RE: اعتیاد به چت و اینترنت
سلام عزیز.احتمالا این عادتش رو از مجردی با خودش به همراه داره.و در نتیجه ترک کردنش هم سخت تر و شما باید صبرتو ببری بالا.نباید دعوا راه بندازی بلکه وقتی با هم خوبید باهاش درد و دل کن هر چند وقت یه بار بهش یاداوری کن چقدر این موضوع ناراحتت می کنه و اعتماد به نفست رو می یاره پائین
خود من یه بار اونم از کنجکاوی رفتم چت.دو سه روز همچین معتاد شده بودم همسرمم ازم خواست دیگه نرم من دیدم نمی تونم ترک کنم پیش شوهرم به جونه خودش قسم خوردم تا دیگه نرم و دیگه نرفتم گاهی وسوسه می شم اما وقتی یادم می یفته جون اونو قسم خوردم بی خیال می شم.اینا رو نگفتم که از همسرت بخوای جونه تو رو قسم بخوره خواستم بفهمی منی که فقط یکی دوبار رفتم نمی تونستم بذارمش کنار
تو هم با صبرت و راهنمائیها دوستان دیگه با این مشکل بر خورد کن
فقط باید خودش بخواد مثل یه معتاد به مواد
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
سلام خواهرم
شما چند سال دارید؟ ایشون چند سال؟
نحوه اشنایی شما؟
تحصیلاتتون؟ هر دو؟
ایا منظورتون اینه که به شما خیانت می کنه؟
اون مشکل خاص که با هم دارید چیه؟
سر چه مسائلی با هم دعوا می کنید؟
از کجا می دونید دوسستون داره؟ ( لطفا جنبه مثبت رو ببینید و این سوال به معنی دوست نداشتن شما نیست)
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
سلام خواهرم
شما چند سال دارید؟ ایشون چند سال؟
نحوه اشنایی شما؟
تحصیلاتتون؟ هر دو؟
ایا منظورتون اینه که به شما خیانت می کنه؟
اون مشکل خاص که با هم دارید چیه؟
سر چه مسائلی با هم دعوا می کنید؟
از کجا می دونید دوسستون داره؟ ( لطفا جنبه مثبت رو ببینید و این سوال به معنی دوست نداشتن شما نیست)
من 26 سالمه و ایشون 28 سالش.
تو دانشگاه
من فوق لیسانس ایشون دکترا
نمی دونم ولی به نظرم این یه جور خیانت هست
همین مشکل خاص هست که توضیح دادم
دعوا نمیکنیم جز همین مسئله
خودش این جوری می گوید و در بقیه مواقع رفتارش خوب هستش. در مواقع بیماری پرستار خوبیه، ناراحت هستم سعی می کنه همدردی کنه، من این علائم را به حساب دوست داشتن می ذارم.
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
آیا شما تو زندگیتون سرگرمی مناسب و به اندازه کافی دارین؟ یا وقت آزاد زیادی دارین که نمیدونین چه جوری بگذرونیدش.
معمولا این کارا از بی کاریه یا سر رفتن حوصله و برای تنوع.
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
از ارتباط خودتون بیشتر بگید؟
چه انتظاراتی از ایشون دارید؟
ایا احساس خوشبختی می کنید؟ اگر نه چه موانعی در راه خوشبختی شما وجود داره
به نظر شما چه مشکلی موجب می شه ایشون به روابط اینترنتی و چت گرایش داشته باشه؟
ایا فکر می کنید همه انتظارات ایشون رو براورده کردید؟
روابط جنسی شما منظم و متنوع هست؟
ضمنا خواهر عزیزم... نمی شه گفت این روابط خیانت هست... اما از اونجائیکه موجب ازردگی خاطر شما می شه باید با صبر و ممارست ریشه یابی کنیم
نگران نباشید...
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pooarot
آیا شما تو زندگیتون سرگرمی مناسب و به اندازه کافی دارین؟ یا وقت آزاد زیادی دارین که نمیدونین چه جوری بگذرونیدش.
معمولا این کارا از بی کاریه یا سر رفتن حوصله و برای تنوع.
بله سرگرمی داریم و مرتب مسافرت می ریم با هم. پارک و این ور اونور.
ولی یه مسئله ای که وجود داره اینه که ساعات بیداری مشترکمون کمه. من باید صبح به موقع برم سرکار در حالی که همسرم تا 11 اینا می خوابه و شب حدود 9-10 میاد من 12 می خوابم. همسرم هم مشکل بی خوابی داره شده بعضی شبها تا 4-5 صبح بیداره. خودش می گوید که به دلیل مشغولیت ذهنی نمی تونه بخوابه.
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
سلام دوست عزیز
من پست های شما رو که می خونم از لابلای صحبتاتون حس می کنم هی تلاش می کنین از این مشکل فرار کنین.سعی دارین هی طوری وانمود کنین که هیچ مشکل خاصی نیست و ما هم همه چیمون به جاست و اونم آدم خیلی مهربونیه و منم خیلی دوستش دارم و اونم منو دوست داره و به قول معروف همه چی آرومه!! و این مشکل خیلی کوچیک گاهی منو ازار می ده..
دوست عزیزم من که مشاوره می رم همیشه به من این حرف رو می زنه که بدترین و سخت ترین درمان مشکات خانوادگی و شخصیتی مربوط به افراد با تحصیلات بالا هست .هر چه میزان تحصیلات شخص بالاتر می ره پذیرشش از داشتن مشکل و همکاریش در درمان سخت تر میشه.اینو من بارها و بارها شنیدم.من مشاور نیستم که بتونم تشریح کنم علت این مساله چی می تونه باشه اونو باید از کارشناس این رشته بپرسین ولی احساس می کنم این در مورد شما صدق می کنه..مشکل به این واضحی و پر ریشه دارین و به نوعی دارین این رو توی زندگی و ذهنتون کمرنگ و کم اهمیت جلوه می دین..کسی که وقت و انرژی خودش رو که می تونست بهترین کارهای مفید رو به جاش انجام بده با لاس زدن(ببخشید البته این کلمه رو به کار می برم چون واقعا جایگزینی براش پیدا نکردم) اونم با افراد ناشناس (که البته اولش ناشناسن بعدش همشون خوب شناس می شن) می گذرونه حتما مشکل بی اهمیت و کمرنگی نداره..
بهتره یه کم در این مورد جدی و پیگیر باشین.
امیدوارم که به زودی مساله حل شه..ببخشید اگه صریح صحبت کردم.
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط f_z
سلام دوست عزیز
من پست های شما رو که می خونم از لابلای صحبتاتون حس می کنم هی تلاش می کنین از این مشکل فرار کنین.سعی دارین هی طوری وانمود کنین که هیچ مشکل خاصی نیست و ما هم همه چیمون به جاست و اونم آدم خیلی مهربونیه و منم خیلی دوستش دارم و اونم منو دوست داره و به قول معروف همه چی آرومه!! و این مشکل خیلی کوچیک گاهی منو ازار می ده..
دوست عزیزم من که مشاوره می رم همیشه به من این حرف رو می زنه که بدترین و سخت ترین درمان مشکات خانوادگی و شخصیتی مربوط به افراد با تحصیلات بالا هست .هر چه میزان تحصیلات شخص بالاتر می ره پذیرشش از داشتن مشکل و همکاریش در درمان سخت تر میشه.اینو من بارها و بارها شنیدم.من مشاور نیستم که بتونم تشریح کنم علت این مساله چی می تونه باشه اونو باید از کارشناس این رشته بپرسین ولی احساس می کنم این در مورد شما صدق می کنه..مشکل به این واضحی و پر ریشه دارین و به نوعی دارین این رو توی زندگی و ذهنتون کمرنگ و کم اهمیت جلوه می دین..کسی که وقت و انرژی خودش رو که می تونست بهترین کارهای مفید رو به جاش انجام بده با لاس زدن(ببخشید البته این کلمه رو به کار می برم چون واقعا جایگزینی براش پیدا نکردم) اونم با افراد ناشناس (که البته اولش ناشناسن بعدش همشون خوب شناس می شن) می گذرونه حتما مشکل بی اهمیت و کمرنگی نداره..
بهتره یه کم در این مورد جدی و پیگیر باشین.
امیدوارم که به زودی مساله حل شه..ببخشید اگه صریح صحبت کردم.
اگه به نظرم کمرنگ و بی اهمیت بود هیچ وقت اینجا مطرحش نمی کردم. همسرم فرد درونگرایی هستش بر خلاف من. من واقعا نمی دونم تو ذهنش چی می گذره و وقتی که ازش می پرسم میگه من از زندگی ام راضی ام و قول می دم که دیگه تکرار نکنم ولی بازم به قولش عمل نمی کنه:316:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
از ارتباط خودتون بیشتر بگید؟
چه انتظاراتی از ایشون دارید؟
ایا احساس خوشبختی می کنید؟ اگر نه چه موانعی در راه خوشبختی شما وجود داره
به نظر شما چه مشکلی موجب می شه ایشون به روابط اینترنتی و چت گرایش داشته باشه؟
ایا فکر می کنید همه انتظارات ایشون رو براورده کردید؟
روابط جنسی شما منظم و متنوع هست؟
ضمنا خواهر عزیزم... نمی شه گفت این روابط خیانت هست... اما از اونجائیکه موجب ازردگی خاطر شما می شه باید با صبر و ممارست ریشه یابی کنیم
نگران نباشید...
سوال اولتون خیلی کلی هستش می شه مشخص تر بپرسید.
من ازش انتظار دارم بیشتر به فکر زندگی مشترکمون باشه. راستش اون احساس نمی کنه که ازدواج کرده. شاید این یکی از ریشه های کاراش باشه. چون ما قبل از ازدواج نزدیک 2 سال با هم دوست بودیم. اون موقع هم من کار می کردم و خرجمون رو می دادم و پس اندازمون هم دست من بود. اکثر اوقات هم من واسه زندگی تصمیم گیری می کنم و اون هم موافقت می کنه. راستش خودم از این وضعیت راضی نیستم ولی چاره ای هم نیست. یک بار که یک موضوعی رو به اون واگذار کردم که کارا رو انجام بده نتیجه ی بدی گرفتیم. در نتیجه یه جورایی احساس اجبار می کنم که واسه زندگی مون تصمیم های جدی رو بگیرم. اون هم اصلا مخالفتی نشون نمی ده و خیلی هم راضی به نظر میاد.
خودش می گه که به خاطر فشار کاری هست و واسه اینه که ذهنشو به موضوعه دیگه ای منحرف کنه. که به نظر من اصلا توجیه مناسبی نیست.
رابطه جنسی مون هم هفته ای 2-3 بار و بازم به نظر خودم هیچ گلایه یا شکایتی نداره و راضی به نظر میاد.
همون جور که گفتم خیلی تودار هست و من هم زیاد بلد نیستم که بهش نزدیک بشم شاید این هم یکی از دلایلش باشه
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
خواهرم
منظورم از سوال اول رو بعدا خواهم گفت...
با توجه به اینکه دو سال با هم دوست بودید بدون شک یک ازدواج عاشقانه داشتید و این خیلی خوبه!
ببینید شما نتونستید مهارتهای لازم رو برای این ایجاد این احساس که ما در زندگی مشترک زیر یک سقف هستیم رو در ایشون و حتی خودتون ایجاد کنید... شما کما فی سابق تصمیم های مهم رو مجبور بودید بگیرید... حتی بیشتر از زمان مجردی و ایشون هم کارهای خودش رو کرده! پس باید در وهله اول مهارتهای زندگی رو یاد بگیرید و آئین زندگی رو بلد بشید... ببینید که آیا زندگی مشترک یعنی خونه مشترک؟ زیر یه سقف رفتن؟ نه ! این مفهوم فیزیکی زندگی مشترکه نه مفهوم اجتماعی اون!
اما باز هم مشکل با جملات بالا حل نخواهد شد..
یکی از مشکلات شما که حل نشده وضعیت مالی شماست... که باید حل بشه
فکر می کنم گرایش ایشون به چت کردن با افراد ناشناس ریشه در مسائل دیگه ای داره که تا حدودی به نوع ارتباط شما هم بر می گرده... به اینکه شما ازش انتظار داری به فکر زندگی مشترک باشه! اما ازش هم خواستی؟؟؟ ازش نخواستی... یعنی نگذاشتی بفهمه که باید به فکر باشه! خودت مشکلات رو حل کردی... چرا بهش تکیه نکردی؟ بهش تکیه کن با بی رحمی! تا بیافته!!!!نترس هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
بعد هنوز بصورت موثر ازش نخواستی که دیگه این کار رو نکنه... ببین پاک کردن، نکردن آی دی/ دست نزدن به کامپیوتر/ هیچ کدوم نمی تونه مشکل تو رو حل کنه! از شناگر استخرش رو نگیر... ! اما جای دیگه خلا و کشش ایجاد کن.. تا بیاد به سمت زندگی! بیاد به سمت تو..
چند نکته
- ایجاد یک رابطه جنسی موفق می تونه این کشش رو فراهم کنه.. یعنی بسیار کیفی و متفاوت تر از اونیکه تا الان هست! واقعیت اینه که نه... راضی نیست! خواستی بازش می کنم که رابطه جنسی چگونه باید باشه
- عدم تایید شما! شما ایشون رو زمانی که باید تایید کنید... یعنی وقتی به نظر خودش(نه به نظر شما) کاری برای زندگی انجام می ده شما تاییدش نمی کنی... بهش نمی گی من بهت افتخار می کنم! شاید به نظرت اصلا مسخره بیاد و بگی بابا این کار رو که دیگه همه می کنن! اما نه! لازمه که تاییدش کنی و نذاری بی تفاوت بشه!
- عدم برقراری روابط موثر: حرفاتون رو گم کردین... کمتر حرف می زنین/ کمتر می شنوین/
- انتقاد های متوالی و غیر موثر موجب این وضعیت می شوند/ باید جاشون با انتقاد موثر عوض بشه
- عدم توانایی همسر (شما) در ایجاد محیط آرام حقیقی متناسب با سلیقه طرفین در منزل ( مهارتی است که باید فرا بگیرید)
- عدم خود آگاهی شما از عواطف خودتون
اما:
- از شما از ابتدا چه انتظاراتی داشته؟ آیا این انتظارات برآورده شده؟
- نقاط مثبت شوهرتون رو کشف کنید و بنویسید! (نه از حفظ از روی علائمی که می بینید)
- نقاط مشترکی که می تونید در اون رابطه با هم ارتباط موثر داشته باشید رو پیدا کنید
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
خواهر خوبم من نگفتم برات بی اهمیت هستش ولی یه کم از دور به مشکلت نگاه کن به گفته خودت هر چند وقت یه بار این مساله رو با شوهرت داری و هی جر و بجث و قهر و آشتی و دوباره این مساله تکرار می شه..
عزیزم این مساله توی مدت سه سال مداوم و دوره ای تکرار شده و شما با یه جر و بحث و قهر و بعدش هم باز آشتی از کنارش گذشتین..این نشون می ده که این مدام توی ذهنتون سعی کردین این مساله رو بی اهمیت جلوه بدین و یا نخواستین باهاش بصورت جدی برخورد کنین و این مساله رو یه بار برای همیشه بصورت ریشه ای حل کنین..این اصلا خوب نیست .می دونین دلیلش چیه..
دلیلش امثال این دوستمون سی اس ای هستن که تا یه همچین مساله ای بروز می کنه سریع نوک پیکان اشتباهات رو به سمت اون خانم نشونه میرن و ضعف اون خانم در مسایل جنسی و عاطفی رو سریع عنوان می کنن تا دردی به دردهای اون زن درمند اضافه کنند..من متاسفم که توقع از خانم ها اینقدر بالا هست .خواهش می کنم طوری برخورد نکنید که خانم ها جرات نکنند مشکلات زندگیشون رو حتی ابراز کنند چون می دونند که اول از همه خودشون محکوم می شن پس ترجیح می دن این درد رو توی خودشون نگر دارن..اگر این مرد با شخص خاصی ارتباط داشت می شد گفت که کمبود جنسی و عاطفی داره ولی وقتی کسی دنبال هرزگی های این طوری تفریحی و بی نتیجه و بی هدف می ره نمی شه گفت کمبودی توی زندگیش هست این به نظر بیشتر بیماری میاد تا کمبود ..ببخشید ولی این نظر منه و اصلا قصدم توهین به شخص خاصی نیست!!!! ..:305:
دوست خوبم بهتره با یه روانپزشک خوب و خبره صحبت کنین ..این طوری بهتر نتیجه می گیرین .
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
راستی من امروز یه مقاله ای رو می خوندم به این تاپیک هم بی ربط نبود برای همین یه قسمتی ازش رو می ذارم شاید براتون مفید باشه....................
برخلاف باور عموم، خيانت معمولاً زماني اتفاق نميافتد كه فرد از رابطه خود ناخوشنود است. هشتاد درصد از خيانتها به دليل فرصتي كه به دست رسيده است انجام ميشوند.
اگر اين درست باشد، بنابراين مهم نيست كه چند مرتبه با همسرتان رابطه جنسي داشته باشد يا اينكه آشغالها را شبها سر كوچه بگذاريد يا نه. ازدواج شما هميشه درمعرض خيانت قرار دارد. دور كردن دوستان از جنس مخالف همسرتان يا محدود كردن زماني كه در اينترنت سپري ميكند هم اثري ندارد.
و البته اين را هم بگوييم كه هميشه كسانيكه مشكل اخلاقي دارند نيستند كه خيانت ميكنند. در سال 2004، 82 درصد از پاسخ دهندگان به يك تحقيق ابراز كردهاند كه خيانت هميشه كاري اشتباه است. و يك تحقيق نشان داده است كه تا نيمي از زنان متاهل بعد از ازدواج تا قبل از 40 سالگي حداقل يك عاشق دارند.
پيشگيري از خيانت خيلي ساده است ، راهش راست گفتن است . محققان و روانشناسان اعتقاد دارند كه براي اينكه زوجها از بروز خيانت در زندگي زناشويي خود جلوگيري كنند، بايد اول قبول كنند كه جذب شدن به افراد ديگر مسئلهاي كاملاً طبيعي است. و اگر متوجه شديد كه درمورد يك فرد ديگر به غير از همسرتان خيالپردازي ميكنيد، بايد موضوع را به اطلاع همسرتان برسانيد. اين يعني درمورد احساساتتان صادق باشيد. البته لازم نيست كه با گفتن جزئيات مسئله احساسات همسرتان را خدشهدار كنيد اما قبل از اينكه نگرانيهايتان به مسئله جديتري تبديل شود با همسرتان صادق باشيد................................البته این مقاله خیلی طولانی بود من فقط خواستم که خودتون رو بابت این مشکل شوهرتون سرزنش نکنین.موفق باشید
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
در خوندن مقالات باید بستر فرهنگی که این مقالات نوشته شده اند رو هم در نظر داشت
مقالات کشورهای غربی نمیتونند الگوی دقیقی برای رفتار در شرق باشند
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
بهترین کار اینه که با همسرتون برنامه ریزی کنید که ببینید چه کار میتونید بکنید که این عادت را از سرشون بیاندازید.
من خودم معتقدم هیچوقت با این عادتها نباید به صورت تهاجمی برخورد کرد چون نه تنها مشکل حل نمیشه بلکه ممکنه به مخفی کاری هم بیانجامه.
یک مدت شوهرم من هم به چت عادت کرده بود. کاری که میکرد این بود که خودم کنارش مینشستم و گاهی اوقات هم ازش میپرسیدم با کی چت کرده و ... بعد از یک مدت اصلا حوصله هم نکرد که بره چت و براش یک چیز دست نیافتنی نیست.
مردها در ناخودآگاهشون از چیزهای پنهانی و دست نیافتنی خوششون میاد. وقتی مخالفت و برخورد شدید میبینند بدتر میخوان برن سراغش اما اگر از راه دوستی با این مشکلشون برخورد بشه یکدفعه میبینی همه چیز عوض شد.
من یک کار دیگه رو هم امتحان کردم. یک بار که میخواستم به خودش بیارمش ازش پرسیدم اجازه هست که من هم چت کنم؟ که خیلی ناراحت شد و گفت بهیچ وجه. بعد هم ازم کلی قول گرفت. بعد ازش علت رو پرسیدم گفتم این دخترهایی که تو باهاشون چت میکنی مگه دخترای بدین یا شما حرفهای بدی میزنید؟ .... خلاصه یک جوری با برخورد خودش بهش فهموندم که ارزشش رو نداره. ولی باهاش مقابله نکردم و خودش اونقدر چت کرد که خسته شد که البته مدت طولانی هم نبود. سعی میکردم بیشتر موقع ها بشینم کنارش و ببینم چی مینویسه گاهی هم نظر میدادم.
البته من کارشناس نیستم و تجربه شخصی خودم رو گفتم.:311:
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
در خوندن مقالات باید بستر فرهنگی که این مقالات نوشته شده اند رو هم در نظر داشت
مقالات کشورهای غربی نمیتونند الگوی دقیقی برای رفتار در شرق باشند
سابینای عزیز نمی دونم چرا سعی نمی کنیم واقع بین باشیم!! به نظر خودت کجای فرهنگی که مردم ماالان دارن توش زندگی می کنن شرقیه؟؟؟؟ چیززیادی از اون فرهنگ ایرانی زمان پدر بزرگ ها و مادر بزرگ های ماباقی نمونده .اون یک کمی هم که مونده رو به انقراضه....با گسترش اینهمه امکانات برای تفریحات همه جوره ناسالم اونم به وفور اصلا درست نیست چشممان را به روی حقایق ببندیم..ما در حال جهشی عظیم از انتقال فرهنگ سنتی به فرهنگ غربی هستیم.ظاهرا شما هنوز عروسی های ایرانی را ندیده اید و یا از پارتی های دانشجویی ایران خبر ندارید و یا اصلا سری به دادگاه ها نزده اید بدانید اگثریت طلاق های امروزی بر چه موضوعاتی است....کجای اینها به سنت شرقی شباهت دارند؟؟؟؟ من به درست و غلطش کاری ندارم اما این واقعیت اجتماع امروز ماست ..دیگر نه شرقی هستیم و نه کاملا غربی....
خواهشا اینقدر به زنها با دیده سنتی نگاه نکنید .شخصیت زنهای امروزی فراتر از اینه که توی هر کج روی در زندگی اولین متهم باشن..
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
سلام
نظر من این هستش که تو مسائل جنسی گاهی هم شما پیش قدم بشید و تنوع و لباسهای خوب و آرایش (نه خیلی در حدی که نظافت خونه خوب باشه و همه چیز مرتب)
بهش محبت کن و خیلی بهش گیر نده
ببین من یک خصوصیت مشترک تو شوهرم و مردای اطرافم دیدم
اینکه یک عادتی که از مجردی روی شخصی میمونه و بعد از ازدواج هم میاد حدود 30 درصدش به خاطر این هست که همسر شخص مقابل کمی بی توجهی و کم محبت کرده گاهی زور گفته و یا منطقی رفتار نکرده
تا حد زیادیش هم به خاطر عادت شدید هست که نمیشه ترکش کردو یا به سختی میشه این کار را کرد
شما تا حد ممکن این 30 درصدی که مربوط به خودتون هست اصلاح کنید
و بیشتر بهش توجه کنید
و این چت هاش را اصلا به روش نزنید و بهش بگویید که کاملا بهش اطمینان دارید و میدونید که خودش را اصلاح کرده
(حتا اگر هم نکرده باشه)بهش بگید که من میدونم تو داری تلاش خودت را برای خوب شدن زندگیمون و از بین بردن عادتهای بد میکنی و من هم ازت تشکر میکنم و خودم هم دارم همین کار تو را میکنم و سعی میکنم کاری را که دوست نداری و ناراحتت میکنه نکنم چون تو هم داری همین کار را میکنی
یه مدت بیخیالش شو و بهش اطمینان کن حتا اگر موردی ازش دیدی و در عوض بیشتر بهش نزدیک بشو و وقت بگذرون(شما که بچه ندارید راحت میتونید با هم وقت بگذرونید)
تا وقتی از ترک کامل عادتش مطمئن نشدی هرگز بچه دار نشید
میتونی هم اینقدر تو زندگی برنامه ریزی کنی و باهاش برنامه تفریحی بگذاری که کمتر پای اینترنت بشینه
ولی نه طوری که بفهمه
اگر گاهی هم فرصتی پیدا کرد که بشینه پشت اینترنت حساس نشو و هی به کامپیوترش سرک نکش و خلاصه میدونم سخته ولی چکش نکن چون نتیجه عکس داره و از لحاظ روانی فقط میل ایشون را به این کار بیشتر میکنید چون بات چک کردن زیاد و عدم اطمینان هم کنجکاوی ایشون به چت بیشتر میشه هم پیش خودش میگه من که خودم کاری کردم اطمینان همسرم را به خودم صفر کردم و ناامید میشه برای جلب دوباره اطمینان شما و خودش را و افسردگیش را با تفریحاتی غیر از همسرش از جمله چت مشغول میکند
پس مدتی بیخیال شو ببین ببین شاید این کارش را گذاشت کنار
شاید این عادتش را به خاطر این انجام میده که حساسیت و حسادت و علاقه زیاد شما را به خودش میبینه و لذت میبره
البته شیطنت هم داره و میشه گفت همن عادت مجردیشه که کم کم شاید با اطمینان شما حل شد
اگر نشد میتونید برید (اول خودتون تنها)پیش یک مشاور خوب البته نه اینکه منظورم این باشه که ایراد از شماست که میگم اول شما برید
برای این میگم که از قبل مشاور شما کاملا در جریان اختلاف شما و همسرتون باشه که اگر قرار شد هردوی شما یا همسرتون پیش ایشون برید اطلاعات کافی داشته باشد
اگر خواستید من مشاور خوب میشناسم که معرفی کنم
در پناه حق
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
سلام
معلومه کسی که تا 4 یا 5 صبح بیداره و احتمالا داره چت میکنه و پای کامپیوتره صبح از یازده زود تر بیدار نمیشه.
فکر مشغول روز و شب نداره که؟! ازش بخواین سعی کنه شبا همراه شما بخوابه و صبح زودتر بیدار شه چون محیط چت روم ها شبا شلوغ تر و البته نامناسب تره.
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مادر دو کودک
سلام
نظر من این هستش که تو مسائل جنسی گاهی هم شما پیش قدم بشید و تنوع و لباسهای خوب و آرایش (نه خیلی در حدی که نظافت خونه خوب باشه و همه چیز مرتب)
بهش محبت کن و خیلی بهش گیر نده
ببین من یک خصوصیت مشترک تو شوهرم و مردای اطرافم دیدم
اینکه یک عادتی که از مجردی روی شخصی میمونه و بعد از ازدواج هم میاد حدود 30 درصدش به خاطر این هست که همسر شخص مقابل کمی بی توجهی و کم محبت کرده گاهی زور گفته و یا منطقی رفتار نکرده
تا حد زیادیش هم به خاطر عادت شدید هست که نمیشه ترکش کردو یا به سختی میشه این کار را کرد
شما تا حد ممکن این 30 درصدی که مربوط به خودتون هست اصلاح کنید
و بیشتر بهش توجه کنید
و این چت هاش را اصلا به روش نزنید و بهش بگویید که کاملا بهش اطمینان دارید و میدونید که خودش را اصلاح کرده
(حتا اگر هم نکرده باشه)بهش بگید که من میدونم تو داری تلاش خودت را برای خوب شدن زندگیمون و از بین بردن عادتهای بد میکنی و من هم ازت تشکر میکنم و خودم هم دارم همین کار تو را میکنم و سعی میکنم کاری را که دوست نداری و ناراحتت میکنه نکنم چون تو هم داری همین کار را میکنی
یه مدت بیخیالش شو و بهش اطمینان کن حتا اگر موردی ازش دیدی و در عوض بیشتر بهش نزدیک بشو و وقت بگذرون(شما که بچه ندارید راحت میتونید با هم وقت بگذرونید)
تا وقتی از ترک کامل عادتش مطمئن نشدی هرگز بچه دار نشید
میتونی هم اینقدر تو زندگی برنامه ریزی کنی و باهاش برنامه تفریحی بگذاری که کمتر پای اینترنت بشینه
ولی نه طوری که بفهمه
اگر گاهی هم فرصتی پیدا کرد که بشینه پشت اینترنت حساس نشو و هی به کامپیوترش سرک نکش و خلاصه میدونم سخته ولی چکش نکن چون نتیجه عکس داره و از لحاظ روانی فقط میل ایشون را به این کار بیشتر میکنید چون بات چک کردن زیاد و عدم اطمینان هم کنجکاوی ایشون به چت بیشتر میشه هم پیش خودش میگه من که خودم کاری کردم اطمینان همسرم را به خودم صفر کردم و ناامید میشه برای جلب دوباره اطمینان شما و خودش را و افسردگیش را با تفریحاتی غیر از همسرش از جمله چت مشغول میکند
پس مدتی بیخیال شو ببین ببین شاید این کارش را گذاشت کنار
شاید این عادتش را به خاطر این انجام میده که حساسیت و حسادت و علاقه زیاد شما را به خودش میبینه و لذت میبره
البته شیطنت هم داره و میشه گفت همن عادت مجردیشه که کم کم شاید با اطمینان شما حل شد
اگر نشد میتونید برید (اول خودتون تنها)پیش یک مشاور خوب البته نه اینکه منظورم این باشه که ایراد از شماست که میگم اول شما برید
برای این میگم که از قبل مشاور شما کاملا در جریان اختلاف شما و همسرتون باشه که اگر قرار شد هردوی شما یا همسرتون پیش ایشون برید اطلاعات کافی داشته باشد
اگر خواستید من مشاور خوب میشناسم که معرفی کنم
در پناه حق
ممنون از راهنمایی تون
تصمیم دارم که به طور جدی باهاش صحبت کنم. الان هم طبق معمول آشتی کردیم.
این مسئله همیشگی نیست و سالی نهایتا دو-سه بار اتفاق می افته. بیشتر دنبال این می گردم که چرا دو-سه بار؟
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مادر دو کودک
سلام
نظر من این هستش که تو مسائل جنسی گاهی هم شما پیش قدم بشید و تنوع و لباسهای خوب و آرایش (نه خیلی در حدی که نظافت خونه خوب باشه و همه چیز مرتب)
بهش محبت کن و خیلی بهش گیر نده
ببین من یک خصوصیت مشترک تو شوهرم و مردای اطرافم دیدم
اینکه یک عادتی که از مجردی روی شخصی میمونه و بعد از ازدواج هم میاد حدود 30 درصدش به خاطر این هست که همسر شخص مقابل کمی بی توجهی و کم محبت کرده گاهی زور گفته و یا منطقی رفتار نکرده
تا حد زیادیش هم به خاطر عادت شدید هست که نمیشه ترکش کردو یا به سختی میشه این کار را کرد
شما تا حد ممکن این 30 درصدی که مربوط به خودتون هست اصلاح کنید
و بیشتر بهش توجه کنید
و این چت هاش را اصلا به روش نزنید و بهش بگویید که کاملا بهش اطمینان دارید و میدونید که خودش را اصلاح کرده
(حتا اگر هم نکرده باشه)بهش بگید که من میدونم تو داری تلاش خودت را برای خوب شدن زندگیمون و از بین بردن عادتهای بد میکنی و من هم ازت تشکر میکنم و خودم هم دارم همین کار تو را میکنم و سعی میکنم کاری را که دوست نداری و ناراحتت میکنه نکنم چون تو هم داری همین کار را میکنی
یه مدت بیخیالش شو و بهش اطمینان کن حتا اگر موردی ازش دیدی و در عوض بیشتر بهش نزدیک بشو و وقت بگذرون(شما که بچه ندارید راحت میتونید با هم وقت بگذرونید)
تا وقتی از ترک کامل عادتش مطمئن نشدی هرگز بچه دار نشید
میتونی هم اینقدر تو زندگی برنامه ریزی کنی و باهاش برنامه تفریحی بگذاری که کمتر پای اینترنت بشینه
ولی نه طوری که بفهمه
اگر گاهی هم فرصتی پیدا کرد که بشینه پشت اینترنت حساس نشو و هی به کامپیوترش سرک نکش و خلاصه میدونم سخته ولی چکش نکن چون نتیجه عکس داره و از لحاظ روانی فقط میل ایشون را به این کار بیشتر میکنید چون بات چک کردن زیاد و عدم اطمینان هم کنجکاوی ایشون به چت بیشتر میشه هم پیش خودش میگه من که خودم کاری کردم اطمینان همسرم را به خودم صفر کردم و ناامید میشه برای جلب دوباره اطمینان شما و خودش را و افسردگیش را با تفریحاتی غیر از همسرش از جمله چت مشغول میکند
پس مدتی بیخیال شو ببین ببین شاید این کارش را گذاشت کنار
شاید این عادتش را به خاطر این انجام میده که حساسیت و حسادت و علاقه زیاد شما را به خودش میبینه و لذت میبره
البته شیطنت هم داره و میشه گفت همن عادت مجردیشه که کم کم شاید با اطمینان شما حل شد
اگر نشد میتونید برید (اول خودتون تنها)پیش یک مشاور خوب البته نه اینکه منظورم این باشه که ایراد از شماست که میگم اول شما برید
برای این میگم که از قبل مشاور شما کاملا در جریان اختلاف شما و همسرتون باشه که اگر قرار شد هردوی شما یا همسرتون پیش ایشون برید اطلاعات کافی داشته باشد
اگر خواستید من مشاور خوب میشناسم که معرفی کنم
در پناه حق
بازم سلام
میشه مشاوری که گفتین رو معرفی کنید. ترجیحا مرد باشن بهتره. حرف همدیگرو بهتر می فهمن.
ممنون
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
من با نظر f_Z کاملن موافقم کاشکی سعی کنیم واقع بین باشیم
چرا همیشه خیانت و خطای آقایون رو در خانمها جستجو میکنید
اگر مرد خیانت بکنه سریع می پرسیم که خانمش به سر و وضعش نمیرسه کم محبت میکنه روابط جنسیش قوی نیست یا هزارتا مشکل دیگه بعد هم باید گذشت کنه صبر کنه تا مرد کم کم از سرش بیفته و بذاره کنار
ولی عکس این مساله صادق نیست
چرا همیشه این زنها هستن که برای حقظ رابطه و مرد باید تلاش کنن و نقش بازی کنن
لطفن انقدر راهنمایی غلط نکنید این بیماری هیچ دلیلی نداره و یه جور اعتیاد هست
در برابر این مشکلات باید خیلی محکم ایستاد تا مرد متوجه بدی کارش بشه و بفهمه که این رفتار زندگیش رو به خطر میندازه و ممکنه عشقش رو از دست بده و همسرش ترکش کنه
خانم عزیز به نظر من تکرار این مساله قبحش رو برای همسرتون از بین برده انقدر که به نظر خودتون دیگه بنظرش کارش خیلی هم اشتباه نیست چون میدونه که فهمیدین و هربار هم گذشتین خب دیگه ترس از دست داادن شما هم نداره ولی در ابتدا فکرمیکرده که کار ناپسندی انجام میده و فهمیدنش زندگی و رابطش رو بخطر میندازه
شما باید خیلی جدی تر از این با ایشون رفتار کنید چون مطمین باشید آلودگی اینترنتی فقط چت تنها نیست
RE: اعتیاد به چت و اینترنت
مدتیه از شروع این تاپیک می گذره... نمی دونم هنوز مشکل شما حل شده یا خیر:72:
به نظر من این مسئله ای که عنوان کردید شاید الان در حد همون اختلافات کم یا گه گاهی دعوا باشه اما ممکنه به خاطر محیط نا مناسبی که در روم هست این مسئله ریشه دار بشه پس باید از همین حالا جلوی این مسئله و بدنبالش عواقبش رو بگیرید...:72:
حالا چه طوری؟
با قهرو دعوا؟
با جنگیدن و فریاد زدن؟
خیر...
با آرامش کامل و صحبت کردن... با مقابله به مثل کاری پیش نمی ره
در حال حاضر همونطور که عنوان تاپیکتون گویاست ایشون معتاد به اینترنت شدند و این هم مثل اعتیاد های دیگه مثل اعتیاد به سیگار یا مشروب ملزم به رعایت همه جانبه و هوشیاری و کمک و همدردی شماست تا ترک کنه.
فکر می کنم یک سری مسائل رو بهتره برای خودتون و همسرتون روشن کنید
ایشون فرد درون گرایی هستند و تو غار خودشون هستند اما شما هم با مهارت می تونید ایشو رو از غارش بکشید بیرون.
با چی؟
با سوال کردن
میتونید یک چک لیست از هر مسئله ای که برای رفع این مشکل لازمه تهیه کنید و ازش بخواهید جواب بده...
مثلا در مورد روابط جنسی
سوال هاتون باید جزئیات داشته باشه و کلی نباشه... مثلا چه کار کنم لذت می بری... باید چند مورد روبنویسی و بگی اگه این کار رو انجام بدم بهتره یا این یا این یکی؟
ذهن انسان وقتی در حالت انتخابی قرار میگیره بهتر پاسخ می ده و بیشتر دقت می کنه تا اینکه کلی بخواد چیزی ازش سوال بشه:72:
به علت محدودیت های تالار نمی تونم نمونه ی سوالها رو براتون بذارم اما با ذهن خلاقتون می تونید سوال طرح کنید و این اول راهه برای بیرون کشیدن همسرتون از غارش:72:
و وقتی ایشون ارتباط کلامی یا نوشتاری بیشتری باهاتون برقرار کردند شما می تونید شروع کنید به کشف مسائلی کعه براشون آزارهندست و برسی و حل اون مسائل با کمک ایشون.:72:
سعی کنید از این به بعد هر وقت مسئله ای پیش اومد مستقیم ازش سوال نکنید یا به روش نیارید و غیر مستقیم... مثل موردی که صد ماه عزیز گفتن که بسیار روش عالی هست برای متذکر شدن اشتباه فرد.:72:
سعی کنید حتی اگه همسرتون انتخاب یا تصمیم اشتباهی می کنه اهمیت ندیدی و خودتون رو تو محور تصمیم گیری قرار ندید... اینطوری همسرتون از زیر بار مسئولیت هم شانه خالی خواهد کرد و تمام بارش به دوش شماخواهد افتاد و از طرفی ایشون از شما دور می شن... سعی کنید برای هر مسئله ای حتی کوچیک از ایشون نظر خواهی کنید...
مثلا عزیزم می خوام دکور خونه رو عوض کنم به نظرت این تابلو رو رو کدوم دیوار بزنم بهتره... در جواب همسرتون سریع موافقت نکنید و خودتون هم نظرتون رو بگید و مذاکره کنید... مثلا بگید آره اینجا هم خوبه اما این دیوار هم بزنم قشنگ می شه نه؟... شاید همسر شما بی تفاوت باشه اما اونقدر باید تکرار کنید که ایشون از این حالت بی نظر بودن در بیاد.:72:
سعی کنید خودتون مهارت های کلامی رو یاد بگیرید و به همسرتون هم بگید... مثلا شب ها قبل از خواب به همسرتون یه سایت معرفی کنید بگید که خیلی جالبه... و اینکه بره و بگید صبح نظرت رو می پرسم... یه جورایی می شه جایگزین سالم.:72:
تا جایی که امکانش هست سعی کنید ساعت خوابتون و بیداری تون رو به هم نزدیک کنید... به نظر من موضوع اصلی مشغله ی فکری ایشون نیست بلکه عادته... و ترک عادت هم جز با ممارست امکان پذیر نیست.