نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام به دوستان ، من فرهنگی هستم و 33 ساله و مجرد ، امسال با یه همکاری آشنا شدم که 5سال از من کوچکتر و 4سال پیش نیز با توافق از پسرعمه اش به خاطر اعتیاد جدا شده و فقط 6ماه زندگی مشترک داشته ! نظر شما در مورد این کیس که باهاش ازدواج کنم چیه ؟ ممنون از راهنماییهایتون
میشه بپرسم اونهمه علامت تعجب در عنوان تاپیک جلوی کلمه "بیوه" برای چیه؟
ابتدا عرض کنم که ایشان اگر جدا شده باشند بیوه نیستند و مطلقه محسوب میشوند. بیوه به زنی گفته میشود که همسرش از دنیا رفته باشد.
اما به هر حال آیا خود شما ذهنیت خاصی نسبت به ازدواج با یک خانوم مطلقه دارید؟
نظر خود شما در این مورد چیه؟
چه ایرادی داره اگه قبلا ازدواج کرده باشه ؟اگه ادم شوهرش معتاد باشه باید باهاش زندگی کنه که مردم نگن بیوه با اون همه علامت تعجب؟؟؟ بقیه ویژگی هاشو نو در نظر بگیرین
سلام،
به همدردی خوش آمدید.
نقل قول از تاپیک مشاوره برای همه:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
با سلام ، ببخشید واسه این علامتهای تعجب ! فقط قصدم توجه به این تایپیک و جواب دادن دوستان به این تایپیک بوده و بسنقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
1- من خودم رو مناسب و متناسب با ایشون میدونم . چون خصوصیت اخلاقی و رفتاری همدیگرو تا حدودی طی این یه سال شناختیم و درک کردیم.
2 - از نظر خودم فرد مطلقه نیز مثه مجرد هستش و مشکل ذهنی با این موضوع ندارم . همچنین چون توی خونواده خودمون نیز این مسئله رو داشتیم(خواهر مطلقه)ولی خانواده ام با این مسئله کمی سازگار نیستند .
3 - من مجرد هستم ولی با سن بالا .
4- بیشتر افکارم رو متوجه این موضوع کرده ام .زیرا به نظرم این خانم همان کسی است که میتواند مرا موفق کند در امر ازدواج و پله ترقی من شود و همچنین برعکس این موضوع !
5- خوشبختانه این خانم بدون فرزند و فقط شش ماه زندگی متاهلی داشته است.
6 - من به ایشان علاقه دارم نه عاشق پرو پا قرصش هستم.
ببخشید شاید از نظر لغوی اشتباه گفته باشم ولی به هر حال کسی است که قبلآ زندگی مشترک داشته وا الان مجرد هستند!.
نه من ذهنیت خاصی نسبت به مطلقه ها ندارم . اونا نیز از بدروزگار به این حالت زندگی رسیده اند . ضمنآ ایشان نیز نسبت به من سختگیر هستند و ابتدا چهار شرط رو گذاشته بودند
1- مشکل ظاهری که داشتم رو برطرف کنم
2- وسیله نقلیه ام رو عوض کنم
3- اسمم رو تغییر بدم!
4- مهمترین شرط نیز ساختن زمینی که داشتم و نیمه تمام بود و باس حتما قبلآ از خواستگاری این خونه ساخته شده باشه!
البته با بحث و گفتگو توانستیم دو شرطش رو به بعد ازدواج موکول کند ولی خونه و شرط ظاهری به قوت خود باقی ماند
سلام دوباره،
البته من خیلی کمتر از آن از شرایط شما و آن خانم با خبر هستم که بخواهم نظری بدهم.
ولی با این وجود روی شروط ایشان بیشتر فکر کنید.
انتظار تغییر نام، برطرف کردن مشکل ظاهری که حدس می زنم همراه با یک عمل جراحی باشد، انتظار کمی نیست!
همینطور بقیه انتظارات ایشان کمی عجیب به نظر می آیند.
باید ببینید که انتظارات ایشان همین 4 تا هستند، یا اینکه ایشان کلاً آدمی هست که انتظارات زیاد دارد و می خواهد مدام شما را تغییر بدهد.
اگر مایل بودید بیشتر توضیح دهید، شاید بشود بهتر راجع به قضیه نظر داد.
من واقعا مندم این چه نوع شرط گذاشتن هست.
شاید برای دیگران خیلی عادی باشه. اما کسی که یکنفرو دوست داشته باشه با همون اسم و همون قیافه قبلش داره دیگه. اون شرطهای دیگه رو ممکنه بعضی بعضی از خانوما پیشنهاد بدن. اما اینکه اسم رو عوض کنه یا ظاهر برا من یکی عجیبه.
اگر میشه در موردشون بیشتر تحقیق کنید یا بهتر بگم بیشتر بشناسیدش.
ببینید دوستان ، در مورد شرایطش تغییر ظاهری منظورش فقط ترمیم دندان هستش و در مورد تغییر نام هم چون میگفت من از این اسم خوشم نمیاد و نمیتونم تو رو به این اسم صدا بزنم و تاحالا هم صدا نزده ! و فقط با نام شهرت صدا زده .همون جور که قبلا نیز گفتم اون از دو شرطش گذشت با اینکه منم یه شرط واسه اون گذاشتم که بیاد شهر ما زندگی کنه!
اون حتی میگه که حاضره به خاطر من مراسم ازدواج نداشته باشه و فقط یه عقد عادی بیاد خونه من
البته مدرکش نیز فوق لیسانس رو داره میگیره و من هنوز لیسانس هستم. به نظر شما این باعث مشکل میشه؟
من منتظر راهنمایی دوستان هستم ها !!!!
دوستان به نظر شما اینکه مدیریت تصمیم گیری با زن باشه صحیح است .البته اونم اول با همفکری دونفره و سپس نظر آخر رو اون بگیره؟؟؟؟؟
سلام آقا عزت،
همانطور که در پست قبلیم گفتم، درخواست های این خانم کمی برای من تعجب آور است.
البته من جای برادر کوچک شما هستم و امیدوارم کارشناسان و پیشکسوتان سایت به شما کمک کنند.
انتظارات خانم کمی این حس رو در من ایجاد می کنند که ایشون می خواهند همه چیز شما رو عوض بکنند و می خواهند برای شما و به جای شما تصمیم بگیرند.
البته شاید ترمیم دندان ها (در صورت لزوم) کار خوبی باشد، ولی اینکه شرط ازدواج باشد کمی عجیب است. ولی باز این رو در نظر نمی گیریم.
بعد ایشون از شما می خواهند که نام خود را تغییر بدهید!
ایشون شرط می گذارند که ماشین خود رو عوض کنید.
حالا دیگه مستقیم اومدند و می گویند که می خواهند حرف آخر رو ایشون بزنند و تصمیمات رو ایشون بگیرند...
به نظر من حتی اگر یک مرد بیاید بگوید شرط من این است که همه تصمیمات رو من بگیرم، جالب نیست و نشانه سلطه طلبی اوست. حالا اگر هم یک خانم این حرف رو می زند هم همینطور.
فکر می کنم رفتارهای او تا حدودی بر می گردد به ازدواج ناموفقی که داشته و می خواهد شما رو تحت کنترل خود قرار بدهد.
صحیح این است که هم تقسیم وظایف بشود و هم اینکه با مشورت بهترین تصمیم رو بگیریم.
باز من از کارشناسان می خواهم که به شما کمک کنند.
البته این را هم بگویم که به نظر من نمی شود گفت که این مسئله صحیح است یا خیر!نقل قول:
نوشته اصلی توسط ezzat11
بستگی به دو طرف دارد.
بعضی از مردها نمی توانند با این مسئله کنار بیایند و بعضی ها می توانند.
شما باید ببینید که خود شما چه شخصیتی دارید و خانم شما چطور می خواهد تصمیم گیری کند و اینکه آیا می توانید با این مسئله کنار بیایید یا خیر.
موفق باشید.
اگه مسئله جدیدی دارین یه تاپیک جدید باز کنیننقل قول:
نوشته اصلی توسط ezzat11
نیست اسم تاپیکتونم خیلی قشنگه!! :72:
جناب ezzat11
دوستان به خوبی راهنمایی دادند . با این حال بنده هم تأکید دارم که :
شما خود و انتظارات و معیارهایتان را برای انتخاب لیست کنید ، به آنها اولویت بدهید . و سپس متناسب با آنها این خانم را بشناسید و حتی الامکان از یک مشاور به طور حضوری کمک بگیرید . و سپس تصمیم بگیرید .
بنا به پستها و صحبتهای شما . بنده رگه هایی از خود خواهی را در هردوی شما می بینم که اگر اصلاح نشود و زندگی تشکیل دهید ریشه اختلافات خواهد بود .
شما فرموده بودید که ایشون برای شما مناسبند و می تواند پله های ترقی شما بشود ( خودخواهی ) بعضی شروط و موضوع تصمیم گیری از سوی ایشان ( به این کار نداریم که شما موافق هستید یا خیر ) نشانه هایی از دیگری را خودخو.اهانه خواستن است . به عبارتی با این روش و منش زندگی کردن اغلب هر دو طرف من می شوند و این هم منشاء درگیری است .
با این اوصاف پیداست که شما از خود و از ایشون شناخت عمیق ندارید و جهاتی که ایشون را برای خود و خود را برای ایشان مناسب می بینید بیشتر سطحی است .
بیشتر دقت کنید هم روی خود هم ایشون .
موفق باشید
.
سلام
به حق چیزای نشنیده
عزت نوشته بود:
دوستان به نظر شما اینکه مدیریت تصمیم گیری با زن باشه صحیح است .البته اونم اول با همفکری دونفره و سپس نظر آخر رو اون بگیره؟؟؟؟؟
یعنی چی پس نقش مرد چی میشه این وسط؟؟؟؟
ولله به نظرم اگر ... مهریه آنچنانی برای عقد میگذاشت بهتر بود تا چنین پیشنهاداتی بدهد
حالا دندان و عوض کردن ماشین خوبه
...
اگر میتونید چنین کاری بکنید که در نهایت تصمیم آخر را ایشون بگیرد و اگر اینقدر دوستش دارید که میتونید این همه گذشت کنید خب مشکلی نیست
ولی این حرف به این معنا هست که هر چی هم تو بگی آخرش حرف حرف من باید بشه
کمی با ایشون صحبت کنید و از اشتباه درشون بیارید
اما وقتی کسی طلاق میگیره خیلی وسواسی تر میشه خیلی هم نمیشه بهش ایرادی گرفت
خیلی از زنها هم هستند که بعد از طلاق اصلا دیگه دنبال ازدواج نیستند و کاملا از مردها ناامید میشوند
به قول معروف مارگزیده میشوند
خانم برای شما شرطهای عجیب غریب گذاشته و جالبه که شما هم انگار اصلا حواستون نیست و دارید به این شرطها فکر می کنید ...
یعنی چی تصمیم نهایی با مرد باشه یا زن؟ بستگی داره. یه مسایلی را زنها بهتر سر در می آرن و تصمیم نهایی باید با اونها باشه، یه مسایلی بهتره مرد تصمیم بگیره. البته این هم باز به زن و مردش بستگی داره. تو بعضی خانواده ها این راه درست جواب نمی ده.
ولی خب تصمیمات مهم و بزرگ مخصوصا اقتصادی را مردها بگیرن بهتره. ولی خب مثلا اینکه این جمعه بریم کجا واسه گردش، حالا نظرهاتون را می گید یه جایی می رید دیگه. کی حرف آخر را بزنه یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مثلا در مورد کادوی تولد بچه دختر خاله اش که قرار نیست شما حرف آخر را بزنید. یه کار زنونه است.
در مورد اینکه خونه با اجاره بالا بگیرید یا پول پیش بیشتر بدهید مثلا بهتر مرد خونه تصمیم بگیره.
البته اینها همه اش نسبی است و بستگی به شرایط خانواده داره. ولی کلا این خانم خیلی داره اذیت می کنه و کلاس می ذاره. حواستون باشه.