تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
سلام ...
مشکل من با خانواده از موقعه ای شروع شد که خانواده قسط انتخاب عروسی باب میل خود داشته و چندین بار اعلام کردن که اخرین بار موضوع بوی جدی رو پیدا کرد و این رو اعلام کردن که وسط های پاییز امسال کسی رو که خودشون انتخاب کردن و در حال سایر تحقیقات روی کیس مورد نظر هستند تموم شد بریم مثلا خواستگاری .... که بنده با یه کلمه کل موضوع رو زیر سوال بردم و اونها اول شکه شدند از نوع حرف و دیدگاهی که من داشتم این تا اینجا موضوع !
حالا یه توضیح از خودم و خانواده خودم بدم :
خانواده و کلا فامیل های پدر من فوق العاده مذهبی و متعهد به مسائل مذهبی هستند .
که با این توضیحات تو تمام فامیل و خواهر های بنده همگی چادری هستند و مذهبی ...
حالا خود من : کسی هستم که از نظر خودم از دیگاه اونها از دین و مذهب فاصله گرفته و به گمراه حرکت کرده .. یعنی ظاهر بنده از نوع لباس پوشیدن نوع مدل مو نوع اصلاح صورت خارج از یک فرد مذهبی هست و البته نه دیگه خیلی افراطی و به قولی سوسولی یه ظاهر معمولی که از دیگاه خانواده مذهبی یه خورد ناجور هست،حال به غیر ظاهر اختلاف عقیده من سر موسیقی سر بعضی چیزها تو برخورد ها و از همه مهمتر تو ظاهر همسر مقابلم ....!!
خوب برمگیردیم سر اصل موضوع خانواده من از این کلمه شکه شدند که من گفتم همسر چادری نمیخوام !!فردی که غیر چادری باشی ولی ظاهر مناسب و معمولی داشت باشه یعنی یه چیز مثل خودم رو بیشتر دوست دارم و میپسندم ... که با گفتن این حرف ها بحث اینکه من چرا همچین فکری میکنم تو به انحراف رفتی و ... خانواده تو و فامیل همه چادری هستند و زن هاشون چادری تو چطور این شکلی فکر میکنی و میخوای یه زن غیر چادری داشته باشی و ...
که این موضوع به حدی براشون مهم بوده و هست که باعث شده بنده رو تحدید کنن که اگر سر این فکر و عقید بمونم از اون کمک های مالی و ... محبت که مثلا به فرض من با دختری چادری و باب میل اونها ازدواج میکردم ندارم و فقط در حد معمولی کمک میکنن و این پیش بینی هم کردن که بعدا حتما به مشکل برخواهی خورد و .....
حالا من موندم با این طرز فکری که من دارم و نوع تغییرات رفتاری تو برخی موارد مذهبی پیدا کردم که با خانواده من تضاد داره چیکار کنم ؟؟ اگر من سر این باور های خود بمونم پدرم به هیچ صراطی مستقیم نخواهد شد چون من و فردی گمراه و به خطا رفته میدونه و حاظر نیست باورهای من رو قبول کنم و تمام سعی خود رو اگر بخواد فقط کاری میکنه که این باور و عقاید رو فراموش کنم به همون عقاید مذهبی خودم برگردم تا راه واسه تعامل و بحث در سایر موضوعات باز بشه ... در غیر اینصورت من راه خودم رو ادامه بدم و اون همه کم توجه به من به نیازها و ......
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
آقا رضا با توجه به تاپیک قبلیتون به نظر من شما بیشتر به خاطر این زن چادری نمی خواهید که در حال حاضر از دختری خوشتون اومده که چادری و مذهبی نیست. درست می گم؟ اگر اینطوریه بهتر بود از اول به جای بحث کردن روی کلیت موضوع در مورد اون مورد خاص با خانوادتون صحبت می کردید و ازشون می خواستید تا در حریان ارتباطات شما و اون دختر خانم باشند و بعد هم خواستگاری. نه اینکه بهانه چیز دیگه ای رو بگیرید تا پدر و مادرتون هم کلا عقاید شما رو ببرن زیر سوال. الانم دیر نشده. یک مدت دیگه بحث نکنید و بعد قضیه رو از اول با خانواده در میون بذارید.
اگر قبول کردند که خدا رو شکر اگرم نه از یک بزرگتر که خانوادتون قبولش دارند بخواهید که پا در میونی کنند.
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
آقا رضا با توجه به تاپیک قبلیتون به نظر من شما بیشتر به خاطر این زن چادری نمی خواهید که در حال حاضر از دختری خوشتون اومده که چادری و مذهبی نیست. درست می گم؟ اگر اینطوریه بهتر بود از اول به جای بحث کردن روی کلیت موضوع در مورد اون مورد خاص با خانوادتون صحبت می کردید و ازشون می خواستید تا در حریان ارتباطات شما و اون دختر خانم باشند و بعد هم خواستگاری. نه اینکه بهانه چیز دیگه ای رو بگیرید تا پدر و مادرتون هم کلا عقاید شما رو ببرن زیر سوال. الانم دیر نشده. یک مدت دیگه بحث نکنید و بعد قضیه رو از اول با خانواده در میون بذارید.
اگر قبول کردند که خدا رو شکر اگرم نه از یک بزرگتر که خانوادتون قبولش دارند بخواهید که پا در میونی کنند.
ممنون بابت پاسخ و پیگیری شما دوست عزیز :72:
ببینید بله یه طرف قضیه همین طرف مقابل من هست که هنوز سر بعضی مسائل در حال صحبت هستم و هنوز از این طرف مطمعن نشدم که فرد مورد ایده آل هست یا .... مدت آشنایی 3 ماه هست که فکر نکنم کافی باشه .....
حال موضوع اصلی و مهم سوای دختر نوع دیدگاه طرز فکر من هست که مربوط به امسال و این دختر نیست قبلا همینطور بوده ولی پدرم نوعی دیگر در مورد من فکر میکردم و نشده بود که در مورد این مسائل صحبتی بشه ...یعنی الان ممکنه سر چادری بودن و نبودن به خاطر طرف مقابلم حساس شده بشم ولی دیگر اعتقادات من ربطی به این دختر نداشته و نداره ..
از یه بزرگتر هم اگه بخوام کمک بگیرم میشه فک و فامیل که همه به اتفاق دیدگاه پدر من رو دارن و سعی در نصیحت کردن من خواهند داشت تا حل این مشکل ...
مشکل من الان اینه که چطور به این تضاد با خانواده به تفاهم برسیم ؟!!
فرض به اینکه رابطه با این دختر قطع بشه... آیا من بعدش باید بشم همون چیزی که پدرم الان میگه ؟ یعنی طرز فکر و عقیده من رو اصلاح کنم تا در این صورت پدر و مادرم راضی بشن ؟!!!!!!!!
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
در مورد مسائل دیگه ( مسائل غیر از چادری بودن ) که روی انتخاب برای ازدواج تاثیری نداره فعلا با خانوادتون بحث نکنید. منظورم اینه که فعلا در مورد افکار و اعتقاداتتون لازم نیست بحث کنید و مسائل رو قاطی کنید.
در مورد انتخاب همسر هم درسته که شما هنوز از انتخابتون مطمئن نیستید ولی بهتره ادامه ارتباطتون رو با اگاهی خانوادتون انجام بدبد. چون دیر یا زود خانوادتون از ارتباط شما مطلع می شن و هر چی دیرتر بدتر. شما باید زودتر با مشکلاتی که قراره برای انتخاب با خانوادتون داشته باشید روبرو بشیدو
به این فکر کنید که اگر شما دختر مورد نظرتون رو از همه جهات پسندید و تصمیم به ازدواج گرفتید بعد تازه باید بروید و خانوادتون رو راضی کنید و اگر خانواده راضی نشن می دونید چه ضربه ای به اون دختر خانم و البته خودتون وارد می شه.
در مورد مسائل اعتقادی لازم نیست با کسی بحث کنید. ایا شما لازم می دونید با پدرتون سر اعتقاداتتون بحث کنید؟ تا اونا هم اعتقاد شما رو بپذیرن؟
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
در مورد مسائل دیگه ( مسائل غیر از چادری بودن ) که روی انتخاب برای ازدواج تاثیری نداره فعلا با خانوادتون بحث نکنید. منظورم اینه که فعلا در مورد افکار و اعتقاداتتون لازم نیست بحث کنید و مسائل رو قاطی کنید.
در مورد انتخاب همسر هم درسته که شما هنوز از انتخابتون مطمئن نیستید ولی بهتره ادامه ارتباطتون رو با اگاهی خانوادتون انجام بدبد. چون دیر یا زود خانوادتون از ارتباط شما مطلع می شن و هر چی دیرتر بدتر. شما باید زودتر با مشکلاتی که قراره برای انتخاب با خانوادتون داشته باشید روبرو بشیدو
به این فکر کنید که اگر شما دختر مورد نظرتون رو از همه جهات پسندید و تصمیم به ازدواج گرفتید بعد تازه باید بروید و خانوادتون رو راضی کنید و اگر خانواده راضی نشن می دونید چه ضربه ای به اون دختر خانم و البته خودتون وارد می شه.
در مورد مسائل اعتقادی لازم نیست با کسی بحث کنید. ایا شما لازم می دونید با پدرتون سر اعتقاداتتون بحث کنید؟ تا اونا هم اعتقاد شما رو بپذیرن؟
من تا سعی دارم اصلا دوست ندارم با پدرم وارد بحث بشم که مثلا ناراحتی پیش بیاد ولی یه چیزایی خودش میگه که باعث شروع بحث میشه که از اونجا شروع میشه اختلاف نظراتمون سر بعضی چیزها که اصلا به اعتقاد من کار ندار و میگه که تو از دین و .. فاصله گرفتی و به بیراه رفتی و سعی میکنه با حرفاش بهم بگه که اشتباه میکنی و کلا اعتقاد منو زیر سوال و یا کلا قوبل نداره و .....
موضوع مهم من الان اینه که با این تعارض چه کنم ؟ بالاخره این دختر نشد یه دختر دیگه من نمیتونم که هرچ اونا گفتند بگم چشم برن واسه خودشون یه دختر حالا مثلا چادری پیدا کنن بگن بیا برو باهاش ازدواج کن تا از نظر خودشون عروس ایده آل خودشون باشه و خوشحال باشن و .... پس این وسط من چی میشم نظر و ایده آل های من چی میشه ؟ عروس ایده آل اون ها باشه ولی زن ایده آل من نباشه ؟ اگر بخوام بگم زن ایده آل من باشه که اونا اصلا قبول نداره و حرف هایی که تو پست یک رو گفتن رو میزنن ....
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
سلام
نقل قول:
موضوع مهم من الان اینه که با این تعارض چه کنم ؟ بالاخره این دختر نشد یه دختر دیگه من نمیتونم که هرچ اونا گفتند بگم چشم برن واسه خودشون یه دختر حالا مثلا چادری پیدا کنن بگن بیا برو باهاش ازدواج کن تا از نظر خودشون عروس ایده آل خودشون باشه و خوشحال باشن و .... پس این وسط من چی میشم نظر و ایده آل های من چی میشه ؟ عروس ایده آل اون ها باشه ولی زن ایده آل من نباشه ؟ اگر بخوام بگم زن ایده آل من باشه که اونا اصلا قبول نداره و حرف هایی که تو پست یک رو گفتن رو میزنن ....
ببینید اگر ناراحت نمی شید باید بگم به پدرتون حق می دم. همونطور که خودتونم گفتید تاپیکهای قببلیتونم به نتیجه نرسید. به دو دلیل:
1- مسائل رو با هم قاطی می کنید
2- اصلا پاسخ ها رو نمی خونید و باز حرف خودتون رو می زنید
من گفتم موضوع این دختر رو مطرح کنید باز شما بحث از عدم تفاهم با پدر می کنید. هر عکس العملی خانوادتون داشته باشن به هر حال دیر یا زود باید این موضوع رو مطرح کنید. نمی خواهید که یواشکی برید عقد کنید؟ پس با جرات و بدون ترس موضوع اون دختر رو از این به بعد با خانواده پیش ببرید. فقط به حال حاضر فکر نکنید. به اینده نزدیک هم که ممکنه این موضوع علنی بشه هم نگاهی بیاندازید.
اگرم با این دختر به تفاهم نرسیدید به خواستگاریهای دیگه هم برید اما اگر از طرفتون و اعتقاداتش خوشتون نیومد لازم نیست بله بگید. متوجه منظور من شدید؟ در مورد مسائل اعتقادی که خانوادتون نمی تونن در مورد دختری تحقیق کنند غیر از اینکه ظاهرشو ببینند که چادری هست یا نه. درسته؟
موفق باشید.
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
سلام
نقل قول:
موضوع مهم من الان اینه که با این تعارض چه کنم ؟ بالاخره این دختر نشد یه دختر دیگه من نمیتونم که هرچ اونا گفتند بگم چشم برن واسه خودشون یه دختر حالا مثلا چادری پیدا کنن بگن بیا برو باهاش ازدواج کن تا از نظر خودشون عروس ایده آل خودشون باشه و خوشحال باشن و .... پس این وسط من چی میشم نظر و ایده آل های من چی میشه ؟ عروس ایده آل اون ها باشه ولی زن ایده آل من نباشه ؟ اگر بخوام بگم زن ایده آل من باشه که اونا اصلا قبول نداره و حرف هایی که تو پست یک رو گفتن رو میزنن ....
ببینید اگر ناراحت نمی شید باید بگم به پدرتون حق می دم. همونطور که خودتونم گفتید تاپیکهای قببلیتونم به نتیجه نرسید. به دو دلیل:
1- مسائل رو با هم قاطی می کنید
2- اصلا پاسخ ها رو نمی خونید و باز حرف خودتون رو می زنید
من گفتم موضوع این دختر رو مطرح کنید باز شما بحث از عدم تفاهم با پدر می کنید. هر عکس العملی خانوادتون داشته باشن به هر حال دیر یا زود باید این موضوع رو مطرح کنید. نمی خواهید که یواشکی برید عقد کنید؟ پس با جرات و بدون ترس موضوع اون دختر رو از این به بعد با خانواده پیش ببرید. فقط به حال حاضر فکر نکنید. به اینده نزدیک هم که ممکنه این موضوع علنی بشه هم نگاهی بیاندازید.
اگرم با این دختر به تفاهم نرسیدید به خواستگاریهای دیگه هم برید اما اگر از طرفتون و اعتقاداتش خوشتون نیومد لازم نیست بله بگید. متوجه منظور من شدید؟ در مورد مسائل اعتقادی که خانوادتون نمی تونن در مورد دختری تحقیق کنند غیر از اینکه ظاهرشو ببینند که چادری هست یا نه. درسته؟
موفق باشید.
باشه دیگه تصمیم گرفتم که هفته ی دیگه بهشون بگم قضیه رو خدا فقط رحم کنه
حالا اون دختر واسه سه شهر دیگه هست که حدود 80 کیلومتری با شهر ما فاصله هست ..
این مشکلات رو چطوری با پدرم حل کنم موندم .....:325:
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
حالا که می خوای بگی سعی کن با حس همدلی با خانوادت صحبت کنی و اول خصوصیات مثبت این خانم که از نطر خانوادتم مثبته رو عنوان کنی. در مورد مواردی هم که احساس می کنی خانوادت حساسن لازم نیست همون دفعه اول همه چیزو بگی. کم کم و اهسته بذار اول خوبیهای دخترو تو ذهنشون داشته باشن و ذهنشون اماده بشه و یک هفته ای صبر کن و بعد بقیه قضیه رو بگو. اگرم ازت در مورد مسائل اختلاف بر انگیز سوال کردن یه جوری حرف رو عوض کن و یا با احترام بگو باید در این زمینه بیشتر تحقیق کنم چون هنوز مطمئن نیستم . همه اینها منظورم در جلسه اولی که با خانوادت صحبت می کنی بود.
موفق باشی.
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Reza_SS
این موضوع به حدی براشون مهم بوده و هست که باعث شده بنده رو تحدید کنن که اگر سر این فکر و عقید بمونم از اون کمک های مالی و ... محبت که مثلا به فرض من با دختری چادری و باب میل اونها ازدواج میکردم ندارم و فقط در حد معمولی کمک میکنن و این پیش بینی هم کردن که بعدا حتما به مشکل برخواهی خورد و .....
با سلام و احترام
جامعه ما در حال گذار هست و این دگرگونی های سریعی را با خود دارد.
بعضی معقتدتر به مسائل مذهبی و فرهنگی و ملی و بافت خانوادگی هستند. و بعضی از نسل جدید کمتر.
این ها تعارض ایجاد می کند.
برای حل اینگونه تعارضها باید از حالت شتر مرغی در آمد.
نمی توانید شما آنچه که به نفعتان هست از سنت خانودگی بگیرید و آنچه را که لذت می برید از مدرنیته جدید.
واضح تر بگویم:
شما حق انتخاب برای زندگیتان دارید. و این زندگی شماست که با چه خانمی و با چه میزان مسائل مذهبی ازدواج کنید و از خانواده توقع دارید این آزادی عمل را به شما بدهند (این بخش مربوط به گزینش امروزی شماست )
از طرفی شما دوست دارید خانواده هم در مسائل مالی کاملا پشتوانه شما باشند و شما را تائید کنند (این بخش مربوط به گزینش شما از بخش سنتی و بافت قدیمی هست.)
راهکار اینست که خود را یکطرفه کنید.
یا از نظر روش کاملا امروزی دست به انتخاب خودت بزنید و هزینه آن را بپردازید و امروزی فکر کنید و توقع نداشته باشید برای ازدواجی که شما می کنید خانواده اتان تامینتان کنند. (چون حمایت مالی به این شکل جزء بخشی از سنت والدین شما هست که همان بخش هم در مورد بعضی معیارهای ازدواج به شما امر به معروف و نهی از منکر می کند.)
یا اینکه کمی از خواسته های خود کوتاه بیایید و دست به انتخابی بزنید که علاوه بر اینکه خودتان می پسندید مشکلی هم از نظر والدینتان نداشته باشد و حمایت های مالی آنها را هم داشته باشید.
اینجا بحث سر درست و غلط بودن مسائل اعتقادی شما و پدرتان نیست.
بلکه حرف سر تعارض انتظارات شما از والدینتان هست که بخشی از آن با اعتقادات والدین شما همگون هست(کمک مالی به یک پسر مستقل در ازدواجش)و بخشی در تعارض با اعتقادات والدین شما هست.( تامین نکردن نظرات مشورتی والدین در ازدواج)
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
در راستای راهنمایی مدیر محترم همدردی باید عرض کنم .
شما نگاهی به جوامعی که تابع فرهنگ مدرنیته هستند بیاندازید ، در این جوامع یک پسر یا دختر وقتی فردی را برای ازدواج انتخاب می کند ، تامین مخارج و کلاً هر هزینه ای که برای این ازدواج هست به عهده خود آنهاست و والدین تعهدی برای خود در این زمینه نمی بینند . حتی از یک سن خاصی به بعد کاملاً باید مستقل باشند و خود خود را تأمین کنند .
اما در یک جامعه ای که خانواده ها سنتی عمل می کنند ، فرزند را تا تشکیل زندگی حمایت می کنند و حتی گاه بعد از آن نیز ( انواع ساپورتهای مالی و عاطفی به بهانه های مختلف ( هدیه های ازدواج ، سیسمونی ، هدیه ایام خاص ، هدیه خرید منزل و ..... که در جوامع سنتی رواج دارد نه مدرنیته ) پدر و مادرهای این خانواده ها با این ساپورتها به همون میزان حق مشاورت و ابراز نظر در انتخاب را برای خود قائل هستند و از فرزند توجه به فرهنگ و اعتقادات خانواده را انتظار دارند .
حال این شما و امثال شما هستید که اگر می خواهید مدرنیته عمل کنید پس هزینه های آن را هم در همه ابعاد خود باید تقبل کنید ، نه انتظار داشته باشید که در انتخاب مدرنیته عمل کنید و باقی موارد با شما سنتی رفتار شود .
حد معقول یک روند میانه است .
موفق باشید
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
از دو مدیر عزیز و گرامی که به تاپیک بنده تشریف آوردن و نظر کارشناسی خود رو بیان کردند واقعا ممنونم ..جدا که سوپرایز شدم چون دیگه امیدی به اینجور تاپیک ها تو این انجمن نداشتم ....
-----------------
و اما در جواب دو مدیر گرامی که هردو روی یک موضوع تاکید داشتند :
بنده با فرض به اینکه توان این ازدواج مدیرنیته رو بدم و از نظر مالی و ... از خانواده کمکی نخوام آیا خانواده بحز این مورد بخوان منو درد کنن و یا با من مثل گذشته رفتار نکنن آیا باز این در آینده برای من مشکل ساز نمیشود ؟ (من تنها پسر خانواده هستم و پدر من علاقه ی فوق الهاده ای نسبت به من داشته و تا به الان بیشتر نیازهای من رو برطرف کرده )
حالا مشکل اصلی من اینجاست هفته ی دیگه که میخوام این موضوع رو به پدر اعلام کنم این تناقص ها که در انتخاب من هست چطور بیان کنم که پدرم بازخورد بدی نداشته باشه یعنی جوری نشه که حاضر به تحقیق از خانواده دختر و بعد خواستگاری رفتن بشه ؟؟ من که نمیخوام بگم الا بلا همین .. میخوام بگم من این فرد رو انتخاب کردم با تعارض هایی که با شما و خانواده داره ... حالا شما بیا تحقیقات در مورد سایر موارد (غیر مذهب) کن و ببین باز در اون موارد هم ما بهم نیمخوریم و یا ... که اگر باز در سایر موارد تغارض باشه فکر نکنم به صلاح باشه این وصلت سر بگیره ؟
تعارض های که بیین من و پدر من وجود داره که باید گفته بشه :
1- طرف و خانواده مقابل از نظر مذهبی چند درجه پایین تر از ما هستند که چادر نبودن خود و خواهر فرد و همچین چادری بودن مادر و مذهبی نبودن پدر خانوادشون جزو تعارض هاست ...
2- ایشون در شهری دیگر با فاصله 80 کیلومتر از شهر خود وجود داره که هنوز نمیدونم با گفتن این مورد چه عکس العمل و مخالفتی خواهند کرد ....
اصلاح بند حرف های اولم که نشد تو 20 دقیقه مدت ویرایش اصلاح کنم :
ببینید مشکل الان من این نیست که خانواده از نظر مالی نخوان کمکم کنند نه،مشکل من نوع نگاه خانواده به من بعد از این انتخاب من هست ... یعنی اینکه با من رسمی و یا یه سردی رفتار کنن ... (من با پدرم به شدت راحت و خودمونی هستم و مثل یه دو تا دوست هستیم تو شوخی کردن و ....) پس نمیخوام این مهر و محبتی که هست بین ما به همین راحتی از بین بره و از طرفی نمیتونم از انتخاب و عقاید خودم به همین راحتی بگذرم ....!
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
سلام
شاید نقل قول زیر هم راستایی با این تاپیکتون نداشته باشه ولی چون خودم همانند شما این دوران را با خانواده گذراندم و بر اساس معیار های خودم ازدواج کرده ام ازتون خواهش می کنم پاسخش را بنویسید
با تشکر :72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
سلام اقای Reza_SS
یکی از دوستان لینک تاپیکت رو به من داده بود منتها فرصت نکردم بخونمش ... الان هم که خیلی طولانی شده ...
(ای خدا....)
********** من دختری هستم که توی خانواده مذهبی بزرگ شدم با عقایدی مذهبی و خانواده ام اصرار زیاد به چادر پوشیدن من ... تا پایان سال سوم راهنمایی که مدرسه ای مذهبی می رفتم واقعا چادری بودم و خیلی مقید به حجاب، پایان سال اول دبیرستان چادرم رو گذاشتم کنار چون عقایدم با خانواده ام تفاوت پیدا کرده بود ... مرتبا با خانواده سر این قضیه جر و بحث داشتیم ...نه از اون مانتو تنگ ها و 100 کیلو آرایش کرده ها بودم و نه از اون حجاب های پوشیده کامل که رو می گیرند... یه حجاب معمولی ... مانتو متناسب نه تنگ و نه گشاد ... و آراشم در حد یه مداد و کرم ضد افتاب ... همین ... که سرانجام در هنگام ازدواج یکی از معیارهایم همین چادر نپوشیدن بود ... و با مردی ازدواج کردم که در این زمینه صددرصد با من تناسب داشت ... *********
حالا اگه لطف کنی و به سئوالات زیر پاسخ دهی ، شاید تجربه ی من تا حدودی به کارت بیاد :323:
میشه از خودت بگی؟
چقدر عقاید مذهبی داری؟
نماز خوندن چقدر برایت الویت داره؟
شده نمازت قضا بشه؟ اگه آره بعدش چه حسی داشتی؟
اهل مسجد و دعا هستی؟
ماه رجب و شعبان برایت معنا و مفهومی داره؟
اهل روزه هستی؟
اگه سحری خواب بمونی روزه ات رو چی کار می کنی؟
زکات فطره ات رو کی میده؟
از رساله چه کسی استفاده می کنی؟
اگه دستت ببره و لباست خونی بشه ، آیا میشه با اون لباس نماز خوند؟
لباسی رو که نجس شده میشه انداخت کف حموم و درحالیکه اون لباس نجس خیس شده ، رفت حموم و بدون اینکه اون رو بشوری خودت رو بشوری بیای بیرون و اون لباس هم همچنان خیس کنار حموم بمونه؟
امیدوارم منظورم رو از طرح این سئوالات درک کرده باشی
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
سلام دوست عزیز و ممنون بابت وقتی که برای بنده ی حقیر قرار داید :72:
سعی میکنم تا جایی که میتونم به سوالاتتون درست جواب بدم
---------------------------------------
میشه از خودت بگی؟
23 سال دارم و دارای مدرک کاردانی رشته ی الکترونیک و در حال حاضر در یک شرکت خصوصی مشغول به کارم ... تیپ و ظاهرم مذهبی نیست ولی از اون افراد قرطی و با ظاهر زننده نیستم یه ظاهر معمولی و امروزی به قولی خوش تیپ :311:
چقدر عقاید مذهبی داری؟
نمیدوتوم حساب کنم چقدر ولی میشه گفت خیلی چیزای مذهبی رو رعایت میکنم تا حدودی ..
مثل محرم و نامحرم ... حلال و حرام - حق الناس و ....
نماز خوندن چقدر برایت الویت داره؟
نماز متاسفانه طی اجبارهایی که بابام میکنه یه خورده زده شدم ولی تا حدودی میخونم ولی زیاد برام تو اولیت نبود تا اکنون یعنی ممکنه یه بار بخونم یه بار نه .... ولی در کل دوست دارم نماز خوندنم بشه برام یه عادت تا همیشه بخونمش ....
شده نمازت قضا بشه؟ اگه آره بعدش چه حسی داشتی؟
هیچ حس خاصی نداشتم ...!!!
اهل مسجد و دعا هستی؟
مسجد بیشتر با پدرم و اونم تو ماه رمضون و یا محرم میرم و مابقی اگر مراسم سالگردی چیزی بود ....
ماه رجب و شعبان برایت معنا و مفهومی داره؟
از چه لحاظ ؟!! درست متوجه نشدم ولی در کل معنی خاصی نداره یعنی کار خاصی تو این ماه انجام نمیدم ...!
اهل روزه هستی؟
100% - این رو یادمه از سوم راهنمایی همیشه میگرفتم و یکش رو هم نشد که نگیرم و کلا روزه گرفتن رو دوست دارم ...
اگه سحری خواب بمونی روزه ات رو چی کار می کنی؟
سعی میکنم بدون سحری روزه رو بگیرم تا جایی که حالم بد نشه !!!
که اینکارو چندباری کردم ...!
زکات فطره ات رو کی میده؟
من که این چیزارو نمیدم و اطلاعاتی ندارم ! پدرم معمولا میده و ...
از رساله چه کسی استفاده می کنی؟
آیت الله مکارم شیرازی
اگه دستت ببره و لباست خونی بشه ، آیا میشه با اون لباس نماز خوند؟
خیر ...
لباسی رو که نجس شده میشه انداخت کف حموم و درحالیکه اون لباس نجس خیس شده ، رفت حموم و بدون اینکه اون رو بشوری خودت رو بشوری بیای بیرون و اون لباس هم همچنان خیس کنار حموم بمونه؟
نمیدونم !
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
بالهای صداقت عزیز وسایر دوستان منتظر پاسخ شما بعد از گذشت چند روز هستیم
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
دوستان مثل اینکه خانم بالهای صداقت خیلی کم به انجمن سر میزنن و نمیتونن بنده رو راهنمایی کنن ..
اما یه چیز که دیروز پیش امد این بود که بالاخره قصیه رو با پدرم در میون گذاشتم و ایشون به 2 دلیل حتی حاضر هم نشدند به تحقیق خانواده طرف مقابل برن و ...
اگه نیازه باشه تاپیک جدید بزنم ؟ :-؟
دلایلش که هیچ جوابی نتونستم براشون داشته باشم :
1- سطح عقاید مذهبی ما با اون ها خیلی فرق میکنه و مثلا اگر من نمیتونم با اون ها رابطه ی صمیمی داشته باشم چون ممکنه سر بعضی مسائل همچون سیاسی و .... اختلاف داشته باشیم و ...
ایشون به دلیل اینکه گفتم پدر طرف مقابل بازاری هستند و مغازه دار و خودش فرد فرهنگی و کارمند آموزش و پرورش اختلاف و دیدگاه ها راحت میشه از رو شغل تشخصیص داد و کلا نمیشه هیچ رابطه بین دو خانوده ایجاد کرد ...!
2- دلیل دوم که خیلی مهمتر بود و نتوستم جوابی بدم دور راه بود یعنی بین شهر ما و شهر اون ها حدود 80 کیلومتر فاصله هست .. و به من گفت که آخه چرا خودتو داری عذاب میدی اگه دختر میخوای خودت انتخاب کنی از همین شهر خودمون انتخاب کن باز من میتونم یه کاری کنم ولی اونجا اصلا .. راه خیلی دوره و رسم و رسومشون فرق میکنه و خودنم اذیت میشی این فاصله راه رو ...
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
خب ببین آقا رضا،
پدرت به دو نکته اشاره کرده که اهمیت دارند.
یکبار دیگه به راهنمایی هایی که آقای مدیر کردند توجه کن.
یک توصیه ای بهت می کنم.
خب تو این حق رو داری که همسری انتخاب کنی که هماهنگ با سلیقه خودت باشه.
ولی سعی کن در این راه همیشه به پدر مادر احترام بگذاری و یواش یواش و با احترام رضایت اونها رو جلب کنی.
یک طوری که حتی اگر پیش خودشون فکر کنند این عروس اون دختری نیست که ما در نظر داریم، ولی باز هم اینقدر تو خوب با اونها برخورد کرده باشی که به انتخاب تو احترام بگذارند. خدایی نکرده اگر توی روی اونها بایستی، اونها فکر می کنند که این ازدواج تو رو ازشون خواهد گرفت. بدتر مخالفت می کنند و همینطور حمایتشون رو از دست خواهی داد.
اگی تونستی، یک نگاهی به این تاپیک بیانداز.
البته اتفاقاتی که بین این پسر و دختر افتاده خیلی با شما فرق می کنه. ولی ببین چه تصمیمات اشتباهی گرفته برای جلب رضایت پدر و مادر و چه نتیجه بدی داشته.
درست یادم نیست، ولی فکر کنم 22-23 ساله بودی، درسته؟
با توجه به این که سنت کمتر هست، خیلی مهم هست که به تجربه پدر مادر بیشتر تکیه کنی.
اگر توانستی، با نرمی و با صبر، کم کم پدر مادر رو راضی کن که حداقل یک جلسه خواستگاری بروید.
بعد از اونها راهنمایی بخواه.
ببین در رابطه با تفاوتهای فرهنگی چه صحبت هایی می کنند. چه مسائلی رو مطرح می کنند.
و بعد ببین که دیگه به جز این مسئله متوجه چه چیزهایی شدند.
شاید خودشون حتی بعد از خواستگاری نظرشون عوض شد.
یک تجربه شخصی هم من به شما می گویم.
پدرم یک دوست داره که بازاری هست.
خب من خودم اهل تحصیل هستم. یکبار که صحبت می کردیم، راجع به آینده من می پرسید. من می گفتم که باز هم قصد ادامه تحصیل دارم. بعد ایشون گفت که به نظر من عمر آدم خیلی کوتاه هست که بخواهد چند سال وقت بگذارد که حالا فلان مدرک رو بگیرد...
خب این آدم از نظر شخصیتی خیلی آدم خوب و خوش قلبی هست.
ولی به دلیل تفاوت تفکری و فرهنگی که با من دارد، مسئله ای مثل تحصیل برایش مهم نیست!
و شاید حتی فکر می کنه که من تا به حال هم که درس خوندم، وقتم رو تلف کردم و زیاد برای این زحمات من ارزشی قائل نخواهد بود.
حالا فکر کن من بخواهم با دختر او ازدواج کنم. خب معلوم هست که به مشکلاتی برمی خوریم.
برای همین نکته اولی که پدرت گفتند، با اهمیت هست.
نکته دوم هم تا حدودی مهم هست. ولی حالا به نظر من مسئله ای نیست که به خاطرش بخواهیم از ازدواج صرف نظر کنیم.
من فکر می کنم شما می توانی حداقل یک بار هم که شده با نرمی پدر مادر رو راضی کنی که خواستگاری بروید.
فقط امیدوارم که این اصرار شما برای ازدواج با این دختر احساسی نباشه و با عقل و منطق جلو بروی!
موفق باشی.
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
حامد جان با اجاز جواب شما را با نقل قول از شما تو تاپیک جدیدم جواب دادم خوشحال میشم که اونجا دوباره از نظرات کارشناسی شما بهره مند بشم ...:43:
http://www.hamdardi.net/thread-17141.html
RE: تضاد معیار ها و باور های دینی من با خانواده (در مورد ازدواج و ...)
البته من کارشناس نیستم.
پس نظرهایم هم کارشناسی نیستند.
به عنوان یک برادر سعی در راهنماییت داشتم.
باز هم ممنون از لطفت.