-
دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام به همه دوستان
لطفا همه خانم هایی که دوران نامزدی رو طی میکنند و یا دوران نامزدی رو طی کردن و الان مشغول زندگیشون هستن کمک کند و بگن که چه چیزی اونها رو در این دوران خوشحال میکنه و یا اینکه انجام چه کار های از طرف آقایون برای خانم ها ایجاد محبت و وابستگی میکنه
در کل وظایف آقایون در این دوران چی هست و آقایون ملزم به رعایت چه کار هایی هستن
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
دوستان با نظراتشون من رو شرمنده کردن خیلی ممنون که اینهمه نظر دادین
خودم اولین نظر رو میدم
یکی از وظایف آقایون ایجاد مهر و محبت هستش که میتونن با هدیه دادن یا گل دادن ابراز محبت کنند البته از ابراز محبت به صورت کلامی هم نباید غافل بشن جملات محبت آمیز و عاشقانه خیلی کاربرد داره
حفظ آراستگی در ظاهر و پوشش هم خیلی مهمه
متاسفانه نامزد من به هیچ کدوم از اینها اهمیت نمیده انقدر از لحاظ مالی در حد بالایی قرار داره که من بهترین هدیه هم بگیرم به چشمش نمیاد
لطفا خانمها نظراتشون رو هم بگن چی اونها رو خوشحال میکنه من بی صبرانه منتظرم
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام. من زیاد توی اینجور مسائل وارد نیستم. اما وقتی این جمله تون رو دیدم:
نقل قول:
انقدر از لحاظ مالی در حد بالایی قرار داره که من بهترین هدیه هم بگیرم به چشمش نمیاد
دلم نیومد بی تفاوت برم.
بنظر من مشکل از این نیست که نامزدتون از لحاظ مالی توی رفاهه. مگه بقیه ی خانمها که از کادوی همسرشون خوشحال میشن و قدر دان اون کادو هستن، به اون کادو نیاز(از لحاظ مالی) داشتن یا مثلاً توی یه شرایطی بودن که از داشتن اون کادو محروم بودن؟!! مطمئناً اینجوری نبوده. حتی یه شاخه گل که خیلی دم دست و ارزون هست، اگه همسر آدم بهش بده، کلی معنای عاطفی داره.
من واقعاً نمیدونم مشکل از کجاست که ایشون اهمیت نمیدن. شاید شما فضا سازیِ خوبی انجام نمیدین قبل و بعد از کادو دادن. یا اینکه همین فکرتون نا خود آگاه توی رفتارتون تاثیر میذاره و این اتفاق می افته.
ببخشید دیگه گفتم که من زیاد توی این مسائل وارد نیستم. فقط خواستم نکته ای که به ذهنم رسیده بگم خدمتتون.
همیشه شاد باشید:72::72:
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
خب شما باید ببینید که او به چی چیزهای علاقه دارد و چیزی که دوست دارد را برای او بخرید.
حالا به قول خود شما شاید به علت وضع خوبش دیگر نیاز به چیزی ندارند.
شاید یک نامه محبت آمیز و عاشقانه همراه با یک گل بهترین کادو باشد! یا یک شعر!
هدیه ای که او بفهمد شما برای تهیه آن وقت گذاشتید و زحمت کشیدید.
البته شاید هم او با دریافت هز کادویی از شما خوشحال می شود، ولی آنطور که شما انتظار دارید عکس العمل نشان نمی دهد و برای همین شما فکر می کنید او خوشش نیامده.
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
دوران نامزدی فرصت شناخته نه درگیری احساسات،این باشه وقتی عقد کردید.اگرم عقد کردید بگو دوران عقد چرا پای
نامزدیو وسط می کشی؟
وظیفه ایجاد صمیمیته.ولی نمی دونم بعضی خانواده ها که نمی ذارن دختر و پسر تنها باشن چطوری صمیمیت می خواد
شکل بگیره.
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
سلام. من زیاد توی اینجور مسائل وارد نیستم. اما وقتی این جمله تون رو دیدم:
نقل قول:
انقدر از لحاظ مالی در حد بالایی قرار داره که من بهترین هدیه هم بگیرم به چشمش نمیاد
دلم نیومد بی تفاوت برم.
بنظر من مشکل از این نیست که نامزدتون از لحاظ مالی توی رفاهه. مگه بقیه ی خانمها که از کادوی همسرشون خوشحال میشن و قدر دان اون کادو هستن، به اون کادو نیاز(از لحاظ مالی) داشتن یا مثلاً توی یه شرایطی بودن که از داشتن اون کادو محروم بودن؟!! مطمئناً اینجوری نبوده. حتی یه شاخه گل که خیلی دم دست و ارزون هست، اگه همسر آدم بهش بده، کلی معنای عاطفی داره.
من واقعاً نمیدونم مشکل از کجاست که ایشون اهمیت نمیدن. شاید شما فضا سازیِ خوبی انجام نمیدین قبل و بعد از کادو دادن. یا اینکه همین فکرتون نا خود آگاه توی رفتارتون تاثیر میذاره و این اتفاق می افته.
ببخشید دیگه گفتم که من زیاد توی این مسائل وارد نیستم. فقط خواستم نکته ای که به ذهنم رسیده بگم خدمتتون.
همیشه شاد باشید:72::72:
به جون خودم عاشقشم
هر کاری بخواد براش انجام میدم
اما نمیدونم چی می خواهد
نمی دونم چی خوشحالش میکنه
نوشته های قبلی من رو بخونید متوجه میشید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
خب شما باید ببینید که او به چی چیزهای علاقه دارد و چیزی که دوست دارد را برای او بخرید.
حالا به قول خود شما شاید به علت وضع خوبش دیگر نیاز به چیزی ندارند.
شاید یک نامه محبت آمیز و عاشقانه همراه با یک گل بهترین کادو باشد! یا یک شعر!
هدیه ای که او بفهمد شما برای تهیه آن وقت گذاشتید و زحمت کشیدید.
البته شاید هم او با دریافت هز کادویی از شما خوشحال می شود، ولی آنطور که شما انتظار دارید عکس العمل نشان نمی دهد و برای همین شما فکر می کنید او خوشش نیامده.
از کادوی کوچیک تا بزرگ و گرون گرفتم نه اینکه بد برخورد کنه به چشمش نمیاد
براش مهم نیست
براش یه گردن بند 1 تومنی گرفتم صندوقچه جواهراتش رو نشونم داد چند برابر کادویی که من گرفته بودم اون تو بود مال من رو هم گذاشت اونجا و بین تمام اونها گم شد خدایی هم اصلا به چشم نمیومد
تقصیر هم نداره ها وضع مالی اونها خیلی بالاست از خودش هم خونه داره هم ماشین داره هم یه مغازه با درآمد بالا داره من هم در حد خودم دارم یه خونه دارم که دست مستجر و کاشناس فضای سبز با حقوق معمولی ولی اونها خیلی از لحاض مالی از ما بالاترن
اما اختلاف مالی با خانواده دختر اصلا خوب نیست و میشه این
اون پول براش مهم نیست همین الان در آمدش از من بیشتره حساب بانکیش رو که دیگه نگو
و این باعث یه سری مشکلاته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
دوران نامزدی فرصت شناخته نه درگیری احساسات،این باشه وقتی عقد کردید.اگرم عقد کردید بگو دوران عقد چرا پای
نامزدیو وسط می کشی؟
وظیفه ایجاد صمیمیته.ولی نمی دونم بعضی خانواده ها که نمی ذارن دختر و پسر تنها باشن چطوری صمیمیت می خواد
شکل بگیره.
ما اول عقد کردیم بعد از چند روز مراسم نامزدی گرفتیم و تا مراسم ازدواجمون 4 ماه مونده
خودم هم نمیدونم تو کدوم مرحله هستیم
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
من فکر میکنم خرید کادوی گرون تودوران نامزدی اصلا کارخوبی نیست چون وقتی ازدواج هم کردین همین انتظار میره که گردنبند 1تومنی براش بخری واقعا میتونی این کار رو براش انجام بدی؟؟؟ کادوئی بخر که بعدهابتونی بهترشو بخری یا درهمون حد بخری چون اگه بعد نتونی بخری دلیل براین میشه که دیگه دوستش نداری و...
حالا درباره این که چی خوشحالش میکنه من بعنوان دختر تو این دوران دوست دارم نامزدم برام بیشتر وقت بزاره تا پول وقت برای باهم بودن اینکه تو این مدت منو بشناسه یعنی سوال که جی دوست دارم ؟چی خوشحالم میکنه؟و... و تو این مدت خودشو نشون بده مثلا دخترا براشون مهمه همسرشون جلوی بقیه دوست وفامیل چکونه برخورد میکنه ؟وقتی حالش بده چطوری اهمیت میدی؟رفتارش نسبت به پدرومادر وخانواده چطوریه و... بازم میگم کاری رو انجام بده که بعدهابتونه انجام بده
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارابختیاری
من فکر میکنم خرید کادوی گرون تودوران نامزدی اصلا کارخوبی نیست چون وقتی ازدواج هم کردین همین انتظار میره که گردنبند 1تومنی براش بخری واقعا میتونی این کار رو براش انجام بدی؟؟؟ کادوئی بخر که بعدهابتونی بهترشو بخری یا درهمون حد بخری چون اگه بعد نتونی بخری دلیل براین میشه که دیگه دوستش نداری و...
حالا درباره این که چی خوشحالش میکنه من بعنوان دختر تو این دوران دوست دارم نامزدم برام بیشتر وقت بزاره تا پول وقت برای باهم بودن اینکه تو این مدت منو بشناسه یعنی سوال که جی دوست دارم ؟چی خوشحالم میکنه؟و... و تو این مدت خودشو نشون بده مثلا دخترا براشون مهمه همسرشون جلوی بقیه دوست وفامیل چکونه برخورد میکنه ؟وقتی حالش بده چطوری اهمیت میدی؟رفتارش نسبت به پدرومادر وخانواده چطوریه و... بازم میگم کاری رو انجام بده که بعدهابتونه انجام بده
بله شما کاملا درست میگید اصلا خوب نبود که من یه همچین کادویی ببرم ولی دوست داشتم که مهر و محبت رو تو دلش بندازم
اما در مورد خوشحالی خانم ها
من دوست دارم که وقت آزادم رو با خانمم بگذرونم و با اون خوشی هام رو قسمت کنم
دوست دارم که برای من حرف بزنه خانمم خیلی کم حرفه باید کلی زحمت بکشم تا یک کلمه حرف بزنه با هم بودن رو دوست نداره
از اینکه من زیاد ببینمش خوشحال نمیشه
میگه هفته 2 بار زیاده ما کلا هفته ای 2 بار به مدت 2 ساعت همدیگه رو میبینیم
آیا توجه به نامزدم در جمع باعث میشه که نامزدم خجالت بکشه ؟
مثلا تو یه مهمونی من برای خانمم میوه پوست میکردم و بهش تعارف میکردم یا سر میز غذا که رفتیم اول برای خانمم غذا می کشیدم و هواسم بود که چیزی کم نداشته باشه هر از گاهی هم ازش می پرسیدم که چیزی نیاز نداری یا اینکه هواسم بود که تنها نباشه یا خودم پیشش بودم یا از خواهرم می خواستم که کنارش باشه تا احساس تنهایی نکنه
توجه اصلی من تو مهمونی به خانمم بود
آخر شب دیدم که از دست من عصبانی گفتم چی شده عزیزم
گفت که تو آبروی من رو بردی عین این ندید بدید ها بودی چی می خواستی که همش هواست به من بود
در صورتی که من به احترام خانمم بهش توجه می کردم
راستش رو بخواهی خانم ها مثل جزیره نا شناخته میمونن
هنوز کسی نتونسته کشفشون کنه
هنوز کسی نمیدونه که خانم ها به چی فکر میکنند
نمی دونم که چه جوری باید خانمم رو بشناسم
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
دوست عزیز با توجه به پستهای مختلفی که گذاشتی پیداست از درون داری اذیت می شی و همه جوره داری تلاش می کنی که این رابطه خوب بشه
ولی این و بدون بک رابطه یک طرفه اصلاح نمی شه و هردو طرف باید با توجه به شرایطشون و نیازاشون رو اون کار کنند و هیچکدوم از ما از درون خانمتون خبر نداریم ولی تا زمانی که اونم
قدمی بر نداره کار چندانی نمیشه کرد.
اگه می تونی
بطور جدی بهش بگو من احساس می کنم تو مجبوری وارد این رابطه شدی یا بیا بریم مشاوره تا رو مسیر درستش قرار بگیریم.......:324:
در غیر اینصورت من دارم به جدایی فکر می کنم لطفا تو هم در موردش فکر کن(شاید حالا که وابستگیهمون کمتر راحتر باشه تا بعد که در گیر زندگی و بچه بشیم .) و لطفا نتیجه رو به من بگو......:160:
ببین عکس العملش چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر واقعا شما و رابطه رو بخواد قدمی در جهت کمک به آرامش بیشتر شما بر می داره ...:310:
اگر هم قدمی بر نداشت ببین می تونی یک عمر توی یک رابطه یک طرفه باشی .............
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سنجاب
دوست عزیز با توجه به پستهای مختلفی که گذاشتی پیداست از درون داری اذیت می شی و همه جوره داری تلاش می کنی که این رابطه خوب بشه
ولی این و بدون بک رابطه یک طرفه اصلاح نمی شه و هردو طرف باید با توجه به شرایطشون و نیازاشون رو اون کار کنند و هیچکدوم از ما از درون خانمتون خبر نداریم ولی تا زمانی که اونم
قدمی بر نداره کار چندانی نمیشه کرد.
اگه می تونی
بطور جدی بهش بگو من احساس می کنم تو مجبوری وارد این رابطه شدی یا بیا بریم مشاوره تا رو مسیر درستش قرار بگیریم.......:324:
در غیر اینصورت من دارم به جدایی فکر می کنم لطفا تو هم در موردش فکر کن(شاید حالا که وابستگیهمون کمتر راحتر باشه تا بعد که در گیر زندگی و بچه بشیم .) و لطفا نتیجه رو به من بگو......:160:
ببین عکس العملش چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر واقعا شما و رابطه رو بخواد قدمی در جهت کمک به آرامش بیشتر شما بر می داره ...:310:
اگر هم قدمی بر نداشت ببین می تونی یک عمر توی یک رابطه یک طرفه باشی .............
بله دوست خوبم
من هم متوجه شدم که رابطه عاطفی یه طرفه دارم
من هم وابسطه شدم و برام سخته که بخوام دل بکنم اما همش دارم عذاب میکشم و از این عذاب خسته شدم همش دارم تحقیر میشم و برام سخته
خانمم خیلی مغروره و این غرور داره کار میده دستش
در مورد مشاور که به من گفته نمیام میگه که تو مشکل داری و خودت هم باید بری مشاوره
من هم 1 شنبه 8 هشتم خرداد وقت مشاوره دارم می خوام برم همه چیز رو تعریف کنم ببینم مشاور چی میگه
دوست دارم تمام تلاشم رو بکنم و این زندگی رو حفظ کنم ولی وقتی نتونم چی کار میتونم بکنم
جدایی آخرین را حله
از خدا می خواهم که کمکم کنه و این رابطه رو خودش درست کنه
این روزها فقط از خدا می خواهم که کمکم کنه اول به دوستانی که مشکلات جدی تری دارن کمک کنه بعد هم به من کمک کنه
از اینکه به نوشته من اهمیت دادی ممنون
حتما در جریان میزارمت
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام دوست عزیز
جسارتا میشه بگید چجوری با هم آشنا شدید؟چند سالتونه و تحصیلاتتون چه میزان هست؟
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MiladR
سلام دوست عزیز
جسارتا میشه بگید چجوری با هم آشنا شدید؟چند سالتونه و تحصیلاتتون چه میزان هست؟
سلام
ما به صورت کاملا سنتی با هم آشنا شدیم (خواهرشون دوست مادرم بودن )
من 30 سالمه کارشناسی نرم افزار
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mta
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MiladR
سلام دوست عزیز
جسارتا میشه بگید چجوری با هم آشنا شدید؟چند سالتونه و تحصیلاتتون چه میزان هست؟
سلام
ما به صورت کاملا سنتی با هم آشنا شدیم (خواهرشون دوست مادرم بودن )
من 30 سالمه کارشناسی نرم افزار
یه پست دارم که تو همین قسمت نامزدی نوشتم مشکل من و نامزدم میتونی بخونی کامل توضیح دادم
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام دوستان
یه جمله ای رو خانم مشاور تو جلسه مشاوره به من گفت که دوست دارم نظر شما رو در موردش بدونم
طرف مقابل شما بایستی شما رو به همین صورتی که هستید بپذیرد شما نباید سعی کنید که طرف مقابلتان را تغییر دهید و همچنین خودتان را که این کاری محال است زمانی که شما برای ابراز عشق و علاقه کار هایی رو مثل هدیه دادن ، برخورد خوب و بیان احساسات مانند دوست دارم و ... به کار بردید دیگر لازم نیست کاری کنید که طرف مقابل وابسته شما شود همانطوری که ایشان کاری نکردند و شما وابسته شدید زمان بدهید که زمان حلال مشکلات است و به مرور زمان و تلاش شما همه چی روبراه میشود
کارشناسان محترم نظرشون رو در مورد جمله بالا بدید
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
[/quote]
بله شما کاملا درست میگید اصلا خوب نبود که من یه همچین کادویی ببرم ولی دوست داشتم که مهر و محبت رو تو دلش بندازم
اما در مورد خوشحالی خانم ها
من دوست دارم که وقت آزادم رو با خانمم بگذرونم و با اون خوشی هام رو قسمت کنم
دوست دارم که برای من حرف بزنه خانمم خیلی کم حرفه باید کلی زحمت بکشم تا یک کلمه حرف بزنه با هم بودن رو دوست نداره
از اینکه من زیاد ببینمش خوشحال نمیشه
میگه هفته 2 بار زیاده ما کلا هفته ای 2 بار به مدت 2 ساعت همدیگه رو میبینیم
آیا توجه به نامزدم در جمع باعث میشه که نامزدم خجالت بکشه ؟
مثلا تو یه مهمونی من برای خانمم میوه پوست میکردم و بهش تعارف میکردم یا سر میز غذا که رفتیم اول برای خانمم غذا می کشیدم و هواسم بود که چیزی کم نداشته باشه هر از گاهی هم ازش می پرسیدم که چیزی نیاز نداری یا اینکه هواسم بود که تنها نباشه یا خودم پیشش بودم یا از خواهرم می خواستم که کنارش باشه تا احساس تنهایی نکنه
توجه اصلی من تو مهمونی به خانمم بود
آخر شب دیدم که از دست من عصبانی گفتم چی شده عزیزم
گفت که تو آبروی من رو بردی عین این ندید بدید ها بودی چی می خواستی که همش هواست به من بود
در صورتی که من به احترام خانمم بهش توجه می کردم
راستش رو بخواهی خانم ها مثل جزیره نا شناخته میمونن
هنوز کسی نتونسته کشفشون کنه
هنوز کسی نمیدونه که خانم ها به چی فکر میکنند
نمی دونم که چه جوری باید خانمم رو بشناسم
[/quote]
واقعا جالب و در عین حال عجیبه
این خانمها معلوم نیست چه پدیده های ناشناخته ای هستن...
خودمو مثال میزنم. من مدت 2ساله که نامزدی هستم. صیغه ی محرمیت و به امید خدا به زودی عقد.خوب ما از هم دور هستیم و ماهی یکبار 2روزی به منزل ما تشریف میارن.
میدونید چی منو خیلی خوشحال میکنه. یک ساعت دیداره بی دغدغه ی همسرم. یک خلوت پاک و عاشقانه. یک ساعت صحبته خالصانه و عمیقه قلبی. یک بوسه ی پرمهرش. یه نوازش و یه آغوش گرم. این ارزش ها و احساسات رو با دنیایی از مادیات عوض نمیکنم. من به همین ها دلخوشم. ایشون بعد از مدتها دوری با اومدنش مثله آب خنکیه رو آتیشه دلتنگی ها و دغدغه هام.
درسته که دورانه نامزدی و عقد از زیباترین و پرخاطره ترین دورانه زندگی آدمهاست.ولی این مسئله کاملا ریشه در احساسات و خلق و خو و شرایط روحی روانی زمانی مکانی و.... طرفین داره.
اینکه چه چیزی همسرتون رو خوشحال میکنه بایستی پی به ذات و سرشت و در کل احساساتش برده باشید. وقتی از نظر قلبی ارتباط قوی و موثری با هم داشته باشید متقابلا به علایق اون حالا نسبت به مادیات یا عواطف پی خواهید برد.
با آرزوی توفیق و شادکامی
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام دوست عزیز من همه تاپیکهاتونو خوندم
من میخوام با شما خصوصی مکالمه داشته باشم نمیدونم چرا نمیشه در مورد مشکلات شما نیست یک ایمیل به من میدین؟ ازتون 1کمک میخوام البته اگه دوست داشته باشید :203:
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
سلام دوست عزیز من همه تاپیکهاتونو خوندم
من میخوام با شما خصوصی مکالمه داشته باشم نمیدونم چرا نمیشه در مورد مشکلات شما نیست یک ایمیل به من میدین؟ ازتون 1کمک میخوام البته اگه دوست داشته باشید :203:
این ایمیل من هستش
mazdak60@yahoo.com
خوشحال میشم بتونم کاری کنم
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
من تقریبا تمام پست هاتون رو دنبال کردم، و هر وقت به سایت سر می زنم منتظرم ببینم شما از خودتون خبری می دین یا نه،
می شه بگین با نامزدتون به کجا رسیدین؟
امیدوارم همه چیز بر وفق مراد باشه
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehraiin
من تقریبا تمام پست هاتون رو دنبال کردم، و هر وقت به سایت سر می زنم منتظرم ببینم شما از خودتون خبری می دین یا نه،
می شه بگین با نامزدتون به کجا رسیدین؟
امیدوارم همه چیز بر وفق مراد باشه
سلام
از اینکه به فکر من هستید ممنونم
اگر راستش رو بخواهید مدیران سایت تمامی تاپیک های من رو قفل کردند و اگر تاپیک جدیدی باز کردم اون رو هم قفل کردن این یدونه تاپیک از چشم مدیران سایت دور مونده که هنوز قفلش نکردن دلیلش رو هم نمیدونم
تاپیک های قبلی من رو که حتما خوندید
و اما ادامه ماجرای من خانمم.
ماجرای جمعه که خونشون مهمون بودم و گفتم وقتی که من از در اومدم تو خانمم با من سلام و احوال پرسی نکرد من هم دلیلش رو نمیدونستم و رفتم تو آشپزخانه تا بهش سلام کنم دیدم خیلی ناراحته و عصبانی گفتم چیه چی شده که دوباره ناراحتی که شروع کرد به داد بیداد و فحش دادن به من در آخر هم به من گفت باید بگی (با عرض معذرت از همه دوستان ) گه خوردم تا من یکم آروم بشم بیام بشینم پیشت من هم گفتم هیچ وقت همچین حرفی رو نمیزنم و اونهم دوباره شروع به فحش دادن کرد همه تو تراس نشسته بودن و خوشبختانه کسی صدای خانمم رو نشنید ولی موقع ناهار اصلا نیومد سر میز غذا و من ناهار زهر مارم شد بعد از ناهار هم رفت و خوابید حتی یک لحضه هم نیومد پیش من بشینه همه فهمیدن که جریان از چه قراره و من هم از خجالت مردم
بعد از گذشت یک هفته که با هم قهر بودیم من رفتم پیش پدر خانمم رفتم و گفتم که من خیلی مشکل دارم و دختر شما از من خوشش نمیاد و فقط با من لج میکنه و تمام اتفاقات گذشته رو تعریف کردم خیلی ناراحت شد و گفتش که حتما باید برید پیش مشاوره و من نمیتونم مشکلتون رو حل کنم گفتم که دختر شما که نمیاد گفت که کاریت نباشه و من خودم حلش میکنم و راضیش میکنم
بعد از چند روز خانم زنگ زد و ناراحت بود من هم با روی خوش رفتم پیشش و نشست گریه کرد که من تو شرایط خوبی نیستم کمکم کن فهمیدم که پدر خانمم با هاش صحبت کرده من هم گفتم همه جوره پشتت هستم خیالت راحت باشه روی من حساب کن و اوضاع به ظاهر خوب شده بود من هم خوشحال بودم که بلاخره داره زندگیم درست میشه
3 روز همه چیز خوب بود و عالی من هم از همه چیز راضی اما ته دلم از زیاد خوب بودن اوضاع میترسیدم تا اینکه شب سوم تصمیم گرفتیم که بریم جاده چالوس که شام بخوریم من ماشین نداشتم و با خانمم هماهنگ کردیم که با ماشین خانمم بریم خلاصه اینکه شب بود جاده هم شلوغ بود خانم من هم رانندگیش بد نیست اما تو جاده رانندگی فرق میکنه درضمن چشمش هم ضعیفه من هم دیدم که داره بد رانندگی میکنه گفتم که دوست داری من بشینم تو استراحت کنی دیدم عصبانی شد دیگه ادامه ندادم تا اینکه کم مونده بود بزنه به ماشین جلویی من هم گفتم یکمی آروم برو که بتونی کنترل کنی یه داد زد که رانندگی من به تو ربطی نداره که کم بود از پشت سر یه ماشین دیگه زد به ما البته چیزی نشد ولی من یکمی ترسیدم و گفتم مواضب باش دیگه اون هم قاطی کرد و شروع کرد به داد بیداد و فشح دادن من هم دیدم آروم نمیشه گفتم بریم همین رستوران نزدیک که شاید یکمی آروم بشه ولی خیلی عصبانی بود و توی رستوران شروع کرد به داد زدن سر من همه داشتن مار و نگاه میکردن من هم از ترس آبروم هیچی نمیگفتم که آروم بشه چون هرچی میگفتم صداش رو میبرد بالا چند دقیقه گذشت کمی آروم شد
گفت بریم گفتم اینهمه غذا سفارش دادیم گفت خودت بخور من نمیخورم گفتم باشه من هم نمیخورم و رفتیم بیرون یکمی که امدیم دوباره یادش افتاد و شروع کرد به فشح دادن به من و من هم دیدم که شرایط خوبی نداره و عصبی هیچی نمیگفتم که خودش میگه هیچی نگفتن تو من رو بیشتر عصبانی میکنه خلاصه که یدفعه زد رو ترمز و گفت گورت رو از ماشین من گم کن بیرون آشغال عوضی گفتم باشه ولی اینجا که هیچی نیست من کجا برم تا صبح هم وایسم ماشین نمیاد گفت به من ربطی نداره خلاصه پیاده شدم وسط بیابون هیچی هم نبود همه جا تاریک خانمم هم راه افتاد رفت من موندم وسط بیابون هیچ ماشینی هم نگه نمیداشت آروم آروم اومدم پایئن که به یه جا برسم که حداقل شب رو اونجا بمونم حدود 1 کیلومتری اومدم پایئن که دیدم ماشین خانمم سر پیچه ترسیدم گفتم نکنه اتفاقی افتاده که دیدم داره گریه میکنه و نمیتونه رانندگی کنه اومدم بغلش کنم که آروم بشه برای اولین بار یه کشیده محکم زد تو گوشم عجب دست سنگینی هم داشت برق از چشام پرید اومدم حرف بزنم گفت خفه شو وگرنه دومیش میاد نشستم پشت فرمان اومدیم دم خونشون رفت و من هم قاطی کرده بودم اومدم خونه خودم
از اون موقع تا الان 26 روز میگذره و ما با هم قهریم
هیچ کدوم از خانواده ها هم برای ما کاری نمیکنند
من متوجه شدم که خانم من مشکل جدی اعصاب و روان داره که خیلی هم جدیه
و من به آخرین راه حل فکر میکنم به طلاق
دیگه خسته شدم و نمیتونم رفتار های خانمم رو تحمل کنم
این بود ادامه ماجرای من
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
چطور تونستین این رابطه رو ادامه بدین؟
من تاپیک رو خوندم، اگر این یک نمایشنامه ی صرف میبود، شما نقش یه مرد ضعیف رو بازی کردید که کمتر خانمی ازش خوشش میاد.
منظور این نیست که شما هم فحش میدادید یا کتک کاری میکردید!! نه منظور اینه که شما نمیبایستی با این وضعیت اینقدر بهش وابسته میشدین؟ در واقع اون تکیه گاه شما بوده تا شما تکیه گاه اون!
رابطه ی یه طرفه هم هر دو طرف رو خورد میکنه و اصلا ارزش ادامه دادن نداره، شما همینی هستین که هستین لازم نیست تغییر کنین طوری که اون خوشش بیاد
بهرحال حافظ میگه:
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان..............نگهدار سررشته تا نگه دارد.
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام برادر
اگر تاپیکت قفل میشه برای اینه که هر کی هر چیزی می گه تو باز راه خودت را میری و کار خودت را میکنی
در این مواردی که تعریف کردی من هیچ اثری از عمل به مشاوره های سایت و نکاتی که دوستان مطرح کردن نمی بینم، باز همان عدم قاطعیت، عدم عزت نفس، عدم تحقیق در مورد ریشه مسائل و همچنین انتخابی بودن پست هاتون دیده میشه، اگر واقعا خانوم شما بی دلیل و یه هویی داد و بیداد می کنه و فحش می ده و شما هم گوش می کنید و لبخند می زنید هم شما مشکل دارید و هم خانومتون، مشکل به هیچ وجه یک طرفه نیست
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام دوست عزیز
نکنه خدای نکرده همسرتون تحت فشارای زیاد بلایی سر خودش بیاره:305:
بعضی وقتها یه قانونهای نانوشته وجود داره مثل اینکه ما زنها اگه هرچی به طرفمون بگیم بگه چشم هرچی دلمون میخواد بهش بگیم و اون بی تفاوت باشه تا حدی که بزنیم تو گوششو هیچی نگه باعث نمیشه بهش علاقه پیدا کنیم عصبی میشیم میگیم من که با دیوار ازدواج نکردم میگیم طرف بی احساسه ببخشیدا میگیم احمقه
دعوا بده ولی بعضی وقتها لازمه مرد باید مرد باشه محکم باشه نباید توسری خور باشه شما باید نشون بدید مردین
هرچی شما بیشتر ساکت باشید و برید سمتش اون بیشتر از شما بدش میاد
یکم بی محلی کنید جلوش وایسید منم جای همسرتون بودم از رفتارهاتون بدم میومد
همسرتون آمادگی ازدواج رو نداشت نمیتونه به شما علاقه پیدا کنه
شاید با یک آدمی که از هرنظر قوی باشه مالی شخصیتی تحصیلی بتونه کنار بیاد
خدا یکی مثل شمارو که تا بحال پاک موندین به تلافیه ازدواج قبلیش گذاشته سر راهش اما اون قدر شمارو نمیدونه متوجه نیست چون آرامش نداره داغونه
من سعی کردم خودمو جای همسرتون بذارمو جواب بدم امیدوارم ناراحت نشید
آدما تو سختیها آدم میشن
براتون دعا میکنم
یه پادشاهی از یه عالم میخواد بهش نصیحتی کنه که تو غم و شادی به دردش بخوره عالم میگه این نیز بگذرد
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
بعضی وقتها یه قانونهای نانوشته وجود داره مثل اینکه ما زنها اگه هرچی به طرفمون بگیم بگه چشم هرچی دلمون میخواد بهش بگیم و اون بی تفاوت باشه تا حدی که بزنیم تو گوششو هیچی نگه باعث نمیشه بهش علاقه پیدا کنیم عصبی میشیم میگیم من که با دیوار ازدواج نکردم میگیم طرف بی احساسه ببخشیدا میگیم احمقه
دعوا بده ولی بعضی وقتها لازمه مرد باید مرد باشه محکم باشه نباید توسری خور باشه شما باید نشون بدید مردین
هرچی شما بیشتر ساکت باشید و برید سمتش اون بیشتر از شما بدش میاد
یکم بی محلی کنید جلوش وایسید منم جای همسرتون بودم از رفتارهاتون بدم میومد
همسرتون آمادگی ازدواج رو نداشت نمیتونه به شما علاقه پیدا کنه
شاید با یک آدمی که از هرنظر قوی باشه مالی شخصیتی تحصیلی بتونه کنار بیاد
خدا یکی مثل شمارو که تا بحال پاک موندین به تلافیه ازدواج قبلیش گذاشته سر راهش اما اون قدر شمارو نمیدونه متوجه نیست چون آرامش نداره داغونه
من سعی کردم خودمو جای همسرتون بذارمو جواب بدم امیدوارم ناراحت نشید
آدما تو سختیها آدم میشن
براتون دعا میکنم
یه پادشاهی از یه عالم میخواد بهش نصیحتی کنه که تو غم و شادی به دردش بخوره عالم میگه این نیز بگذرد
سلام
از وقتی که زده تو گوشم تا الان 26 روز میگذره که بهش زنگ نمیزنم و اون هم زنگ نمیزنه و من رو فراموش کرده برام مهم نیست چون دیگه دوستش ندارم و می خواهم که زود تر از هم جدا بشیم الان که زیر یه سقف نرفتیم اوضامون اینه وای به روزی که بریم زیر یه سقف حتما من رو با چاقو میزنه
وقتی که من رو زد خیلی دلم شکست حال من رو درک نمیکنید
من وقتی خانمم ناراحته و صداش رو برده بالا نمیتونم که خودم هم صدام رو ببرم بالا
جنگ که نمیخواهم بکنم
من باید آروم باشم تا اون هم آروم بشه
مقابله به مثل درست نیست این رو مشاورم بهم گفته که من در زمان عصبانیت خانمم آروم باشم که اون هم آروم بشه
اما بعدش که آروم شد میام در مورد مشکلمون صحبت میکنم اما گوش نمیده
اکثر دعوای ما سر چیز های الکیه
ولش کن
از خانمم بدم میاد
دیگه هیچ عشق و علاقه ای برام نمونده
اصلا برام مهم نیست
دیگه نمیخوام با خانمم زندگی کنم
اصلا به زندگی مشترک فکر نمیکنم فقط جدایی
به هر حال دوست نداشتم دیگه چیزی بنویسم اما دوستان مهربان همدردی جویای احوال من بودن که گفتم بی خبر نباشن
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
ناراحت نباشین به خودتون زمان بدین مطمئن باشین هر غمی با زمان کم می شه گذر زمان واقعا معجزه می کنه
اینکه باعث شده که تغییرات مثبتی تو خودتون ایجاد کنین خیلی خوبه از این دید بهش نگاه کنین مگه ما برای چی تو این دنیا هستیم مگه نه اینکه اومدیم کامل شیم و یه چیزایی رو یاد بگیریم و بفهیم قرار نیست که همه زندگی خوبی باشه و همه چیز مطابق میل ما اونوقت که دیگه زندگی و تجربه معنی نداشت
خود من برام مشکلی تو این یک سال پیش اومد که باور کنین یه لحظه اروم و قرار نداشتم من ارامش زیادی دارم اما تو این یک سال از شب تا صبح شاید 10 بار از خواب می پریدم صدای قلبمو خودم می شندیدم خیلی عذاب کشیدم و همش می گفتم خدایا چرا من چرا باید این مشکلات سر من بیاد ولی امروز بعد یک سال می گم خدایا شکرت چیزایی که من تو این یک سال با ایی زجرا یاد گرفتم شاید توی 10 سال نمی تونستم بفهمم و یاد بگیرم مهم اینه که تو مشکلات مقاوم باشیم و امیدمونو از خدا قطع نکنیم که خودش پناهه همه بندگانشه و اینکه بفهمیم مشکل اصلیمون چیه و اونو حل کنیم
ما هم براتون دعا می کنیم:323: بازم از خودتون خبر بدین
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
ناراحت نباشین به خودتون زمان بدین مطمئن باشین هر غمی با زمان کم می شه گذر زمان واقعا معجزه می کنه
اینکه باعث شده که تغییرات مثبتی تو خودتون ایجاد کنین خیلی خوبه از این دید بهش نگاه کنین مگه ما برای چی تو این دنیا هستیم مگه نه اینکه اومدیم کامل شیم و یه چیزایی رو یاد بگیریم و بفهیم قرار نیست که همه زندگی خوبی باشه و همه چیز مطابق میل ما اونوقت که دیگه زندگی و تجربه معنی نداشت
خود من برام مشکلی تو این یک سال پیش اومد که باور کنین یه لحظه اروم و قرار نداشتم من ارامش زیادی دارم اما تو این یک سال از شب تا صبح شاید 10 بار از خواب می پریدم صدای قلبمو خودم می شندیدم خیلی عذاب کشیدم و همش می گفتم خدایا چرا من چرا باید این مشکلات سر من بیاد ولی امروز بعد یک سال می گم خدایا شکرت چیزایی که من تو این یک سال با ایی زجرا یاد گرفتم شاید توی 10 سال نمی تونستم بفهمم و یاد بگیرم مهم اینه که تو مشکلات مقاوم باشیم و امیدمونو از خدا قطع نکنیم که خودش پناهه همه بندگانشه و اینکه بفهمیم مشکل اصلیمون چیه و اونو حل کنیم
ما هم براتون دعا می کنیم:323: بازم از خودتون خبر بدین
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
برادر عزیز
از غمت همه دوستان ناراحتن
انشالله خدا بهتون صبر بیشتری بده همه تو زندگی دورانی براشون پیش میاد که فقط از خدا میخوان زمان بگذره بعد از چندسال فقط یادش میمونه ولی دیدمون به زندگی عوض میشه خیلی تجربه بدست میاریم زندگی اگه سختی نداشته باشه آدم قدر آرامش رو نمیفهمه
برای هر تصمیمی که گرفتی قوی باش
مطمئن باش همه چیز دست خداست حتما حکمتی داره
همه برات دعا میکنیم:72::72::72::72::72:
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
برادر گرامي جناب mta
زندگي بعضي وقتها با اتفاقاتي كه براي آدم پيش مياره سعي داره درسهايي به آدم ياد بده و اينو بدونيد اگر الان درسهاي خودت رو ياد نگيريد يه جاي ديگه و در يك موقعيت ديگه سعي مي كنه بهتون ياد بده و بعبارت ساده تر بهيچوجه از درس نخوانده ات نمي توني فرار كني! به عنوان مثال بنده خودم آدم عجوليم و از بچگي هم اينجوري بودم اما تا حالا هرچي بدست آوردم با تحمل صبر زياد بوده و انگار طبيعت هيچوقت نمي خواد خودشو با نقطه ضعف من هماهنگ كنه.
از مجموعه رفتاري كه با همسرتون داشتيد مي شه پي به نقطه ضعفهاتون برد كه البته توصيه هاي آقاي sci كامل بوده كه متاسفانه بهشون عمل نكرديد.
سهم خانم شما در بوجود آمدن اين مشكلات صفر نيست اما شما هم متاسفانه نتونستيد سهم خودتون رو از اشتباهات حداقل كنيد.
براي يك زن خيلي مهمه كه مردي مقتدر در كنارش باشه. مردي با فكر كه هيچ كاري رو الكي انجام نمي ده.
روزي كه با ماشين خانمتون به مسافرت رفتيد اشتباهات زيادي مرتكب شديد.
من خودم ماشين دارم و توي جاده زياد رانندگي مي كنم. اگر اطرافيان نزديكم كنارم باشن و هي بخوان به رانندگي من ايراد بگيرن و تذكر بدن حتما سرشون داد مي كشم!:163: در اين لحظه تنها چيزي كه احتياج دارم اطمينان كناردستي ام به رانندگيمه نه سرزنش و يا راهنمايي. هر راهنمايي حواس آدمو بيشتر پرت مي كنه!!
شما اصلا به شيوه همدلي كه توصيه اكيد آقاي sci بود عمل نكرديد. اينكار معجزه مي كنه! شما چيزي رو تاييد يا رد نمي كنيد فقط همدلي مي كنيد.
الان هم بهتره بدون اينكه بروي خودتون بياريد چه اتفاقي افتاده يا اينهمه مدت با هم قهر بوديد كم كم باب صحبت رو باهاش باز كنيد. اگر فحش داد جوابشو نديد. اگر سرزنش كرد همدلي كنيد. يكي بدو نكنيد. محبت زيادي هم نكنيد. از موضع قدرت برخورد كنيد.
خانم شما دنبال تكيه گاه مي گرده و شما بايد اينو بهش ثابت كنيد. سعي نكنيد خودتون رو برتر نشون بدبد فقط سعي كنيد بهش ثابت كنيد در هر حالتي پشتش هستيد.
ببينيد! حتي اگر شكست خورديد لااقل راه همدلي رو در زندگي ياد مي گيريد. اين مشكل ممكنه با هر خانمي كه باهاش ازدواج مي كنيد براتون پيش بياد. حالا كه مي تونيد امتحان سختي رو با تلاش پاس كنيد پس وا ندهيد!
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
برادر گرامي جناب mta
الان هم بهتره بدون اينكه بروي خودتون بياريد چه اتفاقي افتاده يا اينهمه مدت با هم قهر بوديد كم كم باب صحبت رو باهاش باز كنيد. اگر فحش داد جوابشو نديد. اگر سرزنش كرد همدلي كنيد. يكي بدو نكنيد. محبت زيادي هم نكنيد. از موضع قدرت برخورد كنيد.
خانم شما دنبال تكيه گاه مي گرده و شما بايد اينو بهش ثابت كنيد. سعي نكنيد خودتون رو برتر نشون بدبد فقط سعي كنيد بهش ثابت كنيد در هر حالتي پشتش هستيد.
ببينيد! حتي اگر شكست خورديد لااقل راه همدلي رو در زندگي ياد مي گيريد. اين مشكل ممكنه با هر خانمي كه باهاش ازدواج مي كنيد براتون پيش بياد. حالا كه مي تونيد امتحان سختي رو با تلاش پاس كنيد پس وا ندهيد!
سلام
از همدردی شما ممنونم
از نظر روحی توی شرایط خوبی نیستم بهتره که یکمی صبر کنم و توی این مدت روی خودم بیشتر کار کنم و چند وقت دیگه برم سراغ خانمم چون الان فقط از خانمم متنفرم و هیچ احساسی نسبت به خانمم ندارم و هیچ علاقه ای برای ادامه رابطه با ایشان ندارم
شاید زمان خودش صبر کردن رو به من یاد بده چون خیلی عجولم
خانم سرافراز من ایرادی از رانندگی خانمم نگرفتم فقط ترسیدم و یه واکنشی بود که دست خودم نبود بخاطر خودش ناراحت شدم و اما فکر نکنم نه شما نه هیچ کدوم از خانم های تالار به خاطر ایراد گرفتن شوهرشون از رانندگی اونها تو گوش شوهرشون بزنن اونهم نه یه ضربه آروم یه ضربه محکم که تا 2 دقیقه ستاره ها رور سرم میچرخیدن
یکمی دلم شکسته
یه مدت زمان می خواهم
ممنونم
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
اگر اينجوره بازم صبر كنيد. شما مرد خوبي هستيد. نگران نباشيد و بابت اين قضيه غصه نخوريد. يادتون هم باشه قرار نيست بخاطر سيلي كه خانمتون زده بهش جايزه بديد اما انتقام هم نگيريد. در يك فرصت مناسب بعد از اينكه اوضاع شما آروم شد بگيد كه از اينكارش ناراحت شديد ولي چون دوستش داشتيد و شخصيتتون اجازه نمي داد چيزي بهش نگفتيد.
اميدوارم مشكلات شما حل بشن:72:
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
اگر اينجوره بازم صبر كنيد. شما مرد خوبي هستيد. نگران نباشيد و بابت اين قضيه غصه نخوريد. يادتون هم باشه قرار نيست بخاطر سيلي كه خانمتون زده بهش جايزه بديد اما انتقام هم نگيريد. در يك فرصت مناسب بعد از اينكه اوضاع شما آروم شد بگيد كه از اينكارش ناراحت شديد ولي چون دوستش داشتيد و شخصيتتون اجازه نمي داد چيزي بهش نگفتيد.
اميدوارم مشكلات شما حل بشن:72:
سلام
بله دقیقا همینطوره که شما فرمودید
باور کنید که اصلا دست بلند کردن روی خانم ها تو شخصیت من نیست . من از آدمهایی که روی خانم ها دست بلند میکنند بدم میاد وگرنه تو همون جایی که خانمم اون سیلی رو توی گوشم زد میتونستم یه جوری بزنم که له بشه از همون جا مستقیم ببرمش اورژانس تو جاده اما ایا درسته این قدرت من رو میرسونه این میرسونه که من آدم قدرتمندی هستم و خانمم میتونه روی من حساب کنه و نشان از اقتدار من داره
من توی محل کارم حدود 50 تا کارگر دارم که هر کدوم دنبال در رفتن از زیر کار و زیر آبی رفتن هستن که برای سرو کله زدن با اونها یه آدم گرگ میخواهد من اگر ضعیف بودم که نمیتونستم از پس این کارگر ها بر بیام و 2 روزه من رو غورت میدادن
در ضمن من خانمم رو دوستش داشتم نمیتونستم ناراحتی کسی رو که دوستش داشتم رو ببینم
زمان همه چی رو درست میکنه
به هر حال امیدوارم که مشکلات همه دوستان حل بشه و در آخر هم مشکل من حل بشه
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
[/quote]
سلام
از وقتی که زده تو گوشم تا الان 26 روز میگذره که بهش زنگ نمیزنم و اون هم زنگ نمیزنه و من رو فراموش کرده برام مهم نیست چون دیگه دوستش ندارم و می خواهم که زود تر از هم جدا بشیم الان که زیر یه سقف نرفتیم اوضامون اینه وای به روزی که بریم زیر یه سقف حتما من رو با چاقو میزنه
وقتی که من رو زد خیلی دلم شکست حال من رو درک نمیکنید
من وقتی خانمم ناراحته و صداش رو برده بالا نمیتونم که خودم هم صدام رو ببرم بالا
جنگ که نمیخواهم بکنممن باید آروم باشم تا اون هم آروم بشه:104:
مقابله به مثل درست نیست این رو مشاورم بهم گفته که من در زمان عصبانیت خانمم آروم باشم که اون هم آروم بشه
اما بعدش که آروم شد میام در مورد مشکلمون صحبت میکنم اما گوش نمیده
به هر حال دوست نداشتم دیگه چیزی بنویسم اما دوستان مهربان همدردی جویای احوال من بودن که گفتم بی خبر نباشن
[/quote]
:104:
تبریک می گم، شما واقعا انسان قابل احترامی هستید!
از صمیم قلب آرزو می کنم که مشکلتون حل بشه و هر آنچه به صلاحتونه اتفاق بیفته،
-
RE: دوران نامزدی و وظایف آقایان
سلام
واقعا برای همسرتون متاسفم که قدر شما رو نمی دونن.حتما در جریان تاپیک من هستین. همسر من به خاطر اینکه تو خیابون گریه کردم و حالم بد شد و افتادم می خواد ازم انتقام بگیره شرط گذاشته که مهریه ام 10-20 تا بشه! یعنی به بدترین شکل داره مقابله به مثل می کنه. دقیقا می دونم چه قدر اشفته هستین و چه شرایط سختی رو می گذرونین. شاید خدا داره ما رو امتحان می کنه. حتما این جریانات حکمتی داره. باید امیدمون به خدا باشه.