عمر؛ سرمایه ای که دارم به بادش می دم!!!

سلام دوستان همدردی! امیدوارم حالتون خوب باشه.
چرا بعضی ها از جمله خودم انقدر در مدیریت زمان ضعیف عمل می کنیم؟ من هر وقت کاری مثلا درسی پروژه ای چیزی داشته باشم بشدت بهش فکر می کنم ولی سراغش هم نمیرم. یعنی دقیقا وقت تلف کنی می کنم!! با این حال وقتی که درحال وقت تلف کنی هستم اصلا بهم خوش نمیگذره ... یعنی در نهایت عذاب وجدان ولگردی می کنم!!!:163: دلیلش چیه؟ باید چه کنم که یه کم بهتر بشم... بارها برنامه ریزی کردم اما بهش عمل نمی کنم دیگه واقعا خسته شدم....:324:
عنوان رو یه کم خشانت درش به خرج دادم که دوستان لطف کنن وارد بشن!!!:72:

سلام...
یجورایی باید انگیزه در خودتون بوجود بیارید. مثلا برای رسیدن به سرگرمی که دوست دارید مثل اینترنت یا ... شرط بزارید. مثلا برنامه بریزید اگر در طی این 2 ساعت 30 سوال از فلان درسو حل نکنم نمی تونم بیام نت! بقولی تکنیک زور هست دیگه:311: ولی خب روش خوبی هست...
این انگیزه می تونه مادی هم باشه یا می تونه معنوی هم باشه یا هر چیزی که شما رو بیشتر به تلاش وا میداره

موفق باشید:72:

سلام
متشکرم
متاسفانه باید بگم بدتر از این حرفاست اوضاعم
مثلا وقتی در اوج ناراحتی و اضطرابم که چرا به کارهام نمیرسم دقیقا برعکس عمل می کنم یعنی مثلا میگم تا بعداز ظهر نمیرم نت بعد یک ساعت نشده میرم. کارم از جایزه و این حرفا گذشته!!!:311::302::316:

سلام مجدد
بنده بدین وسیله این تاپیک رو بالا میارم که در ازدحام تاپیک های دوستان گم نشه :302:
و یه نفر به فریادش برسه!!:324:

برای اینکه در کاری موفق باشید، باید به آن کار علاقه داشته باشید.
همینطور باید یک یا چند هدف داشته باشید تا برای رسیدن به آن تلاش کنید.
و باید پشتکار داشته باشید و برای رسیدن به هدفتان سختی ها را تحمل کنید.

البته فقط اینها کافی نیست و باید یک برنامه ریزی صحیح هم داشته باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط چشم بارانی

سلام دوستان همدردی! امیدوارم حالتون خوب باشه.
چرا بعضی ها از جمله خودم انقدر در مدیریت زمان ضعیف عمل می کنیم؟ من هر وقت کاری مثلا درسی پروژه ای چیزی داشته باشم بشدت بهش فکر می کنم ولی سراغش هم نمیرم. یعنی دقیقا وقت تلف کنی می کنم!! با این حال وقتی که درحال وقت تلف کنی هستم اصلا بهم خوش نمیگذره ... یعنی در نهایت عذاب وجدان ولگردی می کنم!!!:163: دلیلش چیه؟ باید چه کنم که یه کم بهتر بشم... بارها برنامه ریزی کردم اما بهش عمل نمی کنم دیگه واقعا خسته شدم....:324:
عنوان رو یه کم خشانت درش به خرج دادم که دوستان لطف کنن وارد بشن!!!:72:

---

چشم بارانی عزیز
مدیریت زمان یک چیزه، و اینکه شما بتونی دل به درس بسپاری یک چیز دیگه.
به نظرم مشکل شما فعلا مدیریت زمان نیست. بلکه مشکل عدم کشش نسبت به درس در شما می باشد.
اینجا کاری که شما باید بکنی این است که با شناخت خودت و پیدا کردن روشهایی که ذهنت برای یادگیری بهتر داره درس خوندن و یادگیری مطالب درسی را برای خودت لذت بخش و آسان کنی.
روشن تر که بخواهم بگم این است: بعضی از افراد علاقه به اعداد و ریاضی دارند چون ریاضی را بهتر یاد میگیرند. برخی از افراد محتواهای زبانی را بهتر باهاش ارتباط برقرار میکنند. یکعده دیگر بصری هستند و عده دیگری سمعی. بعضی ها در ارتباط و تعامل با دیگران بهتر یاد میگیرند و در پروژه ها و یا فعالیتهای جمعی بهتر عمل میکنند و یاد میگیرند. برخی با خواندن متن نوشتاری بهتر می آموزند. و الی آخر.
سعی کن استایل یاد گیری خودت را بشناسی ممکن است اصلا یکی نباشد بلکه به چند طریق باشد منتها با اولویت های مختلف. اگر خواندن جذبت نمی کند، یا اگر یک کتاب خاصی را در رابطه با درس ات دوست نداری و جذبت نمیکند، کتابهای دیگری را در ارتباط با آن موضوع پیدا کن. یا اینکه برو توی اینترنت و انواع فایلهای سمعی و بصری مربوط به موضوع درست را از یو تیوب و غیره تماشا کن و یا اگر اهل فروم و اینها هستی توی فرومهای تخصصی مربوط به رشته ات عضو شو . برای خودت وبلاگی بزن و هر چند وقت یکبار بخشی از مطالعاتت را به شکل جذابی اونجا توی وبلاگت بذار و دیگران رو هم جذب کن. اگر آدم بصری هستی میتونی هر جای درسهات خیلی سخته، ارتباط مفاهیم اش را پیدا کنی و برای خودت پوستر درست کنی و بزنی به دیوار اتاقت. یا اینکه حاضر آماده اونو از اینترنت (معمولا سایتهای انگلیسی) پیاده کنی و در اطرافت داشته باشی تا چشمت همیشه بهش بخوره.
یادگیری خیلی جذاب و لذت بخشه به شرطی که راهش رو پیدا کنی. ببین مثلا من یک دفتری دارم. هر چیزی که (در رابطه با موضوعی که بهش علاقمندم) از رادیو و تلویزیون بگیر تا توی کوچه و خیابون یا حتی آشپزخونه، یاد میگیرم سریع اون تو می نویسم. همیشه هم باهامه. هر وقت لازم میشه فوری بهش نگاه میکنم.
این دفتر توی یه پروژه هایی بدردم خورده که اصلا فکرش رو هم نمیکردم. کانال 4 تلویزیون برنامه هایی داره که من در مورد رشته خودم خیلی استفاده میکنم.
خلاصه کلام اینکه: به جای اینکه درس را محدود به یک کتاب نچسب و غیر قابل هضم کنی، از رسانه های مختلف ( که بیشتر به سبک یادگیری ات نزدیکه و برات جذابه) استفاده کن انشا الله که نتیجه میده.

سلام
ضمن تشکر از همه ی دوستان مخصوصا بی دل عزیز... از اینکه برام وقت گذاشتی ممنونم خانوم.
بله!
مشکل من تنها مدیریت زمان نیست. خودم هم میدونم این رو. میدونی مثلا یکی از مشکلاتی که من در زمینه ی درسم باهاش مواجه هستم چیه؟! اینه که همیشه به بالاتر از خودم نگاه میکنم و خودم رو دست کم می گیرم و به همین دلیل نا امید میشم از خودم. یه روانشناس بهم می گفت من والدت خیلی سرزنشگره!
به هر حال توصیه هاتون مفید بود. سعی می کنم به کار بگیرم. دعا کنید موفق بشم:302:

چشم بارانی عزیز
این راههای که بنده برات مثال زدم، که خودت میتونی با شناختی که از خودت داری و امکاناتی که در اختیارت هست، بهش تنوع و وسعت بدی، میتواند راهی باشد برای راضی کردن هم کودک بازیگوش و هم والد محترم ات. به این صورت که با هماهنگ کردن نوع یادگیری ات با استعدادهای درونی ات، کودک درونت هم براش یادگیری لذت بخش میشه. و از طرفی با پیشرفتی که در یادگیری میکنی، والد جان هم دست از سر مبارکت بر میداره. و استرس و عذاب وجدانت کم کم از بین میره.
این عادت غلط فقط خاص نظام آموزشی کشورهای جهان سومی عین ایران ماست که آموزش را منحصر میکنند به کتاب و دفتر! در کشورهای با نظام آموزشی پیشرفته حتی در مقاطع تحصیلات تکمیلی، مثلا کره زمین رو سر کلاس میارن و شروع میکنن به نقاشی و اتیکت چسبودن بهش و بحث و گفتگو و دهها کار دیگه تا مفهومی مثل "جهانی سازی" را با چند تا مثال ساده و کار عملی آموزش بدهند.
درست است که علاقه نسبت به رشته تحصیلی باید وجود داشته باشد تا انگیزه بوجود بیاد. اما راههای فراوانی وجود دارد که بتوانی در رشته ای که توش هستی و داری درس میخونی برای خودت ایجاد انگیزه کنی. و یکیش همین تنوع بخشی در روش یادگیری بود که گفتم.
مورد دیگه اینکه سعی کن حتی مفت و مجانی بری و در مکانهایی که مربوط به رشته ات میشه کار کنی (پاره وقت).
و خییییییییییلی کارها میشه کرد که والد جانت هم بعدها بخاطرش بهت مدال بده. الان در دنیا چه دانشگاه و چه صنعت رفته به سمت آموزش و استخدام آدمهای خلاق. در دنیایی که ما توش داریم زندگی میکنیم پر از ناشناخته هاست. هنوز چیزهای زیادی هست که بشر نمیدونه و حتی با این سرعتی که داریم رو بجلو میریم روز بروز برای ما آینده نامعلوم تر میشه. بزرگان میدان خلاقیت و نوآوری میگویند که برای زندگی و مقابله با مشکلات چنین دنیایی ما نیاز به آدمهای خلاق داریم و این خلاقیت آموزش دادنی و اکتسابی است برعکس آنکه در قدیم میگفتند که ذاتی
است. باز هم بزرگان ( از جمله sir Ken Robinson) میگویند که آدمها ذاتا خلاق به دنیا می آیند اما مدارس خلاقیتهای بچه ها را از بین می برند!
حالا اینها را گفتم که بگم متاسفانه همین عدم علاقه به درس و یادگیری هم زاییده نظام آموزشی غلطی است که ما باهاش سرو کار داشتیم و داریم.
اما به هر حال شناخت درست از خودت و خلاقیتهایی که میتونی به کار ببندی (که همین خلاقیت هم میتونه بهتر و بهتر بشه) درس خواندن، درس دیدن! درس نوشتن، درس شنیدن و درس بازی رو برای خودت یک تفریح جذاب بکنی. من موافق نیستم که باید ریاصت و سختی کشید برای درس خوندن! و یادگیری. یادگیری خودش میتونه یک کار یا تفریح بسیار لذت بخش باشه فقط باید از راهش وارد بشی.

گذشته از این، کلا علاوه بر درس خواندن، در مورد کارهای دیگری هم که برعهده ماست مثل خانه داری، کار بیرون و پروژه ها و یا هرچیز دیگری، باید کار را به قول دکتر محمود معظمی قسط بندی کرد. و هر روز یک سهم یا قسط از کار رو پرداخت کنیم تا تلنبار نشه و نشه دیگه براحتی انجامش داد.

بقیه اش رو به خلاقیت خودت می سپارم.
موفق باشی:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

من موافق نیستم که باید ریاصت و سختی کشید برای درس خوندن! و یادگیری. یادگیری خودش میتونه یک کار یا تفریح بسیار لذت بخش باشه فقط باید از راهش وارد بشی.

---

:104:
یکی از راهها این هست که تصمیم بگیرید برای درسی که خواندید یک مقاله بنویسید و در اینترنت قرار بدید ، می تونید برداشت های منطقی خودتون رو در اون مقاله بنویسید و از منابع مختلف هم کمک بگیرید.
یعنی کار علمی بکنید. همین ویکی پدیا منبع خیلی خوبی هست. اصلا می تونید مقالاتتون رو با نام خودتون در این سایت قرار بدید.:72:

خیلی خیلی ممنونم دوستان عزیز
واقعا از محضرتون استفاده کردم.
بله! می تونید تاپیک رو به نتیجه رسیده اعلام کنید!!!!!... چون بنده از خودم خلاقیت در و کردم و میخوام برای یادگیری بیشتر درسهام همچنین استفاده ی بهینه از وقت mp4 بخرم! اینجوری میتونم یه وقتایی بدون اینکه به کتاب و دفتر بپردازم یه مطالبی رو مرور کنم... متاسفانه بنده هروقت در زندگی رفتم خلاقیتی در و کنم از خودم یه مقدار هزینه برداشت این خلاقیت! نمونه اش هم الانه که در این بی پولی باید mp4 بخرم. ولی می خرم! من رشته ام زبانه البته نه انگلیسی... اینه که این وسیله مطمئنا خیلی به درد من می خوره. ( نگید چرا تا الان نداشتی ماهی رو هر وفت از آب بگیری تازه است!)
خلاصه خیلی لطف کردید دوستان من و مخصوصا بی دل عزیز
یه سوال از بی دل جان که البته اگه دوست داشتی جواب بده: شما رشته تون چیه؟ (آشی یا پلویی؟:311:)

میتونی یک مموری استیک برای موبایلت بخری که حافظه اش بره بالا و کلی فایل صوتی و تصویری توش بریزی. لزومی نداره "توی این بی پولی" حتما mp4 بخری. خلاقیت یک جنبه اش هم استفاده بهینه از داشته هاست. MP4 هم گرونه هم باری رو به وسایل توی کیفت اضافه میکنه در صورتیکه موبایل همیشه هست. البته به شرطی که موبایلت نسل سوم باشه و حداقل امکانات تصویری رو داشته باشه.