مواجهه با یک همسر پرخاشگر
سلام
راستش من مشکلات زیادی در زندگیم دارم که شاید به هم مربوط بشن. اما اینجا یکی یکی بیانشون می کنم شاید راه حلی براش پیدا بشه.
همسر من آدم سلطه جو ، کمال گرا و پرخاشگری است. وقتی مساله ای مطابق میلش نباشه توی یک حلقه می افته و من هر کاری بکنم از این حلقه عصبانیت(فحش دادن، متهم کردن، داد زدن، مسائل قبلی رو دوباره پیش کشیدن و ...) بیرون نمی اد و گاهی 1 روز طول می کشه.
به نظر شما چطور می تونم این خصوصیات بدش رو ترک بدم.
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
با سلام،
از آنجا که یکبار کامل به این سوال پاسخ داده شده می توانید به این تاپیک مراجعه کنید: مقابله با پرخاشگری همسر
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
راستش رفتار همسرم یک موضوع ژنتیکی است. من قبلا این مقاله رو خوندم. . در طول 5 سال زندگیم تمام راهکارهای اونو انجام داده بودم. (از خونسرزی گرفته، به حداقل رسوندن مجبات گیر دادنش، از همدردی و نشون دادن ایمکه درکش می کنم، از پذیرشش و ...). نمی گم بی نتیجه بوده اما از 10 بار پرخاشگری در روز تبدیل شده به 1 بار در دو روز بعد از 5 سال. اینجوری تا این بخواد خوب بشه من مردم.
نمی دونم ولی الان دیگه توان مقابله ندارم و زود از کوره در میرم. طبق اون مقاله یا باید ترکش کنم یا باید همینطور که هست بپذیرمش. ترکش نمی تونم بکنم. پیش هیچ متخصصی هم نمی آد. ولی نمی تونمم بپذیرمش چون الان دیگه یک کودک دارم که مثل طوطی هر چی ما از دهنمون خارج می شه رو تکرار می کنه. می گید چی کار کنم؟
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
مثل اینکه کسی نمی خواد به من کمک کنه.
ببینید مشکل من چطور رفتار کردن با یک آدم پرخاشگر نیست. بلکه مشکل من چطور درمان کردن همسرمه. من الان 5 ساله که وفتی می خواهم با همسرم درد دل کنم، درد دلشو گوش بدم، با هم مشورت کنیم، نیازی رو از هم بخواهیم ، با کسی رابطه برقرار کنیم، دکوراسیون خونه عوض کنیم، و ..... همسرم شروع می کنه به پرخاشگری/ اگرچه من هر بار اونو راحتتر از قبل اروم می کنم ولی همیشه بازم چیزهایی هست که مورد پسندش نیست و شروع به پرخاشگری می کنه. راستش دیگه خسته شدم . اروم کردنش فقط یک درمان موقته. اگر دوباره همون مساله پیش بیاد یا من بخوام اروم درباره اون موضوع باهاش صحبت کنم دوباره جنجال درست میشه. من این مدت از تمام خواسته هام گذشتم. دیگه واقعا برام سخته. مخصوصا که کودکم هم از ما رفتار کردن رو یاد میگیره. برای همین الان این موضوع مهمتر شده.
لطفا اگر پیشنهادی دارید بگید.
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
سلام ...میشه سن خودتون و همسرتون رو بگین ....موقع عصبانیت دست روتون بلند میکنه؟
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
من 32 سالمه و همسرم 34 سالشه. همیشه تا اونجا که تونستم نذاشتم کار به اونجا برسه و زود آیتششو خاموش کردم. ( من مهارت خوبی در اروم کردن دارم. خود همسرم هم به این اعتراف می کنه). اما 1 بار دستشو بلند کرده و دفعه هایی هم بوده که اگر نمی رفنم اتاق دیگه ای چیزی می خواسته به طرفم پرتاپ کنه. تازگیهام تا می خواد پرخاشگری بکنه اول دخترمو می گیره بغلش.
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
آيا همسرتون تنها به شما پرخاشگري مي كنه يا تو كوچه و خيابون هم با مردم دعوا مي كنه؟ قبل از ازدواج با شما هم آيا با پدر و مادرش پرخاشگري مي كرده يا نه؟ اگر مي كرده عكس العمل والدينش در اين باره چي بوده؟ در محيط كار چطور؟آيا اهل مشروبات الكلي اينا هم هست يا نه؟
اينا رو مي پرسم چون شما مي گيد ژنتيكي ايه و من همسر سابقم به اين صورت بود. ولي اون كلا نه با من بلكه با بيشتر مردم و كساني كه برخلاف خواسته اش عمل مي كردند هم اينجوري رفتار مي كرد. تو رانندگي بسيار عصبي و تند مزاج بود و اين مشكل از كودكي باهاش بوده و متاسفانه والدينش هم با تربيت نادرست به اين عمل دامن زده بودند. و صد البته بدتر اين كه زماني كه از محرك هايي مثل مشروب استفاده مي كرد اوضاعش بدتر مي شد.
اول از همه كه سعي كنيد اصلا باهاش دهن به دهن نشيد(كه خدا رو شكر گفتيد كه آدم آرومي هستيد)چون خداي نكرده در عصبانيت و دعوا ممكنه ناخواسته ضررهاي فيزيكي به شما يا دخترتون وارد بشه. آرامش خودتون رو حفظ كنيد. اگه محرك خارجي وجود داره سعي كنيد اون رو رفع كنيد-سعي كنيد زياد از مواد غذايي محرك مثل فلفل و غذاهاي گرم استفاده نكنيد. شما بايد به همراه هم به مشاور بريد و احتمال اينكه همراه با مشاوره پزشك به ايشون داروهاي آرامبخش هم بده وجود داره . ولي تا اون زمان سعي كنيد كه فضايي رو به وجود نياريد كه دچار عصبانيت بشه..مدارا كنيد ..اول خودتون به تنهايي به مشاوره بريد تا مشاور بهتون راهكار هاي راضي كردن ايشون براي رفتن به مشاور رو ارائه بده چون احتمال اينكه در قبال حرف شما جبهه گيري كنه و بداخلاقي كنه وجود داره.
نكته آخر اين كه سعي كنيد وقتي باهاش حرف مي زنيد يا خواسته اي داريد زماني كه اروم هست رو انتخاب كنيد كه خودتون مي دونيد كيه
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
ممتون المیرا خانوم. تا حالا به تاثیر غذاهای گرم فکر نکرده بودم.
الحمدالله اهل مشروبات الکلی نیست.
ولی تمام برادر خواهراش این رفتارو دارن حتی پدرش و همشون برای رسیدن به هر خواسته ای پرهاشگری می کنند.
و همسرم با دوستاش هم چنین رفتاری رو داره اما نه به شدتی که با من داره. البته جالب اینحاست که همسرم اصلا قبول نداره که پرخاشگری می کنه. اوایل ناراحتی وژدان میگرفت اما حالا که تعداد عصبانیتاش کمتر شده اصلا قبول نداره چنین مشکلی داره.
من در ایران زندگی نمی کنم. شما فکر می کنید می تونم از اینجا با یک مشاور در ایران ارتباط تلفنی داشته باشم؟
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
سلام
برای بروز رسانی
من هنوز منتظر راهنماییهاتون هستم.
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
سلام خانوم deljoo-deltang
من فکر میکنم شما میتونین با رفتارهاتون تا حد زیادی این رفتار پرخاشگرانه رو در ایشون تعدیل کنین و به حداقل برسونین و این در صورتیه که بسیار صبور باشین و رفتارهایی رو که میخوام بگم پیش بگیرین..
اما نباید انتظار داشته باشین که این رفتار پرخاشگرانه بطور کامل در همسرتون از بین بره و در هر صورت باید یه مقدار بتونین در پذیرش این مسئله باشین..
اما رفتارهایی که شما میتونین داشته باشین تا این حالت همسرتون رو به حداقل ممکن (نه صفر) برسونه رو طبق تجربه خودم و مواجه شدنم با چنین افرادی میگم بهتون:
1- سعی کنین بیشتر بهشون نزدیک بشین و تا مبتونین محبت کنین بهشون تا رابطتون صمیمی تر و نزدیک تر از قبل بشه
2-وقتی جایی احساس میکنین اشتباهی کردین یا مسئله ای رو پیش اوردین(حتی بطور ناخاسته)که الان امکان داره ایشون از کوره در بره قبل از اینکه همسرتون واکنش نشون بدن خودتون در موردش توضیح بدین و یا به اشتباهتون اعتراف کینین
3-تا جاییکه میتونین سعی کنین وقتی که با هم هستین جو شاد و با نشاطی رو درست کنین و با شوخ طبعی و ..از بوجود اوردن بستر برای دعوا جلوگیری کنین
4-کارهایی که میدونین همسرتون دوست داره و بهش علاقه داره رو براشون انجام بدین مثلا"غذای مورد علاقه شون رو درست کنین ،لباسی که دوست داره بپوشین و..وگاها" هم بهشون بگین که این کارو کردم به خاطر تو و چون میدونستم تو دوست داری
5-وقتایی که پرخاشگریشون کم شده و رفتارشون بهتره این رو به زبون بیارین و بهشون بگین که چقدر خوشحالین که آروم شدن و با ملایمت ازشون بخواین که این رفتارو ادامه بدن و به نحوی سعی کنین تشویقشون کنین به خاطر این مسئله
امیدوارم که با بکار بستن این موارد بتونین تا حد زیادی کنترل رفتار ایشون رو دست بگیرین:72:
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
ممنون باران خانوم.
حالا اگر من خواسته ای از همسرم داشتم باید چی کار کنم. چون همیشه با رفتار خشن همسرم مواجه میشم. اینم بگم که من الان به اندازه کافی مهارت کلامی برای بیان خواسته هام به کار می برم.
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
سلام
كاشكي دوستان لااقل اگر ميخوان تاپيكشون رو ادامه ندن لااقل يك خداحافظي ساده بكنن تا مديريت محترم اونها رو بايگاني كنه.
آخه وقتي كسي به تاپيك سر مي زنه و چند صفحه رو دنبال ميكنه انتظار داره يه چيز ساده اي ياد بگيره كه مثلا اين كار ميتونه منجر به اين رفتار بشه يا بالعكس. گاهي هم داستان آدمها و مشكلاتشون شبيه به همديگس. كه منبع تجربه خوبي ميتونه باشه.
متاسفانه بعضي دوستان با سلام ميان و بي خداحافظي ميرن......:72:
RE: مواجهه با یک همسر پرخاشگر
راستش اگر منظورتون تاپیک بنده است باید بگم من هنوز در تالار حضور دارم و مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات و راهنمایی های دوستان هستم و بنابراین خداحافظی نکردم.
اما خوب موفقیتهایی هم داشتم که شاید شما منظورتون اینه که بگیم ایا مشکل ختم به خیر شد یا نه. برای همین و برای اینکه این تاپیک جنبه اموزشیشو حفظ کنه من هم به موفقیتم اشاره می کنم.
راستش من برای برخورد با همسرم به یک نتیجه مهم رسیدم و اون اینکه هر وقت من ارامش دارم (منظورم یک ارامش درونی) هیچ چیزی حتی پرخاشگری همسرم هم نمی تونه اونو به هم بریزه و نتیجه مهم تر اینکه ارامش من نا خود اگاه به همسرم هم منتقل میشه و مشکل قبل از بوجود اومدن حل میشه. به همین راحتی.
اما قسمت سختش پیدا کردن اون ارامش درونیه. حالا چه زمانهایی و با چه طریقی من ارامش درونی رو کسب می کنم:
1- اول و مهمتر از همه به این نتیجه رسیدم که نتیجه تمام تلاشهای ما دست خداست و من به خدا توکل می کنم (البته گاهی یادم میره و باز خرابکاری میشه). و می دونم اگر من با توجه به دانسته هام اونچه که فکر می کنم درسته انچام بدم خدا خودش اثر اشتباهات و ندونسته های منو خنثی می کنه.
2- پذیرفتم که همسرم این خصوصیت اخلاقی رو داره و از دست من کار زیادی جز پذیرش این خصوصیت اخلاقی برنمیاید. پس وقتی همسرم بر اشفته میشه من اینو راحت می پذیرم و دچار استرس نمی شم و این عمل همسرم رو دلیلی برای اینکه اون منو دوست نداره نمی دونم. بنابراین عکس العمل من پذیرش رفتار هر چند نادرست همسرم است و مثل یک مادر همچنان همسرم رو با همین اخلاقش دوست می دارم. وقتی همسرم ارامش و علاقه من رو می بینه دیگه عصبانیتش در نطفه خفه میشه و یا حداقل مثل در یک لوپ بی پایان نمی افته.
3- به خودم این نکته رو گوشزد می کنم که فرزندم داره نحوه برخورد با مسائل رو از رفتار من با همسرم یاد میگیره پس اگر من بتونم ارامش خودم رو حفظ کنم اونم در اینده این توانایی رو در برخورد با مسائل زندگیش خواهد داشت. پس انگیزه بیشتری برای حفظ ارامشم پیدا می کنم.
4- از اون جا که روح سالم در بدن سالمه من تغییراتی در رژیم غذایی خودم صورت دادم ضمن اینکه پیاده روی و ورزش های سالم هم خیلی به شادی و ارامش روانم کمک می کنه.
و در اخر از نظرات دوستان استفاده کردم و از همسرم هم برای بهتر شدن روابطمون و برخوردهامون تشکر می کنم. البته بیشتر غیر مستقیم.
بازم ممنون که به تاپیک بنده سر زدید.