سلام دوستای خوبم ، عیدتونم مبارک باشه ، دوستای خوبم بازم به کمکتون احتیاج دارم می خواستم من را راهنمایی کنید تا بدونم چطور می تونم یه خواخر شوهر خوب باشم؟
اصلا یه خواهرشوهر خوب چه ویژگی هایی داره؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستای خوبم ، عیدتونم مبارک باشه ، دوستای خوبم بازم به کمکتون احتیاج دارم می خواستم من را راهنمایی کنید تا بدونم چطور می تونم یه خواخر شوهر خوب باشم؟
اصلا یه خواهرشوهر خوب چه ویژگی هایی داره؟
سلام دوست خوبم. عيدت مبارك.
يه خواهر شوهر خوب با عروسشون دوست و پايه است. همين. :227:
سلام
چه عروس خوش بختی دارید شما، که از الان خواهر شوهر عزیزش داره به این مسائل فکر میکنه:)
شب بارونی درست میگه.
البته فکر میکنم برای من و سارا و بقیه عزیزانی که خواهر ندارن، خواهر شوهر بودن خیلی راحت تره. چون میذاریمش جای خواهر ِ نداشتمون.
فقط باید باهاش مثل یکی از دوستات باشی.
اوایلش یه کمی مراعات کن تا بتونی چیزایی که ناراحتش میکنه و چیزایی که خوشحالش میکنه رو خوب پیدا کنی. بعد اونایی که ناراحتش میکنه رو بکار نبر و اونایی که خوشحالش میکنه رو استفاده کن. همین. اونوقت میشید دو تا دوست خوب برای همدیگه. :)
از تجربه های شایانا، جدیدترین خواهر شوهر تالار هم میتونی استفاده کنی:)
به روز ترین تجربیات خواهر شوهری از زبان شایانا:)
سلام سارا جان عید شما هم مبارک.
حالا ببینم خواهر شوهر شدی یا قراره بشی؟
دختر مهربون،شرمنده نکن دیگه من فقط دو هفته هست به سِمت خواهر شوهری نائل شدم،و عروس جونمونم بخاطر امتحاناش،فقط دو سه بار دیدم اونم کوتاه،در کل سه شبانه روز شاید،ولی اره برا ماهاییکه از نعمت داشتن خواهر محروم بودیم
خیلی تجربه جالبیه،الان من نسبت به عروسمونم حسِ خواهری دارم:43:،اتفاقا یکی دوساعته از خونمون رفته،دلم براش تنگولیده(ای بابا منم همش دارم شرحِ حال خودمو میدم:311:)
سارا جون،کار خاصی لازم نیست بکنی،مثل یه خواهر و رفیق تاپ باش براش،تو زندگیشون دخالت نکن،خدایی نکرده به روابط عروستون و داداشت حسودی نکن،ارزوی بهترینا رو براش داشته باش،والا نه عروس دشمنه نه خواهر شوهر بیچاره:302:
فعلا تا اینجا کافیه تجربه جدیدی بدست اوردم میام میگم.
چه تاپیکه خوبی،منم حتما از نظراتِ خواهر شوهرها استفاده میکنم تا یه خواهر شوهرِ نمونه شم:43:
منم تازه دارم خواهر شوهر میشم و اصلا احساس خوبی بهش ندارم به خدا اصلا حسودی نمیکنم چون من و مامانم ایشون رو برای داداشم پیشنهاد دادیم که داداشم هم پسند کردن
دلیل اینکه حس خوبی ندارم این هست که دورادور شنیدم که گفته اصلا داداشم رو نمیدارم با مامان و خواهرش و باباش در ارتباط باشه و یه چندتا چیز دیگه که دل هممون رو شکسته و ناراحتیم
سلام ساراي عزيز:72:
-توي مهموني ها و جاهايي كه داداشت نيست كنارش باش كه احساس تنهايي نكنه.
-سعي كن جلوش قربون صدقه داداشت نري
-اگه خواهر داري مواقعي كه خواهرات هم هستند سعي كن بيشتر كنار زنداداشت باشي كه احساس غريبي نكنه .
-اگه داداشت پيش تو از خانمش انتقاد كرد چون زندادشت ازاينكه پيش تو ازش انتقاد شده ناراحت شده بنابراين يه جوري غير مستقيم ازش دفاع كن كه تابلو نباشه مثلاً از حقوق خانم ها دفاع كن كه حالت كلي داشته باشه يا اينكه به زنداداشت بگو من هم عين توام.
-اگه مامانت يا برادرت جلوي زن داداشت ازت تعريف كردند براي اينكه زن داداشت حس حسادت نسبت بهت پيدا نكنه سعي كن با شوخي نشون بدي كه زيادي در موردت اغراق مي كنند.
- به برادرت پشت سر خانمش چيزي نگو و حتي اگه برادرت چيزي در موردش گفت چيزي نگو و يااينكه بگو همه خانم ها همينطورند يا اينكه اولش همه همين شكليندو ...
-ازش تعريف بكن نه اينكه الكي تعريف بكني نه اما مثلاً اگه لباسي كه امروز پوشيده به نظرت قشنگ هست و بهش اومده اين را بهش بگو يا حتي چيزهاي خيلي ريز تر مثلاً چقدر رنگ اين رژ بهت اومده و... اين مورد را اينقدر خوششون مياد :43:
اي كاش دوستاني كه ازدواج كردند هم نظر مي دادند.
------------------------------------------------------------------------------------------
yasmin44 عزيز :72:[/align]
بايد ازشون بپرسيد براي چي همچين حرفي را زده ممكنه كسي در موردتون بدگويي كرده يا اينكه توي خانوادشون مشكلي هست مثلاً مامانش از خواهرش و مادرشوهرش خوشش نمياد و از بس از فاميل شوهر به بچه هاش بد گفته كه ديد دخترش را بد كرده.
چرا؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط parvaz2010
دوستای خوبم ممنون از راهنماییتون ،دختر مهربون ممنون از تعریفت دعا کن که بتونم خواهر شوهر خوبی باشم ، شایانا عزیز من تازه می خواهم خواهرشوهر بشم واسه همین می ترسم و استرس دارم آخه همیشه از روابط عروس و خواهرشوهر بد گفتن :302: ، شایانا چطوری میشه جلوی حسادت را گرفت؟من تا حالا حسود نبودم ولی می ترسم بعدا حسودی کنم میشه راهنماییم کنید بازم ممنون ، از دوستای دیگه هم می خواهم نظر بدن
ایشالله عروستونم خوب باشه که تو هم متقابلا بتونی خواهر شوهر خوبی باشی.
من خودم،چون هنوز با زنداداشم خیلی با هم نبودیم،زیاد نمیدنم چی بگم در مورد حسادت،ولی خودم این اخرین باری
که با داداشم دیدم که همش با هم شوخی میکردن یه نموره حسودیم شد،البته تو دلم فقط،بروز نمیدم و اخم و تخم نمیکنم،منم با اونا قاطی شدم و شوخی کردم تا همگی با هم شاد باشیم و بخندیم.
نباید این حسادتو علنی کرد،البته چه بهتر که اصلا حسادت نکنیم،من خودم راهکارهای عملیشو نمیدونم،ولی
کاری که خودم کردم این بود که هی بخودم میگفتم اینا چه فکرایین که میان سراغت،رابطه اونا هر چی بهتر باشه
و خوشبخت بشن،باعث شادی و
خوشحالی ماهم میشه،و غم اختلافات و دردسرهای اونا هم به غم و غصه هامون اضافه نمیشه،اینجوری هی بخودت تلقین کن،تا از روابط صمیمانه اونا دچار حسادت نشی.
yasmin44
واقعا خیلی ناراحت شدم بخاطر این حرف عروستون
خدا همه ما رو براه راست هدایت کنه:323:
ممنون شایانا از راهنمایی هات راستش الان که این حرف زدی ترسیدم ، برام دعا کنید که هیچ وقت خواهرشوهر بدی نباشم ممنون میشم دوستای دیگه هم نظر بدن
ممنون میشم بقیه دوستان منو راهنمایی کنن
سارای عزیز طبیعیه که خیلی از وقتها رفتارهاشون باعث بشه که احساس حسادت پیدا کنی به خصوص اگه ازدواج نکرده باشی
اماهمونطور که شایانا گفتند نباید نشون بدی و هر وقت با هم شوخی می کنند و یا حرف های عشقولانه می زنند به آینده خودت فکر کن خودت هم قراره همین لحظه های شیرین و رمانتیک را داشته باشی :43: و اینکه اگه یه خواهر شوهر داشته باشی دوست نداری به رابطه تو وشوهرت حسودی بکنه
من وقتی روابط عشقولانه دادشم و خانمش را می بینم به خصوص دوران عقدشون خیلی حسودیم می شد اما اصلاً نشون می دادم و خودم توی رویاهام سیر میکردم:310:
خوب بعضی از رفتارهاشون هم باعث میشد که با خودم فکر کنم که در آینده اگه خواهرشوهر داشتم که ازدواج نکرده بودجلوش از این رفتارها نداشته باشم یا اینکه به شوهرم بگم که جلوی خواهرش زیاد عشقولانه با من رفتار نکنه.
و مطمئنم هر چقدر من با زندادشم خوب باشم باز خوردش را در آینده (رفتار های خواهر شوهرم با خودم ) می بینم به خاطر خودم هم که شده محبت میکنم حتی اگه بعضی از رفتارهاش ناراحتم بکنه .
---------------------------------------------------------
شب نم جان به خاطر این گفتم جلوی زن دادشت قربون صدقه دادشت نرو چون زن دادشت حسودیش میشه دوست داره خودش شوهرش را بیشتر از همه دوست داشته باشه دوست داره همه محبت ها از ناحیه خودش باشه (البته همه خانم ها هم این شکلی نیستند اما بیشترشون این شکلی هستند) ...
ممنون پرواز 2010 ، میشه بهم بگید چطوری از این حسادت جلوگیری کنم و آن را نشون ندهم من از قبل ازدواج برادرم و حتی الان دائم خودمو جای زنداداشم میذاشتم و در مورد قضایا حرف می زدم ولی اینطوری که راجع به حسادت میگید می ترسم می خواهم از الان رو خودم کار کم تا کمتر حسودی کنم ، راستش الان ما هرچی فکر می کنیم به نفع آناست به زبون میاریم مثلا یه مقدار پول جمع شد مامانم گفت برید باهاش طلا بگیرید تا براتون بمونه پول خرج میشه ، من فکر می کنم مامانک اشتباه کرد نظر داد بهش گفتم دیگه نظر نده شاید زندادشم فکر کنه ما می خواهیم تو زندگیشون دخالت کنیم این حرفم درست بود؟
اگه در حد یه نظر گفتن باشه چه اشکالی داره. مامان به عنوان یه بزرگتر و فرد با تجربه نظرش را گفته. اجبارشون که نکردید. گفتید به درد فردای زندگیتون می خوره.
اما اگه حس کردید خانم برادرتون ناراحت شدند می تونید دفعه بعد وقتی خانم نیستند، مامانتون به برادرتون بگه اگه این پولها را بدید طلا، الان آنا می تونه استفاده کنه یه روز هم اگه مشکلی داشتید کمک زندگیتون است. حالا باز ببین نظر آنا چیه.
اینجوری برادرتون خودش به آنا خانم می گه و خودشون تصمیم می گیرن. شما هم نظرتون را گفتید. گرچه حالت قبلی بهتر است که در حضور خودش گفتید مشروط به اینکه خیلی حساس نباشد و سریع ناراحت نشه. یه کم بستگی به شخصیت اون خانم هم دارد.