طرح نگرانی در مورد مسائل جنسی در خواستگاری

با عرض سلام و ادب خدمت شما کارشناس محترم. از اینکه وقت می گذارید و به سؤالات ما جواب می دین، بی نهایت متشکرم. انشاالله خدا خودش به شما عوضِ خیر عطا کنه.
دختری هستم 26 ساله، خواستگاری دارم 32 ساله، با تحصیلات بالا و خیلی مذهبی. یکی از مهم ترین تردیدهای من برای دادن پاسخ مثبت به این آقا این هست که ایشون در طی سه جلسه ای که با هم صحبت کردیم، به یه سری نکات در مورد برخی مسائل خاص اشاره کردند، که راستش برای من خیلی گرون تموم شد! البته ایشون خیلی مؤمن هستن، ولی مثلا تو حرفاشون گفتن: من یه عادت بدی دارم و اونم اینکه دوست دارم همسرمو با بقیه خانوما "مقایسه" کنم، و دلم نمی خواد اون توی آراستگی و زیبایی کم بیاره! دلم می خواد خیلی خیلی به خودش برسه! یا مثلا چندین بار تا حالا اشاره کردن که تو سفر کاری که به اروپا داشتن، خیلی معذب بودن و دائما "تحریک" می شدن!! و اگه یه کم بیشتر اونجا می موندن شاید می رفتن سراغ ازدواج موقتی و صیغه و اینها...! چندین بار هم گفتن که دلشون می خواسته از همون 23-24 سالگی ازدواج کنن و فقط به خاطر مشکلات مالی و عدم حمایت خانواده ازدواجشون رو به تأخیر انداختن و گرنه خیلی تحت فشار بودن و این غریزۀ سرکش اذیتشون می کرده!
من از لحاظ ظاهری معمولی هستم، یعنی نه عیب و نقصی دارم تو صورتم و نه از زیباییِ ویژه ای برخوردارم. اما از لحاظ اندام لاغر و قدبلند هستم (ایشون نظرشون در مورد من کاملا مثبته و منتظر جواب من هستن، یعنی ظاهر من رو تا همین اندازه ای که با چادر دیدن پسندیدن.) اما من خیلی نگران هستم که پس فردا تو زندگی، تو "مقایسه"هایی که ایشون بهش اشاره کردن، کم بیارم! و اصلا این فکر که شوهرم بخواد منو با زن های دیگه مقایسه کنه، خیلی آزارم میده! ایشون که اینقدر مؤمن هستن، چطور خودشون اعتراف می کنن که اهل مقایسه هستن، و در نتیجه چشم چرون هم هستن؟!!
چرا ایشون این همه اشاره می کنن به اینکه زیاد "تحریک" میشن؟! آخه این دور از شرم و حیا نیست؟! آیا ایشون واقعا جزو اون دسته از مردانی هستن که میل جنسی اشون خیلی شدیده و خیلی زیاد تمایل به برقراری رابطه جنسی دارن؟! (راستش من فکر نمی کنم آدم سرد مزاجی باشم، ولی فکر اینکه ایشون همه اش درگیر اینجور مسائل باشه برام ناراحت کننده است، و اصلا چندشم میشه از اینکه ایشون اینقدر رو اینجور مسائل تأکید می کنن!) آیا این بدین معنیه که ما از این لحاظ با هم اختلاف خواهیم داشت؟ و من نمی تونم نیازهای ایشون رو اونطور که توقع دارن تأمین کنم؟
آیا اینکه ایشون خیلی ساله که به قول خودشون تحت فشار غرایز هستن، روی اعصاب و روانشون هم تأثیر گذاشته و ممکنه فردی عصبی و استرسی باشن و کلا سلامت روانی اشون به خاطر این مسئله به خطر افتاده باشه؟!!
من خودم یه برادر دارم که متأهل هست، اما اصلا روم نمیشه در مورد اینجور چیزا ازش سؤال کنم، میشه خواهشا شما برام توضیح بدین که اهمیت این مسئله از نظر آقایون در چه حده؟! آیا همه همین جوری هستن یا ایشون زیادی آتیشش تنده؟! (این واقعا منو نگران و مضطرب کرده، تو رو خدا کمکم کنید.)
در آخر اینکه، من شرایط ایشون (ایمان، تحصیلات، اخلاق،...) رو می پسندم، اما چهرۀ ایشون خیلی به دلم ننشسته، و بعد از یکی-دو ماه هنوز هیچ حس خوبی نسبت به ایشون ندارم، یعنی اصلا به اندازۀ سر سوزنی احساس عشق و علاقه نمی کنم، ولی از اینکه سنم داره بالا میره هم نگران هستم، حالا باید چی کار کنم؟ شما چه توصیه ای می فرمایید؟ ریسک کنم و بله بگم، به امید اینکه بعدا مهرش به دلم می شینه، یا صبر کنم تا انشاالله یه مورد بهتر نصیبم بشه که بیشتر دوستش داشته باشم؟
ممنون از راهنمایی اتون. ببخشید اگه من بی پروا این سؤالات رو مطرح کردم، اما دیگه واقعا مستأصل هستم و اونام منتظر جواب از طرف من هستن، اگه لطف کنید و زودتر جواب منو بدین، ممنون میشم.

دوست عزیزم منم همسن شما هستم و هنوز مجردم.
این حرفهایی که شما میزنی و میگی آدم مومنی هست و حرفای دیگش اصلا با هم جور درنمیاد. من خودم به شخصه اصلا از اینکه یک آقا بخواد از اینجور چیزا بگه خوشم نمیاد. تمام چیزایی که خودتون هم بهش فکر کردید ممکنه در آینده براتون مشکل ساز بشه.
واینکه میگید از لحاظ قیافه هم به دلتون ننشسته خیلی بده.نمیگم ادم باید روی قیافه نظر بده .ولی باید بتونه با قیافه کسی که میخواد باهاش یک عمر زندگی کنه ارتباط برقرار کنه.

به نظر من شما فقط به خاطر اینکه نکنه از وقت ازدواجتون بگذره ،دارید به خودتون فشار میارید که هرجور شده خودتونو متقاعد کنید که این آقا مناسبه.
ولی دوست عزیز ازدواج نکردن از یک ازدواج اشتباه بهتره

بعد از چه مدت آشنايي اين حرف ها را به شما زده؟؟؟؟؟

رابطه شما در چه مرحله اي است؟؟؟؟

شما به ايشون چه حرف هايي مي زنيد؟؟؟

سن شما خيلي زياد نيست اگه به دلتون ننشسته نه بگيد.

سلام مجدد!
بعد از اینکه دو بار با پدرم و سه جلسه با من صحبت کردن. این حرف ها در پاسخ به سوال من در مورد اینکه ایشون چه انتظاراتی از همسر آینده اشون دارن مطرح شد. من چیزی در جواب این حرفا نگفتم و فقط سکوت کردم.
ممنون از همراهی شما دوستان عزیز

سلام مجدد!
بعد از اینکه دو بار با پدرم و سه جلسه با من صحبت کردن. این حرف ها در پاسخ به سوال من در مورد اینکه ایشون چه انتظاراتی از همسر آینده اشون دارن مطرح شد. من چیزی در جواب این حرفا نگفتم و فقط سکوت کردم.
ممنون از همراهی شما دوستان عزیز

ببينيد نگفتيد رابطه ازدواجي شما الان در چه مرحله اي هست؟
به عبارتي مي خوام بدونم ايشون الان شما را تقريبا زن خودش مي دونه يا نه به باره نه به داره و اين آقا اين حرفا را مي زنه؟؟؟؟

من به عنوان یه مذکر خودم رو داخل این بحث کردم و باید اشاره کنم که واقعا این تمایلات جنسی میتونه اخرین دغدغه ادم باشه که تو ازدواج میتونه بهش فکر میکنه.

چون ازدواج درسته اصل مهمش میتونه این باشه ولی همش که این نیست.

شاید اون اقا به قول شما تحت فشار مهمترین چیزی که تو ذهنش بوده بیان کرده و این خیلی هم بد نیست ولی از لحاظ مقایسه: مقایسه ادمو نابود میکنه یعنی میتونه تنها جیزی باشه که ادم رو از بین میبره اگه بشه این تفکر رو عوض کرد خیلی خوبه ولی شما چطور حاضرید با کسی که به دلتون نشسته ازدواج کنید؟ یا حداقل فکر کنید به ازدواجش ؟ اصلا حرف درستی نیست که میگید شاید علاقه به وجود بیاد ؟ این جمله خیلی بی معنیه ؟

به نظرم موضوع شما در صورتی میتونه بیشتر مورد بررسی باشه که حداقل شما طرف رو پسند کنید . اگه شما ایمان و اخلاق فردی رو پسند کردید پس چهره ایا برای شما مهمه دیگه ؟ یا نه ؟ اگه مهمه خودتون رو چطوری توجیح میکنید که با مردی زندگی کنید که با قیافش حال نمیکنید .؟

ولی مگه میشه یکی تا این حد که شما میگید مذهبی با ایمان باشه بعد اهل مقایسه هم باشه ؟ این یکم غیر قابل باوره.

اگه رابطه تون پيش رفته اشكالي نداره كه مي گه، اگه به شما نگه پس به كي بگه؟؟؟؟؟

ولي اگه پيش نرفته اين آقا هيز تشريف دارند. البته ببخشيد رك گفتم.:305:

ایشون اعلام کردن که جوابشون برای ازدواج با من قطعیه و فقط منتظر جواب من هستن، ولی بعضی حرفا مثل اینکه : من اونجا خیلی زیاد تحریک می شدم، من خیلی تحت فشار بودم، رو از همون جلسه اول هم می گفتن. اما اصلا تا وقتی ما عقد نکردیم که نمیشه گفت من زن ایشون هستم و ایشون می تونه راحت هر خرفی رو بزنه! اما می گفت اینا نگرانی های ایشون در مورد زندگی آینده اش هست!!!!
می خوام بدونم آیا ممکنه ایشون در عین حال که اینقدر مذهبیه، اما مشکل جنسی داشته باشه یا اینکه کلا تمایلش به این قضیه بیش از حد معمول باشه؟!!
باز هم ممنون

بله عزيزم متاسفانه بعضي از آدم هاي مذهبي به خاطر محدوديت هاي بيش از حدشون مشكلات جنسي و روحي هم دارند و يا به عبارتي بسيار هيزند.

از آقایون خواهش می کنم بیان و رک و راست تر این مسئله رو برای من روشن کنند. در ضمن من از قیافه اش بدم نیومده، ولی مثلا ترجیح می دادم یه کم بهتر باشه، یا مثلا ریش نذاره. بعضیا رو ایم مسئله تعصب دارن و حاضر نمیشن بعد از ازدواج تغییری در چهر ه اشون ایجاد کنند! آیا شما اینجوری هستین ؟ آیا من می تونم به خودم وعده بدم که حالا بعدا عوض میشه، بهتر میشه؟ من بیشتر از این حرفاش حالم بد میشه!

از آقایون خواهش می کنم بیان و رک و راست تر این مسئله رو برای من روشن کنند. در ضمن من از قیافه اش بدم نیومده، ولی مثلا ترجیح می دادم یه کم بهتر باشه، یا مثلا ریش نذاره. بعضیا رو ایم مسئله تعصب دارن و حاضر نمیشن بعد از ازدواج تغییری در چهر ه اشون ایجاد کنند! آیا شما اینجوری هستین ؟ آیا من می تونم به خودم وعده بدم که حالا بعدا عوض میشه، بهتر میشه؟ من بیشتر از این حرفاش حالم بد میشه!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrzandi

ولی بعضی حرفا مثل اینکه : من اونجا خیلی زیاد تحریک می شدم، من خیلی تحت فشار بودم، رو از همون جلسه اول هم می گفتن.

---

مگه بده عزیز من خوب جوون این تحریکات رو دیده و قصد ازدواج کرده شاید علت اصلی و مهمش برای ازدواج همینه و خواسته شما بدونید برای جلوگیری از تحریکاتش خودش رو تو این دردسر بزرگ یعنی ازدواج انداخته :311:( شوخی کردم . )

ولی این خیلی بد نیست که گفته میخواد به چه دلیلی ازدواج کنه ولی کلی چیز دیگس که به نظرم مشکله که قابل بحث و حرفه که متخصص تر ها باید در موردش نظر بدن.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrzandi

از آقایون خواهش می کنم بیان و رک و راست تر این مسئله رو برای من روشن کنند. در ضمن من از قیافه اش بدم نیومده، ولی مثلا ترجیح می دادم یه کم بهتر باشه، یا مثلا ریش نذاره. بعضیا رو ایم مسئله تعصب دارن و حاضر نمیشن بعد از ازدواج تغییری در چهر ه اشون ایجاد کنند! آیا شما اینجوری هستین ؟ آیا من می تونم به خودم وعده بدم که حالا بعدا عوض میشه، بهتر میشه؟ من بیشتر از این حرفاش حالم بد میشه!

---

خوب ازش بپرسید ببینید نظرش چیه ؟ بگید شما که می خواهید من خوب بگردم خودتون حاضرید خوب بگردید البته روی اصول خودتون مثلا ریشهاتون رو با ماشین کوتاه کنید یا به خاطر من مرتب کوتاهشون کنید و و و و هر مسئله ای دیگه شما خب نباید سکوت کنید ک .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrzandi

سلام مجدد!
بعد از اینکه دو بار با پدرم و سه جلسه با من صحبت کردن. این حرف ها در پاسخ به سوال من در مورد اینکه ایشون چه انتظاراتی از همسر آینده اشون دارن مطرح شد. من چیزی در جواب این حرفا نگفتم و فقط سکوت کردم.
ممنون از همراهی شما دوستان عزیز

---

به نظر من اگه در جواب پاسخ به انتظارات این حرفها را گفتند خیلی هم بی رابط نیست اگر چه عرف هم نیست... شاید ایشون اینجور خواسته به شما بگه روابط زناشوئی براش مهمه و گفت که مثه خیلی از دوستان که تاپیکاشون توی جریان نیازی نباشه بعدا فکر کنه چرا خانومم سرده ، ...

اگر البته فقط یکبار و در جواب به سوال شما گفته باشه و گر نه باید بیشتر دقت کنید

قضیه مقایسه چیزه خطرناکی هست ... چه از نظره ظاهر چه رفتار ،...

یه سوال:
چه موردی باعث شده شما فکر کنید ایشون خیلی مذهبی هستن؟

بیاید ازدید مثبت به موضوع نگاه کنیم

1.اینکه ایشون میاد ازیه عادت بدش برای شما میگه نشان صداقت ایشون هست.

2.اینکه شمارو پسندیده مشخص میکنه تا اینجایی که هست وحتما موردهایی دیگه هم واسه ازدواج داشته شما رو مقایسه کرده و انتخابتون کرده؛پس ازین لحاظ یه مقدار خاطرتون جمع باشه که باوجود مقایسه کردناش شما رو انتخاب کرده؛حالا در اینده هم فرقش اینه که باید به خودت برسی وحواست باشه (فقط در حد هشدار)

3.نیاز جنسی بالایی داره واینو مطرح کرده تا اگه طرفش سرد مزاجه خودش حساب کار بیاد دستش و ازمشکلات جنسی بعد ازدواج پیشگیری بشه؛که اینم اشکالی نداره؛البته به یه موضوعی هم توجه کن اینکه وقتی داشت اینارو میگفت چه لحن و حالتی داشت چون خیلی فرق میکنه که خیلی راحت در مورد این موضوعات درحالی که شمادرمقابلش هستید بگه یا شرم حیایی داشته باشه
منم شنیدم صحبت ازمسائل جنسی در خواستگاری یک بار و نهایتا دوبار باشه،اگه بیشتر تاکید میکنه کارجالبی نیست و یه نکته منفی به حساب میاد

4.دوست من زیاد نگران این نباش که دراینده ایا پاسخگوی نیازش خواهی بود یا نه،چون خودتم میگی که سرد مزاج نیستی؛پس شاید ایشون چون الان تشنه اون مسائل هستن تمایلشون بیشتره چون شنیدم اقایون بعد ازدواج تمایلشون کمتر ولی واسه خانمها بیشتر میشه

5.در مورد چهره هم اگه بدتون نمیاد ازش مشکلی نداره،من خودم نظرم در مورد قیافه همسرایندم اینه که همینکه قیافش قابل تحمل باشه کافیه :d

سلام عزیزم
این آقا به دلیل شرایط خانوادگی و مذهبی بودن توی محیط بسته ای بودن و الان تنها چیزی که ازتون میخوان رابطه جنسیه شاید بعد از برطرف شدن نیازشون دیگه دنبال مقایسه نباشن
شما دختر مرتبی هستید از نظر ظاهری؟ یعنی مرتب آرایشگاه میری؟ اهل لباسهای مختلف و رنگی هستید؟ بعدا اگه همسرش شدید اول باید به خودتون برسید مرتب حمام و آرایشگاه و لباسهای راحت و شاد باید داشته باشید نباید خسته بشید بعد از این مسائل باید به فکر کارای خونه باشید میتونید؟
شاغل که نیستید؟
باید دوستش داشته باشی که بتونی این کارارو واسش انجام بدی اگه دوسش نداری بیخیال شو :305:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrzandi

البته ایشون خیلی مؤمن هستن، ولی مثلا تو حرفاشون گفتن: من یه عادت بدی دارم و اونم اینکه دوست دارم همسرمو با بقیه خانوما "مقایسه" کنم،

اما من خیلی نگران هستم که پس فردا تو زندگی، تو "مقایسه"هایی که ایشون بهش اشاره کردن، کم بیارم! و اصلا این فکر که شوهرم بخواد منو با زن های دیگه مقایسه کنه، خیلی آزارم میده! ایشون که اینقدر مؤمن هستن، چطور خودشون اعتراف می کنن که اهل مقایسه هستن، و در نتیجه چشم چرون هم هستن؟!!

آیا اینکه ایشون خیلی ساله که به قول خودشون تحت فشار غرایز هستن، روی اعصاب و روانشون هم تأثیر گذاشته و ممکنه فردی عصبی و استرسی باشن و کلا سلامت روانی اشون به خاطر این مسئله به خطر افتاده باشه؟!!
در آخر اینکه، من شرایط ایشون (ایمان، تحصیلات، اخلاق،...) رو می پسندم، اما چهرۀ ایشون خیلی به دلم ننشسته، و بعد از یکی-دو ماه هنوز هیچ حس خوبی نسبت به ایشون ندارم، یعنی اصلا به اندازۀ سر سوزنی احساس عشق و علاقه نمی کنم، ولی از اینکه سنم داره بالا میره هم نگران هستم، حالا باید چی کار کنم؟ شما چه توصیه ای می فرمایید؟ ریسک کنم و بله بگم، به امید اینکه بعدا مهرش به دلم می شینه، یا صبر کنم تا انشاالله یه مورد بهتر نصیبم بشه که بیشتر دوستش داشته باشم؟
اما دیگه واقعا مستأصل هستم و اونام منتظر جواب از طرف من هستن،

---

دوست عزیز
اولا اشاره داشتید که خودشون عنوان کردن که یه عادت بدی دارند ،
دوم اینکه پاسختون این باشه که نیاز به بررسی بیشتری دارید، اصلا نگران این نباشید که تعداد جلسات آشنائی بیشتر بشه (در حد معقول ، چه بسا لازم باشه که پدر ومادرتون رو راضی کنید که اجازه بدن یکی دوبار دیگه بیان برا صحبت و شما رو برای دادن پاسخ قطعی تحت فشار نذارن)

یکی از اهداف ازدواج اینه که عادات و رفتارهای ناپسندمون رو بصورت مشترک اصلاح کنیم ، موضوع صحبتتون می تونه این باشه که بگید "من چه کمکی می تونم بکنم تا این عادت بدتون رو کنار بذارید ؟
یا برنامه تون برا ترک این عادت بعداز ازدواج چیه؟

عصبی بودنشون رو می تونید با برخی سوالات داغ محک بزنید ، (چه بسا او هم با بیان این سوالها خواسته شما رو محک بزنه !!!!!!)

چهره شونو نپسندید یا نسبت به ایده التون فاصله داره ؟ اگه از چهره شون بدتون نمیاد همین کافیه .

در پایان می خوام اشاره کنم اگر چه همین جلسات آشنائی ملاک و میزان شناخته ، اما اگر در این حین شما به شناخت نسبی ازشون نرسیدید ، اصلا و ابدا به خاطر مسائل دیگه نباید بله بگید.
بیشتر بررسی کنید ، از پدر ومادرتون بخواهید که به منزلشون برید و وضعیت رندگی و رفتارهاشون با بقیه خانواده ، نحوه خطاب قرار دادن پدر ومادرش و... رو بررسی کنید.

توکل بر خداوند و طلب خیر رو فراموش نکنید.

[b]سلام
از همۀ دوستانی که همکاری کردن و منو راهنمایی کردن ممنونم.
در پاسخ به سؤالات مطرح شده و از اونجایی که نیاز دارم جواب های دقیق تری دریافت کنم، باید عرض کنم:
1- در مورد تدین ایشون تحقیقات کافی انجام دادیم. همه دوستان واساتید دانشگاه و همسایه هاشون تأیید کردن که ایشون پسر مؤمنی هست و خانوادۀ مذهبی داره.
2- بله. من خیلی به سر و وضع ظاهری ام می رسم. با اینکه هنوز مجردم، اما مرتب آرایشگاه میرم و خوش لباس هم هستم. اما راستش یه چیزی هست که اون اول روم نشد بگم، اما ظاهرا چاره ای نیست و مجبورم واضح تر توضیح بدم، خواهش می کنم دوستان متأهل منو راهنمایی کنند: حقیقت اینه که من چهره و اندام خوبی دارم، اما با عرض پوزض س ی ن ه های کوچیکی دارم، و این همیشه واسه من یه دغدغه بوده که نکنه شوهر آینده ام از این موضوع ناراحت باشه و من نتونم نیازها و توقعات اونو برآورده کنم. حتی وقتی می رم استخر و بقیه رو می بینم، به شدت معذب میشم و اعتماد به نفسم پایین میاد. دیگه از وقتی این آقا این حرفا رو هم زده که بدتر...
3- واقعا من اعتماد کنم به اینکه می گین : "همین که از چهره اش بدم نمیاد، کافیه"؟! یعنی بعدا به مرور این واسم ناراحت کننده و عذاب آور نمیشه؟! باز هم تأکید می کنم: صرف نظر از اینکه ریش داره و من اینو اصلا دوست ندارم، صورتش عیب خاصی نداره و من ازش بدم نمیاد، اما تا الآن اصلا عشق و علاقه ای نسبت بهش پیدا نکردم. آیا این عادیه؟!
4- ایشون دچار یه جور شتاب و بی تابی برای ازدواجه، و من فکر می کنم بیشتر به خاطر همون نیاز جنسی اشه، آیا ممکنه بعد از اینکه عطشش خوابید، دیگه زیاد به من توجه نکنه؟! آیا فقط هدفش همین تأمین نیازهاشه؟! (از خودش که پرسیدم هدفش چیه، خیلی کلی و کلیشه ای جواب داد!)
5- همه پسرها موقع ازدواج همین جوری فکر می کنن و فقط به زبون نمیارن، یا ایشون یه حالت عجیب و خاصی داره؟!!

سلام،

در رابطه با مشکل اندام که گفتید، یک دختر خانمی چند وقت پیش به تالار مراجعه کرده بود و این مشکل رو داشت.
تاپیکش رو بخونید، راهنمایی های زیادی به ایشون شده: لینک

شما نوشتید که تنها 3 جلسه با ایشون صحبت کردید.

نظر شخصی من این هست که 3 جلسه برای یک شناخت صحیح و تصمیم برای ازدواج خیلی کم است. به خصوص وقتی شما تردید دارید، این 3 جلسه کم هست!
نوشتید که ایشون هم دارد عجله می کند و فکر می کنم برای همین شما هم کمی تحت فشار قرار گرفتید.

البته همونطور که دوستان هم گفتند، رک صحبت کردن ایشون، نشانه ی صداقت ایشون هست.
ولی اینکه از همون جلسه اول خواستگاری چنین مسئله ای رو مطرح کنند، و همینطور در جلسات بعد تکرار کنند، نشان می دهد که تحت فشار هستند. این کمی ایجاد نگرانی می کنه که نکنه ایشون دلیل اصلیش برای ازدواج و تمام عجله هایش این مسئله هست. درست است که یکی از اهداف ازدواج ارضای میل جنسی هست، ولی نباید هدف اصلی باشد و این فشار باعث شود که آدم از روی عجله انتخاب کند.

به هر حال ایشون نکات مثبت زیادی دارند که شما خودتون گفتید.
ولی به نظر من 3 جلسه مدت زمان زیادی نیست که بخواهید نکات منفی او رو پیدا کنید.

اینکه طرف بگوید من یک عادت بدی دارم که همسرم رو با بقیه مقایسه می کنم، زیاد حرف جالبی نیست.
یا حداقل حرفی نیست که آدم بخواهد در جلسه خواستگاری بزند. این یک عیبی هست در ایشون که باید برطرف کنند.
در واقع در این مورد او باید خودش رو عوض کند!

به هر حال اینها نظرات شخصی من بود.
چندتا مقاله بسیار خوب در سایت همدردی هست که به نظر من حتماً اونها رو مطالعه کنید: لینک
به خصوص مقاله ای که در مورد سوالات در جلسات خواستگاری هست مفید است.

پس در آخر تکرار می کنم که سعی کنید ایشون رو بیشتر و بهتر بشناسید.

موفق باشید.

در مورد سوال اخرتون فكر نميكنم همه اقايون اينجور باشند... بله مسليل جنسي بخشي از ازدواج هست اما نه همه اون

من فكر ميكنم اين مسايل براي ما اقايون مهمتر از خانمها هست اما بهرحال يك نياز مادي است و بعد از مدتي فروكش خواهد كرد ... مهم اخلاق و رفتار هست كه ميمونه

اين كه ايشون عجله زيادي داشته باشه حالا بهر دليلي خيلي به نظرم خوب نيست... شما بايد به خودتون وايشون فرصت بدهيد هم را بشناسيد البته تا جايي كه وابستكي ايجاد نشه

شما ميگيد دو ماهه كه با ايشون آشنا هستيد و خواستگارتون هستن.ولي تو اين مدت هنوز به دلتون ننشسته.و علاقه اي نسبت به ايشون نداريد.جدا از اون مسئله اي كه مطرح كرديد اين ريسك بزرگيه كه با احتمال اينكه بعدا ازش خوشتون بياد باهاش ازدواج كنيد.
در ضمن اين مسئله ي مقايسه كردن خيلي بده.شايد ايشون تو اين مقايسه ها از كس ديگه اي خوشش اومد ....اون وقت چي؟فكر اينو كردين؟ايشون بعد از ازدواج ديگه نبايد به هيچ زني نگاه كنه چه برسه به اين كه درحدي ريز بشه تو قيافه و رفتارشون كه با شما مقايسشون كنه.اين ويژگي اي كه ايشون خيلي راحت ازش حرف زده خيلي بده.بايد بذارتش كنار
درمورد نياز جنسيش هم مواظب باشيد .اگه فكر ميكنيد نميتونيد نيازشو برطرف كنيد كه از اين ازدواج صرف نظر كنيد بهتره.اينجور كه معلومه ايشون خيلي گرم مزاجن و خيلي بايد مراقب بود كه به تنوع طلبي كشيده نشن

نظرات اقا حامد و کاربر baby قابل تامل هستند
مسئله جنسی مسئله مهمی هست و بخش مهمی از زندگی زنا شویی را تشکیل میده
اتفاقا به نظر من برای این بخش باید برنامه منظمی داشت و اگر شخصی این موضوع را بخواد کمرنگ جلوه بده دچار مساله شناختی و شاید روحی هست

ولی همانطور که می دانید و می دانیم زمینه اصلی که موجب دوام زندگی عاشقانه میشه مجموع رفتار ها، عادات ، عقاید، شخصیت و سایر صفات پسندیده از جمله اخلاق جنسی هست .

یعنی اگر مردی گرم مزاج باشه ولی زنی سر مزاج اون زندگی ، دچار تنش و سردی خواهد شد

نیروی جنسی یک نیروی الهی هست که بین زوجین یک حس تعهد ، اعتماد،ارامش و... خواهد داشت

بهترین راه حل این هست که بررسی کنید ایا ایشان سایر معیار ها را در شما بررسی کرده یا فقط فکرش معطوف موضوع خاصی هست

باز هم تکرار می کنم مسئله جنسی شاید 25% معیار برای ازدواج باشه. 75% دیگر
شامل: نوع برخورد در هنگام بروز مشکلات، صداقت، محبت،مسئولیت پذیری،شخصیت، نظافت،اخلاق و... هست

مسایل جنسی در ازدواج مهم است، اما نحوه مطرح کردن ایشون اصلا درست نیست.

تحریک شدن در اروپا، مقایسه کردن ( که مقدمه اش عدم کنترل نگاه است یا نگاه ناسالم !! ) این ها مسایلی است که خیلی به نظر من عادی نمی رسه.

به مومن بودن ظاهری کسی هم اعتماد نکنید.

عجله ایشان و مطرح کردن اینکه من سالهاست که برای نیاز جنسی ام مایل به ازدواج بودم اما امکان مالی نداشتم !!!

همه اینها نشون می ده که در این زمینه خیلی سالم نیستند. شاید فقط بشه به قول یکی از دوستان گفت خیلی صادقند که همچین حرفهایی را زده اند.

سلام خانومی یادم میاد یه بار از شوهرم شنیدم بعضی از مردا به خاطر اینکه از نجابت و حیای دختری تو جلسات خواستگاری مطمئن بشن سعی میکنن از این حرفا بزنن تا عکس العمل شونو ببینن.شاید میخواسته یه دستی بزنه

البته شما حرفهای همه دوستان را می شنوید و بعد تصمیم می گیرید.

من فکر می کنم حتی برای امتحان طرف مقابل هم زدن این حرفها زشت است.

شما برای امتحان نجابت یک دختر بهش بگید من تو خیابون هی تحریک می شم؟؟؟؟؟؟ خودت و شخصیتت را ببری زیرسوال که مثلا داری امتحان می گیری؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شب نم

مسایل جنسی در ازدواج مهم است، اما نحوه مطرح کردن ایشون اصلا درست نیست.

تحریک شدن در اروپا، مقایسه کردن ( که مقدمه اش عدم کنترل نگاه است یا نگاه ناسالم !! ) این ها مسایلی است که خیلی به نظر من عادی نمی رسه.

به مومن بودن ظاهری کسی هم اعتماد نکنید.

عجله ایشان و مطرح کردن اینکه من سالهاست که برای نیاز جنسی ام مایل به ازدواج بودم اما امکان مالی نداشتم !!!

همه اینها نشون می ده که در این زمینه خیلی سالم نیستند. شاید فقط بشه به قول یکی از دوستان گفت خیلی صادقند که همچین حرفهایی را زده اند.

---

خب در این این مرحله، یعنی انتخاب برای ازدواج باید در مرتبه اول به همه چیز شک داشت...
متاسفانه شرایط جامعه اینطور هست، باید کمتر خوشبین بود و بیشتر بد گمان بود:82:
این احتمال رو هم داد که این فرد منظور خاصی نداشته . ممکن هم هست داشته باشه! یعنی واقعا نمیشه 100% کسی رو محکوم کرد

باید با صحبت کردن منظور دقیق فرد مورد نظر رو فهمید و بعد محاکمه کرد و مجازات کرد و...


کاربری که این تاپیکو شروع کرد ، باید جلسات بیشتری رو برای شناخت در نظر بگیره
همین که ایشان فرمود ایشان هیچ مشکلی نداره و انتخابش رو کرده کمی عجیب هست! در طی این مدت کوتاه نمیشه برای ازدواج تصمیم گیری کرد...باید بیشتر زمان صرف بشه و تمام نکات ریز و درشت بررسی بشه

عزیزم

ایشان الان 32 سال دارند و از جوانی این نیاز رو به شدت داشتند و در موقعیتهایی هم قرار داشتند که برایشان تحریک کننده بوده ( تو خارج یا در بعضی شهرهای ایران چشمهاشون رو به هر طرف بکنند برای نگاه نکردن باز یه چیز تحریک کننده ای هست). پس به نظر من ایشون تا حدی به قول یک بنده خدایی زن لازمند. مشکل اول اینه که ممکنه ایشون خیلی از معیارهایی که در حالت عادی داشتند الان نادیده گرفته باشند. و بعد از ازدواج تازه یادشون بیاد که دنبال چه خصوصیاتی بودند و دائم سرزنش یا مقایسه داشته باشند. و مشکل دوم اینه که ایشون صداقت رو در جهت نادرستی استفاده می کنند. اگر این حد صداقت در بعد از ازدواج ادامه داشته باشه خیلی ازار دهنده است. مثلا بعدا با صداقت به شما بگن فلانی از شما خوشگلتره یا خیلی لاغری من زن چاق دوست دارم یا من عادت دارم به زنم تو دلم فحش بدم (فرضا) و .... سومین مشکل همین مقایسه هستش که به نظرم بدترین عذابی که یک مرد می تونه به یک زن بده همین مقایسه کردنه. با این کار تمام اعتماد به نفس و هویت یک زن زیر سوال میره . چون اصلی که در جهان وجود داره اینه که هر چیز قشنگی که ببینی یک چیز قشنکتر از اون باز پیدا میشه. هر خصوصیت خوبی که ببینی باز خصوصیت خوب رو با کیفیت بالاتر می تونی پیدا کنی و .... پس شما خودتو بعد از ازدواج بکشی باز هم بهتر از شما پیدا خواهد شد که ایشون بتونه مقایسه ای داشته باشه.

حتی اگر خواستید به ایشون جواب مثبت بدید حتما در مورد راهکارهایی که ایشون برای رفع این مشکلات در نظر دارند هم صجبت کنید.

این آقا اونطوری که میگن با کسی نبودن پس تا حالا هیچ مقایسه ای نداشتن نههههههههههههههههه؟
شاید این حرفارو گفته که حساب کار دستت بیاد که همسرش همه جوره باید به خودش برسه:311:
به نظرم باید یه دختریو بگیره که از ظاهرش معلوم باشه خیلی به خودش میرسه و خوشکله چرا سراغ کسی مثل شما اومده که تجربه ای ندارین:310:
خداییش تو جامعه ما تو خواستگاری از این حرفها زشته بزنن
به مادرتون گفتید؟
یعنی معیار دیگه ای نداشت؟:122:

نقل قول:

---

اما چهرۀ ایشون خیلی به دلم ننشسته، و بعد از یکی-دو ماه هنوز هیچ حس خوبی نسبت به ایشون ندارم، یعنی اصلا به اندازۀ سر سوزنی احساس عشق و علاقه نمی کنم،

---

نميدونم چرا داريد انقدر ماجرارو پيچيده ميكنيد!!؟؟ از اين جمله هاتون و جملات مشابه به وضوح ميشه فهميد كه با ايشون احساس خوشبختي نخواهيد كرد!

بزرگترين اشتباه هم اينه كه صرفا به خاطر ترس از زياد شدن سنتون تن به ازدواج بديد و از خيلي معيارها و ملاكهاتون كوتاه بيايد!

سلام دوست خوبم
عزیزم چرا نگران سنت هستی اونقدر هم سنت زیاد نشده هنوز فرصت داری. این که دو سال دیگه ازدواج کنی بهتره یا اینکه دو سال دیگه تحملت از مقایسه کردن های همسرت و نیازهای جنسی زیادش و یا از رک حرف زدنش تموم بشه و خدای نکرده به طلاق فکر کنی.
به قول دوستای دیگه صداقت خوبه ولی توی هر چیزی باید متعادل بود . یک مسلمان واقعی کسی که توی تمام کارهاش و تمام حرفهاش حد تعادل رو نگه داره پس نگران این هم باش که ممکن مذهبی بودن چیزی دور از واقعیت مذهب باشه یعنی یه آدم افراطی در مذهب . که همه چیز مذهب رو به نفع خودش میبینه , اینکه مثلا توی مذهب ما گفته شده زن در مسائل جنسی نباید از همسرش سرپیچی کنه و یا اونو سرد کنه درغیر این صورت فرشتگان بر او لعنت میفرستن و .... خلاصه از این حرفها . ولی اصلا به این توجه نکنه که در همین مذهب گفته شده که مرد باید نیاز همسرش رو برآورده کنه و قبل از خواسته ی جنسی باید نظر همسرش رو بدونه و به اون فرصت بده تا خودش رو آماده کنه و موقعیت همسرش رو درک کنه .
اینها که میگم از روی مشاوره نیست از روی مسائلیه که در اطراف خودم دیدم .
نه این صداقت آقا خوبه , نه دیدش به ازدواج خوبه , نه عادت به مقایسه همسر آیندش که مهمترین معذل شما برای انتخابه , چطور میتونی با مردی ازدواج کنی که به جای اینکه از شما به عنوان همسرش تعریف و تمجید کنه دائما رفتار و ظاهر و شکل لباس پوشیدن و حتی آشپزی و سلیقه در شیدن دکوراسیون و .....دیگران رو به روی تو بیاره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوست عزیز

نوشتن نامه هم روش خوبیه برا بیان دیدگاهها و خواسته هاتون. می تونید ازشون بخواید که ملاکها ، خواسته ها و اهدافشون رو از زندگی مشترک بنویسن ، شما هم اینکار رو بکنید و در یه جلسه این برگه ها رو رد وبدل کنید.

در هنگام نوشتن هر فردی تمرکز بیشتری داره و مطمئنا ملاکهار اصلی رو می نویسه. موردی که در صحبت حضوری اتفاق نمی افته. در صحبت رودر رو شرایط دیگه خیلی تاثیر گذاره. گاهی روال بحث و گفتگو جائی میره که شما نمیخواید.

بهرحال برا رسیدن به پاسخ باید زمان بیشتری رو برای بررسی در نظر بگیرید.

بعد از این زمان حس می کنی دلت واقعا براش تنگ میشه و می خوای ببینیش و یا دوست داری کنارش باشی
اگر اینطور نیست بیخیالش باش چون شاید همین حالات درونیشه که تو ظاهر و رفتاراش منعکس شده و شمارو عقب می کشه باید جدی بگیریش

بعد از این زمان حس می کنی دلت واقعا براش تنگ میشه و می خوای ببینیش و یا دوست داری کنارش باشی
اگر اینطور نیست بیخیالش باش چون شاید همین حالات درونیشه که تو ظاهر و رفتاراش منعکس شده و شمارو عقب می کشه باید جدی بگیریش