-
تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام .
من 23 سالمه و شوهرم 25 ساله حدود 1 ساله که ازدواج کردیم و 5/2 سال هم عقد بودیم. از یک هفته بعد از عقدمون مشکلات و دعوا ها شروع شد حالا به هر بهانه ای که میشد بیشتر هم به خاطر مسائل جنسی بود اخه اون خیلی زیاده روی می کرد و من نمی دونم چرا ولی نمی تونستم باهاش همکاری کنم و مامانم هم خیلی سخت گیری می کردو اکثر دعواهامون از همین سرچشمه می گرفت چندین بار هم خیلی دعواهامون شدید میشد و به کتک کاری می کشید حتی چندین بار هم با خونوادم درگیر شد و توی خونه خودمون کتک کاری می کردیم منم کوتاه نمی اومدم ولی قهر بودنمون به یک روز هم نمی کشید و سریع درستش می کرد.از اون ماجراها به بعد دیگه خانوادم ازش متنفر شدن و هنوز هم که هنوزه دل خوشی ازش ندارن ولی به روش نمی یارن و به ظاهر بهش احترام میزارن.خانواده خیلی اسرار می کردن که طلاق بگیرم ولی من فکر می کردم دعواها به خاطر مسائل جنسیه و به محض اینکه عروسی کنیم درست می شه ولی نشد... اکثرا وقتی خونه خودشون بودیم دعوا میشد و همیشه جای دستش روی صورتم کبود میشد و من اصلا از این جریانات به خانوادم چیزی نمی گفتم و از اکثر ماجراهای ما خبر نداشتن... و خلاصه همیشه یه جوری و به روشی مسائل حل میشد و می گذشت و من بیشتر به خاطر ابروی خودم و خانوادم دوست نداشتم به طلاق فکر کنم. تا این که ازدواج کردیم و اصلا هیچ کدوم از این دعواها تموم نشد فقط بهانه برای شروع دعوا عوض شد.(ضمنا بگم که شوهرم توی خانواده ای بزرگ شده که همه بلند صحبت می کنن ، سر هم داد می زنن، فوق العاده نامرتب هستن،بچه هاشونو خیلی به خودشون وابسته می کنن،دوست دارن وقتی بچه هاشون ازدواج می کنن به خودشون نزدیک باشن(دختر و پسر فرقی نمی کنه) پسر بزرگشون به بد اخلاقی و عصبی بودن معروفه و کل خانواده کوچک و بزرگ ازش حساب می برن و می ترسن ، همه ی مسائل و با داد زدن می خوان درست کنن و ..... که اگر بخوام بگم حوصلتون سر می ره) که کلا این مسائل خلاف عقاید و رفتارهای خانواده منه همیشه به خاطر این مسئله خجالت می کشیدم. همیشه اونو یه جور دیگه نشون میدادم و دلم نمی خواست کسی از مشکلاتم چیزی بدونه و تظاهر به خوب بودن همه چیز می کردم و شوهرم چون می دونست من به کسی چیزی نمی گم و حفظ ابرو می کنم بیشتر سوء استفاده می کرد.از وقتی هم که ازدواج کردیم مدام دعوا داشتیم و یه مشکل شد هزارتا ، از همون اول شرط کرد که هیچ وقت واسه زندگی به شهرما نمیاد و خیلی نمی زاره برم خونه بابام و چون اینجا غریب هستم خیلی اذیت می شم. تا 6 ماه اول ازدواجمون تا دیر وقت پیش دوستاش می موند و همیشه بیدار می موندم و گریه می کردم وقتی هم که می اومد دعوا می شدو کتک کاری و یکی دو روز غذا نخوردن و ... هیچ کس هم چیزی خبردار نمی شد و دوباره و دوباره ... ولی حدود 2 ماهی می شه که خیلی کمتر بیرون می ره. سر کوچکترین مسائل دعوامون میشه و خیلی داد می زنه و ابرومون پیش همه رفته وقتی هم که کتک می زنه اصلا رحم نداره و کاری هم نداره که کسی باشه یا نه کار خودشو می کنه و اگر هم بخوام از خونه بیام بیرون و برم خونه بابام که به حال مرگ کتک می خورم و نمی زاره پامو از خونه بیرون بزارم.یه چیز دیگه اینکه وقتی دعوا میشه و باهاش قهر هستم براش مهم نیست که گریه می کنم ، غذا نمی خورم ، فقط دستور میده فلان کارو بکن ،اینو بیار، اونو ببر. شب هم که شد حق ندارم جدا بخوابم باید پیشش باشم و حتما هم باید سکس داشته باشه و حتما هم اذیتم میکنه و باز هم منو گریه می ندازه و همه جوره چه از نظر روحی چه از نظر جسمی خوردم می کنه و بعد می خوابه. یه مشکل دیگه که هست هر شب باید سکس داشته باشه حتی اگه قهر باشیم ، حتی اگه منو تا سرحد مرگ کتک زده باشه ، حتی اگر مهمون داشته باشیم ، حتی اگرخونه کسی باشیم کاری نداره زشته اصلا تو فاز این حرفا نیست و این منو خیلی اذیت می کنه. اصلا از خودش استقلال نداره باید به یه نفر وابسته باشه یا خانوادش یا من به تنهایی نمی تونه کاری رو درست انجام بده یا تصمیم گیری کنه. و هر کاری که بخواد انجام بده مثلا خرید یه وسیله واسه خونه حتما به خانوادش می گه که من دارم مثلا فلان چیزو می خرم یا فلان کارو می کنم. به نظرم هنوز داره توی عالم بچگی سیر می کنه و نمی دونه چه موقعیتی داره و باید چکار کنه. نمی دونم دیگه چی بگم هر چی فکر می کنم زندگیم پر از مشکلات ریز و درشته که اگر بخوام بگم خیلی طولانی میشه. اگر دوستان اجازه بدن باقی شو با پست های بعدی ارسال کنم . ممنون می شم اگر راهنمایی کنین .ایا امیدی هست ؟؟؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام عزيزم
دوبار پستتو خوندم و واقعا برات ناراحت شدم. اميدوارم خدا بهت صبر بده. ببين من احساس ميكنم شوهر شما آدم عصبي هست و روي خشمش كنترلي نداره ولي...
1- سطح تحصيلات هر دوي شما چقده؟ و شغل ايشون؟ اگه ميشه توضيح بده هر چند مختصر.
2- مطمئننا توي هيچ جر و بحثي مقصر يك نفر نيست. نميخوام بگم وزن تقصيرات به يك اندازه هست ولي ببين چه حركات و حرفاي تو اونو به اين حد جنون ميكشونه به هر حال اولين كسي كه از اين عصبانيت و دعواها آسيب ميبينه خود شمايين پس اول از همه سعي كن اونو تحريك نكني تا بتوني آرامش داشته باشي و بتوني به بررسي و رفع مشكلاتت بپردازي
3- تا حالا باهاش خواستي صحبت كني و در مورد مشكلاتتون بحث كنيد. ايشون از زن چيزي نميدونن و به نظر بايد در اين مورد مطالعه داشته باشن (تفاوت ديد در مسائل جنسي مخصوصا بعد از دعوايكي از بارزترين اين عدم آگاهيه)
4- تا حالا پيش مشاور رفتي جدا يا باهم؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام قلب تنهای عزیز
مرسی از لطفت
ما هر دو کاردانی هستیم و البته قرار بود با هم ادامه بدیم که تا حالا نشده و شغل همسرم مسئول ایمنی و کروکی بردار شرکت گاز هست و خودم هم شاغل هستم هم دوران عقدم و هم الان.
دوران عقدم به خاطر دعواهای شدیدی که داشتیم پیش مشاور رفتم ولی چون طرز فکر خودم اشتباه بود نتونستم جواب درستی بگیرم، من سنم کم بود و درک نمی کردم که این دعوا ها به خاطر شخصیت و ذات و فرهنگ و خانواده شوهرم هست نه به خاطر سکس یا هر مسئله دیگه ای به خاطر همین واسم موثر نبود الان هم که حدود 1 ساله دیگه مشاور نرفتم، شوهرم هم که اصلا بگی بیا بریم مشاور خندش میگیره و میگه مگه من دیونم (طرز فکرش واقعا جالبه )
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام خیلی برات ناراحت شدم عزیزم ایشالا مشکلت حل بشه .........
وقتایی که با هم خوبین ازش سوال نمیکنی که چرا اینجوری میکنه ؟
خانوادش چی میگن از کسی حرف شنوی نداره؟
میشه یکی از دعواهای اخرتو توضیح بدی سر چی بود ؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام یکی یه دونه عزیز
فکر کنم باید بیشتر توضیح بدهی عزیزم، منظورش از اینکه کتک کاری می کنه چیه؟ چه هدفی رو دنبال می کنه؟ دلیلش برای این کار چیه؟
عزیزم من باید یه نکته رو به شما بگم، ناراحت نشو ولی سعی کن اگر دوست نداری و تمایل نداری رابطه جنسی نداشته باش، رابطه جنسی یکطرفه در درازمدت ضربات روحی بدی به آدم وارد می کنه. اگه واقعا رابطه جنسی رو نمی خوای و تمایل نداری نباید بهش تن بدی.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
عزیزم
حداقل برای اینکه خودت اسیب جسمی نبینی حتما سعی کن فعلا یه مدت نذاری دعواهاتون به مرحله کتک کاری بکشه. منظورم اینه که مهارتهای مقابله با ادم های پرخاشگر و مهارتهای ارتباطی رو از این وب بخون تا انشاءالله مسئولین سایت بیان نظر بدن. زیاد لجبازی نکن و سعی کن کمتر بهونه برای دعوا دستش بدی. بعضی وقتام که الکی اخرش یه بهونه درست میکنه شاید فقط اگر بهش بگی درک می کنی که عصبانی هست و دستهاتو به حالت تسلیم بالا ببری کافی باشه. می دونم سخته اما بهتر از یک زندگی پر از جنجاله. حداقل در ارامش بهتر می تونی فکر کنی که چه کاری بهتره انجام بدی.
اینم لینک هاش:
مقابله با پرخاشگری همسر: http://www.hamdardi.net/forum-87.html
مهارتهای ارتباطی: http://www.hamdardi.net/forum-87.html
امیدوارم موفق باشی
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
سلام یکی یه دونه عزیز
فکر کنم باید بیشتر توضیح بدهی عزیزم، منظورش از اینکه کتک کاری می کنه چیه؟ چه هدفی رو دنبال می کنه؟ دلیلش برای این کار چیه؟
عزیزم من باید یه نکته رو به شما بگم، ناراحت نشو ولی سعی کن اگر دوست نداری و تمایل نداری رابطه جنسی نداشته باش، رابطه جنسی یکطرفه در درازمدت ضربات روحی بدی به آدم وارد می کنه. اگه واقعا رابطه جنسی رو نمی خوای و تمایل نداری نباید بهش تن بدی.
شما توی خارج زندگی می کنید،شاید اینطور مواقع قانون طرف شما رو بگیره ولی اینجا رابطه از نظر
قانون و شرع یک تکلیف برای زن محسوب می شه،اگر بخواد تن نده هم احتمال داره قانونن به مشکل
بربخوره هم احتمال داره خیانت ببینه.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
فرهنگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
باورت نمی شه پستت رو که خوندم دارم شاخ در می آرم
گمونم شاخ دراوردم الان، تو دیگه چرا این حرف رو می زنی؟؟؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
حالا چرا داد می زنی؟:158:واقعیاتو باید گفت.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
واقعیت رو باید گفت ولی اینکه از زبان کی گفته می شنوی مهمه و خیلی چیزا رو مشخص می کنه، این که قانون چی می گه اصلا مهم نیست، به نظر من مهم تر از هر قانونی عزت نفس این خانمه که بعد از مدتی از بین می ره.
ضمنا شما خودت بهتر می دونی که توی ایران هیچ قانونی به نفع زنها نیست.
اینجا اگر کسی با زنش این رفتار رو بکنه خانم می تونه به قانون شکایت کنه و مرد رو زندانی می کنند!!!
راستی من داد نزدم ولی خداییش شاخ رو سرم سبز شد، باور کن :303:
این متن رو بی ربط ندیدم
زخمی که نمی بینیم
می دانید؟ خشونت همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست.
خشونت، تحقیر و آزار گاهی یک نگاه است. نگاه مردی به یقه ی پایین آمده ی
لباس زنی وقتی که دولا شده و چای تعارف می کند. نگاه برادری است به
خواهرش وقتی در مهمانی بلند خندیده. نگاهی که ما نمی بیینیم. که نمی
دانیم ادامه اش وقتی چشم های ما در مجلس نیستند چیست. ترسی است که آرام
آرام در طول زمان بر جان زن نشسته
خشونت بی کلام، بی تماس بدنی، مردی است که در را که باز می کند زن ناگهان
مضطرب می شود، غمگین می شود. نمی داند چرا. در حضور مرد انگار کلافه
باشد. انگار خودش نباشد. انگار بترسد که خوب نیست. که کم است. که باید
لاغرتر باشد، چاق تر باشد، زیباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگین تر باشد،
سکسی تر باشد، خانه دارتر باشد، عاقل تر باشد. خشونت آن چیزی است که زن
نیست و فکر میکند باید باشد. خشونت آن نقابی است که زن می زند به صورتش
تا خودش نباشد تا برای مرد کافی باشد. مرد می تواند زن را له کند بدون
اینکه حتی لمس اش کند. بدون اینکه حتی بخواهد لهش کند. این ارث مردان است
که از پدران پدرانشان بهشان رسیده
خشونت، آزار و تحقیر امتداد همان مادر ج...ده ها، ...نده ها، خواهر
...نده ها، مادرش را فلان ها، عمه اش را بیسارهایی است که به شوخی و جدی
به هم و به دیگران می گوییم. خشونت، آزار و تحقیر، همان زن صفت، مثل زن
گریه می کردی هایی است که بچه هایمان از خیلی کودکی یاد می گیرند
خشونت، آزار و تحقیر پله های بعدی نردبانی هستند که پله ی اولش با فلانی
و بیساری معاشرت نکن چون... فلان لباس را نپوش چون...است. چون هایی که
اسمشان می شود "عشق". عشق هایی که می شوند ابزار کنترل. که منتهی می شوند
به زنانی بی اعتماد به نفس، بی قدرت، غمگین، تحقیر شده، ترسان، وابسته،
تهدید به ترک شده و شاید کتک خورده که فکر می کنند همه ی زخم هایشان از
عشق است. که مرد عاشق زخم می زند و زخم بالاخره خوب می شود
خشونت زنی است که زیر نفس های آغشته به بوی الکل مردش تظاهر به لذت می
کند و فکر می کند قاعده ی بازی همین است. خشونت توجیه آزار روحی، کلامی،
جسمی، جنسی مردی است که مست است. مستی انگار عذر موجهی باشد برای ناموجه
ترین رفتارها
می دانید؟ کتک بدترین نوع خشونت علیه زنان نیست. کبودی و زخم و شکستگی
خوب می شوند. قدرت و شادابی و باور به خویشی که از زن در طول ماه ها و
سال ها گرفته می شود گاهی هیچ وقت ،هیچ وقت ترمیم نمی شود
*رخشان بنی اعتماد*
خدایا کاش فرهنگمون اینطوری نبود، کاااااااااااااااااااااااا اااش
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
واقعیت رو باید گفت ولی اینکه از زبان کی گفته می شنوی مهمه و خیلی چیزا رو مشخص می کنه، این که قانون چی می گه اصلا مهم نیست، به نظر من مهم تر از هر قانونی عزت نفس این خانمه که بعد از مدتی از بین می ره.
ضمنا شما خودت بهتر می دونی که توی ایران هیچ قانونی به نفع زنها نیست.
اینجا اگر کسی با زنش این رفتار رو بکنه خانم می تونه به قانون شکایت کنه و مرد رو زندانی می کنند!!!
راستی من داد نزدم ولی خداییش شاخ رو سرم سبز شد، باور کن :303:
اینکه قانون اشتباست منم موافقم ولی قانون از احساسات و نفس خاصی پیروی نمیکنه یا ایجاد نمیشه بلکه با تایید و کارشناسی افراد زیادی قانون میشه.
فرهنگ 27 هم درست میگه.چیزی که قانون میگه همونه.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
من واقعا ناراحت و متاثر شدم از این همدردیتون با زنی که هر شب داره به اجبار تن به خواسته شوهرش می ده!!!! واقعا ممنون از همدردیتون!!! کاش اسم تالار رو عوض می کردند و می گذاشتند تالار قانون چی می گه و چی نمی گه؟؟؟!!!!
چقدر بعضی وقتها ما ادمها....
واقعا نمی دونم چی بگم، واقعا نمی دونم، اصلا سکوت کنم بهتره ولی به خدا این رسمش نیست دوستان، این رسمش نیست :324:[/quote]
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
حقیت چیزیه که شما می گی ولی ما با واقعیات سر و کار داریم.اگر اونجا زن می تونه از مرد شکایت کنه در عوض مرد
می تونه نیازشو با زن های اینکاره بر طرف کنه بدون اینکه از لحاظ قانون و عرف به مشکل بخوره واقعیت اونجا همینه.
ولی اینجا زن اگر نخواد مرد نمی تونه جای دیگه نیازشو برطرف کنه پس قانون طرف مردو می گیره.در واقع قانون طرف
کسیو می گیره که راه جایگزین نداره.ولی یه اشکالی اینجا هست،تو خارج زن نمی خواد مردم هم راه جایگزین داره پس
حق هیچ کس پایمال نمی شه.ولی اینجا اگر زن نخواد،مرد هم راه جایگزین نداره قانون طرف مردو می گیره ولی این
وسط تکیلف اون زنی که نمی خواد چیه؟آیا هیچ حقی نداره؟آیا صیغه موقت اینجا کاربرد نداره؟هم مرد به خواستش
می رسه هم زن مجبور به انجام کاری نشده.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام
مرسی از دوستان
من اشتباه کردم و همه مشکلاتمو یک جا نوشتم و خلاصه و این یه کم مشکل ایجاد می کنه واسه دوستان و فکر می کنم کسی کاملا از حرفای من سر در نیاورده.
نمی دونم از کجا شروع کنم یا اینکه چه جوری توضیح بدم .
وقتی که دعوامون می شه حالا به هر دلیلی اولین کاری که می کنه داد زدنه و من از این کار متنفرم . اگر جواب بدم و براش توضیح بدم که سریعا میگه داری منو خر می کنی و از این حرفا، یا میگه داری زبون درازی می کنی ، اگر هم جواب ندم میگه داری کم محلی می کنی و جواب منو بده و من از سکوت بدم میاد و داره فشارم میره بالا ... و من هر کدوم از کارها رو کنم اولین تو گوشی رو می خورم ، واسش فرقی نمی کنه که من دارم کوتاه میام یا اینکه به قول خودش زبون درازی می کنم. وقتی هم دیگه به کتک خوردن میرسه من سرش داد می زنم و باهاش دعوا می کنم و هولش می دم و بهش حرف بد می زنم (کثافت و اشغال و از این مدل حرفا ) و به اینجا که می رسه باز هم من کتک می خورم و اگر چیزی دم دستش باشه می زنه می شکنه (گوشی ، کنترل ، استکان و ...). وقتی دعوامون می شه و مامانش میاد ببینه چی شده بیشترش شورشو در میاره و حس مردونگی میگیردش. اگر مامانش دستشو بگیره و بره کنار و من شروع کنم واسه مامانش توضیح دادن که چی شده و من مقصر نیستم و این مشکل پیش اومده بازم بهم حمله میکنه و من سریع می رم لباسمو می پوشم که از خونه بزنم بیرون ، اونم میره جلو در و میگیره و هی میخنده و میگه اگه من گذاشتم پاتو از خونه بزار بیرون. دقیقا روالهمه دعواهامون همینه شاید یه کم بدتر شاید هم یه کم بهتر .
بعد از دعوا من میرم یه گوشه میشینم و فقط گریه میکنم اونم تلویزیون و روشن میکنه و انگار نه انگار که 5 دقیقه پیش داشتیم همدیگه رو می کشتیم. غذاشو می خوره و اصلا نیمگه تو مردی یا زنده ای . اگر هم صدای گریه کردنمو بشنوه میگه خفه میشی یا خودم خفت کنم !!! من هم همون جا میخوابم تا اینکه شب میشه بازور منو میبره توی تخت... . نه معذرت خواهی نه غذایی نه دلجویی هیچی فقط شروع میکنه همین ،،،منم فقط چشمامو میبندم یا پتو میکشم سرم و گریه میکنم بیصدا ...اونم وحشیانه کارشو میکنه و منم هیچی نمیگم فقط گریه . بعد از اینکه کارش تمام شد منو با زور میگیره بغلش و می خوابه. اگر یه وقت بخوام جلوگیری کنم کتک میخورم و ابروریزی می کنه منم از ترس همین دیگه چیزی نمی گم .
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام یکی یه دونه عزیز
می دونم که بحث یک مقداری منحرف شد.
من فقط در جواب بحث قبلی کوتاه بگم که
1-دیدگاه من و تو قانون رو می سازه، قانون نمی تونه دیدگاه من رو تغییر بده.
2- مردی که برای ارضای جنسی ازدواج کرده(که متاسفانه در ایران زیاد می بینیم) همون بهتر که بره صیغه بگیره.
یکی یه دونه جان من به نظرم داستانت خیلی عجیب و غریبه، :303: تو چطوری اجازه می دی که باهات این رفتارها بشه؟؟ فکر نکنم درست باشه که اجازه بدی این رفتارها ادامه پیدا کنه؟ می شه بپرسم شوهرت چه خصوصیت خوبی داره؟ خصوصیتی که بهش افتخار کنی؟
یکمی سعی کن اعتماد به نفست رو بالاتر ببری، توی دعوا گریه نکن، درست نیست، از خودت ضعف نشون نده.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
روز بعد هم من فقط سکوت میکنم و کارامو انجام میدم میرم سرکار و دستورات اقا رو انجام میدم . همیشه بعد از دعوا میگه مگه چی شده که اینجوری می کنی تو فقط داره خودتو نابود میکنی و از این حرفا .. بعد هم کم کم نزدیکم میشه و باهام شوخی میکنه و خودشو میچسبونه بهم و میگه معذرت می خوام و دیگه تکرار نمی شه منم فقط سکوت میکنم. ولی دیگه رسما نباید قهر باشم. واسم چند تا کار کوچیک هم انجام میده همین . همیشه هم میگه تقصیر خودته تو زبون درازی ، تو حرف گوش نمیدی و ....
عزیزم من ادم ضعیفی نیستم وفقط این مسائلی که دارم تحمل میکنم به خاطر اینه که زندگیمو دوست دارم و خیلی واسه زندیگم تو این سه سال زجر کشیدم . دلم نمی خواد تا اونجایی که میشه از دستش بدم. من و شوهرم به خواست خودمون با هم ازدواج کردیم و خانواده من راضی نبودم و این یه ضعف شده توی زندگیم . نه که بگم اصلا راضی نبودن یا قید منو زدن نه، فقط از شوهرم خوششون نمی اومد و میگفتن این لیاقت تو رو نداره و درست هم می گفتن ... یه مشکل دیگه که هست خانواده من اصلا از مشکلاتم خبر ندارن و نمیدونن که من دارم اینجا چکار میکنم .
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
يكي يدونه عزيز
فكر نمي كنم با تحمل كردن مشكلت حل بشه .
نمي دونم چرا كارشناساي تالار راهنمايي نمي كنن . خيلي ناراحت شدم از اتفاقاتي كه براتون افتاده . متاسفانه تو اين كشور و تو اين فرهنگ هميشه به ما زنها ياد دادن كه مردها حق همه نوع كاري رو دارن و ما زنها بايد تحمل كنيم .اين خيلي بي انصافيه . ولي واقعا بايد خودمون ياد بگيريم كه اين فرهنگ هاي غلط رو از بين ببريم و حق خودمون رو ناديده نگيريم . خود من هم نمي تونم متاسفانه و فقط حرفشو مي زنم ولي اميدوارم شما بتوني .
برات خيلي دعا مي كنم .
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
اگر بگم الان که دارم فکر میکنم هیچ خصوصیت بارزی نمی تونم از شوهرم بگم باورتون نیمشه فقط به خاطر زندگیم همین ، ابروم . خانوادم که تنها دخترشون هستم مخصوصا مامانم.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
ممنونم که جواب داری، همین چند خط خیلی چیزا رو برای من مشخص کرد، :303:
به نظر من دو حالت بیشتر وجود نداره:
1- اوضاع اونقدر هم که تو نوشتی بد نیست.
2- اوضاع بد هست ولی از دید تو خوبه و دوست داری توی همین وضعیت بمونی، که در این صورت نمی دونم چرا اومدی اینجا داری مطلب می نویسی. ؟؟؟؟؟
راستش رو بخوای بعضی جاها حرفهات با هم جور در نمی یاد و ضدونقیضند!!!
مثلا نوشتی که:
نقل قول:
بعد از دعوا من میرم یه گوشه میشینم و فقط گریه میکنم اونم تلویزیون و روشن میکنه و انگار نه انگار که 5 دقیقه پیش داشتیم همدیگه رو می کشتیم. غذاشو می خوره و اصلا نیمگه تو مردی یا زنده ای . اگر هم صدای گریه کردنمو بشنوه میگه خفه میشی یا خودم خفت کنم !!!
و در یه جای دیگه نوشتی که:
نقل قول:
همیشه بعد از دعوا میگه مگه چی شده که اینجوری می کنی تو فقط داره خودتو نابود میکنی و از این حرفا .. بعد هم کم کم نزدیکم میشه و باهام شوخی میکنه و خودشو میچسبونه بهم و میگه معذرت می خوام و دیگه تکرار نمی شه منم فقط سکوت میکنم.
من که بالاخره نفهمیدم شوهر شما یه اژدهاست یا یه کسی که فقط بلد نیست محبتش رو نشون بده و روی تربیتی که داشته فکر می کنه زنها رو باید کتک زد؟؟؟؟؟؟؟ :305:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
خواهر خوبم زندگی فعلی منم خیلی با شما شبیه.
با این تفاوت که شوهر من بمیره نمیگه معذرت میخوام
هیچ وقت، حتی وقتی واقعا میدونه مقصر خودش بوده جلو نمیاد و من باید سر صحبتو باز کنم
با این تفاوت که وقتی مامانش میاد نه تنها خودش حس مردونگیش بیشتر میشه که مامانشم آتیش بیار معرکه میشه و از پسرش میخواد که خونه رو ترک کنه!!!!!!!!!!!!!!!
در هر صورتم حتی اگه صورت من کبود هم باشه منو مقصر اعلام میکنه
منم به خونوادم چیزی نمیگم آخه مامانم هزار تا آرزو داشت واسه من.نمیخوام دنیاشو خراب کنم.
:302::302::302::302::302:
من از تو خیلی بدبخت ترم نه؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
آدم ازدواج می کنه به آرامش برسه،نه آرامششو فدای ازدواج کنه.مشکلاتتو با خانوادت مطرح کن،شوهرت اگر ببینه حامی
داری توی رفتارش کنترل بیشتری به خرج می ده.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
فرهنگ عزیز دوست خوبم ، نمی دونم چرا خجالت می کشم که بهشون چیزی بگم. اخه اونا اصلا روی من این حساب ها رو نمی کنن. مطمئنم اگر بهشون بگم از من هم بدشون میاد که چرا تا حالا خودمو اینقدر کوچیک کردم و به کسی که اینقدر بی ارزشه ارزش دادم.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
پیشاپیش قضاوت نکن.دخترشونی،مطمعنن اگر ببینن مشکل داری ازت حمایت می کنن.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
من از تو خیلی بدبخت ترم نه؟
دوست دارم نظرتو بگی.
اما به نظر من اول باید خودت تصمیمتو بگیری.
هر کاری از دستت برمیاد انجام بدی و اگه واقعا نتونستی کاری کنی اون وقت به خونوادت بگی .
چون هم خونواده ها احساسی هستند و ممکنه تحت این احساستشون تصمیمی بگیرند که شما موافق نباشی هم اینکه چراباید خونواده هامونو اذیت کنیم .
اول باید با خودت کنار بیای و تصمیم بگیری
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
lonely sky جان
این مطالبی که من اینجا نوشتم همه عین حقیقت هستن فقط خلاصه نویسی کردم و تا اونجا که یادم هست دقیق واستون توضیح دادم: این که میگم بعد از دعوا کاری به کارم نداره واسه 4 تا 5 ساعت اول بعد از دعواست .
جای دیگه که توضیح دادم بعد از دعوا میگه خودتو اذیت میکنی و حالا مگه چی شده ،منظورم حداکثر 1 روز بعد از دعواست که میخواد دیگه اشتی کنه و همه چیزو درست کنه ... امیدوارم متوجه شده باشی . 1 چیز دیگه که هست اینه که چند تا مشکل دیگه هم داره که به مرور باید بنویسم اگه بخوام همه رو با هم بگم جواب نمیگیرم
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
دوست عزيز اميدوارم راهكاري كه بهتون پيشنهاد ميكنم به دردتون بخوره
من فكر مي كنم شما بايد مهارتهاي جنسي رو به خوبي ياد بگيريد ووقتي كه با شوهرتون خوب هستيد ومشكلي باهم نداريد اون رو به اوج لذت جنسي برسونيد .در اين صورت وقتي باهم مشكل داريد وقهرهستيد با اينكه اون به طرفتون مياد ولي اون لذت رو نمي بره .بنابراين شما ميتونيد اون رو به اين وسيله كنترل كنين.
كنترل مرد هااز طريق مسايل جنسي يك مساله كاملا ثابت شده است.فقط زنها بايد راه درست استفاده از اين ابزار رو ياد بگيرن.
شايد خيلي ها بيان وبگن همچين مردي ارزش اين كار رو نداره ولي چون شما زندگيتون رو دوست دارين
پس بهتره هر راهي رو امتحان كنين .در هر صورت خوشبختانه شوهر شما بهتون خيانت نكرده و فقط كنترلي روي اعصابش نداره كه بايد سعي كنين با سياستهاي زنانه اون رو درست كنين وبه راه بيارين
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
مینا چ جان یعنی شما هم مثل من با یه همچین ادمی سروکله میزنی!!! واسه هر دومون متاسفم ...حتما یه سر به تاپیکت می زنم تا بیشتر بتونیم به هم کمک کنیم خوشحالم که شما درک میکنی چی دارم میگم . واقعا مشکل من همینه که نمی تونم تصمیم بگیرم و همه چیزو تموم کنم هنوز امید دارم که درست میشه و همه چیز حل میشه . ولی گاهی وقتی که صحبت از طلاق میشه میگه که به هیچ وجه طلاقت نمیدم . نمیدونم اون رفتاراش چیه این چیه !!!!
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
یکی یه دونه جان، من واقعا نمی دونم چی بگم، یه راههایی به ذهنم می رسه ولی ترجیح می دهم نگم چون احساس می کنم اطلاعاتی که می دی کمه و من نمی تونم در این شرایط قضاوت کنم. :303:
واااا!!!
نوشتی که:
نقل قول:
ولی گاهی وقتی که صحبت از طلاق میشه میگه که به هیچ وجه طلاقت نمیدم . نمیدونم اون رفتاراش چیه این چیه !!!!
یعنی چی؟؟؟
مگه گاهی وقتی صحبت از طلاق هم می شه؟؟؟
ببین عزیزم در مورد اسم تاپیکت یه نکته رو بگم:
"تحمل کنم درست میشه؟؟" معمولا شخصیت انسانها در سن رشد و قبل از اون شکل می گیره و دیگه تغییرش یه مقدار مشکله، ولی باید ببینی ریشه این رفتار شوهرت توی شخصیتشه؟؟؟
دوم اینکه یه مقداری متاسف شدم که دوستمون گفته
نقل قول:
"در هر صورت خوشبختانه شوهر شما بهتون خيانت نكرده ...."
به نظر می رسه که تنها اشتباه بزرگ یک مرد از دید ما زنها "خیانته"!!!!
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
دوست خوبم SIMA3030 نمی خواستم این مشکل رو الان عنوان کنم ولی با این حرف شما باید بگم که شوهرم تا حالا 2 بار به من خیانت کرده البته اینی که من فهمیدم . اولین بار با یه دختر که قبل از ازدواج با اون دوست بوده باز هم تلفنی صحبت میکرد که دو هفته می شد که با هم رابطه داشتن که من فهمیدم (اونموقع حدود 4 ماه از ازدواجمون گذشته بود) باز دوم هم 4 ماه پیش بود که رفته بود خونه دختر خالم که همین جا زندگی می کنه و می خواسته اذیت دختر خالم کنه که بیرونش کرده بود و پیش همه ابرو ریزی و دعوا و .... وای چی بگم ...
( یه چیزی رو توضیح بدم : شوهرم قبل از اشنایی با من با خانواده خالم خیلی رفت و امد می کرد و دوست شوهر دختر خالم بود و با هم خیلی رفت و امد می کردن و با هم همشهری بودن ( با شوهر دختر خالم ) و من و شوهرم هم توی مراسم عروسی دختر خالم با هم اشنا شدیم و اومد خواستگاری من )
lonely sky
اره عزیزم وقتی که به حساب خودش اشتی کرده و معذرت خواهی کرده من بهش میگم که دیگه تحمل ندارم و خسته شدم و تو باید این کارو انجام بدی و اینجوری باشی و راهنماییش می کنم و براش توضیح می دم که من از چه چیزایی خوشم میاد و تو نباید چه رفتار های انجام بدی و اگه این کارو تکرار کنی همه چیزو تمام میکنم و این دیگه بار اخره . ولی هر چی واسش مطلب از اینترنت می گیرم هر چی خودم مثل یه دوست باید ها و نباید ها رو میگم اصلا انگار نه انگار.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
به به دیگه بهتر از این نمی شه!!!
شما داری با مردی زندگی می کنی که یک ولع تمام نشدنی برای رابطه داره و ظاهرا نمی تونه خودش رو در برابر خواسته های جسمش کنترل کنه،
راستی نوشتی که هر شب رابطه دارید، برام جالبه بدونم این آقای شوهرتون توی دوره ... شما چکار می کنند؟؟
از طرف دیگه ایشون دست بزن هم دارند و نمی دونم سر چی ولی از برتری قدرتش داره علیه شما استفاده می کنه!!!! که یکی از منفورترین رفتارهاست!!!!
می شه بپرسم برای چی داری باهاش زندگی می کنی؟؟؟ تازه می گی که نمی تونی خصوصیت مثبتی ازش بیان کنی!!!!
لطفا یه دلیل برای من بیار ولی غیر از آبرو و اینکه مامانم غصه می خوره و ....
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
عزیزم مطمئن باش اگر تحمل کنی اصلا درست نمی شه. منظورم طلاف گرفتن نیست اما تن دادن به این رفتار فقط همسرت رو تشویق به ادامه این کار می کنه. ببین می دونی که ظالم فقط وقتی می تونه ظلم کنه که مظلومی باشه.
راستی گفتی که کار می کنی. پس احتمالا می تونی از پس خودت بر بیای و ادم زرنگی هستی.
تنها پیشنهادی که الان می تونم بگم اینه که تا اونجا که می تونی بهانه دستش نده تا دعوا شروع نکنه. و اگرم دعوایی شروع شد سعی کن با این حرف که درکت می کنم عصبانی هستی و این مهارتها که بهت گفتم ارومش کنی. به نظرم همسر شما با خصوصیاتی که شرح دادید دچار یک بیماری هستش و باید درمان بشه. ای کاش مسولین سایت بیان نظر بدن.
اما تا اون مدت خواهش می کنم سعی کن تا اونجا که می تونی بهانه دستش ندی.
در ضمن قانون طرفدار زنی است کع از شوهرش کتک می خوره. در ایران.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
راستی من یه تجربه دارم توی این زمینه
یادمه اوایل ازدواج که نه من و نه شوهرم هیچ مهارتی کسب نکرده بودیم با هم که دعوامون می شد اون صداش رو بالا می برد و من از این حالت خیلی خیلی می ترسیدم و همش سعی می کردم یه جوری صداش رو پایین بیاره ولی اوضاع بدتر می شد، (البته شوهر من اصلا دست به زن نداره)یه روز به خودم گفتم چقدر هی بگم هیس هیس و غصه بخورم که الان همسایه ها شنیدند و ال شد و بل شد!!! صداش رو که برد بالا من هم صدام رو بردم بالا، هر چی اون صداش رو بالاتر می برد من هم صدام رو بالاتر می بردم!!! باورتون نمی شه که چقدر تعجب کرده بود!!! :163:
بهش گفتم صدات رو بالا ببری من بیشتر بلدم صدام رو بالا ببرم اگه بخوام داد بزنم صدام بلندتر از تو هست.
بعد از آشتی و صلح بهش می گفتم که من از صدای بلند متنفرم و وقتی صدات رو بالا می بری بدم میاد. حالا این قضیه کلا حل شده و خدا رو شکر هیچ مشکلی ندارم.
بد نیست این خانم هم یکبار امتحان کنه، شاید شوهرش بفهمه که اون هم قدرتهایی داره!! نظرتون چیه؟؟ :303:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
اصلا پیشنهاد نمی کنم. برای کسی که کتک زدن براش اب خوردنه این کار مثل اینه که بهترین بهانه رو بهش بدی. چون بیشتر از زدن لذت میبره.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام
من كه واقعا متعجبم!
ويژگي هاي همسر شما به نقل از خودتون:
-بدرفتاري
-بي احترامي
-تحقير شما
-بد دهني
-كتك زدن
-آزار جنسي
-خيانت
در جايي ديگه گفتين كه "زنگيمو دوست دارم"(!)كه من به شخصه هر چي فكر ميكنم نميتونم بفهمم چرا اين زندگي رو دوست دارين!! و اگه دوست دارين پس چرا اصلا احساس مشكل ميكنين كه بخواين دنبال راه حل بگردين!خب به اين زندگي كه دوسش دارين ادامه بدين و لذت ببرين!!
اگه منظورتون رو از اينكه "زندگيمو دوست دارم" توضيح بدين، به خدا خيلي خيلي ممنون ميشم!!:162:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام خانومي. دلم خيلي برات گرفت. كاش ميتونستم باري از غمت بردارم. عزيزم من هيچوقت توصيه به طلاق نميكنم ولي پست شما رو هرچي بيش تر جلو ميام بيش تر دلم ميگيره. با خوانوادت در ميون بذار. همه چيو از اول تا حالا. از خيانتاش از كتكاش. اشكال نداره كه اونا ناراحت بشن خوب خانواده و پدر و مادر حامي ما هستن همونطور كه ما بايد برا بچههامون باشيم. حواستو جمع كن بچهدار نشي. ادامه دادن رابطه به نظر من حداقل افسردگي به بار مياره. فكر نميكنم به نفعت باشه ادامه بدي.برات دعا ميكنم.:72:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
بچه ها خواهش می کنم یه مقدار آرومتر!!!!!!!!!
خیلی دارید تند میرید و دقیقا از روی چند تا پست ایشون که مطمئنا از سر ناراحتی و درد و دل بوده اینقدر سریع دارید برای ایشون تصمیم میگیرید و دل می سوزونید و جوری دارید وانمود می کنید که همسر ایشون یه غوله!
باور کنید که توی یه زندگی زناشوئی این طور نیست که حتما یکی پر از مشکل باشه و دیگری عاری از هر گونه مشکل! ایشون نیاز به راهنمایی های سازنده ی شما دارند تا بتونند خوب فکر کنند و اگر راهنمایی میتونه به زندگی شون کمک کنه تصمیم بگیرند و قطعیش کنند!
این چیز عجیبی نیست که یه زن با وجود تمام مشکلات زندگیش و همسرش رو دوست داشته باشه! و مطمئنا همسر ایشون ویژگی های خوب دیگه ای حتما دارن که ایشون چندین ساله دارن باهاشون زندگی میکنند!
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام دوستای خوبم و مرسی از نظرهاتون
نمی دونم چرا دوستان از داستان زندگی من تعجب می کنن !!!!!!
یه بار دیگه همین جا هم گفتم همه این چیز هایی که گفتم عین حقیقت زندگیم هست و حتی من دارم اونها رو خلاصه نویسی میکنم .
دوستای خوبم من تازه یک ماه هست که با این سایت اشنا شدم و عضو هستم و تازه چند روزه این تاپیک رو باز کردم... فکر میکنین واسه چی ؟!!
تو مدت این یک ماه فقط داشتم ارسالهای بقیه اعضای سایت رو می خوندم و می خواستم ببینم زندگی بقیه چه مشکلاتی داره و ایا کسی مثل من هست .... نه نبود هیچ زندگی شبیه مال من نبود . بودن افراد زیادی که شاید یکی یا دو تا از مشکلاتشون مثل من بوده ولی همه مشکلاتو با هم نداشتن ... نمی دونم چی بگم ... فقط برای خودم متاسم .
شاید بعضی از دوستان فکر می کنن من دارم از خودم داستان میسازم ولی نه ...فقط چیزایی رو دارم میگم که تو مدت این سه سال به سرم اومده .
بعضی از دوستان میگن چجوری داری این زندگی رو تحمل می کنی!!!؟ توضیح میدم که یه کم از تعجب دوستان شاید کم بشه :
اکثر دعواهایی که داشتیم واسه دوران عقد بوده و بیشترین ازار و اذیتم واسه مدت 2/5 سال عقدم بود که البته هنوز هم ادامه داره... خدا رو شاهد میگیرم همیشه وقتی که با هم دعوا داشتیم من خودمو قانع میکردم که اره این دعوا به خاطر طولانی شدن عقدمه، یا این که به خاطر سختگیری های خانوادمه ، یا اینکه نمیتونه تمایلات جنسیش رو کامل برطرف کنه ، یا اره من دارم دارم اذیتش میکنم و از این جور حرفا .... خلاصه خودمو قانع میکردم که دست خودش نیست و ازدواج کنیم درست میشه من دو سال و نیم رو با این تفکرات سپری کردم .( اینو بگم تو این مدت همیشه اگر من نمی خواستم که رابطه جنسی داشته باشیم شوهرم با زور این کارو میکرد و من مدام گریه می کردم ولی اصلا توجهی نمی کرد و به ظاهر لذت هم میبرد . نمی دونم چرا اینجوریه !!!!! اکثرا مردها با هزار عشوه و ناز با زنشون رابطه برقرار می کنن ولی توی رابطه ما حدود 90 درصد از رابطه هامون با زور بود . ترس من از مسئله بکارتم بود که شوهرم اصلا مراعات نمیکرد. از همین مسائل شد که من از رابطه زناشویی دلزده شدم و حتی حالا هم که یک ساله ازدواج کردم هیچ لذتی از این رابطه نمی برم و فقط کارم تظاهر کردنه )
یه چیز دیگه اینکه من اصلا ادم کینه ای نیستم و به زور می تونم خودمو یه روز عصبی نشون بدم و سریع یادم میره که چی شده و با یه معذرت خواهی و اصلاح رفتار همه چیز حل میشد. در ضمن من اصلا به خانوادش توجه نکرده بودم که چه ایرادای بزرگی دارن که قبلا توضیح دادم و این الان که اینجا هستم خیلی داره اذیتم میکنه .
شاید بعضی از دوستان بگن که گذشته ها گذشه ، ولی من دارم این مسائل رو میگم که شناخت شما از شخصیت شوهرم بیشتر بشه .
خلاصه ما ازدواج کردیم... اینجا که اومدم فهمیدم که رفتار شوهرم فقط به خاطر محیط و تربیتی که داشته هست. من حتی یک ساعت هم نمی تونم خانوادی شوهرم تحمل کنم .
توی این یک سال تقریبا هر روز بحث داریم به خاطر مسائل خیلی کوچیک ولی به جای بد کشیده نمی شه . حدودا 7 بار هم دعوای خیلی شدید داشتیم که خیلی کتک خوردم . اخریش هم واسه 20 روز پیشه و مسائلی که گفتم موقع دعوا کردنمون پیش میاد (پست های قبل ) واسه همین 7 باره .
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lonely sky
به به دیگه بهتر از این نمی شه!!!
شما داری با مردی زندگی می کنی که یک ولع تمام نشدنی برای رابطه داره و ظاهرا نمی تونه خودش رو در برابر خواسته های جسمش کنترل کنه،
راستی نوشتی که هر شب رابطه دارید، برام جالبه بدونم این آقای شوهرتون توی دوره ... شما چکار می کنند؟؟
از طرف دیگه ایشون دست بزن هم دارند و نمی دونم سر چی ولی از برتری قدرتش داره علیه شما استفاده می کنه!!!! که یکی از منفورترین رفتارهاست!!!!
می شه بپرسم برای چی داری باهاش زندگی می کنی؟؟؟ تازه می گی که نمی تونی خصوصیت مثبتی ازش بیان کنی!!!!
لطفا یه دلیل برای من بیار ولی غیر از آبرو و اینکه مامانم غصه می خوره و ....
درسته شوهرم هیچ کنترلی روی هوسش نداره وقتی که بخواد نزدیکی داشته باشه باید انجام بشه حتی اگر من پریود باشم ، اگر با هم اشتی باشیم که من یه طوری بهش کمک میکنم که نیازش برطرف بشه . ولی اگر با هم قهر باشیم و دعوا کرده باشیم یا اینکه به هر دلیلی یکی دو روز نتونسته باشه خودشو ارضا کنه باید حتما از مقعد این کارو کنه ، یا خودمو در اختیارش بزارم یا اینکه با زور و وحشیانه ...( شاید باور نکنین ولی حتی 3 بار هم پیش اومده که دعوامون شده و من پریود بودم و اون .... ) امیدوارم متوجه شده باشین .... دیگه چیزی نمیگم !
2/5 سال تحمل کردم به امید اینکه با ازدواج همه چیز درست میشه و خودمو قانع کردم . ولی این یک سال نمی دونم چطور توجیهش کنم .
نه دیگه دوسش دارم و نه بهش وابسه هستم ، هزا بار ارزو کردم که بمیره و من از دستش خلاص بشم و مجبور نشم طلاق بگیرم .
گفتم که هیچ کس به جز خانواده خودش از مسائل من خبر نداره و همه فکر میکنن که زندگی من خوبه . من از خانوادم دور هستم و اونا زیاد نمی تونن سر بزنن ببینن که زندگیم چجوریه ، زمانی هم که من میرم پیششون وانمود میکنم که هیچ مشکلی نیست ..... خیلی اشتباه کردم که خانوادمو در جریان مشکلاتم نذاشتم ، حالا هم واقعا خجالت میکشم که بعد از این دروغها :همه چیز خوبه و مشکلی ندارم و از این حرفا برم بگم دارم طلاق میگیرم و اینقدر کتک خوردم و دارم برمیگردم . تو این مدت من فقط دروغ گفتم فقط تظاهر کردم حالا برم چی بگم ....
سرکوفتم میزنن ، ابروریزی میشه ، شوهرم میاد خونه بابام و دعوا راه میندازه و جلو همسایه زشت میشه ،تمام مدت دارم به این چیزا فکر می کنم
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط یکی یه دونه
درسته شوهرم هیچ کنترلی روی هوسش نداره وقتی که بخواد نزدیکی داشته باشه باید انجام بشه حتی اگر من پریود باشم ، اگر با هم اشتی باشیم که من یه طوری بهش کمک میکنم که نیازش برطرف بشه . ولی اگر با هم قهر باشیم و دعوا کرده باشیم یا اینکه به هر دلیلی یکی دو روز نتونسته باشه خودشو ارضا کنه باید حتما از مقعد این کارو کنه ، یا خودمو در اختیارش بزارم یا اینکه با زور و وحشیانه ...( شاید باور نکنین ولی حتی 3 بار هم پیش اومده که دعوامون شده و من پریود بودم و اون .... ) امیدوارم متوجه شده باشین .... دیگه چیزی نمیگم !
دوست عزیز از دست شما کار چندانی ساخته نیست . شوهر شما مشکل جنسی اساسی ای دارد و باید این قضیه را یک روانپزشک ( نه روانشناس یا مشاور ) بررسی تخصصی کند . لطفا با یک روانپزشک مجرب تماس بگیرید و مشکل خود را مطرح کنید. مسلما او از شما خواهد خواست که همسرتان را نزد او ببرید اما برای انجام این کار تمهیداتی لازم است که خود روانپزشک به شما خواهد گفت . حتما این کار را بکنید چون در صورت ادامه دادن روال موجود ، احتمال آسیب دیدگی شما جدی است .
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
اگر دوستای خوبم زحمت بکشن مطالبی رو که نوشتم و دقیق بخونن و منو راهنمایی کنن ممنون میشم می خوام تا اونجایی که میشه تلاش کنم و اگر جواب نگرفتم برم واسه طلاق. این دیگه اخرشه ...
در ضمن من تا حالا واسه قهر خونه بابام هم نرفتم از ترس اینکه میاد و اونجا ابروریزی راه میندازه میخوام اگر درست نشد یک بار برم و برای همیشه .