چند سوال و درخواست راهنمایی
سلام به همگی.
چند تا سوال داشتم ممنون میشم دوستای عزیز سوالای من رو بی پاسخ نگذارید.
1-میشه مدت 3تا 4 ماه نامزد کرد برا شناخت بیشتر و بعد فامیل رو مطلع کرد(در صورت پذیرش فرد) منظورم اینه که ما چند تا زن داداش داریم و خوب مرتب هفته ای یا دو هفته ای یک بار رفت و آمد دارند منزل ما ،خوب چه طوری میشه این همه مدت پنهان کرد؟؟!! از طرفی مطمئنم از این موضوع با خبر بشن احتمال اینکه بقیه هم متوجه بشن زیاده!!
وقتی که تنها خانواده خودم اطلاع داشته باشن خیلی راحت میشه بعد از گذشت این سه ماه تصمیم گیری کرد اما وقتی فامیل اطلاع داشته باشن ممکنه حرفاشون یا هر چیز دیگه ای مشکلاتی برام پیش بیاره!!
2-من قصد دارم برای کنکور ارشد امسال امتحان بدم و از طرفی روی خواستگارم هم جدی فکر کنم ،به نظرتون میشه هر دو رو به درستی و همزمان انجام داد؟؟منظورم اینه که میشه برنامه ریزی کنم و ساعتهایی در روز فقط تمرکزم روی درسم باشه؟؟
3-من خیلی ها رو دیدم موقع شناخت طرف مقابلشون ملاکشون فقط خود شخص هست به نظرتون من درخواستی داشته باشم حتما باید با خود شخص در میان بذارم؟؟ملاک و معیار ها و خواسته های ایشون به خانواده من ربطی خواهد داشت و همینطور برعکسش؟؟
منظورم اینه که تمامی صحبتها باید با پدر و مادرم در میان بذارم و همینطور برای اون شخص؟؟
(درمدت آشنایی منظورم هست).
باتشکر فراوان:72:
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
سلام د وست عزیز
جواب سوالات ازنظرمن
1.آره چرا نمیشه البته به نظرم آشنائی با اطلاع خانواده از2ماه تا 6ماه کافیه وبیشتر ش غیرازوابستگی چیزی به همراه نداره.ولی راستش مادر های ایرانی یا بهتر بگم خانواده های ایرانی در پنهان کردن این مسائل یه مقدارکه چه عرض کنم خیلی مهارت ندارن.اگه واقعا خانوادت میتونن تو این مدت حرفی نزنن به نظر من خیلی هم عالیه روابطتون درحد صحبت کردن وبیرون رفتن اون درحدخودش چون وقتی بحث احساسات بیادوسط دیگه تصمیم گیری سخت میشه پیش بره وشناختت کامل بشه خوبه
2.راستش ما دخترهازود وارد مقوله احساسات میشیم این به مدیریت خودت بستگی داره که هم بتونه به کنکورت برسی هم روی خواستگارخودت فکر کنی میشه هم زمان هردورو پیش بردولی چون هردو مسئله مهمه وچون میخوای فعلا آشنا بشین بهتره هردو رو همزمان انجام بدی درست رو هم بخونه که اگر قسمت هم نبودین ضرر نکنی
3.خوب وقتی قراره آشنائیت طبق نظر خانواده ها باشه میتونی تو این مدت خانوادهام باهم آشنا بشن بالاخره یه شب شام اونا بیان یا شما برین خیلی چیزها معلوم میشه خودشخص مهمه ولی خانواده ای که اون شخص توش بزرگ شده هم مهمه اگر فرد مورد نظرت ازهمه لحاظ کامل باشه ولی خانواده ای داشته باشه تفاوت های زیادی با شما داشته باشن زندگی برات سخت میشه یه سری مسائل هست که بایدبین خودتون دوتا مطرح بشه وحتی حل بشه ولی یه سری مسائل واقعامربوط به بزرگتراست سعی کن تو این مدت همه جوانب رو بسنجی
من باآشنائی قبل ازازدواج موافقم ولی یه چیزی رو هم بگم تو فرهنگ ما هنوز جانیوفتاده که دختر پسری چند ماه با هم باشن بعدبه دلیل نداشتن مثلا تفاهم ازهم جداشن تو این مدت سعی کن خیلی عاقلانه تصمیم بگیری چون وقتی باکسی میخوای آشنابشی حتما شرایط اولیه برای ازدواج رو با شما داشته که میخوای روش فکر کنی پس برای خانواده ها50% قضیه حل شدست منظورم اینه که روابططتون کاملا باید رسمی باشه که بعدها مشکلی پیش نیا
ان شالله موفق و شاد باشی:72:
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
ممنونم دوست عزیز.
در مورد اولی از نظر خانواده ام خیالم راحته که چیزی نمی گن و درک میکنن که این مدت لازم هست و نیازی به گفتنش در جایی نیست،اما خوب رفت و آمد که پنهانی نمیشه ،میشه؟؟؟
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
نه ولی چون خودت گفتی نمیخوام کسی بفهمه میشه پنهانی دیگه:311:
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارابختیاری
نه ولی چون خودت گفتی نمیخوام کسی بفهمه میشه پنهانی دیگه:311:
راست میگی هاااااا:D
ولی میشه :P اما با توجه به فرهنگ ما به سختی میشه:)
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
آره میدونی ما دخترها تواین آشنائیها انگار داریم لبه تیغ راه میریم پس باید خیلی حساب شده رفتارکنیم
خواهر گلم
موفق باشی:72:
(خودمم تو شرایط تو هستم درکت میکنم شوهر کردن خیلی سخته تازه بعدش که نگو:311:)
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارابختیاری
آره میدونی ما دخترها تواین آشنائیها انگار داریم لبه تیغ راه میریم پس باید خیلی حساب شده رفتارکنیم
خواهر گلم
موفق باشی:72:
(خودمم تو شرایط تو هستم درکت میکنم شوهر کردن خیلی سخته تازه بعدش که نگو:311:)
از زن گرفتن که آسون تره.درضمن من با پنهان کردن آشنایی قبل از ازدواج هیچ مشکلی ندارم.
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
خوب فرهنگ عزیز تو برادر بیاوزن بگیر بابا چرا نمیزاری یه دختر به جمع متاهلا اضافه بشه خسیس:311:
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
ممنون سارا جون شما هم موفق باشی.
به "فرهنگ 27" :ما تو خانواده مون عروس داریم که خوب باطبع رفت و آمدهاشون به منزل ما زیاده در نتیجه پنهان کردن این مطلب سخته!!
دوستان عزیز یه سوال دیگه هم داشتم :
چرا میگن که بهتره در این مدت آشنایی صیغه محرمیت بین دختر و پسر خونده بشه؟؟ممنون میشم این مساله هم باز کنید میدونم از لحاظ دینی بهتره اما نمیدونم چرا هیچ از این کلمه "صیغه"خوشم نمیاد !!!:(
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
اتفاقن بدترین کار اینه که صیغه بشن.چون این محرمیت جرات طرفینو برای روابط آنچنانی بیشتر می کنه بعدش اگر
ازدواج صورت نگیره بعدش دحتر ضربه خورده دختر ناراحت.
سپیده گفتی با توجه به فرهنگ نمی شه چیزی رو قایم کرد منم گفتم از این بابت مشکلی ندارم قایم کنید.
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
پس شما میخواین نامزد کنین با اون آقا درسته؟
خيلي فكرم مشغوله.درخواست كمك فوري دارم.
با سلام و خسته نباشيد خدمت همه دوستان و كاربران فعال اين سايت.
راستش من اولين باره كه در اين سايتمطلب ارسال ميكنم ولي نميدونم مشكلي كه دارم رو تو كدوم قسمت بايد ارسال كنم.
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
اتفاقن بدترین کار اینه که صیغه بشن.چون این محرمیت جرات طرفینو برای روابط آنچنانی بیشتر می کنه بعدش اگر
ازدواج صورت نگیره بعدش دحتر ضربه خورده دختر ناراحت.
سپیده گفتی با توجه به فرهنگ نمی شه چیزی رو قایم کرد منم گفتم از این بابت مشکلی ندارم قایم کنید.
حالا اگه این روابط صورت نگیره چی ؟؟نمیدونم بالاخره میگن نمیشه که هر بار با چادر نشست و صحبت کرد یا حتی همین صحبت هم میتونه تا این حد هم مشکل داشته باشه ،نمیدونم مادرم میگه که اشکالی نداره :316: میگید چی کار کنم؟؟یعنی باهاشون برم بیرون یا صحبت کنم و ... هیچ گناهی نداره؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارابختیاری
پس شما میخواین نامزد کنین با اون آقا درسته؟
اگر قبول کنن درسشون ادامه بدن و خدا هم بخواد آره.البته هیچ نمی شناسمشون و میخوام تو این مدت فقط رو شناخت خود و خانوادشون باهاشون رفت و آمد داشته باشیم.
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
حالا اگه این روابط صورت نگیره چی ؟؟نمیدونم بالاخره میگن نمیشه که هر بار با چادر نشست و صحبت کرد یا حتی همین صحبت هم میتونه تا این حد هم مشکل داشته باشه ،نمیدونم مادرم میگه که اشکالی نداره میگید چی کار کنم؟؟یعنی باهاشون برم بیرون یا صحبت کنم و ... هیچ گناهی نداره؟؟
عزیزم اینو باید از سایت تبیان بپرسی که گناه داره یا نه ولی تا اونحا که من می دونم اگر ارتباطات در حد شناخت باشه و به دلبری و دل بردن و این چیزها کشیده نشه گناه نداره. چه اشکالی داره هر دفعه با چادر بشینید. اینکه می خواهید اشنا بشید حتما این احتمال هم دادید که ممکنه این وصلت صورت نگیره. پس هر چی صمیمیت کمتری ایجاد بشه بهتره.
حتما هم رفت و امد خانوادگی بکنید. وقتی میرید زیر یک سقف اونوفت می فهمید من چی می گم. پسرها و دخترها در مسائلی که در زندگی مشترکشون پیش میاد بیشترشون از تربیت خانوادگیشون تبعیت می کنند.
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
لازم نیست حتمن چادر سرت کنی.با بلوز شلوارم بشینی مشکلی پیش نمیاد فوقشم یه شال می کنی سرت.
نه؟مانتو بپوش مانتوهای الآنم که از لباس خونه راحت ترن.درضمن پسر باید بتونه فیزیک بدنی دخترو ببینه تا بتونه بر اون
اساسم تصمیم بگیره.
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
لازم نیست حتمن چادر سرت کنی.با بلوز شلوارم بشینی مشکلی پیش نمیاد فوقشم یه شال می کنی سرت.
فوقش یه شال سر کنه سرش؟خب وقتی ایشون اسم چادر میارن حتما ادم معتقدین که این حرفو میزنن،مگه خاستگار بودن طرف باعث محرم شدنش میشه اقا فرهنگ؟
نه؟
،بنظر من،نه
مانتو بپوش مانتوهای الآنم که از لباس خونه راحت ترن.درضمن پسر باید بتونه فیزیک بدنی دخترو ببینه تا بتونه بر اون
اساسم تصمیم بگیره.
در مورد مانتو،اره چه اشکالی داره مانتو با حفظ حجاب کامل بپوشه،البته بستگی به اعتقادات خود خانوم داره،ولی در مورد دیدن فیزیک بدنی نمیدونم چی بگم!
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
[color=#FF4500]
وقتی میرید زیر یک سقف اونوفت می فهمید من چی می گم. پسرها و دخترها در مسائلی که در زندگی مشترکشون پیش میاد بیشترشون از تربیت خانوادگیشون تبعیت می کنند.
بله چشم deljoo_deltang حتما به حرفاتون گوش میدم با اینکه دختر احساساتی هستم حتما مراقبم دوست عزیز .
منظورتون از جملاتی که نقل قول کردم هم نفهمیدم:exclamation:
دوستای عزیز از همگی ممنونم به خاطر صحبت هاتون،اما من هنوز نفهمیدم با اینکه دخترای فامیلمون مذهبی هم هستن چرا صیغه محرمیت می خونن همون اول !!! البته با استدلالهای شما به این نتیجه رسیدم که نیازی نیست :)
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
سلام به همگی،من چند تایی سوال دارم ممنون میشم کمکم کنید:
1-میخواستم بدونم تا چه حد باید و یا اینکه میشه با خانواده همسر صمیمی شد ،منظورم اینه که من همیشه دوست داشتم مثل خانواده خودم باهاشون رابطه داشته باشم،حالا دوست دارم نظر شماها هم بدونم ،میشه تا همین اندازه باهاشون برخورد داشت یا خیر؟!
کلا چه چیزایی خوبه همیشه مدنظر داشته باشم؟
رابطه هام تا چه حد باشه؟تا چه حد میشه اعتماد داشت؟
2-هنوز بهشون جواب اولیه ای ندادم که بخوان برای خواستگاری رسمی منزل ما بیان راستش رو بخواید بار اول مادر و خواهرهاشون اومدن که خوب از دارایی ها و شغل پسرشون و اعتقاداتشون گفتن اینکه آدم مذهبی هستن در صورتی که ظاهر خواهرهاشون این رو نشون نمیداد چه طور میشه؟؟
(،با ادامه تحصیل من هیچ مشکلی نداشتن و کلی هم استقبال کردن و گفتن پسرشون هم قصد داره ادامه تحصل بده ).
3-و مرتب از معیارهای من می پرسیدن نمیدونم گیج شدم من ایده هام و معیارهام رو باید با خانواده یا خود اون آقا در میون بذارم؟؟!
4-دوستای عزیز،گفتن که من باید به شهری که پسرشون اونجا کار میکنه و البته خودشون هم سکونت دارن برم 4 ساعتی تا شهر ما فاصله داره من هم به خانواده ام وابستگی دارم به نظرتون این مساله بعد ها چه مشکلی میتونه برام به وجود بیاره؟؟
با تشکر فراوان از توجهتون:72::72:
اینو هم یادم رفت بگم در حینی که از برادرشون تعریف میکردن گفتن که مدتیه دختر خانمی پا پیچ برادرشون شده که ازشون خواستگاری هم کردن (بر عکس دختره از پسره) که گویا جواب رد دادن برادرشون ،حالا موندم چه دلیلی برای گفتن این صحبتها داشت و اینکه چه طور همچین اتفاقی ممکنه رخ بده؟؟:325:
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
دوستای عزیز کسی نظری نداره؟؟
پیشاپیش ممنونم.
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
نقل قول:
-میخواستم بدونم تا چه حد باید و یا اینکه میشه با خانواده همسر صمیمی شد ،منظورم اینه که من همیشه دوست داشتم مثل خانواده خودم باهاشون رابطه داشته باشم،حالا دوست دارم نظر شماها هم بدونم ،میشه تا همین اندازه باهاشون برخورد داشت یا خیر؟!
کلا چه چیزایی خوبه همیشه مدنظر داشته باشم؟
رابطه هام تا چه حد باشه؟تا چه حد میشه اعتماد داشت؟
بستگی به طرفتون داره. ولی تا زمانی که شناخت کامل از تک تک اعضای خانواده همسر به دست نیاورده اید، از نوع روابط بین اون ها آگاه نشده اید، قدرت هر یک را در پیش برد موتور خانواده محک نزده اید، بهتره با حفظ احترام، به اونها نزدیک بشید، ولی فاصله مطمئن رو هم حفظ کنید و اعتماد بی دلیل هم نکنید.:163:
نقل قول:
هنوز بهشون جواب اولیه ای ندادم که بخوان برای خواستگاری رسمی منزل ما بیان راستش رو بخواید بار اول مادر و خواهرهاشون اومدن که خوب از دارایی ها و شغل پسرشون و اعتقاداتشون گفتن اینکه آدم مذهبی هستن در صورتی که ظاهر خواهرهاشون این رو نشون نمیداد چه طور میشه؟؟
(،با ادامه تحصیل من هیچ مشکلی نداشتن و کلی هم استقبال کردن و گفتن پسرشون هم قصد داره ادامه تحصل بده ).
این نشون میده اون ها شما رو پسندیده اند. از شما هم در مورد نوع پوشش توقعی در حد خودشون دارند. مذهبی بودن یک معیار کمی نیست. هرکس مذهبی بودن رو یک جور تعریف می کنه که ممکنه با تعریف نفر دیگری فرق داشته باشه :104:
نقل قول:
و مرتب از معیارهای من می پرسیدن نمیدونم گیج شدم من ایده هام و معیارهام رو باید با خانواده یا خود اون آقا در میون بذارم؟؟!
معیارهای شما زیاد برای اون ها مهم نیست. با طرح این سوال می خواهند هوش، توقعات، سر و زبان و چیزهای دیگر را در مورد شما بسنجند. این سوال بیش از آنکه نشان دهنده علاقه آنان به تمایلات شما باشه، نشان دهنده علاقه آنان به شناخت شماست
نقل قول:
من باید به شهری که پسرشون اونجا کار میکنه و البته خودشون هم سکونت دارن برم 4 ساعتی تا شهر ما فاصله داره من هم به خانواده ام وابستگی دارم به نظرتون این مساله بعد ها چه مشکلی میتونه برام به وجود بیاره؟؟
هیچ مشکلی. شما باید زندگی جدید و خانواده جدید خود را داشته باشید. پس از ازدواج خانواده فعلی شما به نوعی فامیل درجه دو محسوب می شوند و خانواده اصلی شما، شامل شما، همسرتان و فرزندان احتمالی در آینده خواهد بود
در مجموع از سوالات شما بر میاد که شما هم پسندیده اید. مبارک باشه :72:
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
سلام دوستای گلم،
یه سوال دارم موقع خواستگاری حتما باید چایی رو دختر بیاره؟؟من تا حالا اینکار رو نکردم یعنی مادرم میاورد به نظر شما چیکار کنم و دیگه اینکه از ابتدا باید پیش مهمونها بشینم؟و اگر قراره من چایی رو بیارم چه موقع باید این کار رو بکنم؟؟
ممنون میشم این چزئیات و یا چیزای مهمی که به نظرتون میرسه رو توضیجی بدید.
متشکرم:72:
RE: چند سوال و درخواست راهنمایی
سپی خانم،
در مورد شرط ادامه تحصیل:
اگر تا الان چیزی نگفتید در موردش تامل کنید.
ادامه تحصیل بعد از ازدواج، بخاطر مسئولیت اقتصادی خانواده، کار و مسغله های مختلف و ... در آقایون امکانش خیلی کمتر از خانمهاست. معمولا بعد از ازدواج انگیزه و شرایط آقایون برای ادامه تحصیل کم می شه. مگر اینکه از قبل در این مسیر باشند و هدف اصلیشون باشه. مثلا کسی قصد داشته باشه تا مقطع دکترا بخونه و کلا هدفش کار و زندگی در فضای دانشگاهی باشه ( مثل آقای تسوکه)
با توجه به سن این آقا، شرایط اقتصادیشون، انگیزه و تواناییهاشون و ... این مساله فرق می کنه.
اگر شما این شرط را مطرح کنید و ایشون بعد از ازدواج نتونند یا نرند دنبالش، اون را بعنوان یک ضعف در خودش می بینه و اکثثثثثر آقایون این تفاوت تحصیلی را نمی تونند بپذیرند. گاهی حتی همطراز بودن هم براشون سخته و به بهانه های مختلف در مقابلش جبهه می گیرند و می شه بهانه غر زدن ها و بحث کردن ها و خدای نکره دعوای زندگیتون.
مرد اگر احساس کنه پایین تره ( لازم نیست شما بگید، کافیه خودش این حس را داشته باشه ) آرامش واسه اون زندگی نمی ذاره.
برای مطرح کردن این شرط، به امکان عملی شدنش فکر کن. اگر احتمالش کمه با خودت کنار بیا و اصلا نگو.
ببین با همین شرایط ایشون را قبول داری؟ اگه ادامه تحصیل نداد حس بدی نسبت به زندگیت و انتخابت نخواهی داشت؟ صحبت هایدل عزیز را بخون.