-
میخوام دوباره تکرار نشه
سلام
من سارا هستم 22 ساله.مدتی است که ازدواج کرده ام.یعنی حدود 9ماه
شوهرم راخیلی دوست دارم وازدواج ما برمبنای دوستی بود.از زندگی ام خیلی راضی هستم ولی مشکلم با شوهرم اینه که مسیج ها وشماره هایی رو که زنگ زده پاک میکنه...........یک بار وقتی عقد بودیم بهم خیانت کرده ومیترسم دوباره این کارو بکنه
اولا خیلی بهش گیر میدادم ولی الان یه کم بهترشدم.
لطفا کمکم کنید
چیکارکنم که خیانت دوباره تکرار نشه
ممنون
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
[
سلام سارا جان:72:
به تالار خوش اومدی[/size]:72:
عزیزم بیشتر راجع به شرایطی که داری توضیح بده .
ولی فکر کنم آقای sci خیلی خوب بتونه به شما کمک کنه .[size=
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
خوب ما باعشق ازدواج کردیم ولی یه روز که با مامانش اینا درگیر شده بود .اینقدر عصبانی شده بوده که
همون روز با یه دختر ارتباط جنسی برقرار کرده بود.من به خاطر عشقی که داشتم بهش بخشیدمش و اونم قول داد دیگه تکرار نشه
ولی هنوز میترسم.میترسم دوباره تکرار بشه
روزهای اول عروسیم خیلی بهش گیرمیدادم.ولی دیدم زندگیم داره از هم میپاشه بیخیال شدم
یعنی تلفناشوچک میکردم.هی زنگ میزدم محل کارش......... ولی الان بهترم
ممنون اگه بتونیین راهنماییم کنید
من خیلی میترسم آخه از یه خانواده اصیله...........
از دشمن داری میترسم
:302:
من خیلی میترسم آخه از یه خانواده اصیله...........
از دشمن داری میترسم
:302:
من خیلی میترسم آخه از یه خانواده اصیله...........
از دشمن داری میترسم
:302:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سلام،
در رابطه با خیانت تاپیک زیاد هست. می توانید نگاهی به اینها بیاندازید:
http://www.hamdardi.net/thread-8621.html
http://www.hamdardi.net/thread-5275.html
http://www.hamdardi.net/thread-16151.html
http://www.hamdardi.net/thread-11875-pos...#pid108875
http://www.hamdardi.net/thread-15003.html
http://www.hamdardi.net/thread-14423.html
http://www.hamdardi.net/thread-7944.html
http://www.hamdardi.net/thread-2654.html
http://www.hamdardi.net/thread-14685.html
http://www.hamdardi.net/thread-14144.html
http://www.hamdardi.net/thread-4464.html
http://www.hamdardi.net/thread-11643.html
http://www.hamdardi.net/thread-8901.html
http://www.hamdardi.net/thread-13874.html
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سلام بچه ها
چرا کسی منو راهنمایی نمیکنه
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
بيشتر توضيح بديد. توضيحاتتون گنگه
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
میشه منو راهنمایی کنید که در مورد چی توضیح بدم
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فریا59
خوب ما باعشق ازدواج کردیم ولی یه روز که با مامانش اینا درگیر شده بود .اینقدر عصبانی شده بوده که
همون روز با یه دختر ارتباط جنسی برقرار کرده بود.من به خاطر عشقی که داشتم بهش بخشیدمش و اونم قول داد دیگه تکرار نشه
مگه شما اون موقع عقد كردش نبوديد چرا خودش را با شما آروم نكرد در ضمن عصبانيت چه ربطي به اين كار زشت داره؟؟؟؟؟؟؟؟
ولی هنوز میترسم.میترسم دوباره تکرار بشه
روزهای اول عروسیم خیلی بهش گیرمیدادم.ولی دیدم زندگیم داره از هم میپاشه بیخیال شدم
یعنی تلفناشوچک میکردم.هی زنگ میزدم محل کارش......... ولی الان بهترم
آيا چيزي ازش ديديد كه بهش مشكوك شديد؟؟؟؟؟؟؟
ممنون اگه بتونیین راهنماییم کنید
من خیلی میترسم آخه از یه خانواده اصیله...........
از دشمن داری میترسم
ببخشيد يعني چي كه مي ترسم آخه از يك خانواده اصيله؟؟؟؟ اون خودش بايد به فكر آبروش باشه؟؟؟؟؟!!!!!!!!
:302:
:302:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
نمیدونم ولی وقتی با مامانش درگیر شد سرمن بود درگیریشون................
من نمیدونم چه فکری کرد با خودش که این کارو کرد..........
در ضمن من وقتی عقد بودم بسیار زودرنج وحساس بودم......
ویکی از اخلاقای بدشم اینه که زود قهر میکنه مانند بچه ها
نه از وقتی عروسی کردم چیزی ازش ندیدم فقط عید بود که داشت پیام میداد به دوستاش
وقتی من میومدم کنارش هی غرغر میکرد
یعنی امسال اولین عیدمون بود بهم زهرمار شد
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
عزیزان منو راهنمایی کنید..........
چرا کسی منو راهنمایی نمیکنه
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
خيلي ببخشيدا اما مردي كه سر يه دعواي خانوادگي بره سر خيابون يكي رو پيدا كنه و ....اصلا و ابدا به درد زندگي نميخوره حالا چه زندگي با عشق باشه چه بي عشق!!!
اصلا احساس نميكني كه خودت رو گول زدي و بخشيديش؟؟؟؟
واقعا ادم به اين راحتي ميتونه با يه غريبه رابطه جنسي داشته باشه وقتي زن عقدي داره؟؟؟؟؟
ميشه به اين مرد اعتماد كرد؟
چه تضميني هست كه فردا با تو دعوا كرد نره سراغ يه دخمل قشنگ و ....؟؟؟
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
من الان حدودا یکسال عروسی کردم ...
دیگه برا این حرفا یه کم دیره
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
خيلي ببخشيدا اما مردي كه سر يه دعواي خانوادگي بره سر خيابون يكي رو پيدا كنه و ....اصلا و ابدا به درد زندگي نميخوره حالا چه زندگي با عشق باشه چه بي عشق!!!
اصلا احساس نميكني كه خودت رو گول زدي و بخشيديش؟؟؟؟
واقعا ادم به اين راحتي ميتونه با يه غريبه رابطه جنسي داشته باشه وقتي زن عقدي داره؟؟؟؟؟
ميشه به اين مرد اعتماد كرد؟
چه تضميني هست كه فردا با تو دعوا كرد نره سراغ يه دخمل قشنگ و ....؟؟؟
شما منو به جای این که راهنمایی کنید شکاک ترم میکنید
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
چرا عزیزم بهت بر می خوره خوب راست میگه بعضی از شما دختر ها ایقدر ساده اید و اینقدر راحت ازدواج می کنید که اینگار دارید مانتو میخرید بعد یک سال با یه بچه غمبرک می زنیدو پدرمادرتون رو دق می دید که چه کار کنم حالا تا دیر نشده ویه بچه معصوم نیومده تو کارتون عقلتو توسرت جمع کن تصمیم درست بگیر:160:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
چرا عزیزم بهت بر می خوره خوب راست میگه بعضی از شما دختر ها ایقدر ساده اید و اینقدر راحت ازدواج می کنید که اینگار دارید مانتو میخرید بعد یک سال با یه بچه غمبرک می زنیدو پدرمادرتون رو دق می دید که چه کار کنم حالا تا دیر نشده ویه بچه معصوم نیومده تو کارتون عقلتو توسرت جمع کن تصمیم درست بگیر:160:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
بهت بر نخوره عزیزم من رک بهت گفتم که روشن شی با خودت چه کردی...
هر کاری فقط دفعه ی اولش خیلی سخته اما وقتی ترست ریخت و برات عادی شد دیگه مهم نیست و نمیترسی...نمیخوام شکاک تر بشی یا الان بری دادخواست طلاق بدی اشتباه بزرگی کردی که از چنین خطایی گذشتی و بخشیدیش اما حالا نمیشه کاری کرد جز دعا واسه اینکه دوباره به سرش نزنه و فیلش یاد هندوستان نکنه....بخشش خوبه اما نه هر جایی و نه هر کاری رو...اما بقول خودت حالا واسه این حرفا دیره(گرچه هنوز خیلی دیر نشده)
کار همسرت چیه؟
چند ساعت از روز و یا احیانا از شب رو به خاطر کارش بیرون از خونه و دور از شماست؟
امیدوارم کارش شیفتی نباشه و شیفت شب نداشته باشه...
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سلام عزیزم
سر این قضیه نمیگم حساس نباش اما جلو شوهرت بروز نده
چکش نکن چون فقط اعصابتو خورد میکنی
سر کار میری؟ وقتتو جوری تنظیم کن که وقتی همسرت هست کنارش باشی
همیشه براش تازه باش به خودت برس هیچ وقت باهاش قهر نکن که کار خطرناک نکنه
بهش گیر بیخود نده عصبی میشه:324:
باهاش برو تفریح و سفر نذار تنهایی بره سفر
باید همیشه کنارش باشی نه چکش کنی:43:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سلام
خیلی ممنون که راهنماییم کردید..من واقعا شوهرمو دوست دارم
نه خداروشکر.کارش ازاده وشیفت شب هم نداره
صبح ها از ساعت 9 میره تا1
وبعداظهرهاهم ازساعت 5تا9 شب
برا خودش کارمیکنه
واگه بخواد سفر هم بره منو باخودش میبره
راستی من قبلا میرفتم سر کار .یعنی وقتی مجرد بودم.
ولی از وقتی عقدکردم نه تنها بیرون میرم ...نه چیزی
همش توخونه هستم
اگه بازم راهنماییم کنید ممنون میشم
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
عزیزم شما باید برای همسرتون تازه باشید به خودتون برسید
وقتی خونه نیست برو کلاسایی که دوست داری
هرچی افکاره منفیه مال بیکاریه:311:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
من همیشه به شوهرم میرسم..
ولی متاسفانه نمیذاره کلاس برم
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
چرا؟ مگه کلاسی نزدیکتون نیست؟
تنها بیرون میری؟
با دوستات ارتباط داری؟
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
نه تنها بیرون نمیرم همیشه همسرم منو میبره
دوستامم بعضی وقتا میان خونمون
دوست نداره کلاس برم
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
باید خودتو سرگرم کنی قرآن بخون کتاب بخون مهمونی بده:43:
بیا پیش همدردیا:43:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
sسلام دیشب خیلی حالم بد بو د....
بعضی وقتا به جدایی فکرمیکنم.دلم میخواد تنهاش بذارم.
دلم خیلی گرفته
میدونید چرا
چون همیشه توقع داره همه کار براش بکنم ...
ولی وقتی من کاری ازش میخوام منودرک نمیکنه
وقتی باهام اشتی باشه خیلی خوبه
ولی وقتی قهرکنه خدا میدونه کی اشتی کنه
همیشه سر چیزا الکی قهر میکنه.بهم بگید چیکارش کنم
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سلام
همسر شما چند سال سن دارند؟
شغل ایشان چیست؟
قبل از ازدواج چه مدت با هم بودید؟
رفتار ایشان آن موقع چگونه بود؟
آیا شما فقط به دلیل حس خیانت مشکل دارید؟ اگر غیر از این است لطفا" مشکلات را بیان کنید
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
25
کارش ازاده
2 ماه
حس خیانت هست
وقهرکردناش سرچیزا الکی
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سلام عزیزم :72::72:
میتونم بپرسم توقعاتی که همسرت از شما داره چیه که بی جاست ؟
همینطور توقعاتی که شما از همسرت داری که برات انجام نمیده ؟
قهر های الکی که میگی سر چه موضوعاتی اتفاق میفته ؟
من مشاور نیستم ولی شاید اگر بهتر در مورد مسائل توضیح بدی و سعی کنی اینقدر گنگ حرف نزنی دوستان بهتر بتونن راهنمایی بکنن.:43:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
با سلام
منظورم اینه هیچ کاری توخونه انجام نمیده.همه کارهارو باید خودم به تنهایی انجام بدم
مثلا وقتی میگم کمکم کن سفره روجمع کنم اعتنایی نمیکنه ویا وقتی مریض هستم برام کاری انجام نمیده
سرحرفای من
مثلا از مامانش ناراحتم بهش میگم برمیخوره بهش وزود قهرمیکنه
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
دوست خوبم:72:
شما گفتی که شاغل نیستی , بیرون هم نمیری , خب با این تفاسیر چه لزومی داره برای جمع کرد سفره از همسرت که بیرون از خونه بوده و خسته است کمک بخوای , وقتی شما همسرت رو درک نکنی چطور انتظار داری که اون شما رو درک کنه ؟
توی زندگی باید تقسیم کار داشته باشید وقتی همسرت در بیرون از خونه مشغول به کاره شما هم وظیفه کار خونه رو داری و باید سعی کنی اونو به نحو احسن انجام بدی .
این که دوست داری گاهی وقتها بهت کمک کنه مسئله ی دیگه ایه که میتونی توی مواقعی که رابطتتون خوبه یا مثلا بیرون در حال قدم زدن هستید بهش بگی که خیلی دوست داری گاهی وقتا کمکت کنه سفره جمع کنه و مثلا باهات ظرف بشوره و یا خیلی از خواسته های دیگه ای که ازش داری.
ببین عزیزم من خودم شاغلم از ساعت 6 و نیم صبح میرم بیرون تا 6 عصر ولی توی 5 سالی که از زندگی مشترکمون میگذره تا حالا کوچکترین کاری از کارهای خونه بهش نگفتم انجام بده ولی چون [/size]منم از سر کار میرم خونه و خسته ام معمولا خودش دوست داره بهم کمک کنه ولی من مانعش میشم و بهش میگم تو استراحت کن , کارت ار من بیشتره خسته تری ولی باز کمکم میکنه .
بذار یه چیزی بهت بگم مردها بعضی هاشون مثل بچه ها میمونن هر کاری رو که بهشون بگی انجام ندن انجام میدن و کاری که ازشون بخوای انجام بدن انجام نمیدن , در کل خوششون نمیاد دائم برای انجام دادن یا ندادن کاری بهشون امر و نهی بشه ولی وقتی به حال خودشون بذاریشون همه چی درست میشه .
یه نصیحت بهت میکنم سارا جان هیچوقت دلخوری که از مادر شوهرت داری بهش نگو چون با این کار اونو حساس میکنی و اون فکر میکنه میخوای از مادرش جداش کنی یا رابطشو با مادرش خراب کنی به همین خاطره که باهات قهر میکنه , در واقع حرفهات رو باور نمیکنه پس برای این مشکل بهتره که صبرت رو بالا ببری . اکثر مادر شوهر ها به عروسهاشون حرفهایی میزنن که باعث ناراحتی میشه اگه میتونی با احترام تمام جواب مادر شوهرت رو بده اگه هم نمیتونی سعی کن سریع حرفهاش رو فراموش کنی . نگو نمیشه چون من امتحان کردم و میشه از همین بچه های تالار هم نیرو گرفتم .
فکر میکنم مشکل شما مشکل خاصی نیست که نشه حلش کرد و نیاز به قهر و دعوا هم نداره . میتونی توی یه موقعیت خوب از همسرت بخوای که با هم حرف بزنید ولی قبلش حتما شرایط رو آماده کن , البته اگه گفت خسته ام و حالا ولش کن و .... اصلا اصرار نکن چون شرایط بدتر میشه .
شما و همسرت با هم مشکلی ندارید فقط حرفهای نگفته با هم زیاد دارید .
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
ترگل جان ممنون از راهنماییت
من این اواخر مثل بچه ها شدم همش بهانه میگیرم
دلم میخواد هرجا میره منوباخودش ببره
وقتی هم میگه نمیشه من مثل بچه ها گریه میکنم
دوست ندارم اینجوری باشه.
به نظرتون این بده که من اینجوریم
یه مشکل دیگه وقتی بیرون میره حدودا 5 ساعت میشه
من جرات ندارم بپرسم کجا بودی
اگه هم بپرسم یا جواب الکی میده یا عصبانی میشه ویا قهرمیکنه
بهم بگید چطوری باهاش حرف بزنم که بهش برنخوره
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سارا جان سلام:72:
عزیزم من مشاور نیستم و اگه هم راهی پیشنهاد میکنم فقط روی تجربه های شخصی که دارم و یا توی اطرافیانم دیدم .:43:
عزیزم این که به این زودی گریه میکنی اصلا خوب نیست :324:, نمیگم از این که همسرت چند ساعت بیرونه و تو توی خونه ناراحت نباش , درک میکنم , تا حدودی ناراحتی داره ولی گریه کار بچه هاست و فقط در مقابل پدر و مادر شاید خوب جواب بده چون زود دلشون میسوزه ولی در مورد همسر فکر نمیکنم جواب بگیری تازه اعصاب خودت رو هم خورد میکنی ولی همسرت کار خودش رو میکنه بدون اینکه براش مهم باشه که تو الان توی خونه چه حالی داری ( نمیدونم شاید هم براش مهم باشه )
اولین کاری که باید بکنی بدست آوردن آرامش.:227: این خیلی میتونه بهت کمک کنه . در مورد مهار خودت در مواقع عصابانیت مطالب خوبی توی تالار هست که میتونی از اونها استفاده کنی و منم توضیح اضافه نمیدم ولی حتما بخون روی من که خیلی خوب جواب داد.
دومین کاری که باید بکنی اینه که خودت رو به یه کاری مشغول کنی , البته قبلا گفتی که همسرت دوست نداره کلاس بری , برای مثال میگم میتونی یه سی دی آموزش گلدوزی با دست بخری با لوازم مورد نیازش . هر وقت توی خونه تنها شدی و همسرت بیرون رفت این میتونه راه خوبی برای سرگرم شدنت باشه چون هم لذت بخشه هم وقت گیر و اونوقت نمیفهمی زمان چطور میگذره . اینطوری وقتی همسرت بیرون از خونه است تو میتونی فراموش کنی که تو رو با خودش نبرده و یا چند ساعته بیرونه .
بهتره یه مدت صبرت رو زیاد کنی نه ازش بپرسی کجا بوده یا کجا میره نه ازش بخوای تو رو هم با خودش ببره . سعی کن یه مدت برای خودت زندگی کنی و به خودت آرامش بدی , به همسرت توجه کن ولی نه خیلی زیاد , وقتی توی خونه است نصف وقتت رو برای اون بذار و نصف دیگه رو برای خودت . مثلا همون کار گلدوزی رو انجام بده ولی نه اونقدر زیاد که باعث عصابانیت همسرت بشه و دیگه این کار رو هم نذاره انجام بدی.
وقتی پیشت نیست و ناراحت میشی با خودت بگو مگه با نبودن من اون ناراحته که با نبودن اون من خودم رو ناراحت کنم. عزیزم نمیگم این حرفها رو با خودت بزن که بینتون فاصله بیفته ها , میگم در نبودش اینها رو با خودت تکرار کن که بفهمی دلیلی برای ناراحتیت وجود نداره و بی دلیل داری به خودت عذاب میدی .
در مورد مسئله ای که اسم تاپیکت هم هست و نمیخوای دوباره تکرار بشه باید بگم فعلا اصلا بهش فکر نکن و بیشتر سعی کن روی خودت متمرکز بشی . به خودت آرامش بدی و در کنارش همسرت هم تا حدی به آرامش خواهد رسید. باید در حدی این اطمینان و آرامش بینتون بوجود بیاد که بعد بشه راجع به مسائل مختلف با هم صحبت کنید .
وقتی ذره بینتو از روی همسرت برداری اون بیشتر به طرف تو میاد چون میخواد بدونه چی شده که دیگه ازش سوالی نمیپرسی . وقتی این ارتباط شروع بشه تازه اول راهه که باید خیلی با دقت رفتار کنی اونوقت همسرت خودش بهت میگه که کجا داره میره و خودش از تو میخواد همراهش بری . ( اینم توجه داشته باش شاید همسرت جایی میره که نمیتونه تو رو با خودش ببره ) ولی شاید کار به جایی رسید که دیگه جایی که تو نباید باشی نره .
گاهی وقتها هم که تنهایی میتونی بیای توی تالار و خودتو سرگرم کنی تازه خیلی چیزها هم یاد میگیری . اگه صبح بیای شروع کنی مطالب تالار رو خوندن تا شب هم که تنها باشی نمیفهمی چطور میگذره . سعی کن از همه مطالب تالار استفاده کنی . مشکلات دوستهای دیگه تالار رو بخونی و به راهنماییهای اونها توجه کنی , خوندن مشکلات بقیه خیلی خوب میتونه توی درک مشکلات خودمون کمکمون کنه شاید با خوندن بعضی مشکلات حس کنی که چقدر خوشبختی و واقعا مشکل خاصی نداری :46:
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
سلام من دوباره اومدم
دوباره یه مشکل دارم
من خیلی ادم شکاکی شدم همش به شوهرم شک دارم
ولی نمیذارم بفهمه که بهش شک دارم
همش ذهنم درگیره یه لحظه ارامش ندارم
اخه یه روز با موتور میره دوروز با ماشین خیلی کلافه ام
میدونم روزه میگیره اما باز گیر میدم
اصلا بعضی وقتا بهم اهمیت نمیده مثلا بهش میگم من حالم خوب نیست
به رو خودش نمیاره
لطفا راهنماییم کنید
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
عزیزم اینا زاییده ذهن شماست چون قبلا به شما خیانت کرده نگرانید
آدم نباید زندگیش رو روی شک بنا کنه
چه اشکالی داره که با موتور بره یا ماشین؟
چیزی ازشون دیدی؟
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
نه ولی همش مشکوکم مثل دیونه ها
دیشب الکی بهش گیر دادم دعوامون شد
بعدباهم اشتی کردیم
وقتی اومدیم خونه دوباره دعوامون شد ومنوهل داد منم هولش دادم
چون حاضر جوابی کردم
خیلی بدش اومد
ادم مغروریه
بعضی وتا فکرمیکنم سنگدلم هست
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
عزیزم سر چی دعواتون میشه؟
ربطی به شک شما داره؟
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
تقریبا
اخه من همش توشکم
سرپدرومادر
بعضی وقتا به پدرومادرم فحش میده
باورکنیدخیلی دوستش دارم
ولی بعضی وقتا ازش متنفرمیشم
نمیدونم چیکارکنم
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
مگه خانوادتون کاری کردن که فحش میده؟
بهتره کاملتر رفتاراشونو توضیح بدید
دلایل کارهاشونو نباید توجیه کنید
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
فریا جان ، ترگل راهنماییهای خوبی برات نوشته.عزیزم سعی کن به دقت بخونی و بهشون عمل کنی.تا خودت به آرامش نرسی نمی تونی زندگی ات رو درست کنی.تا این افکار رو از خودت دور نکنی به آرامش نمی رسی.عزیزم سعی کن وقتت رو پر کنی با کارهای مفید و لذت بخش.این طوری این افکار هم کم کم ازت دور میشن.شما الان آرامش نداری واسه همین همش به شوهرت گیر می دی.این باعث میشه اون هم رفتارمناسبی با شما نداشته باشه.مطالب خیلی خوبی توی تالار هست که می تونه بهت کمک کنه.اونها رو مطالعه کن و تصمیم قاطعانه بگیر و عمل کن.
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
شما مشكلت اينه كه اونو ظاهرا بخشيدي ولي اونو قلبا نبخشيدي واسه همين فكر ميكني هر آن بهت خيانت كنه
اگه يه مرد رو زياد چك كني اعصابش خورد ميشه و حساس
اگر مطمئني ديگه خلاف نميكنه ولش كن و آزادش بگذار
بايد اين شكي كه تو دلت داري رو مهار كني
چون بيشتر از اون تو آسيب ميبيني
-
RE: میخوام دوباره تکرار نشه
ممنون از راهنماییتون
واینو بگم که پدرومادرم هیچوقت کاری نکردندکه اونو ناراحت کرده باشه
ولی واقعا تواین موندم که چرا وقتی کاری ازش میخوام انجام نمیده
دیروز بهش گفتم که ادم حرف گوش نکنی شده ومنم مثل خودش میشم
وخیلی غرغر کردم.....بعد دلم براش سوخت
وازش معذرت خواستم
یه مشکل دیگه
هرموقع بهش میگم کجا میخوای بری
به شوخی میگه پیش دوست دخترم
من از این حرفاش خیلی دلخور میشم
نمیدونم چرا اینجوریه