درمورد نفرت نامزدم ازحیوانات چیکارکنم؟

سلام من چندوقته كه عضو اين سايتم تا حالا جواب خيلي ازسوالامو اينجا گرفتم.الان با يك مشكلي دچار شدم كه ميخام ببينم بقيه اگرجاي من بودن چيكارميكردن؟موضوع اينه كه نامزدمن ازحيوانات خيلي بدش مي ياد به حدي كه اصلا دست به هيچ حيووني نميزنه.اين موضوع روازهمون اول به من گفته بود.حتي منو مديون كرد كه به حيوونا دست نزنم.وگفته جايي كه سگ ياگربه توي خونشون نگه ميدارن دوست نداره بره.خودش فقط ماهیها رودوست داره .دوست داره که توی خونه آکواریوم داشته باشه.ولی به من میگه که اگز همسرم ازماهی خوشش نیادمن به خاطر اون ازعلاقه به ماهی هم دست برمیدارم/آخه من خيلي حيوون دوست دارم.مخصوصا سگ وگربه رو دوست دارم بغل كنم .چند بارهم كه مثلا گربه اي رو توي خيابان ميديدم كه نازبود ابرازمحبت ميكردم.ازقضا چندوقته كه خالم يه سگ خيلي خوشگل خريده بود .من هروقت ميرفتم خونش اونو بغل ميكردم .وباهاش عكس گرفتم كه اون عكسو نامزدم ديد چندروزپيش من عكس يك گربه رو توي فيس بوك لايك زدم.بعداون ديد وامروز بامن دعواكرد كه اگرميخاي حيووانات رودوست داشته باشي بامن ازدواج نكن.من اصلا دوست ندارم به خاطر حيوون با اون به هم بزنم .چون خودم هيچ حيووني رو نميخام خونه نگه دارم ولي دوست داشتنشونو نميتونم ترك كنم. ازطرفي هم ميخام بپرسم ازشماكه آيا اين خودخواهي نيست كه اون حيوون دوست نداره وميخادكه منم دوست نداشته باشم وحتي حرفشم نزنم؟من بهش اطمينان دادم كه حيوون خونه نگه نمي دارم خودشم اينو ميدونه .ولي حتي ازاينكه ابرازمحبتي به يه سگ ياگربه كنم وحتي دست بهشون بزنم ناراحت ميشه .تاحدي كه ميگه اگرواقعا به حيوون علاقه داري بامن ازدواج نكن ما درمورد علايق وموضوعاتي نظيرحجاب \مسافرت رفتن \تفريح \كاركردن \وخيلي مسائل مهم زياد صحبت كرديم وتاحالامشكلي نبوده. حتي خونه اي كه قراره توش زندگي كنم بانظرمن طراحي كرديم.البته اينو بگم كه من اصلا آدم زورگو وسواستفاده گري نيستم.نظرمو به اون تحميل نميكنم.تاحلابحثامون همش سرموضاعات الكي بوده.به نوعي مسائل روبراي خودش بزرگ ميكنه.میگه سگ نجسه اگرباش تماس داشتی دیگه به من دست نزن.البته اصلا آدم خشک مقدسی نیست.موضوع اینه که هردوتامون آدمای حساسی هستیم.من زوداشکم درمییادوناراحت میشم.اونم خیلی زودرنجه.میگم حساسه شایدباورتون نشه .من یه بارعکس تکی گذاشتم توی پروفایل فیس بوکم تا2 روزازاین موضوع ناراحت بود وبه من میگفت که تو منو دوست نداری .نمیخای کسی بدونه که مانامزدکردیم .منم بهش توضیح دادم که نه اینطورنیست به خاطر این که عکس دونفره خوب نداشتیم من عکس تکی گذاشتم.وبالاخره وقتی آروم شدکه من توی فیس بوک اعلام کردم که ازدواج کردیم وعکسای بله برونمون رو گذاشتم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اگرمن روی احساسم پابذارم ودورعلاقم به حیوانات مخصوصا سگ وگربه یک خط قرمز بکشم یعنی به اون باج دادم؟یابهتره بهش بگم که به درک که بامن ازدواج نمیکنی بین من وتنفرازحیوان یک کدوم رو انتخاب کن؟کدوم بهتره؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:302::302::302::302:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:325::325::303::303::303::47:

عزیزم
نمی دونم چقدر برات سخته که از این خواسته ات بگذری ولی اگر میبینی که براحتی می تونی از این خواسته ات بگذری بهتره به همسرت بفهمونی که چون اون با حیوانات رابطه خوبی نداره شما هم به خاطر اون که از همه کس برات عزیزتره حاضری این خواسته ات رو کنار بذاری. این اسمش باج دادن نیست . اسمش دوست داشتنه.

همیشه برای بدست اوردن هر چیزی بهایی رو باید پرداخت و برای رسیدن به بعضی ارزوها ارزوهایی رو باید موقتا کنار گذاشت. البته باید ببینید کدوم بیشتر میارزه.
شاید یه روزی بیاد که بتونید دوباره این خواستتتون رو در زندگی در نظر بگیرید.

خیلی ممنون دوست عزیز.حقیقتش علاقه من به حیوونا فقط ازروی ترحمه.چون من خیلی موجوددلرحمی هستم.قبلا اگزمثلا سگ یاگربه ای کنارخیابون میدیدم که مریض افتاده میبردمش کلینیک ودرمانش میکردم.ولی حالااین کاررو انجام نمیدم (به خاطر نامزدم) هیچوقت این علاقه رو به همسرم تحمیل نمیکنم وهمسرم برام ازهمه چیز مهمتره.فقط نگرانیم اینه که این قدرحساسیتش یه کم غیرعادی نیست به نظرشما؟.وچون من یه بارتجربه شکست داشتم توی رابطه قبلیم دیگه تحمل یه شکست دیگه روندارم.

علاقه ی شما به حیوانات فقط به خودت مربوط می شی.اگر کسی بخواد شما رو مجبور کنه از این علاقه دست برداری

به معنی دخالت در حریم خصوصی ته.ولی وقتی این ابراز علاقه همراه با هزینه می شه (اگر سگ و گربه ای ... ) اینجاست

که نامزد شما می تونه وارد گود بشه.ولی در مواردی که فقط شامل نوازش کردن می شه ایشون حق نداره شما رو از این کار

منع کنه.البته تو هم سعی کن این علاقه رو جلوی نامزد احتمالن عقد کردید،همسرت کم تر بروز بدی.

طبقه بندی نیازهای مازلو رو خوندی؟
وقتی نیازهای اساسی کسی ارضا میشه میره سراغ نیازهای حاشیه ای، یعنی همون دعوا از سر سیری!
کسانی هستند که بخاطر زندگیشون از همه چی میگذرند، سگ و گربه که جای خود دارند... چند سالتونه؟

هرمینا عزیزم سلام
من راستش یکم که چه عرض کنم بیشتر از یکم از تاپیکت متعجبم واقعا" این مساله تاپیک زدن داره
نمیدونم به نظرم یهکم بچه گونه به مسایل نگاه میکنید راجع به فیس بوکتونم راستش خواهرانه بگم خیلی توش نرید به نفعه تونه بعدا" براتون داستان میشه ها
راستی یه سر بیا درگیری و اختلاف زن وشوهر ها رو بخون بعد بی خیال اینجور مسایل میشی
شما و همسرتون چندسالتونه؟

سلام وباتشکراز جواباتون .من 28 سالمه نامزدم (هنوزعقدنکردیم)31 سالشه.ازنظرکاری واجتماعی موقعیت هردومون خیلی خوبه.ایشون فوق لیسانس برق ومنم فوق لیسانس عمرانم.حقیقتش مشکل من شایدیه کم سطحی به نظرتون بیاد.ولی موضوع اینه که ایشون خیلی زیاد حساسه .یعنی اگر به نوعی من کاری بکنم که خوشش نیادمثلا عکس گرفتن باحیوانات\جواب ندادن اسمس \یااگریه روزبهش زنگ نزنم\یه روزحال وحوصله نداشته باشم\وخیلی ازموارد دیگه که خیلی بچه گانه هست بامن قهرمیکنه .سرد جواب میده و...من موندم چیکارکنم.ازطرفی دلم نمیخادکه این رابطه به سادگی خراب بشه.به نوعی همش من نازشو میکشم.
ولی یه خصوصیتی که داره اینه که زود فراموش میکنه.مثلا اگریه روزباهم بحث کرده باشیم من تابهش زنگ نزنم به من تلفن نمیزنه.من بایدبهش تلفن کنم قربون صدقش برم تا خوب بشه..بعدش دیگه یادش میره که ما بحثمون شده.(اینه که من فکرمیکنم گاهی میخاد بهانه گیری کنه ومثلا نوازش کردن حیوان رابهانه میکنه تا بتونه جلب محبت کنه)
خیلی انرژی میزارم .یه جورایی زندگیمو تحت الشعاع قرارداده.بعضی وقتا احساس افسردگی میکنم .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط هرمینا

خیلی انرژی میزارم .یه جورایی زندگیمو تحت الشعاع قرارداده.بعضی وقتا احساس افسردگی میکنم .

---

ببين شما اين جا دو تا مسئله را بيان كردي. يكي اين كه انرژي زيادي ميزاري دومي اين كه اون از حيوانات بدش مياد.
در مورد اولي اگه بخواي حرف بزنيم بايد بيشتر توضيح بدي و من هنوز نمي تونم نظرمو بگم.
اما در مورد دومي، همسر شما به دليلي از حيوانات متنفر شده. حالا ممكنه در كودكي يا ... حادثه اي رخ داده و اون بدش اومده. از طرفي شما نمي خواي به حيوانات را توي خوونه نگه داري، خب به نظر من اشكالي نداره كه جلوي همسرت كمي مثل اون باشي و ابراز علاقه نكني. اين اصلا باج دادن نيست.:305: اگر يه كار به اين كوچكي را باج دادن بنامي، كه ديگه توي قدم هاي اوليه عشق جا مي موني. :305: شما بايد جاهاي مهمتر از اين را هم به خاطر همسرت كوتاه بيايي و همچنين اون.
تازه من يه چيزي را هم بهت بگم: شوهر شما از حيوانات بدش مياد و شايد حتي مي ترسه. اما احتمالا از يه چيز ديگه اي هم مي ترسه و اون اينه كه اين ترس در نظر همسرش مسخره به نظر بياد.:302: به خاطر همينه كه ميگه اگه تو ماهي دوست نداري منم ماهي نگه نمي دارم. چون مي خواد بگه:‌ اين يه ايراد نيست كه آدم ماهي را دوست نداشته باشه.:311: بنابراين حواست باشه كه در اين مسئله يه وقت بهش سركوفت نزني.:305:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط هرمینا

موضوع اينه كه نامزدمن ازحيوانات خيلي بدش مي ياد به حدي كه اصلا دست به هيچ حيووني نميزنه.اين موضوع روازهمون اول به من گفته بود.

---

عزیزم نامزدت با کمال صداقت به قول خودتون از همون اول این موضوع را به شما گفته است. این مساله بقدری برایش مهم است که عنوان کرده اگر برای شما حیوانات اهمیت دارند، از ازدواج با او منصرف شوید.
خوب دختر گل، عزیزم فکر نمی کنی دیگه جایی برای اگه و اما وجود نداره.
همه چیز واضحه.
همسرت به هر دلیلی که فقط می تونی از خودش بپرسی از حیوانات بدش میاد و خیلی مردونه درجه این تنفر رو برات مشخص کرده. شما هم اگه می بینی که سایر ویژگیهای شما رو بعنوان همسر داره، این شرطش رو با کمال میل قبول کن و مطمئن باش باج دهی نیست وگرنه که همین الان و تا دیر نشده یک تصمیم جدی بگیر.

من فکر می کنم باید به طور ریشه ای به رابطه شما نگاه بشه، یعنی در پست آخرتون مسائلی هست که کلا جدا از مسئله دوست داشتن حیوانات است. بهتر است بیشتر به این مسائل بپردازید

هرمینای گلم
راستش وقتی یکم ز شرایط و سن وسالتون گفتی تعجب کردم
ببین بهتره برای حل مشکل مسالت درست مطرح کنی یا درستم راهکار بگیری
خواهر گلم توام نسبت به چیزایی حساسیت داری که شاید از دید بقیه بی مورد باشه خوب انتظار داری همسرت درکت کنه رعایت کنه حالا این حساسیت اونم چه از جنبه مذهبی (که خیلی از حیوانات الودگی دارن) چه از جنبه یه ترس یا ... کاملا" قابل احترام و مساله ای نیست که بخوای نگران شی
ولی راجع به مشکل دوم و بهانه گیری هاش ببین باید ریشه اونو پیدا کنی چون گاها" مردا مثلا"سر رفتارت ناراحت نمیاد بگه من ازین حرکتت ناراحتم میاد یهو گیر میده به جواب ندادن اسمسش یا به قولی بهانه گیری میکنه میتونه یه علت بهانه هاش دلتنگی باش میتونه فشار های بیرونی باشه و .... که خودت باید پیدا کنی و حساسیت هاش بشناسی
یه علت دیگه به نظرم واکنش های شتاب زدتون به قهرها و بهانه گیری های بی مورد ایشون شما باید یادش بدی قهر نکنه مثلا" یه راهش اینکه وقتی بی مورد قهر میکنه شما سریع تلفن بر نداری هی زنگ بزنی یا به اصطلاح نازش بکشی ببین بانک عاطفیشو زمان های دیگه کاملا" پر کن ولی زمانی که قهر الکی میکنه بروی خودت نیار خیلی عادی باش نذار حس کنه هول کردی تو اونو شرطی کردی هروقت بخواد بانک عاطفیش پر شه ساده ترین راه انتخاب میکنه قهر میکنه تو تل میزنی منت کشی میکنی و اون اشتی میکنه خوب منم بودم اینکارو می کردم اون چرا برای جلب محبتت تلاش کنه راحت قهر میکنه به هدفشم میرسه . حالا شما باید تو زمان های دیگه تاییدش کنی محبت کنی ولی قهر کرد شرایط واسه اشتی با سیاست فراهم کنی که قهر و بیتفاوتی یاد نگیره ولی هول نکنی و هی منت بکشی یواش یواش از سرش می افته . در عین حالم سعی کن با رفتار خوبت یادش بدی جای بهانه گیری حرفش بزنه و خودت میتونی وقتی ناراحتی جای غر زدن خیلی با محبت ولی قاطع و صریح بدون سرزنش اون مقصر جلوه دادنش و توبیخش مشکلت باهاش بیان کنی اونم اروم اروم ازتون یاد میگیره

من برخلاف دوستان كه معتقد هستن ديدگاه شما كمي بچگانه است اتفاقا فكر ميكنم همسر شما علي رغم سن بالا به بلوغ كافي براي تشكيل زندگي مشترك نرسيده اند و اين موضوع 100% در اينده براي شما مشكل ساز خواهد شد!!!

به قول سابيناي عزيز موضوع مهم تر و فراتر از حد سگ و گربه است و به نظرم بهتره قبل از ازدواج رسمي حتما براي مشاوره حضوري اقدام كني ...

باور كن زندگي انقدر بالا و پايين داره كه نميتوني با يه همراه و شريك حســـــــــــــــــــــــ ــــــــــــاس و زودرنج كه سر اين چيزا باهات قهر ميكنه ، راهت رو ادامه بدي....به نظر نامزدت هنوز مرد به معناي واقعي نشده....

همه ي اينها نشونه هايي هستند كه تو متوجه مشكل اصلي همسرت بشي...مرداي زيادي هستن كه از نگهداري حيوون بدشون مياد و اين اصلا غير عادي نيست ....مسئله ي اصلي اينه كه نامزد شما طبق اخلاق بچه ها دلش ميخواد هر چي خودش دوست داره شما هم دوست داشته باشي و هر چي خودش بدش مياد شما هم از اون بدت بياد و اين در زندگي مشترك يعني مرگ تدريجي...

ميگم مرگ تدريجي چون ابعاد وسيعتر اين اخلاق در اينده خودش رو نشون خواهد داد...وقتي سر تربيت بچه ات يا حتي سر انتخاب هايي كه خواهيد داشت به مشكل بر ميخوري...

متاسفم كه رك و بي پرده حرف زدم اما ازت خواهش ميكنم كه مشاوره حضوري رو قبل از اقدام به ازدواج رسمي فراموش نكن زندگي يه روز و دو روز نيست كه دائم تو در حال ناز كشيدن باشي و نامزدت در حال ناز كردن!!!تو هم يه روز كم مياري...