کلینیک تخصصی ترک اعتیاد همدردی

سلام به همه دوستان

محیط آموزشی و بسیار سودمند همدردی بر هیچکس پوشیده نیست.
دوستانی با بهره هوشی بالا و دانش علمی در زمینه های مختلف مهندسی ، پزشکی ، جامعه شناسی و... که به جهت علاقه به دانش روانشناسی دورهم جمع شده اند ، مهمتر از دانش تخصصی ، علاقمندی همگانی به گشایش کار انسان دردمندیست که به امید یافتن راه حل برای رفع مشکلش به سایت می آید. حس خوب انسان دوستی که بر فضای تالار حاکم هست هر عضوی رو نمک پرورده خودش میکند و اینجاست که به سختی می تواند از این فضای دلچسب دل برکند.

این قضیه برای BABY هم صادق بود ، عضوی که سه سال قبل و جهت رفع مشکلش به تالار اومد و بعد از حل مشکلش تصمیم گرفت دین خود رو به تالار بدهد و برای حل مشکل سایرین آستین بالا بزند. (اینکه چقدر موفق به انجام این کار بوده قضاوتش با سایرین )

اما نکته مهم اینکه همین BABY که معمولا جاده اعتدال رو می پیمود ، مواجه با این شد که کنترل زمان از کفش رفت و به نوعی معتاد به تالار شد.

از آنجا که "رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود " و
" گــر حــكم شــود كــه مست گيــرند ، در شــهر هــر آنچــه هست، گيـــرند"
گفتم شاید دوستان دیگری هم هستند که تالار رو با همه خوبیهاش به عنوان سارق زمان شناخته اند که آدمی رو از فعالیتهای اولویت دارش دور می کند ، بر آن شدم تا این کلینک رو افتتاح کنم ، هم خود از تجربیاتم بگم هم دوستان دیگه بیان و تجربیاتشون رو بگن ، باشد که برای همگان مفید واقع شود.

بنظرم همدردي سارق زمان نيست بلكه فايده بخش زمان ماست. خود من هراز گاهي كه از كار خسته ميشم سر به تالار همدردي مي زنم و از ماجراهاي خوب و بدش اينجوري ميشم.:33:
تالار همدري مثل مدينه فاضله مي مونه كه همه چي توش بنظر درست مياد. شايد معتادش ميشيم چونكه هممون دوست داريم توي مدينه فاضله باشيم و زندگي كنيم. بنظرم اسم بعضي چيزا رو نميشه اعتياد گذاشت. مثل نفس كشيدن يا ضربان قلب. ميشه جلوشو گرفت؟ روح ما هميشه و در همه حال به حكمت نياز داره. يه مثال درباره خودم مي زنم:
چند روزي مشغول كتاب خوندنم و انواع و اقسام حكمتها رو به وجودم سرازير مي كنم و پر از شادماني و سرزندگي مي شم. پر از ايده و حالتم دقيقا اينجوريه!
http://www.hamdardi.net/imgup/21952/...d18279ffbb.png
هوووممم! پس همچين چيزيم هست! چه خوب!...
http://www.hamdardi.net/imgup/21952/...db9dfc25cb.png
اما بعد از چند روز انگار دوباره اوضاع داره به حالت قبلي برمي گرده. چرا؟ چون مثل يه راننده اي كه ديده ماشين داره با سرعت خوبي حركت مي كنه گفته ديگه لازم نيست پامو رو گاز بذارم!!! خب چند متر اونورتر وايميسته ديگه! تزريق حكمت به روح، مثل تزريق سوخت به ماشين براي حركته. آدم هر روز بايد حرف جديدي به خودش براي گفتن داشته باشه و كجا بهتر از همدردي كه هر روز يكي با دستي پربار مياد و اونو با بقيه تقسيم ميكنه. :72::72::72::72:

آفرین سرافراز عزیز:104:
پس شما جزء معتادین نیستی ، اینجا کلینیک معتادین هست.
بنده سارقین زمان رو براساس کتابی به همین مضمون نوشتم ، یکی دیگه از سارقین زمان تلفن هست ، چک کردن ایمیل هست ، وقت گذاری برا یه دوست هست زمانیکه برنامه دیگه ای داشتی و ......


هر کی احساس می کنه به همدردی معتاد شده بیاد تو کلینیک ، این مکان فقط برا معتادین هست تا از تجربیات همدیگه برا ترک ، استفاده کنیم.

ممنون

انا نادم! انا پشیمان! :54:
به مهربونم خبر بدید :54:
یه تخت بدین خودمو ببندم بهش :54:

بهله! کاملا برهمگان مبرهن شد الان که اینجانب نیز معتادم. اونم از اون خفناش!

- چیزیت شده؟ چرا اینجوری؟ چرا به کارات نمی رسی؟ ... هی عقبشون می ندازی؟ ...
- نمی دونمhttp://up.vatandownload.com/images/k...ogf4vfg3yi.gif
- [ با لبخند] معتاد شدی؟ ..
- [ سکوت] ...
- خب منم پیش اومده واسم... طوری نیست. خوب میشی :46:
- کمکم می کنی برگردم؟ ...
- پس واسه چی خواستم حرف بزنیم؟ http://up.vatandownload.com/images/e...zsbso80pbv.gif

این بود قسمتی از مکالمه من و مهربان حدود 6 ماه پیشhttp://up.vatandownload.com/images/8...4f6huru9y8.gif


خیلی تلاش کرد منو هدایت کنه، ولی نشدم! حالا خودم در این روز ها که می بایست در حال اصلاح پایان نامه باشم و در این فرصت ده روزه ای که داشته ام،کلمه ای کار را پیش نبرده ام. و الان که فرصتم رو به اتمام است، تصمیم گرفتم با پای خودم بیام ترک :223:
ولی یه چیزی! ترک اینترنت از راه اینترنت؟!! جالب انگیزه ها :311:

خلاصه همه این ها رو گفتم واسه اینکه بگم: منم هستم متاسفانه.

سلام اقای بی بی
وای منم شدیدا به اینجا معتاد شدم،طوری که اینجا همه فکر وذهنمو اشغال کرده حتی شبا خواب اینجارو میبینم و ازین وضعیت اصلا راضی نیستم دیگه به کارای دیگم کمتر میرسم،از حالا عزای اینو گرفتم که اگه ارشد قبول نشم چه جوری میخام دوباره بشینم سر درس و مشقم و دیگه اینجا نیام.

والدین محترمه هم همش سرزنش بارونم میکنن که چرا انقد پای اینترنت و این تالارم.
یه راهکار درس درمون بدین خواهشا واسه ترک اعتیاد:203:

شايد منم از اون مدل معتادام كه اعتيادشونو انكار مي كنن :311: وگرنه براي چي بايد بيام اينجا پست بذارم؟! :316:

قالَ شیدا بیست یک الاسلام: أنا نادم. هِلپ می.:316:
من که شدیداً معتاد شدم. اگه پست هم نذارم کنترل نامحسوس و کم محسوس رو حتماً دارم.:311:
خوشحال می شم از تجربیات دوستان استفاده کنم. مخصوصاً آقای BABY
البته یه پیشنهاد هم دارم,
وقتی مادر یا برا افراد متاهل خصوصاً آقایون همسر گرام:311: با این ملاقه و ... و ظروف تفلون و ..می خوابونه پس کله ی محترم خیلی خوبـــــــــــــ جواب می ده!
آدم تا چند روز دیگه نمی یاد همدردی.:311:

دوستان لطفا تجربیات خودشون رو بگن ، نسخه نپیچند ، اشاره نمی کنم به شیدا :311:

ببینید تو پست اولم گفتم :
" گــر حــكم شــود كــه مست گيــرند .... در شــهر هــر آنچــه هست، گيـــرند"

بنابراین خیلی نگران نباشید ،بازم اشاره نمی کنم به سرافراز :227: بهتره یه تست بگیریم که مطمئن شیم ، یه تستی رو قبلا دیده بودم درخصوص اعتیاد به نت ، بجای "نت " تو چند سوالش "همدردی" بذارید و تست بدید ، برا بعضیها نیاز به تست و اینا نداره ، یادمه قدیما با همین بی دل ، یکی از کل کلامون اعتیاد به همدردی بود. یادش به خیر


این تست از سوی دکتر کیمبرلی یانگ ابداع شده است. در تست IAT هر چه نمره شما بیشتر باشد، اعتیاد شما به اینترنت شدیدتر است. نمرات هم به ترتیب از یک تا ۵ هستند. در این تست سوالاتی از این قبیل مطرح شده است:

چقدر بیشتر از آنچه قصد دارید در اینترنت ( همدردی) می‌مانید؟

چقدر به‌خاطر آنلاین ماندن؛ اعضای خانواده را نادیده‌ گرفته‌اید؟

چقدر دیگران از شما به خاطر میزان آنلاین بودنتان شاکی هستند؟

چقدر به‌خاطر اینترنت نمرات و کارهایتان در مدرسه افت کرده است؟

چقدر ایمیل‌هایتان را پیش از کارهای ضروری دیگرتان چک می‌کنید؟

چقدر عملکرد کاری و بهره‌وری شما به خاطر اینترنت آسیب دیده است؟

چقدر وقتی کسی هنگام آنلاین بودن مزاحم شما می‌شود، غر می‌زنید، فریاد می‌زنید یا عصبانی می‌شوید؟

چقدر فکر می‌کنید در حالت آفلاین حواس پرتی دارید، ولی در حالت آنلاین بهتر هستید؟

چقدر وقتی آنلاین هستید این جمله را به کار می‌برید: فقط چند دقیقه مونده، الان میام.

چقدر سعی کرده‌اید از میزان آنلاین بودن خود بکاهید و موفق نشده‌اید؟



پاسخ‌های این تست به صورت ۵ گزینه‌ای طراحی شده که شامل این موارد است:

۱ ـ بندرت ۲ـ گاه‌گاهی ۳ـ غالبا ۴ ـ به کرات ۵ ـ همیشه



اگر پاسخ فرد به اکثر سوالات گزینه‌های ۴ و ۵ باشد او یک معتاد اینترنتی است.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

این لینک و هم ببینید ، مرتبطه


غریبه آشنا نوشته ،
" اعتیاد به اینترنت"
http://www.hamdardi.net/thread-6783.html

جالبه همین یه ارسال رو داشته و بعد هم پیداش نشده ،
شاید هم تونسته خیلی سریع ترک کنه !! :227:

واضح است که ما جزو "بعضیا" هستیم.http://www.pic4ever.com/images/acigar.gif

قبل از بیان اولین تجربه ، عرض کنم که این کلینیک مخصوص افرادیه که کارهائی در محیط حقیقی دارند که با صرف وقت در تالار همدردی به اون کارها نمی رسند ، اما اگه فردی وقتش اجازه میده که وبگردی کنه و عضو تالار هم هست ، بنظر من اینجا بهترین مکان برا یادگیری وکسب تجربه هست ، تجربیاتی که در دنیای واقعی گاهی ارزشش کمتر از خود زندگی نخواهد بود، همین افراد هم باید مراقب ارتباطات حقیقی قبلی و جدیدشون باشند که خدای نکرده بدلیل وابستگی به این سایت لطمه نخوره.

بنابراین روی سخن ما با کسانی هست که به فرض کنکور دارند ، برنامه ای برای پیشرفت شخصیشون درنظر گرفتن و....

اگه هر روز به تالار سر می زنید ، ورودتون به تالار رو به آخرین ساعتی که به اینترنت دسترسی دارید ، موکول کنید. بجای اینکه از اولین ساعات وارد تالار بشید ، برنامه مطالعه درسی تون / کارهای معمولتون رو انجام بدید بعد که خسته شدید و برا رفع خستگی ، وارد شید ، خروجتون رو محدودیت زمانی / دسترسی تعیین می کنه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

از اونجا که این کلینیک ، کارگاه عملی هم داره و با تمرین همراهه ، بنابراین BABY رفت تا هفته بعد:227:

مطمئنا میشه مثل بعضی از دوستان ( psy133) بیش از سه سال عضو تالار بود و کمتر از یک هفته آنلاین بود.:104:

تو این فاصله سایر دوستان هم تفضل کنن و تجربیاتشون رو بنویسند ،

مباركه! مي بينم تشكر BABY و سارابانو، اين دو رزمجوي ديرينه دركنار همه! :311:
ولي جالبيش اينه كه اسماشون هم انگار به هم پشت كردن!
(از جپ به راست)BABY،سارابانو(از راست به چپ)..........خدايي هيچكدومتون به نكته اش پي نبرديدهاا! آفرين به سرافراز گل و گلاب! :43:
آقا من تست دادم! پاك پاكم! مي تونيد بهم دختر بديد(غلامتون شاه دوماد!):227:

ای آقا! baby خان! خب اگه تمرین ها مداوم نباشه که آدم یادش می ره :311:

پس نتیجه اینکه : یه برنامه کنترلی هر کسی واسه خودش داشته باشه.

من رفتم ترک بچه ها! به جای ده دقیقه دیگه، دوساعت دیگه سر می زنم!!
چیه؟ چرا چپ چپ نگاه می کنین؟! واسه من همین یه قدم خیلیم بزرگه خب! :311:

پیشنهاد من اینکه,
خودم هم این کار رو انجام می دم. این که وقتی کامپیوتر رو روشن می کنم ساعت رو می نویسم و وقتی خاموش می کنم.این کلاً شامل هر کاری با کامپیوتر می شه.
سعی می کنم روزی از ساعتی که برا خودم تعیین کردم بیشتر نشه.
این یه قانونه برا خودم و
یه سعی دیگه هم دارم این که هر روز کلی تبصره و استثناء و اینا به این قانون اضافه نشه.:311:
در مورد اعتیاد به همدردی هم فقط این که,
به جز این دنیای مجازی دنیای واقعی هم هست. همه زندگی ما تو دنیای مجازی خلاصه نمی شه.تو همدردی هر چقدر هم وقت بذاری خوبیش اینه که وقتت رو نکشتی ولی وقتی به هر نحوی به زندگی واقعی آسیب بزنه به ضررته.
از ما که گذشت. معتاد شدیم رفت.
ولی توصیه به جوون ها این که از چند قدمی این سایت هم رد نشید.:305: امان از دست این مواد جدید:311:

سلام،

من مشکلم این نیست که ساعت از یادم بره و بیش از حد اینجا باشم.
مشکلم اینه که هر نیم ساعت یکبار باید ارسالهای جدید رو چک بکنم :311:

الا یا ایها الاینترنت load کن ارسالهای جدید را
که همدردی آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها :311:


یک مشکل دیگه هم که همدردی داره اینه که آدم با خواندن سختی ها و مشکلات مردم غمگین می شه.
مشکل دیگه ای هم هست اینه که زوج های موفق کمتر اینجا می آیند. هر کی اینجا میاد یک مشکلی داره.
من چشمم ترسیده! ببینید هر چند روز یکبار ما تاپیک خیانت داریم.
ببینید چقدر تاپیک داریم که یک مردی با خانمش بد رفتاری می کنه، و یا حتی کتک می زنه...

ولی خب، با تمام اینها، همدردی کمک می کنه تجربه مون بالا بره، تا از بروز مشکلات جلوگیری کنیم و هنگامی که مشکلی برای خودمون پیش اومد، چیزهایی که اینجا یاد گرفتیم در حلشون کمکمون می کنه.

:)

با سلام
یکسال شارژ رایگان کلیه انجمن ها از جمله انجمن آزاد برای baby عزیز به خاطر ایجاد این تاپیک بسیار بسیار مهم که از دغدغه های قدیمی ما مدیران همدردی هست.

البته baby عزیز وسوسه نشوی بابت این شارژ اعتیادت عود کنه ها :311::311:

آقای مدیر از دست ما خسته شدید؟
میخواین دیگه نیایم؟
دیگه ما رو دوست ندارید؟:302::302::302:
از قدیم گفتن معتاد رو نباید طردش کرد
آخه منم دارم معتاد میشم

آقای بی بی فقط این تاپیک رو زد که یک سال شارژ مجانی بگیره.
ما خیال کردیم دلش به حال ما سوخته :311:

شوخی :)

سلام دوستان
از این فرصت استفاده می کنم تا تجربه ی خودم را در اختیار دوستان همدردی قرار بدهم.
اولین نکته این که :
استفاده ی زیاد از اینترنت به معنای اعتیاد به اینترنت نیست!
پس مساله ی واقعی درست مصرف کردن است و نه کم مصرف کردن.
دو:
مظاهر اعتیاد در اینترنت می تونند از چک کردن ایمیل، چت، تالارهای گفتمان مانند همدردی و ... ، شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، بازی های تحت وب مانند تراوین و ... باشند. همه ی این ها نوعی از اعتیاد را با خود به همراه دارند.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اما عوامل اعتیاد:
1. تنهایی: این تنهایی می تواند تنهایی فیزیکی و یا روحی باشد.
2. نوعی تعهد: در تالارهای گفتمان و محیط های مجازی نوعی از تعهد در مقابل دوست یا آشنای مجازی ای که در ارتباط با او هستید شما را به ادامه ی حضور در این محیط فرامی خواند.
3. احساس آرامش و نوعی تخدیر در شرایطی که محیط بیرونی دچار آشفتگی است.
...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

به زودی راه حل های خودم را برای این موضوع می نویسم.

سلام دوستان. من فكر كردم فقط خودم معتادم. يادمه دوستي كه اينجا رو بهم معرفي كرد (hamishetanha) گفت: همدردي سايت خيلي خوبيه، ولي مواظب باش كنترل ساعت ها از دستت در نره!
يه نگاهيش كردم و گفتم: مگه من مثل تو ام.:324: من همه كارام رو برنامه است.:300:
گفت: به هر حال از ما گفتن بود. اگه برنامه ات ريخت به هم يقه منو نگيري. :160:خودت خواستي با اينجا آشنا بشي.
گفتم: خيالت راحت. من جنبه ام زياده....
اون اوايل با خودم قرار گذاشتم كه از ساعت 9 شب به بعد بيام. ديدم شب ها تا دير وقت بيدارم، انداختمش عقب تر كه شب زودتر بخوابم. از ساعت 8 رفتم، اما همون ساعتي خوابيدم كه هر شب ميخوابيدم. قرار گذاشتم ظهر بيام كه شب نيام. ظهر تا عصر اينجا بودم. بعدش دو ساعت ميرفتم، شب ميگفتم: من كه خسته ام كاري نميتونم انجام بدم، دوباره ميومدم همدردي. تازه فهميدم دوستم چي ميگفت!
راستش من به چيزاي ديگه اي هم اعتياد دارم: مثل آهنگ گوش دادن و كتاب خوندن و رصد كردن. ولي هيچ علاقه اي به درس ندارم. اونم درس هاي محاسباتي كه رشته ام هم هست. :302: اينه كه شايد دوست دارم يه جورايي پاي كامپيوتر فرصت ها رو بكشم كه دلشوره ي درس از يادم بره. من همه برنامه هام ريخته به هم و خيلي افت تحصيلي كردم. از پريروز تا حالا نيومدم نت كه مثلا درس بخونم. اما همش خوابيدم.:302:
چون توان ترك دارم، اما از تغيير كردن از سوي لذت به سمت بي لذتي ميترسم . نميخوام.......:302:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shabe barooni

سلام دوستان. من فكر كردم فقط خودم معتادم. يادمه دوستي كه اينجا رو بهم معرفي كرد (hamishetanha) گفت: همدردي سايت خيلي خوبيه،

---

دلم برا همیشه تنها تنگ شده. شما که دوست شی چرا نمی گی برگرده؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shabe barooni

چون توان ترك دارم، اما از تغيير كردن از سوي لذت به سمت بي لذتي ميترسم . نميخوام.......:302:

---

جملات آنتونی رابینز کتاب موفقیت نامحدود در 20 روز. درسته؟
باید این کتاب رو خونده باشی چون آنتونی رابینز این عبارات رو به کار می بره.
می دونی چرا شب امتحان می شه همه دانشجویان همه کاری رو می ذارن کنار فقط درس می خونن؟ برا فرار از ناراحتی.ناراحتی این که امتحانشون رو خراب کنن.
ولی وقت های عادی کسی درس نمی خونه چون براش هر کاری لذت بخش تر از درس خوندنه.
خود آنتونی رابینز می گه هر کاری ما انجام می دیم برا دست یافتن به لذت:227: و دوری از ناراحتیه.:302:
شاید همون کتاب و برنامه هاش در مورد اعتیاد به اینترنت هم کمک کنه یا این که بشه بهتر درس خوند.
یه مثال می زنم که یکم زیادی بی ربطه اما چون یکم ربط داره می یارم تا شاید کمکتون کنه.
اعتیاد به هر چیزی ممکنه باشه. یه مدت من اعتیاد داشتم به خوردن شکلات. http://www.hamdardi.net/imgup/24340/...c2c658e751.gif جلو کامپیوتر موقع درس خوندن کلاً شکلات دستم بود. خب ضرر می زد هم به خودم همه به جیبم:311: دوستام اگه کار ترجمه ای چیزی می خواستن به جا پول برام شکلات می خریدن.:311:
خواستم بذارمش کنار چون می گفتن رو چشمات هم تاثیر بدی می ذاره. به قولی می خواستم خودم رو ببندم به تخت و ترک کنم:302:
خوندن فصل های اول همین کتاب کمکم کرد و جای لذت و عدم لذت رو عوض کردم. باید بخونید تا متوجه بشید. و الان دیگه معتاد نیستم. ترک کردم. به قول سرافراز می تونید بهم دختر بدید.:311:
الان که نمایشگاه کتابه هر کی تهرانه می تونه راحت این کتاب رو بخره. انتشارات نسل نو اندیش.
خیلی به دردتون می خوره در مورد اعتیاد به اینترنت و درس نخوندن و لذتی که شب بارونی در موردش صحبت کرد.
همه اینا رو واضح براتون باز می کنه و می تونید کنترل کارهاتون رو خودتون به دست بگیرید.:310:

شيدا جان، من نميدونم شما چقدر نسبت به hamishetanha شناخت داريد، اون هيچ كاري رو به درخواست كسي انجام نميده. وگرنه ازش خواهش ميكردم. به قول خودش، هميشه واسه كاراش دليلي داره.
البته اين خودش هم يه مثاله واسه بحث ما. مثلا اون دوست داره موفقيت رو با رياضت و غلبه بر نفس به دست بياره. اما من مثل اون فكر نميكنم . فكر ميكنم بايد فهميد مشكل كار كجاست. به عبارتي من معتقدم بايد متوجه علت شد تا كاري رو انجام نداد، ولي اون ميگه بايد انجام نداد تا متوجه علتش شد. خب هم يه نقايصي تو كار منه، هم يه نقايصي تو كار اون. چون من براي پرهيز از كاري به درك علمي ميرسم، ولي به درك شهودي نميرسم و اينه كه به درك كاملي از كارام نميرسم و سست ميشم. ولي اون برعكس منه. به درك شهودي ميرسه، بعد علميشو هم درك ميكنه. اما اينم يه مشكل داره. چون ممكنه طي تجربه چيزهايي از دست بره كه برگردوندنشون ناممكنه. مثلا تو همين كلينيك ترك اعتياد!
hamishetanha ميره تا بفهمه چرا نبايد بياد. اگر قانع شد ديگه نمياد. اگر قانع نشد، برميگرده. ولي من خوب فكر ميكنم كه چرا نبايد بيام. اگر به نتيجه رسيدم، سعي ميكنم عمليش كنم. اگر نه، خب ميمونم.

جمله فوق الذكر! رو هم اتفاقي گفتم . داغ دلم تازه شد. چه كتابي رو از دست دادم.:302: من كلي كتاب دارم. اين كتابو هم داشتم، اما بديش به اينه كه افراد زيادي ميان كتابامو امانت بگيرند. منم يادم ميره به كي امانت دادم. بعضي ها برميگردونند، بعضي ها هم فراموش ميكنند. :302: اين كتاب هم جزء اون دسته كتاباييه كه نميدونم دست كيه و كجاست و طرف هم كه انگار يادش رفته!:302: فكر كنم بايد پشت كتابام تاريخ برگشت بزنم و نام امانت گيرنده و اطلاعاتش رو هم به سيستم بدم.:311: فرصت نكرده بودم بخونمش كه دادم رفت....
متاسفانه من شيرازم و اينجا تو آبان ماه نمايشگاه كتاب ميزنن.

در مورد رشته ام هم ، وقتي ميخواستم بيام دانشگاه هيچ علاقه اي به فيزيك نداشتم، فقط به نجوم علاقه داشتم. گفتم فيزيك رو تحمل ميكنم و عوضش با انتخاب گرايش نجوم، نجوم رو كامل ياد ميگيرم. اما اين درس نجوم با اون چيزي كه من بهش علاقه دارم زمين تا آسمون فرقه. همش فرمول ها و محاسبات به درد نخوره. اون اطلاعاتي كه ميخوام خودم با مطالعه به دست آوردم و با مطالعه هم به دستش ميارم. اما راستش تو دانشگاه هيچ چيز جديدي ياد نگرفتم، منم خيلي پر هيجانم. از كاراي خسته كننده بدم مياد. ميخوام براي فوق تغيير رشته بدم. يه رشته كه توش يه فرمول هم نباشه. ديگه خسته شدم....:302:

سلام به دوستای گل (معتادم :163:)

راستش من تقریبا هر روز به همدردی سر میزنم ولی تست دادم و معتاد نبودم! :104:
در واقع وقتی که من تو همدردی صرف می کنم، زمانی رو که به بقیه کارهام باید اختصاص بدم مخدوش نمی کنه. (البته بنده فعلا در مرخصی به سر می برم!)

اما چطور این اتفاق افتاده شاید برای دوستان هم مفید باشه.
فرضا من در ایام مرخصی ام تصمیم به مطالعه گرفتم. برای خودم دقیقا برنامه ریزی کردم. یعنی در یه روز چند صفحه مطالعه کنم. بعد این چند صفحه رو هم تقسیم بندی کردم و بین هر قسمت یه تایم استراحت بخودم دادم. خوب تو اون تایم استراحت میام و به همدردی سر میزنم و استفاده می کنم.
در واقع اینجوری هم به برنامه ام میرسم و هم از همدردی استفاده می کنم و چیزی فدای چیز دیگه نمیشه.

امیدوارم این راهکار برای نجات حتی یک معتاد به همدردی مفید واقع بشه و اونرو به آغوش خانواده برگردونه... :33: (عجب جوی منو گرفت!!!!!!!)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
یکسال شارژ رایگان کلیه انجمن ها از جمله انجمن آزاد برای baby عزیز به خاطر ایجاد این تاپیک .

البته baby عزیز وسوسه نشوی بابت این شارژ اعتیادت عود کنه ها :311: :311:

---

منم همدرد ، يک پولدار بي درد
دواي درد معتادان وبگرد


ولي درد خودم درمان ندارد
هرآنكس عضو شود ، سامان ندارد


چنان من نشئه مي سازم خماران
نمايم روز و شب فکرش پريشان


تو پنداري كه بنده ناتوانم
هزاران رستم از پا مي فشانم


اگر شيري اگر هستي تو هرکول
اگر داري تو ميليون ها تومن پول


اگرباشي تو عاشق همچو فرهاد
درآخر مي رود شيرينت از ياد


اگر هستي تو ( عضو عادي ) ما
بزودي مي شوي يک ( عضو کوشا )


هرانساني كه با همدردي شود يار
سر انجامش شود چون BABY زار


به جز اين در سرش فكري ندارد
که کي پستي زند شارژي برآرد


نه فكر طفلك دلبند باشد
نه فكر همسر و فرزند باشد


زماني مي رسد ، تنها و غمگين
بله فرداي او هست ، عاقبت اين


شب و روزش به همدردي وفا دار
بله از لطف ما او گشته است يار


خودش بيچاره و آلاج كرده
كه زن بر ديدنش بي تاب کرده


اگرغافل شود آن زن ز شويش
ببيند عاقبت همدردي هوويش



تست منم مثبته :328:
__________________________
متن اصلی

سوال این جاست که آیا این اعتیاد بد و مضر است؟

ظاهرا برخی از دوستان به راحتی این جا خود را معتاد به همدردی اعلام می کنند و از این امر ناراحت نیستند بنابراین می توان گفت که این اعتیاد ضربه ی جدی ای به آنها نزده است. از طرف دیگر برخی از دوستان نیز با نشانه هایی چون "افت تحصیلی" و "مشغول بودن ذهن و refresh کردن زیاد برای دیدن ارسال جدید" رو به رو بوده اند.
آیا اعتیاد به یک سایت که می تواند نکات مثبت و منفی ای داشته باشد امری ناپسند است؟
آیا استفاده از همدردی آفاتی نیز دارد؟

این سوالاتی است که من می خواهم به آن ها بپردازم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

کلمه اعتیاد که از عادت می آید در مورد عادت به استفاده از مواد مخدر استفاده می شود، مخدر در لغت یعنی ضعف و سستی و مواد مخدر به موادی اطلاق می شود که نوعی ضعف و سستی و از خود بیگانگی را به وجود می آورند.

استفاده از مواد مخدر جهت کاهش درد بیماری و آرام سازی بدن در طول دوره ی درمان امری بوده است که از قدیم و در طب سنتی مورد توجه قرار می گرفته است. مشکل هنگامی بروز پیدا می کند که فرد بیمار به جای اقدام به درمان و رهایی از درد تداوم در استفاده از مخدر را برمی گزیند و ضعف وسستی ای که برای جلوگیری از درد به او تزریق شده است را به مبارزه با بیماری برمی گزیند این شخص هر روز و هر روز ضعیف تر می شود

منم تست دادم منفی بود ولی اخه بازم فک میکنم معتادم:316:
زیادم نمیشه به این مدت انلاین بودن تکیه کرد من خودم بیشتر از اینکه ان باشم اف هستم واینجا(تالارو) دنبال میکنم.
خب اقای مسلمان ما منتظریم که زودی به این موارد بالا بپردازید:D

اما آیا اعتیادهای مجازی مانند اعتیاد به چت، تالارهای گفتگو، بازی، شبکه های اجتماعی و ... نیز همان سستی و ضعف حاصل از مواد مخدر را به همراه دارند ؟
علت اعتیاد به این محیط ها چیست؟

برای مثال در مورد اعتیاد به بازی می توان نیاز به "تخیل" ، رفع ضعف هایی که در عالم واقعی قادر به رفعشان نیستیم و نوعی توانایی فوق العاده در ذهن، نیاز به حس پیروزی، رهایی از تنهایی و ... را عوامل اعتیاد به بازی های کامپیوتری دانست. پرورش حس تخیل با افزایش مطالعه باعث میشود به جای آن که کودک بخواهد با تخیل دیگران خود را ارضا کند خود با مطالعه تخیلی فراتر داشته باشد. ایجاد محیطی دوستانه با همسالان کودک را از تنهایی می رهاند و نیاز به رفع تنهایی با بازی را در او از بین می رد و ...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

در مورد اعتیاد به ارتباط های مجازی:
عوامل:
1. تنهایی :
الف : تنهایی فیزیکی: تنهایی فیزیکی که معمولا در مورد اشخاص مجرد و دانشجوها رخ می دهد یکی از عوامل نیاز به ارتباط های
در مورد اعتیاد به ارتباط های مجازی:
عوامل:
1. تنهایی :
الف : تنهایی فیزیکی: تنهایی فیزیکی که معمولا در مورد اشخاص مجرد و دانشجوها رخ می دهد یکی از عوامل نیاز به ارتباط های مجازی است، تنهایی ای که از طریق محیط به شخص تحمیل می شود او را مجبور به فرار از تنهایی از راه های مجازی می کند.
ب: تنهایی روحی: اشخاصی که با محیط خود دچار نوعی بیگانگی شده اند و امکان ارتباط با دوستان، خانواده و هم سالان را از دست داده اند، زوج هایی که از ارتباط با همراه و همسر خویش ناتوان شده اند، افراد عاشقی که نمی توانند مساله خود را با هم سالان و همراهان خویش در ارتباط بگذارند و به علت این که مساله شان را کسی نمی داند در جمع احساس تنهایی می کنند و افرادی که دچار نوعی از افسردگی و انزوای شخصیتی شده اند و توسط محیط پذیرفته نمی شوند معمولا در این گروه قرار می گیرند.

در مورد تنهایی و راه حل آن :
در مورد تنهایی فیزیکی که عامل اعتیاد خودم به همدردی بوده است :302: راه حل های محدودی وجود دارد:
تماس تلفنی با دوستان و آشنایان برای رفع احساس تنهایی و تعامل با دوستان، گسترش دایره ی دوستان و همراهی دوستان در برنامه های تفریحی و استفاده از کتاب جهت رفع احساس تنهایی بهترین راه حل هایی هستند که من می شناسم اما راه حل اساسی این مساله رهایی از تنهایی است! (خداوند من را هم از تنهایی رها کند و همسر خوبی به من دهد :323: :310: )

در مورد تنهایی روحی :
این مورد در واقع مهمترین عامل شکل گیری همدردی می باشد، یعنی کمک به افرادی که در محیط خود و در بین جمع نمی توانند از حس تنهایی رهایی پیدا کنند، همدردی البته بنا بوده است با بازسازی این رابطه تنها مرهمی موقت جهت درمان باشد و نه مخدری جهت فرار از درمان!
اشخاصی که دچار نوعی از انزوای اجتماعی هستند در محیط های مجازی و ارتباط های مجازی شخصیتی قوی و مثبت و دارای تعامل های اجتماعی خوب را برای خود متصور می شوند، گاهی اوقات این افراد با توانایی کسب شده از محیط مجازی در محیط حقیقی نیز شخصیت خود را بازآفرینی کرده و از انزوا رهایی پیدا می کنند و گاهی اوقات این ارتباط ها تنها تخدیری است که جای درمان را می گیرد

مساله ی بعدی در مورد اعتیاد به ارتباط های مجازی نوعی مسئولیت مجازی است، نوعی تعهد برای حضور در چت در زمان مشخص که ناشی از وابسته شدن است، نوعی تعهد برای پاسخ در تالار به عضوی خاص که ناشی از احساس مسئولیت است و نوعی تعهد در مقابل شخص و اشخاص دیگر در شبکه های مجازی، احساس وظیفه برای پاسخ دادن و رفع مشکل و ...

این عامل اعتیاد البته در نگاه اول بسیار مثبت ارزیابی می شود، کمتر کسی را می یابید که احساس مسئولیت را مثبت نداند اما توجه به این که این احساس مسئولیت مجازی می تواند شما را در مقابل مسئولیت های واقعی بی تفاوت کند و زمانی را که باید به کار، تحصیل، بودن در کنار خانواده و دوستان اختصاص دهید را به خاطر یک مسئولیت مجازی از دست بدهید نکته ی منفی ای است.

در عامل اول که تنهایی بود گفتیم که تنهایی فیزیکی و روحی اشخاص را به استفاده از محیط های مجازی می کشاند اما احساس مسئولیت باعث می شود در زمانی که احساس تنهایی وجود ندارد نیز به این رابطه ادامه دهند! و برای رفع مسئولیت در سرکار، در کنار خانواده و ... به محیط های مجازی سرکشی کنند و زمان باارزشی را از دست بدهند!

برای رفع این مشکل باید همیشه یادمان باشد که مسئولیت ما در قبال همسرمان، فرزندمان، خانواده و دوستانمان و کارمان بسیار بیشتر از مسئولیت ما در مقابل رابطه ای مجازی که می تواند هر لحظه شروع شده و هر لحظه پایان یابد می باشد.

مسلمان عزیز،

این تاپیک هم طنز بود، هم جدی.

من مطالبی که شما نوشتی رو خوندم و به نظرم جالب بودند. تشکر!

ولی خب، اگر به اکثر پست های تاپیک دقت کنی، بیشتر با این مشکل با یک حالت طنزگونه نگاه شده.

حالا یکبار فرشته مهربان افتخار داده، یک پست خنده دار نوشته، دیگه شما ناراحت نباش! :)
مطمئنم منظور ایشون اصلاً خنده به پستهای شما نبوده، بلکه بیشتر جوابی بوده بر پست های طنزگونه ی این تاپیک.

حامد جان ممنون از توضیحت شما درست می فرمایی دلیلی برای ناراحت شدن من وجود نداشت و من از فرشته مهربان هم باب پست نابه جایم عذرخواهی می کنم.

سلام به دوستان همدردم در این تاپیک

ابتدا اجازه میخوام چند تشکر ویژه داشته باشم ،

ابتدا از استاد گرامی جنای آقای سنگتراشان بدلیل حق خواهی و احساس مسئولیت فوق العادشون نسبت به نسل جوان و کمک به آنان در جهت یافتن عزت و منزلتشون و بهر برداری بهتر از فرصتها و موقعیت شون در این دوران و...

این تاپیک تو تالار درست مثل اینه که شما بری تو شبکه تلویزیونی و بعد از تبلیغ ساندویچ مک دونالد ، از مضرات همبرگرهای اون بگی!!

یه موضوعی که باعث میشه همدردی جاذبه داشته باشه مواردی اینچنینی هست ، همه افراد از تبلیغ سایت و وبلاگ شون خشنود میشن ، اینجا وقتی یه عضوی میاد و میگه بهتره در وقت گذاری تو سایت کنترل لازمه رو داشته باشیم و اعتدال رو رعایت کنیم (عملا کمتر تالار بیائیم ) تشویق میشه .

دوم از آقای مسلمان بدلیل رهنمودهای بسیار ارزنده شون که بار علمی و محتوائی این تاپیک رو بالا بردن و وارد حوزه مجزائی از ثبت صرفا تجربیات کردن . و درخواست از ایشون جهت ادامه دادن این قبیل ارسالها.

سوم از دوست عزیزمون 888 و شعر بسیار زیباشون و سایر دوستان که نظر دادن.

امیدوارم مجموعه این نوشته جات ، در مسیر رشد و تعالی شخصیت حقیقی مون بکار بیاد و تک تک لحظات عمرمون رو هدفدار ،مفید و پرثمر کنه . پرداختن به یه اولویت مارو از سایر طرحها و برنامه هامون غافل نکنه.

و اما تجربه دیگه در جهت ترک :

1-وقتی تاپیک دنباله دار ایجاد کنیم ، هر از چند روز باید یه بخش دیگه از اونو رو تکمیل کنیم . این باعث میشه که یه جور الزامی درما برا ورود به سایت بوجود بیاد.

2- وقتی در ارائه راه حل به مراجع ازش سوالی رو بپرسیم ، خود به خود دوس داریم بدونیم او چه پاسخی داده تا ادامه مشاوره رو جلو ببریم . اگه میخوایم رو اومدنمون کنترل داشته باشیم باید مراقب این قبیل ارسالامون باشیم.
نیامدن آقای سنگتراشان در ایام بعد از سال جدید ، نمونه خوبی برا این موضوع هست.

3- ارسالهای از نوع کل کل (تخصص این کعتاد قبلی) ، باعث تفکر رو موضوع شده ، وسوسه اومدن رو بیشتر میکنه.

4- من از نوار نارنجی رنگی که پیام "شما ... پیغام خصوصی خوانده نشده دارید" از همه بخشهای تالار بیشتر خوشم میومد ومیاد ، استفاده زیاد از پیام خصوصی یکی از آفات وابستکی به تالاره.

امان از ذغال بد (شارژ رایگان) و رفیق خوب :46:

سلام.
کسی این جا نیست؟
میبینم که بعضیا ظاهراً ترک کردن.
مسلمان که یه چند روزه نیست. شیدا هم مثل اینکه موفق شده. خود آقای baby هم که دیگه خیلی سخت خودشون رو بستن به تخت.

من برای ترک نیومدم. راستش اینجا شبا خلوت میشه. گفتم یه راهی بدین اینایی که معتادن حداقل شبا بیان اینجا. یا یه راهی بدین در حالت خواب هم بشه اومد تالار.:D

البته خانواده خیلی دنبال این هستن که من رو از این مانیتور جدا کنن. منتها نشده تا به حال. محض اطلاع، توی فرجه های قبل امتحانات ترم هم به سر میبرم. اما فرجه کجا و شب امتحان کجا...

خلاصه اینکه دوست معتاد نداشتیم تا حالا، یهو دیدیم خودمون شدیم رفیق ناباب...

سلام . دختر مهربونم خوش به حالت تو فرجه هايي، من تو امتحانام.:311::311::311:
هر شب ميگم، امشب شب آخره، ديگه ترك ميكنم، اما امان از اين خماري... نميذاره، مجبور ميشم بازم ميام.:311: ولي امشب ديگه شب آخره. ديگه فقط شبي يك ساعت اونم خارج از امتحانا. (فوقش دو ساعت)
منم از فردا ميرم تو ترك. التماس دعا.:227:

من به شخصه به این رفقای ناباب ارادت دارم ، می دوستمتون:46:

جالبه وقتی میخوایم یه تصمیم بگیریم که نحوه زندگیمون رو تحت تاثیر قرار میده ، مثلا میخوایم فعالیت ورزشی رو تو برنامه روزانه مون بگنجونیم ، یا وزنمون رو کم کنیم و.... هعمولا میگیم از اول برج ، از اول هفته بعد ، از فردا و...
خلاصه کم پیش میاد بگیم از همین الان:163:

یه گزارش از ترک خودم بدم ، برخلاف تصور اولیه که انجام این کار خیلی سخته و ... ، وقتی تصمیم گرفتم که هفته ای یه روز بیام تالار ، هفته اول سخت بود اما هفته دوم و سوم عادی شد و ظاهرا سم تالار زودتر از اونی که فکر میکنیم از بدنمون در می یاد.

مثل این بازپروریها و یا کانونهای اصلاح و تربیت شد، که از خود مبتلاها استفاده میکنه.


بقیه معتادان تو ترک هم بیان و تجربه هاشون رو بگن. حتی شما !:P

خوب من تا الان چند بار ترک کرده ام. اما هر بار به علت وجود عامل اعتیاد یعنی تنهایی فیزیکی دوباره به تالار برگشته ام.

یکی از راه کارهای ترک اعتیاد اینه که به جای اون لینک آخرین ارسال ها فقط لینک هایی که مورد توجه تون هست را پیگیری کنید. در این صورت فقط در صورتی که موضوعی براتون موضوعیت داشته باشه به تالار می آیید و همان موضوع را پیگیری می کنید.
استفاده زیاد از لینک آخرین ارسال ها یکی از نشانه های اعتیاد است.

سلام.
اومدم به یکی از کارهایی که بنده بهش ابتلاء پیدا کردم (البته قبل از این دوره چند روزه که رفته بودم) اعتراف کنم.

لیست افراد آنلاین رو باز میکنی.
هی نگاه میکنی ببینی کی چی داره میخونه.
بعد میبینی یکی داره یه چیزی میخونه که تا حالا ندیدی.
میری اونو میخونی.
تا اونو بخونی، یکی دیگه میره یه جای جدیدِ دیگه.
بعد میری دومی رو میخونی...
بعد سومی...
بعد چهارمی...
و این کار تا بینهایت میتونه ادامه پیدا کنه...

ولی انقدر حال میده این صفحه لیست افراد آنلاین :D
آخه خودش هی آپ میشه. پیام خصوصی هم داشته باشی سریع متوجه میشی :D
اگه امتحان نکردین تا حالا، امتحان کنید... (آخ ببخشید اینجا نباید از صفحات تالار تعریف کنیم)
تصحیح میکنم: این صفحه لیست افراد آنلاین انقده بده که نگو. نرید طرفش یه وقت:163:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط دختر مهربون

لیست افراد آنلاین رو باز میکنی.
هی نگاه میکنی ببینی کی چی داره میخونه.
بعد میبینی یکی داره یه چیزی میخونه که تا حالا ندیدی.
میری اونو میخونی.
تا اونو بخونی، یکی دیگه میره یه جای جدیدِ دیگه.
بعد میری دومی رو میخونی...
بعد سومی...
بعد چهارمی...
و این کار تا بینهایت میتونه ادامه پیدا کنه...

ولی انقدر حال میده این صفحه لیست افراد آنلاین :D
آخه خودش هی آپ میشه. پیام خصوصی هم داشته باشی سریع متوجه میشی :D
اگه امتحان نکردین تا حالا، امتحان کنید... (آخ ببخشید اینجا نباید از صفحات تالار تعریف کنیم)
تصحیح میکنم: این صفحه لیست افراد آنلاین انقده بده که نگو. نرید طرفش یه وقت:163:

---

ای داد بیداد دختر مهربون تو ام ؟؟؟!!!
این صفحه مخصوص منه http://www.pic4ever.com/images/Ghelyon.gif
بدجورب اعتیاد میاره وای از لحظه های نئشگی
در عرض چند روز تمام سلولای بدنت معتاد میشن !!
ولی خدا نکنه که تالار خلوت باشه و جنس اصل و درست درمون بهت نرسه
امان از خماری . . . http://www.pic4ever.com/images/bad_boys_20.gif
نکن اینکارو با خودت
یه بار دیگه ببینم در حال دیدن افراد انلاینی خودم ترکت میدم :324:
میای اونجا من راحت نیستم
ای بابا http://www.pic4ever.com/images/acigar.gif

اره من این خارپشتو همیشه میبینم در حال مشاهده افراد انلاینه،یعنی یه ساعت میبینی همونجا مونده و جایی نمیره :311:،تو هم اونجایی من راحت نیستم واسه همین خودمونو از نظرها مخفی کردیم تا هر کاری که دلمون خواست بکنیم:D

ولی این لیستم هر از گاهی امار غلط میده ها،چون یه چند بارم کلیک کردم روی نام کاربریا و تشریف بردم به پروفایلشون دیدم اصلا یه جای دیگن،نمیدونم چرا اینجوریه.

همینجا از دو سه عزیزی که کلینک رو هم پاتوقی برا وبگردی کردن تشکر می کنم :311::R

لینک زیر هم توصیه های بسیار خوبی از psy 133 داره
http://www.hamdardi.net/thread-496.html

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...05dd2f7f51.jpg

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...344828b145.jpg

شلام دوشتان ...

تو رو خدا به منم بگیین شه کار کردین که پااک شدین؟ فدای نفشتون ...
درد ما اژ همدردی گژشته ... دیگه به خدااا برا یک حبه گوگل شرچم میوفتیم به پای هر مرد و ناامردی ...

من خودمو بشتم به تخت، قرش و این حرفام ژیاد بالا انداختم ... اما افاقههه نکرد که نکرد...


دیگه میخوام این لپتاپمو بژنم داااغون کنم بلکه راحت شم ... اگرم ژواب نداد که خودمو میژنم ناکار میکنم ... اما دل و ژرأتش و ندارم ... بشوژه پدر اعتیاد که یک ژو غیرت واشه آدم نمی ژاره که حتی خودتو اژ این ژندگی راحت کنی ...