مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
سلام
من، یعنی مادر من، یه مشکلی داره. که هر دفه که خواستگاری برام میاد و بنا بر این میشه که ردشون کنیم، مادر بنده میفرمایند که من نمیتونم بهشون جواب منفی بدم. به قول خودشون دلشون نمیاد دل پسر مردم رو بشکونن. خلاصه هر دفه سر رد کردن خواستگارا کلی برنامه داریم.
من هر چی بهش میگم "آخه مادر من مگه با 1 جواب رد شنیدن پسره میره خودشو میکشه!! خب نیومده بودن اینجا که همون جلسه اول منو با خودشون ببرن که! خواستگاری بوده. یه سرش شدن بود یه سرش نشدن! حالا نشدنه اتفاق افتاده. بخدا انقدر که شما ناراحتی اونا ناراحت نیستن! یه کلمه یه چیزی بگو که فقط بهشون بر نخوره و متوجه بشن جواب ما منفیه. " اما گوشش بدهکار نیست. وقتی که وقت جواب رد دادن میشه، میگه اصلا من هیچ کاره ام. من نمیگم!!
بذارید براتون مثال بزنم تا چه حدیه. یه خانواده ای که قبل عید اومده بودن، چند روز پیش زنگ زده بودن که ما نبودیم و شمارشون افتاده بود. به مادرم گفتم نمیخواید زنگ بزنین بگین که ما نبودیم و بهشون جواب رد رو بدین که راحت بشن؟ گفت نه. گفتم خب اصلا خوب هم نیست ما زنگ بزنیم. باشه. دیروز دوباره زنگ زدن. مادرم تا شمارشون رو دید، گفت من برنمیدارم!!! و برنداشت!!!!
گفتم مادر من اینجوری که بیشتر بهشون بر میخوره! گفت به من چه. بابات باید جواب میداد(که پدرم اون موقع نبود خونه)
خلاصه من موندم این وسط. به مامانم میگم اگه سختته، من زنگ بزنم بگم جوابمون منفیه:311:
کلی با داداشم باهاش حرف زدیم. اما قبول نمیکنه.
شما بگید چجوری مادرم رو راضی کنم. و یه جمله بندی هم بدین که مادرم اون رو بگه. (آخه هی میگه من چجوری بهشون بگم)
ممنونم
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
سلام
اصولا در اين جور موارد يكي از حرفايي كه ميشه زد اينه كه مادرتون بگه استخاره كرديم بداومده يا دخترخانم ما ميگه زياد با هم تفاهم نداشتيم و قسمت نبوده يا ماشاءالله آقاپسر خيلي خوبي دارين اما ما لياقت نداشتيم (تكيه كلام هميشگي مادر گرامي بنده!) يا ...
خلاصه كه نيازي نيست مادرتون حتما بگه ما جوابمون منفيه يا از پسر شما خوشمون نيومده ميشه يه جوري بگي كه اونا هم ناراحت نشن و بپذيرن.
زياد مادرتونو اذيت نكنيد به هرحال ماماناي ايراني دل نازكند ديگه :310: دلشون نمياد كسي رو ناراحت كنند .
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
یاسا جون ممنونم. ولی چند تا مشکل هست:
مامانم دوس نداره دروغ(حتی مصلحتی) بگه که استخاره کردیم و بد اومده. و البته توی ازدواج هم من نمیذارم استخاره کنن.
یا اینکه وقتی ما فقط همو دیدیم و هیچ حرفی با هم نزدیم و فقط بخاطر ظاهر نپسندیدیم، اونوقت که نمیشه گفت دخترم میگه ...
چشم. زیاد اذیتشون نمیکنم:) اگه دیدم زیاد دارن اذیت میشن، خودم دست به کار میشم:311:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
یاسا جون ممنونم. ولی چند تا مشکل هست:
مامانم دوس نداره دروغ(حتی مصلحتی) بگه که استخاره کردیم و بد اومده. و البته توی ازدواج هم من نمیذارم استخاره کنن.
یا اینکه وقتی ما فقط همو دیدیم و هیچ حرفی با هم نزدیم و فقط بخاطر ظاهر نپسندیدیم، اونوقت که نمیشه گفت دخترم میگه ...
چشم. زیاد اذیتشون نمیکنم:) اگه دیدم زیاد دارن اذیت میشن، خودم دست به کار میشم:311:
به مادرتون بگید دختر و پسر همو دیدن،پسرتون پسر خوبیه ولی قسمت نیست
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
مادر من خجالت می کشه جواب منفی بشنوه! واسه من خواستگاری که می خواد بره از برادرم هم مخفی می کنه فکر می کنه اگر بریم خواستگاری و جواب منفی بشنویم تحقیر شدیم!:311:
واقعا مادرها چقدر عجیب غریبن! یه مادر روش نمی شه جواب منفی بده یه مادرم روش نمی شه جواب منفی بشنوه!
از مزاح که بگذریم واقعا نیازی به توضیح دلیل نیست یک جمله دختر خانم ما آقاپسرتون را نپسندیدند حالا خواستید هندونه زیر بغل طرف بگذارید که پسر خوب و ... دارید خود دانید اما شما به دلیلی به که به خودتون مربوطه و نیاز به توضیح به مادرتون نمی بینید جواب منفی می دهید و مادرتون هم عینا می گوید جواب منفی را تحویل می ده به همین راحتی!
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
چه مامانای باحالی داریم ما:311:
مادرم همش میگن من نمیتونم این حرفا رو بگم.
میدونین، یه مسأله دیگه هم هست. اینکه فکر میکنم شاید هر دفه مادرم راضی نیست من جواب منفی بدم. یعنی خودش راضیه. بخاطر همین میگه من نمیگم.
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
توی پست بالا یه اشتباه لپی پیش اومده:
تصحیح میکنم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
...
میدونین، یه مسأله دیگه هم هست. اینکه فکر میکنم شاید هر دفه مادرم راضی نیست من جواب منفی بدم. یعنی خودش راضیه= خودش راضی به وصلته. بخاطر همین میگه من نمیگم.
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
سلام دختر مهربون
پست اولت رو که خوندم خواستم بگم احتمالا مامانت خواستگارها رو می پسنده ولی شما نمی پسندی که خودت تو پست 7 گفتی... غصه نخور ... به خدا منم با مامانم یه بساطی دارم که خدا بدونه:311:...یه خواستگار که رد بشه مامانم تا دو روز فشارش می افته... اصلا یه حرفایی به من میزنه که اگه من نشناسمش واقعا فکر می کنم زیادی ام!!! ولی اینطور نیست....یه بار که ما برای یه نفر استخاره کرده بودیم و بد اومده بود مامانم می گفت عیب نداره دیگه هر رنجی هست باید تحمل کرد:163:...این در حالی بود که من توی دلم قند آب میشد و خودش هم میدونست که من به هیچ وجه راضی نیستم . مامانا اینطورین دیگه... من میدونم که مامانم قصد بدی نداره اما چون یه خورده زود غصه می خوره و اعصابش به هم میریزه ، نگران ازدواج منه و نمیتونه این نگرانیش رو پنهان کنه یا حداقل کنترل کنه... به هرحال این بساطیه که خیلیا دارن!
به هرحال امیدوارم خوشبخت بشی به زودی های زود! ..خودم هم همینطور:227:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
:cool:جوابهای منفی ای که من از دیگران شنیدم:
اونها: دخترمون میخواد درس بخونه
مامان من: پسرم عجله نداره! صبر می کنیم!!!:311::311:
اونها: الان اصلا قصد ازدواج نداره
مامان من: اشکال نداره، هر وقت قصد داشت ما اقدام می کنیم!:311::311:
اونها: شوهرم حتما باید آقا پسرتون رو ببینه!!!
مامان من: کجا کی چطوری؟:311::311:
اونها: 5 سال دیگه اقدام کنید.
مامان من: چشم
من: عمراً ، خیلی دلشم بخواد منو... من که دیگه نگاهشم نمی کنم!!!:81::cool:
خلاصه من فکر کنم کلی بهانه می شه آورد ولی مسئله ای که اینجا مطرحه اینه که طوری بگید که بیخیال شن!!!
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط چشم بارانی
...
به خدا منم با مامانم یه بساطی دارم که خدا بدونه:311:...یه خواستگار که رد بشه مامانم تا دو روز فشارش می افته... اصلا یه حرفایی به من میزنه که اگه من نشناسمش واقعا فکر می کنم زیادی ام!!! ولی اینطور نیست
سلام. ممنونم که ابرز همدردی کردی:)
منم هر چی میگم مامان جون، من یه چیزایی برام مهمه. من فاکتور دارم برای خودم، معیار...، ازدواج صحیح...، انتخاب عاقلانه...، به دل نشستن...، معیار...، (خدای نکرده) طلاق زودرس...، معیار...، معیار...، بازم معیار...،
وای خدا هر دفه مجبورم همه اینا رو بگم. آخرش میگه ولی خیلی آدمای خوبی بودن. :311: دیگه منفجر میشم از خنده:311: واقعا دیگه نمیدونم چجوری مادر محترم رو توجیهشون کنم:)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط چشم بارانی
به هرحال امیدوارم خوشبخت بشی به زودی های زود! ..خودم هم همینطور:227:
ممنونم. منم برای شما همین آرزو رو دارم عزیزم:72:
آقای جویای گم شده خیلی ازتون ممنونم که اطلاعات به ما میرسونین:)
ولی اینکه "شوهرم باید پسرتون رو ببینه" جواب رد نیستا. آخه بابای من همیشه اول پسر رو میبینه. اگه همه مثل شما اینجوری فکر کنن که خیلی بده!!:311:
آره دقیقا مادر من هم میگه اگه پرسید برای چی؟ چی جوابشو بدم؟! بگم نپسندیده؟ خب بر میخوره به پسر مردم!!
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
سلام
دختر مهربون
من يه راهكار دارم نميدونم شدنيه يا نه ؟
شما ميتوني به جاي خواهر بزرگترت از پشت تلفن صحبت كني و بگي خواهرم نظرش فلانه ( حالا هر مدلي كه ميخواي جوابتو بدي ) . يعني تو خودت نيستي كه داري صحبت ميكني خواهرته .
من يه بار اين كارو كردم و جواب منفيم رو محترمانه اعلام كردم . خيلي هم مزه داد . :311:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
چرا هیچکس به این نکته پی نبرده که مادر ایشون دوست داره عروسش کنه بهانه میاره!:311:
:46::46:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نيكا.امين
سلام
دختر مهربون
من يه راهكار دارم نميدونم شدنيه يا نه ؟
شما ميتوني به جاي خواهر بزرگترت از پشت تلفن صحبت كني و بگي خواهرم نظرش فلانه ( حالا هر مدلي كه ميخواي جوابتو بدي ) . يعني تو خودت نيستي كه داري صحبت ميكني خواهرته .
من يه بار اين كارو كردم و جواب منفيم رو محترمانه اعلام كردم . خيلي هم مزه داد . :311:
سلام ممنونم.
بابا چه اعتماد به نفسی داری تو!! من جای خودم نمیتونم درست حسابی صحبت کنم چه برسه به جای یکی دیگه:311:
تازه یه چیز دیگه من اصلا خواهر ندارم:162:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پرناز
چرا هیچکس به این نکته پی نبرده که مادر ایشون دوست داره عروسش کنه بهانه میاره!:311:
:46::46:
آره. نگرانمه که یه وقت بمونم رو دستشون:311:
ولی راست میگی. مادرا همه از مهربونیشون خیلی چیزا رو نمیبینن.
آخه عروس شدن به چه قیمت!!
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
سلام دختر مهربون عزیز
میدونم جواب رد نیست ولی من خیلی خلاصه اش کردم...
چون مادر دختره هر وقت بهش زنگ می زدیم نه جواب مثبت می داد نه منفی
فقط از مامانم سوال می کرد و مامان بیچاره ما هم هر چی می پرسید جواب می داد.
آخرش مادره گفت نه!!!!!!!!!!!!!1
مامانم گفت شما که اصلا ما رو نمی شناسید بذارید بیاییم شاید همدیگر رو پسندیدیم
گفت: نه میترسم مهر پسرتون بره تو دل دخترم، دیگه نشه درش بیاریممممممم:311::72::72:
نقل قول:
تازه یه چیز دیگه من اصلا خواهر ندارم
خب دوست خوب اشکال نداره
بگو من دختر همسایشونم:311::163::82:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
جویای نیمه گمشده ممنون از توضیحاتتون. اینم روش خوبیه ها:)
ببخشید نمیدونم چرا ناخواسته تاپیک طنز شد!!:311:
من معذرت میخوام از مدیران محترم. احتمالا زودتر میان و در اینجا رو تخته میکنن. بعلت انحراف از موضوع:327:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
تازه یه چیز دیگه من اصلا خواهر ندارم:162
خوب عزيزم تو كه ميخواي جواب رد بدي . بذار فكر كنن يه خواهر بزرگتر از خودت داري . :311:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
سلام دختر مهربون عزیزم
راستش مامان من وقتی می خواد جواب منفی بده میگه
پدرشون مخالف هستند و اگر بازم خواهش کنن که باید نظر پدرم رو بدست بیارن که بابای منم حرفش حرفه دیگه ...
من همیشه تاپیک های تو رو دنبال می کنم
خیلی شخصییتت رو دوست دارم
امیدوارم کمکت کرده باشم
ناز:72:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
دختر مهربون تالار
حالا چرا میخوای جواب رد بدی ؟
خب بله بده و تاپیک رو به نتیجه رسیده اعلام کن:311::104:
ما هم این وسط یه شیرینی میخویم:310:
اما از شوخی گذشته، مادر من هم همینطوره...انقدر ناراحت میشه وقتی من یا خواهرهام میگیم این خواستگارو نپسندیدیم !
از زیر جواب رد دادن هم به کلی فرار میکنه.میگه " بعضیها خودشون میرن برای دخترشون خواستگار پیدا میکنن ولی ما پسر خوبی که میاد رو خودمون رد میکنیم"
به نظرم لازم نیست با جزئیات جواب رد بدید.مادرت میتونه بگه" با دخترم صحبت کردیم اما اون راضی نیست و من خودمم نمیدونم چرا ؟ "
واگه خواستند نظر خودت رو بدونن بگو " پسر شما مشکلی نداره ، ما مناسب هم نیستیم و من نمیخوام شما رو معطل خودم کنم .انشائ الله خوشبخت بشه "
همین
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
ممنونم بجه ها که همفکری میکنید
یه جورایی دوباره با مادرم صحبت کردم دوباره. دارم ایشون رو آماده میکنم اگه موارد مشابه دیگه ای پیش اومد، برای اونا آماده باشن. سر این مورد که فعلا آبروریزی شد رفت. فک کنم خودشون جواب منفی رو گرفتن:)
نیکا جان دیگه انقدر هم پرت نیستن از موضوع. اومدن خونمون هممون رو دیدن:)
یعنی شما جای خواهر نداشتت صحبت کردی؟ اصلا کلا نگفتی شاید پیگیر باشن و چند بار دیگه زنگ بزنن و اون وقت توی صحبت با مادرت لو بره قضیه؟!!
ممنونم ناز عزیز:72:
مرسی فرانک جونم..
خودِ اصلش که اومد حتما بله رو میدم:311:
خداییش همش میترسم در اثر اصرار زیاد مادرم یهو انتخاب هول هولکی کنم. نمیذارن آدم سر فرصت انتخاب کنه. البته هدفشون خیره. میدونم.:)
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
دختر مهربون سلام
عزيزم من خواهر دارم . و به جاي اون صحبت كردم .
آخه ميدوني اون بنده خدايي كه من گولش زدم فقط منو و مادرم رو ديده بود و مطمئن بودم كه هيچ وقت صداي من و خواهرمو تشخيص نميده .
ولي نميدوني چقدر مزه داد هر چي دلم ميخواست بگم خيلي راحت و با آرامش گفتم در صورتي كه اگه خودم ميخواستم اون حرفا رو بزنم نميتونستم درست و حسابي بگم .
وقتي آدم خودش نيست و خواهرشه خيلي هم اعتماد به نفسش بالاتر ميره . فكر كن :311:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
آخرش چی شد؟
موفق شدید؟:310:
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
چه دوستان پیگیری:)
دیگه زنگ نزدن. در واقع خودشون جواب منفی رو گرفتن. البته به بد ترین شکل ممکن.
ممنون از توجهت.
RE: مادرم میگه من نمیتونم جواب رد بدم!!
دختر مهربون
این مشکل حادی نیست ، خودتو اذیت نکن عزیزم :46:.
مادر شما روحیه اش اینه و هرچه شما حساس تر باشید و به وی اصرار کنید ایشون بیشتر در این روحیه تقویت می شوند . اگر جواب شما منفیه و .... پس هیچ دخالتی در دادن یا ندادن جواب ونحوه آن از طرف پدر و مادرتون نداشته باشید تا خودشون مواجه شوند و عمل کنند . شما خودت رو بکش کنار و نخواه جواب را بدهند . بگو من جوابم منفیه شما دیگه هر جور خودت میدونی بگو بهشون . مهم جوابیه که شما به پدر و مادر اعلام می کنی . بقیه اش دیگه وظیفه شما نیست و نیاز نیست غصه هم بخوری ، متمرکز بر اینکه بالاخره جواب را داده اند یا نه نشو و به اموراتت بپرداز . پدر و مادر یه کاری می کنن بالاخره .
یک روش که می تونید از پدر بخواهید در پیش بگیره اینه که در جلسه خواستگاری که قراره بعد از آن جوابی داده بشه ، اعلام بشه اگر دخترم فکراشو کرد و مشکلی برای ادامه شناخت و خواستگاری ندید ما به با شما تماس می گیریم ، اگر تماس نگرفتیم نشونه منتفی شدن قضیه است. یک مدت زمانی را در نظر بگیره و اعلام کنه برای تماس ، مثلاً تا آخر هفته دیگه یا فلان روز . اینجوری اگر نظرتون منفی بود تماسی نمیگیرید و قضیه حل هست و مادرتون در موقعیت نه گفتن قرار نمیگیره .
اگر مادر شما کلاً در زندگی و در زمینه های دیگر هم با " نه " گفتن مشکل دارند . نیازه به کمک یک مشاور روی مهارت نه گفتن کار کنند .
موفق باشی
.