چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
با سلام من 9 ماهه ازدواج کردم.مادر شوهرم همون اول هیچ حق انتخابی به من ندادند.اگه بگم شاخ در می یارید.حتی حلقه ازدواجم رو مادر شوهرم خرید.فکرشو بکنید مانتو خودش رو داد پوشیدم و از روی اون اندازه اومد دستش و خودش خرید .و مثالهای دیگه که اگه بگم به درازا می کشه.من حتی در دوران نامزدی به نامزدم نگفتم چه قدر از این اوضاع ناراحتم.آخه مادر شوهرم به پسرش هم اجازه نظر دادن نمی ده.مادم خیلی تاکید کرد که با نامزدم در میون بذارم تا در آینده این رفتارشون ادامه پیدا نکنهب عد اینکه وارد زندگی مشترک شدم دیدم این رفتار مادر شوهر ادامه پیدا می کنه وبا گذشت 9 ماه میبینم از رفتارم داره سو استفاده میشه چون در اندک مواردی که به مادر شوهرم اعتراض کردم خیییییییییلی بهش برخورد.از این به بعد چه رفتاری کنم که ازم سوءاستفاده نکنه:162:
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
ازتون انتظار نداشتم به یه عضو جدید اینطور بی محلی کنید.حتما باید از طلاق حرف بزنم تا کمک کنید من واقعا گیر کردم این در صورتیه که شوهرم هم هیچ ناراحتی از دخالتهای مادرش نداره و می گه تو ناراحت بشی بهتره تا اونا رو ناراحت بشن.باور کنید من از اون دخترهایی نیستم که اگه شوهرم سر مادرش داد بکشه خوشحال شم اما شوهره من احترام رو با چیز دیگه اشتبا گرفته.هر چی مادرش دستور می ده تو زندگیمون اجرا می کنه مبادا مادش نارحت بشه و به این می گه احترام:320:
خواهش می کنم کمکم کنید :316:
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
سلام دوست عزیز.
خیلی به این تالار خوش اومدین.
راستش نمیخواستم چیزی بنویسم. اخه من اصلاً از مشاوره و راهنمایی، چیزی نمی دونم، اما دیدم احساس غریبی کردین، گفتم لااقل یه خوش امد بهتون بگم. نگران نباشین. با اینکه من مشاور نیستم اما مشاورا و دوستای خیلی خوب و آگاهی تو این تالار هستن که سر و کله شون پیدا میشه و من مطمئنم میان و کمکتون میکنن. بالهای صداقت خیلی مهربون، فرشته مهربون خیلی مهربون ، و کلی دوستای دیگه. حتماً میان . مطمئنم.
بهتون سر میزنم.:43:
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
سلام،
خوش آمدید. :72:
کمی صبر کنید، به مشکل شما پاسخ داده خواهد شد.
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
سلام خانومی،
به نطر من بهتره سعی کنی کم کم اعتماد نفستو بالا ببری و همیشه یک پله جلوتر از مادر شوهرت باشی. مثلا قبل از اینکه مادر شوهرت بگه مثلا برای فلان مهمونی فلان غذا رو درست کن خودت غذا هایی رو درست کرده باشی و گذاشته باشی تو فریزر و با احترام به مادر شوهرت میگی ممنون که به فکر یودید اما دیگه درست کردم. چون اونموقع سرم شلوغه.
این تکنیکها زمان بره ولی جواب می ده. البته باید از مسائل کوچک شروع کنی و یه کم قوه پیش بینتو بالا ببری.
اگر بتونی یه مثال از دخالتاشون بگی شاید بهتر دوستان بتونن راهنماییت کنند.
موفق باشی.
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
بهتره بیشتر وارد جزئیات بشم.شوهر من فرزند شهیده.مادر شوهرم بعد از شهادت پدرشوهرم با عموی شوهرم یعنی برادر شوهرش ازدواج کرده.طوری همسرمو بزرگ کرده که وابسته اونا باشه البته نه از لحاظ عاطفی بلکه نذاشته استقلال فکری داشته باشه.و به قول معروف توی پره قو بزرگش کرده تا کمبود پدرشو نفهمه حالا شوهرم فردیه راحت طلب و از اینکه خانوادش وظایف اونو انجام بدن ناراحت نمی شه مثل خرید،تعمیر وسایل،البته وقتی من این اوضاع رو دیدم تونستم تا حدی شوهرمو از این کاراش دور کنم اما اون ور قضیه رو که مادر شوهرمه نمی تونم تغییر بدم.مثلا قرار بود با شوهرم بریم واسش کفش زمستونی بخریم اما ازون ور مادرش خرید.شاید بگید چقدر حساسی اما اونقدر ازین کارا میکنه من هیچی پس چرا نباید درک کنه یه فرد 25 ساله باید خودش کفشش،لباسش و..انتخاب کنه مخصوصا که این فرد 25 ساله متاهل باشه.من چه طور می تونم بهش تکیه کنم. مادر شوهرم هرجا میشینه میگه پسرم بدون من نمی تونه کاری بکنه،من باید پشت باشم.اصلا فکر اینو نمی کنه با این حرفاش پسرشو پیش من کوچیک می کنه.اصلا طاقت نداره ببینه پسرش کار کنه البته منظورم کارای من نیست مثلا چند شب پیش باید چند تا لوله باید رنگ میشد برای لوله کشی خونه ما(ما دیوار به دیوار مادر شوهرم زندگی)می کنیم.من قبلا به شوهرم گفته بودم باید خودش رنگ کنه اما شب که از خونشون برمیگشتیم وقتی مادرشوهرم فهمید گفت نه پسرم خستس فردا باید بره سره کار و بعد رو به شوهرش که خودت برو رنگ کن این در صورتیه که شوهرش تا چند دقیقه پیش کمر درد اذیتش میکرد.حالا مادر شوهرم می خواد کاری کنه منم مثل پسرش کنه خیلی مایله بهش وابسته شیم.امیدوارم تونسته باشم مشکلم رو درست عنوان کرده باشم
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
امان از این مادر شوهر ها
به نظر من با مادرشوهرت لجبازی نکن سعی هم نکن یکدفعه همه چیز رو بخوای عوض کنی ... شوهرت 25 سال این مدلی زندگی کرده. من رو تجربه شخصی خودم این کارها به نظرم میرسه
1_اصلا نا امید نباش سن شوهرت طوریه که میتونه عوض بشه
2_با مادر شوهرت سعی کن خیلی خوب باشی و حتی در ظاهر چاپلوسیش رو بکن که اگر به حرفش گوش ندادی خیلی به چشمش نیاد
3_مسئولیت هایی که میخوای به شوهرت بدی سعی کن مادرش نفهمه یعنی در اخرین لحظات مسئولیت رو بهش بده
4_سعی کن باهاش زیاد مسافرتهای دو نفری بری و تو همین سفر ها یادش بدی چه طوری باید باشه
5_منم اوایل خانواده شوهرم توی همه کار حتی لباس پوشیدنم دخالت میکردند اما من چند بار حتی تو کارهای مهم ازشون نظر نخواستم اونا هم کم کم کنار کشیدند
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
بچه ها نظر دیگه ندارین.به نظرتون رفتار متعادل با خانواده شوهر چه جیه؟
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
من چه کنممممم.امیدوار بودم بیشتر کمکم کنید
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
رایحه جان سلام
90%ما دخترا همین مشکلارو داریم
مثلا منم مثل تو مادرشوهرم واسه خرید حلقه باهام اومد اما از همون اول به شوهرم جلو همه گفتم عزیزم تو انتخاب کن آخه قراره عمری تو دستام ببینیش همین یه جمله شوهرم آنچنان به وجد آورد که یادش رفت از بقیه بپرسه نظرتون چیه تا بعد انتخاب حلقه که خب معلومه همه گفتن قشنگه مبارکه حتی مادر شوهرم.( یه تجربه شخصی)
حالا شما اولا اشتباه کردی که از اول راه دادی برات تصمیم بگیرن ثانیا اشتباه دومت که به شوهرت نگفتی
ثالثا الانم داری همین رویه را پیش میبری
به نظر من یاد بگیر که خوت کارات را بکنی از کسی هم اگه لازم نمیبینی نظر نخواه (این از خودت)
اما در مورد شوهرت : عزیزم تو که مدت کوتاهیه مادر شوهرت را میشناسی جلوش کم آوردی میخواد شوهرت نیاره؟؟؟؟؟؟/:311::311:
پس اول خودتو اصلاح کن با کمال احترام و ادب به ایشون اما کار خودتو بکن و ضمنا سعی کن به شوهرت بگی نظر مادرت محترم اما مثلا من دارم این لباسو میپوشم پس اول تو بعد خودم باید خوشم بیاد اینجوری کم کم همه یاد میگیرن که تو کارت دخالت نکنن
راستی یادم رفت بگم منم تو عید مادر شوهرم به خاطر دخالتش و بی جوابی من به خواسته اش از دستم ناراحت شد اما یه طوری به بچه هاش توضیح دادم که همه حق را دادن به من و این باعث شده کمتر سعی کنه به کارم دخالت کنه پس از ناراحتی های کوچیک نترس باعث میشه حضور مادر شوهرت کمرنگتر بشه
شوهرتم همین که میره سر کار خودش یعنی استقلال اما خب یه کم وابستگی هم هست پس سعی کن بدور از بقیه و وقتی تنهایید مسئولیت بهش بدی هرچند کوچیک اما کم کم اونم عوض میشه لازم نیست از اول با کارای بزرگ اونم جلو مادر شوهرت شروع کنی
موفق باشی
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
چرا باید از سن بالاشون سواستفاده کنن. ..مادر شوهره من خیلی مومنه و خداییش به خیلی ها کمک می کنه این از حسنش.اما همیشه از بی زبونی من سواستفاده کرده تا حالا خیلی احترامش کردم البته اگه خدا یه زبون چرب و نرم می داد خیلی مشکل نداشتم.حالا که می خوان واسه داداشش زن بگیرن و دختره مورد نظر رویت شد با تمام بی حرمتی جلوی من میگه از رایحه کوچیکتره ولی خیلی زرنگتره بعد با هم می خندن.من چه حالی بشم خوبه به خدا دارم گریه می کنم اینو می نویسم .تو همه مهمونیا که هست هیچ وقت تنبلی نکردم همیشه کمک کردم.باید اینجور جوابمو بدن؟راحت شخصیتمو می یارن پایین.اونقدر حرصم میگیره از خودم که مثله عقب افتاده ها به این حرفش لبخند هم میزنم.
هنوز این دختره نیومده باعث کینه شدن.باعث و بانیش هم مادرشوهرمه.همش استرس گرفتم که این چه طور دختریه.اگه بیاد و هزارتا هنر بلد باشه چی کنم؟چون این خانواده به هنر بیشتر ارزش میدن تا درس خوندن
RE: چه رفتاری داشته باشم تا مادرشوهرم سوء استفاده نکنه
سلام.به نظرم شما باید به چند نکته توجه کنین:
1-آیا برای مادر شوهرتون زندگی میکنین یا برای خودتون؟مثلا این که میترسین عروس جدید هنر بشتری داشته باشه و توی دل مادر شوهرت بیشتر جا باز کنه برای من خیلی عجیبه! آخه مگه شما با ایشون ازدواج کرده که میترسی یکی دیگه بیاد جاتو بگیره؟
2-معمولا آقایونی که پدرشون فوت میکنه وابستگی بیشتری به مادرشون داره(نمونه اش همسر خود من) و معمولا از زمانی که بتونین زندگی مشترکتونو زیر یک سقف شروع کنین(چون شما تو دوران عقد هستین فکر کنم) با درایت شما این وابستگی کم میشه.باید سعی کنین مسیولیتهای بیشتری رو (البته تا جایی که ظرفیتشو دارن) بهشون بدین و وقت بیشتری دوتایی(نه در جمع خانواده) با هم بگذرونین.
3-زیاد از مادر شوهرتون ناراحت نشین.تجربه به من ثابت کرده که اکثر حرفهایی که مادر شوهرها میزنن نه از سر بغض و کینه بلکه به خاطر مصلحت خواهی فرزنداشونه.البته نمیگم همیشه حق با ایشونه ولی این هم نوعی از محبت که به مذاق اکثر عروسها خوش نمیاد(حتی خود من)
4-سعی کنین تصمیماتون با همسرتون پیش از اون که مادرش اصلا از ماجرا خبر دار بشه بگیرین بعد که شالوده ی کل تصمیمو چیدین به مادرشوهرتون اطلاع بدین.
5-روی اعتماد به نفستون کار کنین.باور کنین عروسی که تازه داره وارد خانواده میشه خیلی بیشتر از شما استرس داره و شما باید از ایم موقیتتون برای ثبات روابطتون با خانواده ی همسرتون استفاده کنین.
موفق باشین