حال و احوال یاران همدردی (3)

سلام بر دوستان و ياوران همدردي
از آنجا كه تاپيك های قبلي حال و احوال اعضاء، (1) و همچنین حال و احوال یاران همدردی (2)خيلي خيلي طولاني شده ، بود تاپيك جديد را گشوديم.

انشاء‌الله شاهد خبرهاي خوش و فرحبخش در اين تاپيك، بيش از پيش باشيم.
خبرهاي خوش از قديمي ها، خبرهاي خوش از اعضاء فعال فعلي و خبر از ياراني كه به ما خواهند پيوست.

بعد از حدود یک سال اومدم یه چیز خیلی اذیتم کرد این که هیچ کجا هیچ یادی از قدیمی ها نمیشه واقعا هیچکی نمیگه این کنجکاو ( ؟؟؟؟) کجاست ؟ هیچکی حتی به خاطر کلی زحمتی که کشیدیم یه گوشه تشکرم نکرده حداقل من که ندیدم فکر نکنید من کمبود محبتی هستم ها ولی خودتو بزار جای من یکم بهت بر نمیخوره وافعا؟ البته اصلا ناراحت این قضیه نیستما ولی کلا خواستم مثل همیشه راحت و صریح نقطه نظرم رو بگم .

سلام آقای کنجکاو
فکر کنم غیبت شده همزمان شده با غیبت تمام کسانیکه همدوره شده بودند. یعنی کسانیکه شما رو می شناختند و می تونستند جویای احوالتون بشن هم دیگه تو همدردی حضور ندارن.
الان اعضای فعال همدردی اکثرا اعضای تازه وارد هستند (تاریخ عضویتشون به یکسال نمی رسه) و لذا شما رو و زحماتتون رو نمی شناسند. ولی مثل اعضای قدیمی اینجا مهربوت و خوش قلب هستند. بهتون قول می دم باهاتون که آشنا بشیم، حسابی جویای احوالتون هستیم. :72:

سلام دوستان

خیلی وقته اینجاچیزی ننوشتم!

امروز اومدم بگم تواین مدت که سایت دچارمشکل شده بوددلم برای همتون تنگ شده بود.

آقای کنجکاو ورود مجددتون رو خوش آمد میگم.وخوشحالم میبینم لااقل یکی ازاعضای

قدیمی دوباره حضور فعالش رو اعلام کرده.

فرشته مهربان ازاینکه جدیدا تعدادپستهایی که میذارید بالارفته ممنونم.خیلی به حضور فعال

شما نیازداریم.

تازگی ها شاهد حضورآقای کیوان هم هستیم که من اصلا نمی شناختمشون.امیدوارم

همیشه باشید ومارو ازپستهای ارزشمندتون بهره مند سازید.

سلام بر دوست قدیمی ویار پورتال تفریحی
چطوری کنجکاو؟ حال و روزت؟ اوضاع درس و مشق؟
کنجکاو دست رو دلم نذار، من هم حدود4 ماه نبودم ، انگار که نه انگار! غریبه هم شدم؟!
آره عزیز کمبود محبت شدیم؟! نون خشک هم نشدیم،یکی ما رو برداره بوس کنه و بعد بذاره کنار!
ببین فعلا" بیخیال چون صاحبش میاد و نوبت اونه که بگه من نبودم کی سراغم رو گرفت؟
فکر کرده ما نمیدونم خودش رو قایم کرده:311:

من رو باش که میخواستم بگم چرا چند روزه که نبودم؛ کسی احوالم رو نپرسید؛ دیگه نخیر!!!!!!!!!!!
اوضاع وخیمه! بابا! باید خدا رو شکر کنم!
خدایا! شکرت! نکنه توی زندگی واقعیم هم خیلی چیزها رو دارم که قدرش رو نمی دونم، اون وقت احساس ناراحتی می کنم!:311:

به به ببین کی اینجاس کیوان گل راس میگی ها چه روزایی که با هم نداشتیم راستش من پشتم به شما ها گرم بود. یعنی حمایت های ماها با هم بود که دز سرگرمی تالار رو بالا نگه داشته بود. البته خانم دکترم جاش واقعا خالیه ندیدمش این روزا.

البته فکنم جناب سنگتراشان از این بابت خیلی خوشحال هستن چون همیشه دوست داشتن یه تالار اروم و ساکت و بی جنجال و تخصصی داشته باشن که من با یه نگاه اول حس کردم تالار و مدیر هر دو به هدفشون نزدیک شدن.


از شما هم خانم داملا تشکر میکنم منم واقعا شما رو نمیشناسم فقط میدونم 26 سالتونه متاهلید و فرزند هم ندارید.

با ارزوی موفقیت برای همه ی زوج های جووون

سلام اقای کیوان عزیز و اقای کنجکاو عزیز به تالار خوش امدید چند وقتی تالار نبودی جا در تالار خا لی بود دلم تنگ شده بود الان به تا لار بر گشتی خیلی خوشحا ل هستم امیدوارم فعا لیت در تالار ادامه دهید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72:

به به جاودان خانوم گل!
چه عجب!!!
خانومی کجابودی؟این مدت دلمون واست تنگ شده بود.
بی علت گذاشتی رفتی نگفتی نگرانت میشیم؟

سلام دوستان!!

یه خبر خوش دارم. اومدم اینجا بگم تا توی خوشحالی های همدیگه هم سهیم باشیم:43:
بنده دیروز عمه شدم:227:
جاتون خالی دیگه وقت نذاشته برامون :)

شاید از این به بعد کمتر بتونم بیام تالار.

:72::72::72::72:

به دوستای عزیزی که از قدیمی های تالار هستن و دوباره به تالار برگشتن تبریک میگم.
درسته ما تازه واردا زیاد افتخار آشنایی مستقیم نداشتیم.
اما نوشته هاشون که توی تالار بود! با خوندن اونا، باهاشون آشنا شده بودیم.
از حضور دوبارتون خوشحالیم:72::72:

هیییییییییییییییییییییییی ییییییی ...
یادش بخیر روزایی که صبح ها میومدم تالاروافراد زیادی رو تولیست مشاهده می کردم.
می رفتم قسمت ارسالها وشاهد پستهای ارزشمندی ازبالهای صداقت بودم.
واقعا یادش بخیـــــــــــــــــــــر

دخترمهربون
تبریک می گم خانومی.ایشاله که دختریاپسر بزرگی بشه و واسه یدونه عمه خانومش خدمت کنه.

به به
بالاخره بالهای صداقت هم دوره غیبتشون تموم شد و بعد از مدتها پست زدن :104:
سرسنگین شده بودی خانم
امیدوارم که ایام به کام باشه :72:
منتظر فعالیت بیشترت هستیم :72:

شدیداً جای بالهای صداقت در این تالار خالی بود.

واقعاً چند نفر در این تالار فعالیت دارند که اگر چند روز نیایند، قشنگ نبودشون احساس می شه.

بالهای صداقت هم جزو همین کاربران هست که واقعاً با حضورش همدردی رنگ و بوی متفاوتی داره.

بالهای صداقت، خوش آمدی!!!

--------

در ضمن فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رو پیشاپیش به همه کاربران عزیز همدردی تبریک می گم.

از همه التماس دعا دارم.

به خصوص برای کسانی دعا کنیم که گرفتار هستند.
:323:

آقای مدیر همدردی، لطفاً یک شکلک هم برای ما پسرها بگذارید که مجبور نباشیم وقتی می خواهیم دعا کنیم، اینطوری :323: روسری سرمون کنیم! تازه دامن هم باید بپوشیم :311:

ممنون از همه ی دوستان ناب این تالار
دوستانی که ندیدمشون
صداشون رو نشنیدم
اما احساسشون کردم و با تمام وجودم همدردی ها و مهربونی هاشون رو لمس کرده ام

***
یاد بگیرید و یاد بدهید این جوری میشه که انعکاس خوبی هایی که می کنید توی زندگیتون نمودار میشه

این مدتی که نبودم خود خواسته بی خبر از همه جا و همه کس شدم تا تنها روی خودم و زندگی ام متمرکز بشوم

یاد گرفتم که ازدواج هدف نیست بلکه جزئی از زندگیم هست
شاید نتونم درست اونچه را که آموخته ام بیان کنم
عذر تقصیرم را بپذیرید

... باید توی شرایط بود و لمس کرد و بعد با تمام وجود درک کرد که اگه توی زندگی با همسرت مشکلی پیش اومد بتونی اون مشکل را مدیریت کنی جوری که
نه دنیا به آخر برسه
نه مایوس بشی
و نه تمام زندگی ات مختل بشه
.... گفتم اگه مشکلی با همسرت پیش اومدم بذارید اصلاحش کنم ( چون یه بحران کاری رو دارم پشت سر می گذارم )
اگه مشکلی توی محیط کارت پیش اومد
اگه مشکلی با همسایه برات پیش اومد
اگه مشکلی با فرزندت پیش اومد
اگه مشکلی با فامیل خودت پیش اومد
اگه مشکلی با فامیل همسرت پیش اومد
.
.
.
حتی اگه مشکلی توی تالار ( یه محیط مجازی) پیش اومد

احساساتتون رو کنترل کنید
و بعد اون رو درست مدیریت کنید
نگذارید این مشکلات ذره ای خوبی و خوب بودن رو ازتون بگیره و ناامید بشید
در همه اون "اگه ها" که گفتم خدا رو ببینید و ایمانتون رو قوی کنید
فکر می کنید " آیا ،آزمایش الهی فقط میشه بریدن سر فرزند؟ "

شایانا جان کجایی؟ دلم واست تنگ شده. چرا دیگه پست نمیزنی؟:302:

خدایا!

به هرآنکه دوستش داری بفهمان، پست زدن بهتر از سر زدن است، و به هرآنکه بیشتر دوستش داری بفهمان، مخفی آمدن به معنی عدم درک حضورشان نیست....

خدايا


به ما چشم بينايي عنايت فرما كه حق ديگران را ببينيم و به حقوق سايرين در انتخاب مسيرهايشان احترام بگذاريم و ريشه توقع را در ما خشك كن و ما را از بايد و نبايدهاي غير سازنده دور فرما . الهي آمين يا رب العالمين :323:


شب باراني نازنينم :46:

با خواندن مطلب شما قصد شوخي و مزاح در من شكوفا شد . به همين دليل پاسخ شما را به اين روش دادم . قصد جسارت ندارم . تنها يك مزاح ساده است كه البته كلامي و دعايي خير از كار در آمد .

منم شوخی کردم خانومی. فقط خواستم بچه های مشمول دعای فوق الذکر! بدونن چقدر منتظر پست های زیباشون هستیم.:46::43:

سلام و احترام به اعضای خوب تا لار خانم بی دل اقای کامران خانم شیدا اعضای قدیمی تا لار به تا لار بر گشتی خوش امدید تالار همدردی به و جود شما نیا ز دارد امیدوارم به فعا لیت در تالار همدردی ادامه دهید من امرو ز اعضای قدیمی به تالار بر گشتند خیلی خوشحا ل هستم براتون ارزوی موفقیت و سلامتی می کنم:72::72::72::72:

سلام.
امیدوارم همه ی دوستای خوبم خوب و خوش باشن:72::72:

اومدم که یه کمی از حال و احوالم بگم.
این چند روز که نبودم اتفاقای زیادی دور و برم افتاد. اما چند تاش خیلی من رو به فکر فرو برد.
این روزا که خونه ی برادرم بودم، فهمیدم که بر خلاف چیزی که فکر میکردیم اصلاً اخلاق برادرم عوض نشده.
از یه طرف دلم برای زنداداشم سوخت که چه جوری این همه مدت تحمل کرده و چیزی به ما نگفته.
از یه طرف از خودم بدم اومد که از سختی نزدیکترین کسانم غافل بودم.
برادرم خوبه. اما بعضی وقتا که عصبانی میشه (البته سر چیزای بیخودی) سخت میشه آرومش کرد.
من هر چیزی بلد بودم تا جایی که به زنداداشم بر نخوره بهش در قالب پیشنهاد گفتم.
قرار شده برن پیش مشاور.
دلم برای اون طفل معصوم میسوزه که تازه اومده و هیچ گناهی نداره.
براشون دعا کنید لطفاً...

یه اتفاق دیگه هم افتاد.
یکی از دوستام یک عالمه ازم گله کرد که چرا این چند روز بهش جواب ندادم.
اصلاً فکر نمیکردم که برای کسی انقدر به درد بخور باشم.
یک عالمه باهام درد و دل کرد.
میگفت فقط با تو میتونم حرف بزنم. نه حتی با مادرم.
تقریباً عین این حرفا رو یه دوست دیگم هم بهم گفت.

دوباره از خودم بدم اومد که از سختی نزدیکترین کسانم غافل بودم.

تا الان فکر میکردم همه ی رابطه های دوستانه ای که دارم، به خاطر نیازای خودم بوده. بیشتر فکر میکردم من دارم ازشون کمک میگیرم. اما الان فهمیدم که چقدر خود خواه بودم.
چه خوش خیال بودم که دارم اینجا به همنوعم کمک میکنم.
درسته که کار خوبیه اما شاید اگه همه به اطرافیانشون توجه کنن، کسی اینجا نمونه.
نه برای کمک خواستن نه برای کمک کردن:)

ببخشید که پر حرفی کردم. شاید نظرم با نظرتون متفاوت باشه. اما حسی بود که بهم دست داده بود.

کاش همه بیشتر به فکر اطرافیانمون باشیم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی ماه رمضون منو از دعاهای خیرتون محروم نکنید.
سحر و افطار به یادتون هستم. اگه دوست داشتین به یاد منم باشید:72::72:

دختر مهربون؛ سلام
راستش قسمت اول حرفات منو به فکر فرو برد! اینکه برادرتون سر چیزهای بیخودی عصبانی میشه و این عصبانیت رو پیش خانواده اش هم بروز میده!
میشه از شما سوال کنم که اومدن بچه به نظرتون این عصبانیت رو تشدید کرده یا نه؟ایشون سابقا هم به همین شکل بودند؟
بچه ها! ببخشید که سوالم رو اینجا مطرح کردم؛ اما احساس کردم یکی از دغدغه های فکری من هم هست این موضوع!
احساس می کنم ماه رمضان امسال برای من و همسرم؛ متفاوت تر از هر ساله!
خدایا! به حق این ماه عزیز؛ از خودت می خوام که صدای نجواهایی که از سمت تالار ما، هر لحظه داره بلند میشه به سمتت، که ای خدا! راه درست رو بهمون نشون بده؛ اون قدر توی عرشت بلند باشه که تمام عالم کبریاییت برای برآورده شدن حاجات ما، دست به دعا باشند!:323:

سلام دل عزیز،
راجع به سوالی که پرسیدی، راستش من نمیدونستم که انقدر اینجوریه.
دوران مجردیش بود. اما بعد از ازدواجش انقدر مامانم میگفت عوض شده که ما هم باور کرده بودیم که دیگه از سرش افتاده.
اما این روزا که از زنداداشم میپرسیدم، میگفت نسبت به اوایل ازدواجشون خیلی بهتر شده. اما هنوز اون اخلاق رو داره خب یه مقداری ملایم تر.

فکر نمیکنم به بچه ارتباطی داشته باشه.
البته شاید مورد شما با مورد برادرم فرق کنه.

ایشالا موفق باشی دل عزیزم:72::72:

سلام به اعضای خوب تالار من چند وقت به مرخصی می روم دوباره به تا لار بر می گردم دلم برای اعضای خوب تا لار تنگ می شود دلم برای مدیران خوب تالار و مدیر خوب همدردی خیلی تنگ می شود چند وقت به مرخصی بروم استراحت کنم به تا لار بر می گردم اعضای خوب تالار خیلی دوستتت دارم براتون ارزوی موفقیت و سلامتی می کنم
به امید دیدار:72::72::72::72:

سلام دوستان گلم

چند روزی بود که بیجهت دلم بدجوری می گرفت. امروز هم که یه خبر بدی بهم رسید که خیلی دپرس شدم. :302: یه جورایی دارم احساس پوچی می کنم.
خیلی براش دعا کرده بودم و حتی نذر هم کرده بودم ولی نمی دونم چرا اینجوری شد!

برام دعا کنید!

چهار ماهه که وقتی کامپیوترم رو روشن میکنم اول از همه صفحه همدردی باز میشه
و این نشونه خوبی نیست

الان نه ولی اون دوماه اولی که تو تالار بودم
شاید روزانه شش هفت ساعت انلاین بودم فقط برای همدردی
فقط برای یه پست
فقط برای دیدن یه پیام خصوصی
چرا؟
چرا باید تا به این حد به جایی یا به کسی وابسته باشم ؟
اونموقع علت داشت

هیچکس از جریانی که داشتم خبر نداشت حتی نزدیک ترین دوستام و خونوادم
جایی برای درد دل کردن نداشتم
جایی برای کمک خواستن نداشتم
جایی برای فریاد زدن نداشتم
و همدردی تنها پناهگاه من بود
که هر وقت میومدم سراغش ردم نمیکرد

اما الان ترجیح میدم اون وقتی که برای داشتن احساس بهتر در اینجا خرج میکنم رو برای بیشتر شدن رابطم با کسایی بذارم که واقعی هستن
اونقدر واقعی که میتونم ببینمشون میتونم حالت چشماشون رو ببینم میتونم صدای نفس کشیدنشون رو بشنوم


اگه احساس میکنیم به این تالار یا جایی مشابه اینجا وابسته ایم
اگه احساس میکنیم دوخط تایپ شده از طرف کسی که هیچوقت از نزدیک نمیبینیمش برامون مهمتر از بودن در کنار نزدیکانمونه
اگه احساس میکنیم بدون اینترنت و بدون دوستان مجازیمون بیشتر از دوروز تحمل نمیکنیم
اگه احساس میکنیم دو ساعت گپ زدن با دوست مجازیمون بهتر از پیاده روی با یکی از اعضا خونوادمونه
اگه احساس میکنیم ...

خاموش کنیم! کامپیوترمون رو خاموش کنیم !
و باور کنیم هیچوقت نمیتونیم احساسی رو که از در اغوش گرفتن بهترین دوستمون داریم در گذاشتن هزارتا :46: یا:43:بدست بیاریم

اطرافمون رو بیشتر نگاه کنیم
افراد زیادی هستن که به محبت و توجه و حرف (فقط حرف نه بیشتر !) ما نیاز دارن
و ما خودخواهانه ترجیح میدیم ازادانه و هر وقت دلمون خواست به کسی کمک کنیم هر موقع وقت داشتیم کسی رو شاد کنیم کسی رو بخندونیم
الزامات دوستی واقعی رو رعایت نکنیم وبه دوستی های مجازی دلخوش کنیم
غاقل از اینکه و قتمون رو برای بارور شدن احساسی میذاریم که از جنس صفر و یکه و در مقابل واقعیت کم ارزشه

و من این وابستگی رو در خودم حس میکنم در این تالار و تالاری مشابه
برای اینکه به خودم ثابت کنم میتونم دل بکنم یه ماه اینده رو به بهونه پایان نامه در هیچ فرومی نیستم http://www.islamictorrents.net/pic/smilies/chop.gif


رابطه ام با استاد بهتر
و تمایلم به ازدواج با دخترش کنترل شده ;)
راه درازی تا خارپشت شدن دارم
کاسه شکسته داغ تر از اشم داره ترمیم میشه
خط خشن روی صورتم هم منتظر یه اشاره است:163:
در سوگ کسی هم نیستم :D

از همتون بابت لحظه ها و کلمه هایی که برای من ارسال کردین ممنونم
لحظه ها و کلمه هاتون پربرکت باشه :72:

خدافظhttp://kay.smiley.free.fr/images/1423.gif

راستی هوای دختر مهربون رو داشته باشین
فکر کنم خیلی حرف واسه گفتن داره ولی حوصله نوشتن نداره http://kolobok.us/smiles/artists/connie/connie_49.gif

به سلام ها دل نمی بندم و از خداحافظی ها غمگین نمی شوم،چون منتظر حضور سبزت هستیم

سلام،

فرشته مهربان چند روز هست که به تالار نیامده.
امیدوارم که حالتون خوب باشه و مشکلی نداشته باشید.
منتظر شما هستیم.


آقای Lord.Hamed انتخاب شما رو به عنوان Moderator تبریک می گم. برای شما آرزوی موفقیت می کنم.


من چند روز هست که سرم شلوغه (پدرم اومده اینجا) و برای همین دیگه فرصت نمی کنم روزی 10-15 تا پست بزنم، و فقط روزی 2-3 تا پست می زنم. :311:
خلاصه تعجب نکنید، ترک اعتیاد نکردم :311:

دوستان در این شبهای قدر گرفتاران رو دعا کنید.

نماز روزه هاتون قبول!

دوستان انشالله كه همگي خوب هستند چه در تالار حضور داشته باشند و يا به دلائل مشغله هاي زندگي - سفر و ....وقت كمتري صرف تالار بكنند .

مستر كنجكاو ما ياد شما هستيم و بوديم و خواهيم بود اگر اسم نياورديم فقط قصد داشتيم ريا نشه و اسمي از قلم نيفتد كه معمولا هم اين اتفاق مي افتد و ........

لرد عزيز خوش آمدي .
كنجكاو خوش آمدي .
ساير دوستان هم هر زمان بيايند خوش امدند .

عجب خانه اي است اين خانه و عجب دلها يي داريم ؟! چقدر به هم نزديك و ...........قشنگي اش به همين حكايتهايي است كه جريان دارد .همين قهر و آشتي ها و همين دلخوري ها و شوخي هاي قشنگ قشنگ ......

حامد اميدوارم لحاظ خوب و باشكوهي با بابا داشته باشيد و تجربه هاي نابي با هم داشته باشيد . زنده و سلامت باشد پدر نازنينت و زير سايه ي محبت پدر بودن بركت و نعمتي است افسانه اي . قدر اين لحظات را بدان

سلامخسته نباشید اعضا خوب تالار مرخصی تمام شده است حق عضویت تالار فردا بدهم از فردا یا جمعه یا شنبه حق عضویت تالار وصل شود در تالار هستم چند وقت تالار نبودم دلم برای مدیران خوب تالار و ودلم برای مدیر همدردی خیلی تنگ شده بود دلم برای اعضا خوب تالار باشیداز مرخصی بر گشتم با نشاط با قدرت بر گشتم از همکار خوب خانم داملا چند وقت و اقعا زحمت کشیدند تشکر و قدردانی می کنم فردا حق عضویت تالار می دهم باید منتظر باشم کی حق عضویت تالار پر رنگ می شود اعضا خوب تالار خیلی دوستت دارم
موفق باشیدمدیران تالار به تاپیک حا ل و احوال همدردی منتقل کنید ممنون:72::72::72::72: با نشاط با قدرت به تالار بر گشتم چند وقت در مرخصی بودم خیلی تجربه دانش یاد گرفتم سعی می کنم فردا به تالار یا جمعه به تالار بر گردم کار با همکار خوب در تالار شروع کنیم

سلام آقای ابراهیمی عزیز! به تالار خوش می آیید. تاپیکهای همدردی بدون حضور شما صفا نداره! میگم حالا چرا توی موضوع خواستگاری نوشتینش؟ مبارکه ایشاالله؟؟ :)

[color=#0000CD]سلام اقای ابراهیمی عزیز:72:
من همیشه مطالبتون و میخونم منتها شما همیشه جاهایی از تالار می نویسید که مال ما فقیر بیچاره ها نیست گفتم تا منتقل نشده به قسمت ثروتمندا منم براتون نوشته باشم.
برای منم جالب شد چرا در قسمت خواستگاری؟ خبریه انشاءا..؟ یا به قول سارا بانوی عزیز شما هم جزو باند ضد زن هستید؟:311:
به هر حال خوشحال شدم که به تالار بر می گردید.[/color]

اعضای خوب تا لار من اتفافی در قسمت خواستگاری موضوع جدید زدم من جز و باند ضد زن نیستم خانم سرافرا ز چه مبارکه خبر نیست خانم سرافرا ز من مجرد هستم من خیلی خوشحا ل هستم به تا لار بر گشتم:72::72::72:

سلام اقای محمد ابراهیمی خوشحالم که دوباره برمیگردید این مدت جاتون توی تالار خالی بود.من بیشتر ارسال های شما رو خوندم و استفاده کردم.
دوباره خوش اومدید:72:

ای ای ای ای محمد جون خیلی زیرکی داداش اومدی اینجا مطلبتو زدی ... ایول ایول خوشم اومد تو مدیرارم میپیچونی :311:

خوش اومدی امیدوارم بازم بتونی با قوت به فعالیتت ادامه بدی :310:

و امیدوارم این کار رسم نشه که وقتی کسی شارژ نداره یه جای دیگه بنویسه بعد بگه منتقل کنید ولی تو چون قدیمی هستی عیب نداره فوت کوزه گری رو بلدی .:311:

ایولا زود بیا منتظریم:104::104::104::104:

سلام به اهالی پر مهر همدردی

چند روزی نبودم و بعضی دوستان جویا شدند ، دسترسی به نت نبود و در سفری چند روزه بودم .

دعا گوی همه شما بودم بخصوص در شبهای قدر . و باز هم دعا گویتان از صمیم قلب هستم . و امید دارم که شما هم مرا از دعاهای حیرتان فراموش نخواهید کرد .


همینجا به لرد حامد گرامی هم خوش آمدی دوباره میگم و خوشحالیم را از ورود دوباره به جمع مدیران ابراز می کنم :72::72:. خدایی که من یکی خیلی خوشحال میشم ، چون مدتی دست تنها بودم و سرم هم در تالار هم بیرون خیلی شلوغ شده .

همچنین حضور بیشتری از پی اس وای را هم شاهدم که باز هم مایه خوشحالیست و شکر گذاری :323:

همینجا از زحمات بی شائبه کیوان عزیز هم قدردانی می کنم . و خوشحالم که هست :72::72:.


همگی در پناه خدای بزرگ کامروا باشید :323:.

آمیــــــــــــــــــــــ ـن


.


.

بچه ها! از آقای تسوکه و آقای green هیچ خبری نیست!
راستش قایمکی یه سری می زنند اما مثل اینکه کامل نیستند!:311:
خودم هم؛ راستش رو بخواید یه تصمیمات جدیدی با گلم گرفتیم که داریم روش کار می کنیم و به امید خدا اگه این تصمیماتمون عملی بشه یه تحولی در زندگی مون به وجود میاد! ان شاءا...!
امیدوارم همگی همیشه ی همیشه خوشحال و سرزنده باشید!:311:

سلام به اعضای خوب تالار من از مرخصی بر گشتم به تالار بر گشتم چند وقت در تالار نبودم دلم برای تالار و اعضای خوب تالار خیلی تنگ شده بود دلم برای مدیران خوب تا لار و مدیر خوب همدردی خیلی تنگ شده بود به تالار بر گشتم با قدرت به فعالیت در تالار ادامه دهم اعضا تالار و مدیران خوب تا لار خیلی دوستتت دارم:72::72::72::72:

بازهم تالار سوت وکور شد ... بازهم یه عده درصدد کسلی تالار برامدند... بازهم سخن ازوابستگی وعادت...

خارپشت بابا این حرفا چیه؟یعنی چی که وابسته محیط مجازی میشید؟آخه چرا؟:161:
شایانا میدونستی،که داری کم کم ازیادمون میری؟:16:
شیدا حاتمی هم که برگشت ولی انگار اوضاع حاکم زیادی باب میلش نبود که دوباره رفت.:33:

بابا بچه ها دلمون تنگ شده!

سلام من عضو جدید هستم :324: خوشالم

سلام کوکب خاتون خیلی خیلی خوش اومدین:104:

تاپیک سلام شما پاک میشود .. به دلایل زیر

1 _ عنوان تاپیک گنگ و مبهم

2_ قرار ندادن تاپیک در جای مناسب

به شما توصیه میکنم یک بار با دقت قوانین همدردی را مطالعه کنید
شما می توانستید خود را در تاپیک حال و احوال یاران همدردی معرفی کنید.

لذا تاپیک زیر را هم مطالعه کنید :

قوانین کلی انجمن های همدردی


قوانین بسته و سخت گیرانه تالار همدردی