد زود خودمونی بشه؟؟ من باید برخوردم چه طوری باشه؟؟؟
نمیدونم چرا دوست ندارم زود رو بدم به یه پسر اصلا...پیش خودم همه اش میگم نکنه من طوری رفتار کردم:163: که اینقد زود خودمونی شده!!!اصلا حس خوبی ندارم رک بهشون بگم دوست ندارم زودی خودمونی بشه؟؟یعنی منظورم رو برسونم یا نه؟؟
واقعا ممنون میشم یه روند درست و معقول رو به من پیشنهاد بدید و در کنارش سوالات بالا رو بی پاسخ نگذارید.
این هم بگم من 24 ساله ایشون 28 ساله هستن.
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
[quote=sepi]
1) چه قدر میشه به تحقیق هایی که میکنیم اعتماد کرد؟؟
بلاخره براي شروع بايد به چيزي تكيه كرد مثل تحقيقات محلي و يا نظر مساعد اطرافيان و خانواده تا به اميد خدا زمان اين اعتماد اوليه رو تبديل به اطمينان قلبي كنه
با گذشت زمان مثلا چند ماه خيلي چيزها مشخص ميشه فقط صبوري و كنكاش لازمه
2)تا موقعی که هنوز بهشون جواب ندادیم حرف زدن من با ایشون یا اومدنشون به خونمون اشکالی نداره؟؟خواستن که از عصر به بعد که میان خونه اگر من میتونستم باهاشون حرف بزنم بهشون پیام بدم تا زنگ بزنن !!!
3)این حرف زدن ها چه فایده ای داره مثلا هممون میدونیم شکاکی بده میتونیم یک کتاب درباره اش حرف بزنیم چه فایده وقتی در عمل شکاک باشیم،چه طوری میشه در عمل طرف رو امتحان کرد در هر زمینه ای؟؟
يكي از راه هاي شناخت اينه كه ببيني حرفش چقدر با عملش هماهنگه ... پس به حرفهاش دقت كن و مقايرت هاي رفتاري و گفتاري اش و دربيار ... هميشه گفتند : ادم ها رو با گفتار ميشناسند و با رفتار ميسنجند
احتمالا از حرفهاي شعار گونه افراد خسته اي پس هر بحثي كه راجع بهش صحبت پيش مياد را با مثال به سوال هاي عملكردي بكشون ... مثلا وقتي از شكاكي داد سخن ميگه شما بپرس مثلا : ايا برخورد جدي با اين موضوع داشتيد؟ ... تا براتون مثال بياره ... اونوقت شما با جزييات دغدغه ذهني اش اشنا ميشي
يا مثلا بگو : ميدوني خانم ها حس غريضي خيلي قوي در اين ارتباط دارندكه باعث ميشه گاهي به شكاكي شناخته بشند؟ نظرتون چيه ؟...
اون اقا پسر داره با سوالهاش دغدغه ذهني اش و بيان ميكنه و دنبال جوابه و بعد شناخته .. شما هم با سوال هاي مناسب به گفتگو جهت بده تا از حالت كليشه اي خارج بشه و مفيد بنظرت برسه
موفق باشي
از روند موفقيت و گفتگوت هم بگو
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
ممنونم
راستش دارم همین کار رو هم میکنم یعنی سوالهای عملی ازش میپرسم اما خب فکر میکنم مثل همون شعار دادن ها باشه یعنی بشه جواب منطقی اما غیر واقعی براشون پیدا کرد،نمیدونم چه طوری میتونم در موقعیت انجام قرارشون بدم؟؟؟
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sepi
ممنونم
راستش دارم همین کار رو هم میکنم یعنی سوالهای عملی ازش میپرسم اما خب فکر میکنم مثل همون شعار دادن ها باشه یعنی بشه جواب منطقی اما غیر واقعی براشون پیدا کرد،نمیدونم چه طوری میتونم در موقعیت انجام قرارشون بدم؟؟؟
مثلا در مورد چي مي خواي در موقعيت انجام قرارشون بدي؟
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
سلام sepi عزیز.:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sepi
قصد دارم خوب فکرامو بکنم بعد جواب بدم اما چه جوری فکر کنم چه طوری بفهمم معیارهای من رو دارند یا نه؟؟،
1) چه قدر میشه به تحقیق هایی که میکنیم اعتماد کرد؟؟
به نظر من برای یه تایید اولیه خوبه. اما نه اینکه فقط به صرف تحقیق بهشون جواب مثبت بدی. چون معمولاً همه خوبی های طرف رو میگن. کم پیش میاد بدی های طرف رو (اونم بدون غرض) بهتون بگن.
2)تا موقعی که هنوز بهشون جواب ندادیم حرف زدن من با ایشون یا اومدنشون به خونمون اشکالی نداره؟؟خواستن که از عصر به بعد که میان خونه اگر من میتونستم باهاشون حرف بزنم بهشون پیام بدم تا زنگ بزنن !!!
عزیزم وقتی جواب قطعی رو بدید دیگه برای چی بیاد تا با شما در مورد موضوعات اساسی حرف بزنه؟ وقتی جواب مثبت رو دادی، ایشون برای گپ زدن تشریف میارن. :) نه برای بحث در مورد اعتقادات و موارد اصولی.
این حرف زدنا برای آشناییه.
3)این حرف زدن ها چه فایده ای داره مثلا هممون میدونیم شکاکی بده میتونیم یک کتاب درباره اش حرف بزنیم چه فایده وقتی در عمل شکاک باشیم،چه طوری میشه در عمل طرف رو امتحان کرد در هر زمینه ای؟؟
به نظر من همه ی آدما برای اینکه بتونن یه انتخاب درست توی ازدواج داشته باشن،
باید یه کمی روانشناسی بلد باشن. چون به هر حال شرایطی هست که نمیتونیم با طرف زندگی کنیم تا ببینیم به همدیگه میخوریم یا نه. باید از روی حرفاش و رفتاراش (البته خیلی محدود) به این نتیجه برسیم که بدرد هم میخوریم یا نه. در عمل امتحان کردن هم یه جورایی امکانش نیست.
به نظرم بهترین راه اینه که از ایشون سوالایی بپرسی بدون اینکه اشاره کنی منظورت از پرسیدن این سوال چیه.
مثلاً یه موقعیتی که مد نظرت هست عملی امتحانش کنی رو براش توصیف کنی و ازش بخوای برات توضیح بده که عکس العملش چی خواهد بود.
اگه در این زمینه بازم توضیح خواستی هستم در خدمت:72:
4) دیروز پشت تلفن از من خواستن که برای اینکه بیشتر و بهتر منظور همدیگه رو بفهمیم از این پس من هم موقع حرف زدنشون نگاهم رو ازشون ندزدم میگن که خیلی حرفا رو میشه از نگاه کردن به طرف مقابل درستی اش رو فهمید!روز اول و دوم تو حرفاشون من رو سپیده خانم خطاب میکردن اما دیروز سپیده خالی!!!! و خواهش کردن من هم به اسم کوچیک صداشون بزنم که خب من قبول نکردم اونم قبول کرد،چرا باید اینقد زود خودمونی بشه؟؟ من باید برخوردم چه طوری باشه؟؟؟
نمیدونم چرا دوست ندارم زود رو بدم به یه پسر اصلا...پیش خودم همه اش میگم نکنه من طوری رفتار کردم:163: که اینقد زود خودمونی شده!!!اصلا حس خوبی ندارم رک بهشون بگم دوست ندارم زودی خودمونی بشه؟؟یعنی منظورم رو برسونم یا نه؟؟
ببین سپیده جان، به نظرم راحت باید نظرت رو بگی. بهشون بگوکه دلم میخواد این مدتِ آشنایی، بیشتر با عقل و منطقمون جلو بریم و این کارا باعث میشه که احساس هم تا حدودی وارد بشه و این مانع منطقی فکر کردنمون میشه.
بهش یه جوری بگو که متوجه بشه برای خودش هم بهتره که رابطه احساسی نشه.
واقعا ممنون میشم یه روند درست و معقول رو به من پیشنهاد بدید و در کنارش سوالات بالا رو بی پاسخ نگذارید.
این هم بگم من 24 ساله ایشون 28 ساله هستن.
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
مثلا در مورد چي مي خواي در موقعيت انجام قرارشون بدي؟
اینکه مثلا دست و دل باز هست یا نه؟اینکه شکاک هست یا نه؟اینکه اهل رفیق بازی هست یا نه؟اینکه در آینده همه کارای منو کنترل میکنه یا نه گیر بده به همه چیز مثلا! و ....
ممنون از پاسختون دختر مهربون، باور کن درس خوندن و کنکور دادن از این کارا خیلی راحت تره :302:
ممنون میشم تجربه ای دارید که میدونید برای شناخت بهتر کمک ام میکنه،در اختیارم بگذاری:72::46:
راستی اگر باهاش بیرون برم از روی نگاهاش به خانمها میتونم متوجه شم که آدم چشم ناپاکی هست یا نه؟؟
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sepi
اینکه مثلا دست و دل باز هست یا نه؟اینکه شکاک هست یا نه؟اینکه اهل رفیق بازی هست یا نه؟اینکه در آینده همه کارای منو کنترل میکنه یا نه گیر بده به همه چیز مثلا! و ....
در مورد محک زدن دست و دل بازی، من این سوالا به ذهنم میرسه:
- برای دوستانتون و نزدیکاتون چه مواقعی هدیه میگیرید؟
- چه هدیه هایی براشون میگیرید معمولا؟ (تا یه حدودی دستت میاد که خسیس هست توی این زمینه ها یا نه)
- با دوستاتون رستوران هم تشریف میبرید؟ معمولا کی حساب میکنه؟
- شده یه چیزی رو خیلی دلتون بخواد اما اونو نخرید؟ چرا؟
توضیح: کسایی که دست و دل باز نیستن، معمولا برای خودشون هم سخت میگیرن. البته جواب مثبت به سوال بالا، صرفا به این معنی نیست که خسیسه. باید ببینی دلیلش برای نخریدن چیه.
در مورد مسائل دیگه هم مینویسم.
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
در مورد محک زدن رفیق باز بودن یانه، این سوالا به ذهنم میرسه:
- چند تا دوست و رفیق دارین؟
- چند تاشون صمیمی هستن؟
- ارتباطتون با کدوم دوستاتون از همه بیشتره؟ با چند تاشون؟
- ارتباطتون چه کیفیتی داره؟ اسمسی؟ تلفنی؟ تفریح و گردش رفتنی؟ یا...؟
- چند وقت یکبار با دوستان تشریف میبرید برای گردش و تفریح؟
- به نظرتون روابط دوستی قبل و بعد ازدواج باید فرقی بکنه؟
- (اگه به نظرش روابط دوستانه بعد از ازدواج باید کم بشه) فکر میکنید چه جوری میشه اون رو کم کرد؟
- خب اگه دوستاتون با هم قرار بذارن نمیشه شما تشریف نبری که! میشه؟ (این سوالو اینجوری بگی بهتر میتونی نظر اصلیش رو متوجه بشی.)
- اگه دوستتون بیاد و بگه 1 میلیون پول احتیاج دارم چیکار میکنید؟
البته اینا چیزایی هست که به فکر من رسیده. یه عالمه سوال میشه مطرح کرد. خیلی هم بهتر از اینا. دوستای دیگه هم اگه نظر بدن خیلی بهتر میشه.
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
سلام دوستان عزیز،
امروز با خواستگارم حرف میزدم بین حرفام ازش پرسیدم تا حالا از مشروبات الکلی و یا مواد مخدر چیزی استفاده کرده یا نه؟
گفتش یه بار فقط از مشروبات الکلی استفاده کرده و چند باری هم قلیون میوه ای (نمیدونم درست نوشتم یا نه) که اون هم مواقعی بوده که تفریح رفته بودن.
راستش ته دلم با این حرف ها خالی شده حسابی،از یه طرف صداقتش رو میرسونه از یه طرف میگم کسی که تا حالا تونسته امتحان کرده چندین بار چه تضمینی وجود داره در آینده همچین کاری رو انجام نده؟؟؟؟!!!! یا هر چیز دیگه ای.
ممنون میشم منو راهنمایی بفرمایید.
در ضمن خودش هم تاکید داره که با صداقت داره پیش میاد.نمیدونم:325::325:
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
sepiجان
اگه ميدوني كه حالا ديگه استفاده نميكنه خيلي حساس نشو روش
قليون را كه اكثر پسرا چند باري كشيدن و خوب اين خيلي عجيب نيست مهم اينه كه كار هميشگيش نباشه و حالا نكشه
در مورد مشروب هم بالاخره يه دفعه حتما از رو كنجكاوي اين كار را كرده
ميتوني كلا نظرش را در مورد مشروب بپرسي يا بپرسي اون دفعه كه استفاده كرده نظرش در موردش چيه
و ثانياببين كه جو خانوادگيش چطوريه
اگه اونا اين كار را بد ميدونن احتمال اين كه اين اقا بازم بره سراغش كمتره
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
سلام سپیده ی عزیزم.
باید به معیارای خودت رجوع کنی.
بعضی چیزا برای آدم خط قرمزه. مثلا من اگه باشم برام مهم نیست چند بار استفاده کرده و اینکه آیا بعدا استفاده میکنه یا نه.
همین که متوجه بشم به مشروب لب زده جواب رد میدم.
حالا خودت برو سبک سنگین کن ببین قبل از اینکه این آقا بیاد خواستگاریت چه نظری روی مشروب داشتی.
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
دوستان عزیز و مخصوصا خانمهای گلی که ازدواج کردید ،من به راهنماییتون احتیاج دارم
تاکنون درباره خیلی از مسائل ریز و درشت با خواستگارم صحبت کردم و سوالات متعددی ازشون پرسیدم از لحاظ اعتقادی،فرهنگی ،چگونگی روابط با خانواده ها و ...
ایشون همه سوالا و مسائلی که بحث کردیم رو منطقی پاسخ میدن و کلی توضیح میدن و ریز میشن .
به نظر شما من چه طوری میتونم متوجه بشم این آقا در عمل هم مانند صحبتهاشون منطقی و صحیح عمل میکنند؟؟
ممنونم از توجهتون.:72:
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
sepiعزیز
می تونی با سوال پرسیدن توی اون شرایط قرار بدی و ازش بپرسی عکس العملش چی هست.مثلا بهش بگی اگه فلان مشکل پیش بیاد شما چه عکس العملی از خودت نشون می دی.البته به اینها اکتفا نکن.توی محیط کارش ،محل زندگی اش از دوستای نزدیک اش حتما تحقیق کنین.
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
سلام سپیده ی عزیز.
گفتی که الان دیگه سوالات رو پرسیدی.
اما این لینک رو اگه نخوندی ببین. پست آقای مدیر خیلی برای من مفید بود. شاید چیزی جا افتاده باشه که بپرسی:)
سوالات خواستگاری
در مورد اینکه بتونی ببینی در عمل هم همینطور هست یا نه، اول این رو جواب بده که محدودیتی برای بیرون رفتن با خواستگارت داری یا نه؟
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
در مورد اینکه بتونی ببینی در عمل هم همینطور هست یا نه، اول این رو جواب بده که محدودیتی برای بیرون رفتن با خواستگارت داری یا نه؟
سلام دوست عزیز
نه محدودیتی ندارم ،دو هفته ای یک بار منزل ما میاد،چون همشهری نیستیم.یک بار هم تا حالا بیرون باهاش رفتم.
راستی بابت لینکی که گذاشتی و یادآوریت ممنونم، قبلا خونده بودمش و تقریبا درباره همه شون سوال کرده ام :)
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
این آقا یه دوست صمیمی دارند به نظر شما بد میشه شماره دوستشون رو بگیرم و راجع بهشون از دوستشون سوال بپرسم؟؟
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
میتونی وقتی بیرون میرید باهم، حواست به کاراش باشه. مثلاً اگه رانندگی میکنه ببین توی ترافیک چه جوریه (عمداً از یه جا که ترافیکه ببرش) یا اگه رانندگی نمیکنه، برای اینکه جایی برید، دربست نگیرید. مثلاً بگو دوس دارم با تاکسی بریم. ببین برخورداش چه جوریه. ببین با مردم چه جوریه. یه جوری توی شرایطی بذارش که صحبت کردنش با مردم رو ببینی چه جوریه.
دقیقاً نمیدونم چی رو میخوای توی عمل ببینی. اگه مورد خاصی مد نظرت هست بگو که روش فکر کنیم.
نقل قول:
این آقا یه دوست صمیمی دارند به نظر شما بد میشه شماره دوستشون رو بگیرم و راجع بهشون از دوستشون سوال بپرسم؟؟
این کار به نظرمن خوبه. البته خودت با دوستش صحبت نکن. پدرت یا برادرت یا حتی مادرت. اما به نظرم جالب نیست خودت باهاش صحبت کنی.
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
با سلام
همونطور که میدونید من و خواستگارم در مرحله آشنایی هستیم و قرار گذاشتیم مدتی مثلا 4 ماهی رفت و آمد داشته باشیم تا به شناخت برسیم.هر دو ساکن یک شهر نیستیم و فاصله بین شهرهامون 5 ساعتی میشه،پدر و مادرم همه اش مخالفت میکنن که من بخوام در آینده به شهرشون برم و اونجا زندگی کنم و میگن حتما باید با یه مرد که همشهری ات باشه ازدواج کنی تا ما بدونیم اصل و نسب این مرد کی هست و هر چی من میگم خب تو این مدت شناخت پیدا میکنیم قبول نمیکنن:303:
و کار اون آقا هم طوری هست که نمیتونن بیان تو شهر ما زندگی کنن.
دوستان عزیز به نظر شما من باید چیکار کنم با نظر پدر و مادرم؟؟حرفشون رو قبول کنم یا ازشون مهلت بخوام برای اینکه بیشتر به شناخت برسیم؟؟
سپاسگزارم:72:
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
سلام دوستان گلم
یه موردی که تا حالا چند بار از خواستگارم دیدم اینه که پیش من یه حرفی رو میزنه بعد فردا شب میاد و حرف اش رو عوض میکنه،یا اینکه تا حالا هر چی از معیارهاش گفته با حرفای خواهرهاش یکی بوده و تا حالا چند باری که با خانوادشون ارتباط داشتیم این مساله رو متوجه شدم که اگر صحبتی مادر و پدرم بکنن خیلی ریز میشن و سریع به خودشون میگیرن نمونه اش :
من خودم دختری مذهبی هستم و با آرایش و لاک زدن و ... حساس ام،چند روز پیش مامان ام بین حرفاشون گفته بود سپیده از لاک زدن و آرایش بیرون خوشش نمیاد اتفاقا خواهرش همون موقع لاک داشتن و بیرون که میرن آرایش میکنن خلاصه کلی به خواهرش بر خورده و بود و به خودش گرفته بود و سریع جلوی مامان ام جبهه گرفته بود در صورتی که مامان ام همچین قصد و منظوری نداشته بوده اصلا.
میترسم فردا این پسر وابستگی شدید به خواهر و مادرشون داشته باشن،و یا اینکه من از لحاظ پوشش مثل خودشون نیستم الان میگن ما آرزومون بوده همچین دختری اما فردا ....:316:
ممنون میشم دوستان منو راهنمایی کنند.:72::72:
RE: تصمیم گیری من برای ازدواج
عزيزمن
بايد ببيني چقدر استقلال دارن و دوست دارن ايده آل هاي خودشون و خانوادشون فرق بذارن
گاهي ما ايده آل ها مون بتدريج مستقل از خانوادهمون ميشه
بي شك نظر خانواده فرد هم در ازدواج روي روند ازدواج اثر گذاره.. اما اينموردي كه گفتي اونقدر بزرگ نيست كه روش متمركز بشي عزيزم
چيز هايي مثل اعتقادات
عادت ها
نحوه و آداب شادي
مهارت اداره اقتصادي زندگي
مهارت كنترل خشم و اضطراب و..:72: