ترديد بحراني

با سلام به مدير محترم سايت و همگي دوستان، من در انتخاب همسر بر سر دو راهي قرار گرفتم.نزديک به پنج سال هست که با دختر خانمي دوست هستم، 8 سال اختلاف سني داريم اما به شدت از نظر فکري و سليقه ها با هم سازگار هستيم. من 30 سال سن دارم و داراي مدرک کارشناسي.. در اين مدت همزمان با دختر خانمهاي ديگري هم ارتباط داشتم که حتي بر سر يکي ازاونها ارتباطم رو به مدت 8 ماه با ايشون قطع کردم. اما ايشون دوباره با من تماس گرفت و من هم خيلي آمادگي ارتباط مجدد رو داشتم دوباره رابطه ما آغاز شد. بسيار مهربون هست و صادق، بحدي که اين صداقت رو به من منتقل کرده و اگر هم بخوام نميتونم بهش دروغ بگم.از نظر اخلاق بهش نمره بيست ميدم. اما خواسته هاي ديگه من رو نميتونه پر کنه، از جمله خانواده معمولي دارن و من هميشه از روز عروسي و اينکه اون رو به همه فاميل نشون بدم به شدت هراس دارم.مادر من هميشه در فاميل عنوان ميکرد که عروس آينده من چنين و چنانه، وضع مالي معمولي دارن، مدرک ديپلم داره، من هميشه ميخواستم که همسر آينده من زيبا و قد بلند باشه (قد من 190 سانتيمتر هست) و همچنين خانواده تحصيلکرده و سطح بالائي داشته باشه اما ايشون اينطور نيستند،تنها امتيازات ايشون اخلاق بسيار بسيار عالي و اختلاف سني مناسب هست. کارهائي که ايشون در اين مدت دوستي براي من انجام داده که اصلا نميتونم فراموش کنم.بعنوان مثال با اينکه ميدونست من با کسي ديگري هستم منو ترک نکرد و باعث شد که ديگه من اون کارها رو بکلي کنار بذارم.متاسفانه پدر و مادر من با ازدواج ما مخالف هستن، ما چند جلسه مشاوره ازدواج رفتيم، اما نتيجه اي نگرفتم و نميدونم که چه تصميمي بگيرم، اگر از ايشون بگذرم نميتونم دوريشو تحمل کنم و شايد ديگه همچين دختري نتونم پيدا کنم که اينقدر منو درک کنه، اگر به ايشون بله بگم پدر و مادرم و خواسته هاي ديگمو چيکار کنم؟در ضمن ايشون يک هفته بمن وقت دادن که تصميم بگيرم. لطفا من را راهنمائي کنيد. با تشکر.

سلام دوست من.
هيچ کس تو اين دنيا صد در صد عالي نيست.هرکس يک سري بدي و يکسري خوبي داره.تو نميتوني يک نفر رو پيدا کني که 100٪ اون چيزي که تو ميخواي باشه.ميدوني که اين روزا خانواده ها هم بيشتر تابع نظرات بچه هاشونن تا خودشون.اين وسط يک مسئله ميمونه اونم خودتي . ببين عزيزم وقتي انقدر راحت ميتوني يک نفر رو که فکر ميکني خيلي خوبه بذاري کنار و بري سراغ يکي پس تکليفت با خودت روشن نيست.خيلي آدما احساسه خلعشونو با بعضي چيزا پر ميکنن بعد بعد از يه مدت ميفهمن بهش عآدت کردن حالا ديگه نه ميتوني بزاريش کنار نه ميتوني نگهش داري.اعماق قلبتو يه سر بزن.ببين اين دختر هميني هست که ميبيني.با همين خانواده با همين قيافه .ببين اين دختر تو قلبت انقدر جا داره که قيد خواسته هاتو بزني يا نه.اگر داره که دست دست نکن چون به قوله شيرازيا ميگن دره دروازرو ميشه بست اما در دهنه مردمو نميشه.پس اين افکاره خاله زنکه دختره فقير و پسر پولدار و بذار کنار . اما اگر نه بيشتر از اين سردرگمش نکن.دخترا خيلي روحيشون حساسه.اذيتش نکن و بذار با خياله راحت بره سراغه سرنوشتش

سلام kianosh ،
:72:
به تالار همدردی خوش آمدی .

برای اینکه بتونی در این خصوص تصمیم بگیری بهتره بدونی از ازدواج به دنبال چی هستی...
به لینکهای زیر سر بزن و سعی کن با دقت بیشتری مطالب اونها رو مطالعه کنی . امیدوارم بتونی به ریشه ی این تعارضات در خودت پی ببری ....
ضمنا سر زدن به بخشهای دیگر تالار و خوندن نوشته های سایر اعضاء دوست داشتنی رو بهت توصیه می کنم . هر چند قطعا مشکل تو عینا شبیه مشکلات دیگران نیست اما مطمئن باش نکات زیادی برای آموختن وجود داره .

- http://www.hamdardi.com/fa_Default.asp?RP=M_Content.asp&P1N=ContentId&P1V= 167&R%3D4071602%26L%3Dfa%26FT%3DFalse

- http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=178

موفق باشی .

سلام کیا نوش
دیگه منتظر چی هستی شما که 5 سال همدیگه رو میشناسید به خصوصیات هم که کاملا واقفید از نظر اخلاقی هم که ایشون رو تایید میکنید خدارا شکر
سطح فکر همیشه به سواد نیست بلکه به شعور ادمی بر میگردد گاهی اوقات افراد تحصیل کرده هم حتی کمتر از افراد حتی بیسواد هستند همیشه د ر ازدواج معیار های ما نمی توانند به طور کامل تحقق یابن
اگر مشکل پدر مادرتان هستند یه جلسه ای بگذارید تا این خانم راببینند و با اخلاقش اشنا شوند
من فقط میگویم شما با شناخت از ایشان 5 سال در زندگیتان جلو هستید
ممنون

با سلام به همگی دوستان عزیز، عارف جان راستش پدر من اصلا راضی نمیشه ، حتی با اینکه یک جلسه دختر رو بببینه، میگه اومدن ما تعهد ایجاد میکنه و اینکه موقعیتهای خیلی بهتری برای تو هست، مادرم هم میگه من تو فامیل چی بگم، بگم رفتیم یک دختر معمولی گرفتیم، واقعا دیگه فکرم کار نمیکنه، همش میگم نکنه بعدا حتی اگر ما ازدواج کردیم این دختر رو تحویل نگیرن و نپذیرنش ، البته من خودم برای ازدواج 9 معیار دارم که ایشون فقط 3 مورد رو برآورده میکنه، از طرفی هم بین همکارانم چیزهائی میبینم که روزی 100 بار خدا رو شکر میکنم که یک چنین دختری کاملا وفادار و صادق در کنار من هست، حتی یک مورد از نظر اخلاقی با هم تفاوت نداریم و اینکه در این 5 سال اصلا دعوا و یا جرو بحثی هم بین ما نبوده، نمیدونم با پدرو مادرم چیکار کنم، راستشو بخواهید همونطوری که در پست اول نوشتم من در یک مقطع زمانی با ایشون قطع رابطه کردم و رفتم سراغ دختری با وضع مالی خوب و ظاهری آراسته و .. اما پدرو مادر من بازهم راضی به خواستگاری اومدن نشدن (میگفتن که خانواده اینا بما نمیخورن) که با کلی اصرار و خواهش و تمنا به اتفاق هم رفتیم خواستگاری، سرتونو درد نیارم خواستگاری همونجا بهم خورد. ( البته حق کاملا با پدرم بود و من بعدا متوجه این امر شدم) پس از تموم شدن اون رابطه من بشدت با خانوادم بد شدم و کارم رو هم از دست دادم و از نظر روحی در وضعیت بسیار بد، در یک چنین شرایطی این دوست عزیز و فرشته ، بعد از هشت ماه و با اینکه میدونست من بهش خیانت کردم برگشت و با من تماس گرفت و باعث شد تحولات شگرفی در من ایجاد بشه( من بهش خیلی مدیونم و افتخار زندگی منه که راه صحیح زندگی رو به من نشون داد و ازش بسیار متشکرم) ، اما متاسفانه حالا اون شور و اشتیاق برای جنگیدن و تلاش کردن سر موضوع خواستگاری و گفتگو با پدرم برای اومدن به دیدن این دختر در من وجود نداره. طاهره خانم ، من تمام مطالب در این تالار و تمام لینکهائی رو که شما برای من فرستادید رو با دقت مطالعه کردم اما راه حل مناسبی پیدا نکردم که با شرایط من جور باشه. لطفا منو راهنمائی کنید. چون نمیخوام یک عمر افسوس از دست دادن چنین دختری رو بخورم. با تشکر فراوان از همگی.

با سلام خدمت دوست عزيز آقا كيانوش
راستش مطالبتو خوندم بعد از 5 سال چرا ترديد؟
تو زندگي فقط اخلاقه كه خوشبختي مياره نه مقام نه سطح خانواده نه زيبايي
فقط اخلاق خوب،حالا كه خدا به شما لطف داشته چرا قدر اين نعمت رو نميدوني؟اون كه 5 سال صادقانه و رو راست به پات نشسته به نظرت انصافه همه چيزو خراب كني؟جواب وجدانتو چي ميدي؟
به نظر من ترديد نكن الان انقدر دخترهايي با سطح بالا و خوش آب و رنگ هست (البته بيشترشون به خاطر كلاس بالاشون تو زندگي خيلي ريلكس و تو روابطشون آزاد هستن،شما كه اينو نميخوايد؟) اكثرا پسرها براي ازدواج طالب دخترهاي خوش اخلاق و سازگار و صادق هستند.موفق باشيد.

سلام
مگه شما میخوای با حرف بقیه زندگی کنی
من فکر میکنم شما لیلقت ایشونو نداری وگرنه یه لحظه هم تردید نمیکردی

سعي كن راههاي منطقي تري پيدا كني تا مادرت و راضي كني قهر و دوري و .... راه مناسبي براي پيروز شدن نيست و نتيجه معكوس مي ده بايد خيلي منطقي و با ملايمت و سياست با مادرت صحبت كني بايد دل مادرتو بدست بياري و از اين دختر و خوبيهاش براش صحبت كني ( البته درست نبود كه مادرت متوجه دوستي شما دو نفر بشه )

سلام به کیانوش عزیز:
من تمام صحبتهاتو به دقت خوندم و باید بگم که خیلی خیلی با حرفهای نگین عزیز موافقم. شما اگر 9 شرط اصلی و مهم داری که این دختر خانم فقط 3 شرطش رو داره و هنوز دودلی و با خوودت میگی که من زن زیبا و پولدار و تحصی کرده میخوام چرا اینقدر با احساسات این دختر بازی میکنی و همه چیز رو به اون نمیگی.
به نظر من پسری که دختری رو بخواد خیلی راخت میتونه خوانواده و پدر و مادرش رو با توصیفاتی که از اون دختر میکنه متقاعد کنه. مگر شما چند سالتون هست که هنوز پدر و مادر شما. شما رو فاقد قدرت تصمیم گیری در مورد انتخاب همسر میدونن. اگر واقعا شما هم نمیتونید اون جور که باید نظر خانوادتون رو نسبت به این خانم مثبت کنید پس سعی کنین به این ارتباط هر چه سریعتر خاتمه بدین و این خانم رو بیشتر از این وابسته نکنین./
به نظر من شما همچنان منتظر فرصتی هستین که خانوادتون یک دختر با شرایط شما پیدا کنن و اونوقت به این دختر جواب رد بدین و گرنه اینقدر دست دست نمیکردین.

با سلام به تمامي دوستان عزيز، در جواب به پست نجوا، بايد بگم که من تمام موانع و نظرات پدر ومادرم وخودم رو بدون هيچگونه ترس و يا رودروايسي به دوست عزيزم گفتم و ايشون از همه موضوعات اطلاع دارن، و اصلا اينطور نيست که من ايشون رو منتظر خودم نگه دارم تا يک دختر با شرايط گفته شده پيدا کنم. اين کاملا نامردي و پستي يک نفر رو ميرسونه و بهيچ عنوان حتي فکر اين موضوع رو هم در خودم راه نميدم. نهايت اينه که من تا آخر عمر پسر خواهم بود. من از شما عزيزان راه حلي جهت حل موضوع خواستم ، پس تقاصا دارم به جاي دور شدن از اصل موضوع دقيقا متن ارسالي اينجانب رو مطالعه کنيد و اينجانب رو از راهنتمائييهاي خود بهره مند کنيد. با تشکر از همگي

سلام مجدد به کیانوش عزیز:
من با دقت موضوع شما رو خوندم . اما مساله اینجاست که به نظر من شما باید یک تصمیم قطعی بگیری. و به خدا توکل کنی و جلو بری.... معیارهای خودتون رو در نظر بگیر و اگر واثعا میبینی از 9 معیار اصلی شما ایشون فقط 3 معیار رو دارن خوب جای دو دلی نیست چون حتی به نصف هم نرسیده...اما اگر میبینین که از این 9 معیار 3 معیار بیشترین سنگینی رو داره و اون 6 معیار دیگه سهم خیلی کمی در زندگی آینده شما داره خوب پس بهتره کمی تجدید نظر کنین...به هر حال یا آره یا نه و اونوقت تصمیم خودتون رو اعلام کنید اگر منفی هست خیلی سریع با این خانم در میون بگذارین که ایشون هم به شما دل نبنده و اگر مثبت با خاتنواده در میون بگذارین و اعلام کنید با توجه به سن شما و ملاکها و معیارهای شما بهترین تصمیم رو گرفتین و فرد مورد غلاقه خودتون رو با در نظر گرفتن و قبول کلیه شرایطش انتخاب کردین. مطمئنا وقتی شما خیلی جدی و قاطع تصمیم خودتون رو اعلام کنین برخوردها متفاوت خواهد بود....
موفق باشین

با درود به دوستان گرامي،
نجواي عزيز، بسيار از پست شما متشکرم و ممنون از راهنمائي عالي شما. کاملا حق با شماست ، در اين ترديد نميشه صحيح تصميم گرفت، حتما بايد بصورت قاطع تصميم گيري کنم و ظرف چند روز آينده اين عمل رو انجام خواهم داد. همچنين از مديريت محترم سايت بدليل ايجاد چنين محفل گرم ومفيدي تشکر ميکنم. نجوا، از صحبتهاي شما مشخصه که يا تجربه بالائي داريد و يا از دانش کافي بر روي اين موضوعات برخوردار هستي ، بهرحال بسيار از شما متشکرم و من هم براي شما آرزوي موفقيت و کاميابي دارم.

سلام کيانوش عزيزم.
همه مطالبي که اينجا واسه تو نوشته شده جوابي نيست که تو ميخواي ميدوني چرا؟ چون هيچ کس نميتونه واسه تو تعيين تکليف کنه که اين کار رو بکن يا نکن.عزيزم اين مهمترين تصميم گيري زندگي تو هست . هيچ کس نميتونه جاي تو تصميم بگيره.فقط يه توصيه بهت ميکنم.اول تکليفتو با احساسه خودت روشن کن.ببين اين دخترو ميتوني به عنوانه همسره آيندت بپذيري يا اگر يه بهتر پيدا شد دلت ميسوزه. اگر تونستي اينو واسه خودت روشن کني خودت به جوابي که بايد بگيري ميرسي.تکليفتو با خودت و احساست روشن کن.بقيش خودش حل ميشه.

کیانوش عزیز:
خیلی خوشحالم که تصمیم قطعی خواهی گرفت..چون سخت ترین وضیعت ممکن بلاتکلیفی هست...
به هر حال هر تصمیمی میگیری برات آرزوی سعادت و خوشبختی و شادی دارم

سلام
اگر واقعا اون دختر دختري هست كه شما مورد نظرتون بوده ومطمئن هستيد كه هيچوقت بخاطر مسائلي كه ذكر كرديد اونو رو در آينده سرزنش نخواهيد كرد تصميمتون رو بگيريد و از خانوادتون بخواين كه اگر واقعا خوشبختي شما رو دوست دارن اجازه بدن اين وصلت سر بگيره و به شما كمك كنن كه بتونيد همسرتون رو با آبرو مندي توي فاميل بيارين .لزومي نداره كه همه دوستان و آشنايان ريز جزئيات زندگي شما و همسرتون رو بدونن .بعنوان مثال در مورد برادر من، مامان من حتي روزي كه قرار بود چند نفر از فاميل براي رفت و آمدهاي مرسوم به منزل همسر برادرم برن به بهانه اي اين مراسم رو در منزل خودمون برگزار كرد، يا حتي نامزدي رو كه معمولا خانواده عروس مي گيرن رو خانواده من برگزار كردن و تا الان كه اونا دو تا بچه دارن و چند سال از زندگيشون مي گذره كسي جز شما و دوستان همدردي از اين مسائل اطلاعي نداره.
البته به نظر من هم برابري سطح طبقاتي مي تونه خيلي از مشكلات را حل كنه و شما اگر مي خواين با اين دختر ازدواج كنيد بايد اونقدر دوستش داشته باشيد و اونقدر خودتون رو همراه اون بدونيد كه اگر در آينده مشكلي پيش اومد كه اونو از اين بابت ناراحت كرد، اون احساس تنهايي يا ضعف نكنه."بنابراين خوب فكر كنيد و درست و مطمئن تصميم بگيريد".:305::305:

سلام کيانوش.
من قبلا" اين مطلب را برات فرستادم اما نميدونم چرا روي صفحه نيست.به هر حال دوباره ميگم واست.کيانوش اگر دنبال اين هستي که اينجا يه نفر پيدا بشه بهت بگه بکن يا نکن اشتباه ميکني.ما اينجاييم که به هم کمک کنيم و مشکلاتمون رو به اشتراک بگذاريم و از تجربيات هم استفاده کنيم.نه اينکه به همديگه بگيم يه کارو بکنن يا نه.عزيزم به عنوانه يه خواهر بهت ميگم کل خواسته هاتو از يک همسفر ليست کن.خصوصيات فرده مورد نظرتو هم همينطور.ميزانه علاقتو به اونا اضافه کن.اول تکليف خودتو نسبت به اينکه مطمئني اين همونه که قراره يک عمر باهاش زندگي کني روشن کن. هروقت تونستي مطمئن بشي ميخوايش يا نه اونوقت به چيزاي ديگه فکر کن.

با سلام خدمت كيانوش عزيز و ديگر دوستان ؟
تا حالا اين ضرب المثل رو بار ها شنيدي كه "طرف هم خرما را مي خواد هم خدا رو " مي دوني منظورش چيه ؟
يكم بيشتر فكر كني به نتيجه جالب مي رسي ؟
يك قانون هست به نام فرصت / وقت /پول و ... از دست رفته ؟
مي دوني توي اين قانون چي مي گه ؟ با انتخاب يك راه از ميان راه موجب از دست رفتن يك سري چيزهاي مي شه كه توي اون راها هست و شما انتخاب نكرديد ؟ پس بهترين راه رو انتخاب كن تا از دست رفتهات به حداقل برسه خوب ياد باشه صفر نمي شه ولي مي توني نزديك به صفر برسوني
ببخشيد كه اينقدر خودموني گفتم و مي دونم كه اينها شما به خوبي مي دونيد درك مي كنيد
موفق باشي و خوب فكر كن در زمان انتخاب به اين مهمي فكر بايد 100 % باشه و احساسات 0 پس از ازدواج جاي اين دوتا بايد عوض شه

قدر خوبا رو بدون همينطوري از كنارشون رد نشو ديگه همچين فرصتي گيرت نمي يادا