راهنمایی در مورد خیانت همسر

:325:من زنی 30 ساله هستم نه سال است که ازدواج کردم زندگی پر فراز و نشیب داشتم اما همیشه آروم و شاد زندگی کردیم شایداختلاف سلیقه داشتیم ولی همیشه همراه هم بودیم وضع مالی نسبتاً خوبی داریم اما متأسفانه 2 سال پیش متوجه ارتباط همسرم با شخصی شدم موضوع را با اون در میان گذاشتم و او ن گفت اشتباه کردم یکروزه بخشیدمش ، با اینکه همیشه عملیکه انجام داده بود تو ذهنم بود همیشه می گفتم انسان خطا میکنه دوباره سعی کردم اطمینان کامل نسبت بهش پیداکنم و لی دیروز 1 ساعت زودتر از همیشه به خونه رفتم که دیدم دختری از خونه ما آمد بیرون دنیا تو سرم خراب شداول انکار کرد ولی بعد گریه کرد و گفت اشتباه کردم منو ببخش امانمی دونم باید ببخشمش یا نه ازش پرسیدم چرا اینکار و کردی من چه مشکلی دارم گفت هیچی فقط اشتباه کردم .ما بچه نداریم چون همیشه اینقدر با هم شاد بودیم که نیازشو احساس نکردیم ما همیشه مثل یک دوست خوب باهم رفتار کردیم شاید باورتون نشه اما بعد9 سال هنوز من به عشق اون میرم خونه الان نمیدونم چکار کنم چه طوری ببخشمش؟؟؟؟؟ اگه ببخشمش بازم تکرارش می کنه؟؟؟؟ کمکم کنید

سلام،

به همدردی خوش آمدید.

متاسفم که این اتفاق برای شما افتاده.
از آنجا که تاپیکهای زیادی هستند که به خاطر خیانت همسران باز می شوند می توانید کمی در تالار بگردید و نظرهای کارشناسان در این مورد را بخوانید.

به این 3 تاپیک هم سر بزنید... برگردید باز هم هست:

خیانت شوهرم
چرا خیلی ها بعد از خیانت احساس پشیمانی ندارند
آیا می توانید با خیانت در ازدواج کنار بیایید؟

سلام دوست خوبم. عزيزم اگر شما مشكلي با هم نداريد و باز هم همسرتون به شما خيانت ميكنند، بهتره با هم به مشاوره بريد. چون احتمالا براشون سخته مشكلشون رو مستقيما به شما بگن. اما احتمالا براشون مقدور هست با مشاور در ميون بذارند. مشاور بعد از بررسي صحبت هاي هر دوي شما، راهكار مناسب رو در اختيارتون خواهد گذاشت.

:305:در حال حاضر بهتره اصلا به روشون نياريد كه چيكار كردند و فقط ازشون بخواين براي رفتن به مشاوره با شما همكاري كنند.

سلام دريا جان خوش اومدي
جاي شكرش باقيه كه بچه ندارين
به قول آقاي حامد موضوعات اينچنيني توي تالار زياده جستجو كن بخونشون
عكس العملت وقتي كه اولين بار با خيانت همسرت روبرو شدي چي بود؟
عزيزم گذشت خوبه به شرطيكه طرفت واقعا پشيمون شده باشه و نادم و واسه جبران اشتباهش كاري كنه .
اون اگه واقعا پشيمون بود دوباره تكرار نميكرد
به نظر خودت عشقت به همسرت باعث نشده كه راحت برخورد كني؟ (اينو با توجه به حرف خودت ميگم )

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط saint mary

عزيزم گذشت خوبه به شرطيكه طرفت واقعا پشيمون شده باشه و نادم و واسه جبران اشتباهش كاري كنه .

---

موافقم
با توجه به این که خیانت ایشون در سطح بالایی بوده ( آوردن دختر به خونه ) کاری که حتی اگر مجردها هم انجام بدن مذموم هست و تکرار شده باید بیشتر بررسی کنید و درست تر تصمیم بگیرید

دفعه اول وقتی sms شو دیدم شوکه شدم« توشنوشته بوداون روز که بغلت کردم ناراحت شدی اما من از روی دوست داشتن بغلت کردم....» وقتی اس ام اس را نشونش دادم اول حرف نزدبعد گفت این یه دختربدبخته می دونستم از همکاراش گفت داشته به راه بد کشیده می شده میخواستم کمکش کنم بعدبرام قسم خورد که هیچ چیزی نبوده میدونید آخه من و امیر با منطق با هم زندگی کردیم نمی خوام از خودم تعریف کنم اما من همیشه و همه جوره کنارش بودم تو بدترین شرایط چون می دونستم آدم صادقیه بخشیدمش (یک روزه) توی این مدت هم تلاش کردم دوباره اطمینان از دست رفته رو پیدا کنم وکردم ولی متأسفانه ....

دریا جان، سوال سختی پرسیدی.

شما که نه سال با این آقا زندگی کردید، نمی دونید باید ببخشید یا نه، ما چی بگیم؟

حداقل چیزی که هست اینه که سریع و راحت نبخش و فعلا تا مدتی به زبون نیار که بخشیدی. بگو دارم فکر می کنم و باید تصمیم بگیرم که می خوام چیکار کنم. سریع برنگرد. بذار به احتمال رفتنت، طلاقت و ... فکر کنه و بترسه. بهش بگو که من نمی خوام مانع رسیدن تو به خواسته هات بشم. به هر حال الان که هر دومون جوونیم راحت تر می تونیم جدا بشیم و مسیر زندگیمون را عوض کنیم. هیچ اجباری نیست که اگر نمی تونیم به عهد و پیمان زناشوییمون متعهد باشیم به دروغ در کنار هم زندگی کنیم. بذار بدونه که دوستش داری، اما خودت را بیشتر دوست داری و وابسته نیستی و اگر این دوستی بخواد به حریم تو و حق تو ( زندگی زناشویی سالم ) تجاوز کنه، ازش می گذری.

در طی مراحی که دارید راجع به موضوع صحبت میکنید، مشاوره می رید، بررسی می کنید و ... نگذار بفهمه که به چه قسمت موضوع حساسی. کجاها شک کردی. چه زمانهایی چکش کردی. از چی این ماجرا بیشتر بدت می آد و ... احساسات این مدلیت را بهش نگو. چون دفعه بعد می دونه مشکل از کجاست و با دقت بیشتری عمل می کنه. منظورم خدای نکرده خیانت بعدی است. اگه بدونه مثلا شما به گوشیش هر روز سر می زدی، دفعه بعد گوشی را بیشتر دقت می کنه که دم دست نذاره یا اس ام اس پاک کنه و ... در برخورد با مساله خیلی واضح نباش. مبهم باش.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی سکوت کن. خیلی باهاش حرف نزنن. سکوتت و مشخص نبودن وضعیتش بیشتر آزارش می ده و بیشتر به زشتی کارش فکر می کنه. دایم باهاش بحث نکن یا موضوع را وسط نکش. فعلا با یک قهر سبک در کنارش زندگی کن. با هم غذا بخورید. باهاش در حد نیاز صحبت کن. مثلا امروز دیر می آم یا مادرت زنگ زد کارت داشت و ... اما نزدیک تر نشو. اتفاقات محل کار، یا فیلم دیشب تلویزیون، یاد آوری پرداخت قسطها و ... را فعلا نگو. این فاصله یه مدت لازمه تا هم تو فکر کنی و هم اون.

مرسی دوست گلم فکرکنم اینبهترین راه حل چون ازم خواسته بهش فرصت بدم

دوست خوبم همانطور كه گفتم پيشنهاد ميكنم واكنشي نشون ندين. اون الان با اوضاعي كه براش پيش اومده آشفته است و رو اهداف شما منطقي فكر نميكنه. اون الان دنبال اينه كه خودشو توجيه كنه. پس با درخواست طلاق و .... بهونه رو براش جور نكنيد. شما نميتونيد با ترس كسي رو كنار خودتون نگه داريد، مگر اينكه شرمنده اش كنيد و به اشتباهش پي ببره. بنابراين بهتره قبل از رفتن به مشاره هيچ كاري نكنيد و هيچ چيز نگيد. در ضمن: ديگه تو كاراش تجسس نكنيد. مثل موبايل و ايميل و.... . آقايون از اين كار خيلي بدشون مياد. سعي كنيد كاري كنيد كه بدونه هيچكس جز شما ارزش دوست داشتن نداره ، نه اينكه از شما نااميد بشه.

آفرين آراام.خيلي خوب مسله رو تحليل كردي .به نظرم عاقلانه ترين و عملي ترين راه حل را گفتي.

مشاوره حضوری و عدم سرزنش بیش از حد همسر تا موقعی که تکلیف همه چیز مشخص بشه