وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
سلام دوستان عزیز
نظرتون راجع به مسئائل شبیه به این چیه ؟؟
آقایون و خانم ها لطفا نظرتون رو اعلام کنید به نظر هر دو گروه نیاز داریم چون خیلی از اطرافیانم به این مسئله دچارند :325:
در حال حاضر پسر هایی هستند (دیده شده)که از پیشنهاد دادن حتی زمانی که علاقه هم دارند خودداری میکنند
به نظر میرسه ترس از نه شنیدن یا ترس از پراکنده شدن مسئله در بین دوستان مخصوصا در دانشگاه را دارند البته این مسئله شدت بیشتری دارد وقتی دختر مورد نظر،خیلی متین باشد و معمولا ارتباط حتی کلامی خیلی کمی با آقایون داشته باشه و پرطرفدار هم باشه...
حتی زمانهایی که این آقایون علاقه طرف مقابل را حس می کنند باز هم این دست و آن دست می کنند وبه پیشنهادات مصرانه دخترانی که خیلی قابل دسترس ترند واهل عرضه کردن خود، پاسخ می دهند وبه نوعی خود را سرگرم میکنند( منظور دخترهایی ست که معمولا خیلی چیزا رو زیر پا میذارن و ظواهری فریبنده برای خودشون درست میکنن و با عشوه های تقریبا خرکی میخوان طرف مقابل رو جذب کنن و به نوعی آویزون پسر میشن بدون اینکه حرکتی از طرف پسر صورت گرفته باشه و به هر نحوی(با هر بدبختی ای) با اون پسر ارتباطی رو شروع میکنن)
ولی باز هم این دسته از آقایون از فکر فرد مورد نظر خود خارج نشده و اینو تو رفتاراشون به طرف مقابل نشون میدن و منتظر یک موقعیت مناسب با همراهی دوستان نزدیکشون هستن تا مسئله رو مطرح کنن و اگر شرایط به دلیلی پیش نیاد و حسادت یه عده شرایط رو بهم بزنه ،ناراحت و دلسرد میشن
جالبه که حتی گاهی در جمع خودشان ابراز می کنند که هر دختری که خوشش میاد ، بیاد جلو و...البته با بیانی نیمه جدی همراه با خنده
دلیل این توقع شاید رفتار غلط بعضی دخترها با آنهاست نمیدونم !!!
اصلا تکلیف دو طرف تو مسائل شبیه به این چیه ؟؟
در هر حال تو این قضییه فشار دو طرفس:
پسری که با وجود دخترهای فراوان هنوز نمیتونه فرد موردنظر رو فراموش کنه و به خاطر یه ترس یا نبود شرایط مناسب برای صحبت کردن ،جلو نمیاد طوری که با دوستی های از سر اجبار داره خودشو سرگرم و مشغول میکنه و هم دختری که در این مسئله داغون میشه چون به دلیل بعضی ویژگی های نایاب در عصرحاضر، نمیخواد پاپیش بذاره و حرکتی بکنه
خیلی ها هم تو این شرایط به دختره میگن خوب اگه اون انقدر براش سخته بیاد جلو ،یکی از دوستات بره تورو بهش پیشنهاد بده . من که تو این موارد به این دخترا میگم درست نیست تبعات داره از یه طرف میترسم شاید با این حرف فرصت رو ازشون گرفتم
به نظرتون این راهکار درسته؟؟
تا الانم از واسط خوب خبری نبوده چون معمولا به دلیل حسادت و یا بی تجربگی گاهی حتی شرایط رو برای هر دو طرف خرابتر هم می کردن ...
به اضافه اینکه نمیشه از دختره انتظار داشت که حرکتی کنه که نکنه یه موقع آمار دخترهای آویزون اون فرد زیاد بشه
لازم به ذکره که پسرها در این نمونه هایی که دیده شده به دلایل مختلف خیلی مورد توجه هستن و به تبع اون خیلی هم تحت فشارن بخصوص از طرف دخترانی که ممکنه اصلا ارزشی تو وجودشون نداشته باشن ولی چون اهلشن از تمام داشته هاشون البته ظاهری وکلامی استفاده میکنن تا به هدف برسن
یه طرف قضییه دخترای مورد نظر و متین هستند که قطعا نمیتونن با این گروه از دختران عجیب مقابله کنند و رقبا رو خارج کنن!
و یه طرف دیگه ی قضییه هم پسرانی که به دلایل مختلفی که در بالا ذکر شد قدرت جلو رفتن و کنار زدن رقیب ها را ندارند و با دختران دم دست تر، خود را سرگرم می کنند
این ماجرا عجیبتر هم میشه اگه مدت طولانی بیشتر از چندین ماه همین منوال ادامه داشته باشه!!!
چیکار میشه کرد ؟؟؟
دلم برای این دخترها وپسرها میسوزه که دو طرف قضییه رو شکل میدن ویه جورایی مظلومن و این وسط یه عالمه آدم کثیف و آماده برای به گناه کشوندن وجود دارن که ازین فرصتها نهایت استفاده رو ببرن و دو طرف قضییه رو به چالش بکشن البته درمورد آقایون این قضییه بیشتره
لازم به ذکرست که دخترا تو این مسئله بیشتر درگیر عذاب وجدانن که چرا فرصتی ایجاد نکردن و به علاقشون نرسیدن وپسرا هم احساس سرخوردگی و ناراحتی که نتونستن به هدف برسن گاهی بین این کشمکش ها حتی دلخوری هایی بین دو طرف ایجاد میشد که به شکل های مختلف بروز میدادن و این وسط هم همون فرصت طلبای بی ارزش از این دلخوری ها به نفع خودشون استفاده میکردن تا به هدفشون نزدیکتر بشن
تاکی باید شاهد تاخت و تاز آدمای بی هویت این وسط باشن و خودشون سکوت کنن
تمام مسائلی که گفتم برای خیلیها اتفاق افتاده و کاملا مصداق خارجی داشتن وبراساس حدس و توهم و ... نیست
پیشتر از کمکتون و راهنماییتون ممنون
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
به نظر من اون پسری که به راحتی با چند تا عشوه رام دخترای آویزون می شه ، به هیچ وجه قابل اعتماد نیست
هر کسی مسوول رفتار های خودش هست
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
سلام
گل مریم عزیز ممنون خیلی خوب و مختصر گفتی
اما همیشه نمیشه انگشت اتهام رو به سمت این پسرا گرفت وقتی یه دختر شماره طرف رو به هر شکلی گیر بیاره و دیگه ول کن ماجرا نشه .از حرفهای احساسی گرفته تا ابراز نیاز و ....اونوقت قضاوت سختتر نمیشه؟؟؟
الان دخترهایی با قابلیت های خیلی عجیب همه جا و به صورت فراگیر دیده شدن که خیلی کارهای خارج از اخلاق و انسانیت و وجدان و ... ازشون سر میزنه
فکر کنم الان حیای خیلی پسرها بیشتر از خیلی از دخترهامون شده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!متاسفانه
البته ناگفته نماند که کسی که به این جور دخترها رو میده کمی مشکل داره یا از لحاظ عقلی نمیتونه به نتیجه درست در مورد این دخترا برسه و یا اینکه کلا خودش هم یه جورایی.....
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
هیچ فرقی نمی کند ، دخترای خوب هم هست ، پسرای خوب هم هست ، دخترای بدی هم هست ، پسرای بدی هم هست ، اصلا نمی شه گفت دخترا یا پسرا بی حیا هستند ، همه جور آدمی وجود دارد
چیزی که مهم هست اینه که انقد کنترل غرایزمون رو داشته باشیم که با هر عاملی از راه درست منحرف نشیم ، مگر فرق انسان و حیوان جز تفکر و انتخاب چیز دیگری هم هست؟ ما هر لحظه در حال انتخاب هستیم ، و هر رخداد خوب یا بدی که برای ما اتفاق می افتد ، محصول همین انتخاب است :305:
پاورقی: فکر کنم این تاپیک به انجمن آزاد منتقل بشه
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
درسته
ولی من درمورد همه یه نظر کلی ندادم فقط براساس چیزایی که دیدم فکر میکنم یه جاهایی دخترها بیشتر از پسرها راحت و باز برخورد میکنن که این جای تعجبه جون حیا در خانوم ها بیشتره البته به صورت طبیعی
بحث سر اینه : تو مواقعی که این مسائل که در ابتدا گفتم پیش میاد ، چیکار باید کرد؟؟؟؟
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
منظورتون اینه که دختر خانم چیکار کنه؟ اگر منظورتون اینه باید عرض کنم هیچ کار خاصی نیاز نیست بکنه ، حتی فکرش هم نباید مشغول بشه که آیا آقا پسر ازش خوشش میاد یا نه ، چون تا وقتی خواستگاری رسمی صورت نگرفته ،این افکار جزو افکار مخرب محسوب میشه ، چون نه تنها سودی نداره ، بلکه باعث خود فریبی و توهم زدن میشه و این اصلا خوب نیست
اگر پسری دختری رو دوست داشته باشه ،خودش رو برای به دست آوردن اون دختر به آب و آتیش می زنه ، نه اینکه با چند تا عشوه کس دیگری رو انتخاب کنه ، این می شه هوس
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
ممنونم گل مریم
ولی به گفته یکی از دوستانم بعضی از آقایون برای فراموش کردن کسی که دوسش دارن و سخت می تونن بهش برسن، سراغ کس دیگه ای میرن و یه رابطه دیگه ای رو شروع می کنن البته فرد مورد نظر رو هم نمیتونن فراموش کنن فقط اینطوری خودشونو مشغول میکنن
نمیدونم تاچه حد این حرف درسته؟؟؟
البته تو یکی از این موارد اون آقا خیلی دوست داشته مسئله علاقش رو خیلی ها بدونن
بازم میشه به اون دختر گفت مسئله ،علاقه نیست هوسه؟؟؟ هوس با ترس از فهمیدن دیگران و پنهان کاری همراهه
بحث مربوط به زمانیه که علاقه کاملا دو طرفه ست نه فقط از طرف پسر که به دختر بگیم دچار توهم شده! البته اطمینان از دو طرفه بودن هست اینکه به قول شما پسر دچار هوسه یا نه فکرمیکنم تشخیصش با این حرفا سخت شد!
نظر بدید
حتمااز نظراتتون استفاده میکنم
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
حتی اگر علاقه کاملا دوطرفه باشه( که حرفای قبلیم رو برهمون اساس زدم) باز هم تا زمان اقدام رسمی از سوی پسر نیازی نداره دختر خانم اقدام خاصی بکنه
البته این نظر شخصی من هست
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
ممنونم گل مریم از نظرهای خوب ومعقولتون
در مورد این آقایون که جلو نمیان وخیلی محافظه کارانه برخورد میکنن چی میشه گفت علتش چی میتونه باشه؟؟؟
لطفانظر بدید درمورد این مسئله که دربالا کامل توضیح دادم نمیدونم چرا خیلی ها بهش دچار میشن و این خیلی بده!!!
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
green smile عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
اینگونه تاپیکها که ب در انجمن آزاد باید ایجاد شود ، لذا این تاپیک به انجمن آزاد منتقل می شود .
شما اگر در این موضوع شخصاً با مسئله مواجه هستید می توانید تاپیک باز کرده و مسئله را به شکل اول شخص مطرح نمایید تا دوستان راهنمایی کنند .
با تشکر
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
من هم با نظر شما موافقم اما الان خیلی ها با نگاه کارشناسانه میگن گاهی دختر باید حرکتی بکنه و یه اطمینان کامل رو به طرف بده که نه نمیشنوه. و این رو خیلی قاطعانه میگن
من هم براساس غرور دخترانه و دوست داشتنی اینو قبول ندارم
ولی گاهی ماجراهایی که از اطرافیان میشنوم یا می بینم منو به فکر میندازه که تو این اوضاع که گونه های عجیبی از دختران (فاقد غرور و نجابت و...)به شدت ،مشغول فعالیتن وهدفشون هم پسرایی مثل خودشون نیست بلکه ،پسرای مغروریه که سرشون تو کار خودشونه و ظاهر بدی هم ندارند ، بازم بقیه دخترا باید فقط ناظر باشن و هیچ راهی وجود نداره (البته نه با زیر پاگذاشتن اخلاق ) که حداقل از نیست و نابود شدن علاقه هاشون جلوگیری کنن نمیدونم چی باید گفت چون از یه طرف هیچ دختر معقول و موجهی، رفتارهای سبک دخترای ناموجه رو نمیتونه داشته باشه پس تکلیف چیه ؟؟؟؟
خیلی در اطرافم دیدم که ترجیحا سمت دختر های سبک و پراز حیله و دروغ و فوق العاده در دسترس ، میرن ودر برابر غیر قابل دسترس های با ارزش، محافظه کارانه برخورد میکنن !!!
خیلی ها رو دیدم که با این اشتباه ارزش های درونشون رو از دست دادن چون بعضی آدما با کوچکترین برخوردها هم میتونن به اخلاق آدم آسیب بزنن آروم آروم هم اینکارو میکنن !!!!ناظر بودن بر مرگ ارزشهای وجودی آدمها خیلی سخته مخصوصا وقتی راه حلی نباشه
واقعا راه حلی نیست؟؟؟؟
لطفا نظرتون رو راجع به مسائل ذکر شده بنویسید سوال خیلیهاست
سلام فرشته مهربان
من به انجمن آزاد دسترسی ندارم و نمیدونم چرا این تاپیک رو میخواید به اونجا منتقل کنین !!!
این موضوع مطرح شده مشکل خیلی از دوستان و اطرافیانمه و چون از نزدیک شاهد خیلی از مسائلشون بودم خیلی دوست داشتم بدونم اصل ماجرا چیه
مشکل با ضمیریه که انتخاب کردم؟؟؟؟!! اول شخص باشه به انجمن آزاد منتقل نمیکنین؟؟؟
میشه بیشتر توضیح بدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
سلام دوست عزيز
ببخشيد ولي من هم حدس ميزنم شما شخصا دچار همچين مشكلي هستي ولي بنا به هر دليلي نميخواي از قول خودت مطرحش كني!
چون مطمئنا درگير همچين ماجراهايي بودي كه اين سوالها توي فكرت ايجاد شده! اينطور نيست!؟
شايد سوال اصلي شما اينه:
-يه دختر خوب بايد چيكار كنه كه بتونه خواستگاراي خوبي داشته باشه و زود ازدواج كنه!!؟
يا اينكه
-چرا اكثر پسرها فقط به دختراي رنگ و لعاب دار توجه ميكنن!!؟
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
سلام ممنون از شما آقای مهرداد اما سوالات این نبوداصلا منظورم این نبود که برداشت کردید فکر کنم کامل مسائل رو نخوندین واصلا قبول ندارم که دغدغه های آدم فقط باید مربوط به شخص خودش باشه !!!!!!!!!!!!!!!!چرا همش باید سوالات مربوط به شخص خودمون مطرح کنیم بعضی مسائل شخصی ،درسته مهمن ولی مقابل بعضی اتفاقایی که اطرافتون میفته کوچیک به نظر میاد
من خودم درگیر مسائل مختلف بودم که باگذشت زمان با همفکری دوستام باهاشون یه جورایی کنار میومدم
اما این موردی که گفتم برای خیلی از اطرافیانم اتفاق افتاده ، به این دلیل برام مهمه که با یکیشون هم تا چند وقت پیش تماس دائمی داشتم ،روز به روز به من از اتفاقاتی که میفتاد خبر میداد و ذهن من رو هم درگیر کرده بود البته خیلی وقته درسش تموم شده و از دانشگاه رفته و ارتباطم باهاش کمرنگ شده اما چون به لحاظ روحی خیلی به من نزدیک بود و باورهای شبیه به هم داشتیم مسئلش برام جدی بود و کمی هم عجیب
چون فرد اهل مطالعه ای بود سنشم از من بیشتر بودو یه جاهایی به منم کمک میکرد اما تو این ماجراها کم آورده بود و منم نمیدونستم در جواب حرفاش چی باید بگم
از این دست اتفاقات کم نشنیدم!!!!
فکر میکنم چون بیشتر کلافم میکرد وقتی یاد سوالاش میفتادم و جوابی هم تو ذهنم براش نداشتم ، مطرحش کردم و به نظر من این یه مشکل ریشه ایه که هیچ کس نمیتونه بگه خوب چون برای من اتفاق نیفتاده پس بهش فکر نکنم!! دلیلی وجود نداره
در مورد سوالاتی که عنوان کردید باید بگم سئوالات این نبود واضحه که هیچ دختر خوبی لازم نیست کار خاصی کنه که مورد توجه باشه ! سوال در مورد زمانیه که فرد مقابل جرات یا جسارت یا نمیدونم ؟؟؟هرچیز لازم رو نداره که حرفش رو بزنه و این وسط، معرکه ای باز میشه برای آدمای هوسباز که قصدشون احتمالا فقط بالا بردن آمارشونه
و در مورد سوال دوم :منظورتون از رنگ و لعاب دار اگه یه آرایش ظاهریه ،که هر پسری الان میدونه که زیبایی رو باید طور دیگه ای بسنجه چون به صرف آرایش همه زیبا میشن .اگر هم منظورتون زیبایی طبیعیه که ایرادی به مجذوب شدن پسرها نمیشه گرفت! البته مجذوب شدن با در نظرگرفتن جمعی از شرایط منظورمه
سوال در مورد زمانی ست که دخترانی با آرایش و ظاهر نامتعارف و سبک و یه سری رفتارهای نامعقول و حرکات معنی دار، آدم های خوب (البته طبق گفته ها و شنیده ها) و گهگاهی ساده رو نشون میکنن و اکثرا هم سمت پسرهای مثل خودشون نمیرن و فرد مورد حمله رو اسیر هم میکنن بدون اینکه هیچ کس به کمک اون فرد بیاد و تازه شاید از طرف دوستان تشویق هم بشه که جوونی کن و ازین حرفا .
این زمان راهی جز دیدن از بین رفتن خوبی ها در اطرافمون نداریم. درست نمیگم ؟؟!!
جدا از اینکه اون آدما اصلا تو زندگی شما چه نقشی دارن مهم مشکلیه که تو سطح وسیعی تو جامعه پیش اومده و مثل یه ویروس شایع میشه و گاهی هم عادی و شاید روزی برسه که با این اوصاف خوش قیافه با اخلاقی نمونه !!!!! :104:البته اغراق آمیز شه دوست دارم بدونم اسم اینا اشتباه فردیه یا کم عقلیه یا از اول خودشون هم موجه نبودن چرا انقدر راحت خوبی ها جلوی چشم نابود میشن و.........
کم شنیدیم زندگی آدم ها از هم پاشیده سر هوس یا نمیدونم هر چی که اسمش هست و آدمای درست چقدر کج و اشتباه رفتن!!! کم دیدیم آدمایی رو که ازین رو به اون رو میشن چون با آدمای ناجور مرتبطن!!!
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط green smile
سوال در مورد زمانی ست که دخترانی با آرایش و ظاهر نامتعارف و سبک و یه سری رفتارهای نامعقول و حرکات معنی دار، آدم های خوب (البته طبق گفته ها و شنیده ها) و گهگاهی ساده رو نشون میکنن و اکثرا هم سمت پسرهای مثل خودشون نمیرن و فرد مورد حمله رو اسیر هم میکنن بدون اینکه هیچ کس به کمک اون فرد بیاد و تازه شاید از طرف دوستان تشویق هم بشه که جوونی کن و ازین حرفا .
شايد دليل اينكه خيلي اوقات پسرهاي خوب هم تن به همچين روابطي ميدن،سخت شدن شرايط و ازدواج و ترس از اقدام رسمي و مسائل مالي و متعهد شدن باشه...بنابراين واسه رفع نيازهاي عاطفي و جنسي خود به سراغ راههاي ساده و كم هزينه ميرن...
اين مسيري هست كه جامعه ما داره به سمتش ميره..،وقتي راه اصلي و درست رو ببندند يا دشوار كنند،انسان ناچارا به سمت راههاي ميانبر و چه بسا بيراهه ميره!!
درضمن مگه چند درصد پسرها فريب همچين دخترايي رو ميخورن!؟ مطمئن باشيد اكثر پسرهايي هم(پسرهاي به قول شما خوب) كه وارد همچين روابطي ميشن،آگاهانه اين رابطه رو انتخاب ميكنن و از همون اول هم به دنبال برطرف كردن نيازهاي غريزي خودشون هستن نه تشكيل يك عشق پايدار و ازدواج و...(به نظر من چندان فريبي هم از جانب دختر در كار نيست،چون مطمئن باشيد پسرها آگاهانه و با هدف مشخص به سراغ همچين دخترايي ميرن،اين دخترها فقط با اين رفتارهاشون به پسر چراغ سبز نشون ميدن،..)
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
ممنون
حرفتون خیلی منطقی و جالب بود
همین طوره که میگید پس باید تو انتخاب صفت خوب دقت کنیم چون ظاهرا باید کم و به جا استفاده بشه!
تو این مسائل آقایون جامع تر میتونن جواب بدن چون فکر میکنم بهتر همنوعانشون رو شناختن
اما حتما راه درستی هم برای آقایون وجود داره
اگه دنبال یه هدف سالم، از زمانشون واقعا استفاده کنن برای رشد و پیشرفت از هر لحاظ، و خودشون رو ملزم کنن که به اخلاق و پاکی پایبند بمونن تا زمانی که نیمشون پیدا بشه، کمتر دچار مشکل میشن اینطور نیست؟؟؟
به نظرم تو این زمان فقط یکی به داد میتونه برسه و اون هم فقط خداست هیچکس منکر سخت شدن شرایط جامعه برای جوونا نیست اما نباید بذاریم این سختیا اخلاق و به تبعش پاکی رو از آدم بگیره چون دیگه سخت میشه باشیم، ولی مثل یه مرده زندگی کنیم!!!
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
نقل قول:
اگه دنبال یه هدف سالم، از زمانشون واقعا استفاده کنن برای رشد و پیشرفت از هر لحاظ، و خودشون رو ملزم کنن که به اخلاق و پاکی پایبند بمونن تا زمانی که نیمشون پیدا بشه، کمتر دچار مشکل میشن اینطور نیست؟؟؟
فشار اميال غريزي اين چيزا حاليش نميشه!!
---------------------------------------------------------
البته از يه بعد ديگه هم بايد به قضيه نگاه كرد،اون دختري هم كه با به قول شما آرايش و عشوه گري و هزار فريب و نيرنگ سعي در جلب توجه يه پسر رو داره،اون هم نيازهاي غريزي خودش رو داره و شايد اين باعث بشه شخصا دست به كار بشه..
پس نميشه حتما اين دخترها رو فاسد خطاب كرد...
در كل مسئله كاملا مربوط به شرايط بد اجتماعي جامعه ميشه،ابعاد قضيه خيلي وسيعه...
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
ممنون موافقم اما با بخشی از حرفاتون
اگه همه مشکلات رو گردن جامعه بندازیم و خودمون رو بی تقصیر نشون بدیم درسته؟؟
امیال ممکنه خیلی با منطق سرو کار نداشته باشه ولی کنترلش که دست ماست
یعنی جامعه ست که داره مارو کنترل میکنه که به چه سمتی بریم؟؟!!! نه .پس اختیار چی میشه؟؟؟؟!!!
این رفتارایی که میگید عکس العمل آدماست برای رفع امیالشون، قابل توجیه نیست
پس چرا همه اینطور رفتار نمیکنن؟؟؟
پس نشون میده میشه عکس العمل دیگه ای هم داشت میشه متفاوت بود و به این تفاوت افتخار کرد
دخترا و پسرای زیبایی هستن که رفتارای غیر اخلاقی ازشون سر نمیزنه و ازآرامش لذت میبرن و در مقابل ،هستن کسانی که خودشون رو تو سیل کژ روی ها رها میکنن و میگن شرایط بده
سخته آدم خوب باشه ولی ماییم که انتخاب میکنیم راه راحت رو که ته نداره و پر از تاریکی درونه رو بریم ویا راهی که سخته ولی سلامتش و نهایتش تضمینیه!!!!
هممون با این مسائل و گیردادنهای آدمای مختلف سرو کار داریم پس چرا هنوز بین ما پاکی نمرده !!چون خیلی هامون به هر سختی و گیری خودمونو نباختیم و این خیلی ارزش داره چون آسون نیست
عرضه کردن که سخت نیس کافیه هر لباسی بپوشیم و هر کاری بکنیم که نگامون کنن مثل یه تابلوی رنگی!!! اما به قیمت از دست رفتن عزت نفس و پاکی و ...؟؟!! به قیمت جلب توجه جوونی که فرصت ازدواج براش فراهم نیست؟؟؟!!! این عین بی رحمی و قصاوت قلبه!!!!! نه اصلا قابل توجیه نیست .
RE: وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
يكي از همكلاسيامون از من خوشش ميومدوقصد خواستگاري از من رو داشت البته اينو بعدها كه كار از كار گذشت يعني دو سه روز بعد از نامزديم فهميدم (از طريق يكي از دوستام كه دوست پسرش با اون دوست بود)ناگفته نماند كه منم نگاهم به طرف مثبت بود يعني ممكن بود اگه پا پيش بذاره من جواب مثبت بدم يعني منتظر هم بودم كه بياد چون از برخوردش متوجه علاقش به خودم ميشدم چون اون با هيچ دختري توي دانشگاه مثل من برخورد نميكرد يوقت اشتباه نكنيدا ما با هم دوست نبوديم .ولي نميدونم چرا هيچوقت حرف دلش رو بهم نگفت منم پيش خودم گفتم شايد دچار توهم شدم ودارم اشتباه ميكنم اهل اينم نبودم كه خودم برم جلو.اين شد كه اين علاقه دو طرفه بدون اينكه حرفي از طرفين زده بشه الكي الكي كات شد ومن نامزد كردم.البته الان نامزدم رو خيلي دوست دارما :43: