مشاوره اضطراری

دوستان و مدیر سایت معذرت میخوام
هر چی تو نت گشتم دیدم هیچ مکانی بهتر از این سایت نیست.
چون افراد و کارشناسان خبره ای داره.
خواهش می کنم که این مورد رو ببخشید
اما مسئله ای که دارم کاریه.
یکی از اداره ها خواسته (البته از طریق یکی از آشناها) واسشون یه کار انجام بدم و خیلی منو دست کم گرفتن. بطوریکه اصلا قراردادی در کار نیست و بهم گفتن در حد پروژه دانشجویی این کار رو براشون انجام بدم و روز اول هم فقط یه چیز جزئی بهم گفتن که انجام بدم. اما روز به روز داره جزئیاتی بهش اضافه می شه و تقریبا الان تبدیل شده به یه پروژه نسبتا سنگین و من باید واقعا وقت بذارم تا انجامش بدم.
به نظرتون وسط کار بذارم برم و بهشون بگم من انجام نمی دم؟
بهشون بگم پول می گیرم؟ آخه اداره های دولتی که به این راحتی پول نمی دن.
خواهش می کنم راهنمایی کنید.
بشدت گیج شدم. :316:

سلام،

اگر واقعاً کار بیش از حد است و بیشتر از چیزی شده که از اول صحبتش بود، بدون رو دربایستی باهاشون صحبت کن.
بگو اول چون قرار بود حجم کار کم باشه من پذیرفتم.
ولی الآن این تبدیل شده به یک پروژه سنگین و من خودم کلی کار دارم و نمی رسم این رو انجام بدهم.
و بگو خودت به پول احتیاج داری و این وقت رو می تونی روی یک پروژه دیگه بگذاری که برات درآمدزا هم باشه.
ببین چه پیشنهادی بهت می دهند.

آرامش داشته باش


مي تواني سر ميز مذاكره قرار بگيري و اقدام به بستن قرارداد بكني و پيشنهاد جديدي بدهي و بگويي احساس نياز هست كه شما در مورد آنچه روز اول گفتيد وامروز طلب مي كنيد با هم صحبت كنيم .به اين دليل كه خواست امروز شما بيش از يك پروژه ي ساده ي دانشجويي است و تبديل به يك پروژه ي سنگين شده است و من اگر بخواهم آن را انجام بدهم بايد وقت بسيار زيادي بر روي آن صرف كنم . اجازه بده آنها هم نظر خود را اعلام كنند

بعد مي تواني تصميم بگيري كه اين كار چه معايب و محاسني دارد و بعد انتخاب كني كه ادامه بدهي يا كار را رها كني .

اگر منافع تو را در نظر نگرفتند و ديدي كه به تو خيلي اجحاف مي شود مي تواني از كار صرف نظر كني .

سلام.
حداقل توی مشکلات فردی باز میکردی موضوعت رو!!
من نیومدم اینجا که راهکار بدم. چون خودم هم درگیرم با این مساله.
منم توی این زمینه مشکل دارم. نمیتونم راجع به پول و اینکه چقدر باشه و اینا صحبت کنم. جوری که هیچ وقت به حقم نمیرسم. اما با اینکه اینجوریه هیچ وقت توی کارم کم نمیذارم.
از نظرات دوستان استفاده کردم. ممنون

سلام دوست عزیز،

به نظر بنده اگر تجربه انجام پروژه هایی در این حد وسیع را ندارید و این پیشنهاد کار نوعی محک زدن شماست، انجام دادن آن حتی به صورت رایگان برای شما مفید خواهد بود.
امّا... اگر پیشتر کارهایی در این سطح انجام دادید و به مهارت خود در این زمینه اطمینان کافی دارید به هیچ وجه کار را بدون تعیین زمان انجام کار، تعهدات و مبلغ تمام شده و همچنین دریافت پیش پرداخت انجام ندهید.

در مورد پست "دختر مهربون" هم باید عرض کنم این صحبت نکردن در مورد حق الزحمه خود، لطف در حق کارفرما محسوب نمیشود و فقط ظلم در حق خود شماست.

بنده این موضوع رو پس از انجام کارهای رایگان متعدد برای دانشگاه و اشخاص مختلف متوجه شدم.
ضمنا" سازمان ها و ادارات دولتی معمولا" با افراد حقیقی اقدام به عقد قرارداد نمی کنند.

دوست عزیز367
من بشدت سرم شلوغه و یه پروژه وسیعی هست که دارم رو اون کار می کنم که می تونم اونو به خیلی جاها بفروشم ولی پروژه اونها اصلا به درد کسی نمی خوره فقط مختص خودشونه و وقت گذاشتن من روی اون پروژه نهایتا فقط یه نمونه کار میشه نه برای فروش:316:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط جویای نیمه گمشده

دوست عزیز367
من بشدت سرم شلوغه و یه پروژه وسیعی هست که دارم رو اون کار می کنم که می تونم اونو به خیلی جاها بفروشم ولی پروژه اونها اصلا به درد کسی نمی خوره فقط مختص خودشونه و وقت گذاشتن من روی اون پروژه نهایتا فقط یه نمونه کار میشه نه برای فروش:316:

---

خوب دوست عزیز در این شرایط چه دلیلی داره کاری رو قبول کنید که در آن:
دسته کم گرفته میشوید، قراردادی نمیبندند، بدون برنامه قبلی بر حجم کار می افزایند و در نهایت هزینه ای برای زحمات شما اعلام نمیکنند !

شاید مشکل شما نه گفتن است ؟

آره
تصمیممو گرفتم.
خیلی قاطعانه و محکم حرفم رو می زنم.
میخواد بدشون بیاد میخواد خوششون:72:
من که خودم و وقتم رو از سر راه نیوردم که:310:
خواستن پول پیش بدن در خدمتیم، نخواستند ما رو به خیر اونها رو به سلامت:310::310::310:
از راهنمایی های دوستان هم بسیار متشکرم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ببخشید دوباره کامنت می ذارم.
ولی شایدم منظورم رو خوب نرسوندم.
آخه من با حرف 367 موافقم و دوست دارم پروژه ونمونه کار داشته باشم ولی مسئله اینجاست. مثلا من سر کلاسم اونها هی زنگ می زنن می گن مهندس این کارش کن اون کارش کن. خب من تمرکزم رو از دست می دهم و بعدش اگه جوابشون رو ندم فکر می کنن دارم ناز میارم.
اگه مثلا می ذاشتن آروم و درست پیش بریم خیلی خوب بود ولی اینها پول که نمی دن هیچ می خوان کارشون رو همین الان راه اندازی کنم و این هم خیلی برام گرون تموم میشه.
مثلا پروژه رو تا حدی که انجام داده بودم طراحی کردم و بهشون دادم و راه اندازی اش رو گفتم خودشون انجام بدن. چون خیلی کار سختی نیست. ولی همه که تا دیروز مهندس بودن الان میگن ما بلد نیستیم و نمی تونیم:324:
در صورتیکه یادمه یکیشون یه پروژه در سطح خیلی پایین انجام و راه اندازی کرده بود ولی الان به من میگه نمی شه چرا اینطوری خودت بیا تو بهتر می تونی و از این حرفها:311:

جویای نیمه گمشده محترم

بسيار تصميم خوب و به جايي گرفتيد . حرفي بر تصميم شما ندارم . اما با خواندن بند دوم پست شما نكته اي به ذهنم رسيد كه ان را با شما در ميان مي گذارم .


اساسا هر كار نيمه تمامي به معناي يك برگ بازنده در زندگي ما انسانهاست .



مي خواهي يك نمونه كار داشته باشي و در عين حال مي خواهي كه فرصت سو استفاده به ديگران ندهي . بسيار عالي .

نمونه كارت را خودت به مرور تمام كن . براي خودت اينكار را بكن . نه براي آنها . چه آنها شرايط تو را بپذيرند و حاضر به ادامه ي كار باشند و يا حاضر به ادامه ي كار با آنها نباشي و همكاريت را قطع كني . اما نمونه كارت را براي خودت تمام كن .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ani

نمونه كارت را خودت به مرور تمام كن . براي خودت اينكار را بكن . نه براي آنها . چه آنها شرايط تو را بپذيرند و حاضر به ادامه ي كار باشند و يا حاضر به ادامه ي كار با آنها نباشي و همكاريت را قطع كني . اما نمونه كارت را براي خودت تمام كن .

---

خیلی جالبه، گرچه شاید تمام کردن پروژه سودی به حالم نداره ولی نمی دونم چرا حرف شما به دلم نشت!:46:
میشه بگید علت این توصیه چیه؟ فقط برای اینکه بازنده نباشم؟

بله . كاملا به اين دليل كه روحيه ي بازنده در تو تقويت نشود .
در زندگي ما ، سهمي از امور ما به ديگران مربوط است و سهمي هم متعلق به ماست . ما بايد سعي كنيم در سهمي كه متعلق به ماست خوش بدرخشيم .


شايد مهم نباشد كه اين پروژه را تمام كني يا نه .اما آنچه در تو نقش مي بندد و شكل مي گيرد و در مسير زندگي همراهت خواهد شد پذيرش نقش بازنده است . يعني ياد بگيري و برايت نهادينه بشود كه ديگران مي توانند باعث بازنده بودن و نيمه كاره رها كردن كارهاي تو بشوند . و اين درست نقطه ي اسيب مي شود براي يك عمر زندگي ات .

وای ani جون
میدونی چه کردی؟
تصمیم گرفتم تمام کارهای نیمه تمامم رو همین امروز برنامه ریزی کنم تا تمامشون کنم.
حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
کاش میشد بیشتر ازت تشکر کنم
مرسی خواهر خوبم:310::310::43::46::72::104:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ani جان
میخوام از نو شروع کنم...:310:
یه کتاب برای مدیریت زمان یا هر چیز دیگه برای مدیریت وقتم می خوام
ممنون می شم کمکم کنید:72:

فعلا كتاب هفت عادت مردمان موثر را بخوان كه خيلي به دردت مي خوره . كم كم خودت مي فهمي كه بايد چگونه برنامه ريزي كني .

به نظر من پشتكار تو بايد مورد بازبيني قرار بگيره . يه نگاهي به پشتكارت بينداز . ببين چرا در ميانه ي راه كار نيمه تمام به جا مي گذاري . ببين بهانه ات براي اين كارهاي نيمه تمام از كتاب نيمه خوانده يا حتي خريده و خوانده نشده ي در كتابخانه تا ....چيست و روي بهانه هايت كار كن .

كتاب "بهانه ممنوع " وين داير هم به دردت مي خوره.بخوان

ببینید مثلا من تصمیم می گیرم برای ادامه تحصیل و یا همون ازدواج...
وقتی شروع می کنم به مطالعه و برنامه ریزی با سرعتی غیر قابل باور پیش میرم. بعد از مدتی یخ می کنم و میگم این همه تلاش برای چی!
و کلا دیگه تلاش نمی کنم:302:
شاید براتون جالب باشه که در خیلی از کارهام اینطوریم
شاید چندین مرتبه برای ادامه تحصیل برنامه ریزی کردم ولی همین امر باعث شده پیشرفتی سریع نداشته باشم...
دلیل اینکه یخ می کنم رو هنوز نفهمیدم ولی میدونم بعضی وقتا از خودم می پرسم براستی این همه زحمت برای چه؟ اونهایی که رفتند چی شدند؟ همین موقعیت خوبه و ...
دوباره دو ماه بعد برنامه ریزی و انگیزه و از اول و تکرار همین واقعه:163:

دليلش كه پيش نويسي است .

يعني هر آنچه كه در زندگي ما حالت تكرار پيدا مي كند بر مي گرده به پيش نويس كودكي .
حالا چرا تو در پيش نويس سر مي خوري و پروانه ها تو را بر مي دارند و مي برند به آن فضا بايد ببيني از كدام ترس و يا از دست دادن امنيت و فشارت است .

به نظر من دليلت ميل و ماندن در منطقه ي امن عادتها باشه . چون ترك منطقه ي امن براي تو سختي و فشار ايجاد مي كند.


به هر حال هر هدفي ترا مجبور مي كند كه تلاش و پشتكار و انگيزه و حركت داشته باشي و لازمه ي همه ي اينها ترك منطقه ي عادتهاست وتو بعد از مدتي كه مثلا هدفمند و فعال مي شوي دوباره ميل به برگشت به منطقه ي امن عادتهاي خودت را پيدا كني و بعد از مدتي كه دوباره تغيير وضعيت مي دهي هدفمند و با انگيزه و ........فعال مي شوي .

بايد سعي كني و روي خودت كار كني . همان ابتدا كه مي بيني داري به مسير گذشته ي بي انگيزي و رها كردن و ....وارد مي شوي تغيير وضعيت بدهي و خودت را ملزم به ادامه دادن مسير هدفمند و توام با انگيزه و پشتكار بكني . سخت خواهد بود اما شدني است .الان تو مي داني كه از جايگاهي در گير اين حالت هستي . پس با آن مقابله كن و به پروانه اجازه ي بازي در آوردن نده .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ani

دليلش كه پيش نويسي است .
يعني هر آنچه كه در زندگي ما حالت تكرار پيدا مي كند بر مي گرده به پيش نويس كودكي .

---

یعنی چی پیش نویسی؟ :325: میشه بیشتر توضیح بدید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ani

خودت را ملزم به ادامه دادن مسير هدفمند و توام با انگيزه و پشتكار بكني

---

دقیقا الان مسئله من همینه. نمی دونم چطوری باید این کار رو انجام بدهم؟:325:

راستی الان رفتم کتاب هفت عادت مردمان موثر رو خریدم. قبلا خیلی دلم میخواست بخرمش ولی دوستش نداشتم ولی الان چیزهای جالبی رو دارم ازش می آموزم.
یاز هم ازتون مشتکرم
تنها کاری که می تونم واستون انجام بدهم، دعا هست و بس:43::46::310:

كافي است روي خودت كار كني و بخش كنترل احساسات و افكار و اعمالت كه به بخش كودك وجودت ربط داره و يك باره از فضاي مسئوليت پذيري شانه خالي مي كند را تقويت كني . ( اين جمله مال توست و الزاما به درد كس ديگري در تالار نمي خورد )


يعني به محض اينكه وارد فضاي شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت مي شوي و خودت احساس مي كني كه باز به منطقه ي تكرار و عادت وارد شده اي

به خودت بگويي : اينكار مسئولانه نيست و بايد به راهت ادامه بدهي . خسته هستي . بي انگيزه هستي . احساس تنبلي مي كني و....اما اينها دلائل خوب و كافي براي تو نيست . بيا بنشينيم مثل دو مرد با هم حرف بزنيم و نتايج و خواستها ي خودمان را بررسي كنيم . من مراقب تو هستم امااجازه ي اينكه وقتت را به بطالت بگذراني نيز نمي دهم و....خودت معجزه ي اين ارتباط گيري را خواهي ديد .


و واقعا بنشين و از نگاه كودك درونت و حتي والد و بالغ درونت مطالب را بنويس و جمع بندي كن . و نتيجه ي به دست آمده از اين مكالمه و...را عملياتي كن و به كودكت هم يك پاداش درست و حسابي بده كه با تو همكاري مي كند و به دنبال بهانه جويي و فرار از مسئوليت نيست .


بهترين تمرين هم براي تو اين است كه حيوان و گياه نگاه داري . به اين دليل كه مجبور مي شوي بخش والد وجودت را تقويت كني و به كودكت اجازه ي پرو بال گيري . بي خيالي . بي تفاوتي . بي مسئوليتي ، بي پشتكاري ، بهانه جويي و...ندهي .

دارم تمرین می کنم.
نتیجه رو حتما بیان می کنم:310::310::310:

سلام بر دوستان خوبم خصوصا ani جان
من الان تصمیم جدیدی گرفتم و اون اینکه میخوام واسه ارشد بخونم و بشدت انرژی دارم ولی گاهی وقتا خیلی روحیه درس خوندم ندارم و وقتی میخوام شروع کنم یه جورایی دوباره مث قبل بیخیالش می شم.
آنی جون کمکم کن...:316::316::316:

بچه ها خواهش می کنم راهنمایی کنید:316:

سلام
شما اول باید هدفتان را از ادامه تحصیل مجسم کنید
اگر هدفتان مقدس تر و بزرگتر باشه تلاشتان هم بیشتر خواهد شد
در خیالات خودتان شرایط بعد موفقیت شدنتان را تجسم کنید
اینکه چقدر شاد و راضی خواهید شد
اینکه به اهدافتان نزدیک خواهید شد
با رعایت این اصول تنبلی شما به مرور زمان کمتر خواهد شد
:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط eng.aydin

سلام
شما اول باید هدفتان را از ادامه تحصیل مجسم کنید
اگر هدفتان مقدس تر و بزرگتر باشه تلاشتان هم بیشتر خواهد شد
در خیالات خودتان شرایط بعد موفقیت شدنتان را تجسم کنید
اینکه چقدر شاد و راضی خواهید شد
اینکه به اهدافتان نزدیک خواهید شد
با رعایت این اصول تنبلی شما به مرور زمان کمتر خواهد شد
:72:

---

من هدفم رو کاملا مشخص کردم و حتی خیلی از اهدافم رو در راستای کسب این هدف در نظر گرفتم...
به نظرتون چظوری برنامه ریزی کنم و مرتب پیش برم و اگه دلسرد شدم چه کار کنم؟:72:

بهتر است یک برنامه دقیق برای درس خواندن داشته باشید
برنامه درسی شامل سه قسمت می شود:
برنامه کوتاه مدت
برنامه میان مدت
برنامه بلند مدت

سپس باید منابع مناسب برای فهم مطالب را تهیه بکنید. منابعی که در سایت های مختلف معرفی شدند

در اخر هم توکل کنید بخدا و اینکه شما تلاشتان را کردید و هر چه اید خوش اید

روی مسئله رفع استرس هم کار کنید.

مطمئنا دلسردی های مقطعی وجود دارد ولی وقتی هدف شما کاملا مجسم باشد براحتی می توانید از مرحله دلسردی عبور کنید
البته بهتر هست از کتابخانه های استاندارد هم استفاده کنید

در جایی گفتید این همه تلاش برای چی هست؟ باید بگم شما باید به عمق موضوع پی ببرید
باید درس خواندن را درک کنید
برای چه چیز درس میخوانیم؟
برای پول؟
برای علم؟

براستی تحصیلی که حاصلش پول و علمی باشد که دل دختر بچه یا پسر بچه ای را شاد نکند چه فایده ای دارد؟
من بشخصه هدفم این هست که روزی بتوانم یک لبخند دائمی بر لبان یک کودک محروم بیاورم
شاید بتوانم کاری بکنم که پدرش کار کند و فقر از خانواده ان کودک رفع بشود
شاید بتوانم وسیله ای بسازم که زندگی را برای ان کودک سهل بکند
شاید بتوانم روشی را پیدا کنم که بتوان ان سرطان لا علاج را درمان کرد

این هدف بقدری در تار و پود وجودم نقش بسته که لحطه ای نمی توانم درنگ کنم
باید ان حس مسئولیت پذیری نسبت به مردم را در وجودتان تقویت کنید تا خدا هم ان انگیزه را در وجودتان به بار بنشاند
وقتی با بیشتر رتبه های برتر کنکور حرف بزنید متوجه میشید اهدافشان چیز های غیر از پول و علم و مقام صرف هست
امید وارم تونسته باشم افکارم رو برای شما مجسم کنم
یا حق:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط eng.aydin

البته بهتر هست از کتابخانه های استاندارد هم استفاده کنید

---

منظورتون از کتابخانه استاندارد چیه؟:72:

سلام
کتابخانه ای که من میرم استاندارد کتابخانه های ملی رو داره
دارای تهویه هست و در تابستون برای درس خوندن بسیار مناسب هست
از ترکیب نور های سفید و زرد برای روشنایی استفاده میشه و شما رو خسته نخواهد کرد
دارای بوفه و محل استراحت برای اعضا باشه
از کف پوش های خاص مثل فرش برای جلوگیری ایجاد صدا ایجاد میشه
دارای عایق ها صوتی در پنجره و دیوار هاست
و...
:72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

البته منظور از فرش . فرش های کوچکیست که در محل های پر رفت و امد نصب میشن