-
sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
چقدر زندگی کردن سخته. گاهی ادم احساس می کنه به بن بست رسیده و هیچ راهی نداره. گاهی مثل امروز ادم کم میاره و هیچ کار ی نمی تونه بکنه جز اینکه همه فریاد خفته در گلو رو بر سر خدا بزنه و بعد پشیمان و نادم نه مشکلی حل شده خدا رو هم رنجوندی و گاهی حتی گریه هم ادم و اروم نمی کنه.
خیلی دلم گرفته از خیلی ها . دلم از خودم از دنیا از .... از همه گرفته
دنیا:
مطمئن باش و برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
انقدر بيقرارم كه هيچ اتفاقي ، دل غمگينم را شاد نمي كند.
می خواهم سخن بگویم از
بیرحمی تقدیر
از بی وفایی انسانها،از
بی پناهی مجنون
می خواهم از پرسه زدن در
کوچه های بی انتهای
تشویش بگویم.
از آرزوهایی که بر دل مانده است
از قصه های آشفته زندگی
آنقدر می خواهم بگویم تا گوش
شنوایی برای شنیدن
دلتنگیهایم پیدا شود.
براستی چه کسی سنگینی
کلامم را به دوش خواهد کشید؟
خسته شدم از زتدگی................
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
sisili عزیز
چی شده ؟ چه چیزی دل صبور شما رو ازرده؟
شاید باورتون نشه اما امروز همش داشتم به شما فکر میکردم
به داستان زندگیتون و اینکه چقدر بزرگوارانه با مادرتون برخورد داشتید و این برای من درس بزرگی بود و هست
داشتم فکر میکردم که هرکسی این توانمندی رو داره که زندگیش رو انطور که میخواد بسازه سرنوشتش رو با خوبیها گره بزنه همون طور که این رو در مورد زندگی شما احساس کردم
طبیعیه که گاهی هم دل خوبان به تنگ بیاد و بخواد درددل کنه
ما آماده ی شنیدنیم...:72:
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام سيسيلي
گاهي براي آدم حس دلتنگي اتفاق مي افتد اما حتما اين دلتنگي امروز دليلي داره بهتر نيست واضح و روشن برايمان تعريف كني مشكل چيست تا بهتر بتوانيم با تو همدلي بكنيم ؟!
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
چقدر زندگی کردن سخته. گاهی ادم احساس می کنه به بن بست رسیده و هیچ راهی نداره.
sisili عزیز نمیدانم مشکل ات چیست اما میدانم این احساس که ازش صحبت میکنی همیشه بر یک حال نیست. یک روز اوج احساس بدبختی و یک روز اوج نشاط و خوشبختی. تاپیکی باز کرده بودم: فغان از دست دل!
و قصدم این بود که بحثی را ایجاد کنم در باب اینکه احساسات ما را با خود تا به کجا میبرند و چطور میشود از احساس محوری نجات پیدا کرد؟ چطور میشود که احساسات موج گونه زندگی ما را دچار تلاطم نکنند. و چطور میشود که عنان اختیار دست احساس نداد.
استادی داشتم که میگفت:"وقتی مشکل یا مسئله ای هست، معناش اینه که راه حلی هم باید وجود داشته باشه". عزیزم زندگی برای من و شما یعنی همین به مشکل بر خوردنها و پیدا کردن راه حلها.
زمین خوردنها و بلند شدنها توی زندگی برای هر کسی پیش میاید. مهم این است که وقتی زمین خوردی اونقدر همونجا ننشینی و گریه زاری راه نیاندازی. فکر کن یک کودکی که میخواهد راه رفتن را یاد بگیرد، چقدر به زمین میخورد و و فورا بلند میشود تا زمانی میرسد که میتواند استوار بایستد و راه برود.
هر مرحله ای از زندگی افتادنهای از نوع خاص خودش را دارد تا ایستادن را یاد بگیریم.
به هر حال امیدوارم مشکلت هر چه که هست، بتوانی سریع راه حل آنرا پیدا کنی و بلند شوی.:72:
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام به همگی،:72:
راستش متن زیر رو برای تاپیک بی دل نوشته بودم، اما بعد متوجه شدم به آنجا دسترسی ندارم،:311:
به هر حال، الان دیدم به این تاپیک بی ربط نیست، پس تصمیم گرفتم اینجا پستش کنم،
نقل قول:
[size=medium]
سلام بی دل،
بی دلی خیلی سخته...خودم مدتیه که دنبالش هستم اما خیلی موفق نبودم!
اما راه حل سادهای داره!
بیشتر از همه یه حافظه قوی میخواد و یه ذهن فعال، که هروقت دیدی زندگیت به مشکلی بر خورده، تو دلت آشوبه یا کلی دل مشغولی داری، یا از خدا نا امید شدی، و اصلا همه زندگیت به هم پیچیده و گیر کرده!
این رو بهت یاد آور بشه که شاید این زندگیت نیست که گیر کرده، شاید این تویی که خیلی تو زندگی گیر کردی!
وقت همگی بخیر،:72:
کامران[/size]
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام سیسیلی عزیز
احساست رو کاملا درک می کنم
اما هیچ کلامی نیست تا بشه فهمید از چی داری ناراحتی می کنی
مطمئنم امروز حالت بهتره, منم اینطوری ام امروز اعصابم میریزه به هم فرداش دیگه آروم می شم اما فکر می کنم نباید خدا رو مقصر دونست خدا زمام زندگی رو داده دست خودمون
(ای آنکه طلبکار خدایی به خود آ
از خود بطلب کز تو خدا نیست جدا):72:
استادم می گفت مشکلات به 2 دلیل سر راه انسان قرار می گیرند: 1 اینکه ازشون درسی بگیریم و تا زمانیکه اون درس رو نگرفتیم برامون تکرار خواهد شد و 2 اینکه خداوند صبرمون رو اندازه می گیره تا ببینه ما چقدر مقاوم هستیم.
می دونم وقتی آدم تو یه برهه ای قرار می گیره براحتی نمی شه به چیزای خوب فکر کرد اما باید تمرین کنیم
محکم هستی؟ محکم باش:72:
موفق باشی:72:
(:72:زانو نمی زنم حتی اگر سقف آسمان کوتاه تر از قامتم باشد:72:).
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
ممنونم از همگی.:72:
وقتی همه چیز بخواد دست به دست هم بده و تو رو از پا در بیاره این اتفاق میفته و هیچ کاری از تو ساخته نیست جز غصه خوردن و غصه خوردن و اخر کم اوردن......
چکهایی که بابای خدا بیامرزم 8 ماه پیش 3 روز قبل از فوتش از همسر من گرفته بود و به دیگران داده بود موعدش رسیده و اون ادما دونه دونه این چکها رو پاس نکردن و همه از حساب ما از پولی که برای خرید خونه کنار گذاشته بودیم کم شد و داد همسرم و فقط من شنیدم.
مامانم سعی کرد تمام قسطهای بابا رو که دیگران ضامنش بودن بده که بابا جلوی ضامن هاش سربلند بمونه اما نوبت ما که رسید گفت ندارم که بدم در حالی که می دونم داره و نمی ده.
ماشینی که ما 5 ماه قبل از فوت بابام ازش خریدیم و سند نزدیم چون قصد داشتیم زود بفروشیم و حالا که بابا فوت کرده ما با ترس و لرز میاریمش بیرون که مبادا پلیس بگیره چون به نام ما نیست وانحصار وراثت نکردیم تا به نام بزنیم.
3 روز بعد از چهلم بابام شوهر خواهرم همه مدارک و از ما گرفت و گفت من اشنا دارم و همه کاراها رو در عرض کمتر از یک ماه انجام می دم اون بنده خدا دستش از دنیا کوتاهه ما هم مدارک و دادیم از همه جا بی خبر. و این اقا مدارک و گرفت و گفت هیچ کار نمی کنم دلم نمی خواد. می خوام پول بیشتری به ما برسه شما خودتون می دونید. و من به خاطر خواهرم سکوت کردم.
به من زنگ زد و گفت دیگه حق نداری اینجا زنگ بزنی و من 7 ماهه خواهرم و ندیدم و حتی صداش و نشنیدم.
مادرم به من فشار میاره که زود باش باید بدهی بابا رو بدیم و من دستم از همه جا کوتاهه.
باید شکایت کنیم اون وقت دو تا خواهر رو در روی هم قرار می گیریم.
مامانم 4 روز بعد از 40 بابا عمل سنگینی کرد که هنوزم نتونسته از جا بلند شه و همه کارها و خرید اون و من باید انجام بدم.
فریاد های شوهرم که خسته شده از این وضع اشفته.
نمی دونم باید چه کنم؟
همش صبوری کردم و خندیدم گفتم درست می شه همه چیز . اما واقعا درست شدنی در کار نیست. همه چیز از کنترل ما خارجه.
پولهایی که با چک ها رفت.
خونه ای که خریدش نصفه موند.
خواهری که نیست
کارای مامانم فشارهای مامانم.
ماشینی که مال ما نشد.
بازم بگم از غصه هام؟
می گید توکل به خدا که اگه نداشتم تا حالا مرده بودم.
کم اوردم خستم نمی دونم باید چه کنم.
من موندم و این همه مصیبت. باور کن صبر من خیلی زیاده اما دیگه کم اوردم.........
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سیسیلی عزیز واقعا متاسف شدم ولی عزیزم مسائلی که براتون پیش اومده رو باید با یه وکیل خبره درمیون بذاری. ببین راهکار قانونی چی جلوی پات می ذاره.
اصلا حق و حقوق شما چیه و یا راهی هست که بتونین احقاق حق کنین.
اگه راهکاری داشتین که اقدام کنین و اگه لاجرم کار به شکایت رسید، قبل از به اجرا گذاشتن شکایتتون به خواهرت یا شوهرخواهرت بگو و اگه دیدی اونها حرمت فامیلی رو نگه نمی دارن، شما هم یه تصمیم درست و منطقی بگیرین.
اینجور وقتها صرفا با دست روی دست گذاشتن و غصه خوردن چیزی تغییر نمی کنه. شما شروع به اقدام کن و خودتون و نتیجه رو به خدا واگذار کن.
در وهله اول باید ببینین قانونا حقی دارین یا نه. شاید اصلا مجبور به شکایت از کسی نشدین و راهی بود که بدون شکایت از کسی به حقتون رسیدین.
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام سيسيلي جان
اولا كه يادت باشه " هيچ رويدادي ، اتفاقي نيست " .
درك مي كنم كه در چه شرايطي هستي و سخت هم هست اما يادت باشه كه " اين نيز بگذرد "
در جهان هستي آنچنان منطقي حاكم است كه حد و حساب نداره و مو لاي درزش نميره . اگر خدا را باور داري و توكلت هم به اوست پس به خودش اعتماد كن . حتي اگر اعتمادت به بندگانش از دست رفته باشه .
اينقدر هم نيمه ي خالي ليوان را نبين . نگاه كن ببين در نيمه ي پر ليوانت چه چيزهايي داري و بر مبناي داشته ها و توانايي هايت براي مشكلات راه حل پيدا كن .
بعد هم يادت باشه وقتي مسئله و مشكلي براي آدم پيش مياد دستكم يك راه حل هم كنار دست همان مسئله يا مشكل وجود دارد. كافي است كه خوب ببيني و راه حل را پيدا كني .
مرگ پدر اتفاق عجيبي است . گويي زلزله مي آيد و آوار به سر آدم ميريزد تا بهتر درك كنيم كه زير سايه اش بودن يعني چه ؟!
من كاملا دركت مي كنم .
زماني كه پدر خودم فوت كردند . آنچنان درگير مسائل خاص و عجيب و غريب شده بودم كه حد و حساب نداشت ...اما همه گذشت . با سربلندي هم گذشت و رو سياهي اش ماند براي زغال . پس مطمئن باش كه مال تو هم مي گذره . خودت را اذيت نكن . اگر از پول خانه ات رفته مطمئن باش در كمتر از يكسال تمام آن پول به حسابت بر مي گردد و.... نگران نباش . خدا كه اوستا كريم است خودش راه هايي برايت باز خواهد كرد كه حتي در تصورت هم نخواهد بود .
صبر كن و صبور باش و اين حس خستگي را از خودت دور كن نازنينم . وسيع تر و عميق تر ببين و قوي تر عمل كن .
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
زانو نمی زنم حتی اگر سقف آسمان کوتاه تر از قامتم باشد:72:
سیسیلی عزیز آروم باش:82::72:
احساسات تو داره این فرمان رو به مغزت می ده که غصه بخور, بخور, بخور آخرشم کم بیار, فکر می کنی نتیجه چی می شه؟ انتظار داری چیز مساعدی اتفاق بیفته؟ من که گمون نمی کنم عزیزم
خب با این بار مشکلاتی که گفتی هر کسی باشه وحشت می کنه, فکر نمی کنی اگه دونه دونه بیاریشون جلو و برسی کنی بهتر باشه؟ دیگه یه غول بزرگ نمی بینیش که بخوای باهاش مبارزه کنی, یه سوسک کوچیک می بینیش که براحتی می تونی از بین ببریش به نظر من یه جوری توسط واسطه یا خودت با خواهرت صحبت کن یا برو دم خونش و بهش بگو تو چه وضعیتی هستی و با مهربونی و درایت بگو دلم نمی خواد مشکلی بینمون پیش بیاد و مجبور شم شکایت کنم, با مادرتم صحبت کن خیلی آروم نه با خشم بهش بگو مادرمن این مشکلات رو دارم و همسر من وظیفه ای نداره این قسط ها روپرداخت کنه و شما که از پسش بر میای اینکار رو انجام بده بگو تو که دلت نمی خواد خدایی نکرده من با همسرم به مشکل بر بخورم؟ سعی کن خودت آروم باشی و همسرت رو هم با حرفات و احساست آروم کنیع مطمئن باش بعد چند وقت مشکلاتت کم و کمتر می شه و کاملا حل می شه ماشینتون رو پس می گیرید, خونتون رو می خرید و به اینهمه غصه ای هم که خوردی می خندی و میگی کاش اینقدر غصه نمی خوردم, خیلی واسه من پیش اومده.:72:
اگه قابل باشم دعا می کنم تمام مشکلاتت به امید خدا حل بشه:72:
موفق باشی خانم گل:72:
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
|
|
چیزی بلد نیستم بگم | *** | تا تو رو دلداری بدم
|
خدا به موقع میرسه | *** | فقط به این معتقدم
|
|
|
(الان بیش از پیش همسرت بهت احتیاج داره ....در کنارش باش و بهش حق بده .... در مقابل بدعنقی ها و بداخلاقی ها و حتی توهین هایش هم سکوت کن .... پست بلو اسکای رو بخون ... بسپار به دست وکیل .... الان یه ترک ایجاد شده و همسرت زیر فشار زیادی هست .... هرچیزی می تونه اون رو به سمت خودش بکشونه ... این قسمت قضیه رو دریاب)
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سیسیلی جونم داشتم یکی از تاپیکها رو می خوندم که شما تو جواب مشکل اون خانم نوشته بودی:
"زندگی بالا و پایین خیلی داره الان تو سربالایی هستی اگه راه و درست طی کنی سرپایینی شیرینی خواهی داشت":72::104:
فقط خواستم یادآوری کرده باشم گلم.
:72:
:72:
:72:
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
پولهایی که با چک ها رفت.
خونه ای که خریدش نصفه موند.
خواهری که نیست
کارای مامانم فشارهای مامانم.
ماشینی که مال ما نشد.
بازم بگم از غصه هام؟
می گید توکل به خدا که اگه نداشتم تا حالا مرده بودم.
sisili گرامی آقای مدیر تاپیکی باز کرده بودند به نام چک لیست بهداشت روانی = چک لیست مسلمانی. در این تاپیک آقای مدیر یک سری دستورات اسلامی را در قالب گناهان کبیره و صغیره بیان کرده بودند که پیروی از آنها سبب رهایی از بسیاری از رنجها خواهد بود. همان زمان خواستم یکی دو مورد دیگر را اضافه کنم اما دیدم شاید بیان جزییات برای عده ای خوشایند نباشد. اما در اینجا چون می بینم شما از خدا گله کردی :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sisili
چقدر زندگی کردن سخته... گاهی مثل امروز ادم کم میاره و هیچ کار ی نمی تونه بکنه جز اینکه همه فریاد خفته در گلو رو بر سر خدا بزنه
لازم دیدم به شما یاد آوری کنم که خدا در این مورد راه را به ما نشان داده حالا اگر ما رعایت نمی کنیم طبیعتا ضربه میخوریم. آیه 282 سوره بقره که گفته میشود طولانی ترین آیه قرآن میباشد مبحث حقوقی در رابطه با ثبت معاملات و توافقهاست با حضور و امضای شهود ( که میتوانست بصورت کتبی بین همسرتان و پدر مرحومتان باشد به اضافه امضای شهود که میتوانست از اعضای خانواده باشد). که اگر این کار را کرده بودید یعنی این دستور دین را رعایت میکردید، الان این همه مشکل بوجود نمیامد و دادش را هم بر سر خدا نمیکشیدی. این دستور فقط برای غریبه ها نیست به هر حال خداوند بندگانش را خوب شناخته و به مسائل مرگ و زندگی هم آگاه است بر همین اساس استثنایی در آیه بین فامیل و غریبه قائل نشده:
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمّىً فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِى عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإِنْ كَانَ الَّذِى عَلَيْهِ الْحَقَّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ مِنْ رِّجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَآءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَيهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَيهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الْشُّهَدَآءُ إِذَا مَا دُعُواْ وَلَا تَسْئَمُواْ أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيراً أَوْ كَبِيراً إِلَى أَجَلِهِ ذَ لِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَدَةِ وَأَدْنى أَلَّا تَرْتَابُواْ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَرَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُواْ إِذَا تَبايَعْتُمْ وَلَا يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ
« اى مؤمنان هرگاه (به سبب خريد و فروش يا وام،) بدهىِ مدت دارى به يكديگر پيدا كرديد، پس آنرا بنويسيد. و بايد نويسندهاى در بين شما آن را به درستى و داد بنويسد. و كسى كه قدرت بر نوشتن دارد به پاس اينكه خداوند آنرا به او آموخته است، نبايد از نوشتن سرباز زند. پس كسى كه حق برگردن اوست، بايد (متنِ قرارداد وام يا معامله را بيان و) املا كند و نويسنده بنويسد و از خداوند كه پروردگار اوست، پروا كند و چيزى فروگذار ننمايد (و از آن نكاهد.) و اگر كسى كه حق بر ذمّه اوست، نابخرد يا كم خرد بود، يا (به هر دليل) توانايى بر املا كردن نداشت، بايد سرپرست او، با رعايت عدل و داد (مدت و مقدار بدهى را) املا كند. (علاوه بر نوشتن) بايد دو نفر از مردان خود را (بر اين امر) گواه گيريد و اگر دو مرد نبود، يك مرد و دو زن از گواهانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند (انتخاب كنيد) تا اگر يكى از آن دو دچار فراموشى يا اشتباه گرديد ديگرى به او يادآورى كند، و چون گواهان را (براى اداى گواهى) بخوانند نبايد سرباز زنند. (اى مومنان) از نوشتنِ (ميزان و مدتِ وام يا بدهى،) اندك باشد يا بسيار، آزرده خاطر نشويد كه اين كار نزد خداوند عادلانه تر و براى اداى گواهى پاينده تر و در اينكه به شك و ترديد نيفتيد، نزديكتر است. مگر اينكه داد و ستد، نقدى باشد كه (جنس و پول را) ميان خود دست به دست می گردانيد، كه در اين صورت گناهى بر شما نيست كه آنرا ننويسيد، ولى با اين حال هنگام معامله شاهد بگيريد. و نويسنده و شاهد نبايد (از سوى شما تحت فشار و) مورد آسيب قرار گيرند، (تا بر خلاف حق بنويسند يا گواهى دهند،) كه اگر چنين كنيد نشانه فسق و نافرمانى شماست، از خداوند بترسيد و (بدانيد) خداوند است كه (طريق درست زندگى و داد و ستد را) به شما مىآموزد و او به هر چيزى آگاه است.»
گفته بودی چقدر زندگی سخت است. بله سخت است و برای همین خداوند دستور العملی به نام اسلام و قرآن فرستاده که زندگی را بر ما آسان کند. چه میشود که راه خودمان را میرویم و همین که دودش به چشممان رفت دادش را بر سر خدا میزنیم. به هر حال خواهر و داماد و مادر شما چنانچه از قرار بین شما و پدرتان آگاهند و ماوقع را میدانند اما صرفا به بهانه نداشتن قرار داد مکتوب در پی ضایع کردن حق شما هستند، خداوند به راحتی از حق الناس نخواهد گذشت. امیدوارم که بتوانید با درایت این مشکل را حل کنید قبل از آنکه کار به دادگاه و وکیل بکشد. و از خدا میخواهم که بهترین راه را در این شرایط پیش پای شما بگذارد.
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام
از همه دوستانی که وقت گذاشتن ممنونم.
می دونید خسته تر از اونی هستم که تمام راه هایی که رفتم و براتون بنویسم. اما مختصری می گم تا بدونید بی کار نشستم و از خدا ناله کنم هر راهی رو رفتم و تهش بن بست اومد اخرش به خدا گله کردم.
شوهر خواهر من ادم عجیبیست بعد از نامزدیشون به دلیل مسایلی که خارج از حوصله تالار هست به مدت 2 سال رابطه خواهرم و با من و بابام قطع کرد و بابام می رفت سر کوچه و هروقت خواهرم می رفت بیرون اونو یواشکی می دید و تلاشمون برای اشتی نتیجه نداد تا خودش خواست که متاسفانه اونم دست اجل مهلت نداد بابا سیر دختر کوچیکش و ببینه . الانم رو دنده لج افتاده. به من گفته حق نداری اینجا زنگ بزنی و خواهرم به شدت به شدت ازش می ترسه و رابطه ما کات کات شد. تلفن ها رو جواب نمی ده. در و باز نمی کنه خانوادش همکاری نمی کنن و زیادی بخوایم رابطه رو دوباره برقرار کنیم ممکنه هر رفتار بد دیگری داشته باشه.
این از موضوع خواهر و شوهر خواهر و مدارکی که به هیچ عنوان قابل دسترسی نیست.
اگه یادتون باشه در تایپیکی نوشته بودم داریم خونه می خریم و می خوایم برای بچه دوم اقدام کنیم حالا دو سوم پول خانه رو دادیم و ما بقی موقع سند زدن بود (1 ماه دیگه) که حالا مبلغ زیادی از پولها رفته و هیچ کس جوابگو نیست. شوهرم کلافس حق هم داره. و دادش و جز من کسی نمی شنوه جز من کسی نیست ارومش کنه و جز من کسی نیست غصه بخوره که بیچاره اومد برای بابام ثوابی کنه حالا.......
در مورد ماشین حق با بیدل عزیزه باید مینوشتیم که شرم مانع شد به پدرم بگم بیا بنویس ما بهت پول دادیم. البته زمانی که ما ماشین و از بابا خریدیم قرار بود 6 ماه بعدش بفروشیم.
در مورد قانون و وکیل و ... واقعا تنهایی از عهدم بر نمیاد 7 ماهه بابا فوت شده 3 تا دایی دارم حداقل هفته ای چند بار زنگ می زنم که بریم کاری کنیم هر بار بهانه ای میارن. می گم شما به عنوان وکیل مامان بیاین منم بچه کوچیک دارم. رفتم با وکیل حرف زدم راه کار ها رو پرسیدم بهشون گفتم اما نمیان. من رو هم منع می کنن همش می گن واسا شاید شوهر خواهرت کارا رو کرد. منتظر معجزن. چون هیچ مدرکی نداریم هیچ سند از دارایی بابا نداریم شروع کار و ادامش سخته.
همه داد ها از ناحیه همسر و مامانم بر سر منه که زود باش . اما من تنهام............
تو این چند روز اینقدر تلفن به این و اون زدم موفق شدم یه چک و پاس کنم اما مابقی از حساب ما کم شد.
تو این جور مسایل صبر معنی نداره هر چند من به اندازه موهای سرم صبوری کردم. یه دست هم صدا نداره . هر چند این یک دست هم به اندازه خودش کارایی کرده. ولی بیشتر نمی تونم باید همراه داشته باشم.
بازم می گم زندگی چقدر سخته...................................
و من خستم .....
باور کنید صبر من خیلی زیاده. اما الان تو یک قفس گیر کردم که لحظه به لحظه دیوارهاش داره تنگ تر و تنگ تر می شه و کم مونده خفه شم دارم دست و پا می زنم خودم و به در و دیوار می کوبم شاید راه نجاتی پیدا کنم. هنوزم اعتقاد دارم زندگی سر بالایی و سر پایی زیاد داره.
" هر که به درگاه مقربتر است جام بلا بیشترش می دهند"
این جمله معروف من به همه ادمای مشکل داره. می دونم اینم می گذره. میدونم روزی ارامش به منم می رسه. به همه این جمله ها ایمان دارم. اما الان دنبال راه حلم. برای نجات شوهرم. برای ارامش روح پدرم برای پرداخت بدهی های پدرم. برای دیدن خواهرم.
کاش امشب که شب اروزهاست دعای همه براورده بشه مشکلات منم حل شه. کاش امشب خواب مامانم و ببینم. 19 ساله ندیدمش:316:
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سيسيلي درك مي كنم در شرايط سختي هستي اما خوبه كه ايمان و توكلت به خداست .
باور داشته باش كه گاهي مشكلات ما را به مو مي رساند اما خدا نمي گذارد اين مو پاره شود . بعد هم حكمتي حتما هست . چرا كه هيچ چيز در اين دنيا اتفاقي نيست .
اگر پيش وكيل رفتي چرا منتظر دائي ها هستي ؟!خودت اقدام كن و قرار داد ببند . وكيل خودش دنبال كارها ميره و فقط ترا به وسيله ي تلفن در جريان كارها قرار مي دهد لازم نيست خودت حضور داشته باشي . فقط در انتخاب وكيل دقت كن .
لازم نيست نسبت به حرف همه انعطاف نشان بدهي كاري را بكن كه فكر مي كني نياز است انجام بشود . چرا كه قرار نيست كسي به غير از خودت بحراني بودن شرايط زندگي ترا درك كند . بلند شو و حركت كن نازنينم . بالاخره بايد از يك گوشه اي شروع كني . خودت اگر حركت كني باور كن حال روحي ات هم بهتر مي شه . اين نشستن و منتظر ديگران شدن خودش حال آدم را به هم مي ريزه
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سیسیلی جان
سعی کن در این شرایط بحرانی هرچه بیشتر به شوهرت نزدیک بشی و بهش نشون بدی که باهاش تو یه گروهی. اعتمادش رو جلب کن تا بدونه که در وهله اول دلت می خواد کاری کنی که مصالح همه تامین بشه ولی اگه مجبور به انتخاب بشی، اونرو انتخاب می کنی چون بنظرت محقه و بی گناه.
وقتی باهم هم هدف شدید، با هم همفکری کنید و مشترکا تصمیم گیری کنید و با وکیل هم صددرصد مشورت کنید. اگر هزینه دستمزد وکیل زیاد بود، صرفا مشاوره بخواهید.
اگر هردو متحد شوید، اولا دو فکر تصمیم می گیرد و دو فکر بهتر از یکی است و ثانیا بار مشکلات را تقسیم کرده اید و ثالثا همکاری و نزدیکی که بواسطه این اتحاد نصیبتان می شود، آثارش تا سالیان دراز بر زندگی تان خواهد بود.
دایی های شما شاید نخواهند مابین همسرشما و شوهرخواهرتان قرار بگیرند و تمایل داشته باشند که روابط حسنه ای با هر دو داماد خواهر داشته باشند. پس خیلی روی کمک آنها حساب باز نکنید.
در ضمن اگر در فامیل فردی دارید که حکم ریش سفیدی دارد و حرفش برای دیگران حجت است و شوهرخواهرتان هم ازش حساب می برد، او را واسطه کنید. اگر چنین فردی داشته باشید، بهتر از مراجعه به قانون جواب می دهد.
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
متاسفانه شوهر خواهر من از هیچ کس جز خودش حساب نمی بره حتی از خانوادش.
در مورد وکیل هم من تنها تونستم ازش مشاوره بگیرم چون دستمزد کاری به این کوچکی و 8 میلیون تومان عنوان کرد. در نتیجه خودمون باید اقدام کنیمو متاسفانه همسرم نمی تونه کاری کنه چون ساعت اداریش طولانیه. خواهر و شوهر خواهر و هم که بعد از 40 بابام هیچ کس ندیده. به قول انی باید خودم اقدام کنم. سعیم می کنم از جایی شروع کنم اما قبول کنید خیلی سخته تنهایی با بچه کوچیک بدون پشتوانه باید اقدام کنم.
ولی بعضی کارها هست مثل پاس کردن چک فرستادن مدارک و ... که جز تلفن و خواهش و تمنا کاری نمی شه کرد و اونا هم که متاسفانه کاری نمی کنن. . جز انتظار کاری از دستم ساخته نیست.
[size=large]راستی امروز شوهرم گفت با چیزایی که نوشتی اگه شوهر خواهرم یا هر کس دیگه ای اینا رو بخونه تو شناسایی می شی.
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
فرشته جونم کجایی؟
من که شناسایی شدم. بعضیاش و حذف کن لطفا:72:
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
نگران نباش و صبر داشته باش تا فرشته بياد
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
لطفا برام دعا کنید:323:
فرشته جان شما که هستی یه ذره ویرایش کن تا من شناسایی نشم. لطفا.:316:
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سیسیلس عزیز
لطفاً مشخص کن کدوم قسمتها را میخواهی ویرایش بشه ، من از پستت که راجع به شوهر خواهرت گفتی جاهایی که فکر می کردم حساسه را حذف کردم .
لطفاً در پست بعدی مشخص کن ، اگر میتونی پستها را با شماره هاش نقل قول کن و قسمتهایی که میخواهی حذف بشه را خذف کن و ارسال کن تا من همون پستی که نقل قول کردی و ویرایش کردی را عیناً جایگزین قبلی کنم .
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام فرشته عزیز
ممنون از لطفت
پست 7 و کامل حذف کنید. و پست 14 قسمتهایی که قرمز کردم:
سلام
از همه دوستانی که وقت گذاشتن ممنونم.
می دونید خسته تر از اونی هستم که تمام راه هایی که رفتم و براتون بنویسم. اما مختصری می گم تا بدونید بی کار نشستم و از خدا ناله کنم هر راهی رو رفتم و تهش بن بست اومد اخرش به خدا گله کردم.
شوهر خواهر من ادم عجیبیست بعد از نامزدیشون به دلیل مسایلی که خارج از حوصله تالار هست به مدت 2 سال رابطه خواهرم و با من و بابام قطع کرد و بابام می رفت سر کوچه و هروقت خواهرم می رفت بیرون اونو یواشکی می دید و تلاشمون برای اشتی نتیجه نداد تا خودش خواست که متاسفانه اونم دست اجل مهلت نداد بابا سیر دختر کوچیکش و ببینه . الانم رو دنده لج افتاده. به من گفته حق نداری اینجا زنگ بزنی و خواهرم به شدت به شدت ازش می ترسه و رابطه ما کات کات شد. تلفن ها رو جواب نمی ده. در و باز نمی کنه خانوادش همکاری نمی کنن و زیادی بخوایم رابطه رو دوباره برقرار کنیم ممکنه هر رفتار بد دیگری داشته باشه.
این از موضوع خواهر و شوهر خواهر و مدارکی که به هیچ عنوان قابل دسترسی نیست.
اگه یادتون باشه در تایپیکی نوشته بودم داریم خونه می خریم و می خوایم برای بچه دوم اقدام کنیم حالا دو سوم پول خانه رو دادیم و ما بقی موقع سند زدن بود (1 ماه دیگه) که حالا مبلغ زیادی از پولها رفته و هیچ کس جوابگو نیست. شوهرم کلافس حق هم داره. و دادش و جز من کسی نمی شنوه جز من کسی نیست ارومش کنه و جز من کسی نیست غصه بخوره که بیچاره اومد برای بابام ثوابی کنه حالا.......
در مورد ماشین حق با بیدل عزیزه باید مینوشتیم که شرم مانع شد به پدرم بگم بیا بنویس ما بهت پول دادیم. البته زمانی که ما ماشین و از بابا خریدیم قرار بود 6 ماه بعدش بفروشیم.
در مورد قانون و وکیل و ... واقعا تنهایی از عهدم بر نمیاد 7 ماهه بابا فوت شده 3 تا دایی دارم حداقل هفته ای چند بار زنگ می زنم که بریم کاری کنیم هر بار بهانه ای میارن. می گم شما به عنوان وکیل مامان بیاین منم بچه کوچیک دارم. رفتم با وکیل حرف زدم راه کار ها رو پرسیدم بهشون گفتم اما نمیان. من رو هم منع می کنن همش می گن واسا شاید شوهر خواهرت کارا رو کرد. منتظر معجزن. چون هیچ مدرکی نداریم هیچ سند از دارایی بابا نداریم شروع کار و ادامش سخته.
همه داد ها از ناحیه همسر و مامانم بر سر منه که زود باش . اما من تنهام............
تو این چند روز اینقدر تلفن به این و اون زدم موفق شدم یه چک و پاس کنم اما مابقی از حساب ما کم شد.
تو این جور مسایل صبر معنی نداره هر چند من به اندازه موهای سرم صبوری کردم. یه دست هم صدا نداره . هر چند این یک دست هم به اندازه خودش کارایی کرده. ولی بیشتر نمی تونم باید همراه داشته باشم.
بازم می گم زندگی چقدر سخته...................................
و من خستم .....
فرشته مهربون عزیز بازم از لطفتون ممنون.
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
sisii uعزيز
هم موسم دل انگيز بهار بگذرد هم فصل نامساعد پاييز بگذرد گر ناملايمي به تو روي آورد فرات دل را غمگين مساز كه اين نيز بگذرد
عزيزم ميدونم تو چه شرايطي هستي اما مثل هميشه صبور باش كه بالاخره اين مشكل هم حل ميشه فقط هواي شوهرت را داشته باش تا بدونه كه شما حق را به اون ميدين و دركش ميكنين
در ضمن ميانت را با تنها خواهرت حفظ كن كه جز اون كسي را نداري مشكلات پولي و مالي حل شدنيه اما دلي كه شكست ديگه شكسته
برات دعا ميكنم
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام sisili جان
راستش شما كه شاهد داري كه بتونه شهادت بده كه ماشين را از پدرتون خريديد مثلا دايي هاتون يا مادرتون يا عمو(اگه داريد) و همچنين اين كه شوهر خواهرتون مدارك را از شما گرفتن گفتن رديف ميكنن كارهارا
پس اين خودش ميتونه يه برگه برنده باشه در ضمن فكر كنم ميتونين وكيل با نرخ كمتر هم پيدا كنين
بهتره با يه وكيل ديگه هم مشورت كنين و بهش كامل توضيح بدين وازش بپرسين كه چه چيزهايي را ميتونين اثبات كنين
من جمله قضيه ماشين را و همينطور چك هايي كه به باباتون دادين بالاخره اون چك هر را باباتون بابت يه كارهايي به طلب كارها دادند ديگه و طلب كارها ميتونن تصديق كنن كه چك را از پدرتون گرفتن
البته من نميدونم اين چيزا چقدر تو دادگاه قابل استناده ولي بهتره تحقيق كنين و دربارش از وكيل بپرسين
ولي قبل از شكايت به دايي هاتون وبقيه بزرگتر هاي فاميل بگين كه ما نمي خوايم كار به دادگاه و اين چيزا بكشه ولي نميتونيم از حقمون بگذريم
اگه مثلا تا يه هفته ديگه مشكل حل نشه علارقم ميل خودتون و همسرتون مجبور ميشين كار را از راه قانوني دنبال كنين اينجوري شايد اونا كاري كردند كه قضيه ختم بخير بشه
-
RE: sisili و مشکلات پیدا و پنهانش
سلام فرشته مهربون.
قرار نیست اینا رو حذف کنید؟
خب خانمی شما که مسوول این کارا هستی یه ذره هم ان لاین باش.:300: