-
رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام .مشکل من مربوط میشه به رفتارهای غیرطبیعی شوهرخواهرم بامن.من یه دختر 21 ساله هستم.خواهرمن 5 سال از من بزرگتره وچند سال پیش ازدواج کرد.دوسال اول ازدواجشون رفتارشوهرخواهرم با من ظاهراعادی بودودلیلشم شاید این بوده که من اون موقع یه بچه دبیرستانی بیشترنبودم وکمتربهم توجه میشد.همه رفتارهای غیرعادی این آقا از وقتی شروع شد که من وارد دانشگاه شدم وطبیعتارفتاروکردارم معقولانه ترشد.یه باروقتی تنها بودیم اومد بی هوا وارد اتاق شدوشروکرد به حرف زدن.ازمن میخواست باهاش راحت باشم یعنی حتی اگه جلوش حجاب هم نداشتم خیلی برام اهمیت نداشته باشه.در صورتی که خانواده های هردومون به حجاب ورعایت حدوحدودتوی روابطمون با نامحرم پایبند بود.اصولاوقتی باهام صحبت میکرد که خواهرم نباشه ومتوجه صحبتاش نشه وهمیشه اخرحرفاش بحث رو میکشید به گلایه کردن از خواهرم که اکثر اوقات حرفاش درست نبود وفقط بهانه بود.من معنی رفتاراشو متوجه نمیشدم وهمشومیذاشتم روحساب اینکه فقط میخوادبرام مثه یه برادر باشه.به حساب بانکیم پول میفرستادوازم میخواست به خواهرم چیزی نگم!این رفتاراخیلی نگران کننده نبودتا اینکه چند بار وقتی که کسی نبود یا اینکه حواسشون نبود دستشومیذاشت رو شونمو وقتی از این کارش اظهار ناراحتی کردم فقط لبخندزدوبعداگفت میخواستم باهات یه شوخی پسرانه کرده باشم.بازم برای دلداری دادن به خودم این رفتارشو میذاشتم رو حساب اینکه منومثه خواهرکوچکترش میدونه.جلوی خواهرم باهام خیلی سرسنگین ومتشخصانه رفتارمیکردومن اینوکاملامتوجه میشدم که این رفتاراش مختص مواقعی هست که باهم تنها هستیم.ومن هم به خاطرحساسیت های زنانه چیزی به خواهرم نمی گفتم.بهم اس ام اس میدادوبیش ازحد ابرازنگرانی یابعضی وقتا ابرازدلتنگی میکردوگاهی اوقات هم راجب ظاهرم اظهارنظرمیکردوهمیشه ازم تعریف میکردومیگف هروقت اسمتو میشنوم یاد خنده های قشنگت میفتم!!.وقتی من به اصرارخواهرم باهاشون میرفتم بیرون بیشتر از خواهرم هوای منوداشت.برام هدیه میخریدو... وبازمن میذاشتم رو حساب اینکه چون مهمونشون هستم تحویلم میگیره وهیچ قصد دیگه ای نداره.هروقت میخواست چیزی بهم بده عمدا دستمو میگرفت اما من همیشه طوری رفتار میکردم که انگار متوجه رفتارغیرعادیش نیستم وهمه چیزبرام عادیه.چن بارمتوجه شدم که وقتی توی اتاق خوابم از لای درداخل اتاقو نگاه میکنه وگاهی اوقات هم به بهانه اینکه نمیدونسته یا یادش رفته من داخل اتاق هستم وارد اتاق شده!واخرین رفتارغیرطبیعیش که میشه گفت بدترین اتفاق بود حدوداسه هفته پیش اتفاق افتاد.من ومادرم قراربود شب رو اونجابمونیم.بعدشام مادرم توی سالن خوابش برد وخواهرم هم توی اتاق خواب خودشون.من واون هنوز بیدار بودیم.متوجه نگاهای خاصش شده بودم.بدجوری وراندازم میکرد.سریع پاشدم رفتم توی اتاقودروبستموتنها خوابیدم.نصف شب یهو ازخواب پریدم ودیدم اون کنارم درازکشیده ووقتی متوجه شدمن بیدار شدم سریع پاشدوبدون هیچ سروصدایی از اتاق رفت بیرون.الان خیلی نگرانترازقبلم ونمیدونم باکی باید مشورت کنم؟ایا باید به خواهرم بگم اون کسی که داره باهاش زندگی میکنه اونجوری نیس که اون فک میکنه؟آیا باید به خانواده خودم این موضو روبگم؟یا اینکه بازهم سکوت کنمومنتظرباشم ببینم دفعه ی دیگه قراره چه اتفاقی برام بیفته؟یا اینکه تا اخرعمربدون گفتن دلیلم به بقیه دوررابطم باخواهرمو خط بکشم؟من الان سال اخردانشگاه هستم یعنی اینکه سه سال سکوت کردم والان خودمو سرزنش میکنم که چرا زودتر این موضو رو به خواهرم نگفتم.حداقل اونموقع خواهرم یک پسر4ماهه نداشت.لطفاراهنماییم کنید.باتشکر.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
دوست عزیز
به نظر من به خواهرت چیزی نگو که زندگیش به خطر نیوفته
هیچ و قت با این آقا تنها جایی نباش و اگر خوهرت خواست با هم جایی برید قبول نکن و سعی کن بهانه ای بتراشی مثلا درس دارم یا با دوستم قرار دارم و....
اگر مامانتون آدم مدبری هست و زیاد ادم احساساتی نیست که سریع موضوع رو به خواهرتون انتقال بده با ایشون مطرح کنید و موضع واحدی بگیرید.
تا حد امکان رفت و امدت رو باشون کم کن.
ان شاالله بزودی ازدواج می کنی و این آقا حساب کارشو می کنه.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
به نظر من به مادرتون بگید...حتما قبل اینکه اتفاق دیگه ای بیفته و خودتون و سرزنش کنید...
زندگی خواهرتون همین الان هم در خطره ،این که به کسی نگید زندگیشو بیشتر این در معرض خطر قرار می ده.
مردی که در مورد خواهر خانمش نمی تونه خودش و کنترل کنه اصلا نمی شه حساب کرد که توی محیط اجتماع درست رفتار کنه و به خواهرتون خیانت نکنه.مشکل تنها این نیست که شما ارتباطتون و قطع کنید با خواهرتون و یا ازدواج کنید و دیگه نبینیدش و مشکل حل بشه...نه...اون طوری مشکل شما حل می شه نه مشکل زندگی خواهرتون.
می تونید با یه مشاور هم مشورت کنید ولی زودتر و این جریان و جدی بگیرید...:72:
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام
به نظر من سعی کن تا آنجایی که میتونی باهاش برخورد نداشته باشید. میتونید سال آخر دانشگاه و سنگین شدن درسا را بهانه قرار بدهید .اصلا لازم نیست موضوع رو به خواهرتون بگید و زندگی اون و فرزندش را خراب کنید فرضا اگر شوهر خواهرتون در آینده هم به خواهرتون خیانت کند وضعیت با الان فرقی زیادی ندارد پس به خاطر احتمال به خیانت شوهرش در آینده زندگی او را خراب نکنید. میتوانید با کمی سیاست و سربسنه به خواهرتان بفهمانید که بیشتر هوای شوهرش رو داشته باشه که احساس نیازی نداشته باشد .
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
عزیزم به خواهرت اصلا نگو چون زندگیش خراب میشه و همچنین اینده پسرش چه بسا این اقا بعدا از کارش پشیمون بشه و توبه کنه و لازم نیست خواهرت در حال حاضر چیزی بدونه اما خودت باید خودتو به هیچ وجه در دسترس این اقا قرار ندی چون خطرناکه و ممکنه بلایی سرت بیاد. من شما رو تا حدودی درک می کنم این تاپیک من رو بخون شاید راه حلهایی که دوستان دادند یا من اجرا کردم به دردت بخوره البته اگر خواستی به کسی بگی به مادرت بگو تا ایشون حواسشون باشه تا شما رو در برابر این اقا حفظ کنند ولی از مادرتون هم بخواهید به خواهرتون چیزی نگند.
اینم تاپیک من:
مشکل من با دوست شوهرم:
http://www.hamdardi.net/thread-16540.html
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام عزیزم:72:
اول از همه نترس:305: اگه مادر عاقل و با سیاستی داری بهش بگو اگه با پدرت راحتی به اون بگو
خواهرت تو زندگیش مشکلی نداره؟ به هیچ عنوان با این آقا تنها نمون تنها جایی نرو با خواهرت رابطتو کم کن وقتی اون نیست برو خواهرت رو ببین وقتی اونا می خوان بیان از قبل اگه میدونستی برو جایی
داداش داری؟ سعی کن کنار پدر یا داداشت باشی که کنارت نیاد
با تمام مراقبتهای شما ممکنه شرایطی پیش بیاد که تنها باشید اول اینکه نترس اگه حرفش رو زد بهش میگی نه و نصیحتش میکنی اگه تکرار کرد باید به خانوادت بگی
جواب اس ام اس هاشو اصلا نده اگه دیدی اس ام اس میده جلوی خواهرت یا خانوادت بهش بگو راستی اون اس ام اسی که دادی توش اینا بود جواب مناسبی نداشتم بدم اینجوری میترسه دیگه اس ام اس نمیده
شما مقصری که 3سال پنهان کردی میدونم باورت نمیشده اما باید جلو جمع بابت پولی که بت داده تشکر میکردی میگفتی نیازی ندارم که پس فردا ادعا نکنه تو ازش خواسته بودی
اگه این جریانو اونجوری که خودش خواست تعریف کنه شاید خانوادت تورو مقصر بدونند به فکر خودتم باش عزیزم
جواب اس ام اسهاشو چی میدادی؟
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام
خیلی متاسف شدم
بنظر من هم می رسه که؛
1- رابطه ات با خواهرت رو محدود کن. مثلا تحت هیچ شرایطی شب آنجا نمان.
2- رعایت حجابت رو چه از لحاظ پوشش و چه صحبت بیشتر کن. حتی اگر ازت خواست که لازم نیست حجابت رو زیاد رعایت کنی، خیلی قاطع و کوتاه و البته مودب جواب بده که ممنون که من رو مثل خواهر خودت می دونی و همه ما در قبال رعایت مسائل محرم و نامحرمی در قبال خدا مسئولیم و باید رعایت کنیم.
3-به خواهرت نزدیکتر شه و سعی کن مواقعی که منزلشان هستید، بیشتر دور و بر خواهرتون باشین و محبتتون رو به خواهرتون همه و شهرخواهرتون ببینن.
4-همدم پیشنهاد خوبی کرد. اینبار که به حسابتان پول واریز کرد، نزد همه از ایشان و هم از خواهرتان در حضور جمع تشکر کنید و اصلا به روی خودتان نیاورید که می دانید که اینکار از دید خواهرتان پنهان بوده است.
5- در مورد اس ام اس ها هم آنهایی که قابل بیان در جمع هستند را خیلی مودبانه و در شرایط مناسب بیان کنید به اینصورت که فرضا ممنون از اس ام استون یا خیلی با محتوا بود و ... (البته در جمع و در حضور خواهرتان) .
البته اصلا وانمود نکنید که پی بردید که ایشان قصد بدی دارند و فقط چون فکر می کنید شما را مثل خواهر می داند پس توجه برادر به خواهر در حضور جمع هم ایرادی ندارد. ولی اگر اس ام اس ها نامناسب است فعلا دست نگه دارید.
با تمام این وجود اگر دست از رفتارش برنداشت و دوباره خواست نزدیکتان شود، خیلی قاطع عکس العمل نشان دهید و ناراحتی تان را با رفتار و یا صحبت نشان دهید.
و در مرحله آخر موضوع را به مادرتان بگویید. (با نشان دادن اس ام اس هایش). اجازه دهید مادرتان خودشان به این نتیجه برسند که ایشان با شما مشکل دارند، خودتان در وهله اول عنوان نکنید.
دوست عزیز درست است که گاهی ما مجبوریم که در قبال بعضی مسائل نادرست اجبارا دست به تجاهل بزنیم ولی متاسفانه گاهی سکوت ما منجر به برداشت مبنی بر رضایت ما می شود که باید از آن حذر کنیم.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
سلام عزیزم:72:
اول از همه نترس:305: اگه مادر عاقل و با سیاستی داری بهش بگو اگه با پدرت راحتی به اون بگو
خواهرت تو زندگیش مشکلی نداره؟ به هیچ عنوان با این آقا تنها نمون تنها جایی نرو با خواهرت رابطتو کم کن وقتی اون نیست برو خواهرت رو ببین وقتی اونا می خوان بیان از قبل اگه میدونستی برو جایی
داداش داری؟ سعی کن کنار پدر یا داداشت باشی که کنارت نیاد
با تمام مراقبتهای شما ممکنه شرایطی پیش بیاد که تنها باشید اول اینکه نترس اگه حرفش رو زد بهش میگی نه و نصیحتش میکنی اگه تکرار کرد باید به خانوادت بگی
جواب اس ام اس هاشو اصلا نده اگه دیدی اس ام اس میده جلوی خواهرت یا خانوادت بهش بگو راستی اون اس ام اسی که دادی توش اینا بود جواب مناسبی نداشتم بدم اینجوری میترسه دیگه اس ام اس نمیده
شما مقصری که 3سال پنهان کردی میدونم باورت نمیشده اما باید جلو جمع بابت پولی که بت داده تشکر میکردی میگفتی نیازی ندارم که پس فردا ادعا نکنه تو ازش خواسته بودی
اگه این جریانو اونجوری که خودش خواست تعریف کنه شاید خانوادت تورو مقصر بدونند به فکر خودتم باش عزیزم
جواب اس ام اسهاشو چی میدادی؟
سلام.من ازروابط بین خواهرم وهمسرش خیلی مطلع نیستم اما اینو میدونم که با هم تفاهم زیادی ندارن.چن وقت پیش که خواهرم پیشم بود شروکرد به گریه کردن وازمشکلاتش گفتن.از اینکه همسرش دیگه به اون اهمیت نمیده.اما به خاطر پسرش مجبوره که تحمل کنه.سال گذشته بودکه این اقا به من اس دادواول ابرازدلتنگی کردومن هم جوابای عادی میدادم تا اینکه شروکرد از لباسام حرف زدن واینکه چقدبهت میادو... ومن دیگه جوابشوندادم وخب فک میکنم با جواب ندادن پیاماوتلفناش بهش فهمونده باشم که از رفتاراش ناراحتم وخب اونم حساب کارشوکرد ودیگه پیام بی ربط نداد.من هروقت خونه خواهرم میرفتیم ناخوداگاه معذب میشدم ورفتارم خیلی سرد میشد وباشوهرخواهرم خیلی کم صحبت میکردم وشاید اصلا صحبت نمیکردم وخواهرم همیشه به خاطر این رفتارم ازم گله میکردومیگفت دوس دارم بامن وشوهرم راحت باشی.گاهی اوقات گریه میکردوبه اجبارمنوخونشون نگه میداشت ومن هم دیگه چیزی نمیتونستم بگم.خیلی سعی میکردم که نذارم خواهرم جایی بره تابااون تنهانمونم.اما این آقاحتی وقتایی که خواهرم چن دقیقه میرفت توالت هم بلافاصله نزدیکم میشد.چن بار باخواهرم صحبت کردموازش پرسیدم چقدبه همسرت مطمانی گف به انداه چشام.خواهرم ذره ای به شوهرش شک نداره وفک میکنه شوهرش یه مرده پاک وانسانه.من همیشه حجابمورعایت میکنم اما این اقا انقدبی هوا وارد اتاق من شده که فک میکنم حجاب داشتن یا نداشتن روی اون دیگه تاثیری نداره.خواهش میکنم بیشتر راهنمایم کنید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
سلام
خیلی متاسف شدم
بنظر من هم می رسه که؛
1- رابطه ات با خواهرت رو محدود کن. مثلا تحت هیچ شرایطی شب آنجا نمان.
2- رعایت حجابت رو چه از لحاظ پوشش و چه صحبت بیشتر کن. حتی اگر ازت خواست که لازم نیست حجابت رو زیاد رعایت کنی، خیلی قاطع و کوتاه و البته مودب جواب بده که ممنون که من رو مثل خواهر خودت می دونی و همه ما در قبال رعایت مسائل محرم و نامحرمی در قبال خدا مسئولیم و باید رعایت کنیم.
3-به خواهرت نزدیکتر شه و سعی کن مواقعی که منزلشان هستید، بیشتر دور و بر خواهرتون باشین و محبتتون رو به خواهرتون همه و شهرخواهرتون ببینن.
4-همدم پیشنهاد خوبی کرد. اینبار که به حسابتان پول واریز کرد، نزد همه از ایشان و هم از خواهرتان در حضور جمع تشکر کنید و اصلا به روی خودتان نیاورید که می دانید که اینکار از دید خواهرتان پنهان بوده است.
5- در مورد اس ام اس ها هم آنهایی که قابل بیان در جمع هستند را خیلی مودبانه و در شرایط مناسب بیان کنید به اینصورت که فرضا ممنون از اس ام استون یا خیلی با محتوا بود و ... (البته در جمع و در حضور خواهرتان) .
البته اصلا وانمود نکنید که پی بردید که ایشان قصد بدی دارند و فقط چون فکر می کنید شما را مثل خواهر می داند پس توجه برادر به خواهر در حضور جمع هم ایرادی ندارد. ولی اگر اس ام اس ها نامناسب است فعلا دست نگه دارید.
با تمام این وجود اگر دست از رفتارش برنداشت و دوباره خواست نزدیکتان شود، خیلی قاطع عکس العمل نشان دهید و ناراحتی تان را با رفتار و یا صحبت نشان دهید.
و در مرحله آخر موضوع را به مادرتان بگویید. (با نشان دادن اس ام اس هایش). اجازه دهید مادرتان خودشان به این نتیجه برسند که ایشان با شما مشکل دارند، خودتان در وهله اول عنوان نکنید.
دوست عزیز درست است که گاهی ما مجبوریم که در قبال بعضی مسائل نادرست اجبارا دست به تجاهل بزنیم ولی متاسفانه گاهی سکوت ما منجر به برداشت مبنی بر رضایت ما می شود که باید از آن حذر کنیم.
سلام.اونشب من تنها اونجا نبودم.مادرم هم بود واین اقا اگه ترسی از خانوادم یاحتی خواهرم داشت هیچوقت وارد اتاقی که من توش خواب بودم نمیشد واین احتمالو میداد که شاید مادرم یاحتی خواهرم بیداربشه ومتوجه بشه.بعدازاینکه اونشب من اون صحنه رو دیدم از اتاق رفتم بیرون وباترس مادرموبیدارکردم وازش خواستم بیاد توی اتاق پیش من بخوابه واون دید که من مامانموبیدارکردم وانگار اصلا براش هیچی اهمیت نداشت تاحدی که چن دقیقه بع خوابش برده بودومن صدای خرخرشومیشنیدم وصبح اونروز حتی به روی خودش نماوردکه دیشب من متوجه حرکت زشتش شدم وحتی ازاین نمیترسید که شایدبه مادرم یاخواهرم موضوروبگم.مثه بقیه روزامیخندیدوحتی قهقهه میزد.ومن بیشترازاینکه فک کنم یه ادم هوس بازه فک میکنم یه ادم مریضه که خودشم نمیدونه داره چیکارمیکنه.مشکل بزرگ من هم اینه که ما توی یه شهر زندگی نمیکنیم وهروقت بریم دیدنشون مجبوریم شب اونجابمونیم ویا اینکه مادرم هروقت احساس دلتنگی کنه به همراه پدر وبرادرم به دیدنشون میره وتحت هیچ شرایطی اجازه نمیدن من تنها خونه واستم.واصرارکردنم باعث میشه بهم شک کنن.که این اتفاق افتاده واونشب مادرم یه جورایی بو برد که یه اتفاقی افتاده ولی من ذهنشومنحرف کردم.لطفابیشتر راهنماییم کنید.
آیاخواهرمن حق نداره بدونه باچه ادمی داره زندگی میکنه؟آیا تا آخرعمرش باید بافکراینکه همسرش پاکترین ادم دنیاس زندگی کنه؟ ازمن خواستید رابطموبا خواهرم محدودکنم اما من فقط همین یه خواهرودارم وهردومون به هم نیاز داریم ودوس ندارم ناراحتش کنم.خواهرم دختر احساساتی وحساسیه وحتی از اینکه دعوتاشو برای رفتن به خونش رد میکنم خیلی ناراحت میشه وگاهی هم گریه میکنه.من دوس ندارم خواهرم عذاب بکشه.خواهش میکنم کمکم کنید.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
عزیزم من تجربه ابراز محبت اینجوری رو دارم تو باید در مقابل اون محکم و جسور باشی تا اون از این به بعد جراتشو به خودش نده که این کارشو تکرار کنه
حتما یکی از اعضای نزدیک خانواده مادر یا پدر یا برادر ت کسی که می دونی منطقی تر هستند در جریان بذار حتما اونا با برخورد مجکمترشون خیلی بهت کمک می کنن همین که به اونا بگی خودت حس می کنی که چه طور مشکلت حل میشه البته به کسی بگو که می دونی منطقی تر و عاقل ترن من تجربه کردم عزیز که بهت میگم
خودمونی بهت بگم اینجور ادما باید بترسن تا جرات دوباره انجام دادن این کارو به خودشون ندن
همین عکس العمل نشون ندادن توه که اونو پررو کرده و به خودش اجازه می ده هی پیش بره باید محکم جلوش باشی وقتی درو یه دفعه باز می کنه سریع می گی فکر نمی کنین من تو اتاقم بی حجابم اینجوری درو باز می کنین بعد بنا یه عکس العمل اون اگه عذر خواهی کرد بگو درسته شما مثل برادر بزرگ منین ولی محرمو نامحرمیمون سرجاش هست دیگه این کارو نکنین
خلاصه باهاش جدی باش
به نظر من به پدرت بگو من به بابام که گفتم مشکلم حل شد مثل اب رو اتیش
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
با شرایطی که شما توضیح دادی سخته که خونشون نری ولی به نظر خودت گریه های خواهرتو تحمل کنی بهتره یا رفتی اونجا نذاری به خواسته هاش برسه؟ اگه رفتی اونجا این اونه که باید بترسه نه شما آخه از قدیم میگن طلا که پاکه چه منتش به خاکه:227: باهات تنها شد خواست کاری کنه باید عکس العمل نشون بدی زد روی شونت سریع بهش اخم کن بگو بدم میاد آروم در گوشت چیزی گفت صداتو ببر بالا دیگه اصلا کوتاه نیا:324:
اصلا به خواهرت نگو شاید حسابی ناراحت بشه زندگیش به هم بخوره بعدا بهت بگه تو به من خیانت کردی:300:
به مامانت نمیتونی بگی؟
اون به شما علاقه پیدا کرده شاید واسه همین رفتارش با خواهرت بد شده کدومتون خوشکلترین؟ میری خونشون اصلا به خودت نرس لباسای زشت و گشاد بپوش
فکر میکنم خواهرتو تحریک میکنه که تو بری خونشون مثلا نمیگه تو همین 1خواهرو داری چرا نمیاد کمکت؟
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
اگر بخوای به کسی بگی دو حالت داره.خودت متهم می شی.اختلاف به وجود میاد.این مشکلو خودت می تونی حل کنی.
هر وقت اومد طرفت خواست کاری کنه،به هر روشی که خودت می دونی ناراحتش کن.تا یه ارتباطی بین ناراحتی و اون
کاری که می خواد بکنه تو ذهنش شکل بگیره.اگر این رابطه شکل بگیره،دست از سرت بر می داره.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
به نظر من باید بهش هشدار بدی. هیچ چیز سخت تر از دیدن شوهر خواهر خیانت کار نیست مخصوصا اگر به خودت
نظر داشته باشه. ایشون از اینکه شما هیچ عکس العملی در این چند ساله نشون ندادی سوء استفاده کرده پس بهش شخصا تذکر بده و حتی بگو که به خانواده میگویی تا خودش را جمع کند. اما اگر من جای تو بودم ترجیح میدادم که خواهرم را از این وضع نجات بدم حتی اگر خودم را خراب کنم.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
بازم می گم مشکل فقط شما نیستید دوستان سعی دارند مشکل شمارو حل کنند در صورتی که مشکل دیگه زندگی خواهرتونه...خواهر آدم عزیزترین چیزی که هر کس تو زندگیش داره مگه می شه نسبت بهش بی تفاوت بود...کسی که شب میاد کنار شما دراز می کشه و می خوابه شاید از نظر روحی سالم نباشه شاید به قول خودتون فقط مسئله این نباشه که آدم هوسبازیه...
مسئله رو به مادرتون بگید و اگه می تونید به پدرتون...خانوادتون شمارو سالها می شناسن و به این راحتی راجع به شما فکر بد نمی کنند.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
با شرایطی که شما توضیح دادی سخته که خونشون نری ولی به نظر خودت گریه های خواهرتو تحمل کنی بهتره یا رفتی اونجا نذاری به خواسته هاش برسه؟ اگه رفتی اونجا این اونه که باید بترسه نه شما آخه از قدیم میگن طلا که پاکه چه منتش به خاکه:227: باهات تنها شد خواست کاری کنه باید عکس العمل نشون بدی زد روی شونت سریع بهش اخم کن بگو بدم میاد آروم در گوشت چیزی گفت صداتو ببر بالا دیگه اصلا کوتاه نیا:324:
اصلا به خواهرت نگو شاید حسابی ناراحت بشه زندگیش به هم بخوره بعدا بهت بگه تو به من خیانت کردی:300:
به مامانت نمیتونی بگی؟
اون به شما علاقه پیدا کرده شاید واسه همین رفتارش با خواهرت بد شده کدومتون خوشکلترین؟ میری خونشون اصلا به خودت نرس لباسای زشت و گشاد بپوش
فکر میکنم خواهرتو تحریک میکنه که تو بری خونشون مثلا نمیگه تو همین 1خواهرو داری چرا نمیاد کمکت؟
سلام.ممنون از راهنماییاتون.در مورد عکس العمل نشون دادن قبلا هم گفتم وقتی به خاطراینکه دستشوگذاشت روشونم باعصبانیت تمام بهش اخم کردم اون باپررویی تمام فقط لبخند زد.عکس العمل فقط بادادزدن نیس.با کم محلی باجواب تلفن ندادن باسلام نکردن ودرکل بی توجهی بهش فهموندم که از رفتارش ناراحتم.درموردزیبایی هم فک میکنم یه مسئله سلیقه ای باشه ولی ازنظرمن خواهرم ازمن زیباتره.اکثرابه بهانه تنهابودن خواهرم از من میخواست پیششون بمونم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 100maah
به نظر من باید بهش هشدار بدی. هیچ چیز سخت تر از دیدن شوهر خواهر خیانت کار نیست مخصوصا اگر به خودت
نظر داشته باشه. ایشون از اینکه شما هیچ عکس العملی در این چند ساله نشون ندادی سوء استفاده کرده پس بهش شخصا تذکر بده و حتی بگو که به خانواده میگویی تا خودش را جمع کند. اما اگر من جای تو بودم ترجیح میدادم که خواهرم را از این وضع نجات بدم حتی اگر خودم را خراب کنم.
سلام.مرسی ازراهنماییتون.یعنی شما میگین همه چیزو به خواهرم بگم حتی اگه به هردلیلی منو مقصربدونه؟آینده خودشوپسرش چی میشه؟اگه شوهرخواهرم کینه ای بشه وبرام مشکل ایجاد کنه؟؟
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
چرا به مادرت نمیگی؟:305:
یه بارخیلی سربسته قضیه اس دادنشوگفتم البته واضح نگفتم که محتوای پیامش چی بوده ومادرم فقط گفت دلیلی نداره بهت پیام بده وتوهم جوابشونده.همین.احساس میکنم مادرم نمیتونه با این موضومنطقی برخورد کنه چون مادره واحساسی تربرخوردمیکنه واگه کاری هم نتونه بکنه مجبوره یه عمر عذاب بکشه.گاهی اوقات که از نکات منفی شوهرخواهرم به مادرم میگم ازم خواهش میکنه که اینچیزارو بهش نگم چون احساس بدی بهش دست میده ودر کل مادرم طوریه که دنبال راه حل پیدا کردن نیس وفقط خودشو عذاب میده وغصه میخوره وخدایی نکرده ممکنه شوکه بشه وسکته کنه.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
منم مسائل مهمم رو به پدرم میگم با اینکه همه وحشتناک ازش میترسن حتی من ولی میدونم منطقیه شما کسی نداری که صاحب نظر باشه و محکم؟ پدر دایی؟
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
من با برادربزرگترم مشورت کردم اما اونم مثه خودم نگران اینده خواهرم وبچشه ومیگه بهتره خواهرم ازاین موضومطلع نشه.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
خیلی خوبه که داداشت میدونه :104:
داداشت مجرده؟ با هم برید خونه خواهرت بمونید کی بهش گفتی؟
آره خواهرت ندونه بهتره
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
طاهری عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
عزیزم
در مقابل رفتارهای شوهر خواهرت از همان ابتدا باید قاطع می بودی . آنچه ایشون با شما داشته و مشخص بوده میخواد پنهان بمونه نشان از غیر عادی بودن داشته ، و شما متأسفانه همه را با توجیحاتی غیر منطقی از ذهن دور می کردی و منفعل عمل کرده ای و این ذهنیت را برای وی به وجود آورده ای که ناراحت نیستی و شاید خوشایندت هم باشه .
در نظر داشته باش اغلب آقایان حتی یک سلام عادی خانمی را اگر پیشقدم شود به منظور برداشت می کنند ، چه رسد به انفعالهایی که شما یا از ترس یا خجالتی بودن داشته ای .
نباید پول از او قبول می کردی و باید از بانک دریافت کرده و به وی داده و می گفتی ممنون من نیاز ندارم و مناسبتی هم ندارد و دوست ندارم از کسی غیر از پدر و مادرم پولی قبول کنم .
وقتی گفت می خواستم باهات یک شوخی پسرانه کرده باشم >>> می بایست خیلی جدی با چهره ای در هم و لحنی قاطع می گفتی من نه اهل شوخی با پسر هستم و نه هیچ مردی حتی شما . لطفاً حد و حدود رو رعایت کنید وگرنه مجبورم طور دیگری رفتار کنم .
و موارد دیگری که اگر این سه سال را آنالیز کنی می توانستی با قاطعیت رفتار کنی و جرأت را از وی بگیری .
به خواهرت سربسته بگو همسرت حریم محرم و نامحرم را بیشتر رعایت کند اظهار کن من ناراحتم که ایشون خیلی راحت برخورد می کنه و حتی گاه به حساب من پول واریز می کنه که من خوشم نمیاد و می خواهد که تو هم ندانی . ( چون برای این مدرک داری و اونم گرفتن پرینت حسابت از بانک هست ) نمیتواند انکار کند و لذا حساب کار دستش می آید که اوضاع وخیم است .
اگر شوهر خواهر شما اهل ماهواره و بخصوص اینترنت و سایتهای پورن باشد احتمال می دهم گرفتار چه مشکلی شده باشد . آیا اهل این موارد هست ؟
.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام.درسته که من خیلی تندوبه قول شما قاطع رفتارنکردم اما رفتارم طوری هم نبوده که فک کنه من مشکلی ندارم یا اینکه برام خوشایند هم هست.هرچند درمورد شوخی بهش گفتم هیچ دلیلی وجود نداره که بامن شوخی کنی اما مشکل اینجاست که این اقا رفتار تند وقاطع تاثیر زیادی روش نداره ودر کل به روی خودش نمیاره.ازاین گذشته وقتی برادرم باعصبانیت وقاطعیت تمام به خاطر رفتار اون شبش بازخواستش کرد اصلا به گردن نگرفت وطوری برخورد کرد که همچین چیزی وجود نداره.من توی این سه سال فقط به این فک میکردم که زندگی خواهرم خراب نشه وشایدازنظرشمامنطقی نباشه. سعی میکردم باهاش برخورد نداشته باشم.حتی مادرم هم ازسردبرخوردکردن من شاکی شده بود.این آقا اهل ماهواره اینترنت وفیلم هست اما به دلیل مخالفت خواهرم خودشون ماهواره ندارن اماوقتی مهمونی میرن میشینه پای ماهواره.وفیلم هم درحضورخواهرم تماشا نمیکنه چون خواهرم مخالفه اماوقتایی که خواهرم نیس میبینه وخواهرم اینجوری به خودش دلداری میده که هیچ مردی پیدا نمیشه که اهل این چیزانباشه.شوهرخواهرم توی یه خانواده ای بزرگ شده که اهل خداهستندواون اوایل زندگیشون پسرسربه راهی بودوهمه چی ازوقتی شروشدکه محل کارش عوض شدورفتندیه شهربزرگ.واونجا باهمکارایی اشنا شد که اهل هرچیزی شایدباشند.من قبول دارم که توی این سه سال کوتاهی کردم اما شایدهرکس دیگه ای هم بودفکرش به این نمیرسید که همسرخواهرش ....اما اینکه کارهایی که قبلا بایدانجام میدادم رو بدونم خیلی شایدبرای وضعیت الان مفید نباشه .الان بایدچه کار کنم؟اینکه فقط به خواهرم بگم از راحت بودن شوهرت ناراحتم مشکلوحل میکنه واین اقاسربه راه میشه؟تازه ازکجامعلوم خواهرم منظورمومتوجه بشه ومثه همیشه نگه اون تورومثه خوهرکوچکترش میدونه.اون منظوری نداره.اون اصلاحواسش به این چیزا نیس و... بهم بگید ادامه دادن زندگی خواهرم با این آقا ارزش سکوت کردنو داره هنوز؟ ممنون.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
خیلی خوبه که داداشت میدونه :104:
داداشت مجرده؟ با هم برید خونه خواهرت بمونید کی بهش گفتی؟
آره خواهرت ندونه بهتره
سلام مجدد.بله برادرم مجرده.اون شب چون خیلی ترسیده بودم تلفنی جریانو بهش گفتم. یه سری توضیحات جدید هم نوشتم .لطفابخونید وراهنماییم کنید.ممنون.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام طاهری عزیز
من هم با فرشته عزیز موافقم ، بهتره سر بسته یه چیزایی به خواهرتون گوشزد کنین ، تا شوهر خواهرتون حساب کار دستش بیاد که ممکنه این رفتار براشون گرون تموم بشه ، و اگر به زندگیش علاقه مند باشه ، دست از این کارشون برداره ، باید این ترس در ایشون ایجاد بشه که اگر به رفتارش ادامه بده ، زندگیش در خطر خواهد بود(البته تاکید میکنم سربسته)
اینکه به برادرتون این موضوع رو گفتین بسیار خوبه ، هر چند ایشون منکر شدن ، ولی مطمئن باشین حساب کار دستش اومده ،ایشون جز منکر شدن مگه چاره دیگه ای هم داشتند؟ مجبور بودن که منکر بشن
دیدین که وقتی به برادرتون گفتین ، فکر دیگه ای در موردتون نکردن ، چون 21سال هست که باهاتون زندگی می کنن و رفتارتون و خودتون رو خوب میشناسند ، پس از این قضیه نترسید
اقدامات بعدی:
1-با کمک برادرتون پدر مادرتون رو متقاعد کنید که حتی الامکان خونه خواهرتون نرید ،
2-خیلی محکم و قاطع با شوهر خواهرتون رفتار کنید ، خیلی محکم تر از قبل و در مقابل ایشون حجابتون رو خیلی بیشتر از گذشته رعایت کنید
3-همیشه در جمع باشید
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
دوستان عزیز ازهمتون ممنونم که توی این مدت منوراهنمایی کردید.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
مطمئنید که تو جامعه رفتارش مناسبه؟
از وقتی داداشتون باهاش صحبت کرد رفتاراش با شما تغییر نکرده؟
خواهرتون به خودش میرسه؟ انگار این آقا تازه چشم و گوشش باز شده
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام دوست عزیز من هم تقربا این مشکل رو داشتم با این تفاوت که من هم ازدواج کردم ،دقیقا میتونم در مورد معذب بودنتن درکتون کنم واقعا سخته چون پای یک زندگی در میان هست .اولین کاری که من کردم این بود که با شوهرم مساله رو در میان گذاشتم و ایشون هم خیلی منطقی برخورد کرد .بعد هم تمام و کمال بر خوردم رو با ایشون خیلی سرد و جدی کردم و به خواهرم هم روبسته فهموندم که طبق شناختی که رو من داره اهل شوخی و زیادی صمیمی شدن نیستم و لطفا به شوهرت تذکر بده که من از این نو رفتار احساس ناا امنی میکنم.
الان برخوردشون خیلی تغییر کرده اما میدونم اگر جدی نباشم این آقا باز هم به رفتار گذشتشون ادامه میدن.
امیدوارم موفق باشید:72:
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام به همدم 96.منظورتونو درست متوجه نشدم!ازچه نظر رفتارش توجامعه مناسب هست یانیست؟بعداون جریان وصحبت کردن برادرم بااین اقا باهم خیلی برخوردنداشتیم.خواهرم چن سل اول زندگی همش دنبال درس ودانشگاهوارشددادن بود واین اواخرم که باردار بود وخیلی وقتا پیش ما بود وشوهرش تنها به سرمیبرد وبعداززایمان هم بیشتر درگیر پسرشه اما از لحاظ ظاهری بیشتراوقات مرتبه.
سلام به مامان پری.خیلی خوشحالم که درکم میکنید.اما تفاوت بزرگمون اینه که من مجردم ومعلوم نیست کی تصمیم ازدواج داشته باشم والان خیلی دارم سختی میکشم چون منم مثه همه دوس دارم باخواهرم رابطه نزدیک داشته باشم وباهاش رفت وامدکنم واین موضوباعث شده ازخواهرم دور بشم.من هم چن سری به خواهرم گفتم به همسرش بگه که اهل شوخی کردن نیستم اما فایده ای نداشت وهمه میذارن رو حساب اینکه من یه ادم خشک ومغرورم.شما وقتی مجرد بودید بااین موضوچه طوری رفتار کردید؟
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
یعنی تو جامعه خیابون مغازه ها همکاراش رفتاراش مناسبه؟
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
والا من رفتارش با همکاراشو ندیدم تاحالاوخب همکارخانوم زیادنداره.بیرونم رفتارش محترمانست.اما مثه اکثرمرداخب ممکنه آنتنش اینوراونور بچرخه.
-
RE: رفتارغیرعادیه شوهرخواهر
سلام
منم تقریبا همین مشکلو دارم ولی فقط در این حده که بهم اس ام اس عاشقانه میده . البته اوایل ازدواج خواهرم ، شوهرش سعی داشت کوچکترین مشکلو بمن انتقال بده که باهام صمیمی شه و ... ولی من نمیدونستم و فقط چند بار که زنگ زد گفتم "مشکلتونو خودتون باید حل کنید" . جواب هیچ زنگ و اس ام اسشو ندادم و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده عادی برخورد میکنم ولی فقط با خونواده میرم خونشون . و از روز اولم به مامانم گفتم ولی به خواهرم نگفتم که به زندگیش بدبین شه . هر وقتم میان خونمون عادی برخورد میکنم مثل روز اولی که وارد خونواده مون شد .