رابطه

با سلام من 1 ساله که با1 آقاپسر آشنا شدم به هدف ازدواج ولی تا الان اون هنوز امکان ازدواجو نداره وبه من گفته تا7-8 ماه دیگه میاد جلو.خانواده هامون الان بیخبرند و از من خواسته که تا اونموقه باهاش رابطه داشته باشم در حدمعاشقه.حالا چیکار کنم؟:325:

بهش بگو نه!
به همين راحتي.

سلام،

به هیچ وجه به امید ازدواج راضی به چنین کاری نشوید.
اگر آمادگی ازدواج ندارد پس نباید هم رابطه ای را شروع می کردید.
حالا هم هر چه زودتر به این رابطه پایان بدهید.
هر وقت آمادگی ازدواج داشت بیاید خواستگاری.

و این را به شما بگویم، اکثر پسرهایی که این حرفها را به دختری می زنند اصلاً قصد ازدواج ندارند و هدفشان چیز دیگریست.

آخه دل کندن ازش سخته نمیخوام از دستش بدم.
ولی ازیه طرفم عذاب وجدان دارم.
میگه چون میدونم تورودارم نمیتونم پیشت باشموتحمل کنم بدونش نمیتونم.
لطفا بیشتر راهنماییم کنید تابتونم قانعش کنم.
باید چی بهش بگم؟؟؟؟؟؟
ممنون

سلام عزیزم. ببین دختر خوب روحیات آقایون با خانومها فرق میکنه. من بالاخره سنی ازم گذشته و یکسری تجربه ها در ارتباط با جنس مخالف بیشتر دارم. هر چه شما بیشتر کوتاه بیایید و خودتان را دراختیار ایشون قرار بدید ایشون حتی اگر به قرآن هم قسم بخوره، نظرش در مورد شما عوض خواهد شد. پس شما کاملا خودتون رو بکشید کنار. سختیش خیلی می ارزه به نتیجش. بگید که من برای خودم ارزش قائل هستم و تا اینجا هم اشتباه کردم و دیگه نمیخوام نه با شما نه با کس دیگه ای نزدیک شم. ببینید پسر ها حتی اگر با دوست دخترشان هم ازدواج کنند بعد از ازدواج همان دوستی را مثل پتک توی سر دختر میکوبند. پس از همین الان جلوی این موضوع را بگیرید. وگرنه چند مدت دیگه با این حرف او مواجه میشوید: کاش یک خورده خودتو برام دست نیافتنی کرده بودی
در بهترین حالت ماجرا این است که تا ۵ تا ۶ سال دیگر اگر همدیگر را تحمل کردید از روی ناچاری با هم ازدواج میکنید! پس شما محکم بگویید: نه! و به ایشان زمانی بدهید مثلا ۶ ماه دیگه یا ۷ ماه دیگه وقت داری اما بدون ارتباط با من. در ضمن در این مدت مطمئن میشوید که ایشون برای شما مناسب هستند و از عشقشان هم مطمئن تر میشوید. در این فاصله هم مهارتهای ازدواج را یادبگیرید و مطمئن شوید که فرد مورد نظرتان با ملاکهای ازدواج شما مطابقت دارند. اما به این ازدواج دل نبندید تا سر خورده نشوید.:43:

فرناز خانم عزیز
هرگز نه به این آقا پس رو نه به هر نامحرم دیگه ای همچین اجازه ای نده:305:

مطمئن باش پسری که قصد ازدواج با تو رو داره هرگز بهت همچین پیشنهادی نمیده چون از همون اول نسبت به دختر مورد علاقه اش احساس شرم و حیا داره و نمیخواد اونو به گناه بندازه!

تو چنین روابطی قصد دخترها ازدواجه و قصد پسرها سوء استفاده و چون پسرها اینو میدونند از ابتدا با قول ازدواج دختر رو اغفال میکنندف حواست باشه!

رابطه ات رو باهاش قطع کن و بگو هر وقت شرایط ازدواج داشتی بیا خواستگاری.

نگو نمیتونم و سخته و دوستش دارم و ... چون دیگران تونستند تو هم میتونی البته اگه خودت بخوای.

گفتنی ها رو دوستان گفتند. دیگه چیزی باقی نمونده که من بگم. فقط فکر کردم شاید بد نباشه بهتون یاد آوری کنم اگر خودتون با تن دادن به این نوع روابط احترام خودتونو زیر پا بگذارید. دیگه نباید انتظار احترام را از دیگران داشته باشید!
همیشه وارد شدن آسونه ولی خارج شدن.....
راستی دیدم امروز عضو شدین خیلی خیلی خوش اومدین:328:

دوست من بذار منم تجربمو که شبیه توست بگم:
من برای اولین واخرین بار با پسری ارتباط برقرار کردم
من اهل هیچی نبودم و نیستم
حتی نمیخواستم دستم به دستش بخوره.
ولی به این راضیم کرد.
دفعه بعد بوسیدن میخواست،راضی نشدم
دفعه بعد هم یه چیز دیگه خواست
با قاطعیت کات کردم.
که کاش زودترکات کرده بودم
اون منو باحرف زدن در مورد ازدواج داشت گول میزد.
ولی من اونقدر احتیاط کردم و بهش سخت گرفتم که بالاخره دستش واسم رو شد.

الان وقتی یادم میفته که دستمو تو دست نامحرم دادم از خودم حالم میخوره-وقتی به دستام نگاه میکنم از دستام بدم میاد،با خودم میگم این چه غلطی بود من کردم.
درصورتیکه اون ادم فقط دنبال همین چیزا بود.
پشیمونم پشمون
منی که برای اولین و اخرین بار باکسی ارتباط برقرار کردم اونم به قصد ازدواج اینطوری از اب دراومد.
متنفرم از خودم.
من پاک بودم وحالا دستام دیگه الوده دستای اون شدن که باهیچ شستنی پاک نمیشه.
عذاب وجدان تا اخر عمر منو ول نخواهد کرد.:302:
دیگه هیچ گونه ارتباطی برقرار نخواهم کرد؛من توبه کردم امیدوارم خدا ببخشه منو.:316:

:324:دوست من توصیه من اینه که کسی که همچین حرفی رو میزنه فقط تو فکر لذت بردن خودشه،واصلا هیچ فکر دیگه ای نمیکنه
به اینده فکر کن
یا اون میاد وباهم ازدواج میکنین که بازم کار الانت گناهه
یا تو رو با عذاب وجدانت رها میکنه
درهردوصورت تو میمونی و حس پشیمونی
دقیقا مثل الانه من
تازه شرایط تو بدتر هم هست که درمورد معاشقه کردنه :163:
من فقط دستمو داد تو دستش ،اینطوریم
تو اگه اونکارو کنی ،خدا میدونه چی میشی:163:

تصمیم با خودته،مطمعن باش رها شدن از انجام گناه اسودگی باور نکردنی بت میده که وابستگی و دلبستگی به اون شخص کمرنگ و محو میشه
منم الان خیلی خوشحالم که تو دام اون نیفتادم :227:

حتما بعد از 7 - 8 ماه دیگه هم میگه چند وقته دیگه هم صبر کن و همینطور بهونه... وقتی بخودت میای میبینی زمان همینطوری بدون نتیجه گذشته و اون موقع راه برگشتت سخت تر میشه پس دوست عزیز خیلی به نفعته که رابطتو الان قطع کنی با اینکه یک ساله از ربطتتون میگذره ولی باز بهتر از فرداست :305:

فرناز،اگر می خوای خدایی نکرده هرزه بشی،یا عذاب وجدان داشته باشی یا تو زندگی مشترک همیشه نگران موضوعی

باشی که مبادا لو بره،به خواسته این به اصطلاح دوست تن بده.

نمیدونم چرا نمیتونم یه چندماهی هم باهاش کات کرده بودم ولی بازم 2باره به سمت اون برگشتم.
همینکه میدونم اون تنها پسریه که باهاش بودم فکر میکنم بدون اون نمیتونم مخصوصاکه اون همشهریمه وهرجاکه میرم احساس میکنم که الان میبینمش و اینکه انگار عاشقش شدم..
خیلی حالم بده خیلی...:exclamation:

فرناز خانم ، نظر من هم نظر دوستان قبلی هست.
اگر اینده برات مهمه تسلیم احساسات نشو... مخصوصا در این مورد که اسیب بسیار جدی و جبران ناپذیری می تونه به شما وارد بشه
یا علی:72:

میشه بپرسم چرا مدیرسایت همدردی که خودشون هم 1مشاورن توی نظرات هیچ نظری نمیدن؟!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farnaz1

میشه بپرسم چرا مدیرسایت همدردی که خودشون هم 1مشاورن توی نظرات هیچ نظری نمیدن؟!

---

فکر می کنم به اندازه کافی به شما پاسخ داده شده.
چیزی که این آقا پسر از شما می خواهد یعنی در دام انداختن شما.

من نمی گویم که او آدم بدی هست، چون نمی توانم چنین قضاوتی راجع به او بکنم.

ولی این کار باعث پشیمانی هر دوی شما خواهد شد.
به خصوص شما که دختر هستی بیشتر ضربه خواهی خورد.

همه دوستان به شما گفتند که این مسیر اشتباه است.
شما هنوز امید داری که مثلاً یکی از کارشناسان بیاید بگوید اشکال ندارد با او رابطه داشته باشی؟!

دوست من، ما اینجا شاهد تاپیک های زیادی بودیم که خیلی ها از همین روابط اشتباه ضربه های بدی خوردند.
پسری که می خواهد با شما خارج از چهارچوب ازدواج چنین رابطه ای داشته باشد یا قصد سوء استفاده دارد، یا خودش هم نمی داند که چه کار اشتباهی انجام می دهد.

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟

در ضمن در رابطه با موضوع رابطه جنسی قبل از ازدواج کارشناسان سایت تا به حال در تاپیک های دیگر نظرشان را گفته اند.
من یکی از آنها را برای شما در این پست می گذارم:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

(26/1/1386)

رابطه ی جنسی قبل از ازدواج

همانطور که برای رفتن به بام از نردبان استفاده کرده و پله پله به بام می رسیم. و اگر مستقیما بتوان روی بام رفت ، پس هیچ نیازی به نردبان نیست! ازدواج هم برای خود نردبانی دارد و پله های آن همان معیارهای ازدواج و تمام مسائلی است که شما باید قبل از ازدواج بپیمائید.
اگر شما در همان ابتدا چنین ارتباطی و در ادامه ازدواجی را داشته باشید و به تمام کامروایی های ازدواج دست پیدا کنید ، هیچ نیاز به بررسی و شناخت و تفکر نیست.
لازم نیست همه چیز را خودمان تجربه کنیم.مثلا مواد مخدر، خودکشی و ... . چون راه برگشت یا نیست یا بسیار بسیار مشکل است.
اگر شما نیز دست به چنین تجربه و آزمایشی بزنید،
باید قید یک ازدواج موفق را بزنید و بر سیاه بختی که خود مسبب آن بوده اید گریه کنی.
شما می توانید از آن شخص بخواهید برای ازدواج به صورت رسمی اقدام نمایید، شما هم تمام مراحل شناخت همسر و معیارهای ازدواج را بررسی کنید و اختصاصا و حتما در این مورد به مشاور خانواده مراجعه فرمائید تا ازتهدیدی که برای خودتون تدارک دیده اید ، بیشتر آگاه شوید.

---

هنوز هیچی نشده معاشقه و از اینجور کارا!
بابا به خودت بیا خواهر عزیز.
من نمیگم قصد اون پسره بده. شاید هم قصدش واقعا ازدواج باشه.
ولی مطمئن باش که این راه درستش نیست.
امتحانش کن
یه مدت طبق توصیه دوستان عمل کن
اگر واقعا تو رو بخواد کوتاه نمیاد... که متاسفانه باید بگم احتمال اینکه باهات بمونه خیلی کمه چون میگه وقتی به این راحتی با من رابطه برقرار کرد لابد فردا... اصلا این دختره بدرد نمیخوره...
اینو از دوستام ززیاد شنیدم. نزار واسه تو هم تجربه بشه

و جمله قشنگی که نمیدونم کجا دیدم رو بهت میگم:
مردی یک مرد به مردانگی بودن اوست
و زنی یک زن به دست نایافتنی بودن اوست

روح و جسمو احساست رو براحتی در اختیار کسی نگذار...

بهش اس ام اسی گفتم توکه میدونی چقد دوست دارم پس توهم اگه منو1ذره دوس داری بزار واسه بعد ازدواج.
اون گفت منم دوست دارم عزیزم ولی نمیتونم شرمنده.بعدامتحانام میریم خونه...
منم بهش گفتم که من دختری نبودم که حتی دست نامحرم بهم بخوره ولی بخاطر توبوده که تا اینحدهم پیش رفتم.بزار برای7 ماهه دیگه لذتشم همونموقست.
ولی اون دیگه هیچی نگفته
:303:

خيلي كار خوبي كردي دوست خوبم :104: نه گفتن به پيشنهاد اون به معناي اين نيست كه دوستش نداري و ... ايشون هم اگر شعور و قدرت درك اين قضيه رو داشته باشه درك ميكنه و ديگه چنين پيشنهادي بهت نميده

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farnaz1

منم بهش گفتم که من دختری نبودم که حتی دست نامحرم بهم بخوره ولی بخاطر توبوده که تا اینحدهم پیش رفتم.

---

فقط حد و حدودش رو براي خودت تعريف كن و هرگز از اون حد تجاوز نكن! اين حدو حدود رابطه با اون آقا رو اعتقادات خودت و فرهنگ جامعه رقم ميزنه نه ميزان علاقه ات به اون آقا!
مطمئن باش اگر شما رو بخواد براي ازدواج قدم برميداره و اگر نخواد همون بهتر كه زودتر بره ...

احسنت بر شما. بهترین کار رو انجام دادی
بزار اون همیشه دنبال شما باشه نه شما دنبال اون.
و یک نکته اساسی رو که خانم یاسا مطرح کردند و واقعا باید عمل کرد اینه که از همین حالا باید یک سری خط قرمزها و حد و مرزهایی واسه خودت مشخص کنی و سعی کنی به اونا پایبند باشی تا گرفتار مشکلات این چنینی نشی

درضمن از ابراز علاقه قبل از قطعی شدن ازذواج "اکیدا و مواکدا و تاکیدا و... بپرهیز! بخدا به جرات میتونم بگم که هیچ مردی "باطنا" دوست نداره همسرش قبل از ازدواج اینقدر عشقولانه بازی در بیاره و خودش رو بخاطر آقا بیاره پایین. در واقع همون صحبتی که خودتون کردید رو منم میگم که : لذتش رو بزاریم واسه بعد ازدواج که مطمئنا خیلی بهتر و سالم تر هست.

در تصمیمتون شک نکنید. رابطتون رو کمتر و در حد Over Cut کنید و بزارید اگر واقعا شما رو میخواد با تلاش به شما برسه.

عزیزم خیلی خیلی کار خوبی کردی. همینطور محکم باش. به خدا توکل کن حتما کمکت میکنه.
ببین ما دوستتیم توی این همه سال تا بحال یک خواستگار نداشتم که بهم این پیشنهاد رو بده . کسانی که این پیشنهاد رو دارند غیرقابل اطمینان هستن و آدم زندگی نیستند. شخصیت با ثباتی ندارند. پس خیلی مواظب باش که اگر دوباره التماست کرد احساساتی نشی. وگرنه چند مدت بعد میای اینجا گریه و زاری کنان که به دادت برسیم. میدونم خیلی خیلی سخته اما باورکن میارزه و خوشبختیت در گرو این کار توست.:323:

شما این مطلب را هم بخوان:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

(12/2/1386)

آیا واقعا من را برای ازدواج دوست دارد؟

این بدیهی است که هر دختر یا پسری که قصد ارتباط با جنس مخالف خود را دارد از یک سری شگردها استفاده می کند.
مثلا تو خیلی قشنگی، خیلی با وقاری، خیلی فهمیده ای، خیلی باهوشی، خیلی احساساتت پاکه، هیچکه مثل تو نمیشه، تو با همه فرق داری، من توی دنیا فقط به تو فکر می کنم، من بی تو می میرم. و هزاران شگرد و ترفند دیگه...،
اگر یه سری از روی تحقیق در اینترنت به بعضی سایتها بزنی ، شاید هزاران یا میلیون ها از این شگردها وجود دارد، اصلا عنوان مطالب اینست :« هزار راه مخ زنی دختران» ، یا « چطوری یه دختر رو تور کنیم» و .....

شما بیا یه تحقیقی روی متن ترانه ها بکن، ببین از چه ادبیات قشنگ و ظریفی استفاده می کنند. همه اینها را گفتم که یک دفعه زندگی را علیرغم زرنگی مثل فیلم هندی نبینیم، که اولش پسر را عقب هل می دهیم، بعد اون هر دفعه یه طوری جلوی ما را می گیره و در نهایت ، آره ما هر دو عاشق هم می شیم. و ما هم همانطور فکر می کنیم که اون فکر می کرد.
این بند که در بالا گفتم ، به نظرم شاه بیت راهنمائی من به شماست،( اگر گرفته باشی).

حالا شما واقع گرایانه با قضیه برخورد کن ( نه مثل فیلم هندی) ، مشاهده می کنی که چقدر این دل نگرانی ها حل می شود. می پرسی چگونه؟

http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...fead9216ff.gif

شما در آستانه سن ازدواج هستی، منطقی هستی و اسیر احساسات و هیجانات افراطی نیستی. شخصی به شما ابراز علاقه می کنه، و شما او را آزمایش می کنی ، متوجه می شوی او به شما دروغ می گوید و او همزمان طالب ارتباط با افراد دیگری هم هست، ولی وقتی دستش رو می شود، شروع به دفاع از خود می کنه و در نهایت، با یک معذرت خواهی سروتهش را هم می آورد. ( خب تا اینجا درست).

اما بعدش: او اصرار به ارتباط با شما دارد. شما مردد می شوید که آیا راست می گوید یا نه ؟! اینجا باید شما بیشتر او را بشناسید، که آیا فرد متعهد و مسئولی هست. و شما هم که دنبال لذت و تفنن نیستید، شما به زندگی می اندیشید و به ازدواج ، پس باید زمینه آزمایش واقعی را فراهم کنید، یعنی با خانواده در میان بگذارید، و از او بخواهید که از طریق خواستگاری رسمی رابطه ادامه یابد( محک جدی بودن را به او بزنید)، که اگر با هزار و یک بهانه قبول نکرد، پس دروغهایش را پایانی نیست و اگر خواستگاری رسمی با حضور والدین صورت پذیرفت، فرصت بسیار عالی هست که شما و خانواده تان از نزدیک با او آشنا شوید.( در غیر این صورت این موش و گربه بازی ها برای چیست؟)

بعضی وقتها یک نفر یک ماشین قراضه داره، می خواهد بندازه به یک نفر، مثل بعضی بنگاه دارها، شروع می کنه به اینکه : آقا رنگش متالیکه ، فرمونش هیدرولیکه، موتورش تازه نفسه، بدنه اش فابریکه و ...، هزارتا دروغ یا تحریف واقعیت ، چون می خواهد بفروشد و خلاص شود، چون دیگه کاری با این ماشین و این خریدار نداره، فقط یک لحظه برنده بشه و تمام. لذا حرفهای دو پهلو می زنه ، بعضی چیزا را نمی گه، بعضی چیزا را یه قسمتش رو میگه و یه قسمتش رو نمیگه، و آخرش که خریدار و خامش می کنه، لبخند رضایت و پیروزی می زنه.
اما یه وقتی شما یه ماشینی داری می خواهی باش بری سفر، می بری مکانیکی ، میگویی آقا ، مثل اینکه موتورش یه صدایی می ده ، بررسی کن، حتی اون آقا اگر بگه من چیزی نمی شنوم ، شما اصرار می کنی که بیشتر دقت کنه، لاستیک ماشین رو عوض می کنی ، و خلاصه دنبال عیب و نقصهای اون می گردیی که قبل از سفر بر طرف کنی ، تا توی سفر نگذارتت، توی جاده نمونی تا نه راه پیش داشته باشی ، نه راه پس. لذا وسواس به خرج می دهی که حتما با ماشین سالم مسافرت کنی.
حالا در ازدواج ، دختر و پسرها دو جور نگاه به ازدواج دارند. یکی نگاه بنگاه داری و خرید و فروش ، و یکی نگاه همسفری.
اگر ما می خواهیم هم آغوش فردی بشیم و یه عمر همسفر بشیم، حق داریم که از هر لحاظ از اول بدون احساسات افراطی، دقیق موضوع را بررسی کنیم. هم نقاط ضعف خود را بگوئیم و هم از همسفرمان بخواهیم نقاط ضعف خود را بگوید. نه اینکه نگران پیدا شدن نقص ها باشیم.

http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...fead9216ff.gif

خلاصه:
- موضوع ارتباطتون را با خانواده طرح کنید و به رابطه خود رسمیت ببخشید و به او بگوئیدکه حاضر به تفنن و لذت بی هدف نیستید و اگر او هم طالب هست باید قرار خواستگاری بگذارید( تا بیشتر همدیگر را بشناسید و بررسی کنید که آیا با هم تفاهم دارید یا نه؟)

- اگر ایشان هر بهانه ای بیاورد که این مسئله را به تعویق بیندازد یا از زیر آن شانه خالی کند ( حتی اگر دلایل کامل منطقی داشت) باز هم ادامه به این ارتباط به صلاح شما نیست.

- اگر او نیز به ارتباطتون رسمیت داد و با خانواده در میان گذاشت و خواستگاری صورت گرفت، اینجا اول آشنایی است نه آخرش، پس هل نشو، و معیارهای ازدواج را با مشورت خانواده دقیقا بررسی کن.

- هیچ نگران نباش. چون اگر این شخص به همان فهمیدگی باشه که شما تصور می کنی، وجود تو را طالب هست، و نمی تواند به بهانه جزئی شما را ترک کند و اگر شما اشتباه می کردید و او اینگونه خود را نشان داده ، ولی آدم ظاهر بین و لذت طلبی هست، پس چه بهتر قبل از ازدواج این را متوجه شوی

- مجدد یاددآوری می کنم ، شناخت یک آقا و یک خانم فقط از طریق صحبت و چت و تلفن و به صورت تک به تک ، احتمال خطا را بسیار بسیار بالا می بره ، پس بهتره قبل از هرگونه قضاوت سطحی در مورد یکدیگر، ارتباطتون را با رسمیت بخشیدن و ارتباط بر قرار کردن با خانواده های یکدیگر عمق ببخشید

---

سلام عزیزم

واقعا برات خوشحالم که به موقع این سایتو پیدا کردی و دچار مشکل نشدی

دوستان اینقد خوب، عاقلانه، محترمانه و صمیمانه جواب میدن که واقعا دیگه جای هیچ حرفی نمیمونه.

امیدوارم این دوره ی گذارو به سلامتی طی کنی:72:

اون گفت اگه اینجوریه پس جزجدایی راهی نیس!من بدون رابطه باهات نیستم اگربااینشرط باشی هستم.یعنی من ارزشم همینقدره؟اندازه 1خوشگذرونی لحظه ای واسه ارضای نیازجنسیش؟؟بااین همه خاطره منوتنهاگذاشتو رفت.اون واقعا نامردبودکاش خیلی زودتر میشناختمشواینهمه مدت ادامه نمیدادموآبروی خودمونمیبردم.
چندروزه فقط دارم گریه میکنم بااین عذاب وجدان چجوری به زندگیم ادامه بدم دیگه هیچ هدفی ندارم.کاش زودترازینا میفهمیدم که دوستیوروابط قبل ازدواج چقدرمزخرفه چقدر به ضرردخترتموم میشه.خدایاگناهان منوببخش و کمکم کن تا2باره اشتباه نکنم.دیگه همش میترسم فکر میکنم سایه اش دنبالمه حتی اگه 1روزی ازدواجم بکنم میترسم اگه 1روزی بخوادسرم تلافی کنه چی؟؟ بیاد بگه به همسرآیندم که من باهاش دوست بودمو............ازخودم بدم میاد:302:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستی و روابط قبل ازدواج مزخرفه فقط به ضرردخترتموم میشه.امیدوارم دیگه هیچ دختری مثل من تودام این پسرا نیفته که آخرش بیفته به این حالوروزیکه من دارم
روابط قبل ازدواج ...هرگز!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

روابط قبل ازدواج ...هرگز!

فرناز خانم،

خدا رو شکر شما دست به اون کار نزدی و فریبش رو نخوردی.

این برات یک تجربه گران بها شد تا بدونی این دوستی ها با چه هدفی هستند.

سعی کن ازش درس بگیری و دیگه این اشتباه رو تکرار نکنی.

در رابطه با ازدواجت هم بالاخره شما خودت با خواستگارت راجع به گذشته صحبت هایی خواهید کرد و با هم به توافق می رسید.

توکلت به خدا باشه.

إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ (بقره 222)
خداوند، توبه‌کنندگان را دوست دارد

ولی من در مورد این رابطه حاضرنیستم به همسر آیندم چیزی بگم ترجیح میدم بمیرم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

یعنی واجبه گفتنش؟؟؟؟؟؟؟؟همین عذاب وجدانش برای خودم کافی نیس؟نباید فراموش بشه؟

به نظر من الآن اصلاً وقت مناسبی برای فکر کردن راجع به این مسئله نیست.

شما الآن یک شکستی داشتی و باید اول با این قضیه کنار بیای.

به خودت فرصت بده.

در همین سایت مقاله هایی هست در این باره که چطور باید با پایان یک رابطه کنار بیاییم.
برای مثال این مقاله: مقابله با مشکلات پایان یافتن یک رابطه.

در رابطه با گفتن این قضیه به خواستگارت هم بعداً در همین سایت تاپیک های مختلفی پیدا خواهی کرد.

موفق باشی.

:46: خیلی کار خوبی کردی. اصلا نگران نباش. خدا را شکر که هیچ اتفاقی نیافتاده. مدام روزی صد بار اینو یادت بیاد که چقدر خدا مراقبت بوده تا توی چاه نیفتی. هر وقتم دلت گرفت بیا اینجا و درد دل کن. اما از الان قشنگ بشین و به خودت برس. فقط و فقط به فکر خدا باش. توی آینه نگاه کن حیفه چشمای خوشگلت نیست. گریه نکن عزیزم. خدا هم خیلی خیلی دوست داره. فقط از خودش کمک بخواه همه چیز میشه بهشت. فقط ازش بخواه که ازت آزمایشهای سخت سخت نکنه. اما مراقبت باشه که به بهترین جاها برسی.:323:

مرسی عزیزم که بهم دلداری میدی نمیدونم شما آقایین یا خانوم وچندسالتونه ولی دعاکنیدبتونم ازپس این عذاب وجدان بر بیام یعنی اون واقعا منو دست نداشت؟پسراهمشون ازینفکرامیکنند واسه اون احترامودوس داشتن ارزشی قایل نبودیعنی؟اون پیش خودش چی فکرمیکرد؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farnaz1

یعنی اون واقعا منو دست نداشت؟پسراهمشون ازینفکرامیکنند واسه اون احترامودوس داشتن ارزشی قایل نبودیعنی؟اون پیش خودش چی فکرمیکرد؟

---

دوست عزيزم به اين تفكرات بها نده! ولشون كن. شايد دوستت داشت اما كم تحمل و بي ظرفيت بود! شايد دوستت نداشت و قصدش قريب بود! شايد هم يك امتحان الهي بود :305:
اين طوري نيست كه همه ي پسرا يه جور فكر كنند يا ...
تو ناراحت نباش كه اون فرد دوستت داشته يا نه . خوشحال باش از اين كه در مسيري حركت كردي كه درسته و خوبه :104: و مطمئنا جوابشو خيلي زود ميگيري
مطمئن باش :310:

فرناز عزيزم تو بهترين كارو كردي و به نظر من عذاب وجدان اصلا نبايد داشته باشي
مهم اينه كه اشتباهتو تصحيح كردي و مطمئن باش خدا از اينكه برگشتي به راه درست خيلي خيلي خوشحاله
و اينكه مطمئنم كه كمكت ميكنه كه با استفاده از اين تجربه اي كه به دست آوردي ازدواج موفقي داشته باشي
عزيزم تنهايي تو با كمك اين سايت و دعا خوندن پر كن
برو تو همه تاپيك ها ونظر بده
هم اطلاعاتت ميره بالا و هم تنهايي تو يادت ميره

سلام
اون بعد2هفته اس داد و گفت باشه قبول سکس توخونه ازت نمیخوام.ولی من چون دیگه دلم تیکه تیکه شده وشکسته وانتظارنداشتم که بخاطراین موضوع کات کنه گفتم که هوسبازیات حرمتاروشکست دیگه باهات کاری ندارم.
ولی هنوزم مرددم من یعنی میتونم اونوببخشم؟من بایدچیکار کنم؟؟؟من رابطه ی2باره روقبول نکردم وگفتم دیگه حق نداره اس بده ولی امکان داره باز در آینده هوس کنه اس بده.در ضمن من24 سالمه واون29 سله ودانشجوس هنوز وفوق میخونه.

دوست عزیز
آزموده را آزمودن خطاست
این دوستتون امتحانش و پس داده و معلومه اهل یک رابطه درست نیست و می خواد شما رو وابسته تر کنه
که اگر دوباره امکانش بود بهتون نزدیک تر بشه :163:
مواظب خودت باش :160:

mamnon be khatere rahnamayiton.baghie dostan nazareshon chie?

farnaz1 عزیز

به هیچ وجه رابطه نه فقط با ایشون بلکه با هیچ پسر دیگه ای نداشته باش .

به ایشون خیلی محکم و قاطع بگو من خوب فهمیدم هدفت در رابطه با من ازدواج نیست و فقط سوء استفاده هست و همین برای شناخت مردانگی و غیرت شما کافیه . و رابطه با تو درس بزرگی به من داده که دیگه هیچ پیشنهاد ارتباطی به قصد ازدواج رو جز با خواستگاری رسمی از طریق خانواده نپذیرم . سپس تمام راه های ارتباطی رو قطع کن ، یعنی خطتت رو عوض کن . با وسوسه کنجکاوی در مورد اینکه چه حرفی داره و .... هم مبارزه کن . و یقین بدان که این فرد شما را جز برای لذتهای خود نخواسته .

لطفاً لینک زیر رو به دقت مطالعه کن :

گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش

fereshteye mehrabone aziz nemidonid che hale badi daram kheili asabi va parkhashgar shodam.
dos daram bishtar rahnamayi va komakam konid.

ehsas mikonam ke hanoz dosesh daram hamash behesh fekr mikonam darhalike ba khodam goftam ke dige hagh nadaram behesh fekr konam.

yani on az hamon aval ghasdesh so estefade bode?

dar hamon avayele rabetamon on pesare ba khahar ham sohbat kard va hamchenin goft ke ba sohbate ba mamanam ham moshkeli nadare.

vali man goftam che faide sohbat koni vaghty gharra nis alan biay khastegario.........

nemidonam alan ke fek mikonam ghasdesh age vaghean soe stefade bode az

khodam bishtar motenafer misham va hamchenin az oun

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ba in ke bazdid az in mozo ziade vali dostan kheili kam nazar midan va baham harf mizanand:302:
darhalike bazi az mozoat ro kheili ziad dar moredesh bahs mikonand!
midoan shayad in mozo vasaton tekrarie va dige jaye bahsi nadare.

behar hal mamnon hastam az hamegi

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

[align=center]** *[/align]

سلام دوستان پس چرادیگه هیچکی باهام همدردی نمیکنه؟
فرشته ی مهربون چرا دیگه ازم سر نمیزنی؟:323:

گفتنی ها گفته شد فرناز عزیز. دیگه بقیه ش بستگی به توان و ارداه خودت داره عزیزم :104:

فرناز خانم،

شما که خودت متوجه شدی این دوستی اشتباه بوده.
همه هم هم نظر بودند که باید به این دوستی پایان دهید. در ادامه هم همه گفتند که دیگر با ایشون تماس نگیرید.

شما رو درک می کنم. فراموش کردن خیلی سخته.
گاهی سختی فراموشی رو که رو به روی خودتون می بینید، شاید بترسید.

ولی باور کنید فراموش کردن بهترین راهه.

پس به ایشون فکر نکنید. حتی راجع به این فکر نکنید که او قصد سوء استفاده از شما داشته یا نه.
دیگه این رابطه تموم شد.
بیخودی در دلتون ایجاد تنفر نکنید.

چند وقت برای خودتون برنامه های مختلف بگذارید و سر خودتون رو گرم کنید. با دوستان و خانواده باشید.

بالاخره روزهای سختی هست. خیلی ها تجربه کردند. ولی می گذره...

موفق باشید.

سلام حامدعزیز
خب من میگم حالا که اون برگشتوگفت که میخادبدون اون رابطه باهام ادامه بده بازم میشه گفت که قصدش سواستفاده بوده وهست؟؟؟بازم بایدبدون چون وچرا کات کرد یا راه حلی وجودداره؟

راهی که بقیه رفتند رو نرو:72:

به جاش برو تاپیک های بقیه رو بخون

فکر کردی الان کوتاه اومده بعدا دوباره مطرح نمی کنه؟

خودت رو درگیر نکن

اگه دوست داشتنش واقعی بود از اول هم همچین حرفی نمی زد بخاطر شرم و حیا و احترام به طرفش.

به ابشون بگید که اگر واقعا نیتشون خیره از طریق خانوادشون اقدام کنند و شما به اندازه کافی از ایشون شناخت پیدا کردید و دیگه لزومی نمی بینید بیشتر با هم رابطه داشته باشید . ضمن اینکه من اگر جای شما بودم فقط با در نظر گرفتن اینکه ایشون چنین پیشنهادی به من دادن حتی اگر تمام خصوصیات خوب یک مرد رو داشتند ایشون رو با قاطعیت تمام رد می کردم و دیگه اصلا بهشون فکر نمی کردم. کسی که امروز به شما بدون هیچ احترامی برای شما چنین پیشنهادی می کنه قابل اعتماد برای یک عمر زندگی نیست.