به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام دوستان!
سئوالي دارم كه ذهنم رو مشغول كرده و دوست دارم شما از تجربه ها و نظرات شخصي تان برايم بنويسيد تا شايد مجهولات ذهنم از بين بروند.
سئوال من اين است كه به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟
واضح تر بگويم كه آيا بايد از ابتداي آشنايي با افراد به آنها خوشبين بود و يا بد بين
( البته هر نوع آشنايي اعم از همكار، دوست، همكلاس، همسايه و ...)
دوستي داشتم كه هميشه به من مي گفت: همه آدمها بد هستند مگر اينكه خلافش ثابت بشه. اما من با او مخالفت مي كردم و مي گفتم : نه! اتفاقاً برعكس. همه آدمها خوبند مگر اينكه خلافش ثابت بشه. با گذشت زمان حرف اون دوست قديمي رو پذيرفتم. الان به هيچ كس اعتماد ندارم و چهارچشمي همه را مي پايم تا مبادا از آنها رودست بخورم يا اينكه آنها بخواهند از سادگي من استفاده كنند. حرف دلم و حرف زندگيم را حتي به دوستانم هم بازگو نمي كنم چون احساس مي كنم روزي بر عليه من استفاده خواهند كرد. در محيط كار تمام حواسم به حرفها و كارهايي كه مي كنم هست چون از نظر من همه آدمها گرگ هستند مگر اينكه استثنا پيدا شود. هر آقايي كه به هر خانمي سلام مي كند از نظر من هدفي جز ؟؟؟ ندارد. در كل دنيا را كثيف تر از اونچه كه هست مي بينم. البته من از همه اون چيزهايي كه در زندگيم دارم و ندارم راضي هستم ،روابط عمومي بسيار بالايي هم دارم، اما از ساده دلي و صداقت محض خودم خسته شدم چون چيزي جز ريا و بدذاتي از ديگران نديدم.
فكر مي كنم تا حدي منظور خودم رو بيان كردم. اگر سئوالي در مورد توضيحات اضافه بود بگوئيد تا جواب دهم. ممنون مي شم نظرات خودتون رو بگوئيد.
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
به چه كساني بايد اعتماد كرد؟
زماني كه مي خواهيد در مورد كسي تحقيق كنيد يا درباره امري پرس و جو كنيد يا درباره مسئله اي با كسي مشورت كنيد مسلماً به سراغ افراد معتمد مي رويد. مردم نيز براي اين كار ، افراد معتمد را به شما معرفي مي كنند. اين گروه از اشخاص ، افرادي هستند كه مردم عموماً تحت عنوان « آدم خوب» از آنها ياد مي كنند. اما "خوب بودن" خود نيازمند تعريفي است. همه ي افرادِ به اصطلاح "خوب" ، لايق شور و مشورت يا كمك طلبي نيستند. از بين افراد آناني شايسته اين امرند كه داناتر و مدبرتر باشند. هر چند گروهي از افراد ، مهربان و با گذشتند و شما را به خوبي مي پذيرند، به سخنانتان گوش مي دهند، و با شما همدلي مي كنند ، اما از دانش و دانايي و تدبير دورند و عملاً نمي توانند براي شما كاري انجام دهند، پس در بين افراد معتمد ، مدبرترين و داناترين آنها را برگزينيد.
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
به ديگران اعتماد كنيد تا آنها نيز به شما اعتماد كنند
اصولاً هر خصلتي را با كمي تلقين و دادن واكنش مناسب ، مي توان در شخص ايجاد كرد. وقتي به كسي مي گوييد: «چون به تو اطمينان دارم...» فرد ناخودآگاه از خود انتظار يك فرد مطمئن را دارد مگر آن كه از لحاظ شخصيتي آدم بي وجداني باشد. اعتماد متقابل يكي از رموز روابط صميمي و صادقانه است. اگر در مقابل اعتماد ديگري نسبت به او بي اعتماد شويد قدر مسلم كم كم اعتماد او نيز نسبت به شما كمرنگ خواهد شد. مردم دوست دارند در مقابل كنش هاي مثبتشان نسبت به ديگران واكنش هاي مثبت دريافت كنند. مردم از اين كه مورد اعتماد كسي قرار بگيرند به خود مي بالند. از اين كه شما آنها را به ديگري ترجيح داده ايد و محرم اسرارتان نموده ايد احساس غرور مي كنند، پس با انتقال احساس مثبت به ديگران همين احساس را از سوي آنها دريافت داريد. اين احساس هر چقدر صادقانه تر باشد همانقدر قويتر و ارضا كننده تر است. اصولاً همه مردم از شنيدن سخناني كه بوي تناقض يا ناراستي بدهد مي پرهيزند، چون اين گونه سخنان احساس ناخوشايندي را به وجود مي آورد و مردم خود آنقدر درگير و گرفتار معضلات زندگي هستند كه جايي براي اضافه بار اين گونه سخنان نداشته باشند.
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
رابطه اعتماد و احساس امنيت
احساس امنيت عبارت است از احساس آزادي نسبي از خطر. اين احساس وضع خوشايندي را ايجاد مي كند و فرد در آن داراي آرامش جسمي و روحي است. ايمني از عواطف و احساسات زيربنايي و حياتي براي تأمين بهداشت رواني است. افراد ناامن، نامتعادلند. شخصي كه دائماً احساس عدم امنيت، ترس و خطر از بيرون و درون خود مي كند، نمي تواند انسان سالمي باشد. او با پرخاشگري يا اضطراب واكنش نشان داده و در دنياي ذهني خود مدام در حال دفع كردن خطرات احتمالي است. روابط توأم با اعتماد، احساس امنيت را بالا مي برد اما تأثيري كه احساس ناامني بر انسان دارد ايجاد حالت تنش و بر انگيختگي و عدم تعادل است. بعضي از روان شناسان معتقدند كه احساس ناامني يك احساس خالص، مجرد و محدود نيست، بلكه احساس پيچيده اي است كه بايد به عنوان يكي از صفات اصلي كل شخصيت انسان محسوب گردد.
"آبراهام مَزلو" روان شناس انسان گرا از اولين كساني بود كه در اين زمينه نظرات اساسي ارائه داده و چهارده نشانه براي اين احساس برشمرد كه عبارت اند از: 1- احساس طرد شدن، مورد عشق و علاقه ديگران نبودن 2- احساس تنهايي 3- احساس اين كه دائماً در معرض خطر قرار دارد 4- ادراك دنيا به عنوان مكاني تاريك، خصمانه و خطرناك 5- ديدن ديگران به عنوان افرادي بد، شيطاني و خودخواه 6- احساس عدم اعتماد، حسادت و بخل 7- بدبيني 8- گرايش به ناخشنودي و نارضايتي از خود و محيط 9- احساس تنش، فشار و كشمكش دروني توأم با خستگي و بي حوصلگي، ناراحتي، كابوس و بي ارادگي 10- گرايش به عيب جويي زياد نسبت به خود 11- احساس گناه و شرمندگي 12- اختلال در پذيرش خود، نياز به قدرت و مقام اجتماعي، جاه طلبي، پيشرفت و پرخاشگري يا بالعكس احساس خودآزاري، وابستگي به ديگران، احساس بيچارگي و درماندگي و تسليم در برابر ناملايمات 13- ميل دائمي و شديد براي يافتن امنيت به صورت هدف هاي مكرر و متغير و كاذب 14- خودخواهي، خودمداري و فردگرايي و اشتغالات ذهني شديد و مستمر.
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
خانم آهو از مطالبي كه براي من ارسال نموديد تشكر مي كنم. واقعاً استفاده نمودم.
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
واقعاً كسي نظر ديگه اي نداره؟ به همين راحتي پرونده موضوعات بسته مي شود؟
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
علماي علم اخلاق، سوءظن به خدا و خلق خدا را از نتايج ترس و ضعف نفس دانسته اند. لذا بايد ضعف نفس را برطرف كرده و در همه كارها به خدا اعتماد نمود و غير از او از هيچ چيز نترسيد، چون هرچه هست از آنِ اوست و قرآن، هم از ضعف نفس نهي كرده و هم از سوء ظن. بنابراين، سعي كنيد نسبت به هر فردي كه سوءظن پيدا مي كنيد، او را از خود بهتر بدانيد و كارهاي او را حمل بر خوبي نماييد تا كم كم از شرّ اين خصلت زشت، رهايي يابيد. امير المؤمنين(عليه السلام)فرموده اند: «كارهاي برادر ديني ات را تا مي تواني، حمل بر خوبي كن و حمل بر بدي نكن تا يقين برايت حاصل گردد كه كارش خوب نيست»; يعني به مجرّد وَهم و گمان، ترتيب اثر نده و كارش را حمل بر بدي نكن; چون كسي از دلِ ديگري خبر ندارد و ظاهر را مي بيند، و از خداوند هم كمك بگيريد و به حرف افراد نسبت به ديگران، اطمينان حاصل نكنيد و ترتيب اثر ندهيد. ان شاءالله كه مفيد واقع شود.
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام
اینکه فکر میکنی همه گرگ هستند اشتباه میکنی آدمها در لحظه ها و حالتهای مختلف رفتارهای مخصوص به خودشان را دارند ...
این یک اصل است که همه بدنبال منافع خودشان هستند حتی شما هم اینگونه هستید ولی این دلیل نمیشود که فکر کنید این یک اخلاق ناپسند است بلکه ما به عنوان انسانهایی که در کنار یکدیگر زندگی میکنیم باید بدانیم که با همین استحکاکها است که میتوانیم یکدیگر را اصلاح کنیم یا موجب ایجاد تعادل دررفتارهای یکدیگر شویم وگرنه بله اگر ما در تنهایی زندگی کنیم مانند گرگ عمل میکنیم اما در اجتماع انسانی یکدیگر را با حضورمان اصلاح میکنیم .
اما شما به کسی میتوانید اعتماد کنید که کاملا با او آشنایی داشته باشید شما هرگز با کسی که نمیشناسید نمیتوانید تمام رازهای زندگی خود را در میان بگذارید و انتظار داشته باشید او هم راهنمای خوبی برای شما باشد
برای رسیدن به اعتماد شما نیازبه آشنایی وبرخوردهای طولانی دارید این عدم اعتماد در طرف مقابل شما هم نمود دارد طرف مقابل شما هم نمیتواند شما را خوب بشناسد و چه بسا با شما رفتاری کند که باعث تعجب شما شود زیرا شما آنچه او درباره شما فکر میکند نیستید .
بنابر این برای اعتماد نیاز به زمان است ببینید !دانه جان حتی پیامبر خدا را هم به این سادگی حرفش را نپذیرفتند ،مردم اورا بعد از40 سال و بعداز آنکه دانستند او فردی امین است دروغگو نیست پاک است خانواده شریفی دارد ...درستکار است امانت دار است ،...به او اطمینان کردند و حرفش را پذیرفتند.
پس زمان زیادی لازم است تا شما نظر بدهید کسی قابل اطمینان است یا خیر و همه انسانها زمینه های خوب و بد متعددی دارند که باید از همه جنبه های آنان استفاده کرد و نه اینکه یکباره کنار گذارده شوند مگر آنکه بشدت ناهنجار باشند.
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
به نظر من هر كسي با رفتارش مي تونه بقيه رو تغيير بده ولي اگر نتونست تغيير بده و اين اتفاق نيفتاد مي تونه با اون دم خور نشه كه خودش هم تغيير نكنه
اين مطلبي كه ميگي براي من هم خيلي پيش اومده و طوري شده كه پي بردم كه همه دورو و حقه باز هستند ولي دليل نمي شه كه بخوام تعميم بدم واگه يك روزي دارم با يك شخص جديد روبه رو مي شم به اون به چشم بد نگاه كنم . من خودم اول با همه خوبم و صادقانه رفتار مي كنم اگه طرف هم خوب بود و مثل خودم بود كه هيچي دوستيمون باهم ادامه پيدا مي كنه و صميمي تر هم مي شيم ولي اگر نه مثل من نبود و ازش دورويي ديدم ازش دوري مي كنم و رابطمون و در حد يك سلام اليك باقي مي زارم اينجوري نه به اون بي احترامي كردم نه خودم لطمه ديدم و تحت تاثير قرار گرفتم
منم با نظر شما موافقم همه چيز و همه كس خوبند مگر خلاف اون ثابت بشه ولي چه ميشه كرد دنيا دنياي زشتي و ناپاكي و دروغ و حقه است و ماها بايد خيلي بگريدم تا هم جنس خودمون پيدا كنيم وگرنه يا مثل خودشون مي شيم يا لطمه مي بينيم
بايد در مورد اين مسائل عينك بي خيالي به چشمات بزني وگرنه خيلي اذيت مي شي . ما كه نمي تونيم اونهارو عوض كنيم ولي شايد اونها بتونند مارو عوض كنند بنابراين بايد مواظب بود و بي خيال
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام !
بنده توصیه ای دارم :
قبل از اینکه به فردی اعتماد کنید ( هر چند که اعتماد خود درجاتی دارد و از نظر بنده اعتماد مطلق ، توصیه شده نیست ) رفتار او را چه با خود و چه با دیگران در نظر بگیرید :
ببینید آیا او غیبت می کند ، زیراب کسی را می زند ، خائن هست ، دورو هست ، دروغگو و دو به هم زن هست و ...
اگر چنین رفتار هایی را در قبال افراد مختلف داشت ، به هوش باشید ، چون ممکن هست در قبال شما هم چنین رفتار هایی داشته باشد .
موفق باشید .
:):72:
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام
به هیچ کس اعتماد نکن فکر نکن همه مثل خودت صاف و صادقند یه روی دیگه هم دارند که در بعضی از مواقع استفاده میکنند
مخصوصا در این جامعه
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام هستی
می شه بگی چرا اینطوری فکر می کنی ؟
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام
به نظر من هیچ کس صلاح و مصلحت و موفقیت دیگری را نمی خواد حتی دو تا دوست و هر که بگه من موفقیت دوستم را میخوام این یه نظر ظاهری است
هر کسی به فکر منافع خودشه
شنیدی مگن گاو را زمین می زند به خاطره قلوه اش
برای من که این طوری بوده دوست جون جونی خودم
گاهی اوقات زیر ابی منو می زد و خیلی کارهای دیگه می کرد در روبه رو با من خوب بود ولی از پشت خنجر می زد
شاید خانمها این طوریند و این مسله در مورد اقایان صدق نمی کنه
چون اکثرا خانمها هستند که برای هم می زنند
شاید برداشت من اشتباه باشه
اما از اون به بعد پشت دستم را داغ کردم که دیگه به کسی اطمینان و اعتماد نکنم
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام هستی:72:
مرسی از اینکه جوابمو دادی .
آیا تا حالا در این مورد با دوستت صحبت کردی ؟
و از دلیل رفتارش سوال کردی ؟ سعی کردی انتظارتت رو از او به عنوان یک دوست جون جونی بهش بگی ؟ آیا او از نظر تو در مورد خودش خبر داره ؟
اگر دوست داشته باشی می تونی کمی دقیق تر از رفتارهای دوستت که تو رو رنجونده حرف بزنی .
دوستان ،
براتون یه لینک می ذارم با عنوان "بدبینی و درمان آن ( بدبینی ، شکاکی و وسواس ) " لطفا نظراتتون رو در این مورد بنویسین .
- http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=257
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
با سلام من هم قبلا مواردی از نارو زدنها از دوستان به اصطلاح صمیمی و خیلی نزدیکم داشتم اما این مسئله باعث شد حواسم رو بیشتر جمع کنم و نه اینکه اعتمادم از همه سلب بشه و دور همه دوستیها رو خط بکشم بلکه تصمیم گرفتم هر حرفی را هر جایی بیان نکنم و این من باشم که مراقب خودم باشم نه آنها مراقب من!
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
آيا از اين سانسورها خسته نشدي؟؟
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام
ما از حضرت علی نقل روایت داریم که به نزدیکترین دوستت خیلی اعتماد نکن اما الان دقیق فرمایش ایشان یادم نیست ولی نارو خوردن از رفیق رو تازه یک هفته است میفهمم یعنی چی میدونید گاهی اوقات آدم نیاز مبرم داره راز دلشو به یکی بگه حالا اون راز هرچی میخواد بعد میفهمی همه اطرافیانت از این راز خبردارند شکت به تنها کسی که میره همون رفیق نارفیقت واقعا ادم بهم میریزه من که خیلی برام گرون تموم شد ولی یه تجربه یاد گرفتم اونم اینکه ازاین به بعد حرفامو توی یه کاغذ برای خودم مینویسم شاید کمی اروم شوم وولی مطمئنم کاغذ حرفامو برای خودش نگه میداره تورو خدا به هیچ بنی بشری به غیر از خونوادتون اعتماد نکنید یعنی پدرو مادر فقط فقط ببخشید شاید مضخرف زیاد گفتم ولی احتیاج داشتم خودمو خالی کنم ممنون میشم نظرتون راجع به گفتهام بگید
RE: به چه كسي مي توان اعتماد كرد؟؟
سلام
خوب شما هم حرف منو زديد ديگه.
من هم مي گم همه آدما بد هستند مگر اينكه خلافش ثابت بشه. هيچ كس آينه نيست و آن چيزي كه نشان مي دهد نيست و ما هم نمي تونيم ادعا كنيم چهره شناس و آدم شناسيم. براي همين نمي تونيم كسي رو بشناسيم و اعتماد كنيم.