مشکلات دوران بارداری و نیاز جنسی همسر!

هیچ فکر نمی کردم دوران بارداری اینقدر استرس زا باشه و در دل خودش اینهمه مشکل و جنگ اعصاب داشته باشه!

متاسفانه من بدنبال مشکلی که پیدا کردم، فعلا دکترم به مدت یکماه داشتن رابطه رو برام قدغن کرد.
علاوه بر توصیه پزشک، کلا شرایط مناسبی هم ندارم و احساس تهوع اذیتم می کنه تا جاییکه حتی تحمل بوسیده شدن و در آغوش کشیده شدن را هم ندارم و هم حالت تهوع بهم دست می ده و هم دچار درد در ناحیه شکم و پهلوها می شوم!

چند هفته پیش همسرم گله می کرد و خیلی تمایل برای برقراری رابطه داشت. و حتی بهم گفت که آیا دکترت نگفت که در این دوران همسرت باید چطور به میل جنسی اش پاسخ بده!
می گفت (اینرا قبلا هم بارها گفته) که تو مرد نیستی و میزان و شدت این میل را در مردان نمی دونی!
خلاصه که از این موضوع و اظهار تمایل شدید شوهرم گذشت و من یک مرتبه متوجه شدم که نه تنها لفظا اشاره ای به این موضوع نداره، بلکه واقعا هم خیلی سرد شده و وقتی کنار هم هستیم هم دیگر مثل چند هفته پیش نیست و کاملا بی تفاوته!

نمی دانم چرا این فکر مثل خوره توی ذهنم افتاده که نکنه خدای نکرده بیرون خونه به نیازش پاسخ داده باشه! واقعا این فکر داره دیوونه م می کنه و از طرفی اصلا نمی دونم چطور می تونم پی به واقعیت و علت فروکش کردن میلش ببرم! می ترسم هرگونه سوال و جوابی صرفا منجر بشه به پاره شدن پرده های حجب و حیای بینمون.

سلام
بلو اسکای گل مامان خانم
اصلا این فکرهای ناجور رو نکن ...
اینها همش وسوسه شیطان هست
می دونستی از زمانی که مادر شدی تا زمانی که بچه به دنیا بیاد هر نفست عبادت محسوب میشه


الان هم این این وسوسه های پوچ از طرف شیطان هست با قران خوندن خصوصا سوره یوسف هم آرامش می گیری هم فرزندت خوشگل میشه

راستی تا زیر سه ماه از عطاری "کندر" تهیه کن و مثل قرص بخورش یه موقع نجوی ها بدمزه هستش
واسه هوش بچه خیلی کارساز هست

====
در اون خصوص که پرسیدی
ببین وقتی مردی میاد جلو و از طرف همسرش پس زده میشه ( نمیگم شما پسش زدی) خیلی واسش سخت میشه خصوصا اینکه شما الان باردار هم هستی به هرحال اون خودش هم داره مراعات می کنه
نسبت به شوهرت و بوی بدنش ویار داری؟

اگه اینجوری هست بهش بگو به خاطر اینکه هورمون های بدنت تغییر کرده دست خودت نیست و یه کم حس بویایی ات قوی شده
ازش درخواست کن که همراهی ات کنه تا این دوران را طی کنی

راستی یه چیزی " خیلی زیاد اظهار خوشحالی کن که داری فرزندی که وجودش از همسرت هست رو در بدنت پرورش می دهی "

بگو اونقدر خوشحالم که به واسطه تو من مادر شدم
و اینجور رمانتیک ها

شاید رابطه جنسی تون کاهش بیابد اما با عواطف و احساسات عاشقانه این قسمت رو پوشش بده

به نظر من ما خانم ها هم خیلی تقصیر داریم وقتی که شوهرمان اصرار می کنه با خودمون میگیم این چه شوهری هست که ما داریم و بعد از اینکه دیگه اصرار نکنه بهش شک می کنیم و می گیم چرا اصرار نمی کنه مگه شما به همسرتان اعتماد ندارید و نمی شناسید اگر به خاطر این مشکلی که الان شما دارید اون هم بره نیازهاشو از یک جای دیگری برطرف کنه پس زندگی شما از قبل دچار مشکل است نه حالا . پس شما این مشکل ها را داشته باشید و اون بره دنبال کارخودش . پیشنهاد من به شما این است که بیشتر با همسرتان باشید و سعی کنید که جو خانه را رومانتیک کنید . شاید همسرتان بیشتر به توجه شما نیاز داره تا رابطه جنسی . به خودت استرس راه نده و فکرهای بیهوده نکن

عزیزم همسرت داره مراعات شما رو میکنه. اینکه خودشو سرد نشون میده برای اینه که بتونه خودشو کنترل کنه. نگران نباش. یکمی بهش فرصت بده تا بتونه تعادل و نقاوت لازم رو بین توجه و رابطه جنسی تشخیص بده و در خودش به تعادل برسوندش.

اصلا نگران نباش. کاملا عادیه.

سلام blue skyعزیزم .:46:

به نظر من:
عزیزم بجای اینکه منفی‌ فکر کنی‌ بیا از این دیدمثبت این مسئله رو نگاه کن ;که همسرت شرایط تو و خطری رو که ممکن هست جنینو تهدید کنه کاملا درک کرده و صحبتی‌ در این رابطه نمیکنه .

بیخودی نگرانی‌ به خودت راه نده .

سعی‌ کن که این چند ماه رو آروم باشی‌ .

سلام به مامان جدید تالار:

خوشحالم اون پروسه که تو حال و احوال گفتی متوقف شده و جنینت به سلامت در حال رشد هست..
دوستان همه گفتنی ها رو گفتند و من هم خواستم فقط به شما بگم که درست هست در چند ماه اول بارداری که در افراد مختلف هم متفاوته pica موجب رنجش مردان میشه و گاها خانم ها نسبت به همسرشان این ویار رو پیدا می کنند.ولی بهترین کار شما اینه که با همسرت راه بیای..
منظورم اینه که شما و همسرتان که تازه ازدواج نکرده اید شما خوب همسرتان و نیازهایش را می شناسید ..بخترین کار همان استفاده از زبان نرم و عاشقانه ..تهیه فضاهای رمانتیک هست و اینکه همسر شما گمان نبره که جنین را بیشتر از او دوست دارید..در پاره ای موارد مردها چون به واسطه جنین در مادر باردار از امتیازات قبلی محروم می شن ممکنه رفلکس هایی بدهند که موجب رنجش شما بشه و از طرفی شما به واسطه هورمون های موجود در بدن و شرایط خاص هورمونی آن زودرنج تر و حساس تر هستید ..پس بنشین و با همسرت عاشقانه صحبت کن..همان طور که بالهای صداقت عزیزم گفتند اینکه مدام تکرار کنی که این جنین هردو شماست و شما به مردت افتخار می کنی..اینکه ایشان را دعوت به بازی با جنینت بکنی و باهاش صحبت کنید ..اینکه اون حس کنه ایشان و نیازهاشو درک می کنید..اینکه وقتی نیاز دارند ایشان را درک کنی و با زبان مهربان و منطقی ضمن هم دردی با وی و اینکه شما هم دوست داری ولی چون دلت می خواد فرزند کسی که دوست داری داشته باشی داری رعایت می کنی موجب میشه همسرت نه تنها در مقابلت نباشه بلکه کنارت باشه ..در نهایت بعد از طی دوران خاص برای ممانعت از سقط جنین زیر نظر متخصص اگر موارد منع رابطه جنسی از شما رفع شد اقدام به رابطه با رعایت قوانین اون داشته باش چون در بارداری هم این رابطه قوانین خاص خودشو داره ..در ضمن اگر حالت تهوع شما زیاد نیست از روش های غیر از روش معمول هم می تونی به نیاز همسرت تا حدی پاسخ بدی....
این روزها می گذره و خاطره میشه ولی سعی کن خاطره هاش قشنگ قشنگ بشه....
موفق باشی...:72:

خیلی عالی بودسارای عزیز.همه ی گفتنی هاروگفتی !دیگه فکرنمی کنم دوست خوبمون blue sky مشکلی دراین موردداشته باشن.این تایپیک به نظرم موردمهمی داشت که ممکنه برای همه ما پیش بیاد.ازراهنمایی دلسوزانه وارزشمندت بی نهایت متشکریم.

واقعا بهتون تبریک میگم اسمان ابی عزیز ....
حرفای سارا بانوی عزیز رو کاملا اویزه گوش خودم میکنم ...
بسیار ممنون از تک تک دوستان

سلام خانم محترم
مشکلی که همسر شما با شما داشته و داره دقیقا مثل مشکلی که من با همسرم داشتم
اون تو ماه سوم بارداریه و اصلا علاقه ای به رابطه نداره من ائایل خیلی اصرار می کردم ولی وقتی دیدم اون هیچ میلی نداره دیگه سعی کردم بهش گیر ندم و راحتش بذارم تا اذیت نشه
الان خانم منم فکر می کنه چرا من اینقدر سرد شدم
تو رو خدا اینقدر در مورد ما مردها فکر بد نکنید چرا شماها فکر می کنید ما باید همیشه رابطه جنسیمون برقرار باشه و اگه با همسرمون نشد باید بریم بیرون و حتما اینکار رو جای دیگه انجام بدین
باور کنید ما حیوون نیستیم و می تونیم خیلی راحت بدون اینکه فشاری ومون بیاد خودمون رو کنترل کنیم
به همسرتون اطمینان داشته باشید و سعی کنید با تمام وجود بهش محبت کنید ما مردها فقط محبت می خوایم
امیدوارم موفق باشید

بلو اسکای جونم تبریک می گم
و با آرزوی روزهای خیلی شاد برای خودت، فرزندت و شوهرت

تو و شوهرت مامان و بابای نمونه می شید،

:72:
:46::72:

دوران بارداری نگرانیهای خاص خودش رو داره، طبیعیه، ولی سعی کن به چیزهای مثبت بیشتر فکر کنی عزیزم :72::46:

همیشه خوش باشی

با تشکر از همه دوستان گلم که در این تاپیک راهنمایی کردند، هم کسانیکه لطف کردند و نظر دادند و هم کسانیکه با تشکر پای صحبت بقیه اونرو تایید کردند و توجه من رو به صحت جملات و سقم احتمال خودم بیشتر جلب کردند. :72: :46:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط alireza59

سعی کنید با تمام وجود بهش محبت کنید ما مردها فقط محبت می خوایم

---

علیرضای گرامی میشه لطف کنید و بیشتر توضیح بدید که منظور آقایون از محبت چیه؟
واقعا چه توقع و انتظاری از ما خانمها دارید؟
چی رو محبت می دونید؟

من بعد از پست شما با همسرم تماس گرفتم و گفتم یه مطلبی خوندم که نوشته بود به همسرتون محبت کنید. حالا زنگ زدم بهت محبت کنم. یکم باهاش شوخی کردم و بعد پرسیدم که محبت رو تو چی می دونی؟
ولی جوابی ازش نگرفتم!

من هم یه توصیه دوستانه براتون دارم. دوران بارداری خیلی سخته. یه خانم باردار هم از لحاظ جسمی و هم روحی دچار ناراحتی میشه (باور کنید من قبلا حتی تصورش رو هم نمی کردم که اینطور باشه!). تو این دوران بدون توقع و چشمداشت فقط به خانمتون محبت و حتی ایثار کنید. اگه خانمتون بدخلقی و بی محبتی می کنه، بذارید به حساب درد و ناراحتیش. یاد دوران سرماخوردگی خودتون بیفتید، چقدر انتظار توجه و نوازش داشتین و اصلا حوصله محبت نداشتین!
درسته دوران بارداری طولانیه و تحملش سخته ولی برای پدر و مادر شدن لازمه.

blue sky عزیز منم مثل شما همین مشکل و دارم.....ولی سعی کردم راهی واسش پیدا کنم....ببین میتونی طوری با همسرت رابطه برقرار کنی که توش بوسه و بغل نباشه ....اگر هم میلت کمه گاهی با خودت به رابطه با همسرت فکر کن روی میل و نیازت تاثیر گذاره....تو دوران بارداری ما خانوما خیلی حساس و دل نازک هستیم و همش دلمون میخواد مثل بچه ها ازمون حمایت کنن.....این طبیعیه که میترسی همسرت بیرون خونه نیازش و برطرف کنه که این احساس هم ناشی از بارداریه........البته سعی کن هرجور شده به همسرت برسی.....دکتر من بهم گفته این حالت فقط تا ماه 4 بارداریه و بعدش خوب میشیم و دیگه این احساس و نسبت به همسرمون نداریم......
من کلا الان تقی به توقی میخوره بغض میکنم و گریه میکنم .....خانومی مراقب خودت باش و سعی کن واسه نی نی ات اواز بخونی و باهاش صحبت کنی....اینجوری هم روحیه خودت بهتر میشه هم حواست از رو مشکلات پرت میشه.....

[color=#0000CD]سلام به آسمان آبی عزیزم

خواهر گلم از صمیم قلب مادر شدنتو بهت تبریک می گم :46::46:

خیلی وقت بود اینجانیومده بودم ولی تا پست شمارو دیدم مشتاق شدم ...که البته خبر خوشحال کننده ای بود :72::72:
عزیز دلم پزشکتون رابطته رو براتون مضر دونستون رابطه کلامی رو که نه این مورد کاملا به خود شما بر می گرده که به ایشون ثابت کنین که این دوران نه تنها تغییری در محبت شما نخواهد داشت بلکه بیشتر باعث علاقه شما به ایشون خواهد شد با ایشون صحبت کنید که هیچ موردی باعث نخواهد شد هیچ خلائ بین شما وایشون به وجود بیاید ( فقط با صحبت های صمیمانه وتوام با احترام ومحبت همه چیز قابل حل خواهد بود)
گلم من از مشاوره وصحبتهای خوبتان در مورد انتخاب همسر استفاده کردم وانتخابم رو کردم نازنیم الان دوماه میشه عقد کردم و راضیم.....

آرزو می کنم این دوران رو به سلامتی بگذرانید ...برایتان زندگی سرشار از محبت سلامتی وخوشبختی آرزو دارم..:46::46::46: [/color]

سلام عزیزم دعا میکنم که نی نی ات صحیح و سالم به دنیا بیاد عزیزم راستش من هنوز مادر نشدم و شاید تجربه زیادی نداشته باشم اما احساس میکنم که همسرت احساس میکنه نادیده گرفته شده احساس میکنه تو به بچه ای که هنوز نیومده بیشتر از اون توجه داری تو از همین ابتدا باید حواست رو جمع کنی باید سعی کنی بین نقش مادریت و نقش همسریت تعادل ایجاد کنی مبادا فردا که بچه ات به دنیا اومد و گرفتار بچه شدی از اون غافل بشی و اون دچار این حس بشه که با ورود بچه تو دیگه بهش توجه نداری میدونی همانطور که دوستامون گفتند تو باید اونو تو حسی که داری حسی که نسبت به بچه داری شریک کنی و همچنین فضای خونه رو براش رمانتیک کنی حواست باشه که مردها خیلی احساساتی و حساس هستند موفق باشی