-
کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
بنام خدا
باسلام به همه دوستان و اعضاء محترم تالار و با عذر خواهی از غیبت طولانی ام در تالار، شرح حال خودم رو مختصرا عرض می کنم:
داستان زندگی من رو تو تاپیک آیا کارم درست بوده یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوندین، به اختصار :
من پسری 28 ساله- لیسانس – کارمند دولت با سابقه 3 ساله- با خانوادهای از سطح و طبقه متوسط و معمولی
دختر مورد علاقم: 21 ساله/ دانشجوی ترم 5 کارشناسی/ پاک و نجیب وخونواده دار( از طبقه متوسط و معمولی ) و متین و سنگین و....
از حدود 4 سال قبل (1386) به یکی از دخترهای همسایه مان که واقعا هم دختر خوبی بود و هست ، علاقمند شدم و جریان رو ابتدا با خانواده خودم مطرح کردم، خونوادم هم نظرشون مثبت بود ولی بنا به وجود پاره ای مشکلات روزمره خونوادگی قرار بر این شد تا یکی دو سال صبر کنم تا بعد اون اقدام کنن . یک سالی صبر کردم ( تا 87) ولی از ترس اینکه خدای نکرده دختره خواستگار داشته باشه و ازدواج کنه و...... دیگه نتونستم صبر کنم و زمستون سال 87 باهاش صحبت کردم و متین و منطقی کفتم که بهش علاقه دارم و عاشقشم و پیشنهاد ازدواج و .... ( البته تو این مدت 2 سال به خاطر عشق به ایشون سوز و گداز ها و درد فراغ های بسیار زیادی کشیدم و چه شبهایی که واسش گریه نکردم و ..... )ایشون هم بطور منطقی شنونده حرفام بودن و ابتدا گفتن اصلا اصلا قصد ازدواج ندارن و برام زوده و ....و هر پیشنهادی دارم با خونوادش مطرح کنم و ... ولی با اصرارهای من و مراجعات متعدد من ( حدود 6 بار در بازه زمانی 2ساله بهش ابراز علاقه کردم و هربار هم ایشون پاسخ دادن که قصد ازدواج ندارن و واسشون زوده و اصلا به این مسایل نمیفکرن و... ) من هم موضوع رو با خونوادم مطرح کردم و خلاصه خونوادم هم با تعلل و سستی ( که دلیل خاصی نداشت و فوت یکی از اقوام نزدیک و سایر مسائل روزمره و عادی علتش بود ) نهایتا زمستون 1389 اقدام کردن و تماس گرفتن و رفتیم خواستگاری و قرار بر این شد تا ما دوتا واسه شناخت همدیگه جلسات و صحبتهایی رو داشته باشیم .(من هم تو اون زمان خیلی خوشحال بودم و .... )اواخر دی 89 تا اواخر دو روز قبل باهم حدود 6 جلسه 4 ساعته در خونه اونها و حدود 6- 7 جلسه 2 ساعته تو ماشین من و بطور گشت و گذار در شهر و صحبت با ایشون ( بدلیل اینکه تو سطح شهر کسی ما رو نبینه مجبور بودیم تو ماشین باشیم ) خلاصه اینکه :
تو اون 3 سال اول ایشون میگفتن اصلا قصد ازدواج ندارن ، ولی با اصرارهای بنده و بعد از دو سال راضی شدن تا بهمون اجازه خواستگاری بدن ، بعد از طی دوره شناخت 3 ماهه بعد از خواستگاری وقتی که من می خوام نتیجه گیری کلی کنم نهایتا به این نتیجه می رسم که :
دوستان وقتی احساسی میفکرم نتیجه اینه که کاملا ازایشون خوشم می آد و عشقم بهشون پایداره و بخاطر برخی ظواهر و زرق و برق و اینا نیستش و عشقم به ایشون از سر شناخت و پاکی و صداقت ویک رنگی و سادگی ایشون هستش .
وقتی هم منطقی و فارغ از احساس و با این تفکر که در آینده مشکلی برای زندگی مشترکمون پیش نیاد،بعضی از مسائل وجود دارن که فکرمو آزار میده که عبارتند از:
بنا به گفته خود ایشون و همچنین شناخت من ،با اینکه ظاهرو رفتار و حرکات ایشون ، ایشون رو پخته نشون می ده ، ولی عمق شخصیت ایشون بطور بچه گانه با دیدگاههای بسیار سطحی به مسائل پیرامونی، بدون داشتن اهداف و افکاری جهت پیشرفت و تعالی ، راحت طلب، با افکار بیشتر بچه گانه ، عدم مسئولیت پذیری،کم کاری و عدم پشتکار و انگیزه لازم ،عدم هدفمندی لازم و ..... که فکر می کنم از زندگی و بزرگ شدن ایشون در رفاه کامل و داشتن امکانات متوسط به بالا تاثیر پذیرفته.
حالا هم ماحصل اینکه با خودم اینطوی تصمیم گرفتم که به خونوادشون و خونوادم بگم تا یک یا دوسال به حالت تعلیق در بیاریم روابطمونو تا ببینم که این ریشه های بچه گانگی ایشون ذاتی و عمق شخصیت ایشونه یا اینکه نه ( اقتضاء سنی ایشونه و من اشتباه می کنم و ایده آلیستی فکر میکنم و خواسته هام از ایشون بیشتر از ظرفیت و توان سنی ایشونه )
اینم بگم که تو این مدت 3 ماهه آشنایی، وابستگی زیادی برای ایشون ایجاد شده و احساس دوست داشتن ایشون نسبت به بنده هر روز زیادتر شده وچندین بار گفته که بد جوری عاشقم شده و ....که اگه رابطمون به همین منوال پیش بره ، در صورت انصراف هریک از طرفین برای ازدواج، اصلا صحیح نیست.
دوستان نظر شما چیه به راهنمایی تون نیازمندم.:72::72::72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
من از اول تاپیک شما رو دنبال میکردم و میکنم.
اما مطلبی که خیلی مهمه اینه که از ایشون که انقدر سرسخت بودند بعید بنظر میرسه که انقدر سریع عاشق شده باشن.بنظر من بهترین کار اینه که شما از ملاک هاتون و دغدغه های فکری که اینجا بیان کردین با ایشون باز تر و شفاف تر صحبت کنید و اجازه ندین تا زمانی که همه چیز بین شما قطعیت پیدا نکرده حرفی از عشق و علاقه باشه گرچه میدونم سخته ولی برای شما شدنی هست.ازشون خواهش کنید که سعی کنن علاقه شون در حد طبیعی و احترام باشه.چون در غیر اینصورت اگر این رابطه به ازدواج ختم نشه .شما هم از نظر ایشون و هم از نظر خانواده ها واطرافیان بعنوان فردی شناخته یمشوید که قصد فزریبکاری را داشته ایدو در نتیجه مجبور به ازدواجی میشوید ک از نظرخودتون قطعیت نداشت.از مسائل و صحبتها و حتی کارهایی که باعث میشه ایشون وابسته بشن و عاشق توی این مرحله خودداری کنید.
در ضمن اگرشما توی شهرستان زندگی میکنید .خود شما بهتر از هر کسی میدونید که رفت وآمد شما به منزل ایشون بعنوان نامزد و بعد برهم زدن ازدواج کار درستی نیست و پیامدهای خوبی برای شما و این خانوم (بیشتر) ندارد.
در مورد مطالبی هم که در مورد ایشون ذکر کردید بنظر من شما کمی ایده آل گرا هستی.
در ضمن مطلبی که به ذهن من میرسه اینه که شما با شور و حرارت زیادی وارد این دوره شدید و متاسفانه کمی هم شاید رویا پردازی کرد ه اید و الان کمی واقعیتها رو بزرگ میکنید.من قصد جسارت ندارم ولی در کل شما نسبت به مسائل خیلی حساس برخورد میکردید.در مورد اینکه عمق شخصیت ایشون بطور بچه گانه با دیدگاههای بسیار سطحی به مسائل پیرامونی، بدون داشتن اهداف و افکاری جهت پیشرفت و تعالی باید دید منظور شما از مسائل پیرامونی چیست؟سیاسی، اقتصادی، ورزشی، کاری،....خوب هیچکس نسبت به همه مسائل اشراف کامل ندار ه چه برسه به یه دختر 21 ساله.
و اینکه شما منظورتون از اهداف متعالی چیست؟انتظار دارید ایشون از لحاظ علمی به مقامها ی بالا برسن؟ از لحاظ مذهبی؟سیاسی؟....
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
نمی دونم میای و می خونی یا دوباره رفتی غیبت کبرا.
تا حالا کسی بهت گفته ناشکری؟ولی من بهت می گم،ناشکری.
پسر حسابی یه دختر متین خانواده دار نجیب به تورت خورده داری روش عیب می ذاری؟فکر می کنی اگر ملاک هایی که
گفتی رو داشته بود بازم بهت علاقه نشون می داد؟نه.الآن براش حکم یه کوهی رو داری که می تونه بهش تکیه کنه.اگر خودشم
کوه می بود انتظار یه رشته کوه رو می کشید.
باید دید نقش زن در زندگی چیه؟واقعن لازمه که دیدگاه عمیق به مسایل داشته باشه؟یا اهدافش متعالی باشه؟بقیه
مواردم به اقتضای سن و موقعیت خانوادگیشه.ایراداتی که ازش گرفتی اگر یه دختر 27 8 ساله بود قابل قبول بود
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
ذوست عزیز
فکرکنم شما بیشنتر دنبال کسی هستی که با هم راه برین نه کسی مجبور باشی بعضی جاها بکشیش یا بغلش
کنی شاید اینم بخاطر بالغ شدنت باشه که دنبال مورد بالغ تری
ولی خوب مورد شما با توجه به سنش و شرایط زندگیش شاید نیازی نبوده و یا بعد از اینم نیازی نباشه خیلی بزرگ و بالغ بشه.
می دونی بعضی موقعها بعضی محرومیتها باعث می شه آدما زودتر از سنشون بزرگ شن.
خوب فکر کن ببین بت کدوم دسته ادما بیشتر کنار می یای.:227:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
هر چیزی که شما از این خانم دیدن جز شخصیت ایشون هست و نه شرایط سنیشون. فکر می کنم که دیگه یه شخص 21 ساله شخصیتش تا حدود زیادی شکل گرفته و احتمال تغییرش کمه.
پیشنهاد می کنم که با همین شناختی که تا الان پیدا کردید تصمیمتونو بگیرید و به انتظار دو سال آینده نشینید که ایشون تغییر کنن.
البته به نظر میاد یه سری از این دغدغه هایی که گفتید طبیعیه و با ازدواج و پذیرفتن مسئولیت می تونید فعالیت بیشتری رو هم ازش ببینید، اما به هر حال معیارهای خودتونه و خودتون تصمیم می گیرید.
خودتون و اون خانم رو تا دو سال دیگه بلاتکلیف نذارید که هیچی با الان عوض نمی شه.
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
با تشکر از محبت همه دوستان:72:
آقای green یه سوالی که داشتم اینه که توضیح بیشتری در مورد جمله زیر ارائه بفرمایین :
البته به نظر میاد یه سری از این دغدغه هایی که گفتید طبیعیه و با ازدواج و پذیرفتن مسئولیت می تونید فعالیت بیشتری رو هم ازش ببینید.
مجددا سپاسگزارم و از نظرات کلیه اعضا بی صبرانه استقبال می کنم.:72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
آقای LARG.62 گرامی
اجازه بدید با یه مثال براتون بگم.
خود من تا وقتی که دبیرستانی بودم و خونه به همراه پدر و مادر زندگی می کردم در کارهای بیرون خونه کمک زیادی نمی کردم، دلیلشم این بود که مسئولیتی از بابت کارهای بیرون به دوشم نبود. اما دوران دانشجویی که در شهر دیگه و تنها زندگی می کردم چون مسئولیتی به دوش خودم احساس می کردم از پس همه کارها هم بر اومدم. خرید بیرون، تعمیرات خونه، کارهای بانکی و ...
منظور اینه که تا وقتی که بر دوش کسی مسئولیتی نباشه نمی شه مسئولیت پذیریش هم بررسی کرد.
اما در مورد دختر مورد نظر شما
شاید بد نباشه مسئولیت پذیری اون رو در موقعیت هایی که مسئولیتی بر عهدش هست ببینید، مثلاً ببینید برای انجام تکالیف درسیش چقدر فعالیت می کنه، یا تو کارهای گروهی با دوستانش چطور رفتار می کنه، مواقعی که مامانش مریض هستن یا به هر دلیلی توانایی انجام کارهای خونه رو ندارن چقدر خودشو مسئول می دونه که جای خالیشونو پر کنه و خیلی موارد دیگه که شما با توجه به شناختی که ازش دارید می تونید بسنجید.
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
ممنونم آقای green
اگه بخوام از انصاف نگذرم باید بگم که :
اینکه بخوام بگم ایشون دست و پا بسته هستش و کلا" لوس یا ننر یا بی مسئولیت و تنبل و .... هستش ، گناه و کذب محضه.
ایشون از نظر درسی از دانشجوهای زرنگ بین هم ورودی هاش هستش ، تا حدود زیادی از مسئو لیت های معمولی خونه بر می آ د و دو سال کاردانی روئ تو شهرستان ( خوابگاه دانشجویی ) بوده و تا حدودی به زیر و بم زندگی آشناست و از نظر منطق هم کاملا منطقی و منصف و عادل و صادق با مسایل پیش رو برخورد می کنه و ..............
ولی واقعیت اینه که با اون ایده آلهای من ( که با آن ظرفیت فول و بالقوه و بالفعل کاملی رو که من انتظار دارم از طرفم کمی ( تاحدود 25 درصد ) فاصله دارن.
اگه بخوام مثال عملی بزنم :
مثلا من صب ساعت 10 اس می دم که چیکاره ای ، ایشون جواب می ده که فعلا هیچکاره ، یا میخوام برم حموم، یا از اینجور مسائل و..... ( که بنظرم این نشانگر عاطل و باطل بودن فرد هستش و .................. ) البته از طرفی هم حق می دم بهش که یه دانشجو فعلا غی درس خوندن و اینا که دیگه کار دیگه ای نداره و.....
خلاصه فعلا تو تصمیم گیری نهایی بدجوری سر در گمم .:72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام
سارا جان ، خواهرم ، وقتی اسمت رو تو لیست تشکر کننده ها دیدم ، امید دوباره و دو چندان پیدا کردم و..... خواهرم ،به راهنماییت نیاز دارم و منتظر ارائه راهکارتم. ممنون و سپاسگزارت ( LARG.62 سمج) :72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام:
خب ..گویا اقای لارج تا دچار مشکل می شن یاد بچه های تالار میافتند ..اره ؟؟؟به هر حال همین غنیمتی ست که از حالشون جویا بشیم ..هرچند من دلخور بودم که خبری ندادن..بگذرم..
البته با این تاپیک یاد گرفتم زود عروسی به پا نکنم::325:
http://www.hamdardi.net/thread-15621.html
خب نظرات دوستان بسیار خوب بود و منم فقط به گوشه ای اشاره می کنم..
اینکه هیچ کس 100 درصد نیست و انسان ها در زندگی بسته به شرایط قابل تغییر هستند ..همه دختران ما وقتی دختر خانه هستند شاید دست به سیاه و سفید نزنند ولی آیا اینها در آینده مادران خوبی نخواهند شد...نه ..این گونه نیست ..خود من فردی بودم که صبح نون و پنیر و چای شیرینم اماده رو میز بودو منم فقط می خوردم تازه گاهی غر می زدم چرا شیرینی چایم کمه یا زیاد؟؟!!!باور کنید حتی تو دوران عقد هم همسرم تعجب می کرد ولی الان چه؟
نه این طور نیست و هیچ وقت هم دیگه اونها تکرار نمیشه..
می دونیم منظورم چی بود؟
نه من نه هیچکس دیگه نمی تونه به شما بگه که ایا شما در این ازدواج موفق خواهید شد یا خیر ..یا اینکه آیا شیوا خانم فرد مناسبی هست یا خیر ...چون ازدواج واقعا نیاز به استفاده از هوش داره...من به نظرم بهتره شما به جای زوم کردن روی این موارد که گفتید ببینید ایشان تا چه اندازه انعطاف پذیرند و تا چه اندازه امکان این ر. دارند که سختی ها رو تحمل کنند ..اینکه ببینید ایشان چقدر تغییر پذیرند و اگر مشکلی احساس بشه تا چه حد ایشان جهت بهبود شرایط از خود مایه می گذارند...
از نشر من انعطاف پذیری و تغییر پذیری فرد بسیار اهمیت بیشتری داره تا اینکه نگاه کنیم فرد الان سطحیه یا خیر..درسته اون چیزی که فرد الان هست می تونه تا حدود خیلی زیادی تعیین کننده باشه ولی نهایت نیست ...و اینکه به نظر من شما بیش از حد روی خصوصیات ایشان زوم کردید و هیچ کس 100 در صد نیست ...من و همسرم مثلا که انقدر عاشقیم و الان زندگی خدا رو شکر مسالمت آمیزی داریم فکر می کنید جند درصد شبیه هستیم...؟
زندگی یعنب قدرت سازش با هر شرایطی در سایه عشق و توکل به خدا ...وگرنه هرکس ایرادی داره باید دید اون ایراد تا چه حد برای ما مهمه و تا چه حد ماندگاری داره..
در کنار اون به نظرم اگر انقدر شک دارید بهترین کار رفتن پیش یک مشاور برای مشاوره قبل ازدواج است و او به شما خواهد گفت چه کاری صحیح تر است...
در کنار اون من نیز معتقدم 1-2 سال معلق نگه داشتن موضوع خطاترین کار هست....
موفق باشید..:72:
** تبصره ..گویا ارسال پست من با پست شما همزمان شد...از لطفتون ممنونم و امیدوارم بهترین تصمیم بگیرید ...
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام آقای محترم بهتون تبریک می گم که تونستید خودتون رو به دختری به این سرسختی ثابت کنید این خودش یه موفقیته :104:
اینکه می گید افکار و عقاید بچه گانه داره بهتره من بهتون بگم با توجه به اینکه شما می گید توی یه خانواده نسبتا مرفه بزرگ شدن کاملا طبیعی هستش به نظر بنده این خانم نیاز داره که بهش فرصت بزرگ شدن بدید از طرفی شما مرد هستید و ایشون یک دختر با تمام احساسات بکر و دست نخورده ایشون باید ناز باشند و شما نیاز شما باید تکیه گاه ایشون باشید اصلا پایبندی ازدواج به این بستگی داره که شما مرد باشید و ایشون یه زن که بتونه به شما تکیه کنه مثل اینکه یه کوه پشت سرش :227:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
جناب LARG.62
شما به شدت کمالگرایی ، و این وقتی به شکل انتظارات از دیگری بخصوص همسر بروز کنه میتونه بسیار مسئله ساز باشد .
پس اول روی خود کار کنید و درمان کمالگرائیتون بعد این دختر را بررسی کنید برای زندگی . اینگونه شما حتی با 95 % تفاهم هم به خاطر 5 % باقیمانده مشکل خواهی داشت .
در این رابطه نزد روانشناس بروید و کمک بگیرید برای بهبود . همچنین لینکهای زیر را مطالعه کنید :
http://www.hamdardi.net/thread-15051-post-134565.html#pid134565
http://www.hamdardi.net/thread-15050.html
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
[quote=سارا بانو]
[color=#0000CD]سلام:
خب ..گویا اقای لارج تا دچار مشکل می شن یاد بچه های تالار میافتند ..اره ؟؟؟به هر حال همین غنیمتی ست که از حالشون جویا بشیم ..هرچند من دلخور بودم که خبری ندادن..بگذرم..
کاملا به حق و درست می فرمایین سارا جان گرامی ، خیلی خیلی عذر می خوام که غیبتم طولانی و بدون اطلاع بوده ، خدای نکرده قصد جسارت یا بی حرمتی نداشتم ، انشاااله که به بزرگواری خودتون ببخشین برادر کوچیکتون رو . قرارمون بر این بود که من شیرینی بدم به دوستا و .... ولی باور کنین پروسه ازدواج به قدری فکر و ذکر آدم رو درگیر می کنه که ...... .:72:
در ضمن استاد ارجمند تالار ، فرشته مهربون گرامی عنوان داشتن که بعد از حل مشکل کمال گراییم و تفکر ایده آلیستی ام به بررسی ابعاد ازدواجم با دختر مورد علاقم بپردازم .
قبول دارم که کمال گرام و ایده آل گرا و... ولی سوالم اینه که در این مقطع که طرفم و خونوادش دنبال جواب هستن و می خوان رابطه رو تعیین تکلیف کنن و بلاتکلیف نمونه دخترشون ( که کاملا هم منطقیه ) ،بهشون چی بگم ؟؟؟؟ چطوری زمان لازم واسه این کارو بگیرم ازشون ؟ یا چه راهکار دیگه ای غیر از درخواست زمان دارین ؟ اصلا درخواست زمان صحیحه ؟ یا.........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام
دیشب مقالاتی در مورد کمال گرایی و ایده آل گرایی می خوندم ، چن تا سوال ایجاد شدن که بازم مزاحمتون خواهم بود.
دوستان خیلی ممنونتونم، خیلی .:72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
دوستان سلام:72:
با پدر دختر مورد علاقم صحبت کردم و ازشون درخواست یک سال زمان کردم ، ایشون کاملا معقول و منطقی 2 تا راهکار گذاشتن :
1- اینکه عقد محضری کنیم ونامزدی و.........
2- فعلا موضوع منتفی بشه و در آینده ( شش ماه یا یه سال آتی ) اگه اقدامی از جانب ما صورت بگیره ، جریان ادامه پیدا کنه و مثل یه خواستگار برخورد کنن با ما.(در این مقطع طرفین تعهدی به هم نخواهند داشت)
تا این مقطع از زندگیم تصمیمای اساسی زیادی گرفتم و ... ولی باور کنین الان مثل بچه ها یی که قدرت تصمیم گیری نداشته باشن هستم.
دلیل های اصلی ای که برای یه سال زمان خواستن دارم:
1-واقعیتش 3 سال پیش داداش بزرگم که یک ونیم سال ازم بزرگتره و الانم مجرده و شغل آزاد داره ، با یکی از مشتریاش که یه زن بیوه و دبیر زبان بود و 12 سال هم از خودش بزرگتر بود ، قصد ازدواج داشت که بعد از مطرح کردنش تو خونواده، همه مون از جمله من ابتدا ملایم و بعد از اون خیلی سرسختانه مخالفت کردیم باازدواجش و بدلیل اینکه کم حرمتی کرد به پدرم و خونواده و.... درگیری لفظی نسبتا شدیدی بینمون (من و برادرم) ایجاد شد ..... و بعد از اون داداشم هم تا الان ازدواج نکرده و می گه قصد ازدواج با هیشکی رو فعلا نداره وکاملا منفعله و..... منم که خودمو تو اون جریان مسئول می دونم و الان که می خوام ازدواج کنم می بینم بهش شدیدا بر می خوره و روحا آسیب می بینه که من قضییه اونو کنسل کردم و الان خودم دارم ازدواج می کنم ، به همین علت هم پیش خودم میگم یه سال واس ازدواجش بهش فرصت بدم تا بعد ها پیش وجدان خودم راحت باشم که موجب ضربه روحی به برادرم نشدم و ..... (البته بهش مستقیما چیزی نگفتم از این یه سال مهلت و تحمیل نکردم که حتما ازدواج کنه و کاملا غیر مستقیم عمل کردم)
2-تو این یه سال هم دختر مورد علاقم پخته تر می شه و با تجربه تر واسه زندگی و درسشو هم تموم می کنه، هم من وضعیت مادی مو بهبود می بخشم و یه خونه کوچیکی می خرم و دست پرتر میشیم واسه شروع زندگی و....
3-منم رو خودم کار می کنم و ایده آل گراییم رو تا حدودی حل می کنم و ....
با پدرمم که مشورت کردم می گه اگه به برادرم زمان بدم خوبه.
فکرم می کنم که دختر مورد علاقم تو این مدت متعهد بمونه بهم.
خانواده دختر مورد علاقم تا آخر این هفته بهم فرصت دادن تا جواب بدم بهشون و تعیین تکلیف شه وضعیتمون.
چه جوابی بدم بهشون؟
چی کار کنم؟
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام آقای لارج.
من یه سوال دارم ازتون. بهتر نبود از همون اول به فکر قضیه داداشتون میبودین؟ به فکر مسایل اقتصادی و....
شما گفتین شیوا خانوم بهتون خیلی وابسته شده پس ایشون این مدتو چی کار کنن؟
بعد از شش ماه یا یک سال دیگه اگه ایشون ازدواج کنن یا مثلا دیگه به شما علاقه ای نداشته باشن میتونین منطقی کنار بیاین؟
فکر میکنین تا یه سال اخلاق خانوم عوض شه؟!
مثلا گفتم یه سوال :311:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام::72:
حالتون خوبه ؟
بعد از چهار، پنج ماه که در این تالار نبودم ، فکر می کردم ، تو این مدت که برگردم می بینم
به دختر مورد علاقتون رسیدین .
چقدر سخت می گیرید ؟
به نظر من ماجرای ازدواج برادر تون ،با موضوع ازدواج شما ،یه موضوع کاملا جداست.
شاید برادر تون به خاطر علاقه ای که به اون خانوم دارن وهمین طور مخالفت خانواده ، فعلا قصد ازدواج رو ندارن و شایدتا چند سال دیگه هم تصمیم به ازدواج نگیرن .شاید بهتر باشه با برادرتون رو در رو و خیلی دوستانه در این مورد صحبت کنید و ازشون بپرسید برای آ ینده چه تصمیمی دارن ؟
یکسال مدت کمی نیست . مطمئنا هم شما هم دختر مورد علاقتون ، از لحاظ روحی وفکری کلی تغییر ،میکنید .
به نظرم بهتره قبل از هر اقدامی ، هم با خانواده ومخصوصا با برادرتون خیلی شفاف وروشن صحبت کنید .
در نهایت اونی که تصمیم نهایی رو میگیره شمایید .
ببینیم تو این مدتی که من فعلا هستم ،میتونیم شاهد مراسم یه ازدواج تواین تالار باشیم ؟
امیدوارم که همین طور باشه .:72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
بهتره راه کار دوم را بپذیری ، و در این مدت هم شما روی خودت کار کنی و اما خودت رو هم آماده کنی برای اینکه اگر دختر مورد نظر ازدواج کرد زانوی غم به بغل نگیری .
یک راه حل هم من دارم ، شما با هماهنگی خانواده دختر ، نزد مشاور برید و ابتدا سنخیتها را بسنجید و در صورتی که اعلام تناسب شد ، از پدر ایشان بخواهید تا 6 ماه بعد که عقد می کنید بداند که شما داماد آینده وی هستید و به عبارتی فقط زمان عقد عقب می افتد و در واقع تمام صحبتها و مهریه برون و ... صورت پذیرد .
.
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
با سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان و اعضا محترم تالار:72:
حدود 2 ماهی هستش که غیبت دارم و شدیدا درگیر مراحل پیش از ازدواج هستم و واقعا وقت و انرژی بیش از حدی رو اختصاص دادم تا بلکه بتونم با توکل به خدا تصمیم صحیح و منطقی رو بگیرم.
از حدود 10 روز قبل هم خیلی تلاش میکردم تا به تالار وارد شم ولی بدلیل عدم تایید کلمه عبور یا نام کاربری ام توسط سیستم موفق به اینکار نمی شدم که با مساعدت و مرحمت مدیریت محترم تالار این مشکل هم مرتفع گردید و الان خیلی خوشحالم که دوباره امکان و افتخار استفاده از محضر اساتیدو کارشناسان و اعضا و دوستان تالار نصیبم شده.
دوستان بطور خلاصه عرض کنم خدمتتون که بنا به رهنمودهایی که فرشته مهربان گرامی بیان کردن ، پیش مشاور متخصص رفتم که نتیجش این شد که :
من فردی هستم با مشخصات : زودرنج ، کمال طلب (ایده آل گرا)، مرتب و منظم و کتابی و دقیق و همیشه دنبال بهترینها هستم،زیاد قهر می کنم ( البته اینو خودم قبول ندارم) و از اینجور چیزا.
به مشاور مطرح کردم که مشخصات دختر مورد علاقم تا 60 الی 70 درصد مورد قبولم هستش ولی یه تفاوتهایی با بعضی ایده آل هام داره که از جمله هدفمند نیستش و ایده آل های زیادی نداره و از نظر درسی و اینا معمولی هستش و اینا.
به مشاور گفتم اخیرا یه مورد دیگه که ذهنمو به خودش جلب کرده ( دختر عمه ام ) که دانشجوی ارشد دانشگاه شهید بهشتی هستش ( خودمم از تهران مرکزی ارشد دارم ) و به خصوصیات خودش و خونوادش کمی اشراف دارم و دختر خوبیه و ایده آل های خودم رو تاحدودی درش می بینم و اینا .
مشاور گفتش که من با مورد اولم ( دختر مورد علاقم ) به احتمال قوی بعد از شروع زندگی مشترک و زیر یه سقف رفتن ( و رقیق شدن و تعدیل عشق و علاقه و با گیردادن های من و ایده آل گرایی هام به مشکل بر می خورم و زندگی به کام هر دو مون تلخ میشه، و بطور کلی صلاح ندونستن ازدواجم رو با ایشون.( البته نمی دونم که نظر ایشون واقعا تحقق پیدا می کنه و قاطعه یا نه ).
درباره دختر عمه ام هم گفتن که باید مراحل شناخت طی بشه و....... ولی بطور کلی خصوصیات ایشون رو با خصوصیاتم نزدیکتر دونستن.
اینو هم بگم که احساسم به مورد اولم کاملا عاشقانه و عاطفی بود و هست ، ولی منطق و عقلم اجازه نمی ده که باهاش ادامه بدم، نظرم نسبت به دختر عمم هم اینه که دختر با استعداد و موفق و بطور کلی دختر خوبیه .( زمینه احساسم و دیدگاهم بهش مثبته )
حالا بنظر شما چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟ کدومو انتخاب کنم ؟ اگه اطلاعاتی که ارائه کردم ناقصه ، بگین تا بیشتر توضیح بدم.
باتشکر و احترام مجدد:72::72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
با سلام
دوستان احساس می کنم زیاد زوم کردم تو این موضوع و هم خودم و هم اطرافیان و دوستان رو خسته کردم.
پیشاپیش عید مبعث رو به همه دوستان تبریک عرض می کنم . عیدتون مبارک.:72::72::72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط larg.62
از حدود 4 سال قبل (1386) به یکی از دخترهای همسایه مان که واقعا هم دختر خوبی بود و هست ، علاقمند شدم و جریان رو ابتدا با خانواده خودم مطرح کردم، خونوادم هم نظرشون مثبت بود ولی بنا به وجود پاره ای مشکلات روزمره خونوادگی قرار بر این شد تا یکی دو سال صبر کنم تا بعد اون اقدام کنن .
متین و منطقی کفتم که بهش علاقه دارم و عاشقشم و پیشنهاد ازدواج و .... ( البته تو این مدت 2 سال به خاطر عشق به ایشون سوز و گداز ها و درد فراغ های بسیار زیادی کشیدم و چه شبهایی که واسش گریه نکردم و ..... )ایشون هم بطور منطقی شنونده حرفام بودن و ابتدا گفتن اصلا اصلا قصد ازدواج ندارن و برام زوده و ....و هر پیشنهادی دارم با خونوادش مطرح کنم و ... ولی با اصرارهای من و مراجعات متعدد من ( حدود 6 بار در بازه زمانی 2ساله بهش ابراز علاقه کردم و هربار هم ایشون پاسخ دادن که قصد ازدواج ندارن و واسشون زوده و اصلا به این مسایل نمیفکرن و... )
تو اون 3 سال اول ایشون میگفتن اصلا قصد ازدواج ندارن ، ولی با اصرارهای بنده و بعد از دو سال راضی شدن تا بهمون اجازه خواستگاری بدن
، بعد از طی دوره شناخت 3 ماهه بعد از خواستگاری وقتی که من می خوام نتیجه گیری کلی کنم نهایتا به این نتیجه می رسم که :
دوستان وقتی احساسی میفکرم نتیجه اینه که کاملا ازایشون خوشم می آد و عشقم بهشون پایداره و بخاطر برخی ظواهر و زرق و برق و اینا نیستش و عشقم به ایشون از سر شناخت و پاکی و صداقت ویک رنگی و سادگی ایشون هستش .وقتی هم منطقی و فارغ از احساس و با این تفکر که در آینده مشکلی برای زندگی مشترکمون پیش
دوستان نظر شما چیه به راهنمایی تون نیازمندم.:72::72::72:
دوست عزیز شما بنا به گفته خودتون مدت 4سال عاشق و دل باخته این خانم بودید و به اصرا ، این خانم را راضی کردید که به خواستگاری ایشون بروید حالا هم که این خانم رو وارد فاز احساسی کردید حتماشما از خواستن واقعی خودتون این خانم را مطمئن کردی که بهتون دل بسته ولی شما با این وجود دارید دنبال موردهای دیگری برای ازدواج میگرید آیا این وافعا درسته ؟
اگر هم این خانم خصوصیات و یا موردهایی دارند که با خواسته شما جور در نمیاد به اتفاق این خانم چند جلسه مشاوره بروید تا نسبت به حل مشکل ها اقدام شود نه اینکه ازشون فرار کنی
درثانی هیچ انسانی کامل نیست و اون70درصدی که خانم با شما هم خوانی دارد برای شروع اولیه کفایت میکند ایشاله با کمک مشاوره اون 30درصده هم حل شود
اگر همه ی انسانها کامل بودن که دیگه همه چی حل بود:316:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام.با پریسا موافقم.شما یه دختر رو بدون اینکه خودتون از خودتون مطمین باشید،به خودتون وابسته کردین.امیدوارم با این روحیه ی کمال گراییه بالایی که شما دارین،دخترعمتونو به شرایط مشابهی دچار نکنین.میدونم این کارتون ناخواسته بوده اما به هر حال شما مسوول رفتارتونین.و مشکل از کمالگراییه زیاد شماست که فکر نکنم که با شناخت بیشتر از دختر عمتون یا هرکس دیگه ای بازم فرد باب میلتونو پیدا کنین.باید خودتونو اصلاح کنین.
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
می خوای شرکت تحقیقاتی بزنی که دنبال یه نفر می گردی که دنبال علم و هدفنمدی باشه یا می خوای یه زندگی
شروع کنی؟
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
دوستای عزیزم سلام
من می دونم که مشکل عمده از طرف خودمه (کمال طلب ام ) ، با مشاور هم در میون گذاشتم و ایشون هم تایید کردن ، ولی این نظر تخصصی خود مشاور بود که بهم گفتش که بعد از اینکه زیر یه سقف رفتیم با دختر مورد علاقم و عشق و علاقه دو طرفه مون تعدیل شد و حالت معقول و منطقی به خودش گرفت ، من نا خودآگاه نخواهم تونس از بعضی کاستی ها و کمبودهایی که تو ایشون می بینم بگذرم و مستقیم و یا به احتمال زیاد بطور غیر مستقیم ایشون رو بابت تلافی ، عذاب خواهم داد (بدون اینکه خودم متوجه باشم ) و اینطوری زندگی به کام هر دومون تلخ خواهد شد.
درسته که من با عشق و علاقه بی نهایت ام و افسار گسیخته ام وارد این مراحل شدم و بعدا ترمز احساسم رو کشیدم و معقولانه تر کردم رفتارم رو همینطور دختر مورد علاقم رو هم وارد فاز احساسات کردم ، ولی فکر می کنم اگه الان فعلا این رابطه رو کات کنم و بتونم بیشتر فکر کنم و ایشون هم همینطور ( بتونن بیشتر فکر کنن ) در بلند مدت به نفع هر دومون خواهد بود.( هرچند شاید در کوتاه مدت از لحاظ احساسی بسیار متاثر و ناراحت بشیم هر دومون)
البته این رو هم عنوان کنم که مسلما من هم خیلی کمبودها دارم و ایده آل نیستم و نقایصی تو اخلاق و رفتار و سایر ابعاد دارم. واسه همینم میخوام طرفم فرصت واسه فکریدن بیشتر داشته باشه.
الان حدود 8 روزه که هیچ تماس و ارتباطی باهم نداریم ( نه اینکه قهر کرده باشیم ).
به نظرات تخصصی اعضا و خبره های تالار شدیدا نیازمندم. با تشکر.:72:
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
سلام بچه ها
دیشب یکی از بدترین شبای عمرم بود.
دیگه از خودم بدم می آد.
احساس می کنم نجسم،پستم،لات و بی سروپام،بی وجدانم،بی همه چیزم،مغرور و غد و نفهمم،،روحم و جسمم و همه وجودم آلوده به این دنیای مادی پوچ و بی نتیجه شده.احساس پوچی و بی وزنی می کنم.
احساسم رو زیر پا گذاشتم،احساسش رو زیر پا گذاشتم. او که همه زندگی ام،همه کس ام،همه معنویت ام،همه روحم بود. مظهر عشق و علاقه ام ، مظهر پاکی و صمیمیت و یکرنگی و سالم و سلامت بودن و بی غل وغشی و مظهر همه احساس و هیجان و روحیه و امید به زندگی ام بود.
خیلی پستم،خیلی.
در اوج احساس و حس دوست داشتنم کنارش گذاشتم.
خیلی دوستش داشتم،خیلی دوستم داشت.
احساسم بهم می گفت که با عمق وجدانم دوستش دارم.
ولی این عقل مزخرف و بی احساس و خشکم ،قسمتی از ایده آل ها و امید و آرزوهایم رو درش نمی دید و دائم در گوشم زمزمه میکرد که مبادا اسیر احساسات شوی ، مبادا زندگی ات را بر پایه احساسات زودگذر و ناپایدار بنا کنی، که بعد از کم رنگ شدن و تعدیل و یکنواختی احساسات و با مرور زندگی ، مشکلات و ناهمواری های زندگی ،زندگی رو به کامتان تلخ خواهد کرد و هردو تان را از همدیگر سرد و دل زده.
وقتی تاپیکهای قبلم رو مطالعه می کنم، می بینم چقدر دوستش داشتم و چه شبهایی رو بخاطرش تا صبح اشک ریختم و به خاطر رسیدن بهش ،از هیچ تلاشی فروگذار نکردم.ولی منی که این همه راه رو با همه سختی هاش طی کردم ، در آخر جاده لنگ زدم و هم خودم رو و هم معشوقم رو داغون کردم،داغون.
خیلی پستم ،خیلی.
http://www.hamdardi.net/thread-14003.html
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
چه عجب!شما احساساتتو موقه ای که نباید فعال کردی.تو جدال عقل و احساس جانب عقلو گرفتی الآن عذاب وجدان
داری.درصورتیکه این احساست بی جاست.این دوره رو گذاشتن برای همچین تصمیماتی اگر قرار باشه بعد از این دوره حتمن
ازدواج صورت بگیره از همون اول برن عقد کنن.
هر وقت وضعیتت بحرانی می شه یاد اینجا می افتی؟زودتر بیا مشورت بگیر.
-
RE: کسب شناخت از معشوق و تردیددر تصمیم گیری برای ازدواج
عقل می گفت که دل منزل و معوای من است
عشق خندید که یا جای نو یا جای من است
گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است
لیک دیوانه تر از من دل شیدای من است