اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
من 30سالمه وبچه اولم تویه خانواده شلوغ هم بزرگ شدم ازوقتی خودمو شناختم باید به بچه ها ادب یاد میدادم چون بچه اول بودم.ازاول هم باپدرم رابطه خوبی داشتم درسته کتک خوردم ازش و خیلی تنبیه شدم ولی همیشه دوستش داشتم ودارم وبرام واقعا یه اسطوره بوده ولی ازاول با مامانم خیلی رابطه صمیمی نداشتم(ولی دوسش دارم خیلی) چون اون همیشه میخواست من اشتباه نکنم وخواهر دومم از اول خیلی مامانی بود ودرسش هم خیلی خوب بود برای همین خیلی اونو با من مقایسه میکرد برای همین حتی ازدرس خوندن هم زده شدم تادیپلم گرفتم رفتم سرکار.تاالان که 30سالم شده خیلی مسائل بودی که اذیتم کرده چون هرچیزرومن باید تو خونه جامی انداختم خیلی سختی کشیدم حتی برای ازدواج هم اجازه نظر دادن نداشتن تاالان ولی این موضوع تااین چند وقت پیش اذیتم نمیکردتازه راضی بودم .
چندماهی هست که خواهر دومم قصد ازدواج پیدا کرده با یک نفر من هم درهمون زمان یه مورد برام پیش اومدولی نحوه برخود خانوادم با مسئله من وخواهرم برام شده مشکل چون خواهرم بامامانم خوبه خیلی راحت تونست کارخودش رو راه ببره و به نتیجه برسونه ولی من به جرم این که بچم واحساستی فکر میکنم نمی تونم حرف بزنم هرچی میگم واکنش نشون میدن ومیگن ازمشکلات خسته شدم ومیخوام فرارکنم.
حالا نمیدونم اشتباهم این بوده که ازاول با مامانم رابطه نداشتم؟؟؟؟
چند تانکته روهم بگم
ازاول بچگی بابام به همه میگفت تاساراشوهر نکنه هیچکس حق نداره بره
خواهرم دانشجوی دکتراست
مامانم وقتی دستم تو جیبم رفت سعی کرد رابطشوخوب کن ولی من خسته بودم ونخواستم
هرمسئله ای که به من مربوطه رو میگن بابام باید نظر بده
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
سلام سارا خانم
این مشکل ، مشکل خیلی از فرزند های اول خونوادست .
معمولا بچه های اول ، محل عطف احساسات کمال گرایانه پدر و مادر هستند و انتظارات بالا هست . ولی وقتی فرزند دوم به خونواده اضافه میشه معمولا بخاطر کسب تجربه بیشتر توسط پدر و مادر ازاد تر تربیت میشه و به اصطلاح اجتماعی تر بار میاد
ولی اینجا یک مزیت خیلی بزرگی هم وجود داره. فرزند اول به دلیل سختگیری می تواند با برطرف کردن نقوص روانی به فرد موفقی تبدیل بشه . خیلی از بزرگان علمی و فلسفی دنیا فرزند اول خونواده ها بودن. پس شما چیزی کم ندارید .
سعی کنید رابطتون رو با مادرتان بهتر کنید . همیشه در برخورد با اعضای خونواده خوشبین باشید . اشکالات بیشتر درون ما هستند نه در دیگران. پس این مشکلات را در وجودتان پیدا کنید و انها را قدم به قدم حل کنید
:72:
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
مرسی آیدین عزیز
میدونم ولی راستش الان خیلی وقت ندارم که برای رابطم با مامانم بزارم هم خستم هم باید برای زندگیم تصمیم بگیرم.من خانوادمو دوست دارم ولی الان نمیدونم سریعترین کاری که باید انجام بدم چیه؟
ناراحتم چون فکر نمیکردم تو مهمترین تصمیم زندگیم منو بچه درنظر بگیرن ولی تو چیزای دیگه من بچه اولم.
الان باید چکارکنم:325:
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
سارا جان
بیشتر موضوع رو باز کنید تا دوستان بتونند کمک کنند.
مثلا منظورتون از این که گفتید خواهرتون تونست کارشو راه ببره چیه؟
منظورتون از اینکه گفتید واکنش نشون می دن چیه؟
یعنی نگذاشتند که راجع به خواستگارتون فکر کنید؟
چرا از طریق پدرتون اقدام نمی کنید؟ اگر روابط شما با ایشون خوب هست می تونید نگرانی های خودتون رو با ایشون در میون بذارید. و ازشون بخواهید که تو گرفتن تصمیم درست کمکتون کنند و به نظرات شما هم توجه کنند.
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
خواهرم خیلی راحت تونست مراسم خواستگاریشو انجام بده بااینکه بابام همیشه مخالف این بود که تامن هستم خواستگاردیگه ای بیاد خونمون جوری خواستگارشو توی خونه بیان کرد که تاحالانشده بابام یا مامانم بگن بده یا فلان موقعیتش به مانمیخوره واحتمالا تواین هفته مراسم بله برون خواهرمه(همیشه واسش دعامیکنم خوشبخت بشه)
مثلا :من چند بارتاحالا خواستگارازشهر دیگه داشتم ولی بابام حتی به خودش زحمت تحقیق هم نداده همیشه میگفت من دختر به شهر دور نمیدم ولی خواستگارخواهرم اهل اصفهانه وتاشهر ماحداقل 4ساعت راه هست ولی تا اونجا رفت و خانوادش رو ازنزدیک دید کاری که برای من اصلا حاضر نیست بهش فکر کنه
منظورم ازواکنش نشون میدن اینه که
درمورد خواستگار من همه میگن خودش خیلی خوبه حتی پدرم میگه پسره ازلحاظ اخلاقی بهتر ازخواستگار خواهرمه ولی خانوادشون چون ازما پائینتره به دردمانمیخوره وهی توجمع که صحبت میشه همش بهش توهین میکنن وبه همه میگه پسره خوبه ولی خانواده نداره و....(چون خونشون ازلحاظ منطقه ای پائین ترازماست)
درمورد خواستگاری من ازهمه نظر پرسیده خواهرم که کوچکتره ازمنه وعمو ودوست وآشناو..... ولی درمورد خواستگارخواهرم ازهیچکس نظر نپرسیدن چون ازنظر اونا چون خواهرم تحصیلکردست میفهمه که چی درست وچی غلط حتی یکبار ازمن نپرسیدن توراضی هستی خواهرت ازدواج کنه یا نظری درباره داماد نداری و.....
ودرباره صحبت باپدرم
من یه بار باایشون صحبت کردم وبهش گفتم که این آقاروقبول دارم چون مدتی هست میشناسمش وبرام هم مهم نیست که خانوادش کجا زندگی میکنن و... ولی عکس العمل بابام این بود که اگه نظرمنو میخوای که نه نه نه واگر میخوای به نظر خودت بری باید به من تعهد کتبی بدی که فردا هر چی شد پای خودت
ازاون موقع هم من دیگه حرفی نزدم وبه اون آقا زمان دادم که شرایطش رو درست کنه (چون میخواد خونشون روبه جای بهتری ببره)
من اصلا بابابام دعوا نکردم بهش گفتم نظرمو نسبت به ایده های ازدواجم دادم خودت می دونی ولی تو هرمجلسی که میشه وجلوی عموم اینا همش حرف منو میکشه وسط وازهروسیله ای برای خورد کردن خانواده خواستگار من استفاده میکنه ولی همیشه میگه خودش خیلی پسر خوبه وپدرومادرخوبی داره ولی خانوادش خوب نیستن اصلا خانواده نداره و.....
من ازشون ناراحتم خیلی خیلی وقتا گریه میکنم که اشتباه کردم 30سال بهشون احترام گذاشتم این همه ازلحاظ عاطفی ومالی کمکشون کردم؟؟؟؟؟؟
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
نه ساراخانوم گل تو اشتباه نکردی،راه درست همین بود.
ببین عزیزم هیچ وقت سعی نکن به واکنشهایی که درمورد خواهرت یادرآینده درمورد(خواهر شوهر،جاری ویا مادرشوهر)میشه توجه کنی.اینجوری خودتو ازبین می بری،ازطرفی هم شاید بقیه به چشم حسود بهت نگاه کنند.
البته وقتی داری حرفای دلت روبرای ما می گی می بینیم این فکر برخلاف واقعیته اما مردم که ازدلت خبرندارن!
سارا جان سعی کن نیمه پر لیوان روببینی و ازاینکه چرا با خواهرم فلان رفتارشد وبامن نه بپرهیزی.
به این فکر کن که ازدواج کردی،اون موقع هم می خوای بگی باهمسر خواهرم فلان رفتارشد، فلان چیز رو واسش خریدن ولی برای من نه؟
عزیز دلم سعی کن اصلا به اینجور چیزا فکرنکنی،این باعث میشه اعتمادبه نفست رو ازدست بدی، اعصابت خراب بشه ونسبت به خانواده سرد.
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
آریانای عزیزممنون از راهنمائیت
میشه بگی الان چکاربایدبکنم ؟میدونم که خانوادم دوست دارن خوشبخت بشم برای همین سخت میگیرن
ولی حساس شدم
الان چکارکنم؟
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
اشتباه شما اینجا بوده :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارابختیاری
مامانم وقتی دستم تو جیبم رفت سعی کرد رابطشوخوب کن ولی من خسته بودم ونخواستم
حالا بخواه که ارتباطتون رو با مادر اصلاح کنی.
در خصوص خواستگارتون هم با پدرتون بیشتر صحبت کن. ملاکهاتو با هاش درمیون بذار و سعی کن در موضوعات منطقی و استدلالهائی که میاری اونو مجاب کنی.
اگر ملاک شما خوبی خواستگار هست و نه وضعیت مالی اون ، این رو شفاف و صریح به پدرتون و درکمال احترام مطرح کن.
از او بخواه که در این امر خطیر پشتیبان شما باشه ، و شما رو تحت فشار قرار نده (تعهد کتبی و..) بگو چه این خواستگاری منجر به ازدواج بشه چه نشه من نیاز به راهنمائی و مشاوره با شما رو دارم و از این فرصت برای کسب تجربیات شما و نزدیکتر شدن به افکار تون بهره می گیرم.
سعی کن خیلی عجله نکنی و با نگرش مثبت به قضیه خواستگاری خواهرت نگاه کنی. نذار افکار منفی روح و روانت رو اذیت کنه. خودتو رو وارد صحنه زندگی کن ، نظرت رو تو جمع و در فرصت مناسب بده ، خیلی لازم نیست تو این زمینه حتما سایرین بگن نظر شما چیه!
چه بسا پدر و مادر و خواهرتون هم تو ذهنشون این میگذره که سارا حتی یه اظهار نظر هم در خصوص خواستگار خواهرش نکرد ، یعنی اینقدر ما رو آدم حساب نکرد!
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
به نظر منم باید رابطتو با مادر بهتر کنی اما نه حالا .بیشترین تمرکزت رو روی خواستگارت بذار .دوباره با پدرت صحبت کن.واگه ازت تعهد خواست بهش بگو هیچکس نمی تونه این تعهدو بده چون بهترین مورد هم باشه اما تا باهاش وارد زندگی نشی نمی تونی بگی به طور کامل خوشبخت می شی اگه این طور بود این همه طلاق تو جامعه نبود.اما این شخص بیشتر خصوصیات خوبو داره وهمه انسان کامل نیستند.بهش بگو چون سن منم داره می ره بالا نباید با ایده آل گرایی موقعیتامو از دست بدم.سن بالا ممکنه برای بچه دار شدن مشکل ایجاد کنه
یه چیز دیگه چون تو فرزند اولی شاید پدرت دوست داره بهترین همسر واسه دختر اولش انتخاب کنه.چون همیشه داماد بزرگ پسر بزرگ برادر بزرگ و...تو چشم دیگران می یاد وپدرت می خواد داماد بزرگش بهترین باشه
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
مرسیbabyعزیز:72: وآرامه جان عزیزم:72:
راستش اره چون نه تنها بچه اولم نوه اولم هستم نه تنها بابام همه فامیل (عمه وعمو وخاله ودائی و بابابزرگ ومامان بزرگ و..)خیلی دوست دارن یه شاهزاده کامل با اسب رویایی بیاد منو باخودش ببره چون خداروشکر تا حالاهم بچه خوبی بودم هم نوه خوبی هم ...... ولی به قول تو آرامه جان شرایط سنی خیلی مهمه
سعی میکنم درباره خواستگارم تلاشمو بیشترکنم مرسی
ولی میشه بگین چطوری باید رابطمو با مامانم یواش یواش خوب کنم البته خیلی بد نیست اصلا ولی اونجوری که باید باشه نیست ممنون میشم:43:
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
می تونی از همین خواستگارت برای بهتر شدن رابطت با مادرت استفاده کنی.به جای اینک ه با پدرت در میون بذاری به مادرت بگو به کمکت احتیاج دارم مادر.تو زنی احساسمو بهتر درک می کنی.می شه بگی چی کنم سر دوراهی موندم.از طرفی نیاز دارم ازدواج کنم.مثل بقیه.از طرفی شما موافق نیستی .خودتون می دونید خواستگار همیشه نیست.به نظرتون چه کنم .یه زندگی معمولی با یه شوهر خوب بهتر نیست تا اینکه منتظر بمونم یه مرد ایده آل بیاد اونم معلوم نیست بیاد.شما هم تو شرایط من قرار داشتی؟
ازین جور حرفا یا جواب میده یا نه.اگه نشد اونوقت با پدر در میون بذار.در ضمن به مادرت بگو همیشه دوست داشتم با شما صمیمی تر بودم اما نتونستم.امیدوارم نظرامون چه موافق چه مخالف ازین به بعد دوستیمون بیشتر بشه
RE: اشتباهم کجابوده نداشتن رابطه صحیح با مامانم؟
مرسی آرامه جان :46::46::43:
امروز رفتم خونه شروع میکنم :323: