چگونه اشتباهم را اصلاح کنم

سلام

من ساغر 26 سالمه و مدیر داخلی یک کارخانه هستم حدود 3 ماه پیش با نامزدم امیر آشنا شدم و الان یک ماهه نامزد هستیم ولی عقد نشدیم هنوز ، در ابتدای آشنایی من و امیر حسین ایشون تو وضعیت خوبی نبودن از لحاظ مالی و روحی در اون زمان من بدون اینکه از من درخواست کنن چون احساس میکردم دراون شرایط به من احتباج دارن کمکشون کردم . البته بگم که بسیار توانا هستن و مسئولیت پذیر، یه ماه قبل از آشناییمون ماشینشو فروخته بود ولی چک دریافتی بابت ماشین برگشت خورده بود و ایشون با مسئول نمایشگاه کارشون به دادگاه کشید و در حال طی مراحل قانونی هست ، من قبل از نامزدیمون قرار بود ماشین بخرم ، خودم به امیر حسین گفتم من ماشین میخرم و دستتو باشه تا ماشینتو بگیری و ایشون قبول کردن الان با گذشت 2 ماه هنوز ماشین دستشه و من هرچی سعی میکنم بی تفاوت بشم نمیتونم چون پس انداز 4 سال کارمو دادم برای ماشین، از یه طرف با خودم میگم اشکال نداره از یه طرفم تو خودم حرص میخورم ، 5 شنبه قبل با خواهرم و نامزدم رفته بودیم بگردیم من ازش خواستم که برادر و زن برادرشو هم دعوت کنه اونها اومدن و موقع رفتن برادر شوهرم ماشین رو از امیر گرفت که خانومشو برسونه من ناخواسته اخمام رفت تو هم و بهش گفتم من راضی نیستم و اون هم ناراحت شدو گفت به برادرم نه نمیتونم بگم ،نمیدونم چیکار کنم همش فکرم مشغوله میترسم باعث کدورت بیشتر بشه ... لطفا بگین چیکار کنم..

سلام ساغر عزيز
ببخشيد رك صحبت مي كنم ولي به نظرم شما خيلي زود با نامزد 1 ماهه تون صميمي شديد منظورم اينه كه شما بعد از 1 ماه ماشينتون را (يا به عبارتي ثمره 4 سال كارتونو) دادين دست ايشون
به عنوان كسي كه شاغلم و وارد زندگي مشترك شده ام ميگم
اين درست نيست چون شما در آينده كه وارد زندگي مشترك مي شويد احتياج داريد كه (به لحاظ روحي) شوهرتون شما را حمايت كنه
شما با اين كارتون دارين از ابتدا او را حمايت مي كنيد و اين موضوع او را بد عادت كرده و به احتمال زياد در آينده ادامه دار خواهد شد. و اون وقت بيرون آمدن از اين رابطه خيلي سخت خواهد بود
گويا نامزدتون هم بي تمايل نيستند كه حمايت شما را دريافت كنند
ببينين صحبت من اصلا ماديات نيست ما زن ها به لحاظ روحي نياز داريم كه همسرمون خرجمون را بده يا به عبارتي برامون خرج كنه.

بله لیلا جان حق با شماست و من خیلی عجله کردم ، و این موضوع واقعا منو آزار میده ولی سعی میکنم باهاش کنار بیام چون ایشون از من نخواستن و من خودم این کارو کردم ، میخوام باهاش در این مورد صحبت کنم و هربار با خودم مرور میکنم ولی نمیتونم منظور واقعی مو برسونم ، مشکل دیگم اینه که ایشون خیلی ولخرج هستم خیلی زیاد و برای پول ارزش قائل نبستن بارها و بارها باهاش صحبت کردم و قول دادن به من که مدیریت بیشتری داشته باشن ولی هر بار بازم تکرار میکنن ... احسای میکنم از ابتدا یه کم مسیر رو غلط رفتم و احساسی برخورد کردم و الان هرکاری میکنم نمیتونم درستش کنم .. راستش در مورد حمایت ایشون از من بسیار بسیار خوب و مهربون هستن و دوست دارن بهترینها رو برام تهیه کنن ، و این کار رو میکنن ، اول توضیحاتم گفتم که شرایطش خوب نبود و من فقط میخواستم کمک کنم ...
دیگه اینکه بلد نیستم در مورد حقوقم و اختیاری که دارم و شاغل بودنم باش صحبت کنم میترسم بهش بر بخوره ولی دوست دارم از الان حریمها مشخص بشه ، هر چند که من از اون دسته خانمهای شاغل هستم که حقوقم رو برای زندگی مشترکم اگر نیاز باشه هزینه میکنم ..

سلام ساغر خانم

عزیزم شما تا وقتی رسما عقد نکردید و زن و شوهر نشدید هیچ مسئولیتی نسبت به همدیگه ندارید و نباید تا این حد به قول لیلا صمیمی می شدید که تو ماشینتو در اختیارش قرار بدی بدون اینکه تعهدی داشته باشید.

درسته که کمک به دیگران کار پسندیده ایه اما گاهی نه برای هر کسی و هر شراطی! مثل شرایط شما و تا این حد
این کار شما باعث میشه هم عادت کنه به این ساپورتها هم به مرور زمن از زیر بار مسئولیت مخارج زندگی بیرون بره.

این دوره اشنایی که شما دارید طی می کنید برای شناخت همدیگه ست و باید تا حد امکان سعی کنید به همدیگه وابسته نشید و به دور از احساسات روحیات واخلاق هم رو بشناسید و ببینید ایا میتونید با این اخلاق و رفتار زندگی کنید یا نه ؟شما الان میگید ایشون ولخرج هستند و مشخصه که اعتماد به نفسشون هم زیاد نیست.
طبق گفته خودشون که گفتند نمیتونند به برادرشون نه بگن در حالیکه ماشن اصلا مال ایشون نیست.قدرت " نه " گفتن در جایی که باید نه بگی خیلی مهمه .تو زندگی هم که از این موارد بسیار پیش میاد و زمینه کدورتهای زیادی بین زن و شوهر میشه.
پس اگه میتونی چنین رفتارهایی رو تحمل کنی و فردا پس فردا اعتراض نکنی ، ادامه بده وگرنه باید تا دیر نشده تکلیفتون رو روشن کنی.

جدی باهاش در مورد این مسائل صحبت کن.

سوال:
خانواده هاتون در جریان هستند ؟

خیلی ممنونم از توجهتون ، بله در جریان هستن ، و خواهرم فقط جریان ماشین رو میدونه ، راستش برا سخته که تحمل کنم ، من همزمان موارد دیگه ای هم برای انتخاب داشتم ولی خوب از بین اونها ایشون رو انتخاب کردم ، فرانک عزیز باید اضافه کنم که اصلا در برابر من موضع نمیگیره و خیلی منعطفه و در مورد نه گفتم هم من باهاش صحبت کردم و گفتم دلیلی نداره همیشه همه رو از خودت راضی نگهداری و پذیرفت

ببین ساغر جان،اینکه تو بگی "دلیلی نداره همه رو از خودت راضی نگه داری و ایشون بپذیره" که قضیه حل نمیشه!
بین حرف تا عمل خیلی فاصله ست خصوصا عملی که یک نوع "تغییر" در شخصیت یا نگرش و افکار باشه.

عزیزم ، چرا خودت رو از حالا اذیت میکنی؟ شما که زن و شوهر نیستید که به فرض بگیم بسوزی و بسازی.هر رفتار یا گفتارش که ناراحتت میکنه رو خوب بررسی کن و ببین تا چه حد برات مهم و قابل تحمل یا غیر قابل تحمله.و بر اون اساس تصمیم بگیر که ایا باهاش ادامه بدی یا نه؟

شناخت یعنی همین دیگه.یعنی اخلق همدیگه بیاد دستتون و سبک سنگین کنید که مناسب هستید یا نه ؟
البته خودت گفتی که برات ستخته تحمل کنی، پس تامل کن:305:

گلم اینکه در برابر تو موضع نمی گیره واسه اینه که فعلا بهت نیاز داره هم نیاز مالی هم برا اینکه هنوز عقدت نکرده!

دقت کن!

ساغر جان اگه امیر آقا رو انتخاب کردی یعنی اخلاق و رفتار و وضع مالی و روحی و ... خلاصه همه چیزش رو قبول کردی و نباید فردا ازش ایراد بگیری که مثلا چرا فلان شد ؟
یعنی با امید اینکه بعد از ازدواج تغییر کنه و باب میل تو رفتار کنه، ازدواج نکن چون هر چیزی رو که پذیرفتی، دیگه پذیرفتی و تمام.

پس حواست رو خوب جمع کن و رو در واسی رو بذار کنار تا به خودت و امیر آقا بد نکنی:305:

فرانک جان همه حرفات رو قبول دارم و خودم کلا تو این مسائل ریز بینم ، امیر حسین چون واقعا ولخرجه و تو پول خرج کردن بی برنامس احساس میکنم اصلابراش مهم نیست و ماشیین و در آمد منو چیز با ارزشی نمیدونه .. ما یه رستوران میریم برای غذا یا یه جای تفریحی اون هر بار 10 تا 20 هزار توان انعام میده و موقع خرید کردن اصلا به قیمت کار نداره وقتی میریم خرید فروشنده ها با حسرت به من نگاه میکنن و همش میگن خوش بحالت که انقدر برات هزینه میکنه ولی خوب من به فکر زندگیم هستم وآینده البته بگم هر پولی خرج میکنه به در نهایت میگه کجاها هزینه کرده ، واسه همینم هست که نسبت به تهیه پول ماشین بی خیاله یا برگردوندنش ، همش از بدیهاش گفتم ولی وقتی به خوبیهاش فکر میکنم دلم گرم میشه و میگم حتما دستش که باز بشه جبران میکنه البته بارها و بارها گفته جبران میکنم یا میگه که همینجور که توهوای منو داشتی منم مثل کوه پشتت هستم البته این هزینه هایی که میکنه فقط برای من نیست ها برای مادر برادر و پدر و خواهرش، مهارت پس انداز کردن رو بلد نیست به هیچ عنوان

1. سعي كن با خودت در مورد رفتار و شخصيت همسرت صادق باشي و اون را توجيه نكني (خصوصا قبل از عقد)
2. اين كه همسرت اهل پس انداز نيست يعني يك علامت خطر براي شما كه بايد مديريت ات را قوي تر كني و نه تنها درآمد خودت بلكه درآمد اون را هم به طور نامحسوس مديريت كني نه اينكه اختيار مال خودت را هم به دست او بدهي

سلام ساغر عزيز،‌خواهر خوبم!
بايد به چند نكته توجه داشته باشيد و عملا اين چند نكته از اصول مالي زندگي شما و سياست مالي زندگي شما خواهد بود،‌ بنابراين نه در لفافه و ابهام كه صريح در اين مورد صحبت كنيد:
1. نوشته بوديد: " هر چند که من از اون دسته خانمهای شاغل هستم که حقوقم رو برای زندگی مشترکم اگر نیاز باشه هزینه میکنم .." موافق نيستم!‌ و اگر اين طرز تفكر شما باشد به سرعت با مشكل برخورد مي كنيد! حقوق شما مربوط به خود شماست و هزينه كردن و پس انداز كردن و منافع آن هم به شما مربوط مي شود و شما هيچ وظيفه اي،‌ هيچ الزامي، به هيچ وجه (ببينيد چقدر تاكيد مي كنم و موضوع چقدر مهم است)‌براي هزينه كردن اين حقوق از يك ريال تا صد ميليون ريال هم كه درآمد داشته باشيد نداريد و نخواهيد داشت. اگر غير از اين عمل كنيد روز به روز توقعات از شما بيشتر خواهد شد.
2. اما سوال اينجاست كه اينطوري كه با اين مخارج نمي شه زندگي كرد و زن وشوهر بايد به هم كمك كنند و ... جواب داريم و راهكار.. چند تا نكته رو مد نظر داشته باشيد:
- واقعيت موضوع اينه كه درآمد شما در نهايت در جهت كمك به زندگي مشتركتون هزينه مي شه... و جاي ديگي مسلما هزينه نخواهدشد... اما سخت مي گيريم تا روابط شما بواسطه شرايط مالي آسيب نبينند
- شما در رابطه با پرداخت هزينه اي پيش قدم نمي شويد... از شما درخواست مي شود،‌ شما فكر مي كنيد،‌ در صورتي كه مقدور بود قبول مي كنيد و در غير اينصورت رد مي كنيد. اگر قبول كرديد به همسرتون مبلغ رو براي امر مشخصي قرض مي دهيد و زمان بازگشت پول رو به حسابتون مشخص مي كنيد.
- اگر قرار بر آن بود كه شما در رابطه با قسمتي (توجه كنيد، قسمتي ) از درآمدتون در هزينه هاي منزل كمك كنيد آن قسمت رو كاملا و واضح مشخص مي كنيد با جزئيات. مثلا : خريدن گوشت و مرغ! نه خريدن مايحتاج منزل!

3. به هيچ وجه موجودي حساب خودتون رو اعلام نكنيد و حسبهايتان رو با هم مخلوط نكنيد

4. جزئيات مالي (خرج، هزينه و ... ) مربوط به زندگي مشتركتون رو در دفتري مشخص بنويسيد و مساول مالي رو با آرامش مديريت كنيد. اين دفتر رو دم دست بگذاريد و در مورد هزينه ها بدون اينكه بگوييد چقدر خرج مي كني و ... با او گفتگو كنيد! در اين گفتگو فعلا انتقاد نكنيد/ اطلاع دهيد/ سرزنش نكنيد و مقايسه نكنيد/

5. روشهاي درست گفتگو رو تمرين كنيد/ در مورد روشهاي گفتگو مي تونيم بيشتر تمرين كنيم

6. شما بايد روش گفتگوتون رو از حالت منفعل يا پاسيو به حالت جرات محور تغيير دهيد... شما مي ترسيد كه از صحبت شما ايشون ناراحت بشوند... براي همين از ايشون درخواست نمي كنيد كه ماشينتون رو به شما بر گردونند... در حاليكه تحمل مي كنيد تا كارد به استخون برسه و يك دفعه طغيان مي كنيد و حالت پاسيو و منفعل شما حالت پرخاشگر به خودش مي گيره. براي همين شايد در اكثر موارد احساس مي كنيد چه در خانه و چه در محل كار از حسن رفتار شما سو استفاده مي شه! در صورتيكه اين شمائيد كه با صراحت درخواست نمي كنيد
عملا عدم صراحت موجب خواهد شد بعد از مدت كوتاهي صميميت بين شما جاش با كدورت عوض بشه...
در گفتگوي صريح دو مورد بسيار مهم هستند:
1. بيان احساسات و افكار شما بصورت كاملا روشن و صريح
2. احترام گذاشتن به نظرات و پيش بيني احساسي طرف مقابل به جاي ذهن خواني

7. درخواست صحيح كنيد/ يعني در ابتدا نريد سر اصل مطلب! ابتدا چند نكته مهم و مثبت از همسرتون رو بگيد... صميمانه صحبت كنيد/ از جملات من استفاده كنيد/
مثال: عزيزم! من به اينكه خيلي مسئوليت پذير هستي افتخار مي كنم و مي دونم به چقدر به نيازهاي من توجه مي كني... (مثالي روشن بزنيد از اين توجه) مثلا اون روز كه.... كارت رو خيلي دوست داشتم و برام ارزش داشت! چند وقتيه مي خوام موضوعي رو باهات در ميون بگذارم و نمي خوام ازم دلگير شي...دوست دارم شرايطم رو درك كني و خواهش كنم ماشين در اختيارم باشه... البته هر وقت نياز داشتي مي توني كارات رو انجام بدي! از اينكه به نظراتم هميشه احترام مي ذاري ممنونم!
در درخواست بالا كه البته با كلام شما شايد كاملا متفاوت باشه ادبياتش : شما از جملات "من" استفاده مي كنيد... مثلا به جاي اينكه بگيد لطف كني و ماشين رو برگردوني... كه جملات " تو " هست مي گيد : خواهش كنم ماشين در اختيارم باشه... در تمام گفتگو ها صراحت و استفاده از جملات "من" موجب افزايش صميمت مي شه!
درخواستتون كوتاه باشه/ در چشمانش نگاه كنيد/ تلفني درخواست نكنيد/ دستانش رو بگيريد/ به زبان بدنتون حساس باشيد/ در بهترين زمان درخواست كنيد/ نترسيد!/
يا مثال ديگه: وقتي مي بينم كه انعام مي دهي و ديگران رو دوست داري خوشحال كني بسيار خوشحال مي شم... مثل اون روز كه 10 هزار تومان به .... انعام دادي! اما مي شه ازت خواهش كنم اين كار رو با تعادل بيشتري انجام بدي تا بتونيم همواره اين كار رو بكنيم...

8. از تفاسير منفي به شدت اجتناب كنيد

9. رفتار هيجان زده نداشته باشيد... مثل اخم كردن هنگامي كه ماشين رو داده به برادرش

اگر سوالي بود بپرس.. موفق باشيد

خیلی ممنونم که برای من وقت گذاشتین و کاملا منظورم رو درک کردین و به مشکل من واقف شدین sci عزیز و مهربان ، راستش رو بخوایین مقداری از مشکلات بر میگرده به دلسوزی خودم وقتی میبینم که مشکلی داره کمکش میکنم دست خودم نیست احساس میکنم الان اگه من کمک نکنم در حقش کوتاهی کردم ، و شاید این باعث شده البته شاید نه در مورد مسائل مالی بلکه موارد دیگر توقعی شده باشه مثلا شب موقع خواب اگه به ایشون اس نزنم و شب به خیر نگم از من دلگیر میشن البته خیلی گذرا ولی بهم میگن که چرا شب به خیر نگفتی یه زمانایی از خستگی گوشی تو دستم خوابم میبره الان کمی بهتر شدن ولی قبلتر این مسائل رو بی توجهی من میدونستن، ابتدای آشنایی به من گفتن که من به پول اهمیت نمیدم و تو باید هوای پول خرج کردن منو داشته باشی و مدیریت کنی، sci عزیز ایشون میگن من هر بار که به منزل مادر ایشون میرم باید یه لباس جدید بپوشم و مثل ندا خانم برادرش تکراری نپوشم و هر بار هم برام لباس مارک دار و گرون میخرن و کلا تیپ و نوع لباسم و آرایش براش اهمیت داره بسیار زیاد .. الان مهمترین مشکل من همون ماشینمه که دستشه و من خیلی دوسش دارم ..نمیدونم صبر کنم تا پولشو بگیره یا الان به همون شکلی که شما فرمودید باهاش در میون بگذارم میخواستم غیر مستقیم باشه

saghar3309 عزیز

به تالار همدردی خوش آمدی

شما در مورد ایگوی خود یک بررسی داشته باشید . اینجور که از صحبتهایتان تشخیص می دهم ، وجدان اخلاقی شما ( ایگو ) افراطی عمل می کند ، که شاهد مثالش همین دلسوزیهای بیجا و بد آموز است . روی این موضوع کار کنید .

نکته مهمتر این است که شما فراموش کرده اید نامزد هستید و این دوره دوره شناخت بیشتر است و باید مو را از ماست بیرون بکشید و جای اغماض نیست . ما تأکید داریم که وقت انتخاب و تا قبل از عقد چشمها را باید باز کرد و بسیار دقیق بود و بعد از عقد چشمها را بست و خیال راحتی داشت . شما الآن در بهترین موقعیت برای تجدید نظر هستید ( به دور از احساسات ).

می توانید همین موضوع ماشین را مطرح کرده و بگویید این برای شما امتحانی بود . در کل متوجه شدم شما نه فقط برای مال خود ارزش قائل نیستید بلکه برای مال دیگری هم ارزش قائل نیستید و فکر نمی کنید این ماشین قرار بوده تا وقتی محدود دست شما باشد و شما با وجود این ماشین بی خیال پی گیری پول ماشین خودت یا برگردوندنش شده ای و اینها برای من مهمه ( قاطع باشید در عین ادب و احترام ) .

ولخرجی و بی حساب و کتاب بودن در مسائل مالی یک عارضه است ، یعنی ریشه رفتاری دارد و در موارد دیگر نیز خود را نشان می دهد .

توصیه می کنم هر دو با مراجعه به مشاور حضوراً یکدیگر را برررسی کنید که چقدر با هم سنخیت دارید ، آنچه شما امروز می بینید را ذهناً افزایش بدهید چون وقتی وارد زندگی مشترک شدید با چیزهایی مواجه می شوید که در این دوره خود را نشان نمی دهد . این است که ما می گوییم اگر دیدید با یکی طبق شناخت الآن 70 درصد سنخیت دارید آنرا 60 یا 55 درصد بگیرید چون چیزهایی هست که شما نمی دانید و اینگونه شما از قبل برای تصمیم گیری در انتخاب ، آنها را در نظر گرفته اید .


لینکهای زیر را حتماً بخوانید :

http://www.hamdardi.net/thread-12987-post-118987.html#pid118987

http://www.hamdardi.net/thread-12987-post-119005.html#pid119005

http://www.hamdardi.net/thread-12987-post-119116.html#pid119116


موفق باشی

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sci

5. روشهاي درست گفتگو رو تمرين كنيد/ در مورد روشهاي گفتگو مي تونيم بيشتر تمرين كنيم

---

سلام
میشه درمورد روشهای درست گفتگو بیشتر توضیح بدید با مثال

خواهر عزيزم،‌
فرشته مهربان دقيقا جواب شما را دادند... صراحت رو ايشون تاكيد كردند و نكاتي كه مي خواستم بنويسم رو ايشون كاملتر تبيين نمودند...
اگر سوالي بود بپرسيد

با سلام و تشکز از شمافرشته مهربان دیروز اولین روز مشاوره حضوری ما بود و آقای مشاور به ما تکالیفی رو داد و گفت اونها رو انجام بدیم و تا انجام نشده جلسه دوم تشکیل نشه ، در مورد دلسوزی افراطی خودم هم باهاتون تقریبا موافقم در مورد کارم هم همینطوره و من انرژی زیادی رو صرف میکنم و دارم تمرین میکنم که کمترش کنم اگه بتونم ، ایشون به مشکلات خودشون واقف هستن و دوست دارن که متعادل باشن و عقیده دارن چون مجرد هستن نیاموخته اند که چجوری پس انداز کنن و دوران تاهل با تجرد متفاوته و شرایط متفاوت میشه ،من انچه امروز میبینم رو ذهنا افزایش میدهم و به همین دلیل هم درخواست کردم دوران نامزدی طولانی تر باشه